eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
2.1هزار دنبال‌کننده
194 عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
امّا «شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ»؛حالا بهتان می گویم: یک وقت ترک می کند یک واجبی را برای اینکه به دنیا برسد، یک وقت مرتکب حرام می شود. اینکه دارد حضرت می گوید: «شَيْئاً»؛ دو جور است،ها! گوش کن چه می گویم. یک وقت، یک عمل واجب را می گذارد کنار برای اینکه دنیایش را آباد کند. یک وقت، مرتکب یک معصیت می شود برای اینکه {دنیا را آباد کند}. حالا، خیلی روشن است این ها را که من می گویم. حالا مثال و این ها هم ... خدمتتان عرض شود: فرض کنید یک دروغ می گوید برای خاطر اینکه استفادۀ دنیایی بکند. مثلاً دیگر خیلی، ساده است به اصطلاح، آسان عمل به اش می شود، نه اینکه مهم نیست، برای اینکه از معاصی کبیره است. شد؟! خواستم بگویم که معمول است. هر جوری که باشد، توجّه کنید! اگر کسی که می گوید متدیّنم، بخواهد از دینش مایه بگذارد برای دنیایش، این را بداند، آن کمبود دنیایش را خدا چند برابر می کند، ممکن است چهار سنّار گیرت بیاید اینجا، درست است؟ اما یک چاله برایت می کَند، فهمیدی؟چند برابر آن باید خرج کنی. فهمیدی هان؟! مثال خیلی ساده، توجّه کنید چه می خواهم بگویم. بله، فرض کن، دروغ را گفتی ده تومان هم گیرت آمد، درست است؟ فردا می روی یک بساطی پیش آمد، صد تومان باید خرج کنی یا هزار تومان. برو همین جور، درست است؟ «لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ (يَتْرُكْ‏ اَلنَّاسُ)‏‏ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ (أَضَرْ) مِنْهُ»؛ حواست جمع باشد. شد؟ ادّعای دین نکن، بعد بخواهی برای دنیات از دینت مایۀ این جوری بگذاری. برو مایۀ آن اوّلی را بگذار. نهج البلاغه حکمت، 106 نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين‏؟س؟: لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ‏ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ‏. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
19.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِيَ‏ عَنْ‏ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ: «لَا يَتْرُكُ‏ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ‏ أَمْرِ دِينِهِمْ‏ لِاسْتِصْلَاحِ‏ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ (أَضَرْ) مِنْهُ» ترجمه: ترک نمی کنند مردم چیزی از امر دینشان برای اصلاح دنیایشان مگر اینکه خداوند متعال بر ضرر و علیه آن ها درها و راه هایی را باز می کند که کمبود و زیانی بدتر به آن ها می رسد. 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 فرق بین غبطه و حسد❗️ 📌من در اینجا باید به این نکته اشاره کنم که بین حسد و غبطه فرق است. حسد عبارت از این است که شخصی که رشک می ورزد، می خواهد نعمت از محسود زائل شود، حال چه خود داشته باشد چه نداشته باشد. امّا غِبطه این‏گونه نیست. غِبطه بسیار ممدوح است. غبطه معنایش این است که اگر انسان ببیند دیگری نعمتی دارد؛ هر نوع نعمتی باشد خصوصاً نعمت معنوی؛ ناراحت باشد که چرا من ندارم. نمی خواهد از او گرفته بشود. خوشحال است که او دارد ولی ناراحت است که چرا من ندارم. از نداشتن خودش ناراحت است نه از داشتن او. 〰〰〰〰〰 📚 📕 1 🏷 سوره فلق 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 غبطۀحضرت آدم(ع) به اسماءطیّبه حضرت محمد(ص)، علی(ع) و زهرا(س) در عرش❗️ 📌در داستان حضرت آدم (ع) در بحث تفسیری مان گفتیم که منشأ خروج آدم از بهشت و هبوطش به این مادّه، غبطه بود. در متون اسلامی آمده است که آدم(ع) فکر می کرد اشرف مخلوقات است، کما اینکه این گونه بود و موجودی شریف تر از او در عالم امکان نیست. تا این مسأله به خاطرش خطور کرد، خطابی رسید که توجّهی به بالا کن. در روایات وارد شده است که آدم دید که در ساق عرش با نور اسمائی نوشته است که اوّلش این بود: «محمدٌ حبیب الله» علی(علیه السّلام)، زهرا(سلام الله علیها) و... آدم متعجّب شد که این ها چه کسانی هستند که مافوق من هستند. سؤال کرد. جواب شنید که ایشان از فرزندان تو هستند، ولی بر تو شرافت دارند. آدم غبطه خورد نه اینکه حسد برد. بعضی افراد می نویسند که آدم حسد برد که این ها بسیار اشتباه می کنند. بنابراین، غبطه ممدوح و خوب است. یعنی این ها دارای چنین مقامی هستند و من فاقدم نه اینکه چرا آن ها دارند. خوشحالم که فرزندان من چنین افرادی خواهند بود. از این ناراحت بود که چرا خودم فاقد هستم. 〰〰〰〰〰 📚 📕 1 🏷 سوره فلق @mojtabatehrani_ir
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 غبطۀحضرت آدم(ع) به اسماءطیّبه حضرت محمد(ص)، علی(ع) و زهرا(س) در عرش❗️ 〰〰〰〰〰 📚 📕 1 🏷 سوره فلق 🎞 @mojtabatehrani_ir
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 حسادت سرنوشت را تغییر می‏دهد❗️ 📌 ضررش هم فردی است و هم اجتماعی. به عبارت دیگر، ممکن است که شخصی محسود واقع شود ضرر شخصی بخورد. ممکن است اجتماع بر اثر حسد متضرر شوند. ضرر اجتماعی است نه ضرر شخصی. ضرر حسد این گونه نیست که وقتی به شخص یا اجتماعی رسید، زودگذر باشد، بلکه ممکن است که جنبه سرنوشتی داشته باشد. روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) منقول است که: «كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ»1️⃣؛ نزدیک است که رذیله حسد بر سرنوشت غلبه پیدا کند. چه فرد باشد چه جامعه. حسد سرنوشت را عوض می کند. بهترین چیز برای فهم این مسأله این است که انسان تاریخ بشریّت را نگاه کند. انسان می بیند که چگونه رذیله حسد همان گونه که پیغمبر اکرم می فرماید سرنوشت ملّت ها را عوض کرده است. 1️⃣الکافی، ج2، ص 307 〰〰〰〰〰 📚 📕 1 🏷 سوره فلق 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 منشأ شکست حکومت ها و امّت ها حسد است❗️ 📌در جمله دیگری حضرت می فرماید: «أَلَا إِنَّهُ قَدْ دَبَّ إِلَيْكُمْ دَاءُ الْأُمَمِ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ هُوَ الْحَسَدُ»1️⃣؛ ای بیچاره ها! همان بیماری که در امم سابق بود به سمت شما روی آورده است، که آن بیماری همان حسد است. به سمت شما دارد می آید. معلوم می شود که پیغمبراکرم(ص) نظر خاص دارد. یعنی شکست هایی که امم سابق خورده اند در اثر حسد بوده است. متعلَقش چه مادّیّات یعنی مال و مقام باشد چه معنویّات باشد. شکست ها از این ناحیه است. تاریخ اسلام را نگاه کنید. منشأ شکست های مسلمین حسد است. اسلام تا قلب اروپا رفت. چه شد که شکست خورد؟ آندولس کجاست؟ اسلام تا کجا رفته بود؟! سران مسلمانان به جان هم افتادند و پس از آن از اندلس بیرونشان کردند. منشأ بقیّه شکست ها در این خلافت هایی که ما دیدیم و برای ما نقل کردند و در تاریخ نوشتند، حسد است. بیش از این نیست. یا پول است یا مقام است یا محبوبیّت ها. گاهی این ها اعمالی را بر اثر حسد مرتکب شده‏اند که انسان واقعاً شرمش می آید. 1️⃣وسائل الشیعه، ج15، ص368 〰〰〰〰〰 📚 📕 1 🏷 سوره فلق @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 حقیقت امل، آرزو چیست؟❗️ 📌در باب حقیقت امل، علمای اخلاق می فرمایند: حقیقت امل عبارت از یک حالت نفسانی استلذا این امل و آرزو که تعبیر کردیم، یا رجاء و امید هم این گونه هستند که صفتی از برای نفس هستند؛ یعنی صفت نفس هستند. البتّه حقیقتش این است که یک حالت بهجت و سروری است که برای نفس حاصل می شود. خوب دقّت کنید که امل و رجاء حالت بهجت و سروری هستند که از سببِ خاصّی برای نفس حاصل می شود که اسمش را حالت می گذارند. چه موقع این حالت بهجت و سرور برای نفس حاصل می شود که اسمش را علمای اخلاق امل می گذارند؟ آنگاه که انسان تصوّر تحقّق شیء محبوب خودش را می کند و در این رابطه قرار می گیرد؛ این حالت به او دست می دهد. حالا چه در ارتباط با گذشته باشد، چه در ارتباط با آینده باشد؛ یعنی از نظر روند تحقّق اشیا، زمینۀ تحقّق آن در آینده باشد یا نباشد، تفاوتی نمی کند و همین که تصوّر چیز مطلوب را می کند کافی است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه اول 🎞 @mojtabatehrani_ir
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 انسان باید به زندگی اُخروی هم آرزو داشته باشد، تا مرگ به اوضرری نزند❗️ 📌راجع به زندگی اُخروی ام هم همین جور بود، آرزو داشتم و تلاش کردم. دیگر مرگ ضرری نمی رساند؛ چون این زندگی به سر آمد و آن زندگی پیش آمد. این تمام شد، امّا آن شروع شد. برای آنجا هم، کار و تلاش کردم. «وَ مَنْ قَصَّرَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ»؛ اگر کسی در روزگار آرزویش که دنیا بود کوتاهی کرد، «قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ»؛ قبل از مرگ، «فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ»؛ یعنی نسبت به حیات اُخروی اش تلاش نکرد و آمالش در ارتباط با امور دنیوی بود، چون همۀ این اعمال و تلاش ها برخاسته از آرزوهای مادّی است، این اعمال و تلاش ها زیان بخش است، «وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ...» 1️⃣؛ و اینجاست که مرگ به او زیان می رساند؛ چون تلاشی برای آن زندگی اش نکرده بود. منظورم این بود که آنچه نکوهش شده است، اوّل از نظر گروه آمال است؛ به این معنا که اگر آرزوهای انسان فقط در آرزوهای مادّی خلاصه بشود و آرزوهای معنوی نداشته باشد، مورد نکوهش قرار گرفته است. 1️⃣جلسۀ سوّم نهج البلاغه، خطبۀ 28 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه سوم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ رَوَی مَفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنِ‏ الصَّادِقِ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ضَمِنَ لِلْمُؤْمِنِ ضَمَاناً {قَالَ} قُلتُ: : مَا هُوَ قَالَ(ع) ضَمِنَ لَهُ إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ {تَعَالَی} بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَ لِمُحَمَّدٍ (ص)بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِيٍّ (ع)بِالْإِمَامَةِ وَ أَدَّى مَا افْتُرِضَ عَلَيْهِ، أَنْ يُسْكِنَهُ فِي جِوَارِهِ فَقُلْتُ هَذِهِ وَ اللَّهِ هِيَ الْكَرَامَةُ الَّتِي لَا تُشْبِهُهَا كَرَامَةُ الْآدَمِيِّينَ‏. ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): اعْمَلُوا قَلِيلًا تَنَعَّمُوا كَثِيراً» ترجمه: به راستی که خداوند متعال ضمانت کرده است برای مؤمن یک چیزی را،چه ضمانتی کرده است؟ حضرت فرمودند: ضمانت کرده است برای مؤمن که اگر او اقرار به ربوبیّت و پروردگاری خداوند متعال نموده و اقرار کند به اینکه حضرت محمّد (ص)پیامبر خداست و اقرار کند به این که علی (ع)امام اوست و آن چه را خداوند بر او واجب کرده است انجام دهد، او را نزد خود و در جوار خودش جای دهد. من عرض کردم: به خدا قسم که این بزرگواری و کرامتی است که شباهتی به کرامت انسان ها ندارد. پس حضرت فرمودند: عمل کم انجام دهید و در نعمت بسیار باشید. شرح: مفضّل است که از اصحاب امام صادق صلوات الله علیه است، روایت را نقل می کند که حضرت فرمودند: خداوند ضمانت کرده است برای مؤمن، یک نوع ضمانت؛ عُهده داری به تعبیر ما. «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ضَمِنَ لِلْمُؤْمِنِ ضَمَاناً {قَالَ} قُلتُ: مَا هُوَ»؛ مفضّل می گوید: عرض کردم به حضرت، آن ضمانتی که خدا کرده است برای مؤمن چیه؟ «قَالَ(ع)»؛حضرت در جواب فرمودند: «ضَمِنَ لَهُ»؛ ضمانت کرده برای مؤمن، «إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَی بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ ضمانت کرده، عُهده داری کرده برای مؤمن، اگر مؤمن اعتراف کند به ربوبیّت خداوند. نگاه کنید! الوهیّت نیست؛ این یک نکته ای دارد درش. «إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَی بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ یعنی آن موجودی که مرا می پروراند و او من را اداره ام می کند، خداست،خودم، پولم، هیچی این ها نیست؛ این را اعتراف بکند. خوب توجّه کنید. یک وقت می گویی، خدایم آن است،یک وقت می گویی، پرورندۀ من آن است. این نکته، اینجاست، «إِنْ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَی بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ یک، اعتراف این را بکند. دو: چهار تا چیز است.«وَ لِمُحَمَّدٍ (ص)بِالنُّبُوَّةِ»؛ اعتراف به نبوّت پیغمبراکرم(ص)بکند که اوست، فرستادۀ خداوند است، آن چه می گوید، از خدا برای من می گوید. «وَ لِعَلِيٍّ (ع)بِالْإِمَامَةِ» اعتراف به امامت علی (ع)، «وَ أَدَّى مَا افْتُرِضَ عَلَيْهِ»؛ آن چه را که خدا بر او چی کرده؟ لازم کرده که انجام دهد، انجام بدهد. نگاه کن! به ترتیب آمد: ربوبیّت، نبوّت که آمد بعد چی؟ امامت. از ناحیۀ این هاست که احکام الهی به دست من و تو می رسد. درست است؟ عمل کند به این ها. «مَا افْتُرِضَ »؛ هم دارد. یعنی آن احکام، ما می گوییم: الزامیّه. مستحبّات پیشکشت، مکروهات پیشکشت، این ها نیست. «وَ أَدَّى مَا افْتُرِضَ عَلَيْهِ»؛ این چهار تا چیز، سه تایش درونی، یکیش بیرونی است. نگاه کنید! اقرار به ربوبیّت، درونی است، نبوّت درونی است، امامت درونی است؛ بیرونیش فقط یکی است و آن چیه؟ آن هایی را که خدا فرض کرده، لازم کرده برایش انجام بدهد. درست است؟ حالا چه چیزی ضمانت کرده؟«أَنْ يُسْكِنَهُ فِي جِوَارِهِ»؛ این را می برد خدا پهلوی خودش می نشاند. پهلوی خودش. جار یعنی چی؟همسایه می گوییم، همسایه «أَنْ يُسْكِنَهُ فِي جِوَارِهِ»؛ می بردش پیش خودش می نشاندش. مفضّل وقتی این را می شنود، رو می کند به امام صادق (ع)، عرض می کند: «هَذِهِ وَ اللَّهِ هِيَ الْكَرَامَةُ لَا تُشْبِهُهَا كَرَامَةُ الْآدَمِيِّينَ‏»؛ این یک بزرگواری است که اصلاً شباهت ندارد به بزرگواری انسان ها؛ یعنی توجّه می کنید؟! اگر یک کسی به کسی بخواهد بزرگواری بکند، کرامت بکند، هیچ بشری قدرت {ندارد} این جوری؛ توجّه کنید! «ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)»؛ وقتی مفضّل این را می گوید، حضرت در جوابش می گوید، برمی گردد می گوید: «اعْمَلُوا قَلِيلًا تَنَعَّمُوا كَثِيراً»؛ کاری ندارد این هایی که خدا گفته انجام بدهی مشکلاتی نیستش، کم است، چیزی نیست؛ آنی که می خواهد ضمانت کرده بدهد در ازای این، قابل چی؟ قیاس نیست. «اعْمَلُوا قَلِيلًا تَنَعَّمُوا كَثِيراً»؛ کم کار بکن، زیاد چی، بگیر ________________________________________