▪️هنگام آمدن سفیران انگلیسی به دربار کریم خان زند وقتی وزرا گفتند که آنان برای ایجاد روابط دوستانه آمده اند؛ او لبخندی زد و گفت:
هدف آنها را بنده فهمیدم، ما ریشخند فرنگی را به ریش خود نمی پذیریم؛ پنبه و پشم و کرک و ابریشم ایران بسیار زیاد است و مردم هرچه بخواهند با آن بافته و می پوشند؛ اگر شکر لاهوری نباشد، شکر مازندرانی و شیره انگور و عسل و خرمای ایران برای ما کافی است!
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش سوم ● معناى ((خير)) و بيان اينكه اين كلمه افعل تفضيل نيست بِي
آیات27-26 آل عمران، قسمت دوم
بخش چهارم
● خير در قرآن اسم خدا نيست بلكه صفت خدا است
از آنچه گذشت روشن گرديد كه خداى سبحان خير على الاطلاق است ، براى اينكه او كسى است كه تمامى عالم به او منتهى مى شود، و همه خيرات از او است ، و هر موجودى هدف نهائيش او است ، و ليكن قرآن كريم كلمه (خير) را به عنوان يكى از اسما به خدا اطلاق نمى كند، آنطور كه ساير اسما خدا را بر او اطلاق كرده است ، بلكه هر جا اطلاق كرده به عنوان صفت اطلاق كرده ، مثل آيه زير كه مى فرمايد: ((و اللّه خير و ابقى )) و آيه زير كه مى فرمايد: ((ءارباب متفرقون خير ام اللّه الواحد القهار)).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 209
بله به عنوان اسم اطلاق كرده ، اما با اضافه به كلمه اى ديگر، مانند ((خير الرازقين )). ((و هو خير الحاكمين ))، ((و هو خير الفاصلين ))، ((و هو خير الناصرين ))، و ((و اللّه خير الماكرين ))، و ((و انت خير الفاتحين ))، و ((و انت خير الغافرين ))، و ((و انت خير الوارثين ))، و ((و انت خير المنزلين ))، ((و انت خير الراحمين )).
و شايد در تمامى اين موارد وجه نام قرار دادن مضاف و مضاف اليه را براى خدا، همان اعتبار معناى انتخاب در ماده خير باشد، و بدين جهت كلمه ((خير)) به تنهائى را به عنوان اسم بر خدا اطلاق نكرده ، كه ساحت او مقدس تر از آن است كه او با غيرش مقايسه و سپس انتخاب شود، به خلاف اين كه در حال اضافه و نسبت اسم او، واقع شود و همچنين توصيف كردن خدا به اين كلمه ، هيچ محذورى پيش نمى آورد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️مصیبت امام حسن عسکری سلاماللهعلیه، خیال میکنم که خیلیخیلی شدیدتر بود از مصائب آباء مطهّرینش علیهمالسلام، بهجهت اینکه دید و رسید به آنچه که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده بود که «غیبت میکند، تا پر بشود زمین از ظلم و جور، بعد ظهور میکند»؛ دید که وقتش شده است. چقدر بر او این مطلب سخت بود.
▪️[امام حسن عسکری به امام عصر علیهماالسلام فرمود:] یا سیّد اهلبیته، در بلاد و... نمان، برو در بیابانها؛ جایی نمان که تو را ببینند و بشناسند و بکشند!
◾️درس خارج اصول، ١٣٨٧/١١/٢١◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استادصمدی_آملی
#تاج_گذاری_امام_زمان_عج
▪️از حضرت آدم که تمام انبیاء همه منتظرند تا خاتم الانبیاء(صلی الله علیه واله) تشریف فرما بشود.
از امیرالمومنین(علیه السلام) و همه ی انبیاء و خاتم انبیاء(صلی الله علیه واله) همه منتظرند که تا حضرت خاتم الاولیاء علی الاطلاق بقیه الله تشریف فرما بشود. و لذا این منتظّر الله، منتظّر تمام انبیاء و ائمه(علیم السلام) است.
▪️و به خصوص در نسل امیر المومنین(علیه السلام) و فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) این یازده صاحب عصمت که می آیند. این امام صادق(علیه السلام) است، که لفظ شریف جعفر ملقب به لقب صادق بشه یک سپری و یک حائلی که تا ممیز باشد، آن جعفر کاذب را.
که اگر او جعفر و لذا در نقل های تاریخی آمده این جعفر کذاب، همینجور به تعبیر خودمان چوغولی گری، در تمام شئون، فقط و فقط دنبال این بود که حضرت بقیه الله را گیرش بیاورد. برادر زاده اش را.
▪️و لذا وقتی امام حسن عسکری(علیه السلام) در هشتم ربیع شهید می شوند، می خواهند که آقا را غسل بدهند، نمازش رو بخوانند که، یک دفعه جعفر کاذب آمده اینجا روی جنازه که نماز بخوانه، که آقا جان بقیه الله آن موقع هفت ساله بودند.
سال۲۵۶ هجری قمری حضرت بقیه الله به دنیا می آیند و سال ۲۶۳ امام حسن عسکری (علیه السلام) هشتم ربیع الاول شهید می شه، آقا هفت ساله است.
یک دفعه مردم دیدند که جعفر کذاب می خواهد بایستد نماز بخواند. دیگر خیلی حساس است. انگار اینکه تمام عالم همه آمد و آمد دارد به خاتم الاولیای علی الاطلاق که رسیده سبحان الله! تمام نبوت همه می خواهد آن ارزشش، آن نهایت و به تعبیری عاقبت به خیری اش، تبدیل به عاقبت به شری داره میشه، یا الله.
▪️اگر جعفر کذاب بخواهد وایسه نماز بخواند باید چه بشود؟ صحنه چه می شود؟
یعنی تمام زحمات ائمه ی یازده گانه ی قبل از امام زمان همه داره هدر میره، تمام زحمات پیغمبر الان دارد هدر میره، الان باید چه بشود؟
جعفر کذاب هم آنچنان در طی این مدت طول عمر برادرش امام حسن عسکری(علیه السلام) فقط مواظبت می کنه، چوغولی میکنه، جاسوس دارد از داخلی، از چه....که گیر بیاورد مبادا کسی به اسم فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) جایگاه امامت رو بگیره، که ایشون خودش رو امام کنه، عجب داستانی است، دقت میکنید آقا چه داستان عجیبی!
بعد وقتی ایشان آمد، حتی می گویند ایستاد بالای سر امام مردم هم جمع شده بودند خوب همه منتظرند برای آقا نماز خوانده بشود، یک دفعه وجود مبارک حضرت بقیه الله(عجل الله) می آیند.
چرا می گوییم، یعنی کانهُ از حضرت آدم تا خاتم، ۱۲۴هزار پیامبر همه الان اینجا ایستاده اند، از امیرالمومنین(علیه السلام) تا امام هادی(علیه السلام) همه اینجا ایستاده اند! کذاب دارد می آید نماز آقا را بخواند. حالا چه می شود؟
یک دفعه آقا جان آمد و دست مبارکشان را گذاشت به ایشان و داد عقب و نماز را خواند بعد دوباره دیدند آقارا ندارند، پدر بزرگوارشان را دفن کرد، باز دیدند ندارند!
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استادصمدیآملی
#بقایبقیةالله
▪️شاید هیچ قومی مثل قوم پیغمبر اینگونه عزم و اراده ی سنگین و مصمّم بر این نکرده که از پیغمبر خودش هر چه نسل هست بکشد.
مهم ترین نسل کشی پیغمبر تعلق گرفته است به صاحبان عصمت. امیرالمؤمنین کشته شد؛ امام حسن کشته شد؛ امام حسین کشته شد؛ امام زین العابدین بالاخره کشته؛ امام باقر همینطور؛ تا امام عسکری علیهم السلام و الصلوة، همه را کشتند. دیگر فقط یک دانه مانده آقا. در حقیقت از نسل پیغمبر، آن که نسل حقیقی خاتم انبیاست، صاحبان عصمت اند؛ در نسل پیغمبر تمام معصومین همه کشته شدند. فاطمه زهرا به شهادت رسید؛ امیرالمؤمنین همینطور؛ امام حسن تا امام عسکری علیه الصلوة و السلام همه کشته شدند فقط یک دانه ماند. و وقتی نسل پیغمبر باقی بماند معنایش این است خدا باقی مانده است؛ وگرنه اگر این یک دانه هم از دست می رفت، خدا نابود می شد. ولذا اسمش شد: « بقیّة الله »
▪️یکی از لطائف القاب حضرت، « بقیّة الله » است، این است که اگر نسل پیغمبر در عصمت هیچ چیز باقی نمی ماند، پس در حقیقت عصمت منقطع می شد؛ ولایت منقطع می شد؛ همانطوری که نبوت تشریعی منقطع شد، عصمت هم منقطع می شد؛ نبوت تشریعی یک سِمَت است، اگر منقطع شد مهم نیست؛ جایگزینی دارد؛ گرچه مهم است؛ ما برای انقطاع نبوت، می گوییم :
{ إنّا لله و إنّا إلیه راجعون }
در زیارت روز شنبه جناب رسول الله این را می گوییم. اما بالاخره ولایت ماند؛ عصمت ماند؛ امامت ماند؛ نبوت انبائیه مانده است؛ اگر امام زمان علیه الصلوة و السلام هم کشته می شد، امامت منقطع می شد؛ ولایت منقطع می شد؛ عصمت منقطع می شد؛ آنوقت خدای متعال منقطع می شد.
▪️فعلا می گوییم نه آقا، خدا هم باقی است. چرا باقی است؟ چون عصمت الله باقی است؛ چون معصوم الهی باقی است؛ چون خلیفة الله باقی است؛ اگر خلیفة الله باقی نباشد الله هم باقی نیست.
{ لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها }
یکی از لطائف این حدیث شریف این است که چون صاحب عصمت باقی است و زنده است و بقا دارد، پس معلوم است خدا باقی است؛ عصمت الله باقی است؛ خلیفة الله بقا دارد؛ امامت باقی است؛ ولایت باقی است؛ { فالله هو الوليّ باقی است} { فالله هو العاصم} باقی است. اگر معصوم از بین برود خدا دیگر عاصم نخواهد بود. عاصمیت مطلقه ی حق متعال زائل می شود؛ در حالی که عاصمیّت از اسماء الله است و اسماء الله زوال ندارد؛ زائل شدنی نیستند؛ این جزو اسرار حکمت آمیز نظام هستی است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استادصمدی_آملی
#آیا_ما_منتظریم؟
▪️بقیة الله می فرماید:
تعالوا، بفرمایید. بیایید دستتان را می گیرم. واسطه ی فیض هستم.
نفس می کشیم به او؛
حرف می زنیم به او؛
تمام امورمان به برکت وجود آن بزرگوار است.
▪️« لولا الحجة »
یک حدیث کافی است؛
هزاران و میلیونها حدیث نمی خواهد؛ یک دانه حرف کافی است؛
اگر کسی اهل فهم است یک حرف برای او کافی است:
« لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها»
▪️منتها این یک حدیث را باید بزرگانی مثل شیخ مفیدها و بزرگان برای ما باز کنند؛ چون باز نشده. مجمل است و مبهم است و رازش باز نیست، و لذا می گوییم من که دارم نفس می کشم، ما مردها هم که داریم شبانه روز زحمت می کشیم و این آفتاب هم که دارد نور می دهد و این زمین هم که دارد می روید، ما هم آنرا شخم می زنیم و آبیاری اش می کنیم؛ آن ابر هم که دارد می بارد پس خدا دیگر کو؟ پس امام زمان کو؟
خودمان که داریم به جان کندن زندگی می کنیم؛ شما می گویید اگر امام زمان نباشد ما همه از بین می رویم؛ چرا از بین می رویم؟ مگر بی عرضه ایم؟
▪️خب همین است.
باز نشده.
باز نشده.
▪️این حجت کیست که اگر حجت نباشد زمین نیست؛ آفتاب نیست؛ کرویّت زمین به هم می ریزد؛
« لساخت الأرض بأهلها»
خشکی از بین می رود؛
چرا؟
یعنی چه؟
مفهومش چیست؟
باز نشده.
حرف داریم؛ منبع داریم؛ مبانی داریم؛ لطائف داریم؛ بازش نکرده ایم. روشن نشده. نمی دانم هر لحظه به لحظه در محضر بقیة الله ام که می خورم و پا می شوم و چه و چه و چه.
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود
گفت : هر جا كه نظر میكنم
بر زمین همه گوهر ریخته
و بر در و دیوار همه زر آویخته!
كسی نمیبیند و كسی نمیچیند ....
▪️گفتند : كو؟ كجاست؟
گفت : همه جاست
هر جا كه میتوان خدمتی كرد ،
یا هر جا كه میتوان راحتی به دلی آورد
آن جا كه غمگینی هست و آن جا كه مسكینی هست.
آن جا كه یاری طالب محبت است و آن جا كه رفیقی محتاج مُرُوَت ....
@mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم
دلتون سبزسبز به سبزی و خرمی شال سبز حضرت مولا، بقیةالله علیهم السلام، تعالی فرجه، و دعا کنید برای تعجیل فرج ان شاء الله
و هم برای شفای بیماران ملتمس دعا، که صبر پیشه کردند.
#باعلی_و_یاعلی✋
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم ● خير در قرآن اسم خدا نيست بلكه صفت خدا است از آنچه گذش
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم
بخش پنجم
● جمله ((بيدك الخير)) دلالت دارد بر اينكه خير منحصر در خداى تعالى است
و جمله مورد بحث يعنى جمله : ((بيدك الخير)) دلالت دارد بر اينكه خير منحصر در خداى تعالى است ، چون كلمه ((بيدك )) خبر، و كلمه ((الخير)) مبتدا است و خبر وقتى جلوتر از مبتدا بيايد، و مخصوصا وقتى كه مبتدا الف و لام بر سر داشته باشد، حصر را مى رساند، و معناى جمله چنين است ، كه ((امر هر خير مطلوبى تنها به دست تو و منتهى به تو است ، و اين توئى كه هر خيرى را عطا مى كنى .
بنابراين جمله مورد بحث به منزله علت براى مطالب قبل است ، و از قبيل تعليل مطلبى خاص است به علتى عام ، چون خيرى كه خدا مى دهد هم شامل ملك و عزت است، و هم شامل چيزهائى ديگر و همانطور كه صحيح است دادن ملك و عزت را به خير تعليل كنيم ، گرفتن ملك و عزت را هم مى توان بدان تعليل كرد، زيرا اگر چه ذلت و نداشتن ملك خير نيستند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 210
بلكه شرند، و ليكن شر چيزى به جز عدم خير نيست ، پس گرفتن ملك و عزت چيزى به جز ندادن عزت نيست ، پس همين كه همه خيرات به خداى تعالى منتهى مى شود، باعث مى شود كه همه محروميت هاى از خير نيز به نحوى منتهى به او باشد.
بله آنچه بايد از ساحت مقدس خداى تعالى دور داشت ، اتصاف به صفتى است كه لايق آن ساحت نباشد، از قبيل نواقصى كه در افعال بندگان است ، و زشتى هائى كه در گناهان است ، مگر همانطور كه در سابق گفتيم به نحوى نسبت دهيم كه لايق آن ساحت مقدس باشد، مثل اينكه بگوئيم خداى تعالى به فلانى به خاطر نافرمانيهايش توفيق اطاعت ندارد، در نتيجه عاصى شد، و يا اسباب فلان عمل واجب را برايش فراهم نكرد، در نتيجه واجب را ترك كرد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️به مناسبت #هفته_وحدت
حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️و علیهذا ما با سنیها هیچ مخالفتی نداریم، مگر عوامل خارجیه جدا بکنند.
میگوید: هر سال خارجیها میآمدند بغداد، در محلۀ شیعه، صبحها صدا میزدند برای نماز که «الصَلاةُ خَیرٌ مِنَ النُّوم».
در محله سنیها هم یک کسی را وادار میکردند که در اذان بگوید «حَیَّ عَلی خَیرِ الْعَمَل».
[آنها هم] میگفتند یقیناً شیعهاند که آمدهاند و دارند بر [ضد] اهلسنت افساد میکنند.
اینها هم میگفتند یقیناً سنیها هستند که دارند افساد میکنند،[خلاصه]اینها را به جنگ هم میانداختند تا خودشان مالُالمصالحه را بگیرند.
▪️وعلیهذا، بهحسب ظاهر ما راه واضحی داریم با صَفح[وترک اختلاف] با اهل سنت.
غلط است و ترویج از خارجیهاست که ماها را به جنگ [هم انداختند] و همچنین میتوانند حنفی را بر علیه مالکی بجنگانند.
و همچنین هم واقع شده در بغداد نزاعی شده است، نوشتهاند که بین خود همین مذاهب اربعه، اصلاً بعضی با بعضی جنگ شده است. کما اینکه همین را هم «ابن اثیر» نوشته که در حله و اطراف، بین دو طایفه از شیعه جنگ شد.
او میگوید: تعجب این است که کِلتَا الطائِفَتَین [هردو گروه]شیعهاند.
▪️[لذا]جنگ انداختن یک عوامل دیگری دارد...
@mohamad_hosein_tabatabaei
#قرآن_راه_نجات
▪️رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) درباره قرآن كريم فرمود: وقتى فتنه ها چون پاره هاى شبى ديجور راه خدا و راه نجات را بر شما مشتبه كردند، در آن هنگام بر شما باد بقرآن ، كه او شافعى است ، كه شفاعت و وساطتش امضاء شده ، و شِكوِه گرى از نقائص بشر است كه خدا او را تصديق كرده ، هر كس آن را به عنوان كارنامه پيش روى خود بگذارد، تا به آن عمل كند، او وى را به سوى بهشت مى كشاند، و هر كس آن را پشت سر اندازد، و به برنامه هائى ديگر عمل كند، همان قرآن او را از پشت سر به سوى آتش مى راند.
▪️قرآن دليلى است كه بسوى #بهترين سبيل راه مى نمايد، و آن كتاب #تفصيل ، و جدا سازى #حق_از_باطل است ، و كتاب #بيان است ، كه هر لحظه به تو #سعادتى ميدهد، كتاب #فصل است ، نه شوخى ، كتابى است كه ظاهرى و باطنى دارد، ظاهرش همه #حكمت است ، و باطنش همه #علم ، #ظاهرش ظريف و لطيف ، و #باطنش بسيار ژرف و عميق است ، قرآن داراى دلالتها و علامتها است ، و تازه دلالتهايش هم دلالتى دارد #عجائب_قرآن را نمى توان شمرد، #غرائب آن هرگز كهنه نمى شود، در آن #چراغهاى_هدايت ، و #مناره_هاى_حكمت است ، قرآن دليل بر هر پسنديده است نزد كسى كه انصاف داشته باشد.
◾️ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ ص۲۰◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
#نکته_ناب
◾️بسمه تعالی شانه◾️
▪️«يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ» أعنى عن الحقيقة المحمدية صلى الله عليه و آله، «قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ» بل حتما و باليقين «السَّاعَةَ» اى الحقيقة الإنسان الكامل «تَكُونُ قَرِيبًا» لأن «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»؛ «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ».
#مولوی_در_دفتر_ششم_مثنوی_میگوید:
پس محمد صد قیامت بود نقد
زآنکه حل شد در فنای حل و عقد
زاده ثانیست احمد در جهان
صد قیامت بود او اندر عیان
زو قیامت را همی پرسیدهاند
ای قیامت تا قیامت راه چند
با زبان حال میگفتی بسی
که ز محشر حشر را پرسد کسی
بهر این گفت آن رسول خوش پیام
رمز موتوا قبل موت ای کرام
همچنان که مردهام من قبل موت
زآن طرف آوردهام این صیت و صوت
پس قیامت شو قیامت را ببین
دیدن هر چیز را شرط است این
◾️کتاب «علی، نقطهی آغاز وجود»، ص ۶۷◾️
▪️صد قیامت بود دلالت بر کثرت است یعنی قیامت کبری و اطلاقی در او تحقق یافته است چون قیامت سیر عروجی به سمت ذات اقدس احدی است و آنکس که در قوس صعود همهی مواقف حشر و برزخ و قیامت را طی کرد و به أو أدنی رسید. او صد قیامت است یعنی قامتی دارد که قیامت همهی راست قامتان توحیدی در او تحقق مییابد. چون همهی قید و عقدها را گسست و به وحدت حقیقی راه یافت.
▪️مردم از قیامت میپرسند و علم به این نفس نفیس احمدی که به وحدت حقیقی اطلاقی واصل گشته است تنها نزد ذات اقدس اله است و این حضرت هویت مطلقه است که به وحدت حقیقی خود عالم است و این قیامت معلوم اوست که بدین علم حضرت احدیت تجلی کرد و حضرت خاتم صلی الله علیه و آله در عروج انسانیاش بدان محقق شد.
وچون نفس او صاحب وحدت اطلاقی گشت پس «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا...» متن تمام مقیدات این نور اطلاق است و اوست که به همه از خود آنها هم نزدیکتر است.
جمعه، ۹ آبانماه ۱۳۹۹
#ح_م
◾️فضیلت دعا کردن بعد از نماز، بیشتر از فضیلت تلاوت قرآن و خواندن نماز نافله است.◾️
▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
هنگامی که بنده از نماز فارغ شد، امّا پس از نماز هیچ حاجتی را از خدای متعال درخواست نکرد؛ خدای متعال به ملائکۀ خویش میفرماید: به بندۀ من نگاه کنید. این بندۀ من نماز خود را به جا آورد، امّا بعد از نماز، حاجتش را از من درخواست نکرد. گویا خود را از من بینیاز میبیند، .....
▪️اوّلین وقت استجابت دعا، به دنبال نمازِ واجب است. دعایی که فرد در این هنگام میکند، محجوب نمیماند؛ بلکه بالا و به پیشگاه خدا میرود...
☑️اسرار و آداب دعا در کتاب مصباح الشّریعه ....
#دعا
#نماز_عارفان
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️از امام صادق علیه السلام پرسیدند: یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: "بترسان ایشان را از روز حسرت" حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت میخورند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا #صلوات فرستاده باشد.
◾️وسائل الشیعه ج۷،ص۱۹۸◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀میلاد موفور السرور گزین خلائق، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و صادق آلالله، حضرت امام جعفر بن محمد علیهما السلام مبارک و فرخنده باد.🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ورود اهلبیت علیهم السّلام به مدینه - شانزدهم ربیع الاوّل◾️
▪️سفری که از مدینه به مکّه آغاز شد و از مکّه به کربلا، از کربلا به شام و مجدداً به کربلا و نهایتاً به مدینه ختم شد.
▪️سفری عظیم به سوی نیکیها و پاکیها و به سوی قرب الی الله...
#مناسبات_ماه_ربیعالاول
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش پنجم ● جمله ((بيدك الخير)) دلالت دارد بر اينكه خير منحصر در خداى
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم
بخش ششم1⃣
● خير و شر تكوينى و خير و شر تشريعى
و كوتاه سخن اينكه در عالم ، خير و شرهايى تكوينى هست ،مانند عزت و ذلت و ملك و گرفتن ملك ، و خير تكوينى امرى است وجودى ، كه خداى تعالى آنرا افاضه مى كند، و شر تكوينى عبارت است از عدم افاضه خير، و در اين كه ما اين عدم را هم به خدا نسبت دهيم اشكالى وارد نمى شود، براى اينكه تنها مالك خير او است ، غير او كسى مالك خير نيست . بنابراين اگر چيزى از خير را به كسى افاضه كرد او كرده ، و سپاس نيز مخصوص اوست و اگر افاضه نكرد و يا منع نمود، كسى حقى بر او ندارد و نمى تواند اعتراض كند كه چرا ندادى ، تا ندادنش ظلم باشد، علاوه بر اينكه دادن و ندادنش هر دو مقرون به مصلحت است ، مصلحتى عمومى كه در نظام جمعى دائر بين اجزاى عالم دخالت دارد.
خير و شر ديگرى هست تشريعى و قانونى ، و آن عبارتست از اقسام كارهاى نيك ، و كارهاى زشت افعالى كه از انسان صادر مى شود، و چون مستند به اختيار انسان است ، فعل او بشمار مى رود، و از اين جهت به طور قطع نبايد آن را به غير خود انسان نسبت داد، و همين استناد باعث خوبى و بدى آن شده است ، چون اگر فرض كنيم انسان از خود اختيارى ندارد كار نيكش تحسين ندارد، و بر كار زشتش نيز سرزنش نبايد شود، (بلكه آنچه مى كند، نظيرخوبى و بدى گل و خار است )، و نيز بدين لحاظ نبايد عمل انسان را به خدا نسبت داد، مگر به اين مقدار كه بگوئيم عمل نيك هركس به توفيق دادن خدا است ، و عمل بدش به ندادن توفيق است ، كه هر جا و به هركس مصلحت بداند توفيق مى دهد، و به هر كس مصلحت نداند نمى دهد.
پس روشن گرديد كه خير همه اش به دست خدا است ، و با همين خير و شرها امور عالم را نظام بخشيده ، دنيا را پر از خير و شر و وجدان و حرمان نموده است .
بعضى از مفسرين گفته اند در جمله : ((بيدك الخير)) حذف به جهت كوتاه گوئى شده است ، و تقدير آن ((بيدك الخير و الشر)) است همچنان كه نظير اين حرف را در آيه شريفه :
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 211
((و جعل لكم سرابيل تقى كم الحر)) زده ، و گفته اند تقدير آن و ((البرد)) است .
و گويا سبب اين بوده كه خواسته اند از مسلك اعتزال فرار كنند، چون معتزليان گفته اند: هيچ شرى به خدا منسوب نيست زيرا خدا كار شر نمى كند، و اين خود جراءت عجيبى است كه در كلام خداى تعالى مرتكب شده اند، براى اين كه هر چند معتزله در اين كه شر را به طور مطلق از خدا سلب ، و نسبت آن را به خدا نفى كرده و گفته اند: شرها نه مستقيما منسوب به خدايند و نه با واسطه ، و ليكن اين تقدير هم كه آقايان گرفته اند سخت عجيب و غريب است ، كه چون بحث از آن و بيان حقيقت امر گذشت ، ديگر تفصيل نمى دهيم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□● #علامهحسنزادهآملی
#عقل_میزان_و_ترازو_است●□
□حضرت رسول الله فرمود:
که عقل را خدای متعال، میزان، معیار، ترازو، برایت قرار داد که با این معیار حق را از باطل تمیز بدی.
○اول انگیزه، وانگهی گفتار.
○اول انگیزه، وانگهی کردار.
○اول انگیزه، وانگهی رفتار.
○اول انگیزه، وانگهی کسب و کار.
○اول انگیزه، وانگهی سعادت
○وانگهی امضا،
○وانگهی تصدیق.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عظمت مقام پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)
#استاد_فاطمی_نيا○□
□مقام سید انبیاء از عقول ما خارج است، مقام پیامبر اکرم بالاترين مقام ها ميباشد و خداوند بالاتر از ايشان شخصیتی نیافریده است.
□مولایمان امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
"کانت جبرئیل اذا نزل علی رسول الله استاذن منه و قعد بین یدیه كالعبد"
وقتی که جبرئیل بر پیامبر نازل می شد اجازه می گرفت و مثل بندگان در برابرش می نشست.
□امام سجاد (علیه السلام) در دعای دوم صحیفه می فرماید:
«و الحمد لله الذی مَنَّ علینا بمحمد نبیه دون الامم الماضیه و القرون السالفه»
حمد مخصوص خدائی است که به وسیله پیامبر اکرم بر امت ما منت نهاده است.
□بسيار بايد افتخار کنیم که امت این پيامبريم، همه ی انبياء باعظمت و عزیزند، اما پيامبر اسلام، آقای پیامبران و سید انبیاست.
□"فاق النّبیّین فی خلق وفی خلق
ولم یدانوه فی علم ولا کرم "
پیامبر اکرم خَلقا و خُلقا بر تمام انبیاء
تفوق و برتری دارد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#نکته_ناب
#بسمه_تعالی
□از القاب استأثاری حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، حبیب الله است. حبیب صفت مشبهه است که معنای محبوب میدهد یعنی آن جناب محبوب الله است و مراد از الله، الله ذاتی است نه الله وصفی. پس آن جناب محبوب هو است کما اینکه در ادعیه آمده است «لا حَبیب إلّا هُوَ و أهلِه». ذات غیبی احدی فقط نفس احدی احمدی را دوست دارد و محبت او فقط به این حقیقت تعلق میگیرد. حق متعال در مقام ذاتش فقط به خودش مینگرد و هیچ حقیقتی را شأنیت آن نیست که خداوند به او بدون واسطه نگاه کند چون همهی موجودات در وجود به سبب قیدشان شأنیت حضور در وادی اطلاق را ندارند.
□ذات چون به خودش نظر میکند اولین حقیقتی را که میبیند وحدت حقیقتی خود است که بدان علم پیدا میکند و مییابد تمام کمالات بیمنتهایش در متن این وحدت مندرج هستند لذا عاشق این وحدت و اسماء و کمالات مندرج در آن میشود و به سبب همین حب آنها را در حضرت واحدیت و سپس خارج از صقع ربوبی تحقق میدهد. لذا وحدت حقیقی که از شئون ذاتیه است محبوب ذات میشود.
□بدان اولین محبت از جانب حق تبارک و تعالی واقع شده است لذا اول اوست که محب است آنگاه محبوب به این حب محب او میشود. ولایت محبوبی همین است که نفس به مرتبه وحدت حقیقی برسد و محبوب ذات شود. برای وصول به این مقام ابتدا با بال ولایت محبی سیر میکند اما چون به تجلی ذاتی رسید محبوب میشود. ولایت محبی کسبی است اما ولایت محبوبی عطایی میباشد. در ولایت محبی سالک در تجلیات فعلی سیر و سیاحت میکند اما صاحب ولایت محبوبی تحت تجلی ذاتی است و چون که صد آمد نود هم پیش ماست.
□گنج مخفی همان مقام وحدت حقیقی و اطلاقی است که خدا به این گنج نگاه کرد و عاشق جلوات بی منتها و مطلق او شد. این گنج در مکمن غیب ذات مندرج است. حق تبارک و تعالی اراده فرمود تا این کنز مخفی آشکار شود، در خزینهی ذاتش را گشود و پرتوهای بیکران حسن ذات را در هستی پخش فرمود.
□این کنز مخفی، جان جانان، فخر عالمیان و آدمیان حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است که چون ذات بی چون به خود نگریست او را در خود دید و خود را دید و او به خود علم دارد و خود را دوست دارد و غیری آنجا جز او نیست. دیگران از انبیاء و اولیاء چون در مراتب تنزلی و تعینی بودند شدند کلیم الله و خلیل الله و نبی الله و صفوت الله و... .
□در همهی این القاب یک نحوه دوئیت است که میفرماید «وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي»... اما حبیب ذات جز خود ذات به تعین اعظم احدیش نیست تا محبت را به او القاء کند بلکه خود محبت است که بنام رقیقهی عشقی در شراشر ذات مستکن است و به او حرکت حبی در دل هر عاشقی محبت را القاء و قذف میکند.
شب ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۲ ه ق
#ح_م
□○ #امام_صادق " سلام الله علیه " فرمودند○□
□خضر " سلام الله علیه " پيامبر مرسل بود، خداوند وی را به سوی قومش فرستاد و آنها را به يگانه پرستی و اقرار به پيامبران و فرستادن خودش فرا خواند. و معجزهاش اين بود كه روی هر چوب خشكي يا زمين بیعلفی مینشست، سبز ميشد، و از اين جهت خضر ناميده شده است.
□علل الشرايع، ج ۱، ص ۵۹□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□میلاد پیامبراکرم و امام صادق عليهماالسلام را به محضر حضرت بقیةاللهالاعظم ارواحنافداه و همهی ارادتمندان ، پیروان، شیعیان و دلدادگان خاندان رسالت، تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
امیدوارم خدایمتعال توفیق بهرهبردن از انوار این بزرگواران و راه یافتن به نوری که فضای تاریک ذهن، دل و جان انسانها را روشن میکند و جامعهی بشریت را هم از ظلمت ظلم رها میسازد، به همهی ما عنایت بفرماید.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم1⃣ ● خير و شر تكوينى و خير و شر تشريعى و كوتاه سخن اينكه د
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم
بخش ششم2⃣
● خير و شر تكوينى و خير و شر تشریعی
إِنَّك عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ
اين جمله مى خواهد جمله ((بيدك الخير)) را تعليل كند، و بفرمايد بدين جهت خير به دست خدا است كه قدرت او بر هر چيزى مطلقه است و قدرت مطلقه بر هر چيز ايجاب مى كند كه غير از خدا هيچ كس بر هيچ چيز قادر نباشد، مگر به قدرت دادن او، يعنى هركس هر قدرتى دارد خدا به او داده ، و اگر فرض كنيم شخصى به چيزى قادر باشد كه قدرتش مستند به قدرت دادن خداى تعالى نباشد، قهرا مقدور او از اين جهت كه مقدور او است از سعه قدرت خداى تعالى خارج است ، پس ديگر جمله ((انك على كل شى ء قدير)) درست نمى شود، با اينكه اين جمله صحيح است ، و قدرت خداى تعالى به اين وسعت است ، هر چيزى كه فرض كنيم مقدور او خواهد بود، و نيز هر چيزى كه غير او افاضه كند باز منسوب به او خواهد بود، يعنى خدا آن خير را به دست وى جارى ساخته ، خدا صاحب اصلى آن ، و شخص مفروض واسطه آن است ، پس جنس خير بدون استثنا، همه اش به دست خدا است و بس ، و اين همان حصرى است كه جمله ((بيدك الخير)) آن را افاده مى كند.
تُولِجُ الَّيْلَ فى النَّهَارِ وَ تُولِجُ النَّهَارَ فى الَّيْلِ
كلمه ((تولج )) مضارع از مصدر ((ايلاج )) است ، و ايلاج باب افعال از مصدر ((ولوج )) است و ولوج به معناى داخل شدن ، و در نتيجه ايلاج به معناى داخل كردن است ، و بطورى كه گفته اند و از ظاهر آيه هم بر مى آيد مراد از داخل كردن شب در روز و داخل كردن روز در شب ، همان اختلافى است كه خود از وضع شب و روز و بلندى و كوتاهى آن به حسب اختلاف عرض جغرافيائى شهرها و اختلاف ميل خورشيد مى بينيم ، و اين در حقيقت داخل شدن روزهاى اول زمستان تا اول تابستان است در شب ، و داخل شدن شب از اول تابستان يعنى بلندترين روز سال تا اول پائيز است در روز، البته همه اين دگرگونيها در بلادى است كه در نيم كره شمالى ، يعنى بالاى خط استوا قرار دارند، و اما در نيم كره جنوبى يعنى نقاط مسكونى زير خط استوا قضيه بعكس است
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 212
(وقتى در نقاط شمالى روزها كوتاه مى شود در بلاد جنوبى بلند و وقتى در آنجا بلند مى شود در اينجا كوتاه مى گردد).
پس طول در يك طرف و كوتاهى در طرف ديگر است بنابراين اين خداى تعالى است كه دائما شب را داخل روز، و روز را داخل شب مى كند، اما در خود خط استوا و در دو نقطه قطب شمالى و جنوبى كه شب شش ماه و روز نيز شش ماه است به حسب حس ما چنين است ، و گرنه در حقيقت حكم دگرگونى ، دائمى و عمومى است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#ای_مظهر_اسم_اعظم_حق
مجلای اتم و نور مطلق
ای نور تو صادر نخستين
وی مصدر هر چه هست مشتق
ايعقل عقول و روح ارواح
وی اصل اصول هر محقق
ايشمس شموس و نور انوار
وی اعظم نيرات و اشرُق
ای فاتحۀ كتاب هستي
هستی زتو يافته است رونق
در سير تو ای نبيّ ختمي
ذوالغايه بغايه گشت ملحق
ای آيه اي از محامد تست
قرآن مقدّس مصدِّق
وصف تو بشعر در نگنجد
دريا نرود ميان زورق
فرموده بشأنت ايزد پاك
لولاک لما خلقت الافلاك
#ای_عقل_نخست_و_حقّ_ثانی
ذات تو حقيقة المثاني
مرآة وجود، چون توأش نيست
يك صورت و يك جهان معاني
ای در تو جمال حقّ نمودار
زيبندۀ تست «من رآني»
ای طور تجلّي الهي
صد همچو كليم در تو فاني
گر كنه تو را كليم جويد
طور است و جواب لن تراني
ای منشأ عالم عناصر
وی مبدء فيض آسماني
ای پادشه سرير سرمد
وی خسرو ملك جاوداني
اوصاف تو در بيان نگنجد
ور هر سر مو شود زباني
فرموده بشأنت ايزد پاك
لولاك لما خلقت الافلاك
☑️آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی(کمپانی) قدّس سرّه
@mohamad_hosein_tabatabaei