eitaa logo
منتظران ظهور
573 دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
9.2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀مهارت هاي دهگانه زندگي در قرآن مهارت‌های زندگی توانایی‌هایی هستند که با تمرین پی‌گیر پرورش می‌یابند و شخص را در طراحی سبک زندگی متناسب با شرایط یاری نموده و او را با افزایش توانایی‌های روانی، اجتماعی و بهداشتی، برای روبه‌رو شدن با مسایل روزانه زندگی،آماده می‌کنند.(زیست نه زندگی رشد دهنده) 1⃣ مهارت خودآگاهی مهارت خودآكاهي و يا (خود شناسي و آگاهي به خويشتن) يكي از مهارتهاي بنيادي است، خوآكاهي به توانايي آدمي در درك ويژگيهاي فردي و اجتماعي اش گفته مي شود به گونه اي كه وي قادر است نسبت به نقاط قوت و ضعف خويش ،علائق و تمايلاتش ، نيازها و احتياجات و ساير ابعاد وجودي اش معرفت صحيحي كسب كند و در پرتو آن به سازگاري فردي و اجتماعي دست يابد. خداوند متعال در قرآن كريم سوره مائده آيه 105 مي فرمايد: ✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَي اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ✨اي كساني كه ايمان آورده ايد به خود بپردازيد اگر شما هدايت يافته ايد ،آنان كه گمراه مانده اند به شما زياني نرسانند .بازگشت همه شما نزد خدا ست تا شما را به آن كارهايي كه مي كرده ايد آگاه گرداند ادامه دارد.....
✨💫✨💫✨💫✨ بعدها آقاجان با صاحب کار صحبت کرد و او آمد توی خانه خودمان یک دار نصب کرد.نخ و نقشه و هر چیزی را که لازم بود،می آورد و از آن به بعد در خانه خودمان قالی می بافتیم .قالی که تمام می شد ،مزد ما را می داد و قالی را می برد .بعدش هم خیلی زود نقشه جدید را می فرستاد و قالی بعدی را سر می انداختیم. تقریبا ده ساله بودم .دستم تند بود،ولی روی تخته ی قالی آرام نمی گرفتم .نمی توانستم بی سروصدا بنشینم یک گوشه و سرم به کارم باشد با انگشت هایم قالی می بافتم و در فکر و خیالم ،آسمان و ریسمان را به هم .آقاجان و مادر می دانستند غافل بشوند ،آتش می سوزانم .سرک می کشیدم تا سر در بیاورم چطوری می شود از درخت بالا رفت یا از دیوار بالا کشید .جوری بود که هر دسته گلی به آب می رفت،حتما یک جایش به من ربط داشت،ولی کارم روی زمین نمی ماند؛برای همین هم صدای کسی در نمی امد. یک بار توی کوچه،پشت در حیاط ماندم ،اول می خواستم در بزنم ،ولی چشمم خورد به دیوار و فکر کردم لازم نیست در را برایم باز کنند؛خودم از پسش بر می آیم.نگاه انداختم و دنبال یک کلوخی ،سنگی،چیزی گشتم که از دیوار صاف بیرون زده باشد .دیده بودم آقاجان روی تنه درخت دنبال جای پا می گردد و مطمئن که می شود ،دستش را به یک جایی محکم می کند و با یک نفس،یا علی می گوید و خودش را می کشاند روی تنه درخت؛می خواستم ادایش را در بیلورم .آن قدر طول دیوار را قدم زدم و بالا و پاینش را نگاه کردم که بالاخره چند تا جای پا پیدا کردم و خودم را از دیوار بالا کشیدم و پریدم توی حیاط .نزدیک بود با صورت زمین بخورم که دست هایم را سریع رساندم به زمین .وقتی روی پا بلند می شدم ،با خودم فکر می کردم که بهتر است خودم به جای آقاجان بروم توت تکانی.سر چرخاندم ببینم کسی دیده چطور از پشت در بسته خودم را رسانده ام توی حیاط یا نه.می خواستم به هر که دیده ،بگویم که خیلی هم سخت نبوده و اگر بخواهد می توانم یادش بدهم،ولی دریغ از یک جفت چشم.خاک لباس هایم را تکاندم و دویدم داخل خانه .عزیز جلویم سبز شد .وقتی پرسید چرا نفس نفس می زنی،به گفتن یک هیچی بسنده کردم تا نشنوم که بگوید آخرالزمون شده مگه دختر ،به حق کارای نکرده.و نبینم لب پاینش را خیلی ریز به دندان می گیرد. چند وقتی هم چشمم دنبال جوجه کلاغ های بالای درخت توت بود.آقاجان که می دانست هیچ کاری ازم بعید نیست ،سعی کرده بود بترساندم.فکر می کرد وقتی انگشت اشاره اش را نشانم داده و تهدید کرده اگر به جوجه ها دست بزنم ،پدر و مادرشان چشم هایم را در می آورند ،باور کرده ام ،اما تقصیر من نبود،آن روز توی خانه تک و تنها بودم ،حوصله ام سر رفته بود.حوصله قالی بافی هم نداشتم .کمی طناب بازی کردم ،گرمم شد .عرق کرده بودم و موهایم چسبیده بود به گردن و صورتم .رفتم دم حوض یک کلاغ نشسته بود آن طرف حوض و داشت با حوصله آب می خورد. ❤️ادامه دارد... 💫 💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش» 💞
👭👬👭👬 این دوران هفت‌سال تربیت خاص که اسمش را می‌گذاریم دوران ادب، هم آغاز دارد هم انتها. انتهایش هم باید معلوم بشود. از اول هم باید بگوییم هفت‌ساله. یک‌وقت بچه سختش آمد می‌گوید این هفت‌سال بیشتر نیست. ولی بعد از هفت سال اینقدر بچه متعادل ان‌شاءالله شده که دستور هم بهش ندهی خودش اجرا می‌کند. ما وقتی مستقیم می‌رویم جشن تکلیف می‌گیریم، ممکن است جشن تکلیف ما موفقیت نداشته باشد. من این خطر را به خانواده‌ها گوشزد بکنم. دین مطابق فطرت است. وقتی از هفت‌سالگی بچه باید ضابطه‌مند بشود یعنی ضابطه‌مندی را دوست دارد فطرتاً. ما باید برویم آن فطرت او را بیدار کنیم. ✍📚 💞
🌼☘ ☘ 🌷یاد خدا آرامش بخش دلهاست💖 💐 🌷 🌞
🚻 مرز بندی با دیگران احساس خشم، رنجش یا ناراحتی از کسی می تواند نشانه ای از این باشد که مرزها رد شده ✅ ساختن موثر مرز سه مولفه اساسی دارد: 1.ایجاد مرزها: که به ارزش های شخصی شما بر میگردد. 2.پیاده سازی واعلام مرزها: بیان مرزها عضله ای است که در طول زمان ساخته می شود. ببینید چه چیزهایی مانع اعلام صریح مرزهایتان می شود. 3.مدیریت مرزها: توانایی نه گفتن و مخالفت کردن کلید اساسی مدیریت مرزهاست 🌻
🛎دشمن زندگی زناشویی تلویزیون و فضای مجازی عدم رسیدگی به وضع ظاهری بی توجهی نگاه منفی به خانواده همسر سکوت و عدم گفتگو درباره مشکلات 🌻
🔹️خطر نوشیدن آب سرد اول افطار 🍎
در زندگی زناشویی اگر اشتباهی مرتکب می شوید شجاعت گفتن معذرت می خواهم یا حق با توست را داشته باشید بسیاری از مواقع همسران تنها خواهان همین مطلب هستند که طرف مقابل اشتباه خود را بپذیرد و حتی در صدد جبران از طرف او هم نیستند 🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠شوخی با روزه اولی ها 🙃😁 💥حتما واکنششون رو ببینین 😋😍 💚خدا قوت به همه روزه اولی ها...! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 چرا در روایت‌های ما ثواب خدمت به خانواده و محبت به فرزندان این‌قدر زیاد و گاهی باورنکردنی است؟ 🌸 آیا سند این روایت‌ها ضعیف است یا حکمت دیگری دارد؟ ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی مناسب برای آگاه‌سازی والدین، در فضای مجازی چه بلایی سر فرزندانتان دارد می‌آید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مسابقه دعوت 1⃣1⃣قسمت یازدهم ◻️با توجه به آیه 71 سوره یونس، کدام گزینه عامل قدرتمندی حضرت نوح بشمار می رود؟ الف: طوفان ب: دعا ج: توکل 🔸🔹🔸🔹 ❇️جهت شرکت در مسابقه ✅گزینه صحیح را تا ساعت ۲۴ به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۱۲۲ ارسال بفرمایید. ✅به آدرس زیر مراجعه نمایید. https://fatemi.amfm.ir/mgd/ 🎁هدایا: روزانه به 10نفرکمک هزینه مشهد مقدس به مبلغ ۵ میلیون ریال اهدا خواهد شد.
💠خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَهِلِینَ ❇️عفو و میانه ‏روى را پیشه کن (عذر مردم را بپذیر و بر آنان آسان بگیر)، و به کارهاى عقل پسند و نیکو فرمان بده، و از جاهلان اعراض کن. 1⃣همواره باید راه میانه و اعتدال را پیشه کرد. «خذ العفو» 2⃣تکلیف باید به اندازه‏ طاقت باشد، نه بیشتر. «خذ العفو» (اگر «عفو» به معناى حدّ وسط باشد) 3⃣تنها خوب بودن کافى نیست، باید در جامعه خوبى ‏ها را ترویج کرد و سفارش نمود. «وأمر بالعرف» 4⃣مخاطب آیه تنها پیامبر نیست، هر مسلمان و هر مبلّغ و مصلح اجتماعى باید با لجوجان و جاهلان یاوه ‏گو، برخوردى اعراض آمیز داشته و در برابر توهین و تهمت‏ ها چشم‏ پوشى و صبر کند، نه آنکه درگیر و گلاویز شود. «و اعرض...» 5⃣هم باید به معروف امر کرد و هم شیوه‏ امر کردن، باید معروف و پسندیده باشد. «و أمر بالعُرف» 6⃣مراد از جاهلان، نابخردان است، نه بى‏ سوادان. «واعرض عن الجاهلین» در فرهنگ قرآن و و روایات، معمولاً جهل در برابر عقل است، چنان که در روایات عنوان «العقل و الجهل» داریم. 7⃣در شیوه‏ اعراض و عفو و گذشت، نباید به خواسته و گفته‏ جاهلان که بر خلاف مصلحت است توجّه کنیم، بلکه باید محکم و استوار ایستاد. «اعرض عن الجاهلین» 💎سوره اعراف- آیه ۱۹۹
1649929104531.jpg
223.5K
افتخارآفرینی زهرا محمد جعفری فرزند مقداد محمدجعفری
☀️رهبرانقلاب: این قرآن است که با ما دارد این‌جور حرف میزند: ❇️ «مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید... اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد» 🌱
❇️افزایش هوش کودک از کودک خود بخواهید برای 30 ثانیه عکسی را روی دیوار تماشا کند، سپس چشمها را ببندد، و آن را توصیف کند... 👶
❌هرگز براي ختم دعوا هيچ كدام از فرزندانتان را قرباني نكنيد؛ "تو بزرگتري كوتاه بيا" "تو كوچيكتري خجالت بكش" "اون بچست نميفهمه تو بزرگ شدي" 🧑
✨💫✨💫✨💫✨ تنهایی و گرما یادم رفت.دستم را بردم توی حوض و کمی آب پاشیدم روی آب ،کلاغ سرش را بالا آورد و نگاهم کرد.بعد بی توجه به من پر زد و رفت؛بدون اینکه از من ترسیده باشد .بلند شدم و رفتم پای درخت توت،سرم را گرفتم بالا تا بلندترین شاخه اش را ببینم .خیلی بلند بود هی سرم را بردم عقب ،خیره شدم به آفتاب که نورش چشمم را زد ؛ناخودآگاه بستمشان.وقتی چشم هایم را باز کردم،اول کمی سیاهی رفت،بعد خیلی زود دوباره توانستم واضح اطرافم را ببینم .دست کشیدم روی تنه درخت ؛زبر بود.حواسم پرت مورچه هایی شد که رویش راه می رفتند .انگشتم را گذاشتم جلوی راهشان؛مسیرشان را عوض کردند .هر کاری می کردم ،از یک طرف دیگر راه پیدا می کردند.دست از سرشان برداشتم ،کلاغی هم روی درخت نبود ؛البته خبر داشتم که جوجه کلاغ ها توی لانه شان تنها هستند.دستم را گرفتم به تنه ی درخت و خودم را به زحمت کشیدم نزدیک میخ اول .قدم کوتاه بود و تا بخواهم خودم را برسانم به میخ بعدی،کشیده شدم به درخت و پوست دستم زخم شد ،دودستی درخت را بغل کرده بودم تا نیفتم .دستم می سوخت،ولی اهمیت ندادم.می خواستم هر طور شده به آن لانه ی گردی که روی شاخه جا خوش کرده بود برسم ،که رسیدم.اولین جوجه را برداشتم و انداختم داخل یقه لباسم .داشتم بهش می گفتم می برمت پایین و با هم بازی می کنیم و جفتمان از تنهایی در می آییم ،که دو تا قار قار کرد و هیچ نفهمیدم که یک دسته کلاغ سیاه زشت یکهو از کجا پیدایشان شد.مستقیم داشتند می آمدند سمت من،حسابی ترسیدم ،جوجه را انداختم داخل لانه اش و هول هول پایین آمدم.از میخ یکی مانده به آخر پریدم پایین و سکندری خوردم و افتادم پای درخت ،دست زخمی ام کم بود ،پایم هم گرفت به یک شاخه کوچک و خراش برداشت.اهل گریه و زاری نبودم .سریع خودم را جمع و جور کردم و دویدم سمت اتاق،رفتم تو و در را پشت سرم چفت کردم و نشستم همان جا پشت در،صدای تالاپ تلوپ قلبم را می شنیدم .کوتاه و بریده بریده نفس می زدم .دلم کمی آب می خواست ،زبانم چسبیده بود بیخ گلویم و لب های خشکم چسبیده بودند به هم ولی جرئت نداشتم از جایم تکان بخورم .کلاغ ها یک جوری با نوکشان به در می زدند که ته دلم خالی شد.فکری شدم که اگر چند تا نوک دیگر بزنند،راستی راستی در سوراخ می شود.ترس برم داشته بود که جواب آقاجان را چه بدهم ،تا اینکه خودشان خسته شدند و رفتند ؛مثل مورچه ها که حتما بالاخره یک جایی خسته می شدند و دست از دانه بردن بر می داشتند ولی کی اش را نمی دانستم .این مورچه های بیچاره ،همیشه ی خدا یک چیزی روی دوششان بود انگار بلد نبودند بدون بار کشیدن راه بروند ؛مثل خودم،که نمی توانستم شکل خیلی از دخترها سرم را پایین بیندازم و مشغول کار خودم باشم ،انگار یک چیزی مدام توی سرم قل می خورد و برای هر چیزی دست می جنباندم و شیطنت می کردم .از داستات کلاغ ها درس عبرت نگرفتم ؛فقط باور کردم که اگر کمی دیر جنبیده بودم ،نوک یکی از کلاغ ها می خورد توی چشمم و کور می شدم . ❤️ ادامه دارد.... 💫
👬👭👬👭👬 حدیث شریفی است در من لایحضره الفقیه، از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) نقل شده. می‌فرماید فرزندتان به سه سالگی که رسید به او لااله الا الله یاد بدهید. سوال مجری: یعنی چی لااله الّا الله یاد بدهید؟  حاج آقا: مفهوم لااله الّا الله. پس ما بچه که سه ساله شد، با ذکر لااله الّا الله آشنا می‌شود. با مفهومی به نام خدا آشنا می‌شود. حتی به اندازۀ تکرار زبانی آن. بچه اسباب‌بازی را می‌شناسد، پدر و مادر را می‌شناسد، و خواهر و برادر را می‌شناسد، دیگرانی را هم می‌شناسد به عنوان دیگران در سه سالگی. حالا آنجا باید با نام خدا آشنا بشود. آن هم به شیوۀ ذکر لااله الّا الله، نه با اذکار دیگری مثل الله اکبر، الله رحمن، نمی‌دانم خیلی از کلمات دیگر.  مجری: آها خود لااله الّا الله موضوعیّت دارد.  حاج آقا: موضوعیّت دارد. این ذکر را باید به بچه یاد بدهیم........ [ادامه دارد..........]📝 ✍ 💞
👌«نکات مهم درباره مشکوک شدن به همسر» به جای چک کردن موبایل و حتی کیف و دیگر وسایل شخصی که ممکن است تنش‌هایی را در رابطه‌تان ایجاد کند با همسرتان راحت صحبت کنید و به او بگویید که تغییر رفتارش آزارتان می‌دهد و از او بخواهید درباره برخی موارد توضیح دهد. چه مرد و چه زن، سعی کنید همسر خوبی باشید، همسر بهتری بشوید، حفظ زیبایی ظاهر و آراستگی در پوشش، مهربانی بیشتر، انجام دادن بهتر مسئولیت‌های زناشویی می‌تواند به برقراری دوباره اعتماد و گرم شدن خانواده کمک شایانی کند، در واقع نشان دهید که در قلب‌تان محبت خانواده و همسر موج می‌زند. ❌سفره دل و رازها و شک‌هایتان را پیش دیگران باز نکنید و هر روز تلفن دست نگیرید. مادر همسر، خواهر همسر، دوست و همسایه قطعا نمی‌توانند در این زمینه بیشتر از خودتان به شما کمک کنند. مشکلات زناشویی باید بین خودتان باقی بماند و اگر نیاز به مشورت و کمک فکری و روحی دارید، بهترین گزینه یک مشاور و متخصص است نه دوست و فامیل. اگر از یک مشاور خانواده کمک گرفتید و او در رفتار همسرتان هیچ نوع نشانه‌ای از خیانت پیدا نکرد، باید مساله را به عنوان یک مشکل ذهنی در خودتان بپذیرید و برای درمان از روان‌شناس کمک بگیرید؛ شکاک بودن از عوامل ویرانگر رابطه زناشویی است. 🌻
📸انتشار نخستین‌بار | تصویر منتشر نشده از شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید محمد حجازی 🔺️انتشار به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید حجازی
💠امامُ عليٌّ عليه السلام :   ❇️ اِرحَمْ مِن أهلِكَ الصَّغيرَ و وَقِّرْ مِنهُمُ الكَبيرَ ✅ با كودكان خانواده ات مهربان باش و بزرگان خانواده ات را احترام گذار. 📚الأمالي للمفيد : 222/1
⭕️ نعمت خانواده ♻️کانون خانواده مکتبی است که باید اعضای خانواده در آن ترقی و رشد معنوی پیدا کنند . 🚫خانه ای که در آن سوء ظن و بی اعتمادی به یکدیگر راه یافته باشد دیگر هرگز شایسته نزول برکات و رحمت خداوند نباشد بلکه غضب خداوند بر آن باریدن خواهد گرفت و محل امن و آسایش و آرامـش ، بـه مـرکـز دلهره و ناراحتی و بیماریهای گوناگون روانی مبدل خـواهـد شد . این عذاب الهی است که در اثر کفران نعمت نازل می شود و هیچ عذابی بالا تر از این نیست که سردی و ناراحتی و يأس و اختلاف و دل مردگی و بی نشاطی بر خانواده ای حاکم باشد ، که « إن عذابی لشدید » 📔خانواده در اسلام