eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
837 دنبال‌کننده
406 عکس
22 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 از: استاد عزیز، آقای دکتر سجاد کوچکی 🔸 با عنوان؛ ضرورت تدوین براساس 🔸 پیشنهاد میکنم: مطالعه این مطلب را از دست ندهید. 👇👇👇👇 @monir_ol_din
بسمه تعالی "ضرورت تدوین براساس " *سجاد کوچکی* ✔️اخیراً مقاله ای به زبان انگلیسی تحت عنوان فلسفه چگونگی اسلامی مبتنی برمنطق و فرهنگ راهبردی مقاومت (Islamic philosophy of know how based on strategic resistance culture and strategic logic of resistance ) تدوین و تنظیم کردم که خلاصه ای از آن محضرتان تقدیم می گردد. 🔺براساس مستندات تاریخ معاصر ،هشت سال دفاع مقدس و اقتضائات چهل ساله انقلاب اسلامی،تقابل "ایران وآمریکا" ازنوع " فرهنگی" بعبارتی " ذاتی " بوده است. به تبع چنین منطق وتقابلی امکان برقراری اتحاد استراتژیک بین محور مقاومت و نظام سلطه هرگز متصور نیست. طی چند دهه اخیر استراتژی های قدرت دومحور موصوف به مثابه کانونی تهدیدخیز در تقابل هم بوده اند، اما با این وصف محور مقاومت در سایه انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب، فرصتها و دستاوردهای کم نظیری به ویژه در حوزه "فرهنگ مقاومت" 👇👇👇
نظیر دفاع مقدس،"مقاومت لبنان"، "یمنی سازی مقاومت" وارتقاء آستانه تحمل ملت عظیم الشان ایران و همینطور توسعه و در عمق راهبردی ج.ا و انقلاب اسلامی داشته است و تحلیلهای غالب در عرصه قدرت مبتنی بر مبانی ومنطق مقاومت، زمینه تقابل دومحور را بیش از تفاهم و اتحاد استراتژیک ارزیابی می کنند و تنها راه برون رفت از پیچ تاریخی حضرت آقا، اقدام اساسی درتولید" مفاهیم" و تعاریف" جدید، و معادلات راهبردی قدرت قرار دارد، باز موکداً عرض میکنم، بدون تولید نظام مفاهیم، تعاریف و معادلات جدید نه تنها پیشرفت گامهای انقلاب با مشکل جدی مواجه میگردد، بلکه محور مقاومت نیز، درمیادین تنظیم شده دشمن زمینگیر خواهد شد. حال چه باید کرد؟؟؟ 🔺حضرت امام( ره) و حضرت آقا بارها به مسئولین کشور، دانشگاها و حوزه ها تاکید و یادآوری فرمودند که استراتژیهای قدرت را ما تعیین می کنیم نه نظام سلطه بنابراین "تعیین "استراتژی قدرت براساس فلسفه چگونگی قدرت ساز اسلامی ومنطق مقاومت برگرفته از آن، قادراست مفاهیم ذیل رادرحوزه عینیت در اختیار ما قرار بدهد، با این مفاهیم بومی، دشمن راهی جز عقب نشینی و خروج از منطقه ما نخواهد داشت. 🔺آن نظام مفاهیم تولیدی پیش گفته باید براساس فلسفه فرهنگستان علوم با عبارات زیر معماری ومهندسی گردند: ۱-ایجاد توازن دراحساس ناامنی، درهمه مولفه های قدرت با دشمن. ۲- ایجاد توازن درخطرپذیری در تمامی حوزه های اقتصادی، سیاسی وفرهنگی. ۳- ایجادتوازن دراحتمال وقوع غافلگیری راهبردی در تمامی حوزه های اقتصاد،فرهنگ وسیاست،وغیره.... ۴- شکستن ابتکارعمل دشمن در تمامی حوزه های پیش گفته. ۵- مفروض شکنی در آراء، اندیشه ها ،دکترین و سیاستهای و ... دشمن. ۶-حضور هوشمندانه در فرایند تصمیم سازی ظرف مقابل از طریق نظام اطلاعاتی و فرهنگی(فضای سایبر) ۷-گشایش جبهه های جدید و متنوع برای پیچیده سازی فضای نبرد سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی وغیره... ۸_بهره مندی بهینه از منابع و مزیت های انحصاری در تولید قدرت ،محور مقاومت در فضای ملی ، منطقه ای و بین المللی. ۹- تحمیل بحران های متعدد و پی در پی سیاسی ، اقتصادی و غیره بر دشمن از طریق بهره گیری از تمامی مولفه های قدرت قابل دسترس. ۱۰-نفوذ و اثر گذاری در مدیریت افکار عمومی، عملیات روانی و استفاده مناسب از فضای مجازی و فرهنگ تاثیر گذار مقاومت. 🔺لازم به توضیح است که دستیابی به چنین معماری، مهندسی و مدیریت در حوزه محور مقاومت و خنثی نمودن توطئه های پنهان و آشکار نظام سلطه فقط در سایه جهان بینی توحیدی ، فلسفه چگونگی قدرت ساز و منطق شامل یا همان منطق مقاومت میسور است و این مهم تنها از طریق همکاری متعهدانه حوزه ،دانشگاه و مسئولین راهبردی کشور امکان پذیر است. *دریادار سجاد کوچکی* @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸از: استاد عزیز، حجت الاسلام والمسلمین حسینیان. (عضو هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم) 🔸با عنوان: 🔸پیشنهاد میکنم: مطالعه این مطلب را از دست ندهید. 👇👇👇👇 @monir_ol_din
بسمه تعالی "اندیشه مقاومت در لایه انسان شناسی" *محمدجعفر حسینیان* 🔸اندیشه مقاومت از مسائل اساسی است که در مبانی فلسفی خودمان به آن می پردازیم. ۱- اساس این اندیشه به حالت پایداری روحی و استحکام در ملکات اخلاقی در روح و جان انسان بازگشت میکند که سبب میشود انسان در راه تکامل انسان قدم برادرد و همواره بتواند حرکت هایی را انجام بدهد که با جهتگیری فطری که جهتگیری بندگی خداوند متعال است، همسو باشد. ۲- اندیشه مقاومت یعنی اینکه انسان که بر روی جهت بندگی همواره پایداری بکند تا بتواند به یک تعین روحی برسد که همان ملکات اخلاقی است که اگر آن ملکات برای انسان ایجاد شود، آن وقت مقاومت برای انسان شیرین می شود. ۳- مقاومت همواره روحیه هایی را در درون انسان ایجاد می کند که او بتواند رشد و کمال را در درون خودش حس کند و به تدریج بی توجه به انتظاراتی شود که از محیط پیرامون به انسان دیکته می شود. ۴- انسان برای اینکه تاثیرگذار بر محیط باشد و برای اینکه تاثیر پذیری اش از محیط پیرامون به حداقل برسد باید به اندیشه مقاومت روی بیاورد و این اندیشه چیزی نیست جز دست یابی به یک‌توانمندی که انسان را به آن‌کمالاتی که در نظر دارد برساند. @monir_ol_din
0JOrb.jpg
110.2K
🔸مطلبی از آیت الله شیخ جواد فاضل لنکرانی در کانال «اجتهاد» پیرامون «فقه مقاومت» خواندم. علیرغم اینکه به کانال ارتباط مستقیم ندارد، اما به جهت اطلاع دوستان عزیز در این کانال نقل می کنم. 👇👇👇 ✔ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی: 🔺 حوزه‌های علمیه باید فرمایش رهبری در مورد مقاومت را عمیقاً دنبال کنند، آیات قرآن در مقاومت، روایات در مقاومت، دین به نحو کلان در مقاومت چه می‌گوید؟ و اینکه فقه در مقاومت چه می‌گوید؟ 🔺 بحث مقاومت در بحث جهاد ذبی، جهاد ابتدایی، دفاع، امر به معروف و نهی از منکر و حتی لزوم تشکیل حکومت اسلامی، این‌ها را باید یک فقیهی بحث کند. مقاومت واجب است، چقدر وجوب دارد؟ بر همه واجب است یا بر یک عده خاصی واجب است، به نحو کفایی است یا غیر کفایی؟ 🔺 من یکی از چیزهایی که در فرمایشات امام دیدم، همین روزها هم دیدم و قبلاً ندیده بودم اینکه ایشان می‌فرماید حفظ نظام اسلامی بر هر کسی، اولاً می‌گویند از اوجب واجبات است و بعد هم یک چیز دیگری دارند که می‌گویند واجب عینی است، این خیلی عجیب است، یعنی مسئله را مهم می‌کند، باید امام را بیشتر بشناسیم. به نقل از کانال اجتهاد؛ https://eitaa.com/ijtihad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 محمد(صالح) متقیان 🔸؛ آیا طرح صحیح است؟ 🔺 اگر مقاومت یک امر واقعی با آثار واقعی باشد، روشن است که، نظامات فلسفی که مدعی تحلیل و تفسیر واقعیت هستند باید پیرامون آن بحث و نظر داشته باشند. اما اگر کسی ادعا نماید که مقاومت یک امر واقعی نیست بلکه اعتباری است، او نیز برای اثبات این ادعا باید اقامه دلیل نماید و اثبات فلسفی کند که مقوله مقاومت یک امر اعتباری است. با این وصف، هیچ فیلسوفی نمی تواند از پرداختن به مقوله مقاومت صرف نظر نماید و حداقلی ترین ابراز نظر همان است که، آیا مقاومت واقعی است یا اینکه اعتباری و وهمی است؟ 🔸؛ کدام دستگاه فلسفی می تواند از بحث کند؟ 🔺با توجه به اینکه، موضوع مقاومت از سری موضوعات انسانی است، هر دستگاه فلسفی که مدعی تحلیل ابعاد آن است باید برخوردار از ظرفیت باشد. و نیز از آنجا که این موضوع در مقیاس جامعه نیز طرح می شود آن دستگاه فلسفی باید برخوردار از ظرفیت نیز باشد. مگر اینکه یک دستگاه فلسفی بر اعتباری بودن مقوله مقاومت و انکار هر گونه انسان شناسی و جامعه شناسی اصرار نماید. یا اینکه یک دستگاه فلسفی پرداختن به موضوع مقاومت را مخالف با شمولیت خود و ورود در مسائل جزئی بداند. اما این نکته را باید لحاظ نمود که، هر مکتب فلسفی که مدعی تحلیل امور واقعی است باید مبانی و قواعد لازم برای تحلیل هر امر واقعی را در درون خود داشته باشد. هر چند به صورت مستقیم به موضوعات جزئی تری مانند مقاومت نپردازد. این مطلب ادامه دارد..... @monir_ol_din
📝 محمد(صالح) متقیان 🔸 ؛ آیا "فلسفه اسلامی" میتواند درباره بحث کند؟ 🔺 با توصیفاتی که از خصوصیت دستگاه فلسفی گفته شد - انسان شناسی و جامعه شناسی- این احتمال به ذهن می آید که مکاتب سه گانه فلسفه اسلامی قدرت تبیین را دارند. این احتمال را باید در دو مرحله جداگانه مورد بررسی قرار داد. 🔸؛ آیا با فلسفه اسلامی میتوان پیرامون بحث نمود؟ 🔺هرچند انسان شناسی فلسفه اسلامی از ظرفیت های برجسته ای برخوردار است، اما قدرت تبیین فلسفه مقاومت را ندارد. چرا که، تصویر نهایی که مبتنی بر انسان شناسی فلسفی به دست می آید، است با فقدان تصویری روشن از حالات قلبی انسان. پرواضح است که، یکی از ابعاد وجودی و غیرقابل انکار از پیکره انسان است و حال اینکه، تفسیری وافی و کافی از این حقیقت در علم النفس فلسفه اسلامی ارائه نشده است. حال اینکه موضوع محوری حالات قلبی انسان است. 🔺دیگر اینکه، مقوله یکی از مقولاتی است که در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته است و ذیل قوه نظری انسان نقش آفرینی میکند. این بدان معناست که عنصر ذیل تصور و تصدیق عمل میکند.‌ و از آنجا که تصور و تصدیق در انسان یک مکانیزم غیراختیاری است، یعنی آنچه تصور میکند و تصدیق میشود بدون اعمال اختیار انسان است و انسان بالجبر والضروره می اندیشد. 🔚 نتیجه اینکه با عدم نقش آفرینی و در نفس شناسی فلسفه اسلامی، تفسیر فلسفی کامل و جامعی از موضوع مقاومت به دست داده نمی شود‌. این مطلب ادامه دارد..... @monir_ol_din
📝 محمد(صالح) متقیان 1⃣ در مطلب شماره 2 گذشت که، فلسفه اسلامی علیرغم قوام و استحکامی که در مبحث دارد، اما به دلیل عدم پردازش جایگاه «قلب» در ابعاد وجودی انسان و عدم ارائه تحلیلی مناسب از نمی تواند تفسیری انسان شناختی از مقوله مقاومت ارائه کند. چرا که این مقدار برای ما مسلم است که، در موضوع مقاومت فقط موقف اندیشه و ذهن انسان، فعال نیست بلکه حب و بغض انسان نسبت به موضوعات و مسائل متعدد نیز مؤثر می باشد. پس نیاز به دستگاه فلسفی است که بتواند تصویری جامع از قلب و حالات قلبی ارائه کند همانطور که به عقلانیت و اندیشه ورزی انسانی هم می پردازد. 2⃣ حضرت آیت الله خامنه ای در مراتب متعددی از میان دو جبهه حق و باطل سخن گفته اند. یعنی مهمترین جنگی که میان این دو جبهه برپاست تقابل و مواجهه اراده های دو طرف است. در موضوع مقاومت نیز سخن از است. یعنی انسان بر آنچه که می خواهد و اراده کرده است استقامت ورزد. حال در یک نظام فلسفی که منزلت ذیل و مقهور اندیشه قرار می گیرد، جنگ بین حق و باطل به جنگ اراده ها تعبیر نمی شود بلکه به جنگ افکار تفسیر می شود. یعنی هر فکری که اقوی از فکر دیگری باشد پیروز این جنگ خواهد بود و مقاومت هم به معنای خواهد بود. 3⃣ سخن نهایی اینکه؛ محور قرار گرفتن اراده و اختیار در وجود انسان به معنای نفی عقل نیست بلکه به این معناست که، تمامیت انسان به خواست ها، اراده های او تعریف می شود. انسان آن چیزی است که می خواهد و او در مقابل خواست طرف مقابل ایستادگی می کند. خواست او با خواست دیگری تقابل دارد و اینجاست که مقاومت معنادار می شود. این خواست و اراده در ضمن خود اندیشه و عقلانیت را هم دارد اما نکته دقیق این است که؛ اراده و عقل یک با هم دارند که بعد اصلی این ترکیب اراده انسانی است. 🔗 مطالب فوق، جرقه هایی برای اندیشیدن پیرامون نفسانیت و انسانیت است. نه می توان انکار نمود و نه می توان بالمره پذیرفت. باید به ادله و براهین نگارنده مراجعه نمود. برای تفصیل این مطالب می توان به مراجعه نمود. @monir_ol_din
1⃣ درباره تئوری که در برابر نظریه برجسته شد، از زوایای متعددی می توان نوشت. اما بنابه رسالت این کانال، از عقبه های فلسفی این تئوری باید پرسید؟ انسان شناسی این تئوری چیست؟ این تئوری چه تحلیلی از مقوله مقاومت دارد؟ 2⃣ اگر این تئوری با رویکرد خروج از نظریه سامان یافته است، یعنی تقابل دو اراده را نمی پذیرد و بدین خاطر به روش گفتگو روی آورده است، پس مخالف اندیشه مقاومت است. 3⃣ اگر این تئوری، از رویکرد تقابل اراده ها و بیرون بیاید، به این معنا که، را نادیده بگیرد و ذیل عنوان گفتگو رویکرد را در مقابل اراده دشمن بپذیرد، به معنای است. زیرا اراده تمام حقیقت انسان است و خروج از جنگ اراده ها و تسلیم شدن در برابر اراده دشمن به معنای انکار اراده خویش و انکار هویت خویش است. 🔚 نتیجه آنکه؛ گفتگو و مذاکره زمانی می تواند سودمند باشد که، در نهایت به منتهی نشود. بلکه باید به در مواجهه با اراده های مخالف منجر شود. @monir_ol_din