#داستان_شب
پادشاهی دیدکه #خدمتکاری بسیار شاد است ، از او علت شاد بودنش را پرسید. خدمتکار گفت: قربان #همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من #راضی و شادم.
پادشاه موضوع را به وزیر گفت . وزیر هم گفت: قربان چون او #عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است، پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟ وزیر گفت : قربان #یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید ، و چنین هم شد.
خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه وسکه ها #بسیار شادشد و شروع به شمردن کرد ، ۹۹ سکه ؟ و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا۱۰۰ تا نیست، همه جا را زیر و رو کرد #ولی اثری از یک سکه نبود.
او #ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا بیشتر کار کند تا یک سکه طلای دیگر پس انداز کند ، او از #صبح تا شب سخت کار میکرد،و دیگر خوشحال نبود. وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت : #قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیند که #زیاد دارند اما شاد و راضی نیستند.
🌿🌸خوشبختی در سه جمله است:
تجربه از دیروز ،
استفاده از امروز،
امید به فردا.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸🔸🔸
#داستان_شب
پس از #گذشت سال ها از شهادت حضرت على (ع) , روزى #عدى بن حاتم نزد معاویه رفت.
#معاویه مى دانست که عدى یکى از یاران قدیمى امیرالمؤمنین است, خواست کارى بکند که شاید این دوست قدیمى کلمه اى علیه حضرت بگوید, از این رو گفت : عدى! #فرزندانت چه شدند؟!
عدى گفت : در #رکاب مولایشان على, با تو که در زیر پرچم کفر بودى, #جنگیدند و کشته شدند.
معاویه : عدى ! على درباره ى تو #انصاف داد؟
عدى : چطور؟
معاویه : پسران خود را #نگهداشت و پسران تو را به کشتن داد.
عدى : معاویه ! من درباره ى على #انصاف ندادم. نمى بایست على امروز در زیر #خروارها خاک باشد و من زنده بمانم. اى کاش من #مرده بودم و على زنده مى ماند!
معاویه که دید سخنانش #اثرى ندارد, گفت : عدى ! الان دیگر کار از این حرفها گذشته است چون تو #زیاد با على بودى دلم مى خواهد, مقدارى از کارهایش را برایم #توصیف کنى.
عدى : معاویه ! #معذورم بدار!
معاویه : نه , حتماً باید بگویى !
عدى : حال که باید بگویم , آنچه را که مى دانم مى گویم, نه آنچه را که #مطابق میل توست!
آنگاه عدى شروع به صحبت درباره ى على (ع) کرد و گفت : یکى از #خصوصیت هاى او این بود که #علم و حکمت از اطرافش مى جوشید. على شخصیتى بود که در #مقابل ضعیف, ضعیف بود و در مقابل ستمکاران #نیرومند. با اینکه در میان ما #بى هیچ تکبر و امتیاز مى نشست, اما خداوند #هیبتى از او در دل مردم قرار داده بود که بدون اجازه اش نمى توانستیم حرفى بزنیم.
معاویه ! مى خواهم #منظره اى را که به چشم خود دیده ام , برایت باز گویم : در یکى از شب ها على را دیدم که در #محراب خویش با خدایش به راز و نیاز پرداخته و #محاسن شریفش را به دست مبارک گرفته ,
مى گوید : یا دنیا غرّی غیری ; اى دنیا , کسى غیر از مرا #فریب ده .
عدى آنچنان على (ع) را وصف کرد که دل سنگ معاویه #تحت تإثیر قرار گرفت; به طورى که با آستین , اشک هاى #صورتش را پاک کرد . آنگاه گفت : دنیا عقیم است که مانند على بزاید.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
💞💞💍💍💞💞 #انچه_مجردان_باید_بدانند #قسمت_اول برای یک خواستگاری خوب چیکار کنیم ⁉️ ✨۱- زمان خوا
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_دوم
برای یک خواستگاری خوب چکار کنیم❓
✨5- سعی کنند در #مراسم خواستگاری خاطرات خوشی بجا بگذارند
خانوادهها سعی کنند که در #هنگام خداحافظی و ترک کردن مجلس #خاطرات خوبی بجا بگذارند و با روی #خوش و روبوسی خداحافظی کرده تا پلهای پشت سر خود را خراب نکنند، حتی اگر #جواب خانواده دختر منفی باشد؛ چون امکان دارد این #خواستگاری بارها ادامه داشته باشد و خاطرات بد بجای بماند.
✨6- نوع #آرایش دختر ملایم و ساده باشد
آرایش دختر باید #بسیار ساده و متناسب با چهره شاخص فرهنگی و مذهبی باشد و نباید #زیاد زننده و غلیظ باشد؛ زیرا باعث قضاوت بد خانواده پسر میشود و #سوء تفاهم پیش میآید و خانواده پسر چنین برداشتی از دختر دارند که میخواهد #خودش را تحمیل کند.
✨7- پسر چند شاخه #گل به همراه داشته باشد
معمولا دخترها به #گل علاقه خاصی دارند و باعث خوشحالی آنها میشود. پسر باید گلهای #زیبا با رنگهای شاد تهیه کند وهنگام ورود به خانه آن را به میزبان بدهد.
✨8- #میزبان پذیرایی را از بزرگترها شروع کند
بهتر است دختر و یا خانواده او در مراسم خواستگاری با #تعارف کردن چای به سمت #بزرگتر، احترامشان را نسبت به بزرگتر ابراز کرده و باعث جلب #رضایت بزرگترها شوند.
#پایان
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan