eitaa logo
مؤمنات
268 دنبال‌کننده
162 عکس
20 ویدیو
5 فایل
پایگاه علمی-تحلیلی مؤمنات با محوریت مسائل زنان، مردان و خانواده استفاده از مطالب صرفا با درج منبع و نام کانال بدون هیچ‌ دخل و تصرف در محتوا و عکس مجاز است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺این متن را بعد از نیمه شب دهم فروردین بعد از یک گفتگوی چند ساعته و طولانی با دختری که رفتار پدرش موجب از دست رفتن دین و ایمان و باورش شده بود، به اندازه‌ای که می خواست آتئیست شود و خدا را دلیل ظلم پدرش می‌دانست... می نویسم تا یادم بماند... 🔺یادم بماند چه قدر رفتار می تواند روی باور انسان‌ها مؤثر باشد 🔺چه قدر رفتار پدر روی دختر مؤثر است 🔺چه قدر محبت نکردن یک پدر می‌تواند یک دختر را نابود کند انقدری که معنا و مفهوم محبت را نفهمد... 🔺چه قدر گرفتن آزادی‌های مشروع از یک دختر می تواند باور و عقاید درست را از او بگیرد. 🔸اگر همسر هستید 🔸پدر یک دختر هستید 👈به زن و دخترتان ظلم نکنید 👈به آن ها محبت کنید 👈محبت نیاز حیاتی زن است، مثل آب برای گل 👈با ترس‌های موهوم آزادی‌های مشروع را از آن‌ها نگیرید... 🔸من پدرها و مردهای خوب زیاد دیدم. اما کاش تعدادشان بیشتر بود. خیلی بیشتر... به این هم فکر کردم که ما برای آموزش دین واقعا چه کردیم؟ این متن را برسانید دست مردها پدرهای دختردار... @momenaat
🔸یکی از دلایل رفتار امروز مردم اروپا و آمریکا و خالی شدن فروشگاه‌ها، مصرف‌گرایی بیش از حدی است که نظام سرمایه‌داری برای آن‌ها رقم زده است. 🔸‏زندگی در رفاه کامل، بدون مشکل و زندگی برای شاد بودن، مثل رشد گیاه در گلخانه است که با کمترین آسیب نابود می‌شود. 🔸‏انسان رفاه زده‌ی رفاه طلبِ شادخوارِ غربی هم مانند گیاه گلخانه‌ای است، ظاهرش سبز و زیباست اما با کمترین تنش زندگیش نابود می‌شود. 🔸از این‌رو تمدنی که غرب ساخته یک تمدن گلخانه‌ای است. تمدنی که مردمش را رفاه‌طلب و مصرف گرا کرده است. 🔸‏تحریم برای یک کشور، مثل نداشتن و فقدان فردی است. فقر و نداشتن‌ها برخلاف تصور عامه، انسان را قوی می‌کند نه ضعیف. 🔸‏تحریم‌ها و مشکلات و مواجهه‌های بین الملی ایران اسلامی نیز قوتی به ما داده است که کشورهای دیگر فاقد آنند و همین موضوع ما را نسبت به بقیه کشورها در مواجهه با انواع تهدیدها متمایز و مصون کرده است. @momenaat
⭕️ لطف من، وظیفه او یا وظیفه من، لطف او؟ 🔸«قرنطینه خانگی» شرایطی را فراهم نموده تا افراد خانواده تمام وقت در کنار هم باشند و سبک جدیدی از زندگی که بسیاری از خانواده ها تا به حال آن را تجربه نکرده بودند، شکل بگیرد. 🔸این با هم بودن تمام وقت در برخی خانواده ها به نزاع و دعوا می انجامد و بر بگو مگوهایشان دامن می زند. 🔸چه خوب است در این فرصت مغتنم، کمی درباره برخی مسائلی که تا به حال فرصت اندیشیدن پیرامونش را نداشتیم، تأمل نماییم. 🔸یکی از مباحث مطرح میان زن و شوهرها نوع نگاه آنان در قبال فعالیت هایی است که انجام می دهند. بعضا مردان به کارهایی که زنان در خانه انجام می دهند به دیده «وظیفه» می نگرند؛ به دیگر سخن خانه داری، آشپزی، بچه داری و اموری از این دست را «وظیفه» زن می دانند و اگر در این امور یاری رسان همسر خویش باشند، آن را «لطف» خود در حقِ همراه زندگی خویش می دانند. 🔸عکس این نگاه هم می تواند صادق باشد. یعنی زنان، نان آور بودن مردان را «وظیفه» ایشان دانسته و اگر خودشان کمک خرج خانواده باشند، آن را «لطف» در حق همسر متصور شوند. 🔸بحثم بر سر درستی یا نادرستی نگرش فوق نیست. بلکه در صدد آن هستم تا مخاطبان گرامی را با عوارض و نتایج این نوع پیش فرض ها آگاه و آشنا نمایم. 🔸وقتی این پیش فرض در ذهن باشد که اموری که همسر من انجام می دهد وظیفه اوست ، بعضا فراموش می کنم تا از وی در قبال تلاش هایش تشکر نمایم و اگر به او در انجام کارها کمک نمایم، هم توقع سپاسگزاری از سوی وی را خواهم داشت و هم این که کوچکترین رفتارش که برخلاف سطح توقع من باشد را حمل بر ناسپاسی او خواهم کرد. 🔸از سوی دیگر اگر همسرم رشد کند و درجات ترقی را در هر بعدی (مالی، علمی، کاری و ...) طی نماید، حتما روزی بر وی منت خواهم گذاشت (چه زبانی، چه قلبی) که این لطف و همراهی من بوده که تو را بدینجا رسانده است و تلاش های تو بدون مساعدت من یقینا به ثمر نمی رسید. 🔸اینجاست که نزاع ها وکشمکش ها آغاز می شود. چرا که کم کم سطح توقع من از همسرم زیاد می شود و چون توقعاتی که با پیش فرض اولیه (وظیفه او – لطف من) در ذهن من شکل گرفته، تبعاتش در افکار، گفتار و رفتار من نمود خواهد یافت، فلذا زمینه دلخوری فراهم و بگو مگوها و بهانه گیری ها آغاز خواهد شد. 🔸اما اگر از همان ابتدا پیش فرض را در ذهن عوض نماییم و بگوییم آنچه انجام می دهم «وظیفه» من است و آنچه او انجام می دهد «لطف» وی در حق من و فرزندانم است، فرمان زندگی به سمت خوشبختی خواهد چرخید. و دیگر در قبال کارهایی که انجام می دهیم توقع تشکر از همسر خویش را نخواهیم داشت و اگر او تشکر نماید، برایمان بسیار شیرین و دلنشین خواهد بود. 🔸رشد همسر را در هر زمینه ای تمجید نموده و باعث افتخار می گردد. هم چنین روحیه سپاسگزاری در خودم شکل گرفته و رفتارم فضای خانه را به سمت مهر و محبت سوق خواهد داد. 🔸 پرورش نگرش «وظیفه من – لطف او» در زوجین باعث می شود تا هم سطح توقع طرفین از یکدیگر کاهش یافته و هم سپاسگزار یکدیگر باشند و در هر شرایطی یکدیگر را یاری رسانند. 🔸نه بانوی خانه در انجام امور خانه و فرزندان تنها می ماند و نه از انجام کارها خسته و ملول می شود و مرد خانه نیز با انگیزه و آرامش بیشتری به فعالیت خواهد پرداخت و از یاری همسرش بدون منت بهره مند خواهد شد و در قبال فعالیت ها و نان آوری اش بر سر همسر و فرزندان منت نخواهد گذاشت. فقط ... چشمها را بايد شست جور ديگر بايد ديد چترها را بايد بست زير باران بايد رفت فکر را خاطره را زير باران بايد برد‌ با همه مردم شهر زير باران بايد رفت دوست را زير باران بايد ديد‌ عشق را زير باران بايد جست ✍ متن از کانال تلگرامی «انسان مؤنث»
‼ژن خوب‼ ✅ روزی از امام سجاد (ع) پرسیدند: «چرا هنگامی که به سفر می‌روید، خودتان را به دیگران معرفی نمی‌کنید؟ شما نوه‌ی رسول‌الله هستید» امام سجاد علیه السلام فرمودند: «دوست ندارم از وابستگی به رسول خدا استفاده کنم تا خدمتی به من کنند» 📚بحارالانوار ، جلد ۴۶، صفحه ۹۳
💢تَلِنت‌شو برای استعداد کدام انسان؟ 🔹برنامه‌های استعدادیابی غربی که سال‌هاست رایج است، به قواره و قالب انسان غربی لیبرال ساخته‌شده است. یک انسان مادیِ ظاهرگرا. ماده‌گرایی‌ای که معنویت را نفی می‌کند. سلبریتی گرایی هم به این دلیل یک محصول غربی است که دیده شدن در آن محور است. 🔹در این نگاه، امری ‌است که بتوان آن را دید، محسوس و تجربه کردنی باشد. ازاین‌رو برای دیده شدن باید چیزی برای نمایش دادن وجود داشته باشد. نمایش جسم و توانایی‌های به‌ظاهر خارق‌العاده‌ای که هریک از اعضای بدن می‌توانند داشته باشند. توانایی صوتی و جذابیت بصری برای خواندن، اجرا، بیان احساسات، توانایی بدنی برای اجرای حرکات محیرالعقول که تحسین بیننده را برانگیزد و حتی توانایی‌های ذهنی قابل‌نمایش مثل ریاضیات و مهارت‌هایی مثل شعبده و بازی‌های ذهنی که تماشاگر آن را نمی‌تواند بفهمد و چون برایش عجیب است، جذاب هم هست! 🔺صبر کنید! چیزی جا نماند؟! استعدادهای انسانی فقط همین‌ها هستند؟! انسان فقط همین است؟ که دیده شود و توانایی‌های مادی‌اش را نمایش دهد؟ یک انسان تک‌بعدی محصور در ماده؟! پس اینجا تکلیف رشد و تعالی چیست؟ کدام استعدادهای درونی، انسان را از حد حیوانی که ممکن است رفتارهای محیرالعقول برای انجام دادن داشته باشد فراتر می‌برد؟ 🔹درست فهمیدید. بعد غیرمادی و معنوی انسان جا ماند... 🔹بعدی که دراجزای تمدن غربی که الآن به قالب لیبرالیسم درآمده دیده نمی‌شود. چون خود را از وحی منقطع کرده است درک و فهمی از آن ندارد. 🔹خدا استعدادهایی به انسان داده برای رشد، بندگی، تعالی، تغییر. استعدادهای محیرالعقول نادیدنی. استعداد اراده، محبت، مادری، پدری، تعقل، تفکر و همه نیروهایی که قادرند انسان را از دنیای مادی جدا کنند و از فرش به عرش ببرند. این‌ها را نمی‌توان در برنامه‌های «تلنت شو» نشان داد چون از جنس محسوسات دیدنی نیستند و ظرفیت این دست برنامه‌های تلویزیونی برای نمایش این‌چنین استعدادهایی بسیار کوچک و محدود است. اساساً قالبی که برای این برنامه‌ها تعریف‌شده چنین ظرفیتی ندارد. 🔹حالا این قالب تنگ و کوچک برای نمایش استعدادهای مادی انسان را با نام «عصر جدید» به رسانه ملی آوردیم برای دیده شدن استعدادهایی که دیده نشدند! 🔺کدام استعداد؟ 🔺کدام انسان؟! 🔹حالا کسی هم بیاید تصویری دینی نقاشی کند، تشویقش کنیم یا نکنیم و به بهانه ابزار اشتباه به او امتیاز منفی بدهیم... چه فرقی می‌کند وقتی درهرحال معیارهای سنجش و مبانی‌اش غربی است؟ 🔹رسانه و همه عرصه‌های دیگر وقتی اسلامیست که مبانی‌اش اسلامی باشد، تعریفش از انسان اسلامی باشد... @momenaat
💢تَلِنت‌شو برای استعداد کدام انسان؟ متن را در کانال مؤمنات مطالعه کنید. @momenaat
هدایت شده از ریحانه
📘 جزوه «حضور اجتماعی زن» 2️⃣ پیشنهاد دوم: حضور اجتماعی زنان در نگاه اسلام 🌺 بررسی مفهوم «حضور اجتماعی زنان» در چارچوب جهت‌گیریِ انقلاب اسلامی و براساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دسترسی به متن جزوه👇 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41459 ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از ریحانه
حضور اجتماعی زنان.pdf
293.4K
📲 نسخه الکترونیکی جزوه «حضور اجتماعی زنان» 🌺 در چارچوب جهت‌گیریِ انقلاب اسلامی و براساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از قول سدید
⭕️پدیده زهره زاهدی 🔻 گوشه ای از قم، دخترانه هایش را می نوشت برای اینستاگرام. مانند خیلی از دخترهای مومن این کشور از عکس‌های هنری و علاقه ها و سلیقه هایش کپشن می نوشت و استوری می گذاشت... کفش صورتی، انار، ورزش، توت فرنگی، دورهمی های دوستانه، و... یک دختر جوان با همین خصوصیتها شناخته می شود.  اما ناگهان یکی از پدیده های نوروز کرونایی ٩٩ شد. داستان رفتن به بیمارستان و غسالخانه را در صفحه خودش بخوانید. اما چرا او را یک پدیده می دانم؟ کرونا نقطه عطف حرکات جهادی بود که حرکت جهادی را به محلات کشاند و خدمت به همسایه ها و همشهری ها رساند. در این بین دختران جهادی شکوفه های بهاری این جریان بودند. دخترانی که از فانتزی های خود دست کشیده اند و آتش به اختیار قدم در میدان خطر نهاده اند. در غوغای  «در خانه بمانید» اینان اگر در منزل می ماندند و به پدر و مادرشان کمک و برای حفظ سلامت خود قرطنیته را انتخاب می کردند کسی به آنها خرده نمی گرفت. اصولا جهاد یعنی همین‌؛ همه اینها را داشتن اما به آنها دل نبستن و از آنها گذشتن! 🔻 زهره زاهدی از دل فضای مجازی درخشید، خودش می نویسد و خوب می نویسد. در یک اتحاد حقیقی، نوشته های خوبش بازنشر داده شد. این زنجیره خودش جز پدیده هاست. حمایتهای فعالان مجازی از یک اقدام بدیع و رفیع، سریع و وسیع آن را بالا آورد و فضای مجازی بار دیگر قدرت خود را نشان داد و وحدت کلام نیروهای جهادی در این عرصه اتفاق مفیدی را رقم زد. این امر در مساله محمد مداح هم به خوبی دیده شد. دایره این هم افزایی خودجوش مردمی باید گسترش یابد و در عین حال استقلال خود را حفظ کند. پديده های این چنینی نباید از حال عادي و طبیعی به گزارش‌های مصنوعی نهادهای حاکمیتی بغلتند. نه اینکه آنها را رد کنند، بلکه فراموش نکنند بستر مردمی قدرت و نفوذ بالاتری دارند. 🔻من آخوند چقدر باید می نشستم فکر می کردم و روش ارائه می دادم تا مردم را به یاد مرگ و آخرت بیندازم  و احکام غسل و کفن را به آنها بیاموزم؟ زهره زاهدی و همیارانشر، با قلم دخترانه و هنر طنازانه ناخواسته یا خواسته به خوبی از عهده این مهم برآمدند. با چند استوری و کپشن، دقیق و کامل، هم احکام گفتند هم اخلاق و هم عقاید! این خودش از مورد بالایی شگفت انگیزتر است..  پدیده مبارک حوزه خواهران می تواند در عرصه ارتباط شریعت و امت کارهای شگرفی کند.  این روزها دیدیم می شود یاد مرگ افتاد و نترسید. می شود از شجاعت گفت و موصوف آن دختری نحیف باشد. می شود از غسالخانه گفت و هراس به دل راه نداد. می شود لطافت اندیشه دخترانه و جزئی نگری زنانه را به خدمت بیان احکام آورد. کاری که در خاطره نویسی دفاع مقدس انجام شد و در ادبیات کشور کولاک کرد. می شود از جهاد گفت و یاد خون و خشونت نیفتاد. پدیده دختران جهادگر نشان داد، بحثهای خاله زنکی روشنفکران درباره حضور زنان و دختران در اجتماع را می توان با عمل درست، پاسخی درخور داد. دخترانی که با حفظ شیطنت‌های دخترانه شان بر عقاید و هنجارهای خود پافشاری می کنند و با رعایت اصول دینی در عرصه‌ های خطیر جامعه پررنگ ترین و سالم‌ترین خودنمایی را داشته باشند.  🔻 اما اینک؟  زاهدی ها نباید آنچه بدست آورده اند را آسان از کف بدهند که این یافته ها، بخش اندکیش در حوزه فردی آنهاست؛ آنها امروز تکه مهمی از پیکر جهادگران و حتی بالاتر پاره ای از تن آرمانهای انقلابند. این اندوخته نباید خرج روزمره ها و بازی‌های سیاسی شود. نباید خود را وارد دو قطبی های بی سر و ته کند. از آن سو، آن زنجیره حامی نیز نباید با بزرگنمایی و تقدس آفرینی بی مورد، با حسودی های بی ارزش این پدیده را لوث کند. نهادهای انقلابی هم احساس تکلیف وافر برای تقدیر و تشکر و مصاحبه نکنند. لزوما این پدیده ها، شخصیت رسانه ای نیستند و ممکن است بی سلیقگی برنامه سازان کار خوبشان حبط و بی ربط کند. ماجرای آن راننده اسنپ را به یاد بیاورید که چطور با افتادن در گیر و دار رسانه های رسمی چه بلایی سرش آمد! این مدل پدیده ها، باید خودشان باشند و پیش بروند. این جمع دختران تاکنون جز گوشی و اینستاگرام چه داشته اند که این گونه می درخشند؟ 🔻 آنچه گذشت منحصر در زهره زاهدی نیست. او تلألوی خیل عظیم دخترانی است که دست در دنیا و دل در آخرت و چشم به بهشت دارند. این دختران راز و نیاز خاصی با شهدا دارند و کاش می شد بانوان شهید و جانباز و رزمنده انقلاب و دفاع مقدس را چنان معرفی کرد که هر دختر جوان و نوجوانی، کتاب زندگی خود را با صحیفه نور آنان تطبیق دهد. الان که چنین نیست این گونه پدیده های خیره کننده داریم اگر چنان بشود، چه شود؟ در بی رسانه ای آن ایام و اخلاص آن بانوان اهل قیام خیلی از رشادت‌ها و فداکاریها گم شده است، اما امروز می شود بین نسل دختران جهادی آن روزها و دختران انقلاب دوران ما پیوستگی ناخودآگاه موجود را آگاهانه کرد و کاری کرد کارستان.
مؤمنات
💢تَلِنت‌شو برای استعداد کدام انسان؟ 🔹برنامه‌های استعدادیابی غربی که سال‌هاست رایج است، به قواره و ق
💢پیرامون یادداشتی که در مورد عصر جدید نوشتم نظرات مثبت و منفی گوناگونی دریافت کردم که لازم است چند نکته را متذکر شوم. 🔺نقد برای اصلاح است نه تخریب. وقتی ما می‌گوییم وضع مطلوب صداوسیما آنی که می‌بینیم نیست و نقد می‌کنیم، برای حرکت به سمت وضع مطلوب است. حتی اگر بخواهیم نسخه جایگزین ارائه دهیم افکار و بستر فکری عموم مردم باید آمادگی پذیرش آن را پیداکرده باشد. 🔺نکته دوم این است که نقد به بعضی چیزها، بعضی برنامه‌ها گویا خط قرمز است. چون پرمخاطب است، مردم می‌پسندند، جذاب است، مردم با دیدنش دیگر سراغ ماهواره نمی‌روند... اشکال همین است! 🔺برنامه‌سازی درست، مقابله با ماهواره و ساخت برنامه‌های تقلیدی نیست. 🔺تلویزیون باید در خدمت رشد مردم باشد. سلیقه‌هایشان را ارتقاء بدهد نه کاهش. 🔺معیار فقط جذابیت هم نیست. بلکه جذابیت و محتوای خوب باید در کنار هم باشند. 🔺کاری که رسانه با ناخودآگاه مخاطب می‌کند ذائقه سازی است. ذائقه‌ای که به تمایلات مردم جهت می‌دهد، سلیقه‌ها را عوض می‌کند. 🔺اتفاقی که در عصر جدید می‌افتد، به صحنه آمدن توانایی‌های نمایشی است برای دیده شدن و بیشتر دیده شدن. 🔺چه توانایی‌ها و استعدادهایی؟ آن‌هایی که برنامه‌سازان با معیارهایی که تعیین کردند بخواهند. و آن‌هایی به مرحله بالاتر می‌روند که با دیدنش دهانمان بازبماند، سطح هیجانمان را بالا ببرد و احساس سرخوشی کنیم. و اکثراً داورها هم به این‌ افراد رأی می‌دهند. 🔺این نوع کارها اثرش چیست و چه نتیجه‌ای خواهد داشت؟ مخاطب با ذائقه سازی‌ای که برایش صورت گرفته به انجام این کارها متمایل می‌شود. به‌ویژه نسل آینده. کما این‌که تعدادی از گروه‌ها و افراد حاضر در فصل دوم عصر جدید با الهام از فصل اول وارد این عرصه شدند. 🔺علاوه بر این‌که معیار استعداد می‌شود یک سری موارد محدود و سنجه ارزشمندی آن‌هم می‌شود میزان دیده شدن. دانشمندان، اهل علم، نویسندگان، مادری، معلمی و... همه‌ی این‌ها استعداد نیستند؟ هستند اما با این معیارها در طول زمان ارزشمندی‌شان را در اذهان از دست خواهند داد. چون دیده نمی‌شوند. همین‌طور که الآن هم دیده نمی‌شوند. 🔺 و نکته آخر این‌که به این برنامه‌ها و تأثیرش در طی یکی دو سال نگاه نکنید، افق نگاهتان را وسیع و عمیق کنید و ده بیست سال آینده را ببینید... @momenaat
🔹در مکتب اومانیسم محور انسان است و آن‌چه با عنوان «حقوق بشر» می‌شناسیم مبتنی بر محوریت انسان تبیین می‌شود. برخلاف مکتب الهی که محور خداست و حقوق با توجه به آنچه خدا تعیین کرده است تبیین می‌شود. 🔹فمینیسم و دیگر مکاتب غربی نیز ذیل اومانیسم تعریف می‌شود. وقتی در اومانیسم «انسان» محور است، در فمینیسم «زن» محور است و تمام مناسبات اجتماعی، فردی در نسبت با او و منافعش تعریف می‌شود. 🔹منفعت و ضرر متناسب با تمایلات نفسانی خواست او تبیین می‌شود و هرآنچه مطابق تمایلات مادی زنانه نباشد، نفی می‌شود. از جمله مسائلی مانندحقوق اجتماعی و نقش‌های مرتبط با آن. موضوعاتی مانند حق بدن، حق سقط جنین، حق انتخاب و... نیز ریشه در این دیدگاه دارند. چون در این نگاه زن حق بر بدن خود دارد و کسی اجازه دخالت در این انتخاب را ندارد. 🔹در نتیجه مبتنی بر نگاه فمینیستی، انتخاب پوشش نیز جزء حقوق فردی دانسته می‌شود نه حقوق اجتماعی. 🔹محوریت حقوق فردی در فرهنگ غرب مبتنی بر هدونیسم یا اصالت لذت هم هست که در آن عملی پسندیده است که لذت بخش باشد یعنی مبتنی بر تمایلات فردی و شخصی باشد. 🔹جمع این‌ها غربی را ساخته که می‌بینیم. کسی نمی تواند به نوع پوشش اعتراض کند چون جزء حقوق فردی است، اما در مورد مسائل بهداشتی می توان تذکر داد چون جزء حقوق اجتماعی است. 🔺اما همچنان این پاردوکس و سؤال بزرگ باقی است که وقتی حقوق فردی در این جوامع اصالت دارد، چرا حق انتخاب پوشش از مسلمانان سلب می‌شود؟! @momenaat
هدایت شده از درباره ی زنان
✅درباره ی زنان متفاوت ترین و خاص ترین کانال اخبار و تحلیل های حوزه زنان و فمینیسم، در اینجا از خدمت و خیانت زنان علیه خودشان و جامعه سخن خواهیم گفت... این رسانه خروجی تلاش ها و تجربیات چندین ساله یک تیم متخصص در مسائل زنان و فمینیسم است. با ما همراه باشید. @aboutwomens https://eitaa.com/joinchat/500760620Ce967376e3a