eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
89.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
655 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیکم السلام تجربه ثابت کرده که بهترین راه مطرح کردن و توی زبون ها انداختن یک شخص یا یک چیز، تبلیغات معکوسش هست. وقتی دیدم چطور یه عده ای با عکس گرفتن از فلان بازی کامپیوتری و پخش اون بین به عده جوون و نوجوون و به اسم مبارزه و برخورد و ریپورت و ... دارن بیشتر تبلیغش میکنند، فهمیدم که دارن خیلی هوشمند و با دست خودمون، واسه خودشون تبلیغ میکنند و بچه های ما هم انگار نه انگار! کاملا بی اطلاع! شاهدش هم این که در طول همین چند روز، هزاران هزاران نفر رفتند و نصبش کردند تا مثلا بدونن چی به چیه و مثلا بفهمند که دنیا دست کیه؟ حتی آدمایی که یک بازی روی گوشی یا کامپیوترشون ندارند هم نصب کردند تا ببینند چه خبره؟! آقا خانم دقت کن! بدون داری تو زمین کی بازی میکنی!
علیکم السلام بزرگوارید. مهم ترین کار و تکلیف مثل من، دشمن شناسی و آسیب شناسی هست. اصلا رفتم درسش خوندم واسه همین که بتونم دشمنان حال و آینده انقلاب و اسلام را معرفی کنم. ولی الان دارم به نتایج جالب و بعضاً خطرناکی میرسم. نتایجی که یا باید کل زندگی و جوونی و عمرم صرفش کنم (با اینکه هدفم این نبوده که فقط بشینم تحقیقات کنم و بنویسم) ‌و یا باید بیخیالش بشم و بعد از مدتی بگم به من چه؟ و چرا فقط من باید غصه این چیزا بخورم و بنویسم و ... من خیلی هنر بکنم بتونم تکلیف خودمو روشن کنم و به تکلیفم عمل کنم و نهایتا تصمیم بگیرم که به همین منوال ادامه بدم یا نه؟ دیگه چه برسه که بخوام واسه شماها تکلیف روشن کنم و بگم فلان کار کنید و فلان کار نکنید! تکلیف هر کس را خودش بهتر از بقیه تشخیص میده. اگه سر و زبون خوب دارید با زبان روشنگری کنید. اگه قلم دارید، بنویسید. اگه نه بیان و نه قلم، تبلیغ و ترویج کسانی کنید که دارن وسط میدون میجنگند. اگه هیچ کدومش، حداقل قوت قلب باشید و انرژی مثبت بفرستید و دعای خیر کنید و براشون صدقه بدید. بالاخره بی تفاوت نباشید.
علیکم السلام نمیدونم برای شیعه شدن هدفتون چی بوده و یا با چه کسی مشورت کردید اما به هر حال خوش آمدید و امیدوارم صرفا احساسی و یا بدون هدف و منطق صحیح وارد این وادی نشده باشید. شما اصلا نباید با کسی بحث کنید. اصلا نباید کتب علمای مذهب قبلی خودتون را مطالعه کنید چون جسارتا قادر به تحلیل نیستید و در یک دو راهی و تردید شکننده قرار میگیرید و اجازه بدید رک بگم که👈 ترجیح میدم شما سنی مذهب بودید اما به طور مرتب و یا طولانی مدت در تردید و یا شک شکننده و مخرب قرار نمیگرفتید. اما به هر حال... زندگینامه ائمه اطهار علیهم السلام از آیت الله جعفر سبحانی و قصص العلما و شبهای پیشاور این کتابها برای حالت تدافعی و قرار و آرامش شما مناسب است. ولی اگر بعدها باز هم اذیت شدید و نیاز به محتوایی داشتید تا بتوانید به جای دفاع، حمله کنید، پیشنهاد میکنم کتاب «چرا سنی نیستم؟» بنده را مطالعه کنید. امیدوارم موفق و سربلند باشید.
علیکم السلام حال پدر بزرگوارتون درک میکنم. اصولاً ما آخوندها دوس نداریم کس و کارمون اهل موسیقی و این چیزها باشه. حالا در حد گوش دادن (اگه مطرب نباشه) اشکال ندارد اما مثل شما حرفه ای بره دنبال این کار، دوس نداریم و شایسته خانواده ‌و در و همسایه نمیدونیم. حالا من معذرت میخوام که طیف ما اینجوری هست اما واقعیتی هست که باید پذیرفت و فکر نمیکنم اشتباه باشه. ینی پدر عزیزتون حق دارند. اما ... بنظرم بشین با بابات صحبت کن یه شب تو خلوت، براش بزن و بخون درباره پدر هم بخون و بهش ثابت کن که چقدر عاشقش هستی و در تمام لحظاتی که داری یواشکی آموزش میدی و آموزش میبینی، وجدانت مشتت میزنه و همش یاد بابات میفتی. بهش بگو من استعدادم اینجوریه بگو من پسر نااهلی برات نیستم ای چه بسا از بقیه هم برات اهل تر شدم. بگو اسم این کار هنر و هنرمندی هست اما نمی‌خوام جلوی بقیه آخوندا کم بیاری و روت نشه بگی بچه من قوّال شده. بهش اطمینان خاطر بده که یکی میشی مثل حامد زمانی. مثل محمد اصفهانی. مثل آدمای متعهد در این رشته. خلاصه بشین حلش کن با بابات و گرنه تا کجا میخوای یواشکی ادامه بدی و بگی ایشالله که بابام نمیفهمه؟!
هدایت شده از یک فنجان تامل
درد یعنی از قضا عشقت خرافاتی شود خواستم بوسش کنم، یک عطسه آمد ایست داد... 😐☺️🙈🌺
ببینید رفقا دعوا و تعارف نداریم این آقا با جمله «معتادا کرونا نمیگیرند» بعلاوه خنده معروفش تبدیل به یک چهره شده. یعنی پس از آن او را وارد فضای مجازی کردند و ظرف مدت چهار روز، بالغ بر ۱۲۰ هزار فالور حلال گرفت و الان هم داره پیشرفت می‌کنه و با کلی آدمای شاخ، لایو گذاشته و داره حسابی استفاده می‌کنه. حالا تصور کنین همین بنده خدا، یه کم روش کار کنن و یه دو تا مدرک هم براش بگیرن و ماهی دو سه تا جمله توپ و اعتراضی و یا حتی طنز بذارن تو دهنش و تحویل مردم بده! چی میشه به نظرتون؟ حالا اگه یواش یواش کاری کنند که ترک کنه و چند جا هم دعوتش کنن و دو سه تا کنسرت هم بیارنش روی استیج و برای مردم دست تکون بده و جملات معروفش تکرار کنه و دختر و پسرا هم غش و ضعف برن! اون وقت چی میشه؟ تصور کنین بعد از ده سال، کاندید شورای شهر یا نماینده مجلس بشه! اگه رد صلاحیت بشه، تصور عمومی نسبت به انتخابات چه بلایی سرش میاد؟ اگه هم تایید بشه، کدومتون میتونین قسم بخورین که رای نمیاره؟! حرفم اینه: خیلی کار داریم. ما به جای کلمه قلمبه و سنگین «فرهنگ سازی» از ذائقه و مزه زبون مردم داریم فاصله میگیریم و حتی براش برنامه نداریم. لطفا لطفا لطفا از این چیزای کوچیک غافل نشیم و سرسری از کنارش عبور نکنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️⛔️کارتابل⛔️⛔️ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی «قسمت سی و پنجم» الف رفت ایران. خیلی معمولی و بدون هیچ مشکل و حاشیه. مثلا توقع داشتم باهاش برخورد بکنند که چرا عکس گرفته و ... اما هیچ اتفلقی نیفتاد. تا سه چهار روز براش مهمون میومد و زیارت قبول و ... منم فردای روزی که الف اومد ایران، برگشتم. مستقیم رفتم خونه و یکی دو روز خونه بودم. خانمم و بچه ها خیلی خوشحال بودند و وقتی وارد خونه شدم، دیدم یه کیک پختند و پسرم کلی نقاشی و کلیپ طراحی کرده و دخترم یه شعر بلند بالا درباره پدر حفظ کرده بود. شاید لذتی که اون دو روزی که خونه بودم برام داشت، کم سابقه بود. همه چی خوب بود و منم آرامش داشتم. ولی آرامش و خوشحالی خانمم خیلی تابلو و ملموس تر بود. علتش هم بهم گفت که چیه؟ گفت: «چون اینبار بر خلاف همیشه، چیزیت نیست و کاملا سالمی و فقط کمبود خواب داری که اینم حل میشه. من وقتایی که یه جاییت یا شکسته یا زخمیه، دنیا رو سرم خراب میشه.» بعد از اون دو روز رفتم اداره. چون تقریبا همه گزارشاتم از همون عراق کامل برای رییسم ارسال کرده بودم مشکلی نبود و مجبور نبودم دو سه روز بشینم و گزارش بنویسم. به خاطر همین وقت گرفتم و ساعت 8 رفتم اتاقش. نیم ساعت حرف زدیم. محوری ترین حرفامون هم درباره دو تا محور بود: یکی اینکه چیکار کنیم که پول هایی که صنایع دفاعی به خاطر به هم خوردن قراردادهای اژدر از دست داده و ضرر کرده، برگرده؟ یکی دیگشم این که با الف و لیست دوازده نفریش و اینکه دنبال مجلس و کمسیون امنیتی هستند و اینا چیکار کنیم؟ تصمیمات خاصی نمیشد اون لحظه گرفت. باید میرفتم و سناریو میچیدم. به خاطر همین 24 ساعت فرصت خواستم و ادامه داستان، نتیجه سناریویی بود که با حاج حسن آقا و حاج رئوف و آقا خلیل و بقیه بچه ها ترتیب دادیم. دستور دادم دقیقه به دقیقه الف زیر نظر باشه. اینقدر که حتی بچه ها میتونستن از روی عادت های رفتاریش، زمان بندی کاراش را پیشاپیش حدس بزنند. مثلا میدونستیم که روزی سه بار دسشویی میره و دو بارش مفصل تر هست. و یا روزی حداقل چهار تا لیوان کامل آب میخوره و خیلی اهل غذا و میوه میان وعده نیست و ... تا اینکه الف یه روز عصر، خسروی یا همون واو را دعوت کرد دفترش. حالا این چیزی که دارم میگم شاید مثلا مال ده روز بعد از برگشتنش از عراق باشه. «الف: همه مقدمات بازنشستگی منو آماده کن. تقاضا نوشتم و ثبت در کارتابل کردم. واو: چرا یهویی؟ چیزی شده؟ الف: نه ... نپرس! واو: برنامه داری؟ الف: آره ... حتی احتمال داره بگم تو هم دیگه بازنشستگیت بنویس که کمک کارم باشی. واو: من بیست ساله ... حتی بیشتر از بیست سال، باهاتم. بگی بنویس، همین حالا مینویسم. الف: فعلا کارای رفتن منو انجام بده. تو هم یه ماه بعدش بنویس و بیا بیرون. واو: چشم. من که از خدامه. برنامه چیه؟ الف: مجلس! واو: جدی میگی؟ الف: آره. خیلی وقت نداریم. باید کلی هماهنگی و ... انجام بگیره. واو: از تهران میخوای کاندید بشی؟ الف: نه ... از .... واو: جالبه ... چرا از اونجا؟ الف: چون امسال میزان استقبال تهران کم هست و اصولگراها رای میارن و اونا هم لیست خودشون دارن. واو: خب تو این بیست سی سال شناختمت. شک ندارم که فقط برای رفتن به مجلس برنامه نداری.  الف: درسته ... کمسیون خاصی مدنظرمه. واو: خب اگه از لیست تهران باشی، رفتنت به کمسیونی که میگی راحتتر نیست؟ چون اینا بعیده از خارج از دایره خودشون کسی بذارن بیاد بالا و مثلا بشه رییس کمسیون. الف: نگران اونش نباش. واو: حالا کی میاد جای شما؟ اینجا را چیکار کنیم؟ الف: دیگه ربطی به من نداره. من بیست سال باید حدود هزار نفر رو در داخل و خارج از کشور نون میدادم که دادم. بقیش یکی دیگه بیاد نون بده. واو: پس زنجیره قطع نمیشه! درسته؟ الف: تا برنامه شون چی باشه؟ قرار شده دیگه من در جریان زنجیره نباشم. واو: مطمئنی من باید بکشم بیرون؟ یهو نگن تو وایسا سر جای فلانی! الف: اسم تو نبردند. نظری روی تو ندارند. میدونن که هر جا باشم، باید باشی. واو: خب حالا قدم بعد از گرفتن حکم بازنشستگیت چیه؟ الف: تا من کارای انتقال منزلم انجام میدم، تو هم همین کارو بکن و منتظر باش تا خبرت کنم. واو: میخوای بری کدوم خونت؟ الف: تصمیم دارم برم شهرک ... نزدیک لواسان هم هست و یه کم برای روحیه خانمم بهتره. واو: باشه ... پس تو کارای وزیر و دستورش رو بگیر. منم میگم بچه ها کارای تسویه رو سریعتر انجام بدن. الف: یه کاری کن که دیگه از شنبه آینده نیام. واو: باشه. شما دستورش بگیر. چشم.»
اون روز الف با وزیر جلسه داشت. بعد از جلسه با وزیر مطرح کرد و دلایلی از جمله مریضی خانمش و کارای شخصیش و ... را بهانه کرد و با کلی آب روغن تحویل وزیر داد تا اینکه تونست بعد از 48 ساعت، امضای وزیر هم بگیره. یه روز خلیل زنگ زد و باهام مشورت کرد. گفت: مجموعه ما چیکار کنه؟ نامه تسویه اش اومده حفا. گفتم: اگه ازش آتو و پرونده باز و مشکل سراغ دارین که میتونین ازش بکَنین و یا دادگاهیش کنین بسم الله! خلیل گفت: نه ... چک کردم ... چیز خاصی نداره و در اولویت هامون نبوده. گفتم: پس بگو مانعش نشن و از مجموعه هر چه سریعتر منفکش کنند تا بیشتر از این بیت المال متضرر نشده. خلیل گفت: باشه اما ... گفتم: میدونم میخوای چی بگی! وقتش که شد، من و تو میدونیم چیکار کنیم... اون موقع میسپرمش به مجموعه شما. بگو خیالشون راحت باشه. نمیذاریم الکی در بره. از این گنده ترش، گوشتشون به دندون کشیدیم ... چه برسه به این بابا که تا توی حلقشم نفوذ کردیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نطق محمد عزیزی نماینده اصولگرا در مجلس در اعتراض به قیمت خودرو ‼️ 🔹این بزرگوار به جرم معاونت اخلال در نظام توزیعی خودرو به ۶۱ ماه حبس محکوم شده است. 👈 فقط اونجاش که میگه: نهادهای نظارتی چه میکنند؟!!😐
25.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺مناجات خوانی بسیار جذاب🌺 از حسین و علی رضا جعفرزاده
غروب موقع افطار یاد من هم باش دلت که دامن اَمَّنْ یُجیب می‌گیرد 🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️⛔️کارتابل⛔️⛔️ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی «قسمت سی و ششم» خیلی بی سر و صدا و بی حاشیه، حتی با ی جشن کوچیک خدافظی، الف از وزارت کنده شد. با کنده شدن الف از وزارت، خیالش راحت شد که همه چیز تحت کنترلش هست و اصلا ایران و دستگاه های امنیتی خواب هستن و کسی نیست مچش بگیره و این حرفا. من کل اون روزها و هفته ها را صبر کردم فقط برای دو تا سر نخی که میخواستم ازش بگیرم. سر نخ هایی که اگه پیدا میکردم، چنان کلاهی براش میدوختم که تا نافش بیاد. یه روز عصر ... حوالی ساعت 17 که گوشی و خط ماهواره ایش زنگ خورد. برداشت و نمیدونم دستش کجا بند بود که گذاشت رو آیفن: «سلام. شما؟ سلام. منم. آهان. بفرمایید. امشب ساعت 23 یه نفر با خط خودتون تماس میگیره به نام طالبی. با شما برای خرید زمین قرار میذاره. شما وقت بذارین و باهاش هم در تهران و هم در مشهد باشید تا زمین ها خریداری بشه و به وقف دربیاد و شما هم به عنوان وکیلِ شرعیِ کلیه مخارج و منافع موقوفات معرفی بشید. باشه. منتظرم.» موندم تا ساعت 23 ببینم چه خبره؟ داشت همینطور اتفاقات مهم پشت سر هم رخ میداد و فقط باید صبور بود و فورا به معرکه نزد. راس ساعت 23 ... تاکید میکنم راس ساعت ... چون از اولین خصوصیات اینجرو آدما آن تایم بودنشون هست ... زنگ زد ... به شماره همراه معمولیش زنگ زد ... نه به خط ماهواره ایش! «-بفرمایید -سلام ... طالبی هستم. -سلام. درخدمتم. -پول های زمین ها را در سه نوبت میتونیم پرداخت کنیم ... البته در دو نوبت هم میشه اما حساسیت برانگیز هست و ممکنه دردسر بشه. -بله. اینو قبلا هم گفته بودند. -میتونید برای پس فردا قرار بذارید تا به اتفاق هم به برای خرید زمین اقدام کنیم و بعدش هم کارهای مربوط به وقف و ... -خوبه ... پس فردا خوبه ... -پس من آدرس دقیق دفترخونه و ساعتش رو براتون میفرستم. -باشه. مدارکی هم که لازمه بگید تا بیارم. -خدانگهدار -خدانگهدار» خیلی هم عالی. همون لحظه الف با گوشیش برای یه نفر زنگ زد به نام آزادیخواه که بعدش فهمیدیم که همون فروشنده زمین هست. یه پیرمرد 82 ساله و فرهنگی بازنشسته. «-سلام جناب آزادیخواه! -سلام ... حال شما؟ -به لطف شما. شما خوب هستید؟ -تشکر. شما چطورین؟ -کربلا دعاگوی شما استاد گرامی بودم. -کربلا مشرف بودید؟ -بله. ببخشید برای خداحافظی تماس نگرفتم. -خواهش میکنم. همین که به فکرم بودید و دعا کردید تشکر میکنم. -انجام وظیفه بود. جناب آزادیخواه اگه موافق باشید برای پس فردا بیام دنبالتون و بریم محضر و کارهای مربوط به انتقال زمین را انجام بدیم. -باشه. ساعت چند؟ -عرض میکنم خدمتتون. شب قبلش تماس میگیرم. -باشه. ان شاءالله.» بعدش هم خدافظی کردند. به بچه ها گفتم فورا روی دو شماره کار کنید. شماره آزادیخواه که بررسی کردیم، دیدیم یه معلم بازنشسته و اخلاقی و بسیار پولدار که پدرش از انجمن حجتیه ای های قبل از انقلاب بوده و خودش هم تقریبا همونجوریه اما محور نیست و پرونده و مشکلی هم نداشته ... خوش نام ... در بعضی جلسات محفلی که داشتند با الف آشنا شده و ... ولی طالبی که زنگ زده بود، دیدیم ماشالله برای خودش دریایی از اطلاعات هست ... خط متعلق به مردی 37 ساله ... شغل ثابت نداشت ... فامیلی واقعیش هم طالبی بود ... دو سه فقره چک برگشتی داشته اما معمولا چک هاش با رقم های بالا پاس میشده ... بیشتر شاکی بوده تا متهم ... جدیدا به شهرخری رو آورده بوده و اون لحظه که بچه ها حسابش چک کردند سر از رقم های نجومی درآوردیم ... اما اون چیزی که برای ما مهم بود این بود که چرا سرویس به صورت مستقیم باهاش ارتباط داره و این قراره پول بده؟! به حاج رئوف زنگ زدم: «گفتم: در چه حالی؟ گفت: درخدمتم. گفتم: یه زحمت برات داشتم. گفت: رحمتید شما. امر؟ گفتم: صبح که میخوای بیایی، سر راهت، یه نفر هست که میخوام با خودت بیاریش ... گفت: چرا صبح؟ گفتم: پس کی؟! گفت: همین حالا ... گفتم: زحمتت نمیدم ... میخوام صبح بشه که تا صبح، مجوزش و اینا هم بفرستم برات. گفت: بازم هر جور صلاحه ... توی خونه است؟ مسافرخونه است؟ کجاست؟ گفتم: فعلا که خونه است. حالا ببینیم تا صبح چی میشه؟»
بیداری؟
فرزندم بیداری؟
امشب سحری چی میخوری؟
ما چکیده ایام هفته داریم😐
آدم احساس می کنه سلف سرویسه!😐
حاج خانم گفته دیگه اینا رو برنگردونم تو یخچال😐
بنظرت امام زمان ارواحنا فداه کجا سحری میل میکنند؟ کجا سحر ۲۷ ماه رمضون سپری میکنند؟
احساس عجیبیه شاید همین بغل مثلا خونه همسایه بغلی و یا کنار بچه های یتیم طبقه پایینی و یا کنار سفره کوچیک یکی از کاسب های گمنام محل دارن نوش جان میکنند کسی چه می‌دونه؟
مثلا فکر کن یهو در بزنن و بگن: سلام. شبتون بخیر. آمادگی مهمون دارید؟ بگی: خواهش میکنم. این موقع شب! کی هستن حالا؟ بگن: امام عصر ارواحنا فداه هستند اما فرمودند که سلام برسونیم‌و بگیم اگه ذره ای شبهه و حرام در منزل و سر سفره تون نیست ، امشب سحری مهمون شما باشیم. بگی: .............. جای خالی را پر کنید👆
دلنوشته های یک طلبه
مثلا فکر کن یهو در بزنن و بگن: سلام. شبتون بخیر. آمادگی مهمون دارید؟ بگی: خواهش میکنم. این موقع شب!
🔹آقاجانم دورتون بگردم نمیدونم سعی خودم و کردم نباشه ولی اگه خدای نکرده هست بفرمایید اصلاح کنیم و پاک کنیم رزقمون و از شبهه و حرام 🔹ما سحریمون شبهه ناک نیست الحمدلله ولی خب هموناس ک واسه افطار بود کاش امام زمان فردا سحر تشریف بیارند 🤕☹️ نخندین بهما 🙄 🔹آقا امشب آمادگی نداریم🙈😭 لطفا فرداشب تشریف بیارید😭😭 🔹از خدامه ولی لیاقتشو ندارم..... 🔹 من چند ساله خود ارضایی میکنم برو یه جای دیگه😞😞 🔹همین حالا داشتم فیلم پورن میدیدم که این سوال را پرسیدید😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🔹....... جانم به قربانشون😢 همه چی ام به فداشون😭 بفرمایین آقا جان چند ساله که ازدواج کردیم و فرزند سادات هم عنایت کردین صبوری کردم وسخت نگرفتم به شوهرم که همچین روزی رو با فراغ بال باشم بفرمایید آقا جان خودم پر از سیاهی ام ولی تحمل کردیم و سختی کشیدیم بلکه نانمان حلال باشد و سفره مان بی شبه قدمتان بر چشممان😭😭 نور چشم فاطمه(س) 🔹امام زمان روی سر ما جا دارن، سفره حلال و طیب هس الحمدلله قدمشون به روی چشمامون، کاش لایق این سعادت عظیم باشیم 😭😭😭 🔹😭😭😭😭😭😭😭لقمه ای که شبهناک نباشه؟؟؟🤔🤔نمیدونم!!!!😭😭 🔹من زیر آب دو نفر از همکاران را زدم تا بشم رییس بخش. ینی الان حقوقم شبهه ناک هست؟😭😭😭😭😭😭 🔹چیزی برا گفتن ندارم بیهوش میشم احتمالا کل بدنم لرزش بگیره بعدشم و خوب نتونم از پسش بربیام 🔹میگم.. قدمشون سر چشمان. ما... منتظریم.. همون شبم قول میگیرم شبای بعدم تشریف بیارن. 🔹بی خبر دربزن و... سرزده ازراه برس...😭 🔹سرمو میندازم پایین و فقط اشک میریزم😭😭 چقد سخته تا دم در خونت بیاد، و بعد برگرده تصورش دیوانه‌کنندس 🔹چیزی نمیگم فقط نگاه میکنم شایدم از گریه غش کردم. میدونم لیاقتشو ندارم میدونم انقدر کوچیکم که نمیتونم گناه هامو ترک کنم 🔹فقط میتونم بگم شرمنده ام😢😢😢 🔹رواق منظر چشم من آشیانه توست، کرم نما و فرود ا ،که خانه خانه ی توست... کی بهتر از شما سرور عالم، کاش چشمای از انتظار خشک شدمون لایق قدمهاتون باشه اقا... 😭😭😭😭😭 🔹 گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی آقا جان همه متعلق به شماست ما یک عمر مهمانیم و شما صاحب 🔹نمیدونم. شاید در را باز نکنم😔 🔹سلام شبتون خوش جای خالی..... اولش کلی شوکه میشم بعد ذوق میکنم بعد میگم ما تازه خمس دادیم مالمون رو طیب و طاهر کردیم اگه امام قابل بدونن قدمشون سر چشم🌺🌺 🔹بگی... اگه غش نکنم میدوم میرم جلو خاک پاشونو بوس میکنم ومیگم‌اقا ما مالمون شبهه نداره وپاکه پاکه خونمون جز تلوزیون چیز بد نداره تابلوهای مزخرف نداره موزه نیست مجسمه بزاریم توش لطفا قدم رو چشم منو خانواده ام بزارین. البته اگه نگام کنن... اخه ایشون بداخ...ق ها رادوست ندارن کاش واقعا میشد 🔹جای خالی: تا جایی که من به بابام اعتماد دارم حلاله خمسمون رو دادیم آخر ماهه دیگه حقوق ها چیزی نمونده ببخشید اگر پاکسازی داریم ولی در عوض زولبیا و بامیه و خرما و چایی و پنیر و نونمون تازه هست 🔹مردشور خودت و کانالت ببرم همین امشب که برای بار اول داشتم با یکی از پسرای دانشگاهمون چت میکردم و بعد از مدتها صمیمی شده بودیم، باید این سوال میپرسیدی و به جونم زهر می‌کردی؟😡😡😭😭 🔹واقعا پر کردن این جای خالی سخته ....انگار رویاست....🙈 واقعا نمیدونم زبونم بند میاد اصلا 😞 🔹سلام محمد آقا ... ۱۷ سال قبل وقتی تربیت معلم درس می خوندم دوتا بچه کوچیک یکی یک ساله ویکی پنج ساله بودند داشتم . بعضی از همکلاسی دانشگاهیم تو حج عمره ثبت نام کرده بودند ولی من نه به خاطر کوچکی بچه هام اما یه روز تابستان از تربیت معلم به من زنگ زدند وگفتند بیا برو مکه البته اگر گذرنامه داری فردا بیار .ولی من چون گذرنامه نداشتم این اتفاق نیافتاد ولی اتفاقی برای من افتاد اون لحظه انگار منو از یه ساختمان ۷ یا ۸ طبقه پرت کردند پایین انقدر ناراحت بودم و آنقدر گریه کردم اونروز گریه های من تمومی نداشت والان با این مثالی که زدید اگر آقا بیاد دم خونه ما وما نتونیم از ایشون پذیرایی کنیم از اون اتفاق ناراحت کننده ترست خداکند بیاد وما مورد پذیرش ایشون باشیم .ان شاءالله 🔹خدا من و بکشه حاج آقا پول داشتم اما چک مردم را پاس نکردم😩 🔹میگم توی سفره ی پدرم جز روزی ای که با عرق جبین بدست اومده چیزی نیست خودم و پدر و مادرم فدای قدم مبارک آقا 😭😭😭💔💔💔 🔹سلام سوال خیلی جالبیه میگم بفرما داخل الهی دورتون بگردم منزل خودتون هست اولین ماه هست که این حجره را تحویل گرفتم. خوشحالم که مهمون اولم شما باشید.
1_67684341.mp3
3.33M
کجایی دردت به جونم😭😭
دلنوشته های یک طلبه
🔹آقاجانم دورتون بگردم نمیدونم سعی خودم و کردم نباشه ولی اگه خدای نکرده هست بفرمایید اصلاح کنیم و پاک
🔹حاج آقا یکی یه جایی توی دلتون انداخت که این حرفا رو بزنید... 😭 دقایقی دگرگون شدیم فقط اونی که گفت داشتم فیلم پورنو میدیدم.... خدا گفت لحظه ای از فیلم پرتش کنم 😭😭😭😭 خدایا چقدر مهربونی چقدر بفکرمونی و ما چه 😭😭😭😭 🔹سلام.شوهرم یه ساله به خاطر اینکه پول شبهه ناک تو سفره مون نیاره بیکار شده.با سه تا بچه .اما با افتخار میگم آقاجون قدمتتن روی چشمای ما.پسرام فدای شما.ما سعی کردیم پولمون پاک باشه آقاجان. 🔹جای خالی: قدمتون ب چشمم😭هیچی چیز خانه در شان شما نیس ولی باعث افتخاره ک قدم ب چشمم بزارین با تموم بدیام تنها حسنم اینه ک شما و خاندان اهل بیت رو دوس دارم آرزومه ب چشمم قدم بزارین اقای من 🔹از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد ما تحبس الدعا شده ی نان شبهه ایم آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد پر باز میکنم بپرم ، میخورم زمین بال و پر شکسته به جایی نمی رسد   باید تنم پی سپر دیگری رود با روزه های ما به نوایی نمی رسد  با دست خالی از چه پل دیگران شوم دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد ای میزبان ! فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایی نمی رسد ؟  من سالهاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا امام رضایی نمی رسد؟! 🔹سلام حاج اقا من خودم پابه پای همسرم کار میکنم الان به حای رسیدم که خودم از مالی که حلالش کردم دارم خرج زندگیمون میکنم ولی متاسفانه اطرافیانم مالشون مشکل داره و وقتی به همسرم میگم میگه میخوای نریم میخوای پای منو ببری ولی باز سعی کردم وقتی رفتم مالشونو خوردم ۱/۵تقریبی مال و صدقه بدم ولی بازم حس بدی دارم میدونم اگه مال طاهر باشه جانم نیست چون لقمه اشنباه ورداشتم روسیاهم یا امام زمان من رو سیاه و قابل بدون و قدم مبارکتونو سر چشمم بزارین خاصی بود 🔹من در و باز میکنم میگم آقا جونم فدای قدمت رزق ما حرومه 😔 نمیتونم دعوت کنم که تشریف بیارید داخل😭 🔹اگر صاحبم بیاد 😭😭😭😭 ایشون که صاحب همه چیز هستند نیازی به دعوت و اجازه و پرسش نداره از ایشون خواستم والبته از خدا خواستم لقمه حرام نیاد تو زندگیم هر وقت اومده متوجه شدم و اون زمان با سر خوردم زمین😭 این زمین خوردنها رو نعمت و توجه اولیاء به خودم می دونم و از خدا می خوام از من نگیرند، آقا جان من به فدای شما😭 خیلی وقته منتظرم😭 سالهاست آقا😭 از اول جونیم منتظرم😭😭😭😭 موهام سفید شد آقا 😭😭😭😭😭 خوش اومدی آقا قدم رنجه فرمودید 😭 روحی و حیاتی و مالی واهلی و اولادی لک الفداء😭😭😭😭 بل لمقدمک الفداء😭😭😭😭😭 ممنونم که لایق دونستید 😭😭 ممنونم😭😭😭😭😭 🔹حاجی یه حرفی میزنم اما به مولا نذار پای بی حیایی و دروغ من همین حالا خونه یکی از دوس دخترام بودم و به خاطر همین سوالی که پرسیدی، از اون خونه زدم بیرون😢😢😢😩😩 نمیدونم چطور اینقدر کثیف شدم الان نمیدونم کجا برم؟ با موتور سرگردون خیابون شدم😰 🔹جای خالی الحمدلله تا الان هرچی به خانواده ما رسیده از طرف ایشون بوده ی عمره ک مهمان این آقا هستیم ولی فک نمیکنم هیچوقت به ما سر بزنن خیلی صداش زدیم و نیومده....... با ما قهرن ولی جیره هر روزمونم میدن 😔😔 🔹بفرمایید داخل فقط مشکل اینه که خونمون نامرتبه😂😐💛 🔹ميگم بالاي سر.... همسر يك طلبه اي هستم كه ذره اي پول حرام تو زندگيش نيومده و نماز شبش ترك نشده الحمدلله 🔹سلام .من چند باری به خودم گفتم یعنی چی می شه آقا برای شام یا افطار تشریف بیارند خونمون .آخریش هم همین چند روز پیش بود.تازه اینقدر منتظر ظهورشون هستم که یه کاری رو می خوام انجام بدم براشون واینکه یک چیزی هم از ایشون خواستم حالا اگه بهم نخندیدکاش می تونستم بیشتر توضیح بدم. 🔹میگم آقا جان شبه ناکشو دقیق نمیدونم قربون قد و بالاتون ولی اینو میدونم اگه نیاین داخل کاش دیگه هیچ وقت نباشم که بخوام سفره پهن کنم واسه بچه هام😭😭 تو فقط بیا و یه دستی به سر بچه هام بکش نازونوازششون کن سفره و غذاهای بی مزه ی من بخوره فرق سرم تو فقط بیا😭😭 بیا که سفره ی دل وا کنم مهدی جان بیا که عقده ی دل وا کنم مهدی جان 😭😭😭😭 🔹سلام من امشب داشتم فکر میکردم ک چرا اشک چشمم خشک شده. یهو ب ذهنم زد نکنه نونم حروم شده. پشتم لرزید. از بچگی نون حروم برام قبیح بوده. همیشه با همسرم دعوام سر این بوده ک وام نگیر، نخر، نمی‌خوام ، تا نکنه نون حروم وارد زندگیم شه. اینقدر بهش سخت میگرفتم ک جلو خودم زنگ زد نماینده ولی فقیه و پرسید و ایشون گفتن حلاله. حالا نمیدونم این فکر امشبم و این پیام شما ارتباطی داره یا نه؟ خدا کنه اسیر هر گناهی شدم اسیر نون حروم و مال مردم نشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سلام میرم دعوت شون می کنم داخل منزل ، بهشون میگم من یه زن تنهام، تازگی همسرم به رحمت خدا رفته، الان که ورثه اش جمع شدن و بهش تهمت کلاهبرداری زدن نمی دونم چی بگم؟ تا جایی که من می دونم اهل حروم خوری نبود، اما چه کنم که کسی به حرفم گوش نمیده، میگم آقا جان من همیشه سعی کردم تو زندگیم به همسرم سخت نگیرم و تشویقش کردم که مال حلال جمع کنه و خمس بده اما این حرف ها رو نمی دونم چه کنم آقا جان بخاطر تهمت های اطرافیان من و بچه های صغیرم تو خونه محبوس شدیم 😭 آقا بیا تا شاید بفهمند که من بی صاحب نیستم، اگر مالی که مونده شبهه ای هم داره چه کسی بهتر پسر خلف علی می تونه کمکم کنه تا پاکش کنم می دونم انتظار زیادیه ولی کاش بیایی امشب با همه وجودم آرزو دارم بیایی، بخاطر بچه های صغیرم بیا آقا آقا جان به جان عمه جانت رقیه خانم بیا بچه های منو بغل بگیر خودتون بهتر می دونید که دختر باباییه 😭😭😭😭😭 🔹سلام حاج آقا نمیدونم دقیق چندسالتونه ولی این چندوقت که کاراتون رودنبال میکنم حس میکنم مثل یه برادر بزرگترین برام. من دیشب ندیدم کانال رو الان که دیدم تمم لرزید. دیشب باهمسرم که خیلی به حلال بودن مال اعتقاد داره داشتیم درمورد همین موضوع صحبت میکردیم ومقدرا خمس مالمون رومشخص میکردیم تا بدیم باورتون نمیشه اونقدر منتظر آقام که اگه الان زنگ درروبزنن میگم :قربون قدمای پاکتون. مالمون روطیب وطاهر میکنیم. تا وقتی اومدین ماروهم به عنوان سربازتون قبول کنید. 🔹بگی.......... اولا قلبم به تپش می افته السلام علیک یا صاحب الزمان😭😭، امام من بابی انت و امی واهلی و مالی، قدمشون رو چشامون خونه خودشونه میگم به آقام سرورم دار و ندارم بگین می دونم از همه احوال زندگیم آگاهی، گفتی روزی حرام و شبهه ناک، می دونی پدری ندارم ولی دستای پینه بسته مادرم گواه برای روزی حلال دادن به بچه هاشه، مادرم اینقدر به روزی حلال حساسه که وقتی برامون دعا می کنه میگه ان شاالله شیر حلال خورده شریک زندگیتون باشه. 😭😭😭همین که در خونمو بزنه یعنی آقا مارو هم لایق دونسته به حق قلب مضطر حضرت زینب س به واقعیت تبدیل بشه😭😭 خدا خودش گواه چند روز پیش با خودم نشسته بودم میگفتم کاش می شد در مورد دوست داشتن امام زمان عج یه روز تو کانالتون با بچه های در میون بذارین دیشب پیامتون رو دیدم گفتم خدایا شکرت همه جوره دوست دارم عاشقتم. 🔹سلام حاج آقا مالیاقتشو نداریم که آقا تشریف بیارن منزل ما وسرسفره و با ما سحری میل کنن😭😭 مامجبور شدیم وام باسود ۱۸درصد گرفتیم یعنی مالمون شبهه ناک هست؟😭 🔹من به پاشوون میفتم میگم مُردم از بی کسی مُردم از دستِ نَفسم خواهش میکنم لطفی کنن و اخلاقم و شفا بدن خیالم راحت میشه که پدرم اومد همه امیدم اومد دیگه همه دردام دوا میشه😭😭😭 🔹سلام حالم خیلی بد شد خیلی از اقام دور شدم.مجرد بود وضعمون خیلی بد بود بابام همیشه دنبال گنج و عتیغه میگشت گاهی چیزایی پیدا میکرد به چند نفر نشون میداد بعضیا میگفتن اره ارزش دارن من با اینکه خیلی نیاز داشتیم ولی همیشه تو هییت دعا میکردم ارزشی نداشته باشن چون هرچی بهش میگفتم گوش نمیداد خداروشکر چیزی پیدا نکرد خدا بهم نیگا کرد بعد متاهلی هم همیشه به همسرم تاکید میکنم میگه حواسش هست خدا کنه مالمون شبهناک نباشه😭😭😭😭😭😭 داغ اینست ما مدعی هجرانیم درد هجران تو کشیدی و نفهمید کسی 🔹سلام من گل پرورش میدم وبعصی وقتا که قلمه میزنم نیت می کنم دل یاران امام زمان شاد باشه ووقتی به بعصی ها گل رایگان میدم میگم برا سلامت امام زمان صلوات بفریتید اگر اقا بیاد دم خونمون میگم بفرمایید گلهامو ببینید نذر قدمتون تاز دست پختمم خیلی خوبه یه وقتایی یادم میمونه شذوع کار نیت نذر ایمه می کنم. وباور کنید خوشمزهتر میشه رویای دست نیافتنی عیر قابل باور 🔹آقا جان قدم روی چشم ما میذارید😭 شوهرم چند سال پول خمس رو پرداخت کرد پارسال نمیدونم کی گولش زده پول خمس رو نداد هر ماه باهاش بحث میکنم و خواهش میکنم که پول خمس رو بده قبول نمیکنه😭شما بندازید توی دلش که پرداخت کنه نگران آینده بچه هام هستم😭😔 🔹سلام‌حاج اقا عجب سوالی کردی . من شهرداری کار میکنم .مسوول خریدم .نذاشتم .تنخواه با پول خودم قاطی بشه .با مشورت یک عالم .که از دوستان هست .سال خمسی دارم .سال خمسی من روز ازدواجم هست .ولی باز می ترسم . حقوقی که دارم هر ماه برای یک بیمار که مشکل خونی داره کمک میکنم دارو بخره .به یه یتیم هم کمک میگردم که سروسامان گرفت .ولی باز میترسم یا ستار العیوب خدایا چه کنم پول شهرداریه ... یعنی شبهه ناکه ؟ خدایا چه کنم؟ میگم خودت ابروم رو جلوحجتت حفظ کن .جای قدماش رو باخانواده ام می بوسیم ... اخ چه افتخاری .تصورش بکن زنگ درب ما رو بزنه... ولی میترسم و شرم دارم
🔹میگم آقا جان به لطف دعای خودتون همسری به من عطا شد که وقتی تو محل کار روزی رو حتی ساعتی و با همکارهاش مشغول حرف و خنده بشه، اون روز رو مرخصی رد می‌کنه. قدمتون سر چشم. ان شاءالله که روزیمون بشید🙏 🔹سلام علیکم طاعات تون قبول یه درد دل داشتم ک اگه میتونید ب گوش مسولین برسونید اینکه کارگرها و بازنشسته های تامین اجتماعی رو کسی آدم حساب نمیکنه و همدیگر رو هم نمی شناسند چون پراکنده هر کدوم یه جا کار کردند و میکنند . حقوق همسرم بعد 30 سال کار سخت 1800 ست حقوق همه کارمند ها رو ک همه جور بن و تخفیف و امکانات دارند رو زیاد کردند الا مال ما رو هی عقب میندازند چون میدونن ک دست مون ب جایی بند نیست و فریادرسی نداریم بغیر خدا . الان ما دو تا دختر داریم یکی سال اول دانشگاه و دومی هفتم . با 1800 چکار میتونیم براشون بکنیم . همسرم چون کارگر بخش خصوصی کمتر از 3 نفر بود ، نه بن داشتیم نه سنوات و نه هیچ کوفت دیگه ای الان چکار کنیم با این حقوق کم . لطفا صدامونو ب گوش مسولین برسونید . 🔹منم ک همیشه از فافله نیمه شب کانال محرومم😔 شوهرم زحمت زیادی برای زندگیمون میکشه شکر خدا سخت میگذره ولی زیاد هم بد نمیگذره یه سال انقد گفتم تا رفتیم و خمس زندگیمون رو حساب کردیم نسبت ب درامد اون روزهامون زباد شد یه مفدارش رو دادیم بقیش رو هم چون برا خودمون پولی نمبموند خودمون خرج کردیم بعدش دیگه هر وقت گفتم خمس شوهرم بیتفاوتی کرده الان پیامها رو خوندم و دلم خون شد عروس ساداتم و روسیاه آقا نمیدونم نونمون چقد پاکه و چقد شبه ناک ولی اقا بیا .. خودمو بچه هام فدای خاک پات آقا😭 بیا برای همیشه غیبتت تمام کن آقا😭 بیا کنار من و خانوادم بشین اقا نفست بپیچه توی خونمون اقا دیگه مگه من از خدا چی میخوام😭😭😭😭 این سعادت نصیب ما خواهد شد😭 🔹امروز پنجشنبه اس نامه اعمال مون رو شما قراره امضا کنی... همش با خودم میگم: نکنه به نامه اعمال من که برسن، با خودشون بگن... آخه تو چرا؟! تو که شیعه ای چرا؟ تو که شبای قدر قول دادی چرا؟ من باید با دیدن نامه اعمال غیر مسلسموناهم ناراحت بشم با دیدن نامه اعمال شما هم ناراحت بشم؟ من از بچه شیعه ها هم باید این گناه هارو ببینم؟ من رو شماها حساب باز کرده بودم که! 🔹من دیشب نبودم والان پیاما رو خوندم فقط میتونم بگم خدا بهتون خیر و برکت و توفیق روزافزون بده که اینجور به دل ها تلنگر میزنید😔 من مالمون رو چون همسرم نظامیه نمیدونم ولی چند روزی غیبت داشته که قراره از حقوقش کم شه ولی بنده ی بدی هستم که فکر نمیکنم امام زمان بیاد سمتمون کاش فقط بیاد و بچه هامو به نام خودش بزنه که بشن نوکرش که مثل ما نشن😭😭😭 🔹سلام نیمه شب یه حرفی زدی حاجی، که خیلیا رو تکون داد ولی منو نه مدام دنبال علت بودم که دیدم جوری درگیر حساب و کتابم که جایی برای مهمونی آقا نمیمونه. اما بعدش فکر کردم و گفتم اگه آقا جانم رو ببینم بهش میگم آقا از شما گله کنم یا از امثال حاج آقای جهرمی؟ من دویست تومن بدهکار مردمم و چکهام به خاطر شرایط بازار برگشت خورده وامم عقب افتاده صاحبان چک و بانکها به هیچ عنوان راضی به مهلت دادن نیستند و همه تهدید به اقدام کردند. صاحب خانه ام اجاره چند ماهش رو میخواد دیگه کم آوردم آقا جان خودت میدونی من آبرودارم خودت میدونی نمیتونم دست جلوی کسی دراز کنم آقاجان آبروم در خطره خودت بگو چیکار کنم؟ آقای من شما خانواده کرمید کسی از پیش شما ناامید برنمیگرده خودت باز خوب میدونی این ماه رمضون من و همسرم چه حالی داشتیم و شب و روز همسرم به گریه و دعا طی شد آقا جان مولا جان دردت به جونم آقا آبرومو حفظ کن من تا حالا پام به دادگاه و پاسگاه باز نشده راضی نشو بیشتر از این تحقیر بشم. آقای من مولای من مهدی جان 🔹سلام حاجی ازدست شما سرم بکوبم به دیواااار😡😡😡 آخه ساعت ۲ونیم سوال به اون خوبی ومهمی طرح میکنن؟؟؟!!!😔😩😩😩 که ماها که زود میخوابیم نتونیم جواب بدیم😢 🔹سلام حاج آقا مال ما که الحمدلله حلال هست فقط با خمس وزکات چیکارکنیم؟ اگه شوهرم راضی نشه تکلیف چیه؟ 🔹سلام حاج آقا متاسفانه دیر پیام دم سحرتونو خوندم. ولی همین الانشم که خوندم پیامتون چسبید بهم جوابهارو که خوندم به این نتیجه رسیدم که خود آقا به دلتون انداخت که این سوالو بپرسین. که حتی شده ۲ نفر قید گناهی که در آن واحد در حال انجامش بودن بزنن. حتی شده ۲ نفر به فکر فرو برن که آیا مالمون حلاله؟! حتی شده ۲ نفر یادشون بیفته حق الناسی به گردنشونه و مال مردم تو زندگیشونه. حتی شده ۲ نفرن افتخار کنن به زندگی ساده و بدون تجمل و البته حلالشون که میتونن با خیال راحت پذیرای امام زمانشون باشن. یا یکی مثل من یاد سال خمسیش بیفته. خیلی ممنونم از سوالی که پرسیدین. از تلنگری که زدین. خدا خودتون و خانواده تون و کوچولوی تازه بدنیا اومده تونو حفظ کنه.
✅ بعضی پیامها را نتونستم هنوز ببینم بسیاری از پیامها در جواب سوال دیشب، نمیشه منتشر کرد ولی خیلی حیفه اصلا یه جورایی معرکه است