eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○فرزند آیت الله بهجت (رحمه الله)○□ □پدرم می‌‌فرمود: علامه طباطبایی در محضر استاد ـ آقای قاضی ـ دائما نقد و ایراد می‌کرد؛ دائما اشکالات می‌کرد. اشکالات در آنجا هم معمولا برهانیست، یعنی فلسفی و نظریست. خود مرحوم علامه طباطبایی نیز نقل کرده که فلسفه من خدمت آقای پخته شد. پدرم می‌فرمود زمان زیادی از جلسه را بحث اینها می‌گرفت. □می‌فرمود: بعضی‌ها در محضر استاد سؤال می‌کردند ولی به عمرم در محضر استاد سؤال نکردم، اما این را هم بگویم که سؤالی در دلم نماند که جواب نشنوم و استاد جواب ندهد! حتی چند بار شد که استاد ـ آقای قاضی ـ اظهار کرد: و اما سؤال فلانی و اسم بنده را آورد.یکبار هم در کلاس، کنار من نشسته بود و به من گفت تو که حرفی نزدی، استاد جواب سؤال تو را می‌دهد و من چیزی به او نگفتم. □○به نقل از فارس○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
✅گفت‌وگو از اولياء در جمع ... ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■●ذكر و يادآورى از صاحب امر و عالم آل‌محمد، دعوت به آن‌هاست و طبيعى است كه گفت‌وگو از اولياء در جمع و در كوى و برزن باعث زنده شدن ياد آن‌ها و احياى امر آن‌هاست. همين ذكرها و يادآورى‌هاست كه آتش اشتياق به ولى‌امر را سركش مى‌سازد و در خانه‌ى آن‌ها را باز مى‌گذارد كه درباره على بن يقطين مى‌گويند؛ در يك سال در كنار بيت، هزارها نفر براى او تلبيه مى‌گفتند و لبيك سر مى‌دادند. ■●على بن يقطين با استيجار آن‌ها كه از شيعيان فقير و دور از مدينه بودند، هم زندگى آن‌ها را تأمين مى‌كرد و هم در خانه‌ى امام صادق عليه السلام را باز نگه مى‌داشت و هم راوى مى‌ساخت و هم معارف شيعه را تا امروز سرشار مى‌ساخت. ■●ذكر عالم و دعوت به او، دعوت به حكم و حكومت و احياى امر آن‌هاست. جمع‌آورى نيرو براى درگيرى آن‌هاست. بى‌جهت نيست كه اين‌گونه از ذكر و مذاكره و احياى امر و احياء دين و احياء قلب گفت‌وگو مى‌نمايند. ■● ص۱۹۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شانه□ □○یکی از القاب حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، «معین الضعفا» است. از شئون امام این است که از ضعیفان دستگیری می‌کند. این دستگیری یک مرتبه‌ی ظاهری دارد که در ذهن اکثر ما چنین مرتکز است که او به ضعفا کمک می‌کند و ضعیف کسی است که به جان و مال و قدرت مستضعف باشد. این معنا مرتبه‌ی ظاهری تفسیر این اسم شریف است. بسیاری از شما نیز چنین هستید و ممکن است با خدمت به ضعفا مظهر معین الضعفا باشید که امیدوارم همگی مظهر این شأن از امام بوده باشیم. معین الضعفا معانی عمیق دیگری نیز دارد که به آن شأن اطلاقی امام بازمی‌گردد که امام، معینِ مطلق ضعفا است. باید در این ضعفا دقت کنیم که هر ضعفی را شامل می‌شود. هر کسی که در مقام ضعف است، امام او را از ضعف خارج می‌کند. در نمازها نیز مرسوم شده است که همه می‌گویند «یا لطیفُ، إرحَم عَبدَکَ الضّعیف». مناسبت اسم لطیف با این الضعیف چیست؟ چرا برای خروج از ضعف به اسم لطیف حق متعال پناه می‌بریم؟ □○حکمای ما، ضعف را در پایین ترین مرتبه به قوه تعبیر کرده‌اند. «خُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا»، لذا برخی بزرگان در آثار خود مرقوم داشته‌اند که بزرگترین وصف حق متعال برای انسان همین آیه است که خدا انسان را ضعیف دانسته است. این ضعف را به هیولای اولیٰ یا قوه و قابلیت محض تعبیر فرموده‌اند. انسان، قابلیت محض است. حق متعال هر صورتی و فعلی را به او بدهد، انسان آن را می‌پذیرد در حالی که سایر مخلوقات اینگونه نیستند. این ضعف و ضعیف بودن همواره با انسان هست بس که انسان لطیف است و به هیچ صورتی که حق متعال به او بدهد نه نمی‌گوید. دلیل اینکه اسم شریف لطیف را معین ضعیف آورده همین معنی است؛ یا لطیف، ارحم عبدك الضعیف. یعنی ضعف انسان ناشی از مظهریت اسم لطیف است .چون لطیف است، ضعیف است! و این ضعف، وصف کمالی است. او از شدت لطافت هر کمالی را که از جانب حق به او القاء شود می‌پذیرد و باصطلاح هیولایی است که قابل همه صور است لذا از حقی که لطیف است می‌خواهد به لطافت او که در ضعف (قوه) ظهور کرده رحمت خودش را اعم از عامه و خاصه شامل گرداند. □○حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام کسی است که معین ضعیف است اعنی او را از قوه به فعل می‌رساند. او کسی است که به شما و بلکه به هر چیزی کمال می‌دهد. هر چیزی که در عالم قوه است، به واسطه‌ی امام به کمال و فعلیت می‌رسد لذا او معین است برای مطلق ضعفا. خلاصه بگویم، امام به هر کسی که قابلیت اخذ کمال را دارد کمال را اعطا می‌کند. نکته‌ی لطیف این است که تا احساس ضعف نکنی، کمالی به تو داده نمی‌شود... کمالات تکوینی به همه داده می‌شود اما اگر کمالات خاص الهی را بخواهی، باید اظهار ضعف کنی هر چند در تکوین نیز موجودات به جنبه ضعفشان فیض را از فیاض مطلق و معین ضعفا دریافت نموده اند. به هر حال اگر نگاه خاص و رحیمی خدا را نیز بخواهی باید ضعف خودت را به محضر او ببری. وقتی سائلی به در منزل ما بیاید، غنای خودش را می‌آورد یا ضعفش را؟ وقتی شما به محضر علی بن موسی الرضا می‌روی می‌گویی فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی... □○اگر همواره در موطن ضعف باشیم، حضرت علی بن موسی الرضا در ما جلوه می‌کند و ما رضوی می‌شویم و به مقام رضا می‌رسیم. راضی کسی است که خودش را ضعیف ببیند، لذا اگر کسی به ضعف خود اذعان داشته باشد، هرچه که به او بدهند او راضی است. گدای حقیقی به هر چیزی راضی است...
: ■روزی در محفل علامه‌ی جلیل‌القدر طباطبایی بزرگ در اثنای چاپ و انتشار یکی از آثار ایشان، یکی از شاگردان از ایشان ـ درمقامِ سوال و طلب ـ می‌پرسند: چرا بیشتر نمی‌نویسید؟ ■علامه طباطبایی بنا به عادت خیره به گوشه‌ای از سقف نگریسته پس از تأملی چند این بیت را زمزمه می‌کنند: ●هرکه سخن با سخنی ضم کند ●قطره‌ای از خون جگر کم کند ■و از همین پاسخ عالمانه و هوشمندانه پیداست کار تحقیق، کارِ اهلِ آن است نه هر که سر بتراشد... @mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر‌حبیب‌تویی،مشکلی‌نداردعشق □اگرطبیب‌تویی،‌درد‌هم‌دوادارد.. □السلام‌علیڪ‌یااباعبدالله□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○اشکم به نظر قطره زنان می رقصد ○آهم به جگر بال فشان می رقصد ○تا یاد تو می کنم،دلم می بالد ○تا نام تو می برم،زبان می رقصد #۵١روزتاعیدسعیدغدیرخم @mohamad_hosein_tabatabaei
برای شفای عاجل بیماران تمنا میکنم یک حمد شفا قرائت بفرمایید✋
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش چهارم ● معناى ((مخبط)) شدن انسان و منحرف شدن او از راه مستقيم و نظام عقلائى زندگى الَّذِينَ يَأْكلُونَ الرِّبَوا لا يَقُومُونَ إِلا كَمَا يَقُومُ الَّذِى يَتَخَبَّطهُ الشيْطنُ مِنَ الْمَس كلمه خبط به معناى كج و معوج راه رفتن است ، وقتى مى گويند: ((خبط البعير)) معنايش اين است كه : راه رفتن اين شتر غير طبيعى و نامنظم است ، انسان هم در زندگيش راهى مستقيم دارد كه نبايد از آن منحرف شود، چون او نيز در طريق زندگيش و بر حسب محيطى كه در آن زندگى مى كند حركات و سكناتى دارد، كه داراى نظام مخصوصى است ، كه آن نظام را بينش عقلائى انسان ها معين مى كند، و هر فردى افعال خود را (چه فردى چه اجتماعى ) با آن نظام تطبيق مى دهد. انسان وقتى گرسنه شد تصميم مى گيرد تا غذا بخورد، و چون تشنه شد، در صدد نوشيدن آب بر مى آيد، براى استراحتش بسترى فراهم مى كند، و چون شهوتش طغيان كرد ازدواج مى نمايد، و چون خسته شد استراحت مى كند، و چون گرمش شد، زير سايه مى رود، و براى اين منظور خانه مى سازد، و همچنين ساير حوائجى كه دارد بر مى آورد، و در معاشرتش با ديگران در برابر پاره اى امور خوشحال ، و در برابر بعضى ديگر، گرفته خاطر مى شود، هر وقت مقصدى داشته باشد كه نيازمند به مقدماتى است ، نخست مقدماتش را فراهم مى كند، و هر هدفى را دنبال مى كند كه نيازمند به سببى است ، نخست سبب آن را فراهم مى كند. و همه اين افعالى كه در زندگيش دارد، گفتيم : ناشى از اعتقاداتى است كه همه به هم مربوط، و به نحوى متحد و سازگار است و با يكديگر تناقض ‍ ندارند، و مجموع اين افعال را همان زندگى بشر مى ناميم . و همانا انسان به واسطه نيروئى كه در او به وديعت نهاده شده (يعنى نيروئى كه با آن ، خير و شر، نافع و مضر را تشخيص مى دهد) راه صحيح زندگى را يافته است و ما سابقا درباره اين نيرو، سخن گفته ايم . اين وضع انسان معمولى است ، اما انسانى كه ممسوس شيطان شده ، يعنى شيطان با او تماس گرفته و نيروى تميز او را مختل ساخته ، نمى تواند خوب و بد، نافع و مضر و خير و شر را از يكديگر تميز دهد و حكم هر يك از اين موارد را در طرف مقابل آن جارى مى سازد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 630 (مثلا به جاى اينكه خير و نافع و خوب را بستايد، زشتى ها و شرور و مضرات را مى ستايد، و يا به جاى اينكه ديگران را به سوى كارهاى خير و مفيد دعوت كند به سوى شرور مى خواند و اين به آن جهت نيست كه معناى خوبى و خير و نافع را فراموش كرده و نمى داند خوب و بد كدام است ، براى اينكه هر چه باشد انسان است ، و اراده و شعور دارد و محال است كه از انسان ، افعال غير انسانى سر بزند بلكه از اين جهت است كه زشتى را زيبائى و حسن را قبح و خير و نافع را شر و مضر مى بيند، پس او در تطبيق احكام و تعيين موارد، دچار خبط و اشتباه شده است. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم. دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولی‌عصر علیه‌السلام استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. □○در محضر بهجت، ج١، ص٣١١○□ @mohamad_hosein_tabatabaei