eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
(۲) □○در ادامه بخوانید:  شکستن بت های ذهنی و انواع آن○□ □اما اینجا این پرسش پیش می آید که تفاوت ذکر با ورد در چیست؟ اینهایی که به زبان می گوییم ورد است یا ذکر است. خوب ما هم اوراد داریم و هم اذکار. ذکر به فکر نزدیکتر است ذکر این است که توجه باطنی به حقّ داشته باشید؛ اما ورد این است که به زبان بگویید البته بدون ورد، ذکر نیست اما اگر ورد فقط به زبان شد و به دل نشد، آن ورد محض است. □ذکر، یادآوری و توجه با قلب است. اگر ورد با ذکر همراه باشد، و فکر هم باهاش همراه باشد؛ دیگر خیلی عالی است و یکی از بهترین عبادت هاست. و این همه در قرآن تاکید شده است که ذکر بگویید. □آیات بسیار متعددی در این باب در قرآن کریم آمده و حتی در روایات که اهل ذکر باشید. ذکر خودش نوعی دعاست یعنی توجه به حق تعالی از فقیر مطلق به غنیّ مطلق. که این جز با تقاضا نمی شود و معنی ندارد {یا أیّهاالناس أنتم الفقراء الی الله والله غنیّ حمید} این فقرا، نه اینکه فقیرید؛ یعنی فقرید. □بین تفاوت است. فقیر کسی است که ذاتی است و به صفت فقر موصوف شده است اما ما ذات مستقل هم نداریم! اصلا ما در مقابل حقّ تعالی استقلالی نداریم. اصلا ذاتمان فقیر است. فقر محضیم. ربط محضیم و درسته که غنیّ صفت اوست اما صفتش عین ذاتش است. او غنای محض است و عالم و ما فقر محضیم حالا تقابل فقر محض با غنای محض چه نتیجه ای می دهد؟ تقاضا @mohamad_hosein_tabatabaei
■●گاهی انسان از سحر تا افطار امساك ميكند؛ اين يك درجه روزه داری است؛ تلاشی است كه حداكثر در قيامت نسوزد يا وارد بهشت بشود؛ بهشتی كه ﴿جنّاتٌ تجری منْ تحتها الأنهار﴾؛ ■●اما به آن بهشت كه ﴿فادْخلی فی عبادی ٭ وادْخلی جنّتی﴾ راهش نميدهند. يعنی روزه، ضمن اينكه حكم و ادبی خاص دارد، حكمتی هم دارد كه آن لقا و محبت خداست. ■●اين حديث در انسان شوق ايجاد ميكند تا عاشق شود. ■●انسان تا مشتاق نباشد، تلاش نميكند و تا تلاش نكند، نميرسد. ■●وقتی روزه مال خدا بود، خدا هم شخصاً جزای روزه دار را بر عهده گرفته است. ■● حضرت آيت الله جوادی آملی مدظله العالی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان○□ □اَللَّـهُمَّ اجْعَلْني فيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ، وَاجْعَلْني فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ، وَاجْعَلني فيهِ مِنْ اَوْلِيآئِكَ الْمُقَرَّبينَ، بِرَأْفَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ. □خدایا قرار ده مرا از استغفار کنندگان، و از بندگان شایسته و فرمانبردار خود قرار بده، و از دوستان مقرّبت قرار ده، به حق رأفتت ای مهربان ترین مهربانان. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان○□ □اَللَّـهُمَّ اجْعَلْني فيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ، وَاجْعَلْني
□○آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره):○□ □«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ» خدايا من را در اين ماہ رمضان جزو مستغفرين قرار بدہ، □برای استغفار، بايد شرايط استغفار را داشت. كسي كہ مال حرام خوردہ كہ با استغفار كارش درست نمي‌شود. بايد برود و صاحبان مال را راضی كند. □پس «خدايا مرا از مستغفرين قرار بدہ!» يعنی اينكہ واقعاً استغفار كنم و اگر مال حرامی دارم، آن را حلال كنم. بہ گناهی كہ قبلاً كردم فكر نكنم و از آن لذت نبرم. حالا زبانی هم استغفار كنيم، خوب است. بعد از نماز مغرب هم 70 بار استغفار وارد است. من گاهی همينطوری غصه‌ام می‌گيرد، تسبيح را برمی‌دارم، استغفار می‌كنم و حالم خوب می‌شود. □«وَاجْعَلْنِی فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ» خدايا من را از بندگان شايستہ خودت قرار بدہ. فرمانبردار تو باشم. اطاعت تو را كنم. خدا آدم فرمانبردار را دوست دارد. □«وَاجْعَلْنِی فِيهِ مِنْ أَوْلِيائِكَ الْمُقَرَّبِينَ» خدايا من را از دوستان نزديكت قرار بدہ. □آيا خدا دوست نزديك دارد؟ بلہ، بندگانی هستند كہ آدم آنها را در بهشت هم پيدا نمی‌كند. خطاب می‌شود كہ خدايا اين دوست ما كجاست؟ ندا مي‌آيد كہ در حضور و بهشت خدا رفتہ است. □بهشت خدا جدا از بهشت معمول است، بهشت معمولی برای كسانی است كہ غذا و حوری ميیخواهند؛ اما آنها كہ خود خدا را ميیخواهند و عبادت را برای خود خدا كردند و نہ برای ترس از جهنم، آنها در بهشت خدا وارد می‌شوند. آيہ قرآن هم وجود دارد. «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» از خدا بخواهيم كہ در آن بهشت قرار بگيريم. جنت فردوس، جنت عدن جنت‌های متعدد وجود دارد ولی جنت خدا عالی است. □«بِرَأْفَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» خدایا بہ مهربانی خودت، دعاهای ما را مستجاب كن. ای خدايی كہ رحمت از همہ رحم‌ها بيشتر است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○میلاد علیه السلام○□ □○روز پنجم ماه مبارک رمضان، روز میلاد پسر بزرگوار و بزرگ امام مجتبیٰ، قاسم بن الحسن علیه السلام در سال چهل و هفتم بعد از هجرت است. □○فرزند رشیدی که نایب مناب و قائم مقام امام مجتبیٰ علیه السلام در صحنه ی کربلا بودند و آن همه عظمت، کمال، معرفت، اخلاص و عشق از ایشان بروز کرد. □○میلاد دُردانه ی امام مجتبیٰ علیه السلام را به محضر ارواحنافداه و همه ی دوستداران این فرزند گرامی، تبریک و تهنیت عرض می کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□●اینکه امام معصوم علیه السلام قرآن ناطق است به چه معناست؟●□ □●چرا امام زمان عليه السّلام قرآن ناطق است؟ چون نفس ندارد چون به تمام معانى اين قرآن- هفتاد بطن- اشراف دارد. چون تمام اين مراتب قرآن در تمام عوالم وجود از نفس امام زمان نيرو مى گيرد و وجود دارد و حيات دارد و آن جنبه ربطى و تعلّقى بين ممكن و بين واجب، بين ماهيّت و بين ضرورت وجود، آن جنبه تعلّقى، نفس امام زمان عليه السّلام است●□ ، جلسه۴۵ □●آیة الله حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی●□ □●أميرالمؤمنين عليه أفضل صلوات المصلّين در جنگ صفّين كه معاويه با خدعه عمرو عاص قرآن ها را بر سر نيزه كرد فرمود: به اين قرآن توجّه نكنيد؛ آن را با نيزه و تير بيندازيد! منم قرآن ناطق: أنَا كِتَابُ اللَهِ النَّاطِقُ. □●ولى مردم عوام، سطحى بين هستند. به متون و حقائق فكرشان نمى رسد. در ظاهر و صورت هر چه ببينند، همان را ملاك حقّانيّت مى شمرند. به فرمايش آن حضرت گوش فرا ندادند، و دورش را گرفتند و گفتند: فوراً تسليم حكم حَكَمَيْن بشو و قرآن را حَكَم كن، وگرنه اينك تو را زير ده هزار قبضه شمشير قطعه قطعه مى كنيم. □●فرمود: يك ساعت به من مهلت دهيد كه الآن مالك أشتر است كه فتح كند و خود را به خيمه معاويه برساند. گفتند: ابداً مهلتى نيست. □●، ج۳، ص۱۹۴●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■برهان لم: برهانی که در فلسفه یا منطق از ناحیه ی علت به طرف معلول رفته، آن را اثبات کند، برهان لمی گویند؛ یعنی آدم به لم و علت او، این شیء را شناخت پیدا کرده است. ■خیر چیزی است که هر موجودی می خواهد، آن را دوست دارد و طلب می کند؛ مثلا آب سیراب کردن را دوست دارد و مقصودش هست پس سیراب کردن خیر و سیراب نکردن شر است. ■یکی از راه های شناخت خیر در نظام هستی این است که ببیند اقتضای طبیعی هر موجودی چیست. @mohamad_hosein_tabatabaei
#امام_خمینی (ره): □○چنان غرب در نظر یک قشری از این ملت جلوه کرده است که گمان می کنیم غیر از غرب، دیگر هیچ چیز نیست. این وابستگی فکری، عقلی و مغزی غربی، منشاء اکثر بدبختی های ملتها و ملت ما نیز هست. #یاعلی □○صحیفه نور؛ ج۱۱ ؛ ص۱۸۶○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 242-228 بقره قسمت ششم بخش اول1⃣ ● درباره وقوع سه طلاق با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة و ليكن از بعضى ديگر از روايات آنان كه صاحبان صحاح مانند مسلم و نسائى و ابى داود و غير ايشان نقل كرده اند بر مى آيد كه واقع شدن سه طلاق با يك لفظ چيزى بوده كه عمر (خليفه دوم ) آن را در سال دوم و يا سوم خلافت خويش وضع نمود، از آن جمله در تفسير الدر المنثور است كه عبد الرزاق و مسلم و ابو داود و نسائى و حاكم بيهقى از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت : طلاق در يك جلسه ، در زمان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و ابى بكر و دو سال از خلافت عمر يك طلاق بود (هر چند كه در يك جلسه مى گفتند ((تو راسه طلاقه كردم )))، بعد از دو سال عمر درباره اين مساله گفت : مردم درباره طلاق كه شارع براى آنها مهلت قرار داده بود از من مى خواهند كه به عجله انجام شود، و چه خوب است ما خواسته آنان را امضا كنيم ، و امضا كرد. و در سنن ابى داود از ابن عباس روايت كرده كه گفت : عبد يزيد پدر ركانه ، مادر ركانه را طلاق داد، و زنى از قبيله مزينه گرفت ، آن زن نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و عرضه داشت : همانطور كه اين يك موى من (موئى از سر خود گرفته بود) به درد موى ديگر نمى خورد، عبد يزيد هم براى من مثل همان است ، (كنايه از اين است كه او مردى ندارد) پس بين من و او جدائى بينداز. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را غيرت گرفت و ركانه و برادرانش را خواند آنگاه به اهل مجلس خود فرمود: به نظر شما آيا اين پسر از نظر فلان و فلان شباهتى به عبد يزيد دارد، و آيا اين پسر ديگر از نظر فلان و فلان شبيه عبد يزيد نيست ؟ همه گفتند بله پس رو كرد به عبد يزيد و فرمود اين زن مزينه اى را طلاق بده ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 380 او هم طلاق داد، بعد فرمود به همسر اول خود ام ركانه رجوع كن ، عرضه داشت آخر من گفته ام تو را سه طلاقه كردم ، فرمود: مى دانم ، ولى در عين حال رجوع كن ، آنگاه اين آيه را تلاوت كرد: ((يا ايها النبى اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن )). (اين حديث به توضيحى مختصر نيازمند است ، و آن اين است كه عقد نكاح در چند جا از ناحيه زن قابل فسخ است ، و زن بدون احتياج به طلاق شوهر مى تواند عقد را فسخ كند، يكى از آن موارد عارضه عنن يعنى قيام نكردن آلت تناسلى مرد است ) ((مترجم )) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●مراقبه ماه مبارک رمضان●□ □روز ششم سال ۲۰۱ ه.ق مردم با امام رضا علیه السّلام بیعت کردند. □سیّد بن طاووس روایت کرده است که براى شکرانه این نعمت، دو رکعت نماز در این روز بگذارند و در هر رکعت بخوانند: □سوره حمد ۱ مرتبه □سوره توحید ۲۵ مرتبه □و اين نماز را براى آنچه ظاهر گشته از حقوق مولایمان حضرت امام رضا عليه السّلام در آن روز انجام می‌دهيد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○معنای واقعی تقوا چیست که ثمره و نتیجه روزه است؟○□ □○جهت آنكه غايت و غرض از اين تكليف (روزه) را تقوى قرار مى دهد براى آنست كه تقوى كه بهترين فضيلت از فضائل انسانى است بر اين فريضه استوار است و بدون روزه انسان به اوج اين شرف نمى رسد. □○تقوى به معنى پرهيز نيست، گرچه پرهيز از ناپسنديده ها لازمه آن است؛ بلكه تقوى به معنى مصونيّت و در حفظ و امان درآمدن است... □○خدا مى فرمايد: شايد شما، و اميد است كه شما در مصونيّت الهى درآئيد و از گزند نفس امّاره و شيطان بدين فريضه الهيّه در امان خدا و حفظ او قرار گيريد. □○و اگر ملكه تقوى در انسان جاى گرفت ديگر براى او بيم و هراسى نيست. وساوس شيطانيّه و هواهاى نفسانيّه در او نمى تواند اثرى بگذارد. □○ ، ج۱، ص۳۰○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●قرائت قرآن با صدای خوش●■ ■●يكى از معجزات قرآن، آهنگ پذيرى آن است، آن هم آهنگهاى معنوى و روحى نه آهنگهاى شهوانى... ■●قرآن عبدالباسط چرا اين قدر در تمام كشورهاى اسلامى توسعه پيدا كرده است؟براى اينكه عبدالباسط با صدا و آهنگ عالى و با دانستن انواع قرائتها و آهنگها و شناختن اينكه هر سوره اى را با چه آهنگى بايد خواند، مى خواند... ■●در حديث، درباره بسيارى از ائمّه اطهار از جمله راجع به حضرت سجّاد عليه السلام و حضرت باقر عليه السلام داريم كه اينها وقتى قرآن مى خواندند آن را با صدا و آهنگ بلند و دلپذير مى خواندند به طورى كه صدايشان به درون كوچه مى رسيد و هر كسى كه از آن كوچه مى گذشت، همان جا مى ايستاد به طورى كه پشت درِ خانه جمعيت جمع مى شد و راه بند مى آمد. ■●حتى نوشته اند آبكشها درحالى كه مشك به دوششان بود، وقتى مى آمدند از جلوى منزل امام عبور كنند، با شنيدن صداى امام پاهايشان قدرت رفتن را از دست مى داد... مى ايستادند تا وقتى كه قرآن امام تمام مى شد. ■●همه اينها چه را مى رساند؟ استفاده كردن از وسايل مشروع براى رساندن پيام الهى. ■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱، ص ۳۲۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○دعای روز ششم ماه مبارک رمضان○□ □اَللَّـهُمَّ لا تَخْذُلْنی فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَلاتَضْرِبْنی بِسِياطِ نَقِمَتِكَ، وَزَحْزِحْنی فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَاَياديكَ، يا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبينَ. □خدایا مرا در این روز به خاطر ارتکاب عصیانت خوار مساز، و با تازیانه های انتقامت کیفر مکن، و از موجبات خشمت دور بگردان، به حقِّ فضل و عطاهایت، ای منتهای آرزوی مشتاقان. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○دعای روز ششم ماه مبارک رمضان○□ □اَللَّـهُمَّ لا تَخْذُلْنی فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَلاتَ
□●آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره):●□ □«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ» خدايا، من را بہ واسطہ تعرض گناہ خوارم نكن. □گناہ آدم را خوار، و عبادت و بندگی آدم را عزيز می‌كنند. اگر اهل طاعت و بندگی شويد، عزيز می‌شويد؛ اما اگر اهل گناہ باشيد، كسی دوستتان ندارند. □«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ يعنی هر كہ ايمان بياورد و عمل صالح بكند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افكنيم. □«وَلاتَضْرِبْنى بِسِياطِ نَقِمَتِكَ» «خدايا من را بہ تازيانہ عذابت نزن. □«لاتضرب» واژہ نهی است اما در اينجا دعاست. اگر من بہ شما بگويم «لاتضرب» اين نهی است. اما كوچك‌تر بہ بزرگ‌تر بگويد و ما بہ خدا كہ بگوييم، «لاتضرب»، دعاست. □«وَزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ» «خدايا من را از موجبات سخطت دور گردان □روايتی است كہ برخی گناهان خدا را بہ غضب می‌آورد و آنگاہ خدا قسم می‌خورد كہ بہ عزت و جلال خودم ديگر تو را آمرزش نمی‌كنم. با اينكہ خدا «ارحم الراحمين» است؛ اما مثلاً از من با اين محاسن و عمامہ توقع ندارد كہ بہ نامحرم نگاہ كنم. لذا خدا بہ غضب می‌آيد. حديث هست كه: هفتاد گناہ جاهل را می‌آمرزند قبل از آنكہ يك گناہ عالم را بيامرزند. □«بِمَنِّكَ وَاَياديكَ» بہ حق احسان و نعمت‌هايی كہ بہ من داده‌ای، خدایا اين چند تا دعا را دربارہ من مستجاب كن. □«يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ» ای خدايی كہ منتهای رغبت مشتاقان هستی. □ای كاش در مساجد كہ اين دعاها خواندہ می‌شود، معنی آن نيز بيان شود تا مردم وقتی دعا می‌كنند، با حضور قلب اين دعاها را بخوانند و در خودشان بيان كنند. بہ مردم بگويند كہ بہ خاطر گناہ عذاب میشوند و اين حادثه‌ها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران بہ خاطر گناہ است. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#تفاوت_ذکر_با_ورد(۲) □○در ادامه بخوانید:  شکستن بت های ذهنی و انواع آن○□ □اما اینجا این پرسش پیش م
(۳) □○در ادامه بخوانید:  زبان قرآن، ویژه و منحصر بفرد است○□ □توجه به این مسئله خودش نوعی دعاست. فقر مالی مهم نیست. نمی خواهم بگویم فقر مالی چیز خوبی است ولی چه بسا فقیر مالی که نسبت به غنیّ مالی، غنی تر از او باشد. فقر و غنا صفت روح آدمی است. ما غنیّ داریم که از هر فقیری محتاج تر است. اموال بیرون که اعتباری است ولی در ذاتش فقیر است. □یک فقیری هم هست که شاید به نان شبش هم محتاج باشد اما آنچنان غنای روحی دارد که سر تعظیم در مقابل فلک خم نمی کند. کدامیک از اینها غنی ترند به نظر شما؟ جناب عطار می فرماید: ○رهروی را سالک ره فکر اوست        ○فکرتی که مستفاد از ذکر اوست ○ذکر باید گفت تا فکر آورد  ○صد هزاران گفته بکر آورد □حضرت امیر می فرماید که خداوند [جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقره تصبر به عشوه تنقاد به بعد المعانده] بعد ادامه می دهد [فی البرهه بعد البرهه ففی أزمان الفطرات عباد ناجاهم فی فکرهم و کلّمهم فی ذات عقولهم] یعنی انسان از طریق همین فکر به جایی می رسد که با خدا نجوا می کند. □این معنی که بنده برای ذکر عرض کردم که ذکر بیشتر جنبه باطنی است غیر از ورد که جنبه ظاهری است. ذکر اصلا معنی اش توجه است؛ وقتی که آدم توجه داشته باشد، فکر می آید آدمی که اصلا توجه ندارد فکر نمی کند اصلا فکر و ذکر با هم پیوسته هستند و اینکه عطار یا مولوی می گویند فکر از طریق ذکر می آید، خیلی حرف درستی است. یک حرف فلسفی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●خیر و شر به قیاس ما بر می گردد نه در متن خارج ،مثل اینکه در یک روز یکی باران را خوب می داند اما دیگری از بارش باران ناراحت است بخاطر زراعتش ،باید تمام موجودات را در موطن خودش دید ، هر چیزی در عالم خود به کمال است و نقصی در خود او نیست، تعقل کنیم در خود شی مثل خورشید خودمان را در متن واقع ان قرار دهیم بدون اینکه از مقام ذهن بخواهیم چون که تمام این گرفتاری ها از وهم ذهن است ■●انسان کامل تعلیم گرفته از کل اسماء نظام هستی است این شخص دیگر در موطن ذهن تجزیه تحلیل مفهومی نمی کند بلکه در متن ان می رود ، تا دیده راست بین تحقق پیدا کند خیلی مشکل است که دیده راست بین را یعنی به توحید قرانی رسیدن وحدت وجودی رسیدن وحدت وجودی وحدت عینی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○در نقطه ای نزدیکی پلدختر، روستایی است که در آن قبّه ای ساخته شده است که زیر آن دو قبر وجود دارد. یکی از قبرها متعلّق به سیدی است که عالم و امام جماعت آن ده بوده است و دیگری متعلّق به یکی از اهالی روستاست. □○داستان این دو قبر این است که سالها قبل، در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، آن روستایی امام جماعت ده را برای افطار به منزلش دعوت میکند و امام جماعت هم می پذیرد. هنگام مغرب امام جماعت برای افطار به خانه ی آن روستایی میرود، ولی هنوز او به منزل نیامده بود. اهل خانه از او استقبال میکنند و پس از اذان از او میپرسند افطاری بیاوریم یا اوّل نمازتان را میخوانید؟ میهمان میگوید نماز را اوّل میخوانم تا میزبانمان از راه برسد و همراه با او افطار کنیم و مشغول نماز میشود. اهل خانه در اطاق مشغول آماده کردن سفره ی افطار میشوند و شاهد نماز خواندن وی هم بودند. □○بعد از اینکه نماز او تمام میشود، به وی میگویند شما که نماز میخواندید، چطور صدای حیوانات ده و صدای رودخانه و امثال آن همچنان میآمد؟ میهمان می پرسد مگر قرار بود نیاید؟ اهل خانه میگویند ولی آقای ما هر وقت به نماز میایستد، همه ی این صداها خاموش میشود. □○میهمان خیلی تعجّب میکند، ولی به روی خود نمیآورد تا اینکه میزبان به منزل میرسد و از میهمان میپرسد افطار کنیم یا من هم نمازم را بخوانم؟ میهمان میگوید اوّل شما نمازتان را بخوانید. وقتی آن روستایی به نماز میایستد، عالِم ده با تعجّب متوجّه میشود همه ی صداهای ده خاموش شد و یک سکوت عمیق حاکم شد. از اینجا به مرتبه ی بلند معنوی آن روستایی به ظاهر ساده پی میبرد و وصیت میکند هر وقت من از دنیا رفتم، جسدم را کنار قبر این روستایی دفن کنید و اکنون این دو نفر در کنار هم به خاک سپرده شده اند. □مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی□ @mohamad_hosein_tabatabaei