eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️علامه طباطبایی ره: ▪️کردار باید با دل همسو باشد چگونه ممکن است جامعه ای به دستاویز این که دل انسان باید پاک باشد و ارزش برای عمل نیست، با هرج و مرج زندگی کند و به سعادت برسد؟ و چگونه ممکن است کردار و گفتار ناپاک، دلی پاک بپروراند یا از دل پاک کردار و گفتار ناپاک ترشح نماید؟ خدای تعالی در کتاب خود می فرماید: «پاکان از آنِ پاکان و ناپاکان از آنِ ناپاکانند. » و می فرماید: « زمین خوب نبات خود را خوب می رویاند و زمین بد جز محصول نا چیز نمی دهد. ✔️(سورهً بنی اسرائیل، آیات ۱۳ و ۱۴). @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شبِ ششم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۱/۲۹◾️ ☑️جلس
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت دوم ▪️کسی که به مقام امامت و ولایت که عهدُالله است، رسیده باشد می‌تواند در عالَم عنصری و نشئه طبیعت تصرف کند و صُوَر اشیاء را تبدّل بدهد و همچنین می‌تواند صوَر موجودات را در متن خارج انشاء کند بدون این که از مواد عالم طبیعت استفاده کند. ▪️هر صاحب شغلی مانند یک بنّا از مواد عنصری همین نشئه طبیعت مانند چوب و سنگ و گِل و آهن و دیگر مواد مختلف استفاده می‌‌کند و این همه مصنوعات را می‌‌سازد، ▪️امّا اگر انسان بر اساس تحقّقی که نسبت به اسماء الله پیدا کرده ، می‌‌تواند در عالَم ، صوَر اشیاء را انشاء کند، ستاره ها ، حیوانات ، معدنی ها ، گیاهان ... را انشاء کند بدون این که در مُنشآت خود از مواد عالم طبیعت استفاده نماید. البته مُنشآت ایشان بر اساس اراده ذاتی اوست که به اِذن الله محقق می‌‌شود. ▪️حتی چیزهایی که الان در عالم طبیعت تحقق دارند و صورتگری آنها در این عالم نیازمند به زمان و مکان است تا از قوّه به فعلیّت برسد ، اما امام می‌‌تواند به صورت دفعی آن را انشاء کند . مانند زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (علیه السلام) یا اگر درختی که برای رشد کردن نیاز به دهها سال فرصت دارد، نفس ناطقه انسانی می تواند بدون احتیاج به مکان و زمان تدریجی همین جوانه را به صورت یک درخت تنومند انشاء کند. ▪️در این صورت، این سوال مطرح می‌‌شود که آیا امام که صاحب ولایت الهیّه است از این قدرت ِ تصرف استفاده می‌‌کند؟ ▪️در مقام امامت آنچه مهم است توانمندیِ تصرف در عالم است. یعنی آن قوّه ای که بتواند قدرت انشائات در عالم داشته باشد، به تعبیر قرآن ، هر گاه اراده کند امر خود را ، به شئ تعلق بدهد. ▪️انّما اَمرهُ اِذا اَرادَ شیئاً اَن یَقول لَهُ کُن فَیَکون (یس-٨٢) ▪️بیَده مَلَکوتَ کُل شئ (یس-٨٣) ☑️مقام امامت ،مقام امر الهی است یعنی امام قدرت تصرف در عالم دارد . ▪️یکی از دلایلی که در زمان ادعای انبیاء در نبوت، مردم از آنها معجزه می‌خواستند همین امر است یعنی به نظر می رسد در اذهان عمومی این مسئله مُرتَکَز (ثابت، مستقر) بود ، هر کس مقام نبوت الهیه را پیدا می‌‌کند یا امامت را دارا می‌‌شود باید حتماً قدرت تصرف در نظام هستی را داشته باشد. ▪️در بین عموم مردم عدّه ای قابلیت داشتند با این معجزه ها هدایت می شدند و نفوسی هم بودند که بهانه می گرفتند ،اگر معحزه ای از نبی زمان خود می دیدند آن را به سِحر و جادو تعبیر می کردند. ▪️انسانهای کج فهمی که خطاب به جناب رسول الله(صلی الله علیه وآله) جسارت می کردند ودر وصف ایشان از الفاظ ناشایست مانند کذّاب (بسیار دروغگو ) مفتری (افتراء زننده) استفاده می‌‌کردند . ▪️مکاشِفات به علم تعلق نمی‌گیرد، بلکه به ملکات و صفاتِ شخص تعلق می‌گیرد ، در تمثّلی که جناب ابن عربی داشتند شیعیان را به صورت سگ مشاهده کردند این همان صفاتی هست که انسان کج فهمِ شیعه می‌‌تواند داشته باشد و به صورت حیوان دیده شود. ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش دوم قَالَ رَب أَنى يَكُونُ لى غُلَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنىَ الْكبَرُ
آیات41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش سوم ● استفهام يحيى نظير سؤال حضرت ابراهيم است نظير همان سؤالى كه ابراهيم بعد از بشارت فرشتگان به صاحب فرزند شدن نمود و پرسيد: چگونه مرا چنين بشارتى مى دهيد، با اينكه پيرى بر من مسلط شده است ؟ و قرآن كريم داستانش را چنين نقل مى كند: ((و نبئهم عن ضيف ابراهيم ، اذ دخلوا عليه ، فقالوا: سلاما، قال انا منكم وجلون ، قالوا لا توجل ، انا نبشرك بغلام عليم ، قال ابشرتمونى على ان مسنى الكبر، فبم تبشرون ؟ قالوا بشرناك بالحق ، فلا تكن من القانطين ، قال و من يقنط من رحمة ربه الا الضالون )). بطورى كه ملاحظه مى فرماييد در پاسخ ملائكه كه او را از نوميدى برحذر داشتند گفت : سؤال من از در نوميدى نبود، چگونه نوميد باشم ، با اينكه من از گمراهان نيستم ، و نوميدى كار گمراهان است ، بلكه از اين جهت است كه وقتى مولاى يك بنده به سوى بنده اش روى مى آورد، و قرب و انس و كرامت خود را اعلام مى دارد، اين اعلامش باعث انبساط و مسرت و ابتهاج بنده اش مى شود و همواره مى خواهد لطف مولاى خود را به خاطر و به زبان بياورد، گاهى به صورت تعجب ، و گاهى استعجاب و گاهى به صورتهاى ديگر. و در اينكه گفت : ((و قد بلغنى الكبر)) (پيرى مرا در ربوده ) و نگفت : ((من پير شده ام و ديگر شهوت جنسى ندارم )) ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 279 ادبى را رعايت كرده كه هركسى آنرا مى فهمد، و نيز در اينكه گفت : ((و امراتى عاقرا)) (و زنم در حالى كه نازا است ) و نگفت : ((و امراتى عاقر)) (و زنم نازا است )، اشاره كرده است به اينكه همسرم نيز مثل خودم پير است ، در حالى كه نازا هم بوده است . قَالَ كَذَلِك اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشاءُ فاعل فعل ((قال )) هر چند خداى سبحان است ، حال يا به مباشرت و يا به وسيله وساطت ملائكه ، آنهم يا از راه وحى و يا به وسيله همان ملائكه اى كه با او گفتگو مى كردند، الا اينكه از ظاهر عبارت بر مى آيد كه خود خداى تعالى نفرموده : ((خدا اين چنين هر كار بخواهد مى كند))، بلكه گوينده آن فرشته اى بوده و اگر بخودش نسبت داده از اين جهت است كه فرشته هم به امر او گفته است ، دليل بر اين كه گوينده فرشته اى بوده اين است كه در داستان مريم (عليها السلام ) وقتى مى گويد: ((من كه شوهر نرفته ام و هرگز زناكار نبوده ام )) پاسخ فرشته اى كه با او گفتگو مى كرده را اينطور حكايت مى كند: ((قال كذلك ، قال ربك هو على هين ، و قد خلقتك من قبل ، و لم تك شيئا)). و از اين آيه چنين برمى آيد كه اولا زكريا جمله مورد بحث را از همان ناحيه اى مى شنيده كه جملات قبل را استماع كرده و ثانيا كلمه ((كذلك )) خبر است براى مبتدائى كه حذف شده ، و تقدير كلام ((قال الامر كذلك )) بوده ، يعنى فرشته گفت مطلب همين طور است ، يعنى آن بشارتى كه به تو داديم واقع شدنى است . و اين اشاره است به اينكه فرزند دار شدن او از قضا و قدرهاى حتمى است كه هيچ شكى در وقوع آن نيست ، نظير همان پاسخى كه روح در مقابل مريم داد، و خداى تعالى آنرا چنين نقل كرده كه گفت : ((كذلك قال ربك هو على هين ))، تا آنجا كه گفت - ((و كان امرا مقضيا)) و ثالثا بر مى آيد كه جمله ((اللّه يفعل ما يشاء)) كه بدون واو عاطفه آمده ، كلام جداگانه اى است كه مضمون ((كذلك )) را تعليل مى كند، و مى رساند اينكه گفتيم : ((كذلك )) (مطلب همان است كه گفتيم ) براى اين بود كه خدا هر چه بخواهد مى كند. قَالَ رَب اجْعَل لى ءَايَةً قَالَ ءَايَتُك أَلا تُكلِّمَ النَّاس ثَلَثَةَ أَيَّامٍ إِلا رَمْزاً... در مجمع البيان مى گويد: كلمه ((رمز)) به معناى اشاره با دو لب است ، و گاهى در ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 280 اشاره به وسيله ابرو و چشم و دست هم استعمال مى شود ولى در اولى بيشتر بكار مى رود. و كلمه ((عشى )) به معناى طرف آخر روز است ، و گويا از عشوه گرفته شده كه به معناى غبار و تاريكى عارض بر چشم است و باعث مى شود آدمى نتواند اشيا را ببيند، و به اين مناسبت آن قسمت از زمان را هم كه بطرف تاريكى مى رود عشى ناميدند، و كلمه ((ابكار)) به معناى طرف ابتداى روز است ، و معناى اصلى و لغوى اين كلمه استعجال و شتاب زدگى بوده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️میلاد با سعادت عالم آل محمد، حضرت سلطان، امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بر تمامی شیعیان و محبان آل‌الله مبارک و فرخنده باد ▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلَی سِرِّ الإلهی و الرّائی لِلحقائق کَما هی، النُّورِ اللّاهُوتی، و الإنسانِ الجَبَروتی، و الأصلِ المَلَکوتی، و العالِمِ النّاسوتی، مِصداقِ العِلمِ المُطلَقِ، و الشّاهدِ الغَیبی المَحَقَّق، روحِ الأرواح، حیوة الأشباحِ، هِندِسَةِالمَوجودِ، التّیّارِ فی نَشأت الوُجودِ، کَهفِ النُّفوسِ القُدسیّةِ، غَوثِ الأقطاب الإنسیَّةِ، الحُجَّةِ القاطِعَة الرَّبانیَّة، مُحَقِّقِ الحَقائِقِ الإمکانِیَّة، أزَلِ الأبَدیّاتِ و أبَدِ الأزَلیّاتِ، الکَنزِ الغَیبی و الکتابِ اللّارَیبی، قُرآنِ المُجمَلاتِ الأحَدیّةِ، فُرقانِ المفصَّلاتِ الواحدیّةِ، أمِّ الوَری، بدرِ الدُّجی، علیِّ بن موسَی الرِّضا، علیه و علی آبائهِ الصَّلواةُ و السَّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
بسمه تعالی شانه ▪️یکی از القاب منور حضرت بدر الدجی امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، شمس الشموس است. امام به سبب مظهریت اسم جامع الله شمس همه‌ی شموس اسماء کلی و جزئی الهی است. اسم اعظم و جامع الله، اسمی است که ساری در همه‌ی اسماء الله به نحو سریان وحدت در کثرت است لذا جمله‌ی اسماء الله، مظاهر اسم اعظمند و موجودات و تعینات خلقی مظاهر اسماء الله هستند. ▪️هر اسمی از اسماء الهی شمسی است که به مظاهر خود نور حیات و وجود می‌دهد. هر مربوبی از شمس رب خود استضائه می‌کند اما شموس مختلفند؛ برخی به فرموده کریمه‌ی «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» (شمس، ۱) درخشندگی دارد و برخی خصوصیت تکویر دارد؛ «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تکویر، ۱). برخی از شموس «بَازِغَةً» (انعام، ۷۸) است و برخی «بِحُسْبَانٍ» (الرحمن، ۵). بعضی غروب دارد و قسمی دلیل است اما شمس الشموس، مقید به هیچ قیدی نیست. به سبب اطلاقش هم ضیاء دارد و همه‌ی شموس را به حیث شأن اعلایش روشن می‌کند یعنی به فیض اقدس و مقدس سبب ظهور می‌شود و هم به سبب اینکه در عالم ناسوت بشریت دارد و «يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ» (فرقان، ۷) است، غروب دارد. ▪️شمس الشموس تعدد بردار نیست؛ در هر دوره‌ای یک امام مقام شمس الشموسی را دارد چون اسم اعظم یک مظهر دارد و نمی‌تواند دو مظهر داشته باشد بلکه دیگران تحت احاطه‌ی حضرت شمس الشموس مظاهر اسماء کلی یا جزئی هستند. ▪️امام مظهر اسماء الله نیست بلکه اسماء الله مظهر امامند لذا تمام اولیائی که برخوردار از ولایت قمری یا شمسی هستند مظهر حضرت شمس الشموس‌اند و اگر این نور بالذات الهی بر آنها نتابد از خود درخششی ندارند. ▪️ولایت شمسیه‌ی مطلقه از آن حضرت امام رضا علیه السلام است که به او شموس ضیاء و نور دارند و به او دائبین و بحسبان و ساجدند. یعنی آن شمس مطلق است که در اشراق تنزلی‌اش در منزل و مرتبه‌ای نور و درخشندگی است و در منزلی دلیل است و در موطنی تکویر دارد و در چشمه‌ی گرم و گل آلود فرو می‌رود و غروب می‌کند. فافهم و تدبر... ◾️شنبه، ۱۱ ذی‌القعده ۱۴۴۳ تهران◾️
▪️از معروف کرخی (دربان علی بن موسی الرضا علیه السلام) نقل است که حضرت فرمودند: هرکس که وی را حاجتی است، هزار مرتبه بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم آمَنْتُ بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيمِ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَی الْحَيُ الْقَيُّومُ ▪️ (هزار و یک نکته، نکته ۵۰۶)▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شبِ هفتم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق برابر با ۱۴۰۰/۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت سوم ▪️مقام امامت عهد الله است . این موهبت الهی است و این مقام اِکتسابی نیست ، امامت را خداوند از آن سوی عالم هِبه می‌کند. یک امری است که بر اساس قابلیّت واستعداد در امام وجود دارد. ▪️در ابتدای عبارت آمد که : « قرآن صورت کتبی انسان کامل است یعنی صورت حقیقت محمدیه (صلی الله علیه واله و سلّم) است و هر کس به هر اندازه ، به این قرآن نزدیک شد، به همان اندازه به انسان کامل نزدیک می‌‌شود.» ▪️لذا حضرت ابراهیم(سلام الله) از خداوند درخواستِ هِبه یِ امامت، بر ای ذریّه اش می‌‌نماید و خداوند می‌‌فرماید این عهد امامت فقط به کسانی که قابلیّت حمل این امانت را دارند ، می‌رسد. ▪️بر هر مسلمانی واجب است در هر روز به عهد خودش توجه کند. هر کسی که در پیشگاه خاتم انبیاء(صلی الله علیه وآله) تسلیم شد و اسلام آورد. کافران ، مشرکان ، یهودیان در این عهد قرار ندارند. ▪️کسانی هستند که از عالم خبر ندارند لذا می‌‌گویند این همه مردم دنیا طور دیگری عمل می‌‌کنند شما از ما آداب دینداری می‌‌خواهید. در پاسخ این افراد باید گفت : این نظام هستی مخلوق حق است و همه آنچه که در اختیار مخلوقین، اَعم از حیوانات ، انسانها و کل نظام هستی قرار دارد، از رحمت رحمانیّه حق است. ▪️هرگز آفتاب در تابیدن تفاوتی بین کافر و مومن لحاظ نمی‌‌کند، به تعبیر امروزی اینها جزء حقوق شهروندی است حقوق عالم وندی است. هر کسی در این عالم خلق شد، می‌تواند از نعمتهای الهی بهرمند شود. ▪️امّا انسان مسلمان در مقابل فرستاده حق متعال، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تسلیم شد و به دنبال مقامات انسانی است. آن کسی که به دنبال مقامات انسانی نیست ، مانند حیوانی هست که مایحتاج زندگی خود را از عالم می گیرد ، خداوند هیچ کس را در این عالم بی بهره نمی‌‌گذارد. هرگز خدا موجودی را خلق نمی‌‌کند که او را محروم کند. به اندازه استعداد درونی هر فردی به او عطا می‌‌کند. ▪️یک مسلمان هرگز این اندازه زندگی حیوانی را نمی ‌‌خواهد. او دنبال مقامات انسانی است‌. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: در هر شب جمعه ،شانزده هزار عالم طی کردم. اگر این ارتقاء ِ وجودی نباشد، علم انسان ، تمام می‌‌شود. ▪️مسلمان با اَسماء خَمسه ی مطهّره متحوّل می‌شود. بعد از شهادت حاج قاسم این شهادات خمسه نصیب ایشان شد: ☘اشهد اَن لا اله الا الله ☘اشهد انَّ محمّد رسول الله(صلی الله علیه وآله) ☘اشهد انَّ امیرالمومنین علی ولی الله ▪️اشهد انَّ فاطمة عصمة الله الکبری ☘اشهد اَنَّ (م ح م د ) ابن العسکری امام ُ زماننا ▪️ما کار به علم کیمیا و سیمیا و.... نداریم ما هیچگاه وقت خود را صرف تصرف در عالم نمی‌‌کنیم .عالم به این عظمت است. یک انسان الهی همه این علوم را دارد اما هرگز استفاده نمی‌‌کند و هیچگاه وقت خود را برای تصرفات نمی‌‌گیرد. ▪️یک روحانی نمای کج فهم، عده ای را جمع کرد بر علیه جناب عین القضات همدانی(رضوان الله علیه) تحریک کرد که ایشان کافر و نجس هست و... ▪️عین القضات همدانی کسی هست که رساله ها و کتابهای سنگینی دارد ؛ که محی الدین بن عربی در فتوحات و در فصوص، و مرحوم صدرالمتألهین در اسفار عبارات آن را نقل می‌‌کنند. ▪️این بزرگان به راحتی به افراد باج نمی‌‌دهند که از هر کسی حرف نقل کنند. چقدر عین القضات مرد عظیمی هست که مرحوم ملاصدرا و شیخ اکبر حرفهایش را نقل میکنند؟! ▪️بهرحال یک فرد بظاهر آخوند مردم را تحریک کرد و به درِ خانه اش رفتند و او را در حصیری پیچیده و آتش زدند و جناب عین القضات در آتش سوخت. با اینکه می‌‌توانست کارهای بزرگی بکند اما دست به چیزی نزد و کاری نکرد. ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○نماز فوق‌العادۀ یک‌شنبۀ ماه ذی‌القعده○□ □هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□ □این نماز برای یک‌ش
□○نماز فوق‌العادۀ یک‌شنبۀ ماه ذی‌القعده○□ □هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□ □این نماز برای یک‌شنبۀ اوّل ماه ذی‌القعده وارد شده است؛ ولی قید خاصّی ندارد. خواندن آن در تمام یک‌شنبه‌های ماه ذی‌القعده و در طول سال توصیه می‌شود. □از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كه این نماز را بجا آورد، توبه‌اش مقبول و گناهانش آمرزيده شود، خصماء او در روز قيامت از او راضی شوند، با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود، قبرش گشاده و نورانی گردد، والدينش از او راضی گردند، مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد، توسعۀ رزق پيدا كند، ملك‌الموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود. □نحوۀ خواندن نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعده□ □ابتدا غسل مستحب توبه کند و سپس وضو بگيرد. □این نماز چهار رکعت است. در هر رکعت بخواند: ○سوره «حمد» ۱ مرتبه ○سوره «توحید» ۳ مرتبه ○سوره «فَلَق» ۱ مرتبه ○سوره «ناس» ۱ مرتبه □بلافاصله بعد از سلام نماز باید ۷۰ بار استغفار کند و بگوید: □«أسْتَغْفِرُاللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» □بعد از هفتاد بار استغفار، بگوید: □«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» : □«یا عَزِیزُ یا غَفّارُ! اِغْفِرْلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیِعِ الْمُؤْمِنینَ والمُؤْمِنَاتِ؛ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ» □ای خدای عزیز! ای خدایی که غفّار و بخشنده هستی! گناهان مرا و گناهان همۀ مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ که جز تو بخشندۀ گناهی وجود ندارد و جز تو کسی نیست که گناهان را ببخشد. : □نحوۀ خواندن این نماز به دو صورت نقل شده است□ □۱- یا دو نماز دو رکعتی که بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله انسان بلند می‌شود و نیّت دو رکعت بعد را می‌کند و در نتیجه جمعاً چهار رکعت می‌شود. □۲- یا اینکه این چهار رکعت به شکل پیوسته انجام می‌شود با نیّت یک نماز چهار رکعتی که در رکعت دوّم آن تشهّد و سلام نیست و فقط در پایان رکعت چهارم تشهّد می‌خواند و سلام می‌دهد. □خواندن این نماز به هر دو صورت توصیه شده است. با توجّه به اینکه وقت بسیار کمی می‌گیرد؛ چه خوب است انسان به هر دو صورت بخواند؛ که هر یک از این دو در روایت مقصود بوده است، به آن عمل شده باشد. □نمازهایی که در روایات گفته شده است بعد از سلام نماز فلان ذکر را بگویید، بهتر است بعد از سلام، ذکر مستحبّ دیگری نگویید. حتّی سه مرتبه الله اَکْبَر را که مستحب است بعد از سلام نماز گفته شود، احتیاطاً نگویید. بلافاصله بعد از اینکه سلام نماز را دادید تسبیح را بردارید و استغفار کنید. □این نماز آثار و برکات فوق‌العاده‌ای دارد؛ که قبلاً عرض کرده‌ام. وقتی به آن صحبت‌ها مراجعه کنید، رغبتتان برای از دست ندادن این نماز به مراتب بیشتر می‌شود. □استاد مهدی طیّب□ @mohamad_hosein_tabatabaei
(استاد علی صفایی حائری) ▪️ارزش به اندازه‌ی شهادت و حضور و بينشى است كه در تو شكل می‌گيرد و اين است كه بايد شهيد شد و جهاد كرد. نه آنكه جهاد كنى تا به شهادت برسى. ☑️ | ص ۲۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️هرچه او بخواهد خوب است. ▪️مشیت که همان ولایت باشد برای ما مقدرات را بریده است. او اساسا آنچه را که می خواست انجام داد. بی اختیار من و شما هم انجام داد، خوب کاری هم کرد. اگر هم جایی در دیدن اشتباه کردی سریع بگو: کرد، خوب کاری هم کرد. هرکاری که کرد، خوب کرد. چون او این کار ها را جلوتر کرده است. اگر الان هم دارد برای فردای من می برد، از آنجا که من نمی دانم چه چیز را می بُرد، باید بگویم که این کار را هم جلوتر کرده است. باید بگویم: کرد آنچه را که کرد و خوب کاری هم کرد! همه افعال و کردار و سرگذشتی را که برای خلقت در این عالم پیش آمد می کند، مشیت الهی بُریده است. آن چیزی را که زیباست، مخصوصا خود بُریده است. آن چیزی را هم که زشت به نظر می رسد، برای دفع چیزی آفریده است. نقص و اشتباهی در من بوده است، آن را می آفریند که آن نقص را از میان ببرد. همه اش زیبایی می شود! ◾️حاج محمد اسماعیل دولابی کتاب طوبای محبت، جلد سوم صفحه ۱۷۵، مجلس نهم◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ فقره شریف وَ مُنْتَهَی الْحِلْم◾️ِ ☑️قسمت ۵ ▪️حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم درباره معراج می‌فرمایند: دیدم خدا با صدای علی با من سخن می‌گوید... صورت علی را آنجا دیدم، خدا به من گفت فاطمه سلام الله علیها را به علی تزویج کن، خدا گفت علی را خلیفه خودت قرار بده، علی، علی، علی، گویا خدا جز علی اصلا کاری به چیز دیگری ندارد! گویا که نه، قطعا آنجا خدای تبارک و تعالی جز علی ندارد. هم در ذات خود علی را می‌بیند هم علی را دوست دارد و لاغیر. به تعبیر جناب مولوی، سید کونین در شب اسراء، در معراج انسانی خود، تنها علی علیه السلام را دید: «به علی جز علی نبود آنجا‌»... ▪️ایشان فرمود بر هیچ شیء گذر نکردم الا اینکه دیدم اسم مبارک علی علیه السلام بر روی آنها نوشته شده بود و در نهایت این جمله در تمام نظام هستی بسط داده شد که «إنَّ إسمَ عَلیٌّ مَکتُوبٌ عَلی کُلِّ شَیء»... . اسم علی علیه السلام بر همه‌ی اشیاء عالم نوشته شده است. آیا این سخن به این معنی است که بر روی همه‌ی اشیاء عالم حروف عین و لام و یاء به صورت ظاهری مکتوب شده است؟ خیر! این سخن، حکایت از حقیقت باطن تمام اشیاء عالم دارد که همان ولایت است. در واقع همه‌ی اشیاء عالم، از حجر و شجر تا شمای انسان که این مطلب را می‌خوانید علی هستید! اصلا همه‌ی عالم علی است... ▪️امام زمان را نیز باید اینگونه دید... پرسید آقا کجاست؟! گفت تو بگو کجا نیست؟! انسان باید در عقیده‌ی خود به امامت، به این مطلب اینگونه اعتراف داشته باشد. امام را باید اینگونه شناخت، امام را که نباید محدود به جهتی کرد! در حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام دیده‌ایم که افراد به هنگام خارج شدن از روضه منوره دست به سینه گذاشته و تحت هیچ شرایطی به ضریح پشت نمی‌کنند. این جماعت اکثراً امام خود را محدود به جهت کرده‌اند و می‌گویند امام رضا در این جهت است! نه، امام در همه‌ی جهات هست؛ «فریاد ‌که از شش جهتم راه ببستند»... هرجا برویم امام آنجا هست... امام در همه جا هست بلکه باید امام را کلاً از جهت خارج کنیم. وقتی به حج می‌رویم، برای نماز در هر صورت باید کعبه را در جهت خود قرار دهیم و نماز بخوانیم، تنها یک صورت است که دیگر نیازی به تعیین جهت نیست و آن هم این است که در درون کعبه باشیم؛ لذا اگر می‌خواهی امیرالمؤمنین علیه السلام و یا حضرت حجت ارواحنا فداه را در جهت نبینی، او را در دل خودت وارد کن. اگر بخواهی در بُعد زمان و مکان در پی حضرت حجت سلام الله علیه باشی، مثلا در جزیره‌‌ی خضراء، در مسجد جمکران و یا مسجد سهله به دنبال حضرت بگردی، امام زمان خودت را برده‌ای و در جهتی قرار داده‌ای؛ چنین امام زمانی آن امام زمان حقیقی نیست، اینگونه نمی‌توان به امام رسید و او را ملاقات نمود. چنین ملاقاتی به هیچ کار نمی‌آید و رشدی نیز از آن حاصل نخواهد شد...
▪️قَالَ عِمْرَانُ: الْعَيْنُ نُورٌ مُرَكَّبَةٌ أَمِ الرُّوحُ تُبْصِرُ الْأَشْيَاءَ مِنْ مَنْظَرِهَا قَالَ ع الْعَيْنٌ شَحْمَةٌ وَ هُوَ الْبَيَاضُ وَ السَّوَادُ وَ النَّظَرُ لِلرُّوحِ دَلِيلُهُ أَنَّكَ تَنْظُرُ فِيهِ فَتَرَى صُورَتَكَ فِي وَسَطِهِ وَ الْإِنْسَانُ لَا يَرَى صُورَتَهُ إِلَّا فِي مَاءٍ أَوْ مِرْآةٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ قَالَ صَبَّاحٌ فَإِذَا عَمِيَتِ الْعَيْنُ كَيْفَ صَارَتِ الرُّوحُ قَائِمَةً وَ النَّظَرُ ذَاهِبٌ قَالَ ع كَالشَّمْسِ طَالِعَةً يَغْشَاهَا الظَّلَامُ قَالَ أَيْنَ تَذْهَبُ الرُّوحُ قَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ الضَّوْءُ الطَّالِعُ مِنَ الْكُوَّةِ فِي الْبَيْتِ إِذَا سُدَّتِ الْكُوَّةُ قَالَ أَوْضِحْ لِي ذَلِكَ قَالَ ع الرُّوحُ‏ مَسْكَنُهَا فِي الدِّمَاغِ وَ شُعَاعُهَا مُنْبَثٌّ فِي الْجَسَدِ بِمَنْزِلَةِ الشَّمْسِ دَارَتُهَا فِي السَّمَاءِ وَ شُعَاعُهَا مُنْبَسِطٌ عَلَى‏ الْأَرْضِ فَإِذَا غَابَتِ الدَّائِرَةُ فَلَا شَمْسَ وَ إِذَا قُطِعَ الرَّأْسُ فَلَا رُوحَ... ▪️عمران [صابی] پرسید: آیا چشم نوری ترکیب یافته است یا روح اشیا را به‌واسطه آن می‌بیند؟ ▪️امام رضا (علیه السلام) فرمود: چشم جسمی سیاه و سفید، و پیه‌ای بیش نسیت. دلیلش آن است که اگر داخل آن نگاه کنی تصویر خودت را در آن می‌بینی. و انسان صورت خود را تنها در آب و آینه و چیزهای مانند آن می‌بیند. بلکه دیدن کار روح است. ▪️صباح پرسید: پس هنگامی‌که چشم نابینا می‌شود چگونه روح پابرجاست و دیدن ازمیان می‌رود؟ حضرت فرمود: دیدن همانند خورشیدی است که گاه مانعی از روشنایی آن جلوگیری می‌کند. ▪️صباح پرسید: روح کجا می‌رود؟ حضرت فرمود: هنگامی‌که نور از پنچره‌ای به خانه می‌تابد، اگر پنجره بسته شود نور کجا می‌رود؟ ▪️صباح گفت: شما برای من توضیح دهید. حضرت فرمود: قرارگاه روح، مغز است و پرتو آن در بدن جاری است. مانند خورشیدی که خانه‌اش در آسمان است و پرتو آن در زمین می‌گسترد... ◾️(ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبي‌طالب، ج‏۴، صص۳۵۳-۳۵۴)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️امتیاز نور و سایه و شبح امام زمان (علیه السلام)◾️ ▪️امتیاز نور و سایه و شبح امام زمان (علیه السلام) در کتاب «غیبت» از شیخ جلیل فضل بن شاذان به دو سند آمده است که عبداللّه بن عباس گفت: رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: «وقتی به معراج رفتم و آسمانها را سیر کردم به سدرة المنتهی رسیدم، از جانب خداوند ندا آمد که: «ای محمّد!» گفتم: «لبّیک؛ لبّیک ای پروردگار من!» خداوند عالم فرمود: «ما هیچ پیغمبری را بر اهل دنیا نفرستادیم تا روزهای زندگی و نعمت او پایان یابد مگر آنکه دعوت خود را به انجام برساند و برای هدایت مردم پس از خود وصیّ و جانشینی را قرار دهد تا از دین او نگهبانی کند و ما حضرت علی (علیه السلام) را جانشین تو و امام امّت تو قرار داده و پس از او حسن و حسین و علیّ بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمّد بن علی و علیّ بن محمّد و حسن بن علی و حجّة بن الحسن(علیه السلام) قرار دادیم؛ حال ای محمّد! سرت را بالا کن.» چون سرم را بالا کردم، نورهای علی و حسن و حسین و نُه تن از فرزندان حسین را دیدم و حجّت (حضرت مهدی(علیه السلام)) را در میان آنها دیدم که همچون ستاره ای می درخشید. ▪️خدای تعالی فرمود: «این ها، جانشین و حجّتهای من در روی زمین و نیز جانشین و اوصیایت بعد از تو هستند. خوشا به حال کسی که با آنها دوستی کند و وای بر کسی که با آنها دشمنی نماید.» شیخ جلیل، ابوالحسین بن محمّد بن احمد بن شاذان در کتاب «ایضاح دفاین النّواصب» و احمد بن محمّد بن عیاش در کتاب «مقتضب الاثر» از ابی سلیمان که چوپان پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) بود روایت کردند که رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود: «شبی که مرا بسوی آسمان بردند، خداوند جلّ جلاله فرمود: «من، تو و علی و فاطمه و حسن و حسین و اولاد او را از اصل نوری از نور خودم آفریدم. ای محمّد! آیا دوست داری که ایشان را ببینی؟» گفتم: «بلی! ای پروردگار من» خداوند فرمود: «به سمت راست عرش، نگاه کن.» چون نگاه کردم، علی و فاطمه و بقیّه تا حسن بن علی را دیدم که در میان مکانی از نور ایستاده بودند و نماز می خواندند و در میان آنها حضرت مهدی (علیه السلام) مانند کوکب درخشنده ای در حال درخشیدن بود.» ▪️پوشیده نماند که اختلاف مضمون روایاتی که در مورد معراج است بخاطر اختلاف مضمون خبر نیست بلکه به سبب متعدّد بودن روایت کنندگان است، بعضی از اخبار حفظ و بعضی فراموش شده اند و بعضی دیگر هم از بین رفته اند و این مضامین حمل بر تعداد معراج رفتن پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز هست که در همه آنها به امر ولایت تأکید شده است چنان که در کتاب «خصال» نوشته صدوق روایت شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را ۱۲۰ مرتبه به معراج بردند و در همه مراتب هم خدای تعالی ، پیامبر (صلی الله علیه واله) را به دوستی و ولایت علیّ بن ابیطالب (علیه السلام)سفارش می کرد و حتّی زیادتر از دیگر فرایض سفارش می فرمود. در کتاب «مقتضب» روایت دیگری از حضرت باقر(علیه السلام) در ذکر ائمّه (علیهم السلام) در شب معراج و دیدن انوار ایشان روایت شده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «علی و دیگر ائمّه تا حسن بن علی (علیه السلام) را دیدم و حضرت حجّة(علیه السلام) در میان آنها چون ستاره ای درخشان بود. گفتم: «ای پروردگار من! اینها کیستند؟» فرمود: «اینها ائمّه اند و این قائم است که در دنیا حلال مرا حلال می کند و حرام مرا حرام و از دشمنان من انتقام می گیرد. ای محمّد! او را دوست بدار و دوستدار کسی باش که او را دوست دارد.» ◾️عجائب دنیا بعد از ظهور امام زمان علیه السلام◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حاضر بودن جمعی از مردگان در رکاب امام زمان (علیه السلام)◾️ ▪️جمعی از مردگان در رکاب آن حضرت حاضر می شوند، چنانکه شیخ مفید در کتاب «ارشاد» فرموده است که: «بیست و هفت نفر از قوم موسی و هفت نفر اصحاب کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه و مقداد و مالک اشتر، از یاران آن جناب خواهند بود که در شهرهای مختلف حاکم می شوند.» و نیز در کتاب «ارشاد» از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «وقتی ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) نزدیک شود در جمادی الاخر و ده روز از رجب، بر مردم باران می بارد، بارانی که مردم مانند آن ندیده اند و خداوند بوسیله آن باران، گوشت مؤمنین را و بدنهایشان را در قبر می پروراند.» در کتاب «غیبت» شیخ فضل بن شاذان از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «در شب بیست و سوّم ماه رمضان به اسم حضرت قائم ندا کنند و در روز عاشورا قیام کند. و از آن ندا هیچ خفته ای نمی ماند مگر آنکه بیدار شود و برمی خیزد و می ایستد و ایستاده ای نمی ماند مگر آنکه بنشیند و نشسته ای نمی ماند مگر آنکه روی دو پای خود برخیزد. آن ندا، ندای جبرئیل است و به مؤمن در قبرش خواهند گفت که: صاحب تو ظهور کرد پس اگر می خواهی به او ملحق شو و اگر می خواهی بمانی، در جای خود بمان.» و نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود: «وقتی حضرت قائم ظهور کرد و وارد کوفه شد، خداوند از پشت کوفه یعنی وادی السّلام، هفتاد هزار صدّیق را مبعوث می کند که از اصحاب و یاران او می شوند.» در بحار از بهاء الدّین سیّد علیّ بن عبدالحمید از حضرت علی(علیه السلام) روایت کرده که: «خداوند اصحاب کهف و سگ ایشان را مبعوث خواهد کرد.» سیّد علیّ بن طاووس از حضرت صادق(علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: «هر کس خدا را چهل صبح به این عهد (دعای عهد) بخواند، از انصار حضرت قائم خواهد بود، پس اگر پیش از ظهور آن حضرت مُرد، خداوند او را بعد از ظهور از قبرش بیرون می آورد» و دعا معروف است و اوّل آن این است: «اللّهم ربّ النّور العظیم و ربّ الکرسی الرّفیع» ( - مفاتیح الجنان ) ◾️عجائب دنیا بعد از ظهور امام زمان علیه السلام◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دارابودن خانه ای به نام بیت الحمد◾️ ▪️چنانچه نعمان و مسعودی و دیگران از حضرت باقر(علیه السلام) روایت کرده اند که فرمود: «از برای حضرت حجّة (علیه السلام)، خانه ای می باشد که به آن بیت الحمد می گویند. در آن چراغی هست که از روزی که متولّد شده روشن است تا روزی که خروج کند و با شمشیر هم خاموش نمی شود.» ◾️عجائب دنیا بعد از ظهور امام زمان علیه السلام◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️شرافت نَسَب امام زمان (علیه السلام)◾️ ▪️شریف بودن نَسَب امام زمان (علیه السلام) است. زیرا حضرت مهدی (علیه السلام) شرافت نَسَب همه آباء طاهرین خود را دارا است و نسبش از طرف مادر به قیصر روم و به جانب شمعون صفاء، جانشین حضرت عیسی(علیه السلام) می رسد. پس در این سلسله بسیاری از انبیاء و اوصیاء داخل می شوند که نسب همه آنها به شمعون می رسد. ◾️عجائب دنیا بعد از ظهور امام زمان علیه السلام◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️خوب است انسان جای پا و نشانی نداشته باشد و در خدا گم شود. کار خوبمان را فراموش کنیم، کار بدمان را هم زود استغفار کنیم و فراموش کنیم تا بی‌‎نشان شویم. ▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش سوم ● استفهام يحيى نظير سؤال حضرت ابراهيم است نظير همان سؤال
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش چهارم ● در خواست نشانه و علامت كردن زكريا براى چه بوده است ؟ در اين آيه شريفه نشانه صاحب فرزند شدن زكريا سخن نگفتن وى معرفى شده ، همچنان كه در داستان مريم نيز نظير آن ، نشانه و علامت شده بود و به مريم دستور دادند كه اگر از مردم كسى را ديدى بگو من براى خداوند، روزه زبان گرفته ام و اين بخاطر شباهتى است كه بين آن جناب يعنى يحيى و عيسى (عليهما السلام ) بوده است . در آيه مورد بحث ، حضرت زكريا (عليه السلام ) از خداى تعالى در خواست علامتى كرده ، چون كلمه ((آيه )) به معناى علامتى است كه بر چيزى دلالت كند، و در اينكه آيا منظورش اين بوده كه بفهمد نداى يا زكريا ((انا نبشرك بغلام ...)) از ناحيه خداى تعالى بوده و يا اينكه از ناحيه شيطان بوده ، خلاصه صدائى كه شنيده صداى فرشته بوده يا شيطان و يا منظور اين بوده كه هر وقت همسرش حامله شد او از سخن گفتن عاجز شود، بين مفسرين اختلاف است . وجه دوم تا حدى از سياق آيات و جريان داستان بعيد بنظر مى رسد، و ليكن علت اينكه مفسرين جرأت نكرده اند وجه اول را اختيار كنند، يعنى بگويند منظورش از آن درخواست اين بوده كه بفهمد خطاب نامبرده از ناحيه خدا بوده يا از ناحيه شيطان ، اين بوده كه فكر كرده اند شأن انبيا عالى تر از آن است كه شيطان در صدد گمراه كردنشان برآيد و آن حضرات بخاطر عصمتى كه دارند صداى فرشته را از صدا و وسوسه شيطان تشخيص مى دهند و ممكن نيست شيطان با فهم آنان بازى كند، و در نتيجه طريق فهم بر آنان مشتبه گردد. و اين گفتار هر چند حق است ، و ليكن بايد دانست كه اگر انبيا (عليهم السلام ) حق و باطل را تشخيص مى دهند و شناختى دارند، شناختشان از ناحيه خدا است نه از ناحيه خودشان ، و به استقلال ذاتشان ، و وقتى اين طور شد چرا جايز نباشد كه زكريا همين شناخت را از خدا بخواهد، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 281 و بخواهد كه نشانه اى برايش قرار دهد و چه محذورى در آن هست ، بله اگر دعايش مستجاب نشده بود و خدا نشانه اى براى استجابت دعايش ‍ قرار نداده بود اشكال بالا بجا و وارد بود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شبِ هفتم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق برابر با ۱۴۰۰/۱/۳۰◾️ ☑️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت چهارم ▪️امام حسین علیه السلام در لحظه ای که به گلوی حضرت علی اصغر، کودک شیرخوار، توسط حرمله ملعون تیر خورد "وَ دَبَحَهُ مِنَ الاُذُنِ اِلَیَ الاُذُن" و کودک ذبح شد، امام کودک را روی دست گرفت و بسوی آسمان بلند کرد و فرمود: خدایا تو می‌بینی. ▪️ملائکه خدمت آقا آمدند عرض کردند که ما جدّ شما را در جنگها کمک کردیم و دشمن را مُنهَزِم (منکوب، مغلوب) کردیم اجازه بدهید یاریتان کنیم. ▪️ملایکه مؤدّب هستند و اجازه می‌گیرند چون میدانند ایشان صاحب عهدُالله و ولایت الهیه است. ملائکه این ولایت الهیه را ندارند و باید از امام اجازه بگیرند. امام فرمود نخیر، مگر شما آیاتی از قرآن را ندیدید؟ ☑️"اشاره به آیه ۷۸ مبارکه سوره نساء : أَينَما تَكونوا يُدرِككُمُ المَوتُ وَلَو كُنتُم في بُروجٍ مُشَيَّدَةٍ ▪️افواجی از جن به محضر آقا آمدند؛ "اَتَتهُ اَفواجي مِنَ الجّن" و گفتند: ما طائفه ی جن، از شیعیان پدر شما امیرالمومنین هستیم. اجازه بفرمایید ما دشمنان شما را دنبال می‌کنیم. "وَاَنتَ بِمَکانِک" شما در همین مکان (مکه یا مدینه) بمانید ما کار را تمام می‌کنیم. ▪️آقا فرمودند: منطور شما این است که می‌‌خواهید تصّرف کنید؟ اگر بنا بر تصرف باشد، "نَحنُ اَقدَر مِنکُم" ما از شما قدرتمندتر هستیم. اما نمی‌‌خواهیم تصرف کنیم. خداوند ما را برای تصرفات نفرستاد، ما دلسوز مردم هستیم و می‌خواهیم آنان را هدایت کنیم ولو اینکه خطر پیش بیاید. ▪️این ادب، ادب قرآنی و ادبِ هابیلی است. در قران آمد که حضرت هابیل به برادرش قابیل می‌‌گوید: ... لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقتُلَني ما أَنا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيكَ لِأَقتُلَكَ(مائده - ۲۸) اگر تو "لِتَقتُلني ما انا بِباسِطَ کَفّیه" هرگز به سوی تو دست درازی نمی‌‌‌کنم و او( قابیل) هم برادرش (هابیل ) را کشت. ▪️اگر تو دست دراز می‌کنی که مرا بکشی، من هرگز دستم را به سوی تو دراز نمی‌‌کنم! (چون) من در پیشگاه الهی هستم و هرچه خدا بخواهد(می‌پذیرم) ▪️البته نمی‌‌گوید که من خودم را تحویل تو می‌‌دهم و در اختیار تو می‌‌گذارم که مرا بکشی، بلکه وقتی تو دست دراز می‌کنی که مرا بکشی، من بسوی تو دست دراز نمی‌‌کنم. این ادب هابیل است. ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یا
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت پنجم ▪️خداوند آیت الله رفیعی قزوینی رضوان الله تعالی علیه را رحمت کند. علامه حسن زاده "حفظه الله تعالی" می‌‌فرمودند: در سر درس دیدم هر موقع اسم آقای رفیعی قزوینی را می‌‌آورم یک طلبه ای گریه می‌‌کند. یکی از دوستان هم مباحثه ی او ، از ایشان پرسید، چرا سر کلاس جناب علامه ، گریه می‌کنی؟ ▪️او گفت هر زمان ایشان اسم آقای رفیعی را می‌آورد من گریه ام می‌‌گیرد. چون وقتی کودک بودم در قزوین، آقای رفیعی قزوینی یک مقطعی آنجا بودند، آخوند نماها ، پدر و مادرهای ما را علیه آقای قزوینی تحریک می‌کردند و آنها هم ما را تحریک می‌‌کردند که هر زمان آقای رفیعی می‌‌‌خواستند به مسجد جامع بروند و نماز جماعت اقامه کنند، ما کودکان جمع می‌‌شدیم و به ایشان بد و بیراه و ناسزا می‌‌گفتیم. ▪️الان که در کلاس درس علامه اسم ایشان را می‌آورند ،من به یاد آن صحنه ها می‌‌افتم و اینکه ما در محضر چه کسی بودیم و خبر نداشتیم!! ▪️حضرت استاد فرمودند: وقتی که به قزوین تشریف بردند، آنجا این ماجرا را به ایشان گفتند.‌ ▪️باز در تاریخ دارد که در قزوین، عده ای مردم را تحریک کردند و آنها با سنگ رفتند به خانه یکی از علمای قزوین "یک عارف قزوینی" و در را شکستند و به حیاط منزل او رسیدند که وارد خانه اش بشوند تا همان بلایی را که سرِ عین القضات همدانی آوردند، سر ایشان هم بیاورند. ▪️اما وقتی مردم وارد حیاط منزل شدند، آن آقا در ایوان منزل نشسته بود و جمعیت ،خانه را سنگ باران می‌‌کردند.. خطاب به جمعیت گفت بالای آن درخت نگاه کنید، گنجشکی بالای درخت نشسته بود، ایشان کاری کرد که سر پرنده از بدن جدا شد و بر زمین افتاد! بعد به جمعیت گفت اگر جلوتر بیایید، برای همه شما همین اتفاق میفتد!! مردم هم برگشتند. ▪️حضرت علامه حسن زاده حفظه الله فرمودند: خیلی دلم برای آن گنجشک سوخت! چرا سر آن گنجشک را بریدی تا به مردم بگویی من یک چنین قدرتی دارم؟ فرض می‌‌خواستی سر مردم را ببری، به گنجشک بیچاره چه کار داشتی؟ نظام هستی این قدر حساس است ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت ششم ▪️کسی که در مسیر امامت هست باید طوری باشد که کوچکترین ظلم در حق هیچکس انجام ندهد. کسی که ظلم کند نمی‌‌تواند در مسیر امامت قرار بگیرد‌. ▪️عین القضات همدانی دست به هیچ چیز نزد و هیچ کاری نکرد‌. (گفت) اینها جاهل هستند، نمی‌‌فهمند و یک نفر دیگر این بیچاره ها را تحریک کرد و اینها از باب اینکه "تکلیف شرعی ادا کنند!" ابن کار را می‌‌کنند. ▪️امام خیلی باید صابر باشد. برای امام و مقام امامت که عهدالله است، خداوند عالَم را برای او کوره ای قرار می‌‌دهد؛ "خلق را با تو همی بدخو کنم تا تو را با خویشتن یک رو کنم (مثنوی مولوی دفتر پنجم) ▪️امام زین العابدین در اول دعای ابوحمزه ثمالی می‌‌فرماید: الهی! لاتُعَدّبني بعقوبتک مرا با عقوبت خود مرا ادب نکن وَلا تَمکُربي في حیلَتِک نسبت به من مکر نفرما چون سنگین است. ▪️امامت عهدالله است و در عهدالله امام به مقام ولایت در تصرّف می‌‌رسد، اما هرگز دست تصرف دراز نمی‌‌کند. و چقدر حرف می‌‌خواهد .... (تا حقیقت این بحث روشن شود) ▪️قرآن هم عهدُالله است. این عهدالله هم یک نحوه برای انسان ولایت الهیه می‌‌آورد هرچه به قرآن نزدیک تر شویم، "به همان نسبت" ولیُ الله می‌‌شویم و ولایت پیدا می‌‌کنیم. انسان قاری قرآن ولایت پیدا می‌‌کند، اما ولایت او به چه اندازه است؟ ▪️ذیل حدیث امیرالمومنین خطاب به فرزندش محمد حنفیه آمده است: اَنّ درجات الجَنّة علی عدد آیات القرآن و اذا کانَ یَومَ القیامَة یُقالُ لقاری القرآنِ اِقراء وَارقَ ( انسان و قرآن، علامه حسن زاده آملی، به نقل از من لایحضره الفقیه) ▪️ولایتی را که قرآن برای قاری می‌‌آورد هرگز در یک رتبه خاص متوقف نمی‌‌‌شود. ولایت قرآن، به جهت عدم توقف در درجات آیات قرآن است و هیچگاه متوقف نمی‌‌شود. ▪️فلا یَکونوا فِي الجَنّةِ بعد النبیین و الصدیقین اَرفَعُ درجةِِ مِنهُم در بهشت بعد از رتبه انبیاء و صدیقینِ الهی، کسی درجه ای بالاتر از قاری قرآن ندارد! ▪️معلوم است این برای ما که غیر از ائمه هستیم، می‌‌باشد. وگرنه ائمه که قاریِ حقیقی قرآن هستند و در رتبه ی امامت، اَرفعِ از انبیاء هستند. یا به تعبیری، مراد از صدیقین همین ائمه دوازده گانه شیعه به تبعِ جناب رسول الله هستند. ▪️پس بعد از انبیاء و ائمه در بهشت کسی مقامی رفیع تر و بالاتر از قاری قرآن ندارد و آنگاه به ولایت راه پیدا می‌‌کند. البته اگر به تعبیر حضرت علامه حسن زاده در هر روزی، ولو به مقدار پنجاه آیه در این عهدُالله نگاه کند. ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش چهارم ● در خواست نشانه و علامت كردن زكريا براى چه بوده است ؟
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش پنجم ● تصرف شيطان در نفوس انبياء (ع ) محال است علاوه بر اينكه خصوصيت خود آيت و نشانه - كه سخن نگفتن در مدت سه روز باشد - مويد و بلكه دليل بر همين وجه است ، براى اينكه هر چند براى شيطان امكان اين معنا هست كه در جسم انبيا تصرف نموده ، و يا عمل آنان را از رسيدن به نتيجه كه همان ترويج دين است باز بدارد، و نگذارد مردم به ايشان روى آورند، و در نتيجه نيروى دشمنان دين ضعيف گردد. و آيات زير هم نمونه اى از اين تصرفات را ذكر نموده ، درباره تصرف شيطان در جسم ايوب (عليه السلام ) مى فرمايد: ((و اذكر عبدنا ايوب ، اذ نادى ربه انى مسنى الشيطان بنصب و عذاب )). و درباره جلوگيريش از ترويج دين مى فرمايد: ((و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى الا اذا تمنى القى الشيطان فى امنيته ، فينسخ اللّه ما يلقى الشيطان ثم يحكم اللّه آياته )) يعنى قبل از تو هيچ رسول و نبيى نفرستاديم مگر آنكه هر وقت قرائت كرد، شيطان در قرائت وى دسيسه كرد، در نتيجه خداى تعالى آنچه را شيطان القا كرده بود نسخ نموده ، آنگاه آيات خود را تحكيم مى بخشيد. و درباره تصرف شيطان در حافظه انبيا، از همسفر موسى حكايت نموده كه گفت : ((فانى نسيت الحوت ، و ما انسانيه الا الشيطان )). ليكن اين دست اندازى هاى شيطان و امثال آن بجز آزار دادن انبيا اثرى ديگر ندارد، و اما دست اندازيش در نفوس انبيا محال است چون انبيا از چنين خطرها معصوم و مصونند كه بيانش در سابق در بحثى كه راجع به عصمت انييا كرديم گذشت . حال ببينيم معناى آيتى كه خداى تعالى آن را نشانه صاحب فرزند شدن زكريا قرار داده چيست ؟. از ظاهر آيه : ((آيتك الا تكلم الناس ثلثه ايام الا رمزا، و اذكر ربك كثيرا و سبح بالعشى و الابكار)) برمى آيد كه آن جناب در آن سه روز قادر به سخن گفتن با كسى نبوده و زبانش از هر سخنى غير از ذكر خدا و تسبيح او بسته بوده است ، و اين تصرفى خاص و آيتى ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 282 است كه بر جان پيامبر و زبان او واقع مى شود و شيطان قادر بر چنين تصرفى در نفوس انبيا نيست ، چون گفتيم انبيا از چنين دستبرد شيطانى مصونند، پس اين ، جز از ناحيه خداى رحمان نمى تواند باشد و آيه شريفه بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد با وجه اول بهتر مى سازد و تناسبى با وجه دوم ندارد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei