eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️شهرضا زلزله آمده بود و پس‌لرزه‌های زیادی داشت. مردم از ترس توی پارک‌ها و خیابان‌ها می‌خوابیدند و زندگی‌شان مختل شده بود. یکی از شهرضایی‌ها زنگ زد و گفت: از آقای بهجت بپرسید ما چه کنیم؟ ▪️آقا بین نماز توی محراب مشغول ذکر گفتن بود. خیلی سریع جواب داد: بگویید دست‌ها را بر زمین بگذارند و به نیت آرام‌شدنش سورۀ حمد بخوانند. ▪️ساعتی بعد، خبر رسید زمین آرام گرفته… ◾️ردپای سپید، ص۴٣◾️ از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره : آيا اثر شستن دست آلوده به نفت و نيز رنگ خوراکى‌ها ـ مثل گردو و اثر گچ و سيمان و نيز خودکار و خودنويس و چيزى که در مدت طولانى از دست پاک مى‌شود ـ مانع رسيدن آب به اعضا مى‌باشند يا خير؟ ◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️در صورت داشتن جرم مانع محسوب مى‌شوند اما اگر فقط رنگ آن به اعضاى وضو باقى مانده باشد، مثل رنگ گردو اشکالى ندارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️نفس آرام ار شود، گمگشته پیدا می‌شود ▪️تا بدن آرام نشود و خواسته‎ها و عصبانیّت‎ها و بلندپروازی‎ها و ... که مال بدن است خاموش نشود، گمشده‎ها پیدا نمی‎شوند. هر وقت می‎خواهی چیزی یاد بگیری، باید فتیله‎ی بدن و آنچه مربوط به بدن است را پایین بکشی. ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️خداوند چقدر ما را سیر داده است و از صلب‎ها و رحم‎ها عبور کرده‎ایم و هر کدام از شهری آمده‎ایم و یکدیگر را پیدا کرده‎ایم و الآن دور هم جمع شده‎ایم. ▪️هر یک از ما از غیب‎الغیوب راه افتادیم و از اصلاب عبور کردیم و بدون اختیار و خواست خودمان در اینجا به هم برخوردیم. از اینجا هم داریم به غیب‎الغیوب می‎رویم. ممکن است بعد از این هم یکدیگر را نبینیم. ▪️همان‎طور که گاهی اوقات یک سنگ در مسیر رودخانه قرار می‎گیرد و آب و خس و خاشاک داخل آب زیر آن سنگ گیر می‎کنند و مدّتی در کنار هم می‎مانند؛ امّا همین که آن سنگ یک تکان می‎خورد، راه آب باز می‎شود و همه‎ی آن خس و خاشاک‌ها پراکنده می‎شوند و هر یک از آنها به سویی می‎رود، در رودخانه‎ای هم که از غیب‎الغیوب آمده و به سوی دریای هستی در جریان است، سنگی قرار دارد که ما پشت آن سنگ ایستاده‎ایم و با هم حرف می‎زنیم؛ امّا همین که آن سنگ یک تکان بخورد، هر یک از ما به سویی می‎رویم و شاید هرگز یکدیگر را نبینیم. به قول مرحوم علامّه‌ی طباطبایی: من خس بی‌‎سر و پایم که به سیل افتادم او که می‎رفت مرا هم به دل دریا برد ▪️عارف باللّه مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مراتب ظهور باطنی ▪️در ظهور حضرت حق هم پایین‌ترین مرتبه همین است که انسان اگر خدا را به دیده‌ی دل نمی‌بیند؛ دست‌کم احساس کند خدا او را می‌بیند. از پیغمبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمّه علیهم السلام و اولیاء مکرّر نقل شده که: وَ اعْبُدِ اللّٰهَ‏ کَاَنَّکَ‏ تَرٰاهُ‏ فَاِنْ‏ لَمْ‏ تَکُنْ‏ تَرٰاهُ‏ فَاِنَّهُ‏ یَرٰاکَ:[i] و خدا را آن‌گونه عبادت کن که گویی او را می‌بینی؛ امّا اگر او را نمی‌بینی؛ پس او تو را می‌بیند. به بیان دیگر، اگر هنوز به این مرتبه که حضرت حق را ببینی راه نیافته‌ای و پشت حجاب غفلت یا دیگر حجاب‌های ظلمانی و نورانی اسیری، احساس کن آن ذات قدسی تو را می‌بیند. نسبت‌به حجّت‌خدا هم باید احساس حضور و نگاه دائمی ایشان را در تمام لحظات زندگی داشته باشیم. حسِّ حضور مرتبه ­ی اوّلِ خارج شدن شخص از غیبت است؛ چه حسِّ حضور حجّت‌خدا، چه حسِّ حضور خودِ خدا و ذات احدیّت.   ▪️در مرتبه‌ی بعد علاوه بر حسّ حضور، شخص خود حضرت را به دیده‌ی دل می‌بیند؛ امّا همزمان دیگر چیزها را هم می‌بیند. به هر جا و هرچه نگاه می‌کند، آنجا و در کنار و همراه آن‌چیز و آن‌کس، در همه‌ی لحظات، آن حضرت را مشاهده می‌کند؛ امّا هنوز غیر را هم می‌بیند. در دیدن خدا هم مرتبه ­ی دوم مرحله­ یی است که شخص همراه همه چیز و درون همه چیز حضرت حق را می­بیند؛ مٰا رَأیْتُ شَیْئًا إلّٰا وَ رَأَیْتُ اللّٰهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ وَ فِیهِ:[ii] چیزی را ندیدم مگر آن که او را پیش از آن چیز و پس از آن چیز و همراه آن چیز و درون آن چیز مشاهده کردم. در دیدن حجّت‌خدا هم امر به همین گونه است. هر یک از موجودات عالم آیینه­ یی است که بازتابی از جلوه‌ی تامّ اسماء و صفات خداوند در آیینه‌ی تمام‌نمای حضرت حق، یعنی حجّت‌خدا، بر آن پرتو افکنده و در آن جلوه نموده است. لذا در آیینه‌ی وجود هر موجود جلوه‌ای از جمال حجّت‌خدا دیده می­شود.[iii] در این مرتبه همه چیز آیینه می­شود و با هر چیز و همراه هر چیز، آن حضرت دیده می‌شوند. ▪️مرتبه‌ی بالاتر آن است که شخص در مسیر ولایت به‌قدری پیش رود که غیر از حجّت‌خدا هیچ‌چیز و هیچ‌کس را نبیند. هرطرف روبرمی‌گرداند، حجّت‌خدا را ببیند. به دریا بنگرُم، دریا تِه وینُم به صحرا بنگرُم، صحرا تِه وینُم به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا ته وینم ◾️استاد مهدی طیب، ص۲۴۸◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️بلندای محفوظات حافظ ▪️اگر می گوید که مرا کردند، آن در بخش و است، اما آنجا که حافظ است و محفوظات او، که (هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم)؛* گفت: من طرزی حرف نزدم که کسی با سی، چهل سال درس خواندن بفهمد! (من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست / تو نیز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی)!* یک وقتی سیدنا الاستاد مرحوم این این را معنا کرد، این یک درس اسفارِ‌ خارج بود؛ (پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد).* _______________________________ * دیوان حافظ / غزلیات / شماره ۳۱۹ * دیوان حافظ / غزلیات / شماره ۴۷۶ * دیوان حافظ / غزلیات / شماره ۱۰۵ ◾️سخنرانی افتتاحیه کنگره اندیشه های اخلاقی _ عرفانی حضرت امام خمینی (ره) _ قم ؛ ۱۳۸۲/۰۳/۰۷◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️آنجا که خدا شما را درست کرد، زمان و مکان نیست؛ لذا می‎توانی بگویی مرا یک ساعت پیش ایجاد کرد؛ گرچه در عالم زمان ممکن است همین یک ساعت از یک میلیارد سال هم بیشتر باشد. ▪️خدا شما را با دست قدرت خود آفریده است و آمده‎اید در این جلسه مقابل من نشسته‎اید. از اوّل خلقت تا الآن نیم ساعت هم طول نکشیده است، منتها به نظر اهل طبیعت زمان زیادی گذشته است. مثل اصحاب کهف که وقتی بیدار شدند، گفتند یک روز یا کمتر از آن خوابیده‎ایم؛ در حالی که به حساب اهل طبیعت سیصد سال خوابیده بودند. ▪️عارف باللّه مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش پنجم ● دو روايت به معناى ((تخرج الحى من الميت و تخرج ميت من ال
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش ششم ⚫️ روایاتی در باره (( رزق )) و اینکه روزی هرکس مقدر است و در کافی از محمد بن یحیی ، از احمد بن محمد، و عده اى از اصحاب ما فرقه اماميه ، از سهل بن زياد، از ابن محبوب ، از ابى حمره ثمالى ، از امام ابى جعفر (باقر (عليه السلام ) روايت آورده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در حجة الوداع فرمود: آگاه باشيد كه روح الامين به قلبم انداخت كه هيچ انسانى نمى ميرد مگر وقتى كه رزقش را تا حد كمال خورده و ديگر در نزد خدا رزقى نداشته باشد. پس از خدا بترسيد، و در راه به دست آوردن رزق منحرف نشويد، راه صواب را به دست گيريد، و دير رسيدن بهره اى از رزق ، شما را به نافرمانى خدا واندارد، براى اينكه خداى تعالى رزق حلال را بين خلقش تقسيم كرده ، و آن را بطور حرام تقسيم ننموده ، وخلاصه آنچه را خدا تقسيم كرده رزق حلال است ، نه حرام ، پس هركس از خدا پروا كند، و خويشتن دارى نمايد، رزقش از راه حلال خواهد رسيد، و هركس ‍ پرده حرمت خدا را پاره نموده ، و رزقش را از غير راه حلال بگيرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت ، در نتيجه همان مقدارى را كه بايد از حلال مى خورد از حرام خورده ، و نه بيشتر، با اين تفاوت كه حساب آن را بايد پس بدهد. و در نهج البلاغه است كه : امام (عليه السلام ) فرمود: رزق دو جور است ، رزقى كه آن تو را مى طلبد، و رزقى كه تو آنرا مى طلبى ، آنكه تو را مى طلبد به فرضى كه تو به سراغ آن نروى او به سراغ تو خواهد آمد، پس ‍ غم روزى يكساله ات را سربار غم امروزت مساز، براى هر روز غم همان روز كافى است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 226 براى اينكه اگر مدت سال جزء عمر تو نباشد، بيهوده غمش را نخورده اى ، و چرا غم رزقى را بخورى كه مال تو نيست ، و نيز مگر تاكنون چنين چيزى شده كه رزق تو را قبل از اينكه به دست تو برسد ديگرى خورده باشد؟ و يا ديگرى آنرا از چنگ تو ربوده باشد، و يا مگر تاكنون چنين چيزى شده كه آنچه برايت مقدر شده ديرتر از موعد به دستت رسيده باشد؟. و در قرب الاسناد است كه ابن طريف ، از ابن علوان ، از جعفر، از پدرش ‍ (عليهما السلام ) روايت كرده كه فرمودند: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: (رزق مانند باران و بعدد آن از آسمان به زمين و براى هر انسانى به مقدارى كه برايش مقدر شده نازل مى شود، و ليكن براى خدا فضل هائى هم هست ، بنابراين از خداى تعالى فضل او را نيز بخواهيد). مؤلف : روايات در اين معانى بسيار است ، و ان شاء اللّه بحث پيرامون اينگونه احاديث در تفسير سوره هود خواهد آمد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره : خواهشمندم بفرمایید چطور می‌توان بهتر با خداوند و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام انس گرفت؟ ☑️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▪️با طاعت خدای تعالی و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه علیهم‌السلام و ترک معصیت در اعتقاد و عمل. ☑️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▪️رجالی از علما را دیده‌ایم که دارای ایمان راسخ و کمالات و درجات والا بودند، و صبر و استقامت و ثبات قدم در ایمان داشتند! به‌گونه‌ای‌که علوّ مقام آنان، به‌هیچ‌وجه با ما قابل قیاس نیست، و اگر برای نسل جدید نقل شود، باور نمی‌کنند. واقعاً درجات و کمالات و مقامات آنها گفتنی نیست، و انسان از گفتن آنها خجالت می‌کشد! ◾️در محضر بهجت، ج٢، ص٩٠◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در نگر تا که آفرید ترا ▪️از برای چه برگزید ترا ▪️در نگریستن یعنی نظر کردن تامل و تفکر در اینکه آفریدگار تو کیست؛ این یک سوال ماهوی است. یعنی علت فاعلی چیست و در مصرع دوم علت غایی را پرسیده است. هر چیزی دو علت وجودی بنیادی دارد که عبارت است از علت فاعلی و علت غایی در واقع هر عملی فاعل و غایتی دارد (از چه و برای چه) اما کدامیک از این دو مهم تر است فاعل یا غایت؟ ▪️تو چه پنداشتی که ایزد فتح ▪️از پی بازی ات پدید آورد ▪️هرنفس سوی رفتنت گامی است ▪️دانه دام و تدارک دامی است ▪️هر انسانی در درونش یک وحشی دارد، اگر آن حیوان وحشی درونی آزاد شد، عقل اسیر می شود. اگر با درایت عقلانی آن حیوان وحشی درون اسیر شد، عقل فعال می شود و آنگاه می پرسد که از کجا آمده ام و برای چه آمده ام. رفتن به دنبال علت غایی باعث عظمت و تعالی می شود @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️من قبلاً به مسئولین کشور هم گفته ام که در کشور دو کار اساسی هست: یکی اینکه به فقیر باید کمک کنیم، ولی این را دیگر کشورها چه مسلمان چه کمونیست و چه غیره نیز انجام می دهند، به وامانده رسیدن یک است، یک نیست، و امر دوم این است که جلوی فقر را بگیرید نه اینکه به فقیر کمک کنید، آن می خواهد، می خواهد، آنکه اسلام آورده این است که جلوی بیکاری را می گیرد، جلوی فقر را می گیرد نه اینکه به فقیر کمک کند! ◾️آیت الله جوادی آملی حافظه الله◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم بخش المیزان رو حتما مطالعه بفرمایید در پناه حضرت حق ✋
▪️اولین کسی که در ایران زبان فرانسه یاد گرفت و به آن زبان صحبت میکرد و باصطلاح آن زمان شد. بود. او متولد ۱۱۶۴ خورشیدی بود. علت اینکه مسعود میرزا فرانسه را یاد گرفت این بود که نامه ای از طرف بناپارت امپراطور فرانسه به فتحعلیشاه میرسد و در آن زمان در ایران کسی نبود که نامه را برای شاه ترجمه کند. یکی از افراد ارامنه تهران داوطلب میشود که نامه مزبور را به بغداد برده تا اینکه آن را در آنجا ترجمه نمایند. نامه در بغداد ترجمه میشود و پس از ترجمه نامه را به تهران می اورد. این خبر به تبریز میرسد و حاج میرزا مسعود می رود در نزد میسیون (هیات) فرانسوی که در اورمیه بوده اند فرانسه را یاد گرفته به تبریز مراجعت میکند و همین موضوع یعنی دانستن زبان خارجی یکی از اسباب ترقی او میگردد. در زمان فتحعلی شاه، مستوفی عباس میرزا نایب‌السلطنه بود. او مسلط به زبان‌های فرانسوی و روسی بود و متن فرانسوی عهدنامهٔ ترکمانچای را به فارسی ترجمه کرد. پس از قتل گریبایدوف جزء هیاتی به همراه خسرو میرزا فرزند عباس میرزا به سن‌پترزبورگ رفت. میگویند در سفرنامه خسرو میرزا درباره ملاقات با هیات دولت ایرانی با نیکلای اول امپراطور روسیه نوشته شده ... امپراطور از میرزا مسعود سوال میکند که زبان فرانسه را در کجا یاد گرفته ای؟ عرض کرد در تبریز. از این جواب تعجب کرده و فرموده شما فرانسه را بهتر از من صحبت میکنید.... ◾️ : شرح حال رجال ایران - مهدی بامداد◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei