eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○شهادت اعضای بدن در روز قيامت؟!○□ □«یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا یعْمَلُونَ» سوره نور ۴□ □(در آن روز زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب می‌شدند گواهی می‌دهد!).□ □○علامه طباطبایى(ره) در تفسیر این آیه میفرماید: «شهادت اعضا، زمانى واقعیت دارد كه هر یك از اعضا در دنیا داراى شعور باشند و از عمل انسان آگاه باشند وگرنه هر گاه در قیامت خداوند به اعضاء شعور بدهد و یا در آن روز به آنها آگاهى و صوت بدهد كه شهادت نخواهد بود. □○زیرا شاهد باید به هنگام عمل، هم حاضر باشد و هم عالم باشد تا بتواند ماجرا را دریابد و براى روزى دیگر گواهى بدهد. بنابراین همه اعضاى ما در این عالم داراى یك نوع آگاهى و شعورند، گرچه نوع آن علم و شعور با علم و شعور ما فرق داشته باشد.» ، ج ۱۷، ص ٤٠٢ @mohamad_hosein_tabatabaei
□تفسیر سوره توحید□ □سوره خداى تعالى را به و بازگشت ما سوى الله در حوائج وجوديش به سوى او و نيز به اينكه احدى نه در و نه در و نه در شريك او نيست مى ستايد، و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه به خود قرآن كريم است، و معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام بر اين پى ريزى شده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●آیا روزه گرفتن در روز عاشورا استحباب دارد؟●■ ■● |ملحق شدن عاشورا به سه روز در هر ماه و وجوب يا استحباب روزه آن بعنوان يك عيد از اعياد اسلامی از بدعتهايی است كه بنی اميه (لعنهم اللَّه) آن را ابداع كردند، در حالی كه هيچ يك از اين مضامين درست نيست، نه يهود عاشورا را عيد میدانسته و نه نصارا، و نه مردم جاهليت و نه اسلام، ■●چون عاشورا نه يك روز ملی بوده تا نظير نوروز و مهرگان عيد ملی و قومی بشود، و نيز در آن روز هيچ واقعه‌ای از قبيل فتح و پيروزی برای ملت اسلام اتفاق نيفتاده، تا نظير مبعث و ميلاد رسول خدا صلی الله علیه وآله روزی تاريخی برای اسلام باشد، و هيچ جهت دينی هم ندارد تا نظير فطر و قربان عيدی دينی باشد، پس عزت و احترامی كه بنی اميه برای عاشورا درست كرده اند عزتی است بدون جهت. @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم مستحضرید از سوم اکتبر آیه ۲۵۵ سوره بقره که بخش اول است از حضرت علامه در کانال دنبال میشود توصیه میکنم حتما دنبال بفرمائید موید منصور باشید ان شاءالله✋
□○ |نظر علامه طباطبایی درباره ایمان ○□ □○در تفسیر الدر المنثور، روایتی آمده که حضرت ابوطالب، به پیامبر (صلی الله علیه وآله) ایمان نیاورد و در نهایت با حالت کفر از دنیا رفت! مرحوم علامه طباطبایی در ذیل کریمه ۵۶ سوره قصص، به این روایت اینگونه پاسخ می‌دهد: □○«در معناى اين روايت، روايت ديگرى از ابن عمر، ابن مسيب، و غير آن دو آمده، و ليكن روايات بسيار زيادى از ائمه اهل بيت (علیهم السلام) رسيده، كه فرموده اند: ابو طالب ايمان آورده بود، و اشعارى هم كه از او نقل شده پر است از اقرار به صدق رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، و حق بودن دين او، و اين ابو طالب كسى است كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را وقتى صغير بود در دامن خود جاى داد، و بعد از بعثت و قبل از هجرت از او حمايت كرد، حمايتى كه ارزش آن حمايت و مجاهداتش در حفظ جان شريف رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در ده سال قبل از هجرت معادل است با ارزش مجاهدتهاى همه مهاجرين و انصار در ده سال بعد از هجرت، آن وقت چگونه ممكن است چنين كسى ايمان نياورده باشد؟!» □○ترجمه المیزان، ج۱۶، ص۸۱○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بزرگترین، تفسیر قران کریم □اثر ماندگار از عارف، فیلسوف و مفسر بزرگ جهان اسلام □حاصل بیست سال زحمت علامه طباطبایی ره را بخوانیم | هَجَمَ بِهِمُ العِلْم... □مرحوم مهندس عبدالباقی، فرزند علامه طباطبایی: پدر ما، کتاب را ۱۵روز متوالی بدون نقطه می‌نوشت و بعد برمی‌گشت و نقطه‌گذاری می‌کرد! وقتی دلیل این کار را پرسیدیم فرمودند: «مطالب به ذهن من هجوم می‌آورند و من فرصت نمی‌کنم نقطه بگذارم.» @mohamad_hosein_tabatabaei
و شعر در رسای □من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را می‌شناسید؟ او هجو سرا است. علامه می‌فرماید بله می‌شناسم و کتاب شعر او را هم دارم. □سپس علامه می‌فرماید مع ذلک، ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من می‌داد و من را به او  می‌دادم و ادامه می‌دهد: من گمان ندارم کسی که چنین بیتی را راجع به حضرت علی اکبر امام حسین (علیه السلام) سروده است، در روز قیامت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) نسبت به این فرد بی تفاوت باشد. یکی از شعرای مشهور عصر مشروطه، ایرج میرزا است. وی در نقد روابط اجتماعی و اوضاع سیاسی زمانه، اشعاری محکم و فاخر دارد اما بیشتر به عنوان یک شاعر هزل‌سرا شناخته می‌شود. □با این همه، به خاطر سروده‌هایی چند در ذکر مناقب و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، نام وی در دیوان شعرای آئینی نیز به چشم می‌خورد. درباره یکی از سروده‌های عاشورایی ایرج میرزا، در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی، نقل قولی عجیب از مرحوم (ره)، نویسنده تفسیر فخیم «المیزان» بازگو شده است که ایشان آرزو کرده‌اند، ای کاش ایرج میرزا ثواب یک بیت از آن شعر را با ثواب تفسیر المیزان معاوضه می‌کرد! چنانکه می‌گوید:  □«من خدمت علامه طباطبایی رضوان الله علیه صاحب المیزان رسیده بودم صحبت ایرج میرزا بود. ایشان مطلبی در باره ایشان فرمودند هنوز هم هضمش برایم سخت است. هر چند ایشان شاعر هزل‌گویی بود ولی شعری راجع به حضرت علی اکبر دارد که با این مطلع شروع می‌شود: ○رسم است هر که داغ جوان دیده ○دوستان رأفت برند حالت آن داغ دیده را ○یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا ○وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را ○آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند ○تا تقویت شود دل محنت کشیده را □مرحوم علامه آقای طباطبایی فرمودند: من حاضر بودم تمام کتاب المیزانم را بدهم به ایرج میرزا و این بیت شعرش را بگیرم: ○بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد  ○آتش زدند لانه مرغ پریده را @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ مال‌اندوزانی که در روزهای انفاق نمی‌کنند، بخوانند!○□ : الَّذينَ يَكنِزونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ وَلا يُنفِقونَها فى سَبيلِ اللَّـهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ أَليمٍ { کسانى که طلا و نقره مى‌اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمى‌کنند، آنان را به عذابى دردناک، بشارت بده!} □○سیّد مفسران : آیه شریفه، عموم احتکار کنندگان را به عذاب شدیدى تهدید مى‌کند و در جمله‌ی "و لا ینفقونها فى سبیل الله"، کنز و احتکار را توضیح مى‌دهد و مى‌فهماند آن احتکارى مبغوض خداست که مستلزم خوددارى از انفاق در راه او باشد و در مواردى که وظیفه انفاق آن مال در راه خدا است، انسان را از انجام آن منع کند. □○و به‌طورى که از کلام خود خداى تعالى برمى آید انفاق در راه خدا عبارتست از آن انفاقى که قوام دین بر آن است، به‌طورى که اگر در آن مورد انفاق نشود بر اساس دین لطمه وارد مى آید، مانند انفاق در جهاد و در جمیع مصالح دینى که حفظش واجب است، و همچنین آن شوون اجتماعى مسلمین که با زمین ماندنش، شیرازه اجتماع از هم گسیخته مى‌گردد و نیز حقوق مالى واجبى که دین آن را به منظور تحکیم اساس ‌ اجتماع تشریع کرده. □○ پس اگر کسى با وجود احتیاج اجتماع به هزینه، درباره حوایج ضروریش سرمایه و نقدینه را احتکار و حبس کند او نیز از کسانى است که در راه خدا انفاق نکرده و باید منتظر عذابى دردناک باشد؛ چون او خود را بر خدایش مقدم داشته، و احتیاج موهوم و احتمالى خود و فرزندانش را بر احتیاج قطعى و ضرورى اجتماع دینى برترى داده است. □○ترجمه المیزان، ج ۹، ص ۳۳۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
| چرا دعای کافر، مستجاب نمی‌شود؟ ■وَ مَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ دعای کافران (به جایی نمی‌رسد و) جز در ضلالت نیست!» :۵۰ : «هر چند خداى سبحان وعده قطعى داده كه دعاى هر كس از بندگانش را كه او را بخواند مستجاب كند، و فرموده : ((اجيب دعوة الداع اذا دعان (( و دعا در صورتى كه حقيقتا دعا باشد، به هيچ وجه رد نمى شود. و ليكن آنچه كه در متن اين وعده به عنوان قيد آمده اين است كه اولا دعا، دعا و طلب حقيقى باشد، نه بازى و شوخى ، و ثانيا ارتباط آن حقيقتا به خدا باشد، يعنى دعا كننده تنها از خدا حاجت بخواهد و در اين خواستنش از تمامى اسبابهايى كه به نظرش سبب هستند منقطع گردد. و كسى كه به عذاب آخرت كفر مى ورزد و آن را انكار مى كند، و حقيقت آن را مى پوشاند، نمى تواند رفع آن را به طور جدى از خدا بخواهد، چون اين خواستنش يا در دنيا است كه جدى نبودن آن خيلى روشن است و يا در آخرت است ، در آنجا هم هر چند عذاب را به چشم مى بيند، (و با همه ظاهر و باطنش لمس مى كند)، و از شدت آن به ناچار از هر سبب ديگر منقطع شده ، تنها متوسل به خداى سبحان مى شود و ليكن آن ملكه انكارى كه از دنيا به همراه خود آورده ، و بال و طوق لعنتى شده كه هرگز از او جدا نمى شود، و آتشى كه در آن است جزاى همان انكار است ، در نتيجه نمى گذارد رفع چيزى را كه منكرش بوده به طور جدى از خدا بخواهد. علاوه بر اين ، سخن درباره انقطاعش از سببها و توسلش به خداى تعالى ، همان سخنى است كه در طلب جدى اش گفتيم ، همانطور كه او نمى تواند بطور جدى دعا كند همچنين نمى تواند بطور جدى از سببهاى ديگر بريده و متوسل به خداى عزيز گردد و چگونه مى تواند چنين توسلى جدى داشته باشد؟ با اينكه در دنيا آن را كسب نكرده بود - دقت بفرماييد.» ■●ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷،ص : ۵۱۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
| حضرت آدم (علیه السلام) چه مدت، میهمان بهشت خدا بود؟ ■مرحوم صدوق از امام باقر عليه‌السلام از پدران بزرگوارش، از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) روايت كرده كه فرمود: مكث آدم و حوا در بهشت از هنگامى كه وارد آن شدند تا ساعتى كه بيرون شدند تنها هفت ساعت از ايام دنيا بود و در همان‌روز كه اين جريان واقع شد، خدا از بهشتش بيرون كرد. ■●ترجمه الميزان ج۱، ص۲۲۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● | حرف تازه و دقیق علامه طباطبایی درباره «صبر اجتماعی»●■ در آیه‌ آخر سوره آل عمران می‌خوانیم: «ـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱصْبِرُوا۟ وَصَابِرُوا۟ وَرَابِطُوا۟ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ...»، چه فرقی بین صبر کردن و صابر بودن است؟ «علاّمه طباطبايی مطلب دقيقی را از دو كلمه ﴿صابِروا و رابِطوا﴾ استنباط كرده‏ اند كه ﴿صابِروا ورابِطوا﴾ مستقيم متوجّه مؤمنان است؛ به اين معنا كه صبرهايتان را با هم تبادل كنيد؛ نه اينكه هر يك به تنهايی صبر كنيد، همان‏گونه كه آيه شريفه ﴿واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَميعا) فرمان مي‏دهد كه همه با هم مسلمان باشيد؛ نه فقط همه مسلمان باشيد، پس اگر مسلمانان هماهنگی جمعی نداشته باشند، هيچ يك به آيه مزبور عمل نكرده ‏اند، زيرا فرمان ﴿واعتَصِموا﴾ به معنای «مسلمان شويد» نيست، بلكه به معنای «با هم مسلمان باشيد» است و با هم مسلمان بودن، غير از مسلمانی هر فرد به تنهايی است. با هم مسلمان بودن يعنی در مسائل نظری تبادل فكری داشتن، در امور اجرايی و عملی همكاری كردن و در مسائل دفاعی و جنگ مصابره و مرابطه داشتن. : ﴿صابِروا﴾ و ﴿رابِطوا﴾ خطاب به مؤمنان است؛ بدين معنا كه با هم صبر و رباط داشته باشيد، زيرا صبر هر انسانی محدود است؛ بعضی زود مي‏رنجند و خسته مي‏شوند. اگر مصابره جايگزين صبر فردی شود و مرابطه جای حراست و نگهبانی انفرادی از مرزهای دينی را بگيرد، نقص ناشی از رنجش و خستگی بعضی با توانمندی و پايداری افراد ديگر ترميم خواهد شد.» ■●ر.ک: تفسیر تسنیم، ج۱۶، ص۷۷۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
| یک نکته‌ ظریف از قول استادِ علامه در اثبات امامت : وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ■[وقتی خدا ابراهیم را با حوادثی مهم امتحان کرد و وی را در امتحان موفق ساخت، فرمود: «من تو را راهبر مردم می‌کنم.» گفت: «و از بچه‌ها و نسلم چطور؟» فرمود: «البته این جایگاه حساس به بدکارها نمی‌رسد و به معصومان، آری.»] بقره:۱۲۴|ترجمه علی ملکی : ■«در اینجا بد نیست به یک سرگذشت اشاره کنم و آن این است که شخصى از یکى از اساتید ما پرسید: «به چه بیانى این آیه دلالت بر عصمت امام دارد؟ » او در جواب فرمود: «مردم به حکم عقل از یکى از چهار قسم بیرون نیستند و قسم پنجمى هم براى این تقسیم نیست: 1️⃣ یا در تمامى عمر ظالمند 2⃣یا در تمامى عمر ظالم نیستند 3️⃣یا در اول عمر ظالم و در آخر توبه کارند 4️⃣ و یا بعکس در اول صالح و در آخر ظالمند. ■ابراهیم (علیه‌السلام ) شأنش اجل از این است که از خداى تعالى درخواست کند که مقام امامت را به دسته اول و چهارم از ذریه اش بدهد. پس به طور قطع، دعاى ابراهیم شامل حال این دو دسته نیست. باقى مى‌ماند قسم دوم و سوم یعنى آنکسى که در تمامى عمرش ظلم نمی‌کند و آن کسی که اگر در اول عمر ظلم کرده در آخر توبه کرده است. از این دو قسم ، قسم دوم را خدا نفى کرده، باقى مى ماند یک قسم و آن کسى است که در تمامى عمرش هیچ ظلمى مرتکب نشده. پس از چهار قسم بالا دو قسمش را ابراهیم از خدا نخواست و از دو قسمى که خواست یک قسمش مستجاب شد، و آن کسى است که در تمامى عمر معصوم باشد. ■●ترجمه المیزان، ج۱، ص۴۱۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei