eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️دستورات آيت الحق مرحوم سیّد على قاضى طباطبائى در ماه‌هاى رجب و شعبان و رمضان - بخش اوّل◾️ ▪️۱- آگ
◾️دستورات آيت الحق مرحوم سید على قاضى طباطبائى در ماه‌هاى رجب و شعبان و رمضان - بخش دوّم◾️ ☑️و اما دستورالعمل این سه ماه: ▪️۱- بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را و نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید؛ و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت آنرا بجا بیاورید. چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافلۀ ظهر را که به او «صلوة أوّابین» می‌گویند، انجام بدهید. و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده و مراد از «صلوة وُسطی» همان نماز ظهر است. ▪️۲- و امّا در مورد نافلۀ شب بخصوص باید بدانید که انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چاره ای جز أتیان آن نیست! و تعجّب است از کسانی که قصد رسیدن به مرتبه‌ای از مراتب کمال را داشته ولی به قیام شب و انجام نوافل آن بی‌توجّه هستند! و ما هیچگاه ندیده و نشنیده‌ایم که احدی به یک مرحله و مرتبه‌ای از کمال راه یافته باشد مگر بواسطۀ برپاداری نماز شب!» ▪️۳- بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافله‌های شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع می‌نماید و برای او بسیار مفید است. تغنّی به قرآن، انسان را به خدا نزدیک می‌کند! بخلاف غنای محرم که آدمی را به لهو می‌کشاند. پس تا می‌توانید در شب‌ها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است. ▪️۴- بر شما باد اینکه به انجام دادن اوراد و اذکاری که هر یک از شما بعنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید! ▪️۵- بر شما باد به زیارت مشهد اعظم، که مراد همان حرم مطهر امیرالمؤمنین علی علیه السّلام و قبر نورانی آن بزرگوار است، و نیز سایر مشاهد مشرفۀ اهل البیت علیهم السّلام‌ و مساجد معظمه مانند مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و بطور کلی هر مسجدی از مساجد. زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا. ▪️۶- و هیچگاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدیقه صلَوات الله علیها را ترک ننمایید، زیرا این تسبیحات، یکی از انواع «ذکر کثیر» شمرده شده است. ▪️۷- یکی از وظائف مهم و لازم برای سالک إلی الله، دعا برای فرج حضرت حجّت صلوات الله علیه در قنوت «وتْر» است. بلکه باید در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود. ▪️۸- و یکی دیگر از وظایف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعۀ کبیره» در روز جمعه است. ▪️۹- لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد. ▪️۱۰- تا می‌توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید، چرا که به راستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از کریوه‌های نفس و تنگناها و عقبات آن عبور می‌دهند. ▪️۱۱- به زیارت اهل قبور ملتزم باشید ولی نه بصورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد) و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد. ▪️« ما را با دنیا چه کار؟! به راستی دنیا ما را فریب داده، به پستی و ذلّت کشانید، ما را از مقام عزت و رفعت پائین آورد، و دنیا پست‌تر از آن است که برای ما هدف قرار گیرد. پس آن را برای اهل دنیا واگذارید. پس به به! خوشا به حال آن مردانی که بدن‌های آنان در این عالم خاکی است ولی قلوب‌شان در عالم لاهوت، یعنی در عالم احدیت و واحدیّت و عزّ پروردگار در پرواز می‌باشد و این افراد، اگر چه از نظر تعداد بسیار کم هستند ولیکن از نظر قوّت و مدد و از جهت واقعیت و اصالت و حقیقت دارای اکثریت می‌باشند. من می‌گویم آنچه را که شما می‌شنوید و از ذات اقدس حضرت حق طلب مغفرت می‌نمایم.» (۱۳۵۷ ه.ق) ▪️این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است، و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام می‌دهند؛ البته این اعمال را در حد امکان ، هر کسی که نمی‌تواند هر روز را روزه بگیرد حتی الامکان ۵ روز از رجب و ۱۰ روز از شعبان را روزه بگیرد، خلاصه به حسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگیرد. ▪️و قرائت القرآن در شب علی حد قدرة. اگر می‌توانی نخواب و اگر کسی نمی‌تواند همه شب را نخوابد، صب باشد، صب یعنی جگر سوخته، بیدار خوابی کند، شب زود بخوابد و سعی کند بیدار خواب کند طوری که بدن استراحت خود را بگیرد. ▪️مرحوم قاضی اوّل شب می‌خوابیدند بعد نماز می‌خواندند و بعد می‌خوابیدند و باز نماز می‌خواندند، همینطور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمی‌خوابیدند، مرحوم آخوند ۳ ساعت به اذان صبح بیدار بودند، اگر نافلۀ شب را بجا نیاورید فایده ندارد و عرفان معنی ندارد. عرفان به عمل است نه به گفتن! @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین   ☑️قسمت ۵۴ ◾️این اشباح از مرتبه‌ی اعلای عرش در نفس حضرت آدم تمثل نوریه پ
  ☑️قسمت ۵۵ ◾️این قوت باطنی است که از آب حیات ولایت منشعب می‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام پیرامون واقعه‌ی خیبر می‌فرماید: «وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِیَّةٍ وَ لَا بِحَرَکَةٍ غَذَائِیَّةٍ لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیَّة»‌. می‌فرماید من در قلعه‌ی خیبر را به قوت جسدانی قلع نکردم بلکه اصلا دستم به آن نخورد و آن را حس نکردم. اگر باطن به ولایت تامه‌‌ی الهیه اتصال پیدا کند، قدرت تصرف در ماده‌ی اولیٰ نظام هستی پیدا می‌کند، نه در صورت عالم بلکه در ماده‌ی اولیٰ عالم! اینکه حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام به شیر نقاشی شده روی پرده بفرماید: «يَا أَسَدُ الله خُذْ عَدُوَّ اَلله»‌. آیا حضرت در این صورت نقاشی شده تصرف کرد یا در ماده‌ی اولیٰ این پرده؟ امام در قابلیت ابتدایی هر مخلوقی تصرف می‌کند که همان ماده اولیٰ است، او در اصل هر مخلوق تصرف می‌کند که می‌فرماید: «کُنْ فَیَکونُ»‌. این قوت، قوت ولایی است. قوت نوریه‌ی الهی است لذا امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید بدون این که دستم به چیزی بخورد، قلع باب خیبر کردم. ◾️در واقعه‌ی کربلا، حضرت زینب سلام الله علیها در حالی که صدای ایشان شبیه صدای پدرش بود سخن می‌گوید. آیا صدای ایشان صرفا شبیه صدای امیرالمؤمنین بود یا ایشان صوت مولا علی علیه السلام را در خود انشاء کرده بود؟ این انشاء صوت مولا در واقع به این معناست که حضرت زینب سلام الله علیها ولایت کلیه‌ی مولا علی علیه‌السلام را در حقیقت خودش پیاده کرد. این مطلب آنجایی نمود دارد که ایشان فرمود: «اسْکُتُوا! فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَکَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ»‌. همین که می‌فرماید ساکت باشید، همه‌ی عالم ساکت می‌شوند حتی زنگوله‌های شترها! او صاحب ولایت است... ◾️در جنگ تبوک وقتی کار بر مسلمانان دشوار شد جبرئیل به پیغمبر گفت که «نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب»‌. امیرالمؤمنین علیه السلام هم مَظهر عجائب و هم مُظهر عجائب است. از جمله‌ی این عجائب قرآن است؛ در سوره‌ی جن می‌فرماید «أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا» فردی از اجنه قرآن را استماع می‌کند و می‌گویند: ما قرآنی را شنیدیم که «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ»‌ و این قرآن چیز عجیبی بود. یکی از این عجائبی که امیرالمؤمنین هم مَظهر و هم مُظهر آن است قرآن است. جناب سلمان می‌فرماید که امیرالمؤمنین علیه‌السلام بالای درخت خرما بود و خرماها را می‌کند و بر سر من می‌زد. یکدفعه پایین آمد و فرمود پا جای پای من بگذار، آنگاه هفت قدم برداشت و در پی این قدم‌ها در صحنه‌ی جنگ تبوک حاضر شد، یک نعره‌ی علوی برآورد و کار تمام شد... همین کافی بود تا همه‌ی کفار بمیرند. منِ علی در آن مقام ولایت کلیه همان کسی هستم که از دهان این امیرالمؤمنین جزئی خارج شدم و عین رعد و برق غریدم و دشمنان را مضمحل کردم. ◾️حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام می‌فرماید پدر جان! من تشنه‌ی آن حقیقت امامت و ولایت هستم، از آن حقیقت ولایت کلیه بر مبنای استعداد و ظرفیتی که دارم بر من القا کن تا بر مطلق اعدا قوت بیابم لذا حضرت اباعبدالله علیه‌السلام می‌فرماید: «یا بُنَىَّ هاتِ لِسانَك»‌. جناب علامه‌ی شعرانی می‌فرماید که حضرت انگشتر خودش را در کام علی اکبر گذاشت. پس از آن حضرت علی اکبر بازگشت و جنگ نمایانی کرد. نوشته‌اند که ایشان ۲۵۰ نفر از اشقیاء را به درک واصل کرد. ایشان اگر اذن داشت بیش از این نیز می‌توانست عمل کند؛ اصلا نیازی به جنگ نبود... ایشان اگر اراده می‌کرد که مُوتُوا همگی در دم جان می‌دادند اما می‌خواهد حفظ ظاهر کند و بر مبنای عالم ظاهر عمل کند. این انگشتر و لسان چه خاصیتی دارد که حضرت علی اکبر به واسطه‌ی آن‌ها قوت پیدا می‌کند؟
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۴ ◾️«فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» (ت
  ☑️قسمت ۲۵ ◾️«فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ» (بقره/۵۴) یک تفسیر ظاهری این بود که قوم بنی اسرائیل در تاریکی یکدیگر را کشتند اما ما این آیه را در مراتب نفس ناطقه‌ی خودمان تأویل می‌کنیم. یک نکته‌ی لطیفی پیرامون کشتن نفس این است که قاتل و مقتول یکی هستند. در مخالفت با هوای نفس مخالِف و مخالَف یکی هستند. آن کسی که با او مخالفت می‌کنیم خارج از ما و در مقابل ما نیست. به همین خاطر جهاد با نفس، جهاد اکبر نامگذاری شده‌ است. چه کسی بر ما غلبه دارد و ما را از مسیر حق متعال دور می‌کند؟ خودمان. «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ». چه کسی قرار است با این دشمن‌ترین دشمن مبارزه کند؟ باز هم خودمان. چرا سخت است انسان با خودش مخالفت کند و نفسش را بکشد؟ ◾️«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ» (بقره/۷۰) بعد از تمام توضیحات در آیات پیشین باز هم می‌گویند این گاو برای مشتبه و مبهم شده‌ است؛ اینگونه است که جهاد با نفس سخت است، در این جهاد، امر مشتبه می‌شود. چرا؟ چون می‌پندارند که «انّ الله خلق آدم علی صورته». نوعا اگر غلبه‌ی نفس امّاره بر حالات و رفتار افراد را به آنها متذکر شوید، انکار می‌کنند. انسان تا به این مرتبه نرسد که نفس خودش را بقره ببیند، نمی‌تواند آن را بکشد. حالا چرا نفس خود را این‌گونه نمی‌بیند؟ چون که خود را خلیفة‌الله می‌داند در حالی که این‌گونه نیست. چون کسی که به مقام «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي » رسیده‌است، پیش از آن تسویه شده‌ است و به مقام استوا رسیده ‌است. در ابتدای امر نفس انسان، نفس نباتی است. با مرور زمان به نفس حیوانی مبدل می‌شود. روح شهوت و غضب بر انسان غالب است و هنوز روح الهی در او دمیده نشده ‌است. انسانی که به مقام «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي» می‌رسد که دیگر ذبح نفس و مخالفت با هوای نفس ندارد. نفس او نفس الله است. امیرالمؤمنین علیه السلام نفس‌الله است و دیگر با نفس خودش که نباید مبارزه کند. او محل مشیت‌الله است و موافق نفس خودش است. نظام هستی تکوینا به وفق نفس او پیاده‌ شده‌است. مخالفت نفس برای کسی است که بقره است و در مرحله‌ی حیوانیت متوقف شده‌است. ◾️به انسانی که با ذبح نفس خودش به کمال و فعلیت می‌رسد، روح‌الایمان می‌دهند. او مؤمن به ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام می‌شود. بالاتر از ایمان «وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» است. بالاتر از آن هم دیگر مقام حضرت ختمی مرتبت است که آن روح اعظم است و از همه‌ی ارواح بالاتر است. آن‌ها دیگر جهاد و مخالفت با نفس ندارند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‌اند: «عَلیکُم بالجهاد الأکبر». بر شما جهاد اکبر واجب است نه ما. نفس پیغمبر نفس الله است یعنی جان او آیینه‌ی تمام‌نمای حق متعال است... تمام کمالات و اسماء و صفات حسنی الهی در او مندرج است لذا فرموده‌است: «نحن واللّه الأسماء الحسنى». اگر هم در ادعیه می‌بینید که اهل‌بیت علیهم السلام گریه می‌کنند برای این است که برای آن‌ها توجه به این اسماءالله گناه است. اسم ‌الله هم برای او قید است و می‌خواهد تنها به خدا توجه کند. اما ما از آن‌جایی که مقید و محدود هستیم، باید با قیود خودمان مبارزه کنیم. تنها یک قید خوب است و آن قید الهی است که همان خدایی شدن است و در واقع بی‌قیدی است. یعنی من تابع خدا هستم و در قید دنیا نیستم.
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ◾️استغفار عامّه‌ی مردم برای گناه دوست است. گناه دوست گناه خود آدم است. استغفار خصّیصین استغفار از غیر خداست. غیر خدا را دیدن و از غیر خدا گفتن، پوشاندن خداست و ظلم است و باید از آن استغفار کرد تا غیر او را ندید و جز از او نگفت. ◾️معنای اَستَغفِرُ اللهَ‌ رَبّی ‌وَ اَتُوبُ ‌اِلَیهِ این است که خودت به خودت می‎گویی خلق را بیامرز و ببخش. بالاترها برای زیردستانشان باید استغفار کنند و الاّ کار خودشان گیر پیدا می‎کند. استغفار پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برای امّت و استغفار ملائکه برای مؤمنین مصداق همین حقیقت است. اگر می‎خواهی بخشیده شوی، خلق را ببخش. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀میلاد جوادالائمه، حضرت امام محمّد تقی علیه السّلام مبارک باد.🍀 ◾️سه خصلت که مؤمن به آن محتاج است در حدیثی از امام جواد علیه السّلام◾️ ☑️الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ ▪️اوّل: توفیق الهی بدون توفیق الهی هیچ کاری نمی‌شود... این همه گفتیم، لیک اندر بسیج بی عنایات خدا هیچیم هیچ بی عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق ▪️دوّم: موعظه‌گری از درون خویشتن داشته باشد... ▪️سوّم: اگر کسی خیرخواهانه به او تذکّری داد، پذیرای آن تذکّر، موعظه و نصیحت شود... ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امیرالمؤمنین علیه‌السلام میفرماید: رَوِّحُوا أَنْفُسَکُمْ بِبَدِیعِ الْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا تَکِلُّ کَمَا تَکِلُّ الْأَبْدَانُ. ◾️️در داستان نامه حضرت سلیمان به ملکه سبأ، نکته‌ای لطیف نهفته است... متن نامه ای که برید آن هدهد بود چنین است: قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِين ◾️ملکه سبا گفت: یک نوشته‌ی بسیار بزرگ بر من از جانب سلیمان القاء شده است،و آن بسم الله الرحمن الرحیم است واینکه بر ولی خدا برتری نجویید وتسلیم اوشوید. جناب بلقیس به نص قرآن اهل علم وبصیرت بود،"واوتینا العلم من قبلها". علو فرعونی دون مقام اولیاء است بلکه آنها به علو خدا بر دیگران علو دارند واین علو خداست. ◾️این بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ می‌خواهد مرتبه‌ی تکبر و برتری فرعونی را از من و شما بگیرد و برتریِ خدایی را بگذارد. لذا در عالَم همه علی هستند... به این مطلب دقت کنید که إسم عَليٌ مَکتوبٌ عَلی کُلِّ شَیء یعنی چه؟ خدا عُلُو دارد و علو بالذات برای حق متعال است و مخلوقات نیز علو دارند اما علو مخلوقات یا مکانی است یا مکانتی که بالعرض است. وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا • وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا (مریم/۵۶ و ۵۷). خدا حضرت ادریس را به مکانی علیّ [خورشید] رفعت داد یعنی خدا در اینجا خورشید را نیز دارای علو میداند. اینجا نیز نسیم دل‌انگیز و روح‌بخش توحیدی می‌وزد و حق متعال می‌گوید غیر علی در عالم نیست و هر عُلُوی هست از من است. تا در مرتبه‌ی فرعونیت هستی، این عُلُو پذیرفتنی نیست، بایستی مضمحل و مندک در من بشوی، حال که اینگونه شد دیگر "تو" نیستی لذا امام صادق علیه‌السلام به آن شخصی که به ایشان گفت شما تکبر دارید فرمودند این تکبر نیست بلکه کبریایی است. در این منظر اشمخ توحیدی هیچ عُلوی چه مکانی و چه مکانتی در عالم نیست مگر متعلق به حق و علو ذاتی است پس او علیّ بالذات است وغیری نیست. تا او علیّ باشد، هر عُلوی مال اوست. پس جناب سلیمان،ملکه سبا را متوجه بالعرض بودن قدرت اش کرد و القاء فرمود که حاکم علی الاطلاق خداست و توی بلقیس مظهر ومجلای این علو هستی؛ پادشاهان مظهر شاهی حق عارفان مرآت آگاهی حق ◾️اطرافیان جناب بلقیس گفتند که ما سرباز و خدم و حشم داریم اما امر امر توست و ما مطیع امر توییم؛ قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ (۳۳). جناب بلقیس در اینجا پاسخی می‌دهند که بی‌نهایت زیباست... قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ سوال اینجاست که چه شده که جناب بلقیس این سخن را می‌گوید؟! ایشان که بالاتر گفته بود بر من كِتَابٌ كَرِيمٌ القاء شده است، آن هم سنگین ترین ذکر عالَم وجود که إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ. حالا این کلام چیست که می‌گوید اگر پادشاهان بر قریه‌ای وارد شوند در آنجا فساد می‌کنند و عزیزان آنجا را خوار می‌کنند؟ و تاکید می کند که  وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ! حتما اینچنین می‌کنند! به ظاهر این کلام با کلام بالا مغایر است، اما اینطورنیست. ازبایزید بسطامی پرسیدند معرفت چیست؟ گفت: إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ... در قرآن، مدینه جایی است که  در آن ولی خدا حکومت کند و قریه جایی است که ولیِ خدا در آن نباشد. لذا بلقیس خود را بدون اتصال به ولایت دید وگفت اگر این پادشاهان، این سلیمان‌ها و این معارف حقه‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام بر قریه‌ای که همان جان ها و نفوس است وارد شوند، آنجا را تباه می‌کنند و چیزهایی از قبیل مقام، فرزند، شهرت، پول، شهوت و... را که او تا امروز آنها را عزیز می‌دانست خوار می‌کنند. ما عزیزان بسیاری داریم و از عزیز حقیقی هم غافلیم، او نیز طرید و فرید و شرید است. اگر آن عزیز حقیقی شما را مس کند، هرچه که در تمام وجود شما بود را فاسد می‌کند، یعنی فاسد را فاسد می‌کند که فسادِ فساد، عین اصلاح است و این کار را حتما می‌کند، حالا دیگر چیزهای جدید برای شما عزیز می‌شوند؛ دیگر امام حسین علیه‌السلام، معارف حقه و قرآن برای شما عزیز می‌شود. چنین جانی که دیوار خراب قریه وجودش به نور پادشاه کشور دل آباد شد مدنی میشود،انا مدینه العلم وعلی بابها. مدینه جایی است که علم جمی الهی در آن مندرج است و چنین شهری که بابش ولایت است بر هر قریه ای بتابد غیر را می سوزاند و اعزای او را که  اغیاراند در نظرش صغیر و ذلیل می کند و تنها خدا و ولی خدا را عزیز میدارد؛یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر..
🍀در آستانه میلاد فخر دو عالم آقای مظلوم، آقا امیرالمؤمنین ، اولین و آخرین در همه دوران حیات بشری ، وصی بالحق نبی، کفو زهرای اطهر، اول مظلوم، شاه نجف، قرار داریم ، پیشاپیش بر شما مبارک همراهان فهیم ، اسعدالله ایامکم ✋
☑️هو الطیف نقل می‌شود: علامه طباطبایی هنگامی‌که گل سرخ، می‌دید می‌نشست، می‌گریست و می‌فرمود: تو که چنین زیبا و لطیفی، خدای تو چیست؟! @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️اگر مَردِ کاری در دوست باز است ▪️وگر قصّه‌خوانی حکایت دراز است ◾️اگر مردِ راه و کاری «بِسمِ الله»، راه بیفت؛ در دوست باز است. اگر قصّه خوانی و به سخنرانی شنیدن و حرف زدن و حرف نوشتن معتاد شده‌ای و همه‌ی بندگی تو حرف شده است، حرف زياد است. به تعبیر قرآن: "وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلىٰ‏ حَرْفٍ‏" گروهی از مردم فقط با حرف خدا را بندگی می‌کنند؛ اهل عمل نیستند. ◾️اگر به‌راستی طالبی، راه بیفت! نمی‌شود فردی تشنه‌کام باشد، آب را ببیند و به‌سوی آب گام برندارد. اهل رجا و خوف، هر دو در این ماه راه می‌افتند. اهل رجا با امید و اهل خوف با هراس به‌سوی خدا روی می‌آورند و راه بندگی خدا را پیش‌ می‌گیرند. خدا می‌داند ثانیه‌های چقدر ارزشمند است! برای اهل طبیعت که با چشم حیوانی به عالم نگاه می‌کنند، ساعتهای روز، روزهای هفته و ماههای سال، یکی است؛ امّا کسانی که با چشم دل نگاه می‌کنند، می‌بینند عالم چه دگرگونیهایی دارد. ساعتهای فوق‌العاده‌ای در شبانه روز وجود دارد که در آنها فضای عالم، غیر فضای ساعات دیگر است. بین روزهای هفته، روزهای ویژه‌ای وجود دارد و بین ماههای سال هم، ماههای فوق‌العاده‌ای قرار دارد. ◾️ماه رجب یکی از ماههای فوق‌العاده عظیم و استثنایی است. فضای عالم برای پرواز به‌سوی عوالم بالا، پَرکشیدن به کوی دوست و دیدار محبوب اَزَلی، مستعدّ است. ◾️استاد مهدی طيّب_ جلسه ١٩ ارديبهشت ٩٢◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️از آیت الله ميرزا جواد آقا ملکی تبریزی سوال کردند: ▪️آقا! چطور می‌شود یک عدّه در ماه مبارک رمضان از این ماه خسته می‌شوند و منتظرند زود تمام شود، اما یک عدّه به آن عشق می‌‌ورزند؟ ▪️فرمودند: برای اینکه آن‌ها در ماه رَجَب المُرَجَّب از گناه پاک نشده‌اند. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امام جواد(علیه السلام): ▪️الثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعَالَى ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَال‏. اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانى است و نردبان رسيدن به هر بلندايى می باشد. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️توبه خاص در آستانۀ سلوک - بخش اوّل◾️ ▪️گرچه همان‌طور که گفته شد، همگان در همۀ مراحل نیازمند به توبه‌اند، امّا پس از یقظه و بیدارى، در آستانۀ سلوک، سالک براى ایجاد تحوّل عظیم و بنیادى در رویّه و روش زندگى خود، نیازمند به توبه‌اى خاص است. ☑️براى انجام این توبه، توصیه مى‌شود سالک به ترتیب زیر عمل کند: ▪️۱- دفترچه‌اى براى این کار تهیّه کند و هر چند صفحۀ آن را به یکى از اعضاى ظاهر و صفحاتى را هم به دل و فکر خود اختصاص دهد و در صفحۀ مربوط به هر عضو، گناهانى را که مى‌توان با آن عضو مرتکب شد، یادداشت کند. ▪️۲- چند روزى به گذشتۀ خود بیاندیشد و هر یک از گناهان فوق و دفعاتى که آنها را مرتکب شده است در صفحۀ مربوط به آن یادداشت کند و همانند بازجویى که پروندۀ مجرمیّت متّهمى را براى محاکمه و مجازات تشکیل داده است و تکمیل مى‌کند، به این نحو پروندۀ مجرمیّت خود را تشکیل دهد و تکمیل کند. ▪️۳- گناهانى را که جبران‌پذیر است، اعم از حقّ الله و حقّ النّاس، در حدّ توان جبران کند. قضا و کفّارۀ عبادات ترک شده و پرداخت حقوق شرعى عقب افتاده را در برنامۀ کار خود قرار دهد. همچنین حقوق مالى که دیگران بر گردن او دارند را بپردازد و آسیب و آزارى را که از او به دیگران رسیده است با عذرخواهى، و در صورت لزوم، با تن دادن به قصاص، جبران کند. ▪️۴- با مراجعه به آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السّلام، کیفرهاى کسانى را که چنان گناهانى مرتکب شده‌اند مطالعه و در مورد آنها تأمّل و تفکّر کند؛ اعم از بلایا و نکبات دنیوى، سختى جان دادن، عذاب عالم قبر و برزخ، فشارها و مشقّات عالم محشر، عذاب‌هاى دوزخ همچون سوختن در آتش، اسارت در غل و زنجیرهاى آتشین، حمله و آزار افعى‌هاى سهمگین، انباشتن شکم از زقّوم، حمیم و غسلین، شکنجه شدن توسّط ملائکۀ عذاب، همنشینى و هم‌مکانى با شیاطین و محرومیّت از نعمت‌هاى گوناگون بهشتى و از همجوارى با اولیاى الهى و ... ▪️۵- براى جلوگیرى از سوءاستفادۀ شیطان از هول و هراسى که پس از تأمّل در مورد عذاب‌هایى که او را تهدید مى‌کند، ایجاد شده است و براى اینکه در این فرصت، روح یأس و ناامیدى را در وى ندمد و او را از توبه منصرف نکند، در آیات و احادیث حاوى وعده‌هاى الهى در پذیرفتن توبۀ تائبان با هر میزان گناه که داشته باشند و نیز آیات و احادیث حاوى تحذیر خداوند از یأس و قنوط از رحمت الهى در عین داشتن بیشترین و بالاترین گناهان، تفکّر کند. ▪️۶- براى اینکه شیطان نتواند با القاء این مطلب که وعدۀ پذیرفته شدن توبه، ناظر به تائبانى است که توبه‌اى تمام‌ عیار مى‌کنند، نه کسانى چون او که توبه‌شان سطحى و ناقص است، او را مجدّداً ناامید و از توبه کردن منصرف کند؛ توجّه کند که توبۀ سطحى و ناقص از توبه نکردن بهتر است و چه‌ بسا همین توبۀ سطحى و ناقص که در توان اوست، خود سبب شود خداوند توفیق توبۀ عمیق و تمام‌عیار را نصیب او کند. بر این اساس، مصمّم شود به هر مرتبه‌اى از توبه که در توان اوست اقدام کند، گرچه در حدّ کمال توبه نباشد. ▪️۷- براى اینکه با القاء این مطلب که چگونه با این همه بى‌آبرویى که با ارتکاب گناهان براى خود فراهم آورده است شرم نمى‌کند به در خانه‌ى خدا رود و از او درخواست پذیرش توبه کند، شیطان نتواند او را از توبه کردن منصرف سازد، ضمن پذیرش اینکه به‌راستى با آن همه گناه در پیشگاه خداوند آبرویى برایش باقى نمانده است، توجّه کند که در درگاه الهى آبرومندانى چون انبیا و اولیا علیهم السّلام وجود دارند که اگر آنها را نزد خدا شفیع و واسطه قرار دهد و آنها از خدا درخواست کنند که توبه‌ى او را بپذیرد، محال است خداوند در به رویشان نگشاید و به آنها پاسخ منفى دهد؛ در پیروى از رهنمود قرآنى، از پیامبر اکرم و اهل‌بیت پاکش علیهم السّلام درخواست شفاعت کند و به مدد شفاعت ایشان عزم بر توبه نماید. ▪️۸- اکنون که بر وساوس شیطانى غالب و بر انجام توبه مصمّم شد، غسل توبه کند، وضو بگیرد و مقدارى پول به‌اندازۀ توان خود، هرچند اندک، براى صدقه کنار بگذارد. سپس در مکانى خلوت، برخى از دعاهایى را که از معصومین علیهم السّلام در مقام توبه رسیده است، با توجّه به معناى آنها، و اگر قادر به درک مفاهیم عربى دعاها نیست، ترجمۀ فارسى آنها را بخواند، تا حال روحى توبه در وى تقویت شود، و با رقّت قلبى که در او به‌وجود آمده است، اشک پشیمانى و ندامت از دیدگانش جارى شود. ادامه دارد .... ◾️کتاب شراب طهور تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei