✅ یه_فنجان ☕️دریا 🌊
👈حتما_بخونین
#تو و #من و #ما رو دوست داشت...
نه از این دوستداشتنای ساده...
نه از اینایی که
تا اَزَش دور میشی
فراموشت کنه... رهات کنه....
💦 حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:
🌷.... لِیَعلَمَ العِبادُ رَبَّهُم اِذ جَهِلُوهُ
✨یعنی:
مدتها بود که مردم
از #خدا دور شده بودند و رو به
#بُتها آورده بودند،
اما خدا میخواست
با #بندهها طرح دوستی بریزه
✅ پس پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) رو
با #کتابی_پُر_نور، مبعوث کرد،
تا مردم، او را بشناسند
توی آیه ها
خودش رو معرفی کرد،
هم #قدرتش رو، هم #مهربونیش رو
👌آره پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به #رسالت رسید
#تا_خدارو_بشناسیم
#تا_خدارو_دوست_بداریم
✨خدایی که ما رو خیلی دوست داره . .
📗 نهج البلاغه. خطبه ۱۴۷
#آئینه_ظهور ✨
#منتظران_ظهور ✨
#ماه_رجب
#حاج_قاسم
#شهیدانه
❇️مارابه دوستان خود 👥 معرفی کنید
👇👇
🆔@Aenehzohoor_montazeran
💦حضرت امامحسنمجتبی (علیه السلام) میفرمایند:
لَا تَأتِ رَجُلاً إِلَّا أَن تَرجُوَ نَوَالَهُ
وَ تَخَافَ يَدَهُ أَو يَستَفِيدَ مِن عِلمِهِ
أَو تَرجُوَ بَرَكَةَ دُعَائِهِ
أَو تَصِلَ رَحِماً بَينَكَ وَ بَينَهُ
نزد کسی مرو،
مگر آن که به #بخشش او امیدوار،
یا از #قدرتش بیمناک، یا از #دانشش بهرهمند،
یا به #برکت_و_دعایش امیدوار باشى،
یا #بین_تو_و_او پیوند و خویشاوندی باشد.
📚بحارالأنوار، ج ۷۵، ص۱۱۱
#آئینه_ظهور ✨
#منتظران_ظهور ✨
🆔@Aenehzohoor_montazeran
↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
💦حضرت امامحسنمجتبی (علیه السلام) میفرمایند:
⚡️لَا تَأتِ رَجُلاً إِلَّا أَن تَرجُوَ نَوَالَهُ
وَ تَخَافَ يَدَهُ أَو يَستَفِيدَ مِن عِلمِهِ
أَو تَرجُوَ بَرَكَةَ دُعَائِهِ
أَو تَصِلَ رَحِماً بَينَكَ وَ بَينَهُ
✨نزد کسی مرو،
مگر آن که به #بخشش او امیدوار،
یا از #قدرتش بیمناک، یا از #دانشش بهرهمند،
یا به #برکت_و_دعایش امیدوار باشى،
یا بین تو و او پیوند و خویشاوندی باشد.
📚بحارالأنوار، ج 75، ص 111
#آئینه_ظهور ✨
#منتظران_ظهور ✨
🆔@Aenehzohoor_montazeran
↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
#تفکرانه👌
#مرد_عیال_واری به خاطر نداری، سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.
🎣 تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد.
تا نزدیک غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.
قبل از بازگشت به خانه برای #آخرین_بار تورش را جمع کرد و یک #ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.
او زن و فرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر میشوند؟
همانطور که در #سبزه_زارهای_خیالش گشت و گزاری میکرد،
🤴#پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.
پادشاه رشته ی خیالش را #پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟
او به پادشاه گفت که #خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،
پادشاه آن ماهی را به #زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.😡
او #سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.
پادشاه با #غرور_تمام به کاخ بازگشت و جلو #ملکه_خود می بالید که چنین صیدی نموده است.
🔴 همانطور که ماهی را به ملکه نشان می داد، #خاری به انگشتش فرو رفت،
#درد_شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش #ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد...
👨⚕#پزشکان_کاخ جمع شدند و #قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را #فرا_گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.
پزشکان قطع دست از #بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعد از #ازدیاد_درد موافقت کرد.
وقتی دستش را #بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی #بیماری_دیگری به جانش افتاد...
🤴#پادشاه مبتلا به #بیماری_روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی #ظلمی_نموده است که این چنین گرفتار شده است.
📌پادشاه بلافاصله به یاد #مرد_ماهیگیر افتاد و دستور داد هرچه زودتر نزدش بیاورند.
بعد از جستجو در شهر #ماهیگیر_فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
#پادشاه به او گفت:
-آیا مرا #می_شناسی...!؟
-آری تو #همان_کسی_هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-می خواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، #چه_گفتی؟؟؟
گفت به #آسمان نگاه کردم و گفتم:
پروردگارا...
او #قدرتش را به من نشان داد،
تو هم #قدرتت را به او نشان بده!
📜 این داستان تاریخی یکی از #زیباترین_سلاحهای_روی_زمین را به ما معرفی میکند،
این سلاح، #سلاح_دعاست..
https://eitaa.com/montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور