✅ویژگی های #اهلبیت علیهم السلام
💢 اهلبیت جایگاه #اسرار خداوندی، و #پناهگاه فرمان الهی، و مخزن #علم خدا، و مرجع #احکام اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی، و کوه های همیشه استوار #دین خدایند. خدا به وسیله اهلبیت پشت خمیده دین را راست نمود، و لرزش و #اضطراب آن را از میان برداشت، برابر فاسدانی که تخم #گناه افشاندند، و با آب #غرور و #فریب آبیاری کردند، و محصول آن را که جز #عذاب و بدبختی نبود برداشتند.
💢 کسی را با خاندان #رسالت (عترت پیامبر علیه السلام) نمی شود مقایسه کرد. و آنان که پرورده #نعمت هدایت اهلبیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت #پیامبر اساس دین، و ستونهای استوار #یقین می باشند، شتاب کننده، باید به آنان باز گردد، و عقب مانده، باید به آنان بپیوندد
💢 زیرا ویژگیهای حق #ولایت به آنها اختصاص دارد، و #وصیت پیامبر نسبت به #خلافت مسلمین، و #میراث رسالت، به آنها تعلق دارد، هم اکنون (که خلافت را به من سپردید) #حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جایگاهی که از آن دور مانده بود، باز گردانده شد.
❇ #نهج_البلاغه #خطبه ۲
#آيات_فضائل_اهل_البيت_عليهم_السلام
#آيۀ_مباهله
🍃فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّٰهِ عَلَى الْكٰاذِبِينَ
«سورۀ آل عمران،آيۀ 61»
🍃هرگاه بعد از علم و دانشى كه (دربارۀ مسيح) به تو رسيده،(باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند،به آنها بگو:بيائيد ما فرزندان خود را دعوت كنيم،شما هم فرزندان خود را؛ما زنان خويش را دعوت نمائيم،شما هم زنان خود را؛ما از نفوس خود دعوت كنيم،شما هم از نفوس خود؛آنگاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم!
✅دورنماى بحث
🔰 آيۀ مباهله يكى ديگر از آيات مربوط به #ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و دو فرزندش حسن و حسين عليهم السلام است.
♻️اين آيۀ شريفه،كه موضوع آن #مباهلۀ مسلمانان با مسيحيان نجران است،
✔️از سويى حقّانيّت اسلام و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را ثابت مىكند
✔️و از سوىديگر ،رفعت مقام و علوّ درجۀ اهل بيت پيامبر عليهم السلام را بيان مىدارد
✔️و از سوى سوم،مىتوان توسّط آن #ولايت و #خلافت امير مؤمنان عليه السلام را به اثبات رساند.
📗کتاب *آیات ولایت در قرآن*، نوشته آیت الله مکارم شیرازی،
#فضایل_امیرالمومنین
#فقط_به_عشق_علی
#علـے_ولی_الله
#مولا_جانم_علی
#اشهد_ان_علیا_ولی_الله
@mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى #مهدويت بر مبناى انسانشناسى روح (باطنی و فطری)
1️⃣كمال و نجات
♻️بر مبناى انسانشناسى فطرى، كمال و نجات زمانى حاصل مىشود كه آدمى در مسير #ولايت انسان كامل قرار گيرد و آنگاه از جمع انسانهاى #كمالجو و با رهبرى #انسان_كامل، حركت فراگيرى براى تحقق #آرمانشهر صورت بپذيرد.
همانگونه كه در داستان آفرينش اشاره شد، خداوند انسان را براى #خلافت خود آفريده و محل و #ظرف تحقق اين خلافت را هم زمين قرار داد.
🍃إِنِّي جٰاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً . (بقره: 30)،
🔰اين خلافت دو سطح دارد كه مرتبه *عمومى* آن براى همه انسانها (خلافت عمومى در انسانها با شكوفايى قوه ابداع و خلاقيت تحت مديريت #روحالايمان تحقق مىيابد.)
و مرتبه *خاص* آن از معبر تعليم اسماى مختص #معصوم است.
🍃وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمٰاءَ كُلَّهٰا . (بقره: 31)،
#خلافت جهانى انسانها و در نهايت، كمال و نجات آنها زمانى خواهد بود كه روح الايمان آنها تحت مديريت و رهبرى روح القدس معصوم قرار گيرد تا از پيوند اين دو، تمامى ارادههاى انسانى سمت و سوى متعالى پيدا كند و #خير_مطلق تجلى يابد و در نهايت بهشت زمينى محقق شود.
در آن بهشت، همه انسانها قدرت تصرف و ارتباط با مُلك و ملكوت را خواهند داشت و رشد جامعه انسانى، تمام عوالم وجود را متحول خواهد كرد.
#ادامه_دارد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mola_amiralmomenin_as
#خطبههاى_اميرالمؤمنین_عليه_السلام
#خطبه_سوم
✅خطبه در يك نگاه
اين خطبه معروف به #شقشقيّه است و مشتمل بر شكايت در امر خلافت و سپس ترجيح دادن شكيبايى در برابر آن و آن گاه بيعت مردم با او مىباشد.
🔰اين خطبه از مهمترين خطبههاى نهج البلاغه است و چون مسائل مربوط به خلافت بعد از رسول خدا (ص) را بىپرده شرح مىدهد براى گروهى جنجال برانگيز شده است.
🍃نكتههايى در اين خطبه وجود دارد كه در هيچ يك از خطبههاى نهج البلاغه نيست و در عين كوتاهى، يك دورۀ #تاريخ_اسلام مربوط به عصر خلفاى نخستين در آن خلاصه شده است.
🔰اين خطبه در تمام فرازهايش از مسألۀ #خلافت بعد از پيامبر اسلام (ص) سخن مىگويد و مشكلاتى را كه در دوران خلفا به وجود آمد در عبارات كوتاه و پر معنى و بسيار داغ و مؤثّر شرح مىدهد و با صراحت، اين حقيقت را بيان مىكند كه بعد از رسول خدا (ص) او، از همه شايستهتر براى اين مقام بود و شديدا تأسف مىخورد كه چرا خلافت از محور اصلى تغيير داده شد.
🍃در پايان خطبه، داستان #بيعت مردم را با خودش شرح مىدهد و اهداف پذيرش بيعت را در جملههاى بسيار زيبا و الهام بخش بيان مىفرمايد.
🍃تحليلهاى دقيق و جالبى دارد كه براى صاحبنظران، بسيار قابل مطالعه است و نكاتى در آن ديده مىشود كه در هيچ جاى ديگر ديده نخواهد شد.
✔️قبل از ورود در شرح و تفسير اين خطبه اشاره به چند نكته لازم به نظر مىرسد:
🌱1 - نام خطبه: نام اين خطبه از جملۀ آخر آن گرفته شده است كه امام (ع) در پاسخ تقاضاى «ابن عباس» براى ادامۀ خطبه، به او فرمود: «تلك شقشقة هدرت ثمّ قرّت» كه معادل آن در فارسى چنين است: «اين شعلۀ آتشى بود كه از دل زبانه كشيد و فرو نشست» و به اين ترتيب درخواست «ابن عباس» را براى ادامۀ سخن رد كرد، چون حال و هوايى كه امام (ع) را براى بيان آن سخنان آتشين و حسّاس آماده كرده بود تغيير يافت، زيرا كسى از ميان جمعيّت برخاست و نامهاى به دست حضرت داد و فكر امام (ع) را به مسائل ديگرى متوجّه ساخت.
🌱 2 - زمان صدور: در مورد زمان صدور اين خطبه در ميان شارحان نهج البلاغه گفتگوست، بعضى مانند «محقق خويى» معتقدند: از محتواى خطبه و همچنين اسناد و طرق آن استفاده مىشود كه اين سخنان را در اواخر عمر شريفش بعد از ماجراى جنگ «جمل و صفّين و نهروان» و پيكار با «ناكثين و قاسطين و مارقين» ايراد فرموده و انصافا محتواى خطبه نيز اين نظر را تأييد مىكند.
🌱 3 - مكان ايراد خطبه: جمعى از شارحان نهج البلاغه از ذكر مكان صدور خطبه خاموشند ولى بعضى معتقدند كه امام (ع) آن را بر فراز منبر «مسجد كوفه» ايراد فرموده و «ابن عباس» مىگويد: «امام (ع) آن را در «رحبه» ايراد فرمود و اين در موقعى بود كه سخن از مسألۀ خلافت به ميان آمد، طوفانى در قلب مبارك امام (ع) برخاست و اين سخنان را ايراد فرمود».
#ادامه_دارد
#نهج_البلاغه
#کلام_مولا
#مولا_جانم_علی
#امیر_ملک_سخن
@mola_amiralmomenin_as
#خطبههاى_اميرالمؤمنین_عليه_السلام
#خطبه_سوم
🔰#فراز_اول
4_چرا امیرالمؤمنین علی (ع) مسألۀ #خلافت را طرح مىكند؟
🔘بعضى چنين مىپندارند كه آيا بهتر نبود امام (ع) اصلا به سراغ مسألۀ خلافت كه مربوط به گذشته بود نمىرفت و آن را به دست فراموشى مىسپرد مبادا منشأ اختلاف بيشترى در ميان مسلمانان گردد؟! ⁉️
✔️نظير همين سخن، امروز هم از سوى گروهى مطرح است و به مجرد اين كه سخن از خلافت بلا فصل على (ع) به ميان آيد مىگويند براى حفظ وحدت مسلمين سكوت كنيد و اين گونه مسائل را به فراموشى بسپاريد، ما امروز با دشمنان بزرگى رو به رو هستيم و پرداختن به اين مسائل ما را در مبارزه با دشمنان مشترك تضعيف مىكند،
اصولا اين گونه بحثها چه فايدهاى مىتواند داشته باشد در حالى كه پيروان هر يك از مذاهب تصميم خود را گرفته و به راه خويش مىروند و بسيار بعيد به نظر مىرسد كه ادامۀ اين گونه بحثها سرچشمۀ اتحاد تازهاى شود.⁉️
💠در پاسخ اين سؤال لازم است دو نكته را يادآور شويم:
🔹الف - واقعيّتهاى موجود هرگز نمىتواند حقيقتها را به فراموشى بسپارد. اين يك حقيقت است كه علاوه بر تأكيد شخص پيامبر (ص) بر خلاف على (ع) شايستگى او از هر نظر براى اين امر بيشتر بود، حال چه حوادثى واقع شد كه اين مسأله دگرگون گشت مطلبى جداگانه است.
🔹بنا بر اين على (ع) كه همه جا طرفدار حقيقت بود و با واقعيتهاى موجود كه هماهنگ با حقيقت نبود ستيز داشت حق دارد كه حقايق مربوط به خلافت را بعد از رسول خدا بازگو كند تا محققان بعد از قرنها يا هزاران سال بتوانند منصفانه قضاوت كنند و اگر كسانى بخواهند از وضع موجود صرف نظر كرده و به حقايق بينديشند قادر بر اين امر باشند و راه مستقيم را در پرتو تحقيق خود پيدا كنند.
🔹به هر حال هرگز نمىتوان كسى را از بيان حقيقت باز داشت و به فرض كه بتوانيم، حقّ چنين كارى را نداريم زيرا ضايعۀ بزرگى محسوب مىشود چرا كه هميشه واقعيتهاى موجود با حقايق تطبيق نمىكند و گاه فاصلۀ زيادى با آن دارد، آنچه هست هميشه به معنى آنچه بايد باشد نيست.
🔷 اسلام به ما مىگويد ما بايد به دنبال چيزى باشيم كه بايد باشد. شك نيست كه مسألۀ #خلافت و #امامت بعد از پيامبر خدا (ص) يكى از اساسىترين مباحث دينى ماست، خواه آن را جزء اصول دين بشماريم آن گونه كه پيروان مكتب اهل بيت (ع) مىگويند، يا جزء فروع دين، هر چه هست مسألهاى است كه از نظر دينى سرنوشتساز مىباشد و به هيچ وجه جنبۀ شخصى ندارد و بر خلاف آنچه برخى ناآگاهان مىانديشند تنها يك بحث تاريخى مربوط به گذشته نيست، بلكه آثار زيادى براى امروز و فردا و فرداها دارد و مىتواند در بسيارى از مسائل مربوط به اصول و فروع اسلام اثر بگذارد و درست به همين دليل على (ع) در دوران خلافت ظاهريش به طور مكرّر متذكّر اين مسأله شده است.
🔷ب - آنچه مضر به وحدت و اتّحاد صفوف مسلمانان است بحثهاى جنجالى و تعصّبآلود و پرخاشگرانه است، ولى بحثهاى علمى و منطقى كه طرفين، حدود و موازين علمى و منطقى را در آن رعايت كنند نه تنها مزاحم وحدت صفوف مسلمانان نيست بلكه در بسيارى از مواقع به آن كمك مىكند.
#ادامه_دارد
#نهج_البلاغه
#کلام_مولا
#مولا_جانم_علی
#امیر_ملک_سخن
@mola_amiralmomenin_as
#آيات_فضائل_امیرالمومنین_عليه_السلام
🔰#آيۀ_حکمت
✔️گسترۀ علم و دانش حضرت على عليه السلام
✅8.امیرالمؤمنین على عليه السلام و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
بحثهاى گذشته خود به خود خوانندگان گرامى را به اين نتيجهگيرى سوق مىدهد كه:
«شخصيّتى كه به اعتراف همگان (موافقان و مخالفانش،دوستان و دشمنانش) عالمترين، آگاهترين و فاضلترين شخص بعد از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است، وى شايستگى خلافت و جانشينى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را دارد؛نه غير او»
بدين جهت پيامبر گرامى اسلام اين دو مطلب (مرجعيّت علمى و خلافت) را در قسمتى از خطبۀ غرّاء و پرمحتواى #غدير كنار هم نهاده و فرموده است:◀️ (#خطبه_غدیر)
♻️مَعٰاشِرَ النّٰاسِ! هٰذٰا اخي وَ وَصِيِّى وَ وٰاعي عِلْمى وَ خَليفَتٖى
♻️اى تودههاى مردم! اين (على بن أبي طالب) برادر،وصى،نگهدارندۀ تمام علوم من و جانشين من است!
♦️تأمّل و تفكّر در ويژگىهاى چهارگانۀ فوق حقايق فراوانى را براى طالبان حقيقت روشن مىكند:
1 - «أخٖى»: اگر شخصى نسبت به بزرگتر از خويش قصد ابراز احترام داشته باشد از او تعبير به«پدر»مىكند،و هرگاه قصد ابراز عاطفه نسبت به كوچكتر از خويش كند از تعبير«فرزندم»استفاده مىكند،و نسبت به شخصى كه او را همطراز خويش مىداند جملۀ«برادرم»را به كار مىبرد؛زيرا اخوّت و برادرى معنوى به معنى نزديكترين ارتباط ميان دو شخص براساس مساوات است؛
🔻بنابراين،تعبير به«برادرم»حاوى حقيقت بزرگى است و آن اين كه على عليه السلام همطراز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم،يا شخصيّت او نزديك به شخصيّت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است؛و به تعبير ديگر، جملۀ «أخى»بيانگر همان چيزى است كه در آيۀ مباهله« أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكُمْ... »آمده است.
🔻2- «وصيّى»: طبق عقيدۀ اهل سنّت پيامبران چيزى از خويش به ارث نمىگذاشتند؛ بنابراين، حضرت على عليه السلام وصىّ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در مورد اموال آن حضرت نبود، و مىدانيم كه پيامبر اسلام به هنگام وفات فرزندى غير از بانوى بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهراء عليها السلام،نداشت تا على عليه السلام وصىّ فرزندان پيامبر باشد؛
🔻بنابراين، على عليه السلام وصىّ پيامبر در مورد مسائل مربوط به دين بود. آرى،پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم براى تكميل كارهاى نبوّت و ادامۀ راهش،حضرت على را وصىّ خود قرار داد.
🔻3- «واعى علمى»: «وعى»بر وزن «سعى»، آنگونه كه اهل لغت گفتهاند، به معنى نگهدارى چيزى در قلب است. يعنى بر روى چيزى انديشه كند و در دل جاى دهد و آن را چراغ راه زندگى خويش قرار دهد.
🔻بنابراين،على عليه السلام تمام علوم پيامبر را با تمام وجود و دقّت فراگرفته و آن را در اختيار داشته و چراغ راه زندگى تمام مسلمانان قرار داده است.
آيا با وجود چنين شخصيّت ممتازى،ديگران صلاحيّت خلافت را خواهند داشت؟!
🔻٤ - «و خليفتى علىّ من آمن بى»: پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم با اين جمله،كه در حقيقت نتيجۀ منطقى جملات سهگانۀ پيشين است، بهانه را از همۀ بهانهجويان سلب مىكند و با صريحترين عبارات، خلافت و جانشينى حضرت على عليه السلام را به تمام جهانيان اعلام مىدارد.
🔻حضرت به جملۀ «خليفتى» اكتفا نمىكند، تا انسانهاى اسير هوى و هوس نگويند:
«منظور پيامبر سرپرستى خانواده و همسرانش بوده، نه خلافت بر تمام مسلمانان» بلكه با بهترين و روشنترين عبارتها،امامت و خلافت على و فرزندانش را بر تمام مسلمانان تا دامنۀ قيامت اعلان مىكند.
✔️نتيجه اين كه،هرچند تأكيد بر مرجعيّت علمى اهل البيت عليهم السلام و در رأس آنها امام على عليه السلام لازم و ضرورى است،ولى جدا كردن آن از مسئله #امامت و #خلافت، اشتباه بزرگ و خطرناكى است و توابع بسيار بدى دارد،كه هيچ كسى به آن ملتزم نمىشود.
#ادامه_دارد
#مولا_جانم_علی
#فقط_به_عشق_علی
#فضایل_امیرالمومنین
@mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى #مهدويت بر مبناى انسانشناسى کمال
كمالشناسى دينى، مهمترين مبناى اثبات #مهدويت است و پويايى مهدويت نيز جز از راه بازخوانى #انسانشناسى_فطرى ممكن نيست.
بدين معنا كه نظريات كلامى، فلسفى و عرفانى به دليل ساختار محدود و تفسير انحصارگرايانهاى كه از كمال و نجات مطرح مىكنند، ظرفيت تبيين و جهانىسازى مهدويت شيعى را ندارند و تنها انسانشناسى فطرى است كه مىتواند اين رسالت سنگين را با جامعيت ابعاد و كاركردهاى آن به دوش بكشد.
🍃با اين پيش درآمد نسبتسنجى تفصيلى كمال و كليدواژههاى مهدوى چنين خواهد بود:
1️⃣كمال و نجات
فعليت تمام استعدادهاى موجود در يك شى را #كمال گفتهاند و #مهدويت نيز اشاره به #كمال_نهايى بشر دارد.
بنابراين،
مهدويت و كمال، دو تعبير از يك واقعيت وجودى در زندگى آدمى هستند. دامنه استعدادهاى انسان، نه تنها بر تمامى ساحتهاى وجودى او، بلكه بر عالم مُلك و ملكوت هم اثرگذار است، معنى كمال (مترادف با مهدويت) فعليت تمام عوالم مؤثر در زندگى آدمى است. اين كمال بيرونى و درونى مرتبط با همديگر تا بدانجا پيش خواهد رفت كه سرانجام، #بهشت_زمينى ايجاد شود و انسان به #خلافت خدا بر زمين برسد. 2️⃣انسان كامل هر آدمى در رشد فطرى خود، ضرورت كمال و وجود الگوى خارجى براى آن را درك مىكند. با اين نگرش مىتوان گفت كه #منجى و #موعود، همان #الگو براى ادراك فطرى و درونى بشرى است. پس #انسان_كامل - كه #تجلى عينى آن، مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف است - كسى است كه اهداف استكمالى آفرينش در بالاترين مرتبه در او محقق شده و به واسطه فعليت اين اهداف و مراتب كمال، به مقام #امامت و #ولايت يعنى راهبرى انسانهاى كمالجو به سوى كمال رسيده است. #ادامه_دارد #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى #مهدويت بر مبناى انسانشناسى کمال
3️⃣آرمانشهر ظهور
در نگاه انسانشناسى كمال، آرمانشهر، واقعيتى زمينى و اينجهانى دارد كه پيش از آفرينش انسان، وعده داده شده است.
منتها راه دستيابى به آن، نه تكسونگرى به برخى از ارزشها و ظرفيتهاى انسانى، كه از معبر عبوديت است.
#عبوديت، يعنى فعالسازى همزمان تمامى ابعاد جسمانى و روحانى انسان؛ آن هم در گسترهاى فراگير و جهانى تا بتواند بر جهان مُلكى نيز اثرگذار باشد.
اين سخن بدين معناست كه يكى از اركان آرمانشهر، جهان طبيعت است.
در ديدگاههاى فلسفى يا علمى تلاش مىشود كه با رشد حداقلى فضايل و تركيب آن با علم و صنعت، بستر تسخير قهرى طبيعت و ايجاد آرمانشهر فراهم شود.
🍃ولى در نگاه دينى، اين تصرف وتسخير با رشد حداكثرى انسان در پناه گرايش متعالى به #عبوديت رخ خواهد داد؛ چراكه طبيعت، محكوم سنتهاست و بر سنتها جز از معبر خلافت الهى نمىتوان حاكميت يافت.
پس آرمانشهر جامعهاى است كه در آن همه انسانها در متعالىترين گرايش انسانى به همگرايى برسند و بدانند كه با سلوك فردى (حتى درحالت متعالى آن) نمىتوانند به هدف غائى آفرينش دست يابند. بلكه تحقق هدف غائى با عبوديت جهانى و همگانى ممكن است.
بنابراين، آرمانشهر موعود، نظام اجتماعى بر مبناى بندگى غيب الغيوب است كه در آن، انسان از همه تعلقها و اسارتها رهايى مىيابد و به مرتبه «آيةاللهى» و «خليفةاللهى» مىرسد و چون چنين شد، زمين و زمان و كون و مكان هم ساختارى بهشتى مىيابند.
4️⃣فلسفه تاريخ
براى تحقق #بهشت_زمينى، سهگانۀ برنامه كمال، انسان كامل و معطوف شدن ارادههاى انسانى به كمال بايد محقق شود.
اكنون دين كامل و انسان كامل وجود دارند، پس ضلع سوم - كه مسأله ارادههاى انسانى است - باقى مانده است.
بنابراين، انسانها بايد بر مبناى #فطرت و پس از مشاهده آثار زيانبار نگاه حداقلى يا وارونه به كمال، آماده پذيرش #كمال_حداكثرى شوند.
در حقيقت، فلسفه تاريخ در زندگى آدمى چيزى نيست مگر فرايند كامل شدن عوامل تحقق كمال و ملاحظه نوع تعلق ارادههاى انسانى به برنامۀ جامعى كه براى كمال وجود دارد.
از اين منظر، دوران #ظهور تنها دوران تاريخ بشر است كه #كمال_نهايى در آن رخ خواهد داد و بازتاب آن، #وراثت و #خلافت طولانى مدت آدمى در قالب #رجعت_دينداران_رشديافته به زمين خواهد بود.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mola_amiralmomenin_as