روضه حضرت ام البنین علیهاالسلام

#ارسالی_مخاطبین سلام وقتتون بخیر. خدا قوت و تشکر بابت کلاس های یهود شناسی. جناب حدادپور من خیر سرم کارشناسی فلسفه وحکمت اسلامی خوندم ولی ۸۰درصد مطالبی که شما دارید میگید رو برای اولین بار هست میشنوم. واقعا چرا تو کتابها و دانشگاههای ما این واقعیت ها گفته نمیشه یا اگر هست خیلی کمه.ما تو کتابامون خوندیم یهود همون کلیمی و نصرانی همون مسیحیه و...... احساس سر درگمی و عقب موندگی بهم دست داده که این همه سال گذشته و من چیزی از واقعیتهای دینم نفهمیدم. به نظر شما چطور میتونم دوباره شروع کنم و اصلا از کجا باید شروع کنم تا به این واقعیتها برسم ؟؟؟!! 👈 مطالعه، مطالعه، مطالعه. به دروس و کتب درسی اکتفا نکنید.

علیکم السلام اعتباری به دنیا نیست. پیشنهاد میکنم مستندات داستانی که در کانال و یا اپلیکیشنم منتشر میکنم، نذارید جمع بشه. با خودم قدم قدم بیایید جلو و مطالعه کنید. و الا ممکنه هر لحظه تصمیات عوض بشه و مثل داستان #امضا_محسن سرمون بیاد. چون من آدمی نیستم که دست رو موضوعات حساس نذارم. همین حالاشم که مثلا ساکتم، دو تا علت داره: یکی این که صلاح نمیدونم درباره حوادث این روزها صحبت کنم و الا اگه یادتون باشه از اول طوفان الاقصی حرفهایی زدیم که حتی بعضی از خود شماها ‌که برام عزیزید کلی سر و صدا کردید! حالا هم همونه‌. همون خط و فرمون رو بگیرید بیایید جلو. (هرچند خدا کنه دستم به فایل صوتی جلسات غیرعمومی کرمان برسه و بتونم براتون بفرستم.) ثانیا به نوشتن دو تا پروژه به طور هم‌زمان مشغولم و ترجیح میدم وقتم را به تولید آثار ماندگار صرف کنم تا ارائه تحلیل. البته نمیگم تحلیل نیاز و مهم نیست. اما اهم و مهم کردم و نتیجه‌اش شده این. ان‌شاءالله موفق باشید و شاهد روزهای بهتری باشیم.

#ارسالی_مخاطبین سلام و خدا قوت، در ایام فاطمیه که فرصت بسیار برام تنگ بود و شیفت‌های فشرده‌ای داشتم، فرصت و لیاقت حضور در مراسمات رو نداشتم، اما شروع خوندن یه کتاب خوب که خودش دنیایی از مرثیه است چقدر میتونه با روح و روان آدم کار کنه و اون رو ارتقا بده‌ ، من بعد از خوندن کتاب " چرا تو " دید و دنیام نسبت به اطراف و گذشته ام کلی بازسازی شد، کتابی هر جمله اش برای خودش دنیایی از حرف داشت و چه امام حسن مجتبی ایی داریم ما.... کجا بودم که انقدر از شناخت ایشون دور بودم، خدا بهتون سلامتی بده ، رزقتون روی سفره پربرکت و جمیل آقا قرار بگیره، واقعا عالی بود ، فکر می‌کنم دوبار دیگه هم باید بخونمش تا فهوای کلام کتاب بیاد دستم....🌷 👈 کتاب #چرا_تو در اصل باید دو جلد دیگه هم داشته باشه که در جلد دوم درباره زمان شگفت انگیز و شیطانی معاویه و جلد سومش درباره بزرگترین حرکت انقلابی تاریخ بشریت، یعنی دوران امامت امام حسین و واقعه کربلا حرف بزنیم. حالا کو تا توفیق پیدا کنم و دست و دلم از این همه ایده و حوادث معاصر خلاص بشه و بپردازم به جلدهای بعدی #چرا_تو . لطفا دعا بفرمایید.

مادر عزیز شهدای جوادنیا آسمانی شد. روح حاج خانم شاد. ان‌شاءالله در مهمانی پسران شهیدشان ما را هم به نیکی یاد و دعا کنند. شادی ارواح همه مادران آسمانی، علی الخصوص حضرت ام البنین صلوات و فاتحه🌷🌷

خیر. به پیام های سنجاق شده بروید و گزینه دوره #یهود_پژوهی را انتخاب کنید و همه فایل ها را تا الان گوش بدید.

⛔️ دوره #یهود_پژوهی به استحضار عموم علاقمندان به مباحث ادیان و فرق می‌رساند که ؛ *جلسه دهم* دوره مقدماتی #یهود_پژوهی توسط حجت الاسلام #حدادپور_جهرمی امشب بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا تهران، حسین آباد، خیابان مژده، مسجد فاطمه‌الزهرا سلام الله علیها خواهشمند است: 🔺۱. قلم و کاغذ به همراه داشته باشید 🔺۲. به دوستان و علاقمندان اطلاع بدهید 👈 در جلسه امشب، در ادامه جلسه قبل، از یکی از زنان شجاع ضدیهود و نقش درخشانش در تاریخ سخن خواهیم گفت. #مرگ_بر_اسرائیل

صوت #جلسه_دهم دوره مقدماتی #یهود_پژوهی #حدادپور_جهرمی 🌷 تقدیم به حضرت ام‌البنین و مادر شهیدان جوادنیا(چهار شهید دفاع مقدس) صلوات🌷 @Mohamadrezahadadpour

#ام_البنین شمر می‌گفت: «مادرم با مادر یکی از برادرهای ناتنی مجتبی یه قوم‌و‌خویشی دوری داشتن. همیشه مادرم از اینا جوری تعریف می‌کرد که انگار آسمون سوراخ شده و فقط اینا بیرون اومدن، اما ناپدریم و دایی‌هام، مخصوصاً دایی بزرگم، از اینا بدشون می‌اومد و گویا از ازدواج اون خانم با علی ابراز نارضایتی می‌کردن و حتی برای مدتی، باهاشون قطع ارتباط کرده بودن. می‌گفتن اون موقع‌ها، با اون شرایط، در اون فضا، همین خانم که اسمش فاطمه و معروف به ام البنین بوده، تنها دختر طایفۀ ما بوده که در دوران مجردی مسلح رفت‌وآمد می‌کرده و کلاً تیپ و اخلاقش با بقیۀ دخترهای دوران خودش متفاوت بوده. حتی مادرم می‌گفت ام البنین با اون روحیاتش، شاعر هم بوده و اهل جلسه و جمع کردن مردم و این چیزا هم بوده. داییم می‌گفت چند سال پیش، ام البنین برگشته طایفۀ مادریمون و از همون اطراف، گشت ‌و ‌گشت تا بالاخره تنها مادر و دختری که لنگۀ خودش بودن و اسم دختره لبابه بوده و اسم مادرش هم حکیمه بوده، پیدا کرد و به عقد ابالفضل درآورد. بعد هم حکیمه و لبابه رو از اون‌جا با خودش آورد این‌جا. حالا این‌یکیشونه... مثلاً ناتنیشونه... بقیه‌شونم داستان دارن واسۀ خودشون. بعدش توقع داری وقتی نیستم و می‌رم جبهه و مدتی دوروبر مجتبی نیستم، خیالم راحت باشه و صفا‌سیتی کنم؟! والا داییم با اون پیرمرده راست می‌گفتن! می‌گفتن اینا همیشه دنبالِ تیم‌چینی و تشکیلات سازی بودن. می گفتن اگه می‌خوای اینا رو کنترل کنی، یا باید بهشون منتسب بشی و یا از سایه بهشون نزدیک‌تر بشی.» 📚 قسمتی از کتاب #چرا_تو #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه @Mohamadrezahadadpour