🔻نگفتم نیا؛ گرسنگی دارد!
پدرم مرحوم ایت الله حاج شیخ علی حیدری سالیان متمادی در مدرسه صدر اصفهان مشغول تحصیل ومباحثه وتدریس بود واز محضر حکیمان وفقیهان واسلام شناسان بزرگی استفاده کرد شرح حال ایشان را طی مصاحبه شفاهی ومکتوبی بیان کرده ام
مصاحبه در مجله حریم امام ونیز ستارگان حرم چاپ شده است
امروز نیز به یاد پدر افتادم وبرایش قران خواندم وبا گفتن هفت مرتبه یا الله ویا ارحم الراحمین از خداوند هم جواری با رسول اکرم وامیر مومنان واهل بیت علیهم الاف التحیه والسلام را خواستم پدرم سرزمین اصفهان ومدرسه صدر را سرزمین یادها وخاطره ها می دانست
🔹#سیدابوالحسن_اصفهانی در سن 14سالگی وارد اصفهان شده و در مدرسه صدر، #حجره گرفت و به درس و بحث مشغول میشود.
🔸شبی از شبهای زمستان پدرش به دیدن او میآید و وقتی زندگی او را میبیند که نه فرش و #گلیم و نه حتی چراغی برای روشن کردن حجره دارد با سخنانی سرزنش آمیز به او میگوید: نگفتم نیا، #گرسنگی و ... دارد.
🔹سید ناراحت شده و به طرف قبله میایستد و #امام زمان (عج) را مورد خطاب قرار میدهد و با چشمانی اشک بار میگويد: آقا! عنایتی کنید تا نگویند شما #آقا ندارید!
🔸لحظاتی نمیگذرد که فردی #ناشناس درب مدرسه صدر را به صدا درمیآورد. وقتی خادم در را باز میکند، فرد ناشناس از او سراغ سیدابوالحسن را میگیرد و خادم، سید را فرا میخواند.
🔹سیدابوالحسن با سیدی #خوشسیما روبهرو میشود که پس از دلجویی به او #۵قِران میدهد و میگوید: شمعی نیز در طاقچه حجره است، آن را بردار و روشن کن تا نگویند شما آقا ندارید. ۱
۱📚توجهات ولیعصر (عج) به علما و مراجع تقلید، ص۱۲۳
محمد جواد حیدری