کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت یازدهم)○□ □○وَ أَنْتُمْ فِي رَفَاهِيَةٍ مِنَ الْعَيْشِ: و هنگامی که علی علیه
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت دوازدهم)○□
□○وَ كَيْفَ بِكُمْ؟ چگونه اين كار را كرديد؟ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ: به كجا ميرويد ای مسلمانها !؟
□○وَ كِتَابُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ: كتاب خدا در برابر شماست.
□○أُمُورُهُ ظَاهِرَةٌ: مطالب قرآن ظاهر است
□○وَ أَحْكَامُهُ زَاهِرَةٌ: احكامش روشن است
□○وَ أَعْلامُهُ بَاهِرَةٌ: پرچمهاي قرآن درخشان است
□○وَ زَوَاجِرُهُ لائِحَةٌ: نهيهاي قرآن كاملاً شفاف،
□○وَأَوَامِرُهُ وَاضِحَةٌ: و اوامرش واضح است؛ یعنی نکته ی مبهمی نبود که شما دست به این کار زدید. قرآن همه چیز را شفاف کرده بود
□○وَ قَدْخَلَّفْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ: شما قرآن را به پشت سر انداختيد.
□○أَ رَغْبَةً عَنْهُ تُرِيدُونَ: آيا طالب بيرغبتي نسبت به قرآنيد؟ یعنی دل از قرآن بریده اید ؛ کاری به قرآن ندارید.
□○أَمْ بِغَيْرِهِ تَحْكُمُونَ: آيا حكمیت غير قرآن را ترجيح داديد؟ و می خواهید غیر قرآن را بین خودتان حاکم کنید.
□○بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلاً: چه جايگزين بدی که کسی چیزی را به جای قرآن قرار دهد. برای ظالمان چه بد جایگزینی است آن چیزی که به جای قرآن بر می گزنند.
□○وَ مَنْ يَتَّبِعْ غَيْرَ الإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ: و هر كس غير از اسلام ديني اختیار کند و بجويد و طلب کند هرگز از او پذيرفته نيست و در آخرت از زيانكاران خواهد بود.
□○ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلاّ رَيْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا: آنقدر درنگ نکردید؛ آن قدر صبر نكرديد كه اين داغ سنگين رحلت رسول الله كمي سبک شود، بعد دست به چنین جنایت هایی بزنید يا اين شتر چموش خلافت آرام بگيرد؛ نگذاشتید مدتی بگذرد.
□○وَ يُسْلَسَ قِيَادُهَا: و نگذاشتيد كشيدن افسار اين شتر آسان شود، سهل شود؛ در همان شرایط فوراً آمدید آن را تصاحب کنید.
□○ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَهَا وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَهَا: بعد آتشگيرهي خلافت را افروختيد و دامن خودتان را به آتش ميزديد تا این آتش را هرچه زودتر شعلهورکنید؛ این آتشی که بعد از رحلت رسول الله (صلی الله علیه وآله) برپا کرده بودید.
□○وَ تَسْتَجِيبُونَ لِهُتَافِ الشَّيْطَانِ الْغَوِيِّ: و نداي شيطان گمراه را اجابت ميكرديد.
□○وَ إِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّينِ الْجَلِيِّ: و براي خاموش كردن نورهاي دين روشن خدا تلاش ميكرديد.
□○وَ إِهْمَاد سُنَنِ النَّبِيِّ الصَّفِي: و براي خاموش كردن و خمود کردن سنّتهاي پيغمبر برگزيدهي خدا تقلاّ ميكرديد.
□○تُسِرُّون حَسْواً فِي ارْتِغَاءٍ: وقتي كسي بخواهد چيزي را پنهانی بخورد دستش را جلوي دهانش ميگيرد؛ در حقیقت به بهانه ی دست گرفتن جلوی دهنتان، شیر را پنهانی می خوردید؛ يعني حق اهل بيت ع را ميخورديد.
□○وَ تَمْشُونَ ِلأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِي الْخَمْرَةِ وَ الضَّرَاءِ: و براي خانواده و فرزندان پيغمبر در پشت تپّهها و درختان كمين گرفته بوديد و منتظر بوديد كه چگونه به اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه وآله) حمله كنيد.
□○وَ نَصْبِر مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى: و ما صبر ميكنيم؛ شکیبایی می کنیم؛ باید راه شکیبایی را بر این صدمه هایی که مثل خنجر بران دارید به ما می زنید در پیش بگیریم.
□○وَ وَخْزِ السِّنَانِ فِي الْحَشَا: و از فرو رفتن نوك نيزههايتان در شكمهايمان باز هم صبوری می کنیم؛ از این همه ضربه ایی که دارید به ما اهل بیت می زنید.
□○وَ أَنْتُمُ الآنَ تَزْعُمُونَ أَنْ لا إِرْثَ لَنَا: و حالا شما گمان ميكنيد كه ارث بر ما جايز نيست؟ ما از رسول الله ارث نمی بریم؟!
☑️حضرت دیگر می خواهند وارد بحث #فدک شوند.
□○أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ:
آيا ابوبكر و ياران ابوبکر حكم دوران جاهليت را ميطلبند؟
□○وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ و چه حكمي بالاتر و بهتر از حكم الهي براي گروهي كه اهل يقينند؟
□○أَ فَلا تَعْلَمُونَ؟ آيا نميدانيد؟ بَلَى تَجَلَّى لَكُمْ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ أَنِّي ابْنَتُهُ:
آیا نمی دانید من چه کسی ام؟ بلي، آن حقيقت مثل آفتاب درخشان برای شما واضح است من دختر رسول الله هستم.
□○أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَ أُغْلَبُ عَلَى إِرْثِيَه: ای مسلمانها آيا من در مورد ارثم مغلوب واقع شوم؛ اينگونه به من تهاجم كنند و ارث مرا از کفم بيرون بیاورند؟!
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت پنجم
بخش اول
● وجود خطورات نفسانى موهوم و منافى عقايد يقينى منافاتى با ايمان و تصديق ندارد
و همچنين جمله ((ليطمئن قلبى ))، كه حكايت كلام ابراهيم (عليه السلام ) است مطلق آمده ، و نگفته قلبم از چه چيز آرامش يابد، و اين اطلاق دلالت دارد بر اينكه مطلوب آن جناب از اين درخواست به دست آوردن مطلق اطمينان و ريشه كن كردن منشا همه خطورها و وسوسه هاى قلبى از قلب است ،
چون حس واهمه در ادراكات جزئى و احكام اين ادراكات جزئى تنها بر حس ظاهرى تكيه دارد، و بيشتر احكام و تصديقاتى كه درباره مدركات خود دارد (مدركاتى كه از طريق حواس ظاهرى مى گيرد) احكام و تصديقاتى يك جانبه و وارسى نشده است ، واهمه ، احكام خود را صادر مى كند بدون اينكه آن را به عقل ارجاع دهد، و اصلا از پذيرفتن راهنمائى هاى عقل سرباز مى زند، هر چند كه نفس آدمى ايمان و يقين به گفته هاى عقل داشته باشد، نظير احكام كلى عقلى در مورد مسائل ماوراء الطبيعه ، و غايب از حس ، كه هر چند از نظر عقل ، حق و مستدل باشد.
و هر چند عقل مقدمات آن را مسلم و منتج بداند، واهمه ، از قبولش سر باز مى زند، و در دل آدمى احكامى ضد احكام عقلى صادر مى كند، و آنگاه احوالى از نفس را كه مناسب با حكم خود و مخالف حكم عقل باشد، برمى انگيزد، و آن احوال برانگيخته شده ، حكم واهمه را تأييد مى كنند و بالاخره حكم واهمه به كرسى مى نشيند،
هر چند كه عقل نسبت به حكم خودش يقين داشته باشد، و بداند آنچه را كه واهمه در نظرش غولى كرده ، كمترين ضررى ندارد، و صرفا دردسرى است كه ايجاد كرده ، مثل اينكه شما درمنزلى تاريك كه جسدى مرده هم آنجا هست خوابيده باشيد، از نظر عقل ، شما يقين داريد كه مرده جسمى است جامد، و مانند سنگ فاقد شعور و اراده ، جسمى است كه كمترين ضررى نمى تواند داشته باشد، ليكن قوه واهمه شما از پذيرفتن اين حكم عقل شما استنكاف مى ورزد و صفت خوف را در شما بر مى انگيزد و آنقدر وسوسه مى كند تا بر نفس شما مسلط شود،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 574
(يك وقت مى بينى كه از آن خانه پا به فرار گذاشته و مى گريزى ، و احيانا به پشت سر خود نگاه مى كنى كه مبادا جسد تعقيبت كرده باشد) گاهى هم مى شود كه از شدت ترس عقل زايل مى شود، و گاهى هم شده كه طرف زهره ترك شده و مى ميرد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیت الله بهجت قدس سره:●□
□●دروغ می گویند که ما تابع مسیح، که جنگ جو نبود، هستیم؛ زیرا تمام جنگ های جهانی به تحریک و توطئه و نقشه و کمک آنها بوده و می باشد. گاهی یهود علیه نصاری(مسیحیان) و گاهی به عکس، و این یهود هستند که مجالس آمریکا و انگلیس و... را اداره می کنند.
□●هرکس که به اسلام اقرب(نزدیک تر) است اینها با او ابعدند(دورتر و دشمن ترند) و در نابودی او اَجَدّ و کوشاتر؛ لذا با #شیعه بیشتر خصومت [را] دارند.
□●در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۶۳●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●وضو در هنگام کار به مثابه تطهير در حين عبادت است●■
■●عزيزان! کار شما نيز عبادت است. لذا صبح که به سوی مزرعه و محل کارتان میرويد قبل از آن وضوئی بگيريد و رو به قبله «يا الله» بگوئيد و سپس به راه بيفتيد. چرا که بی وضو نمیتوان عبادت کرد، همچنان که بی وضو نمیتوان به نماز روی آورد و يا بی احرام رو سوی خانه کعبه کرد و حج بجای آورد.
■●زيرا مزرعه ومحل کارتان کعبه و قطرات عرقی که در آنجا از جبين و بدنتان سرازير میشود کفاره گناهان شما است. هر مقدار که در حين کار عرق میريزيد، خودتان را صاف میکنيد
☑️پس هر صبح که برای کار بر میخيزيد وضويی بگيريد و بعد از آن #نوزده_بار «بسم الله الرّحمن الرّحيم» به عدد حروف اين آية مبارکه تلاوت کنيد تا آن «وضو» تطهيرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بليّات و شعله های اشتغالات جهنّمی دنيا را از شما دور نمايد.
■●اين قدر به زورِ بازويتان متکی نباشيد، رزق را بايد از جای ديگر بدهند همچنانکه جناب رسول الله ـ صلی الله عليه و آله و سلم ـ میفرمايند: «دم علی الطهاره يوسع رزقک» شما دائماً اهل طهارت و پاکی باشيد، رزقتان وسيع خواهد شد. ان شاء الله عرض خواهيم کرد که اصلاً يکی از راههای به دست آوردن روزی، وضو است.
■●شرح مراتب طهارت
استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□
#وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
#یَنْبوعُالحَیاة
□○ #ای_نفس، این عالم طبعست و محل نیاز و بیم و ذل و اندوه، و آن جهان عقلست، و اوست محل توانگری و امن و عز و سرور، و تو هر دو را دیدی و شناختی، و در هر یک آرمیدی، برگزین آن را که خواهی از سر بصیرت و آزمایش، از برای مقام و درنگ درآن، بیهیچ منعی و دفعی، و نیک بدان که نتواند بود که مردمی باشد توانگر درویش، ایمن بیم زده، ارجمند خوار، شادمان غمگین، و اگر این سخن صدقست پس نتواند بود که مردم را با حب، حیات دنیا حب حیات آخرت باشد.
□○ #ای_نفس، هر که سلاح بیفکند در جهاد، و خود را بدشمن سپرد، بند و گرفتاری وی را واجب شد، و هر که بسلاح کار زار کرد، و نفس را بپائید و نسپرد خود را، قتلش واجب شد و هر نفس که آمد بدین جهان طبع او را از این دو حال گزیر نیست: یا کشتن، یا بند. هر آنکه بند و گرفتاری گزید بر خود عذاب دراز اختیار کرد، و هر که کشتن بر اسیری گزید ارجمند مرد، و آن مردگی زیستن بود وی را و رستگاری از اسیری و بند و خواری و درازی عذاب.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●..درس بخوانید ، بحث داشته باشید. خودتان را هم فراموش نفرمائید از ملت حضرت ابراهیم بوده باشید که " قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ " . انسان بدون این بذر افشانی ها باز نمی شود. آن کلام کامل جناب امیرالمومنین علیه السلام به شاگردش کمیل که در نهج البلاغه آورده ، آقا بیانی دارد که اگر بیان را بشکافی این طور می شود که حضرت ، علماء را تشبیه می فرماید به زارع . کشاورز و زارع باید اول زمین را آماده کند ، شیار کند، شخم بزند . بحث و کاوش کردن ، زیر و رو کردن است ، شکافتن است و بعد که آباد کرد و شیار کرد در آن بذر بیفشاند و آن بذر را پوشیده بدارد و در راه رشد و به ثمر رسیدن بذرش باشد و این دار هم دار تدریج است ، تا کم کم به ثمر برسد . جان مردم مزرعه شما آقایان است . حضرت وصیّ علیه السلام، شما را زارع معرفی فرمود . مزرعه شما قلوب مردم است و دلهای ما مزرعه اولیاء دین ماست .
■●باید این دل شیار شود ، باید آباد شود ، باید در او بذر بیفشاند و بعد از آن ، روزها و شب ها پاییدن می خواهد ، آبیاری می خواهد ، مراقبت می خواهد تا این به ثمر برسد . و این حرفها ، روایات و آیات تفاسیر آفاقی و انفسی و آنچه از بیت وحی صادر شده ، اینها همه بذرها هستند که در مزرعه جانمان می کاریم که هر کسی زرع و زارع و مزرعه خودش هست و هر چه می کارد بعد مهمان سفره خودش هست و اینها را باید شنید و به عمق اسرار نظام هستی رسید و در پی تطهیر و تزکیه نفس خودش هم باشد . لذا یکی از آقایان از استاد خود می فرمود که آن بزرگوار در درس و بحث خصوصی هر کسی را نمی پذیرفت . مرحوم آقای آملی و طباطبایی و اخوی ایشان آقای الهی که می فرمودند یا مجتهد باشد یا قریب الاجتهاد که حرف شنیده باشد تا بشود به آنها حرف زد و ورزش فکری کرده باشند . بنده این عرایض را می گویم ، در میان ما ممکن است بعضی جوانها باشند ،قریب العهد به مبدا باشند ، صفا دارند ، شایق هستند ، خواهانند . یک وقت از درس و بحث و تکامل نیفتند.
■●ره رو چنان رو که ره روان رفتند. بدون علم نمی شود . مثل بزرگان درس باید خواند . لله باید باشد . ولی طوری نباشد همه اش هم سر در کتاب و ضمیر پیدا کردن ، یک خورده هم آن طرف باید نگاه کرد . شب هم داشته باشید ، حضور و ذکر هم داشته باشید مراقبت باشد ، تفسیرالمیزان هم بنویسید ، استاد هم باشید ، بندگان خدا را برای رضای خدا راهنما باشید ، ولی مواظب خودتان هم بوده باشید . آثار قلمی و لسانی خوبی داشته باشید ؛ ولی تا نرسیده اید حرف نزنید . طهارت باشد که " دم علی الطهارة " ؛ طهارت مطلق از لباس و مکان و فکر و خوراک . " دم علی الطهارة یوسع علیک رزقک " و رزقی که انسان می خواهد اولاً و بالذّات معانی است ، حقایق است ، قرب الی الله است . و دیگر معدات است . برای رسیدن به آن رزق معنوی حقیقی باید دائم در طهارت بود .
■●صد و ده اشاره | اشاره نود و دوم
#علامه_حسن_زاده_ی_آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #آشتى_با_غصه_ها○□
□اين درسى است كه در دانشگاه و حوزه نيست. شما كه نصيبتــان شــده اســت آن را بگيريــد. مبــادا خيــال كنــى حــرف كوچكــى است. در دانشگاههاى دنيا نيست، درس طلبگى نيست. درسى است براى نجات انسان. درس انبياء و اولياء اســت كــه نصيــب من و شما شده است.
□اين جور نيست كه مثل بچّه بياييم و برويم و تا دو كلمه علم به دست آورديم، ورم كنيم. يا اگر به كسى گفتند تو شاگردى بلد نيستى سرش پايين بيافتد. آن تعليم و تعلّمها خيلى كوچك است، در حالى كه اين با كوچــك بــودن نمىســازد وگرنــه خداوند در قرآن نمىفرمود لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى مافاتَكُمْ وَلاتَفْرَحُوا بِما اتاكُمْ* اگر چيزى از شمــا گرفتــه شــد، ناراحــت و مأيــوس نشويد. اگر درى را به رويتان گشوديم خوشحال نشويد.
□به نظر مىرسد عقلايى نباشد وقتى خداوند درى را به روى انسان محتاج مىگشايد، خوشحال نشود و يا اگر درى به روى انسان محتــاج بسته مىشود پكر نشود. آيا اين زور نيست؟
خداوند مىگويد بندههاى من، اگر از ناحيهى خيرخواهى، خيرى به شما مىرسد، آن را من برايتان بريدهام و آن خير از طرف خداست. براى همين انسان در پاسخ كسى كه به او خوبى مىكند مىگويدمتشكرم، چون منطق بلد است.
○*سوره ى حديد، آيه ٢٣○
□○ #طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى
كتاب دوم، چاپ هشتم، مجلس سوم
صفحه ى٤٩-٤٨○□
@mohamad_hosein_tabatabaei