□..مقام حضرت علی بن موسی الرضا,مقام علم است
وحضرت آقا (علامه حسن زاده)روحی فداه در آن تمثل و توجه عرفانیشان ، ازطریق نوشیدن آب دهان مبارک حضرت امام ثامن الحجج(علیه السلام)حقیقت علم را چشیده اند
□ان شاالله شما هم که به محضر عرشی حضرت امام هشتم (علیه السلام)مشرف می شوید، علم طلب بفرمایید و بخواهید که حقیقت علم را به شما بچشانند
زیرااین بزرگواران فقط درمقام علم است که خودشان معلم میشوند، درحالیکه در امور دیگر برای رفع حاجات گوناگون عوام الناس واسطه دارند و وسائط فیضی که درمحضرایشانند ، کارها را انجام می دهند
اما اگر حقیقت علم را از آقا طلب بفرمایید، خود آقا ، بدون واسطه، درمقام تعلیم قرار می گیرند
□غرض، می خواهیم ببینیم ، وقتی به بارگاه ملکوتی امام هشتم (علیه السلام)بار یافتیم ، از اقا چه بخواهیم.
خیلی خلاف ادب است که انسان ، از امام هشتم ، چیزی غیراز خود آقا را بخواهد
در پیشگاه او غیراو را بخواهی یعنی چه؟
این خلاف ادب است
□مقصود این است که از آن مقام شریف رضوی اسماء الله را طلب نماییم، حقیقتی درما پیاده شود، سرّی بر مامکشوف شود، ویا حقیقتی از حقایق علمی عالم، برما تجلی کرده و ظهورنماید
□خواسته های خود را خیلی درحد بالابگیرید وخودتان را تنزل ندهید
حضرت امام هشتم (علیه السلام)راهم تنزل ندهید.
□○حضور و مراقبت
استادصمدی آملی حفظه الله○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 274-261 بقره قسمت پنجم
بخش سوم
● دو روايت در ارتباط با آيه (الشيطان يعدكم الفقر...)
مؤلف : در اين معنا رواياتى بسيار از طرق شيعه و سنى وارد شده است .
و در تفسير قمى در ذيل آيه : ((الشيطان يعدكم الفقر...)) از امام نقل كرده كه فرمود: ((شيطان همواره مى گويد: انفاق نكنيد، كه خودتان فقير خواهيد شد))، و خدا به شما فضل و مغفرت خود را وعده مى دهد، يعنى اگر در راه خدا انفاق كنيد هم شما را مى آمرزد، و هم فضلى از ناحيه خود ، در جاى آن مال قرار مى دهد.
و در الدر المنثور است كه ترمذى حديثى را كه آن را حسن دانسته ، و نسائى و ابن جرير، و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن حيان و بيهقى (در كتاب شعب ) از ابن مسعود روايت كرده اند كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هم شيطان با انسان سر وكار دارد، و هم فرشته ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 620
اما تماسى كه شيطان با آدمى دارد اين است كه او را تهديد مى كند كه اگر فلان عمل زشت را انجام ندهى يا فلان حق را انكار ننمائى چنين و چنان مى شوى ، و ملائكه او را تهديد مى كنند كه اگر فلان عمل خير را به جا نياورى ، و حق را تصديق نكنى چنين و چنان مى شوى ، پس اگر كارهاى نيك به قلب كسى ، الهام شد، بداند كه از خداست و شكر او را بجا آورد و هر كس اعمال زشت به ذهنش خطور كرد بداند از شيطان است از شر او به خدا پناه ببرد آنگاه اين آيه را قرائت كردند: ((الشيطان يعدكم الفقر و يامركم بالفحشاء...))
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴اهمیت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام🏴
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
« اهل تهران اگر هفتهای یک مرتبه به زیارتش نروند، جفا کردهاند.»
■●[آیتالله بهجت قدسسره ] برای حضرت عبدالعظیم علیهالسلام عظمت و احترام خاصی قائل بودند؛ نه از نظر امامزاده بودنش، بلکه از نظر اینکه حضرت عبدالعظیم علیهالسلام به مقامات عرفان و توحید رسیده بود. یعنی امامزاده بودن یک جهتش بود و مزید بر آن، عالم بالله بودن حضرت عبدالعظیم بود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●خاطره تلخ دکتر دینانی از #مظلومیت علامه طباطبایی●□
□●دکتر ابراهیمی دینانی میگوید: «اندکی پیش از انقلاب بعضی از دوستان انقلابی ما که لازم نیست اسم ببرم به من و آقای صائنی زنجانی گفتند که: این جلسه (مباحثات علامه طباطبایی با هانری کربن) و تشکیل آن از اول کار درستی نبود، برای اینکه بعضی از دوستان جلسه شما اینطور و آن طورند و خود هانری کربن را هم ما نمیدانیم کیست!… ما تا حالا تحمل کردهایم ولی الان که قبل از انقلاب است و چیزی به انقلاب نمانده صلاح نیست که ادامه پیدا کند. شما به علامه طباطبایی بگویید که جلسه را تعطیل کند.»
□●دکتر دینانی ابتدا چیزی نمیگوید، چون هم نمیتوانست این را به علامه بگوید و هم اینکه خودش نیز میل نداشت این جلسات تمام شود. با این اوصاف مدتی بعد بر اثر فشار همان آقایان این مطلب را به علامه گفت. باقی روایت را از زبان خود ابراهیمی دینانی بخوانیم:
□●«بنابراین خدمت علامه عرض کردم که: «آقا دوستان پیش من آمدهاند و میگویند: صلاح نیست این جلسه ادامه پیدا کند.»
□●من الان وقتی آن صحنه و آن لحظه یاد میآید ناراحت میشوم و گریهام میگیرد. ایشان یکدفعه حالش بد شد و رعشه مختصری که دستشان داشت، چند برابر شد و لبهایش لرزید و صورتش قرمز شد. وقتی آن چهره ایشان به خاطرم میآید ناراحت میشوم و گریهام میگیرد. ایشان چیزی نگفت. چهار پنج دقیقه سکوت کرد و فقط چندبار گفت: عجب، عجب، عجب! بعد جملهای گفتند که خیلی عجیب بود. ایشان فرمودند:
«من به عنوان شخصی که در گوشهای نشستهام و چیز مینویسم، تنها راه من به جهان و تفکر جهانی و اینکه در جهان چه میگذرد. این جلسه است. تنها راه من به تفکر جهانی این یک جلسه است. این را هم نمیتوانند برای من ببینند.»
□●سرشت و سرنوشت، ص ۲۴۸ و ۲۴۹●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □ #حقیقت است که گرداننده ی نظام است. بلکه عین #نظام است. متن نظام است. خود ِ ع
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□چون ما از دامان #طبیعت به #تدریج برخاسته ایم، این است که به عالم خو کرده ایم و هر کجا که #عادت و با موجودات، خو کردن پیش آید، باعث می شود انسان از #لذت_انسانی و #عقلانی که باید از عالم ببرد بی بهره گردد.
□اگر فرض کنیم که #خلقت ما نه به صورت #تدریجی بلکه #دفعی باشد، در کلمات وجودی عالم یکپارچه مات و مبهوت می شویم؛ چون با #الفاظ و با عبارات و مفاهیم آشنا نیستیم و به تدریج هم با عالم خو نکرده ایم. یکپارچه مات و مبهوت، در متن خود حقیقت نظام هستی قرار می گیریم که این #تحیر ب لفظ و مفهوم در نمی آید و آن مقام شریف #حیرت و #دهشتی است که عظمت و بزرگی و هیبت عالم انسان را می گیرد که مقام #خروج_از_عادت پیش می آید.
□در هر امری، #عادت کردن موجب زوال لذت است. حتی در امور حسی و #لذات_حسیه و #لذات_خیالی و #لذات_وهمانی و همچنین در #لذات_عقلانی.
□در هر کجا #عادت بیاید #لذت رخت بر می بندد.
□عالم، غذای جان انسانی است. #کلمات_وجودی نظام هستی غذای جان ما هستند. اگر انسان با عالم که غذای انسانی است عادت کند، و لذت اصلی غذا را از دست بدهد، دیگر از آن به بعد نسبت به عالم خوش بین نیست؛ نسبت به خودش که آدم است خوش بین نیست؛ نسبت به موجودات و حقیقت عالم، خوش بینی ندارد؛ راه رهایی از اینهمه #بدبینی این است که دوباره متولد شود.
□انسان اگر می خواهد انسان باشد باید دوبار متولد شود و الا با یک بار تولد، انسان به مقام انسانی نمی رسد.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○توصیه به نماز شب○□
□خداوند سبحان می فرماید : و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا و قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدتک سلطانا نصیرا . (۶۷) پاره ای از شب را به نماز خواندن زنده بدار ، این نافله خاص تو است ، باشد که پروردگارت تو را به مقامی پسندیده برساند ، بگو : ای پروردگار من ! مرا به راستی و نیکویی داخل کن و به راستی و نیکویی بیرون و مرا از جانب خود پیروزی و یاری عطا کن .
□○پندهای حکیمانه حسن زاده آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●چرا دستور حجاب فقط مخصوص بانوان است؟●■
■علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است.
■از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند.
■این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا انحراف تبرّج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.
■●استاد مطهری، مسئله حجاب، ص۸۰●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□مؤمن مثل گل است. وقتی آب به گلها نرسد، گلها گردن کج میکنند و سر به زیر میافکنند و التماس آب میکنند. وقتی آب به آنها رسید، شاداب میشوند و سرشان را بلند میکنند و تشکّر میکنند. وقتی آبِ ذکر خدا و خوبان خدا به دوست اهل بیت علیهم السّلام نرسد، پژمرده میشود و سرش پایین میافتد و التماس میکند. وقتی آب به او رسید، شاداب میشود و سرش را رو به آسمان بلند میکند و تشکّر میکند.
□هر مؤمن یک بار میمیرد و یک بار شهید میشود. اگر ابتدا مُرد، خدا او را در رجعت زنده میکند تا در رکاب امام به شهادت برسد و اگر ابتدا به شهادت رسید، خدا او را در رجعت زنده میکند و پس از آن به مرگ عادی از دنیا میرود. بهترین وقت برای قربان شدن، بعد از نایل شدن به موت و ملاقات است.
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○«اللَّهُمَّ إنّی اسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ»○□
#حضرت_امام_خمینی (قدسسره) :
□○ابن سنان نقل میکند: «از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: خداوند پیش از آنکه خلق را بیافریند، آیا خویشتن را میدید و از خود میشنوید؟»
□○فرمود: نیازی نداشت، زیرا نه از خود چیزی سؤال میکرد و نه از خود چیزی مطالبه مینمود، نیازی نداشت که به خاطر خویش نامی برای خود بگذارد، و لیکن به خاطر دیگران، نامهایی از برای خود اختیار کرد تا آنان او را به آن نامها بخوانند، زیرا اگر به نامش خوانده نمیشد شناخته نمیشد.
□○پس نخستین اسمی که برای خود اختیار کرد "العلیالعظیم" بود، زیرا او برترین همه اشیا بود، پس معنای او "اللّه" بود و نامش "العلیالعظیم". آن نخستین نام او بود، زیرا که بر همه چیز علوّ و برتری یافت.»
#یاعلی
□○ #شرح_دعای_سحر /ص۱۸۹○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#غدیر_در_راه_است...
کاری نکنی اگر برای مولا
پایان غدیر میشود عاشورا...
#سیدپوریاهاشمی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #اقتصاد مردم را درست کنید●□
اگر بنا باشد که شما به جای اینکه #اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید، ببینید کجاهاست که مخروبه است و مردم از همه چیز ساقط هستند، به جای این اگر بنشینید سر مسند و با حرف و با فحاشی به هم، مسائل را غفلت از آن بکنید، این همان است که قدرتهای بزرگ می خواهند تا این مملکت خرابه بماند و صدای مردم درآید.
□● #امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ١٣،صفحه ٧۶●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●ماجرای رَدُّالشمس در بازگشت امیر المؤمنین علیه السلام از جنگ نهروان (١٥ شوال)●□
□امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه یارانشان پیروزمندانه از #جنگ_نهروان برمیگشتند؛ که به سرزمینی به نام بابل رسیدند. این سرزمین منطقهای بود که در آن بارها عذاب الهی نازل شده بود. زمان خواندن نماز عصر فرارسید.
□امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: من برای نماز خواندن در این سرزمین نمیایستم؛ این سرزمینی است که در آن هیچ نبی، وصی و ولیّی نماز نمیگذارد. امیرالمؤمنین علیه السلام در همان حال حرکت، نماز عصر را با ایماء و اشاره خواندند. اصطلاحاً به اینگونه نمازها "#نماز_اضطرار" میگویند. نمازگزار میتواند برخی از ضوابطی را که باید در شرایط عادی مراعات کند، در حال اضطرار مراعات نکند؛ مثل کسی که در حال غرق شدن در دریا است. او که نمیتواند قامت ببندد، یا رو به قبله باشد. شرایط اضطرار بخشی از ضوابط نماز را تسهیل میکند. امیرالمؤمنین علیه السلام هم در همان حالی که حرکت میکردند، نماز عصر را نیّت کردند و خواندند؛ امّا فرمودند: برای نماز عصر نمیایستم.
□تعدادی از یاران حضرت هم که بامعرفت بودند و تا حدودی حقّ امیرالمؤمنین علیه السلام را درک میکردند، گفتند: وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام برای خواندن نماز عصر نمیایستند، ما هم نمیایستیم؛ امّا بعضی از خشکهمقدّسهایی که امیرالمؤمنین علیه السلام را پشت سر میگذارند و میخواهند در تقدّس و تدیّن از ایشان جلو بزنند، گفتند: نه؛ نماز عصر قضا میشود! ما اینجا نمازمان را خواهیم خواند. آنها ایستادند و نماز خواندند.
□امیرالمؤمنین علیه السلام راه را ادامه دادند و وقتی آن سرزمین طی شد، ایستادند. خورشید غروب کرده بود. حضرت شروع به خواندن دعایی کردند. با دعای ایشان خورشید دوباره به آسمان برگشت و کاملاً طالع شد و همه آن را می دیدند. امیرالمؤمنین علیه السلام همراه آن تعداد از یارانی که نماز نخوانده بودند، نماز عصر را خواندند و مجدّداً خورشید غروب کرد.
□محلّ رَدُّالشمس برای امیرالمؤمنین علیه السلام، در بازگشت از جنگ نهروان، اکنون در شهر حِلّه ی عراق قرار دارد و به مشهدُالشّمس معروف است.
□●در محضر استاد مهدی طیب- ۹۲/۰۵/۳۱●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○۲۹ خرداد سالروز درگذشت زنده ياد دكتر علی #شريعتی○□
□خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
□آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.
□○برگرفته از کتاب پدر مادر ما متهمیم
مرحوم دکتر علی شریعتی○□
□●توبه تا چه زمانی قبول ميشود؟●□
#استاد_فاطمی_نيا:
□میفرمایند: مادامی که علائم حتمیه ی مرگ برای انسان ظاهر نشده، توبه او قبول است.
□اما اگر علائم حتمیه مرگ ظاهر شد و یا یک وقت ملک الموت را دید ، دیگر توبه قبول نیست!
□فرعون زمانی كه علائم هلاكت خود را ديد گفت:
من الآن ایمان آوردم!
"حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ"
خطاب رسید:
"آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ" الآن میخواهی توبه کنی؟ دیگر گذشته است!
□●برگرفته از جلسه ١٠٢ سيری در صحيفه سجاديه●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#حديث :
۵۳۸ - قال ابو عبدالله عليه السلام : اوحى الله عزوجل الى بعض انبيا ئه يا ابن آدم اذكرنى فى غضبك اذكرك فى غضبى لا امحقك فيمن امحق و ارض بى منتصرا فان انتصارى لك خير من انتصارك لنفسك .
ترجمه :
۵۳۸ - امام صادق عليه السلام فرمود: خداى عزوجل به يكى از پيامبرانش وحى فرستاد كه : اى فرزند آدم ! مرا در هنگام خشمت ياد كن تا من نيز تو را در هنگام خشمم ياد كنم و تو را در زمره كسانى كه نابودشان مى سازم نابود نگردانم و به اينكه من انتقامت را از دشمنت بستانم راضى و خوشنود باشد زيرا انتقام گيرى من براى تو بهتر است از اينكه خودت دست بكار شوى و انتقام خود از وى بستانى .
حديث :
۵۳۹ - و فى حديث آخر زاد: و اذا ظلمت بمظلمه فارض بانتصارى لك فان انتصارى لك خير من انتصارك لنفسك .
ترجمه :
۵۳۹ - و در حديث ديگرى اضافه نموده است كه : و هرگاه مورد ستمى قرار گرفتى به انتقام گيرى من از آن ستمكار خوشنود باش زيرا انتقامى كه من به نفع تو مى گيرم بهتر از انتقامى است كه تو خود مى گيرى .
حديث :
۵۴۰ - عن اسحاق بن عمار قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول : ان فى التوراه مكتوبا يا ابن آدم اذكرنى حين تغضب اذكرك عند غضبى فلا امحقك فيمن امحق و اذا ظلمت بمظلمه فارض بانتصارى لك فان انتصارى لك خير من انتصارك لنفسك .
ترجمه :
۵۴۰ - اسحاق بن عمار گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: همانا در تورات نوشته شده است كه : اى فرزند آدم ! مرا در هنگام خشمت به ياد آور تا تو را در هنگام خشمم به ياد آورم پس تو را در زمره هلاك شوندگان به هلاكت نمى رسانم و هرگاه مورد ستمى قرار گرفتى به انتقام من از دشمنت خوشنود باش زيرا انتقامى كه من به نفع تو از وى مى كشم بهتر از انتقامى است كه تو خود مى گيرى .
□○۵۵ - باب تحريم الحسد و وجوب الجتنابه دون الغبطه
جهاد نفس شیخ حر عاملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" زبان عشق "○□
□○اگر آدمی در آب سرد ریاضت که نفس را سخت ناگوار می آید، فرو رود و از آلودگی و کدورت نفس بدر آید نور معرفت بر آینه دل او می تابد و حقایق را درمی یابد و این ریاضت ممکن است گاه سال ها به طول انجامد و گاه به نفس قدسی یک انسان الهی یا با وقوع حادثه ای عبرت آموز به یک شب سپری شود و سالک شایسته وصال گردد و گوید:
مرا اندر بَرِ خود تنگ بفشار
به آب سرد هجران شسته ام تن " از ادبیات پشتو "
□○و چه بسیار بوده اند و خواهند بود آدمیانی که شب به زبانی سخن می گویند و بامداد به زبانی دیگر، از آنکه در عالم باطن تنها دو زبان وجود دارد یکی زبان نفس و یکی زبان عشق و گاه باشد که آدمی شب در عالم نفس و تعلّقات نفسانی است و بامداد به سبب دیدن یک رویای شبانه یا به مصاحبت انسانی کامل یا عاملی دیگر به یک دم از تنگنای نفس به فراخنای عشق می رسد و آنجا هم زبان عشق را می فهمد و هم خود بدین زبان سخن می گوید و مایه اعجاب همگان می شود و این به حقیقت عجیب تر است از آن کسی که شب به زبان کردی تکلم کند و صبح به زبان عربی فصیح زبان گشاید.
□○برگرفته از پیشگفتار کتاب " ترانه های باباطاهر عریان "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●علامه طباطبایی: راضی نیستم به استناد حرف من، به شریعتی توهین شود●■
■با توجه به سوال برخی از کاربران درباره موضع علامه طباطبایی (ره) نسبت به اندیشه و آراء دکتر شریعتی، برآن شدیم تا نظر صریح مرحوم علامه را منتشر کنیم
#سوال:
بسمه تعالی
دهم ذی الحجه ۱۳۹۷
حضرت مبارک استادناالاکرم حضرت آیةالله #علامه_طباطبائی مدظله العالی
فضلا و محصلین حوزه های علمیه پیوسته خود را مدیون افکار و آثار گرانقدر آن استاد معظم میدانند و نظر حضرتعالی را در مسائل و معارف اسلامی قاطع میشمارند.
■اخیرا از حضرتعالی درباره نوشته های #دکتر_علی_شریعتی فقید پرسش شده، مرقوم فرموده اید: " مطالب ایشان نوعاً اشتباه است" نظر بر اینکه این جمله دو گونه تفسیر میشود، خواهشمند است توضیح بفرمایید که آیا مقصود این است که ایشان گرایش انحرافی داشته و یا صرفاً مقصود آنکه اشتباهاتی داشته است و نظر به سوء نیت و یا گرایش انحرافی نیست؛ خصوصاً با توجه به این که ایشان قبل از مسافرت اخیرش، به بعضی از دوستان نزدیک خود وکالت تام برای اصلاح و رفع اشتباه کتاب هایش داده است و طبق اطلاع موثق چندروز قبل از فوتشان به دوستانشان در اروپا گفته است که تا یک سال کاری جز اصلاح نوشته جاتم ندارم، به هرحال مستدعی است، نظر مبارک را درباره جمله ای که مرقوم فرموده اید، توضیح دهید!
والسلام علیکم ، ادام الله ظلکم
سیدمنیرالدین حسینی شیرازی
#جواب:
بسمه تعالی
نظر این جانب تنها به اشتباه بودن مطالبی است که مربوط به #معارف و #مقاصد_اسلامی که در کتابهای ایشان به چشم میخورد و به چیز دیگر نظری ندارم.
■نظر من معطوف به سخن است، نه صاحب سخن و هرگز راضی نیستم با استناد به سخن و نوشته من به کسی #اهانت و #بدگویی بشود و آنچه نوشته ام، پاسخ یکی از نامه هایی است که روزانه به وسیله پست میرسد و پاسخ میدهم، حتی شناسایی سابقی نسبت به سوال کننده نداشته و ندارم.
■و این که نوشته اید خود ایشان اخیراً متوجه اشتباهات خود شده و به بعضی از دوستانش وکالت داده بود که آنها را اصلاح کنند، موجب مسرت شد. امیدوارم این کار به دست افراد ذی صلاحیت انجام یابد.
#محمدحسین_طباطبایی
■●کتاب سیر و سلوک سبز ص ۱۴۶ - انتشارات بوستان کتاب، به کوشش سید هادی خسروشاهی حفظه الله●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□
#ملائکة_الله
□بحث ملائکةالله از مباحث بسیار مهم و ریشهای ماست. اگر موضوع ملائکةالله را بفهمیم، خیلی از مباحث حکمی و دینی مان را خواهیم فهمید لذا بعضی از علماء، به حق، اعتقاد به ملائکةالله را جزو اصول و ضروریات دین قلمداد کردهاند. این ملائکةالله چه موجوداتی هستند که در آیات و روایات، مکرر به آنها اشاره شده است؟ حقیقتاً این حقایق در تدبیر نظام وجود نقش برجستهای دارند. ملائکةالله حقایق امری هستند، امری الوجود اند. «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ» (اعراف/۵۴). ما یک عالم خلق داریم و یک عالم امر. عالم خلق، عالم حدود است. در معنی خلق، مفهوم اندازه نهفته است. خلق یعنی هر چیزی که اندازه و حد معینی دارد. عالم امر اما عالم حدود نیست بلکه عالم مجردات بلکه فوق تجرد است. آنجا حدّ وجود ندارد. عالم امر برای خداست، عالم حق متعال است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□ #ملائکة_الله □بحث ملائکةالله از
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□
#ملائکة_الله
□ملائکةالله امری الوجودند و برای عالم اله هستند. برای عالم خلق و نشئه طبیعت نیستند، البته در عالم خلقانی حد ماهوی و ظهور و بروز دارند اما اصلشان همان اسماء الله و صورتهای علیمه حاصل از تناکح آنهاست لذا میگویند که ملائکةالله عاری از ماده و احکام ماده و جسم و جسمانیات هستند. ما اکنون در عالم طبیعت و در عالم ماده به سر میبریم. احکام عالم ماده و خود ماده چیست؟ ماده یک حقیقت دارای جرم، وزن، رنگ، شکل، کثیف (در مقابل لطیف) و انزل مراتب وجود است. البته نمیخواهیم وارد بحث فلسفی ماده و جسم و تعریف آنها شویم. ما از نظر فلسفی کثیف هستیم و بُعد داریم. دارای رنگ، وزن، حجم و... هستیم. عالم امر عالمی است که مجرد از ماده و همه احکام آن است. بین این عالم خلق و امر برزخی وجود دارد که در آنجا ماده وجود ندارد اما برخی از احکام ماده را داراست. برای این مورد، ما همیشه خواب را مثال میزنیم. این صورتهای خیالی که شما در خواب میبینید همان عالم برزخ است. این صورتها، جرم و وزن ندارند اما شکل و رنگ دارند. برزخ هم شبیه دنیا است و هم شبیه آخرت است. بُعد مجرد آن شبیه به آخرت و بُعد مادی آن شبیه به دنیاست.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□ #ملائکة_الله □ملائکةالله امری ال
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□
#ملائکة_الله
□از ملائکةالله به مفارقات نوریه و مجردات تعبیر میشود. مفارق یعنی جدا، مجرد یعنی پاک شده و عاری. عاری از چه چیزی؟ عاری از ماده و احکام آن. از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام سوال میکردند که این حقایق عِلوی چه حقایقی هستند؟ فرمودند که صُوَر عاریة عَن المواد و عاریة (خالیة) عن القوة و الاستعداد. آقا جان این ملائکةالله و مجردات چه حقایقی هستند؟ آقا فرمودند که اینها صورتهایی هستند که عاری از ماده هستند و از قوه و استعداد خالی هستند. قوه برای من و شماست. قوه یعنی قابلیت و استعداد. عالم ماده، عالم قابلیت و استعداد است. این جناب تخم مرغ سرشار از استعداد و قابلیت مرغ شدن است. دانهی گیاه قابلیت گیاه و درخت شدن دارد. قابلیت و استعداد و قوه، خاص عالم ماده است لذا من و شما چون در عالم طبیعت هستیم و این قوه و قابلیت را داریم، میتوانیم به کمال برسیم. اینکه گفتهاند این دنیا محل تجارت اولیاء الله است، دنیا مزرعه است و اگر قرار است کاری کنی باید اینجا انجام دهی، دلیلش این است که در آخرت دیگر مادهای وجود ندارد که حامل استعداد باشد تاشما قابلیت رشد داشته باشی. آنجا دیگر از رشد خبری نیست. بحث تکامل برزخی جدا از بحث کنونی ما است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□ #ملائکة_الله □از ملائکةالله به م
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□فقره شریف #وَ_مُخْتَلَفَ_الْمَلائِکَةِ□
#ملائکة_الله
□خلاصه اینکه فقط در این عالم طبیعت قوه و استعداد و به کمال رساندن آن مطرح است. حق متعال در هر مخلوقی قوهای قرار داده است که آن مخلوق میتواند آن قوه را به کمال ممکنهاش برساند. مثلا جناب دانهی درخت سیب قابلیت این را دارد که به کمال ممکنهاش که سیب شدن است برسد. لذا درخت میشود، شکوفه میدهد و سیب میدهد. انسان هم قابلیت این را دارد که به کمال مطلقهی خود برسد. کمال مطلقهی انسان این است که انسان کامل شود. همهی انسانها، قوه و قابلیت این را دارند که امام بشوند. انسان کامل به مرتبهی امامت میرسد که آنجا، بالاترین مرتبهی ممکنهی بشری است. در روایت، فرمود که کل مولد یولد علی الفطرة. امام صادق علیهالسلام این فطرت را به توحید تفسیر نمودند، یعنی همهی آحاد بشر که به دنیا میآیند بر مبنای توحید به دنیا میآیند و قابلیت این را دارند که موحد شوند. عقل میگوید که این نوعِ انسان، این قابلیت را دارد که به کمال ممکنهی خودش برسد. این که میرسد یا نمیرسد بحث دیگری است. اینکه به جز حضرات چهارده معصوم علیهم السلام، کسان دیگری نیز به این مقام رسیدهاند، عقل میگوید که امکان آن وجود دارد. عقل کاری به مصادیق ندارد، میگوید که امکان رسیدن بشر به این مراتب وجود دارد اما نقل میگوید که منِ حق متعال، این قابلیت را در بشر قرار دادهام اما نمیبینم که کسی بتواند به این مقام برسد به جز این چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین...(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 274-261 بقره قسمت پنجم
بخش چهارم
● معناى حكمت و روايتى در بيان اهميت و منزلت عقل انسان
و در تفسير عياشى از ابى جعفر (عليه السلام ) روايتى نقل كرده كه در ذيل جمله : ((و من يوت الحكمه فقد اوتى خيرا كثيرا فرمود: منظور از ((حكمت )) معرفت است .
و در همان كتاب از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: منظور از ((حكمت ))، معرفت و بصيرت و آگاهى در دين است .
و در كتاب كافى از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه در ذيل همين آيه فرمود: حكمت اطاعت خدا و شناختن امام است .
مؤلف : در اين معنا رواياتى ديگر نيز هست ، ولى همه اينها از باب شمردن افراد يك معناى جامع و كلى است ، و مراد اين است كه : اطاعت خدا يكى از معانى حكمت است ، و شناخت امام هم معناى ديگرى از آن است ، نه اينكه حكمت در آيه همين دو معنا باشد و بس .
و در كافى از عده اى از اصحاب ، يعنى از راويان شيعه ، از احمد بن محمد بن خالد، از بعضى از اصحاب ما، روايت آورده كه وى بدون ذكر بقيه سند، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده كه فرمود: خداى تعالى هيچ نعمتى را بين بندگانش تقسيم نكرده كه گرانمايه تر از عقل باشد، بهمين جهت خواب عاقل از شب زنده دارى بى عقل ، بهتر و خانه نشستن عاقل از به جنگ رفتن جاهل بهتر است ، و خداى تعالى هيچ پيامبرى را مبعوث نفرمود مگر بعد از آنكه عقل او را به كمال رسانيد، و عقل هر پيامبرى بيشتر از عقل همه افراد امت او است ، و آنچه يك پيامبر از كمالات معنوى در خود دارد، گرانقدرتر از همه تلاشهائى است كه ساير مردم در راه به دست آوردن كمال انجام مى دهند، و هيچ بنده اى واجبات خدا را آنطور كه بايد بجا نمى آورد مگر وقتى كه بخواهد بدون انديشه و تفكر آن را انجام ندهد،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 621
و اگر ثواب و فضيلت و ارزش عبادت همه عابدان را يك جا حساب كنيم ، به ارزش عبادت عاقل نمى رسد، و عقلا همان صاحبان الباب هستند كه خداى تعالى در باره شان فرمود: ((و ما يذكر الا اولو الالباب - پند نمى گيرند مگر خردمندان )).
مؤلف : در تفسير آيه : ((و ما انفقتم ...)) روايات زيادى در معناى صدقه و نذر و ظلم وارد شده است كه ان شاء الله آنها را در موارد خودش نقل خواهيم كرد.
و در الدرالمنثور به چند طريق از ابن عباس و ابن جبير و اسما دختر ابى بكر و ديگران روايت كرده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در اوائل اسلام اجازه نمى داد كه مسلمانان به غير مسلمين صدقه دهند، و مسلمانان هم كراهت داشتند از اينكه به خويشاوندان كافر خود انفاق كنند، ولى وقتى آيه : ((ليس عليك هديهم ...)) نازل شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) اجازه داد كه به فقراى كفار هم صدقه بدهند.
مؤلف : قبلا گفتيم : جمله ((هديهم )) تنها در مورد هدايت مسلمانان است ، و شامل كفار نمى شود، بنابراين آيه شريفه بيگانه از مطلبى است كه در روايات شأن نزول آمده است ، علاوه بر اينكه در خود آيه وقتى مى خواهد، مورد انفاق را ذكر كند جمله : ((فقراء الذين احصروا...)) را به عنوان نمونه مى آورد، كه همه مى دانيم منظور، فقراى مسلمين است ، كه در راه خدا دچار تنگدستى شده اند، و با در نظر گرفتن اين نمونه ، آيه شريفه آنطور كه بايد با روایات شاُن نزول سازگاری ندارد ، و اما مساله انفاق به غیر مسلمان را -در صورتی که برای رضای خدا ( مثلابه دست آوردن قلوب آنان ) انجام شود. می توان از اطلاق آیات استفاده کرد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei