کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - بخش پنجم ▪️حاجی سپس به قربانگاه میآید برای قربانی. این قربانی برای رهایی از حیو
☑️باطن مناسک حج - بخش ششم
▪️همانطور که گفتم، ماجرای حج، تکرار تاریخ حضرت ابراهیم علیه السّلام است؛ و این قربانی هم، در واقع تجدید خاطرۀ ماجرای ذبح اسماعیل علیه السّلام است. قرآن این واقعه را زیبا بیان کرده است. این ماجرا در سورۀ صافّات، از آیۀ صد و یکم شروع میشود:
✔️فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ
▪️ما حضرت ابراهیم علیه السّلام را به یک پسر سرشار از حلم و بردباری بشارت دادیم، که او حضرت اسماعیل علیه السّلام است.
✔️فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى
▪️هنگامی که این فرزند، این پسر بزرگ شد و دیگر به گونهای بود که میتوانست همپای پدر، تلاش و سعی کند، حضرت ابراهیم به پسرش اسماعیل فرمود: ای پسرکم! من در عالم رؤيا میبینم که دارم تو را ذبح میکنم؛ تو را سر میبرم. نظر تو چیست؟ اینکه قرآن به أَرَى تَعبیر کرده، نشان میدهد که این رویا، مکرّر اتّفاق افتاده بوده است. نگفت رَاَيْتُ: دیدم؛ فرمود: أَرَى: میبینم.
✔️قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ
▪️حضرت اسماعیل به پدر عرض کرد: ای پدر! آنچه مأموریت یافتهای، عملی کن؛ انشاءالله مرا از صابران خواهی یافت. این روح تسلیم ابراهیم و اسماعیل علیهما السّلام، عجیب است؛ که در ادامه به آن اشاره میکنیم
▪️حضرت ابراهیم، دست حضرت اسماعیل را گرفت و به سرزمین منا آورد. بنا به آنچه در تواریخ نقل شده، حضرت اسماعیل خواهشهایی هم از پدر کرد. یکی از خواهشهایش این بود که چون ممکن است موقعی که مرا سر میبُری، من به طور طبیعی دست و پا بزنم و این دست و پا زدن من، عاطفۀ پدری تو را جریحه دار کند و اَجرِ ما کم شود، دست و پای مرا محکم ببند تا نتوانم دست و پا بزنم.
▪️شما میدانید؛ حتّی در ذبح گوسفند هم میگویند سر گوسفند را که بریدید، دست و پایش را رها کنید و بگذارید دست و پا بزند. اسماعیل گفت: دست و پای من را ببند تا من دست و پا نزنم؛ نکند با این دست و پا زدن، عاطفۀ پدریت تحریک شود.
▪️خواهش دوّم او هم این بود که ای پدر! موقعی که میخواهی سر مرا ببری، اگر چشمهایت به چشمهای من بیفتد، ممکن است باز عاطفهات تحریک شود و اَجر ما کم شود. موقع سر بریدن، پیشانی من را روی خاک بگذار؛ صورتم روی خاک باشد و در حالی که صورتم را نمیبینی، کارد را روی گلوی من بگذار و سر من را ببر.
▪️سوّمین خواستهاش هم آنگونه که در قصص انبیاء نقل شده است، این بود که اگر مادر من، هاجر از شنیدن خبر ذبح من بیقراری و بیتابی کرد، او را تحمّل کن؛ با او مدارا کن و از او گله نکن.
▪️قرآن میفرماید: فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ: هنگامی که این پدر و پسر، هر دو تسلیم حضرت حقّ شدند و ارادۀ حضرت حقّ را پذیرفتند و پدر، پسر را به گونهای به زمین خواباند که جبین و پیشانی او بر خاک بود؛ یعنی برای بریدن سر فرزند آماده شد،
✔️وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا
▪️به ابراهیم ندا دادیم که ای ابراهیم! تو رؤیایی که دیده بودی را به درستی عملی کردی. قصد ما در واقع کشته شدن اسماعیل نبود؛ قصد ما، قطع تعلّق و دلبستگی تو از اسماعیل بود. تو این دلبستگی را باید قطع میکردی؛ و کردی.
▪️حاشیۀ این ماجرا در داستانها هست؛ که کارد را کِشید و نبرید. چندین بار کاردش را تیز کرد و نبرید. با ناراحتی کارد را به سنگی زد؛ سنگ از وسط شکافت و حضرت ابراهیم متعجّب شد. میگویند کارد به زبان آمد و گفت: خلیل من را امر به بریدن میکند و ربّ جلیل مرا امر به نبریدن میکند. علی ایُ حال، قرآن میفرماید: ندا دادیم ای ابراهیم! تو رؤیای خودت را به صداقت، به درستی و به حقیقت عملی کردی
✔️إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
▪️ما محسنان را اینگونه پاداش میدهیم؛ یعنی اگر کسی میخواهد به مرتبۀ احسان برسد، باید قطع تعلّق کند.
▪️مرتبۀ احسان را میدانید چه مرتبهای است. ظاهراً از پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است که مقام احسان این است که حالتی داشته باشی که گویا خدا را میبینی؛ و اگر هنوز به آنجا نرسیدهای که خدا را ببینی، لااقل حالی داشته باشی که احساس کنی خدا دارد تو را میبیند؛ یعنی خودت را در محضر و منظر الهی ببینی.
▪️مقام احسان، چنین مقامی است؛ مقامی است که انسان به شهود الهی نائل میشود. فرمود: ما این گونه به محسنان
پاداش میدهیم. پس راه رسیدن به مرتبۀ احسان، قطع تعلّق است؛ این است که انسان اسماعیل خودش را به قربانگاه ببرد. حال، اسماعیلِ هر کس، چیزی است؛ یعنی آن چیزی که بیشترین تعلّق و دلبستگی به آن وجود دارد.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
❞ عینصاد(استاد علی صفائی حائری)
▪️حج و رمضان، ميعادگاههايى هستند كه انسان بهره هاى بيشترى مىتواند از آنها بگيرد.
▪️انسان بايد به حج فكر كند و بفهمد كه چيست؟
انسان در حج بايد اسماعيل هايش را ذبح كند، نه اينكه برود تا اسماعيلى بياورد. بايد مثل ابراهيم حج كرد كه اسماعيلش را مىكشد و قربانى مىكند، نه مثل من كه مىروم پانصد اسماعيل در جعبه و صندوق خودم میگذارم و مىآورم.در اين گونه حج است كه انسان در هر گامش، انبيايى را به ياد مىآورد كه در اين سرزمين گام برداشتهاند.
#بهار_رویش
#جمله_کوتاه
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️مراقبات روز عرفه◾️
✔️۱- روزه (برای کسی که برای خواندن دعا و مناجات ضعف پیدا نکند)
✔️۲- غسل قبل از ظهر
✔️۳- زيارت حضرت سيدالشّهداء عليه السّلام كه برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد و بلكه افضل از اين است.
✔️۴- پس از آنکه نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نيكو بجا آورد،
▪️دو ركعت نماز، زیر آسمان، بخواند:
▪️در ركعت اوّل سورۀ حمد و سورۀ توحيد
▪️در ركعت دوّم سورۀ حمد و سورۀ كافرون.
و بعد از نماز گناهان خود را یک به یک مرور و به زبان اعتراف و استغفار کند.
▪️پس از آن چهار ركعت نماز بجا آورد:
▪️در هر ركعت پس از سورۀ حمد، پنجاه مرتبه سورۀ توحيد.
که همان نماز حضرت اميرالمؤمنين علی عليه السّلام است.
✔️۵- خواندن تسبیحات، تهلیلات و تکبیرات زیر:
▪️سبْحَانَ الَّذِی فِي السَّمَاءِ عَرْشُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِي الْأَرْضِ حُكْمُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضَاؤُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبِيلُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی النَّارِ سُلْطَانُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِي الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقِيَامَةِ عَدْلُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ، سُبْحَانَ الَّذِی بَسَطَ الْأَرْضَ، سُبْحَانَ الَّذِی لا مَلْجَأَ وَ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَيْهِ.
▪️سبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُللهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ (صد مرتبه)
▪️سورۀ توحید، آیت الکرسی، صلوات بر محمّد و آل محمّد (هر کدام صد مرتبه)
▪️لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِی وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِی وَ هُوَ حَیٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ (ده مرتبه)
▪️أسْتَغْفِرُ اللهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ (ده مرتبه)
اذکار زیر هرکدام ده مرتبه:
▪️يا اللّهُ
▪️يا رَحْمَنُ
▪️يا رَحِيمُ
▪️يا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ
▪️يا حَيُّ يَا قَيُّومُ
▪️يا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ
▪️يا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ
▪️آمِينَ
سپس بگوید:
▪️اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ يَا مَنْ هُوَ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى يَا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
و حاجت خود را بخواهد كه به خواست خدا، برآورده خواهد شد.
✔️۶- خواندن صلواتى كه از امام صادق علیه السّلام روايت شده است:
▪️اللَّهُمَّ يَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى وَ يَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی الْأَوَّلِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِي الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِي الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَ .... (به مفاتیحالجنان مراجعه فرمایید)
✔️۷- خواندن دعای امِّ داود
✔️۸- خواندن تسبیحی که در مفاتیح الجنان آمده است:
▪️سبْحَانَ اللهِ قَبْلَ كُلِّ أَحَدٍ وَ سُبْحَانَ اللهِ بَعْدَ كُلِّ أَحَدٍ وَ سُبْحَانَ اللهِ مَعَ كُلِّ أَحَدٍ وَ ... (به مفاتیحالجنان مراجعه فرمایید)
✔️۹- خواندن دعای:
▪️اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَيَّاَ.... (به مفاتیحالجنان مراجعه فرمایید)
✔️۱۰- خواندن دعای امام حسین علیه السّلام در روز عرفه
✔️۱۱- خواندن دعای امام سجّاد علیه السّلام در روز عرفه
✔️۱۲- خواندن زیارت سوّم جامعه
✔️۱۳- در آخر روز عرفه بخواند:
▪️يا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبی لا تَضُرُّكَ، وَاِنَّ مَغْفِرَتَكَ لي لا تَنْقُصُكَ، فَاَعْطِنی ما لا يَنْقُصُكَ، وَاغْفِرْلی ما لايَضُرُّكَ
▪️پروردگارا، همانا گناهان من زيانى به تو نزند و محققاً آمرزش تو بر من نقصانى به تو نرساند، پس عطا كن به من آنچه را نقصانت نرساند و بيامرز برايم آنچه را زيانت نزند.
و همچنین بخواند:
▪️اللَّـهُمَّ لا تَحْرِمْنی خَيْرَ ما عِنْدَكَ لِشَرِّ ما عِنْدی، فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنی بِتَعَبی وَنَصَبی، فَلاتَحْرِمْنی اَجْرَ الْمُصابِ عَلی مُصيبَتِهِ.
▪️خدايا محرومم مكن از آن خيرى كه نزد توست، بخاطر آن شرّى كه پيش من است، پس اگر تو به رنج و خستگیام رحم نمیكنى، پس محرومم مدار از پاداش مصيبت ديدهاى بر مصيبتش.
✔️۱۴- خواندن دعای عشرات نزدیک غروب آفتاب
▪️در صدر همۀ دعاها، دعای فرج مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه که اگر اجابت شود، سایر دعاها هم داخل آن دعا اجابت میشود، انشاءالله.
#مراقبات_ماه_ذیالحجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️فوقالعادگیِ زمان در روز عرفه◾️
▪️زمان و مکان میتواند تأثیر تشدید کننده در آثار طاعات و عبادات برای انسان داشته باشد.
▪️در روایات برای شب و روز جمعه آثار فوقالعادهای قائل هستند. یا در ساعات شبانه روز؛ ثلث آخر شب یا بینالطلوعین یا هنگام اذان، آثار ویژهای دارد، تأکید بر نماز اوّل وقت هم به همین علّت است.
▪️مکان هم میتواند چنین نقشی داشته باشد، مثل عبادتگاهها و زیارتگاهها. لذا فضیلت نمازی که در مسجد خوانده شود بسیار بیشتر از نمازی است که در منزل خوانده شود.
▪️طاعات و عبادات در معابد، زیارتگاهها و مرقد اولیای خدا تأثیر فوقالعاده پیدا میکند و آثار و برکات آن تشدید میشود.
▪️در ادعیه داریم: يَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ يَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ. هم شهرالحرام یا ماه مورد حرمت الهی که ذیالحجّه است و هم بلدالحرام که شهر مورد حرمت الهی و مکّه است آثار تشدید کننده در طاعات و عبادات دارند.
▪️چنین زمانها و مکانهایی به دو دسته تقسیم میشوند:
✔️۱) زمانها و مکانهایی که تکویناً و از آغاز، چنین آثاری داشتهاند، یعنی از ابتدا دارای چنین انرژی و بار معنوی بودهاند، مانند کعبه و یا ماه ذیالحجّه
✔️۲) زمانها و مکانهایی که به سبب یک حادثه یا پدیدۀ خاص از یک زمانی به بعد چنین آثاری پیدا کردهاند. مانند روز مبعث رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم که روز فوقالعادهای است و آثار و برکات عجیبی هم دارد، اما این روز از روز بعثت دارای چنین انرژی عظیم معنوی شده است. یا مرقد پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلّم که از روز دفن ایشان دارای چنین انرژیِ فوقالعادۀ معنوی شد.
▪️از برجستهترینِ این زمانها و مکانها روز عرفه و صحرای عرفات است.
▪️عرفه روزی است که در تمام سال برای دعا و مناجات، فوقالعادگی خاصّی دارد.
▪️کسانی که اهل دیدِ باطنی هستند میبینند که روز عرفه، بخصوص از ظهر به بعد، فضای عالم چگونه است و چه فوقالعادگی خاصّی دارد و چه حیف است که انسان به کاری جز دعا و مناجات مشغول باشد .......
#مراقبات_ماه_ذیالحجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️ *قسم های قرآن به ولایت است*
🍀والطور
و کتاب مسطور
والذاریات ذروا
والنجم اذا هوی
ن و القلم و مایسطرون
والفجر و لیال عشر
والشفع و الوتر
و اللیل اذا یسر
🍀قسم به چیزی یاد میشود که نزد قسم خورنده مهمترین و ارزشمندترین و عزیزترین کس یا شیء باشد.
ذات اقدس اله در قرآن فقط به جان جانان ، نفس نفیس محمدی و ولایت تامه ی علوی مهدوی قسم خورده است.
نفس و جان و حیات پیامبر علی است، لذا قسم به علی است و تمام قسم های خدا بدین خاندان نبوت ختمی می باشد.
🍀حضرت علی علیه السلام میفرماید: من در قرآن سیصد اسم دارم که خداوند آنها را به صراحت نیاورده است. و اگر آنها را به صراحت می آورد هنگامی که پیامبر و امیرالمومنین و اهل بیتش فضل خدا را می گفتند مردم به فضل خدای تبارک و تعالی ایمان نمی آوردند.
(مدینه المعاجز.ج۱. ص۵۱۹)
🍀جایی که ذات احدی به جان علی قسم می خورد، لاجرم حضرت رسول نیز باید از خدای خود تبعیت کند. لذا فرمود" *الهی ترا قسم به جان علی* ، علی را بیامرز."
#علی_نقطه_آغاز_وجود_ص۸۳
#نکته_سی_و_ششم
#ح_م
#غدیر_سند_ولایت_علی
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - بخش ششم ▪️همانطور که گفتم، ماجرای حج، تکرار تاریخ حضرت ابراهیم علیه السّلام است؛
☑️باطن مناسک حج - بخش هفتم
▪️بعد فرمود:
✔️إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ
این ماجرای ذبح اسماعیل، آزمایش و ابتلای بسیار آشکار و بزرگی بود.
✔️وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
▪️و ما ذبح بزرگی را به جای اسماعیل فدا دادیم؛ که حضرت ابراهیم، آن را به جای اسماعیل قربانی کرد.
▪️صورت ظاهرش این است که جبرئیل، گوسفندی را برای ابراهیم از بهشت آورد و حضرت ابراهیم آن گوسفند را به جای حضرت اسماعیل قربانی کرد و سر بُرید.
✔️وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
▪️و ما این ماجرای ایثار حضرت ابراهیم و نام نیک او در وادی توحید و تسلیم حضرت حق را برای آیندگان باقی گذاشتیم. سَلام عَلی اِبراهيم: سلام بر ابراهیم باد.
✔️كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ
ما این گونه به محسنان جزا می دهیم.
✔️إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
او از عباد مؤمن ما بود.
▪️اینکه حاجی در سرزمین منا، بعد از رمی جمرۀ عقبه، قربانی میکند، تکرار این حادثهای است که قرآن به آن اشاره کرده؛ یعنی باید تعلّق را قطع کنی؛ آخرین پیوندهایی که با غیرخدا در وجودت هست، آنها را هم ببُری و قربانی کنی.
▪️اشارهای هم به تعبیر "ذبح عظیم" بکنم؛ چون قرآن در بیان این ماجرا فرمود
✔️وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
▪️ما قربانی شدن اسماعیل را با یک ذبح عظیم، جایگزین کردیم. بعضی از بزرگان اهل معرفت، اینجا دقّتی به خرج داده اند و گفتهاند این گوسفند، نمیتواند مصداق ذبح عظیم باشد. خدای عظیم، خدای بزرگ به هر چیزی عظیم نمیگوید؛ مثلاً میگوید: رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ؛ عرش خودش را عظیم میداند.
▪️یا خودش را عظیم اطلاق میکند؛ به یک گوسفند، ولو گوسفند بهشتی هم باشد، نمیگوید ذبح عظیم. اینکه قربانی شدن اسماعیل را با یک ذبح عظیم جایگزین کردیم، نباید مقصود گوسفند باشد. و از همین جا به واقعۀ کربلا منتقل شدهاند؛ که خدای متعال به جای قربانی شدن اسماعیل، قربانی شدن فرزند اسماعیل، اباعبدالله الحسین علیه السّلام را مقدّر کرد.
▪️ذبح عظیم، حضرت اباعبدالله علیه السّلام است؛ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ.
▪️حافظ هم خطاب به حضرت ابراهیم زیبا میگوید:
▪️مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
▪️چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
▪️پیر مغان در شعر حافظ، امیرالمؤمنین علی علیه السّلام است. ای شیخ الانبیاء! ای پیامبر پیر و کهنسال! تو وعده کردی اسماعیلت را در راه خدا ذبح کنی؛ ولی امیرالمؤمنین علیه السّلام حسینش را به قتلگاه و به قربانگاه فرستاد.
▪️به هرحال، جلوههای ماجرای قربانی حاجی، معلوم است؛ یعنی حاجی وقتی به قربانگاه میرود، دارد میرود که همۀ تعلّقاتش را قطع کند؛ همۀ تعلّقات. به هرچه دلبستگی دارد، آن دلبستگی را قطع کند. چون این دلبستگی حجاب اوست و تا وقتی این حجاب باقی است، او واصل به مقصود نمیشود؛ نمیتواند به کعبۀ مقصود راه پیدا کند.
▪️نظام عالم هستی مبتنی بر تکامل است؛ و تکامل و کمال هر موجود، در فانی شدن و قربان شدن اوست در برابر مافوق خودش. این قانون خلقت و هستی است؛ این قانون آفرینش است. در این عالم، همۀ موجودات، دارند رو به کمال میروند و کمال هر موجود، در فانی شدن در برابر برتر از خودش است.
▪️ببینید! خاک که جماد است، خاک بودن خودش را رها میکند و در وجود گیاه، فانی میشود و به کمال میرسد؛ حیات پیدا میکند. خودش را قربانی کرد؛ شخصیّت خاک بودن خودش را از دست داد و جزء پیکرۀ گیاه شد. این گیاه قربانی میشود؛ میشود غذای یک گوسفند، غذای یک حیوان. حیوان آن را میخورد و جزء وجودش میشود. ببینید! تکامل پیدا کرد. شخصیّت گیاهی خودش را قربانی کرد و کمال پیدا کرد؛ حالا شد یک حیوان. آن حیوان را، آن گوسفند را هم ذبح میکنند؛ میشود غذای من و شما؛ آن را میخوریم و جزء وجود انسان میشود. ببینید! شخصیّت حیوانی خودش را قربان کرد؛ فانی شد؛ شد انسان؛ شد همین بدنی که با آن نماز میخوانید؛ با آن عبادت میکنید؛ با آن عمل صالح انجام میدهید. این همان رسیدن به کمال از راه قربان شدن است.
▪️ببینید! در برابر موجود بالاتر از خود، فانی شد و به کمال رسید. قانون تکامل در عالم، این است. هیچ موجودی به کمال نمیرسد مگر اینکه قربان موجود برتر از خودش شود؛ فدای موجود برتر از خودش شود.
☑️حال، اگر انسان بخواهد به کمال برسد، چه؟ ... در
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - بخش هفتم ▪️بعد فرمود: ✔️إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ این ماجرای ذبح
☑️باطن مناسک حج - بخش هشتم
▪️حال، اگر انسان بخواهد به کمال برسد، چه؟
▪️کمال خاک، در قربانی کردن خودش در برابر گیاه بود. کمال گیاه، در قربانی کردن خودش در برابر حیوان بود. کمال حیوان، در قربانی کردن خودش در برابر انسان بود. کمال انسان در چیست؟
▪️کمال انسان در این است که در برابر ولیّ خدا قربانی شود؛ در برابر حجّت خدا قربانی شود. اصحاب اباعبدالله الحسین علیه السّلام را نگاه کنید! هر موجودی در راه موجود بزرگتر قربانی شود، میشود جزء وجود او؛ لذا در واقعۀ کربلا، هفتاد و دو تن و یک تن نداریم؛ هفتاد و سه نفر نداریم؛ در واقعۀ کربلا یک نفر بیشتر نداریم و او اباعبدالله الحسین علیه السّلام است. همه فانی در او هستند؛ همه فانی در اباعبدالله علیه السّلام هستند؛ و به کمال خودشان رسیدهاند. چه کمالی بالاتر از اینکه انسان، در حجّت خدا فانی شود؛ قربان حجّت خدا شود؛ قربانی ولیّ خدا شود؟!
▪️حال، کمال ولیّ خدا در چیست؟ در این است که قربان خود خدا شود؛ لذا اباعبدالله علیه السّلام هم قربان خود خدا شد..
▪️صحنۀ عاشورا، جلوۀ یک قربانگاه بزرگ است؛ برای اینکه از آن درس تکامل را یاد بگیریم؛ ببینیم چگونه میشود برای بالا رفتن، از تعلّقات بُرید؛ همه چیز را، همۀ تعلّقات را قطع کرد. اصحاب اباعبدالله علیه السّلام، در راه امام حسین از زن، از بچه، از سلامتی، از خانه، از راحت، از عنوان، از شهرت، از مقام، و بالاخره از جانشان گذشتند؛ و امام حسین علیه السّلام در راه خدا از همه چیزش گذشت.
▪️اگر در ماجرای حضرت ابراهیم، ذبح حضرت اسماعیل را داریم، در ماجرای اباعبدالله علیه السّلام، به میدان فرستادن علی اکبرِ امام حسین علیهما السّلام را داریم.
▪️دیدید چگونه حضرت، علی اکبر را به میدان فرستاد! حالا بوی محرّم هم میآید. اولین قربانیهای کربلا، یکی دو روز پیش به شهادت رسیدند: مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، پیش قراولان سپاه شهادت و قربانی اباعبدالله علیه السّلام.
▪️لذا شما دیدید؛ هر یک از اصحاب و حتّی اهل بیت علیهم السّلام که آمدند خدمت اباعبدالله برای اینکه اذنِ میدان رفتن بگیرند، حضرت آنها را کمی معطّل کردند؛ نگهشان داشتند؛ با هرکدام به صورتی صحبت کردند؛ هر کس را خواستند به گونهای معاف کنند؛ لااقل کمی معطّلش کردند که دیرتر برود.
▪️به حر که خواست بلافاصله برود، فرمودند: نه! تو مهمان مایی. از اسبت پیاده شو؛ بیا کمی پیش ما بنشین. از همان حر شروع کردند. یک یک اصحاب، هرکدام که خواستند بروند، کمی معطّلشان کردند؛ کمی نگهشان داشتند. حتّی وقتی آن غلام سیاه آمد و خواست اجازه بگیرد که به میدان برود، حضرت فرمودند: تو یک عمر به خانوادۀ ما خدمت کردهای. بنا نیست که جانت را هم بدهی؛ برو؛ من تو را در راه خدا آزاد کردم؛ کسی هم کاری به کار تو ندارد. آن غلام گریست؛ خیلی گریه کرد. گفت: یا اباعبدالله! میدانم؛ من مثل اصحاب شما نیستم؛ پوستم سیاه است؛ بدنم بدبوست ... به هرحال، هر کدام را به گونهای کمی معطّل میکردند؛ نگاهشان میداشتند. قاسم بن الحسن آمد، به یک صورت؛ برادر کوچک قاسم آمد، به یک صورت دیگر. هرکدام را به نحوی معطّل کردند.
▪️امّا علی اکبر که به قلب اباعبدالله وصل بود، وقتی علی اکبر خدمت پدر آمد تا اذن میدان رفتن بگیرد، حضرت یک لحظه هم تأمّل نکردند؛ بلافاصله حضرت فرمودند: برو؛ مأذونی. فقط وقتی میرفت، فرمودند: کمی آهسته برو.
▪️نمیدانم چرا امروز از اینجاها سر درآوردیم! به هرحال، وادی کمال، وادی قربان شدن است؛ و هر که طالب سیر و سلوک به سوی کمال است، باید خودش را برای قربان شدن آماده کند؛ چون این راه، راهی است که با کَرب و بلا توأم است. گفت:
▪️نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست
▪️عاشقی شیوۀ رندان بلاکش در
▪️کسی میتواند به قرب دوست برسد که قربانی دوست شود. راه دیگری وجود ندارد. تنها راه، همین است. و عجیب اینجاست که در این عالم، همه دارند خودشان را قربانی میکنند. شما یک نفر را پیدا کنید که قربان نشود؛ منتها مشکل این است که چیزی که خودشان را قربانی آن میکنند، غالباً ارزش آن را ندارد.
▪️خدای متعال در حدیث قدسی فرمود: خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی: ای بشر! همه چیز را برای تو آفریدم؛ همه چیز باید قربانی تو شود؛ تو باید قربانی من شوی. تو را برای خودم آفریدم.
▪️همۀ خلق دارند خودشان را قربانی میکنند؛ یکی خودش را در راه پول قربانی میکند، یکی در راه مقام، یکی در راه شهرت، یکی در راه شهوت. کیست که خودش را قربانی نکند؟ همه دارند در راه محبوبشان جان میدهند. انشاءالله انسان به معرفت برسد؛ به شعور برسد و از وادی معرفت و شعور، به سرزمین عشق و منا سر در بیاورد، تا بفهمد چه چیزی ارزش دارد که انسان خودش را قربانی آن کند.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️بعضى از بزرگان به سبب نبودن بخش ذيل اين دعا [عرفه] (از «إِلهِى أَنَا الْفَقِيرُ فِى فَقْرِى...» تا «أَلْحَمْدُللَّهِ وَحْدَهُ») در بعضى از كتب سيّد (رحمه الله) و ديگران، گمان كردهاند اين بخش اضافاتى است كه بعضى از اهل كمال به دعا ملحق فرمودهاند.
▪️ولى اين گمان غير قابل قبول است؛ زيرا تحقيق در مضامين بيانات معصومين عليهم السّلام) و ادعيه ايشان، خلاف آنرا ثابت مىكند.
▪️چنانكه مضمون كلام استاد ما علامه طباطبايى (ره) كه به كتاب و سنّت آشنايى تمام و در فلسفه و عرفان علمى و عملى در منزلت والايى قرار داشت، در اين باره اين بود كه: «دعاهايى كه از معصومين (عليهم السّلام) باشد، بدون سند فرياد مىزنند كه ما از حنجرهاى بيرون آمدهايم كه هيچ فيلسوف و عارفى را قدرت بر اين گونه سخن گفتن (آن هم از مرحله شهود نه استدلال) نيست.»
▪️به خصوص راجع به ذيل دعاى عرفه سيّدالشهدا (عليه السّلام) مىفرمود: «آنقدر اين ذيل پر محتوى مىباشد، كه از پُر محتوايى مىخواهد منفجر شود.»
▪️شايسته است آنانكه اهل تحقيق در دعاهاى معصومين (عليهم السّلام) مىباشند، توجه كنند جملههاى اين بخش در بيانات دعاهاى ديگر معصومين (عليهم السّلام) نيز وجود دارد و اين، خود شاهدى بر صحّت انتساب اين بخش توسط صاحب اقبال الاعمال به سيّدالشهدا (عليه السّلام) مىباشد.
#آیةالله_سعادتپرور
(کتاب نور هدایت)
#دعای_عرفه
#بخش_پایانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
▪️بعضى از بزرگان به سبب نبودن بخش ذيل اين دعا [عرفه] (از «إِلهِى أَنَا الْفَقِيرُ فِى فَقْرِى...» تا
▪️مرحوم مجلسی دو وجه براي تضعيف انتساب اين تتمه ذكر كردند كه هر دو وجه ضعيف است بلكه وجه اول نافی ديدگاه ايشان است نه مؤيد آن؛
▪️وجه یکم: اين تتمه در برخی نسخ عتيقه اقبال نيست :«لم يوجد هذه الورقة في بعض النسخ العتيقة من الإقبال» ؛
▪️ #پاسخ: نبود اين تتمه در برخی نسخ عتيقه، بودن آن را در برخی ديگر نسخ عتيقه نفی نمیكند؛ بلكه اين عبارت ايشان نشان ميدهد كه اين ذيل در اكثر نسخ عتيقه اقبال موجود بوده است زيرا مجلسي مايل به نفي انتساب اگر واقعا تعداد متنابهي از نسخ عتيقه فاقد اين تتمه بود او سعي در نشان دادن تعدد نسخ فاقده ميكرد و به تعبير «بعض النسخ العتيقة» اكتفاء نميكرد بنابراين همين تعبير ايشان خود گوياي اين است كه اكثر نسخ عتيقه اقبال واجد تتمه بوده است و بنابراين وجه اول ايشان نه تنها نافي تتمه نيست بلكه به عكس اين عبارت ايشان ناخواسته شهادتي است از جانب ايشان به ثبوت تتمه در اكثر نسخ عتيقه؛
▪️علاوه بر آن در تحقيقي كه اخيرا صورت پذيرفته، از حدود ۲۵ نسخه عتيقه، تنها ۵ يا ۶ نسخه تتمه را نداشته است و بقيه واجد تتمه بوده است.
▪️وجه دوم: مرحوم مجلسي ميگويند : «عبارات هذه الورقة لا تلائم سياق أدعية السادة المعصومين أيضا».
▪️ #پاسخ: اين نيز كملطفی در حق ائمه عليهم السلام است. كلمات ائمه عليهم السلام به وفور واجد مطالب بلند عرفاني است و نبايد ما انتظار داشته باشيم كه همه كلمات ائمه در سطح عوام باشد مخاطبان ائمه فقط عوام نيستند بلكه بزرگان معرفت نيز مخاطب ائمهاند و قطعا در كلمات ائمه ادعيهاي متناسب با اين گروه نيز وجود دارد مثل مناجاة شعبانيه. پس به صرف اين كه اين بخش هماهنگ با بخش اول نيست دليل بر اين نيست كه اين تتمه از ائمه نيست.
#دو_نكته:
▪️نكته یکم: اين تتمه در انتهاي بعضي از چاپ هاي كتاب «الحكم» ابن عطا (وفات:۷۰۹ق) وجود دارد، و به او منسوب شده است. اما با توجه به سال وفات سيد بن طاووس (۶۶۴ق)، ابن عطا حدود نيم قرن بعد از سيد است. اگر بناست كسي از كسي اقتباس كرده باشد بايد گفت اين ابن عطا است كه از ابن طاووس گرفته نه بعكس
▪️نكته دوم: با توجه به روايات «احاديثنا صعب مستصعب» كه در آنها ائمه دستور دادند كه اگر احاديثي كه از ما رسيده است را نتوانستيد هضم كنيد آن را رد نكنيد (بنگرید: مجلسي، بحارالانوار، ج۲، ص۱۸۲) بلكه توقف كنيد، واقعا از مرحوم مجلسي به عنوان يك محدث مطلع بر آثار ائمه خيلي بعيد است كه در نهايت عبارتشان، انتساب اين تتمه را رد ميكند و اين خلاف دستور ائمه است به عدم رد اين گونه احاديث.
#استاد_عشاقی
#دعای_عرفه
#بخش_پایانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️سید الشهدا علیه السلام در اواخر دعای عرفه، پس از مقدمه سازیهای فراوان، میفرماید:
«أسألک اللهم حاجتي التي ان اعطيتنيها لم يضرني ما منعتني، و ان منعتنيها لم ينفعني ما اعطيتني، اسألک فکاک رقبتي من النار...»؛
(خدایا از تو میخواهم خواستهای را که اگر عطایم کنی از منع دیگر نعم ضرری نبینم. و اگر از آن منعم نمایی از دریافت دیگر نعم نفعی نبرم؛ گردنم را از آتش رها ساز)
▪️این آتش، همان جهل و دوری از خداوند است که منشاء تمام شرور و بدیهاست. و با رفع آن همه خیرات و کمالات به بار خواهد نشست.
▪️لذا پس از این دعا و اجابت آن، لحن امام عوض میشود و دعا اوج میگیرد. و فضا، فضای دیگری میشود. چراکه جهل و دوری از خدا (با تمام مراتبش) رفع میگردد و معرفت و قرب با تمام مراتبش، حاصل میشود. آنگاه زبان دعا تغییر میکند و حقایق توحیدی نمایان میگردد.
▪️تا جائیکه برخی پنداشتهاند بخشهای پایانی دعا (الهی انا الفقیر فی غنای، فکیف لا یکون فقیرا فی فقری...) جزء کلام امام نیست و توسط دیگران الحاق شده است.
▪️اما حقیقت آن است که فرازهای پایانی دعای عرفه، استجابت فرازهای قبلی آن است.
#استاد_محمود_امامی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️آیت الله العظمی جوادی آملی:
◾️«مرحوم صدوق (رضوان الله عليه) در کتاب شريف توحيد از وجود مبارک حضرت امير (سلام الله عليه) نقل کرد، فرمود: «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» يعنی چه؟ ما «حَيَّ عَلَي الصَّلاة»، «حَيَّ عَلَي الفَلاَح»، اينها را ميفهميم؛ اما «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» يعنی چه؟ فرمود: «حَانَ وَقتُ الزِّيَارَة»؛[۱]زيارتنامه خدا نماز است. بنده اگر بخواهد به حضور پروردگار بار يابد و خدا را زيارت کند، زيارت خدا نماز است: «حَانَ وَقتُ الزِّيَارَة» یعنی وقت زیارت خداوند است
☑️[۱] التوحيد (للصدوق)، ص۲۴۱
@mohamad_hosein_tabatabaei