✔️بازخوانى #مهدويت بر مبناى انسانشناسى کمال
3️⃣آرمانشهر ظهور
در نگاه انسانشناسى كمال، آرمانشهر، واقعيتى زمينى و اينجهانى دارد كه پيش از آفرينش انسان، وعده داده شده است.
منتها راه دستيابى به آن، نه تكسونگرى به برخى از ارزشها و ظرفيتهاى انسانى، كه از معبر عبوديت است.
#عبوديت، يعنى فعالسازى همزمان تمامى ابعاد جسمانى و روحانى انسان؛ آن هم در گسترهاى فراگير و جهانى تا بتواند بر جهان مُلكى نيز اثرگذار باشد.
اين سخن بدين معناست كه يكى از اركان آرمانشهر، جهان طبيعت است.
در ديدگاههاى فلسفى يا علمى تلاش مىشود كه با رشد حداقلى فضايل و تركيب آن با علم و صنعت، بستر تسخير قهرى طبيعت و ايجاد آرمانشهر فراهم شود.
🍃ولى در نگاه دينى، اين تصرف وتسخير با رشد حداكثرى انسان در پناه گرايش متعالى به #عبوديت رخ خواهد داد؛ چراكه طبيعت، محكوم سنتهاست و بر سنتها جز از معبر خلافت الهى نمىتوان حاكميت يافت.
پس آرمانشهر جامعهاى است كه در آن همه انسانها در متعالىترين گرايش انسانى به همگرايى برسند و بدانند كه با سلوك فردى (حتى درحالت متعالى آن) نمىتوانند به هدف غائى آفرينش دست يابند. بلكه تحقق هدف غائى با عبوديت جهانى و همگانى ممكن است.
بنابراين، آرمانشهر موعود، نظام اجتماعى بر مبناى بندگى غيب الغيوب است كه در آن، انسان از همه تعلقها و اسارتها رهايى مىيابد و به مرتبه «آيةاللهى» و «خليفةاللهى» مىرسد و چون چنين شد، زمين و زمان و كون و مكان هم ساختارى بهشتى مىيابند.
4️⃣فلسفه تاريخ
براى تحقق #بهشت_زمينى، سهگانۀ برنامه كمال، انسان كامل و معطوف شدن ارادههاى انسانى به كمال بايد محقق شود.
اكنون دين كامل و انسان كامل وجود دارند، پس ضلع سوم - كه مسأله ارادههاى انسانى است - باقى مانده است.
بنابراين، انسانها بايد بر مبناى #فطرت و پس از مشاهده آثار زيانبار نگاه حداقلى يا وارونه به كمال، آماده پذيرش #كمال_حداكثرى شوند.
در حقيقت، فلسفه تاريخ در زندگى آدمى چيزى نيست مگر فرايند كامل شدن عوامل تحقق كمال و ملاحظه نوع تعلق ارادههاى انسانى به برنامۀ جامعى كه براى كمال وجود دارد.
از اين منظر، دوران #ظهور تنها دوران تاريخ بشر است كه #كمال_نهايى در آن رخ خواهد داد و بازتاب آن، #وراثت و #خلافت طولانى مدت آدمى در قالب #رجعت_دينداران_رشديافته به زمين خواهد بود.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mola_amiralmomenin_as