●{بحث روايتى [ (رواياتى در باره شكر نعمت)]
□در كافى به سند خود، از معاوية بن وهب، از ابى عبد اللَّه (علیه السلام) روايت كرده كه فرمود: هر كه خداوند توفيق شكرش داده باشد، نعمتش را هم زياد مىكند، هم چنان كه خودش فرمود:{" لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ" «1».
□و در الدر المنثور است كه ابن ابى الدنيا و بيهقى در كتاب" شعب الايمان" از ابى زهير يحيى بن عطارد بن مصعب، از پدرش روايت كردهاند كه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: به هيچ كس چهار چيز ندادند كه از چهار چيزش دريغ كرده باشند، به كسى #توفيق_شكر ندادند كه از زيادى نعمتش دريغ كرده باشند، زيرا خداى تعالى فرمود:{" لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ"} و به كسى #توفيق_دعا ندادند كه اجابت را از وى دريغ كرده باشند چون خداى تعالى فرموده:{" ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ"} و به كسى #توفيق_استغفار ندادند كه از آمرزشش دريغ كرده باشند، زيرا خداى تعالى فرموده:{" اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً"} و به كسى #توفيق_توبه ندادند كه از قبول توبهاش دريغ كرده باشند، چون خداى تعالى فرموده:
{" وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ" «2».
□و در همان كتاب است كه ابو نعيم، در كتاب،" حليه" از طريق مالك ابن انس، از جعفر بن محمد بن على بن الحسين روايت كرده كه گفت: وقتى سفيان ثورى به جعفر بن محمد گفت: من از محضرت بر نمىخيزم تا اينكه مرا حديث كنى، جعفر بن محمد گفت:
پس گوش كن كه براى تو حديثى مىگويم كه از احاديث زيادى بهتر باشد، چون حديث زياد، براى تو خوب نيست: وقتى خداوند به تو نعمتى داد و خواستى هميشه برايت بماند شكر و سپاس خداى را بر آن زياد به جاى آر چون خداى تعالى در كتاب مجيدش فرموده:
{" لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ"}، و هر وقت #محروميت_از_نعمتى طول كشيد زياد #استغفار كن، چون خداى تعالى در كتاب مجيدش فرموده:{" اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ}
===========
(1) كافى، ج 2، ص 78.
(2) الدر المنثور، ج 4، ص 71.
ص: 50}
- يعنى در دنيا و آخرت «1»-{وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً"} اى سفيان اگر از ناحيه سلطان و يا كس ديگرى اندوهى به تو روى آورد زياد بگو" لا حول و لا قوة الا باللَّه"، كه اين كلمه، كليد فرج و گنجى از گنجهاى بهشت است «2».
مؤلف: در اين معنا، روايات بسيارى از طريق شيعه و سنى رسيده است.
□و در كافى به سند خود، از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: از امام صادق (علیه السلام) شنيدم كه مىفرمود: شكر هر نعمتى، هر قدر هم كه بزرگ باشد، اين است كه حمد خدا گويى «3».
#المیزان_جلد12
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عید شکوفایی بندگی مبارک باد
حضرت آیتالله صمدی آملی(۹۸/۳/۱۴ شب عیدفطر)○□
□○فطر شکفتن است. بذرهای صلاة و قیام لیل و صوم نهار و تهجد سهر و اطعام طعام و اکرام ایتام و افشا سلام ... که در مزرعه جانتان کاشته و با حضور و مراقبت آنرا حفظ نموده و رشد دادید در عید فطر شکوفا و شکفته میشود.
□○گرچه هر شب هم افطار و فطر روزانه دارد و هر شب برایش هنگام افطار فطر است اما این عید فطر مقام جمعی فطرهای سی روز رمضان است.
□○حالا در اول شوال این شجره طیبه روزه رمضان در جان شما ثمرات و میوههایی میدهد که روزه دار از آن بهرهمند میشود.《شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ (24)تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ(۲۵/ابراهیم)》
□○حتی در این فطر و شکوفایی طولی جان شما مقام جمعی حقایق تلقی شده در لیالی قدر نیز شکفته میشود.
که شکوفایی طولی است یعنی در جدول طولیه نظام توحیدی است و نه شکفتن عرضی.
□○مخلوقات مفطور حق متعال هستند و مفطور حق متعال معلول خدا هستند و لذا در طول سلسله نظام توحید هستند و نه در عرض توحید.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر اسم کارمن را لوسبازی نمیگذاشتند، این کتاب عیون مسائل نفس را که کتاب مهمی است و کتاب سرپیری من است،یعنی یک عمر کار کردهام و حاصلش این شده، اسم کتاب را میگذاشتم #عیون_خمینی.
□علامه حسن زاده آملی□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد علی صفایی حائری●■
■●بار خدايا ما در روز فطر و روزه گشودنمان كه آن را براى اهل ايمان (روز) عيد و شادى و براى اهل دين خود (اسلام) روز اجتماع و گرد آمدن و روز تعاون و كمك كردن به يكديگر قرار دادى، از هر گناهى كه آن را بجا آوردهايم يا كار بدى كه پيش از اين كردهايم يا انديشه بدى كه در دل داشتهايم، به سوى تو، توبه و بازگشت مىنماييم، توبۀ كسى كه رجوع به گناهى را در دل نمىگذارند و پس از توبه در گناهى باز نمىگردد، توبۀ خالصى كه از شكّ و دو دلى پاكيزه باشد، پس آن را از ما قبول فرما و از ما راضى و خوشنود شو و ما را بر آن ثابت و پا بر جا گردان.
■● #بهاررويش ص۱۸۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●" پایان شب سیه سپید است "●□
□●یاس از رحمت خداوند کفر است بدین معنی کهانسان نومید و محجوب غافل است از مشاهده لطف بیکران الهی و قدرت بی پایان او که بر هر چیز تواناست، زیرا مایوس شدن مبیّن این معنا و این مدعاست که هیچ امکانی برای رسیدن به خیر و خوبی و بازگشت شادی و سعادت و نیل به مقصود نمانده است در حالی که علم آدمی کمتر از آن است که چنین حکمی صادر کند. امکانات عالم بی نهایت است و هر لحظه روزگار می تواند بازی تازه ای ارائه دهد و نومیدترین انسانها را به رحمت و سعادت برساند.
●هین مشو نومید چون واقف نئی از سرِّ غیب
●باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
حافظ
□●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "
به قلم حسین الهی قمشه ای●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
●{[روايتى در اين باره كه اظهار عجز از شكر نعمتهاى الهى شكر است]}●
□و در كافى از على بن محمد از بعضى از يارانش بطور رفع (يعنى بقيه رجال سند را ذكر نكرده) روايت كرده كه گفته است: على بن الحسين (علیه السلام) هر وقت اين آيه را مىخواند:{" وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها"} مىگفت: منزه است آن كس كه به احدى #معرفت_نعمتهايش را نداده، و تنها معرفت اين معنا را داده كه از معرفت آنها عاجز هستند، هم چنان كه #معرفت_درك آنها را هم در كسى نگذاشته، تنها معرفت اين معنا را داده كه نمىتوانند همه نعمتهاى الهى را درك كنند، و خود خداى تعالى هم از عارفين، به اين مقدار قناعت و بلكه سپاسگزارى كرده كه به #عجز از معرفت شكرش اعتراف كنند، پس معرفت عجز و تقصير را شكر ايشان دانسته، هم چنان كه اعتراف عالمان به عجز از علم را، علم دانسته است ... «1».
===========
(1) روضه كافى، ص 322، ح 592.
ص: 96}
#المیزان_جلد12
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○حفظ انوار ماه رمضان○□
#استاد_فاطمی_نيا:
□○سعی كنيد تا ميتوانيد نورهای كسب شده در اين ماه را با گناه نكردن حفظ كنيد.
اولياء الله كه به آن مقامات عاليه رسيدند در اثر حفظ همين انوار بوده است!
□○اگر كسی بتواند يك نور كه در اين ماه كسب كرده است، حفظ كند و با معاصی از بين نبرد و به ماه رمضان سال آينده برساند، آثار معنوی خاصی خواهد ديد واميد است عاقبت بخير شود!
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
○صلیاللهعلیڪیاحسینالعطشان○
○شد تشنه لب شهید میان دو نهر آب
○با آن که مهر مادرش آب فرات بود
#طرب_شیرازی
برایِ یک سال سیراب شدن!...
فقط یک قطره از نگاهِ تو کافیست!...
" یا اباعبدالله
إن كُنتَ باكياً لِشىٍ
فبكى على الحُســين...
صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات274-261 بقره قسمت چهارم
بخش چهارم
● مؤمنين تا آنجا كه مى توانند تظاهر به فقر نمى نمايند و دست سؤال دراز نمى كنند
و در آيه شريفه مصرف صدقات ، البته بهترين مصرفش بيان شده كه همان فقرائى باشد كه به خاطر عوامل و اسبابى ، از راه خدا منع شده اند، يا دشمنى مال آنان را گرفته و بدون لباس و پوشش مانده اند، يا كارها و گرفتارى هاى زندگى از قبيل پرستارى كودكانى بى مادر نگذاشته به كار و كسب مشغول شوند، و يا خودشان بيمار شده اند، و يا كارى انتخاب كرده اند كه با اشتغال به آن ، ديگر نمى توانند به كار و كسب بپردازند، مثلا به طلب علم پرداخته اند، و يا كارى ديگر از اين قبيل .
((يحسبهم الجاهل )) يعنى كسى كه از حال ايشان اطلاع ندارد از شدت عفتى كه دارند ايشان را توانگر مى پندارد، چون با اينكه فقيرند ولى تظاهر به فقر نمى كنند، پس جمله نامبره دلالت دارد بر همين كه مؤمنين تا آنجا كه مى توانند تظاهر به فقر نمى كنند، و از علامتهاى فقر به غير آن مقدارى كه نمى توان پنهان داشت ، پنهان مى دارند، و مردم پى به حال آنان نمى برند، مگر اينكه شدت فقر رنگ و رويشان را زرد كند، و يا لباسشان كهنه شود (و يا مثلا از زبان اطفالشان اظهار شود، و امثال اينها).
از اينجا معلوم مى شود كه مراد از جمله ((لا يسئلون الناس الحافا)) اين است كه فقراى مؤمن اصلا دريوزگى نمى كنند، تا منجر به اصرار در سؤال شود، زيرا بطوريكه گفته اند: وقتى روى كسى به سؤال باز شود براى بار دوم ديگر طاقت صبر ندارد، و نفس او از تلخى فقر به جزع در مى آيد، و عنان اختيار را از كف مى دهد و در هر فرصتى تصميم مى گيرد باز هم سؤال كند و اصرار هم بورزد، و راه را بر هر كس بگيرد.
ولى بعيد نيست كه منظور نفى اصرار باشد، نه نفى اصل سوال ، و منظور از الحاف اظهار حاجت بيش از مقدار واجب باشد، براى اينكه صرف اظهار حاجت ضرورى حرام نيست ، بلكه گاهى واجب هم مى شود، آن سؤالى مذموم است كه زائد بر مقدار لزوم باشد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 614
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei