eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
294 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️عزیز برادرم؛ تو متولد شدی ، که سالها بعد با شهادتت ، مرا نزد پروردگارت و مادر سادات اُم اَبیها حضرت زهرا مرضیه (سلام الله علیها) ، شفاعت کنی و شفیعم باشی ‌! 🌼🍃 من در لحظاتی که دلم لرزید ، دستانم را گرفتی و از سقوط در وادی ظلمت و تاریکی نجاتم دادی و راه " صراط المستقیم " را نشانم دادی ! ✨امروز روز میلادت، مصادف شده ، با شاه خراسان، آقا امام رضا (علیه السلام) 🎉 💚آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ، ضامن آهو شد و او را نجات داد ! ❤عزیز برادرم؛ میشود ، تو هم ، مثل ضامن آهو ، ضمانت من را پیش امام رئوف کنی ، تا ایشان دست عنایت و لطف و محبت خودشان را به سرم بکشند ، تا من هم ، همانند ، جذب مرام و معرفت تان شوم 😔 ❤️عزیز برادرم ؛ حالا که تو در بهشتی و در جمع اولیا و انبیا و شهدا هستی ؛ میشود صدایم را به مولایم سیدالشهدا (علیه السلام) برسانی و برات زیارت روی اربعین را از دستان مبارک ضامن آهو ( علیه السلام) بگیری 😭😭😭 التماس شفاعت .... 🎉 تولدت مبارک 🎉 💚 بیست_و_سوم_تیر_ماه ... ... 😭🙏 🎊🎈🎉🎊🎈🎉🎊🎈🎉
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 مراحل گزینش را طی کرد و وارد شد . بعد از آن هم دوره آموزش های افسری را در دانشگاه امام حسین (ع) تهران گذراند . موقع تقسیم در یگان ها،به دلیل توانمندی های زیادی که از خود نشان داده بوده به یگان یعنی یگان اعزام شد . ابتدا نمی دانست که یگان چگونه جایی است . اما خیلی زود شیفته حال و هوای آنجا شد ، خودش را بیشتر از هر زمانی به نزدیک می دید . خوشحال بود که در محلی خدمت می کنند که برای و مفید است. بعضی وقت ها که به می آمد از فرط فقط می خواست . می گفت آموزش ها و دوره های فشرده ای را در طول می گذرانند و همچنین برخی روزها روی های بسیار مدتی دارند . راوی : 🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 با گشت می زدیم . چند روزی بود ها راه به راه کمین می زدند. سر یک آب راه، قایق پیچید رو به رویمان . ایستادیم و حال و احوال . پرسید « چه خبر؟ » آره آقا . چند روز بود خراب شده بود . خیلی وضعیت ناجوری بود . حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم . مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه ، می پریم پایین ، و و رو یک جا می خوریم. » پرسید « پس کی می خونی؟ » گفتم « همون عصری » گفت « بیخود » بعد هم وادارمان کرد شویم . همان جا لب آب ایستادیم، خواندیم . 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━