👌#همه_نمیرسند
#کربلا_یک_ترازوست!⚖
ترازویی که به وفای آدمها نمره میدهد!
به وفای آدمها در برابر #امام....
اما همه به وفایِ امام نمیرسند!
#سنگ این ترازو از جنسِ #صدق است!
آدمها را میگذارند روی کفهی دیگر و وزن میکنند!
اندازهی #صدقشان هرقدر باشد: نمرهی وفایشان معلوم میشود!
صدق، میزانِ هزینهایست که از #خودت برای امامت کردهای!
👌 #نه_میزانِ_ادعایی_که_داشتهای!
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
#اعیاد_شعبانیه
📌#همه_نمیرسند
سحرها چقدر راههای فکر به سمت #آینده باز میشوند!
آیندهای که هست!
فقط ما در حصار زمان و مکان، هنوز به ادراکش #نرسیدهایم!
فکر میکردم:
چند کربلای دیگر برای هر کداممان مانده،
تا به ما هم بگویند: أنت ولیّنا حقّا !
اصلاً میشود روزی ما هم مخاطب این جمله باشیم؟
میشود آیا #امامداریِ ما آنقدری تایید شود
که مژده بیاید: "یار پسندید مرا"؟
میشود آیا دیگر چیزی از ما نماند!
| شبیه زلیخا: دیگر منی نیست،
اینک همه تویی! |
چند #قربانیِ_دیگر لازم است، تا اهل آسمان با انگشت فخر، نشانهی تأیید بسمت ما بگیرند:
او ماندنیاست، امن است برای امامش!
دیگر چیزی میان او و امامش، حائل نیست!
#عجیب_مدرسه_ای را ۱۴ قرن خدا ترتیب داده، تا آدمها، امام داری بیاموزند.
تا تاریخ برای آخرین امام، #تکرار_نشود!
آموخته باشند #خود_را قربانی کنند
👈نه امامشان را، که #وعدهی_خداست، زمین میراث صالحان خواهد بود.
🔰 استاد #شجاعی
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
📌#همه_نمیرسند سحرها چقدر راههای فکر به سمت #آینده باز میشوند! آیندهای که هست! فقط ما در حصار زم
👌#همه_نمیرسند
▪کربلا محل از دست دادنِ امام نیست!
✨محل #بدست_آوردن_امام است!
اما همه #نمیتوانند به امام برسند!
امام #محل_ناز است!
و فقط #اهلِ_نیازند که به امام خواهند رسید!
اهل نیاز #همان عاشقهایی هستند،
که در زیر جذبهی معشوقشان، به طلب رسیدهاند!
میخواهند برسند...
به هر قیمتی!
اهل نیاز، امام میخواهند تا #راه، نشانشان دهد!
#راه_خانهی_دلبر_را !
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
👌#همه_نمیرسند ▪کربلا محل از دست دادنِ امام نیست! ✨محل #بدست_آوردن_امام است! اما همه #نمیتوانن
#همه_نمیرسند 🏴
🥀 #اهلِ_کربلا، صاحبانِ بلندترین آرزوهای تاریخند!
آرزوهایی که به اندازهی تمام تاریخ کِش آمدهاند.
_ اما همه نمیتوانند اهل آرزوهای کشدار باشد!
_ همه #نمیتوانند به وسعت کربلا آرزو کنند!
_ همه نمیتوانند امامِ کربلا را، دوباره به زمین برگردانند!
👌فقط کسانی اهل آرزوهای کربلاییاَند، که؛
از محصور شدن در قفس زمان و مکان، #بیزارند!
میخواهند در کربلا #حل شوند!
و با کربلا تا آخر تاریخ، #جاری شوند!
تا همان لحظهای که #امام_کربلا، دوباره به زمین برمیگردد ...
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند 1⃣
| ماجرای کسانی که به عاشورا #نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز اول👈#عُبَیْدُالله_بْن_حُرّ_جُعْفی
✔️عبیدالله ابتدا در #کوفه ساکن بود؛ اما پس از قتل عثمان به #شام نزد معاویه رفت و پس از چندی دوباره به کوفه بازگشت. او پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)، از عدم پذیرش دعوت امام #پشیمان_شد. در قیام مختار ابتدا به قیامکنندگان پیوست؛ اما پس از مدتی از صف یاران مختار جدا شد و جزء سپاهیان مصعب بن زبیر در مقابل مختار قرار گرفت.
👈 پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری و تصمیم امام حسین(علیه السلام) برای آمدن به کوفه، عبیدالله از کوفه بیرون آمد تا با امام مواجه نشود. اما در نزدیکی کربلا با وی مواجه شد.
نقل است که امام حسین(علیه السلام) وقتی به منزلگاهی به نام #قصر_بنی_مقاتل یا به روایتی «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسید، خیمهای دید و پرسید که آن از کیست؟
گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی.
امام(علیه السلام) کسی را نزد او فرستاد، تا او را به #یاری اردوی امام(علیه السلام) دعوت کند، ولی او #بهانه_آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین(علیه السلام) به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم.» فرستاده امام بازگشت و پاسخ عبیدالله را به امام(علیه السلام) رساند.
▪️پس از آن امام حسین(علیه السلام) خود نیز به خیمه عبیدالله رفت و نشست و خدا را سپاس گفت، و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه میکند، #آیا_نمیخواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت، نزد خدا شفیع تو باشد؟»
👈 گفت: «یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته میشوم، و نفس من به #مرگ راضی نیست، ولی این #اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافتهام.»
✨حسین(علیه السلام) از او #روی_برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه از #سوره_کهف را خواند:
«و ما کنتَ مُتّخِذ المُضِلّین عَضُدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمیطلبیم.»
«اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، #خداوند او را به رو در آتش جهنم میاندازد و هلاک میشود.»
ــــــــــــــــــ پ. ن :
🤔داشتم به خودم فکر میکردم:
از روزی که فهمیدم باری بر زمین هست، که #باید_بروم و بلندش کنم که یقیناً جمعیتی را به #امامشان میرساند، تا روزی که این تصمیم عملی شود، یکسال طول کشید و من مصمم بودم که عملی نشود !
یکسال من " عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی " #بودم،
و این بار بزرگ، کم و بیش بر زمین ماند، تا ...😔
امروز میفهمم رحم خدا را و منّت امام را، که نگفت برو، احتیاجی به تو و خودکارت #ندارم!
※ چشمانش را بست و ۳۶۵ روز بعد راهم داد! 😭
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند 1⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا #نرسیدند، شاید شبیه ما | روز اول👈#عُب
مجموعه داستان #همه_نمیرسند 2⃣
|ماجرای کسانی که به عاشورا #نرسیدند، شاید شبیه ما |
▪️روز دوم | #عبدالله_بن_مطیع
🔹#پرده_اول :
وقتی #امام(علیهالسّلام) به عبدالله رسید، او امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد.
آن گاه #عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ #امام فرمود: در حال حاضر به مکه میروم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد.
اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: #نظر_تو چیست؟
👈عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به #کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید
و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک میشوند.
🔹#پرده_دوم:
امام از جاده اصلی به سوی #مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد.
عبدالله به امام حسین علیهالسّلام گفت: ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟
امام (علیهالسّلام) گفت: به سوی #عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است.
عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حُرمت پدرت را #حفظ_نکردند؛ در حالیکه بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند.
👈هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: وَلمّا تَوجّه تِلقاء مَدیَن قال عَسیٰ ربّی اَن یَهدیَنی سَوآء السّبیل
«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند».
ـــــــــــــــــــــــ پ. ن :
#عبدالله_بن_مطیع دوبار امام را در مسیر دید !
و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت میکرد! گویی او امام بود و حسین علیهالسلام مأموم.
از سویی عبدالله #انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت!
و دغدغهای بالاتر از پر آب شدنش!
داشتم با خودم فکر میکردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجرهی فهم خودش میبیند، از پنجرهی آرزوها و دغدغههایش.
دارم یکی یکی ورق میزنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را !
همان " فَمَعُکم مَعَکم، لا مَعَ غیرِکم " را !
همان " #فقط_تو و دیگر هیچ " را!
📌 من قطعاً اگر به #چشم_سر هم امام را میدیدم، همان را میخواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود.
چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و #نمیشناختمش! 😔
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند3⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | #روز_سوم | #فرز
مجموعه داستان #همه_نمیرسند 4⃣
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
▪️روز چهارم | #مالک_بن_نضر_ارحبی
※ مالک به حضور امام حسین علیه السلام رسید.
این دیدار ظاهراً در کربلا صورت گرفت. امام پس از خوشامدگویی #علّت_حضور مالک را جویا شد.
مالک گفت: برای عرض سلام خدمت رسیدم و از خدا عافیت و سلامت شما را خواستارم. مردم برای جنگ با شما جمع شده اند! نظر شما در این باره چیست؟
✨امام پاسخ داد: «حسبی الله و نعم الوکیل؛ خدا مرا کفایت می کند و چه نیکو وکیلی است».
او برای امام دعا کرد....
آنگاه حضرت فرمود: #چرا مرا یاری نمیکنی؟ مالک بن نضر گفت: من #مقروض_هستم و #عیال_وارم، اهل من بدون من چگونه روزگار بگذرانند؟
✘ مالک دعوت امام را رد کرد و رفت !
ــــــــــــــــــــــ پ . ن :
※📌به داستان مالک بن نضر که رسیدم، با خودم گفتم؛ ببین آدمها قربانیِ ترسهایشان میشوند!
و ترسهای تو، سقف #توحید تو را مشخص میکنند. و همینطور سقف #استقامتت را !
ترسها درست #همان نقطههاییاند که ما به آنها بندیم و تعلق داریم، و از دست دادنشان، میترساندمان.
یکی ترس دارد از #فقر خانوادهاش،
یکی ترس دارد از #باختن محبوبیتش،
یکی ترس دارد از #فنا_کردن جایگاه اجتماعیاش ...
یکی ترس دارد از #تنهایی ! و ....
👌#همراهی_با_امام، مسیرِ سر بریدنِ ترسهاست!
یکی یکی یکی، باید همه را #ذبح کنی، وگرنه امام را به چشم سر هم که ببینی، ترسهایت #کورت میکنند و مانع همراهیات خواهند شد.
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند 4⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز چهارم | #
مجموعه داستان #همه_نمیرسند 5⃣
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
▪️روز پنجم | #ضَحّاک_بن_عبدالله_مشرقی
👈 ضحاک از #گزارشگران واقعه کربلا در کوفه است. طبری نقل کرده است ضحاک در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام حسین(علیه السلام) ملاقات کرد.
✨امام حسین(علیه السلام) او را به یاری خود خواند. وقتی ضحاک عذر خواست، امام علیهالسلام علت عدم همراهیاش را جویا شد.
📌ضحاک دعوت امام را #مشروط، قبول کرد و گفت: «من فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی که از تو د فاع کند - در کنارت - نیافتم، #بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم». امام علیهالسلام پذیرفت. (اوج رحمت امام برای نجات یک نفر)
ضحاک در #صبح_روز_عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعتهای بسیاری از خود به نمایش گذاشت و #نماز_ظهر را همراه امام به جای آورد.
او وقتی که دید سپاه بنیامیه به دستور #عمر_بن_سعد اسبهای یاران امام (علیه السلام) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای درمیآورند، اسب خود را در خیمهای #پنهان_کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت.
▪️ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام علیهالسلام، دو نفر از دشمن را که پیاده میجنگیدند، به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود. خداوند از اهل بیت پیامبر صلواتاللهعلیه، بهترین پاداشها را به تو ارزانی دارد.»
وقتی دیدم #یاران امام حسین(علیه السلام) کشته شدهاند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز "سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی" باقی نماندهاند، خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما #چه_شرطی_بود؟
✨حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه میتوانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ (رحمت امام به کسی که از میدان میگریزد)
#ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمهای پنهان کردهام و به همین جهت بود که پیاده میجنگیدم.»
پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد #گریخت.
ـــــــــــــــــــــ پ . ن :
👌#تسلیم، شرط عشق است!
و #عاشق، شرط نمیگذارد!
اگر شرایط اینطور باشد هستم!
و اگر آن طور باشد، من نیستم!
تسلیم، #شرط_امنیت_امام است، و ما در نقطهای، دیگر برای امام خطرناک نیستیم، که به عشق میرسیم!
عاشق چیزی به نام #شرط نمیداند!
اینجا را میتوانم، آنجا را نمیتوانم، ندارد!
عاشق میماند و #ماندن، برایش موضوع اصلی است ... "ماندن" تمامِ شرط است برای او!
من فقط میخواهم که #باشم زیر سایهات همین!
هرطورکه باشد / هرکجا که باشد /
فقط باشم ! (فَمَعَکم، مَعَکم، لا مَعَ غـیرِکُم)
💥#اگر_اهل_شرطیم!
اهل "با این کمبود نمیتوانم"
اهل "با این اوضاع نمیمانم"
اهل "انتخاب نحوهی ماندن"
امام را به چشم سر هم که ببینیم، #ضحاک_درونمان شرط میگذارد برایش!
و بالاخره از همراهی امام، #میگریزیم!😔
✘ آری #همه_نمیرسند !
فقط آنهایی میرسند که قصدِ رسیدن دارند در #هرحال_و_اوضاع_و_شرایطی!
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند9⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز نهم | #عبی
▪️مجموعه داستان #همه_نمیرسند🔟 (آخر)
▪️روز دهم | #حرّ_بن_یزید_ریاحی
👈 ماجرای مردی که #رسید
✨ امام حسین علیهالسلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای #انتقال_امام نزد ابنزیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
#حرّ گرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام #محترمانه_بود؛ حتی یکبار به حُرمت خاص حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز اشاره کرد.
👈در روز عاشورا، #عمر_بن_سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و #حرّ را فرمانده بنیتمیم و بنی هَمْدان کرد.
با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید.
حرّ چون #تصمیم_کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(علیه السلام) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام) بجنگی؟»
▪️گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»
حُر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (#عبیدالله) نپذیرفت.»
پس #حُر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(علیه السلام) نزدیک شد.
مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حُر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟»
حُر در حالیکه میلرزید #پاسخی_نداد.
مهاجر که از حال و وضع حر به #شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
حُر گفت: «به درستی که خودرا میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»
حُر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(علیه السلام) حرکت کرد.
▪️گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، #طلب_بخشش_کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.
ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
👈بعضی پُل ها خراب کردنی #نیستند!
که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو میریزد!
یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب میکند آدم را : #ادب است!
حتی اگر #وسط_سپاه_حق باشی، #بیادب_که_باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماّ در فتنهای همهی سعادت را میگذاری و میروی!
ولی اگر این پُل #فرو_نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزشها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت میکشاند.
👌 آری #همه_نمیرسند؛
امّا چشمان حُرّ #کور_نشده_بود، و دوراهیِ انتخاب را دید!
حُر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید!
نه به سپاه امام ... که به #معیّت_امام در دنیا و آخرت رسید.
الحمدالله
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
📌#همه_نمیرسند
سحرها چقدر راههای فکر به سمت #آینده باز میشوند!
آیندهای که هست!
فقط ما در حصار زمان و مکان، هنوز به ادراکش #نرسیدهایم!
فکر میکردم:
چند کربلای دیگر برای هر کداممان مانده،
تا به ما هم بگویند: أنت ولیّنا حقّا !
اصلاً میشود روزی ما هم مخاطب این جمله باشیم؟
میشود آیا #امامداریِ ما آنقدری تایید شود
که مژده بیاید: "یار پسندید مرا"؟
میشود آیا دیگر چیزی از ما نماند!
| شبیه زلیخا: دیگر منی نیست،
اینک همه تویی! |
چند #قربانیِ_دیگر لازم است، تا اهل آسمان با انگشت فخر، نشانهی تأیید بسمت ما بگیرند:
او ماندنیاست، امن است برای امامش!
دیگر چیزی میان او و امامش، حائل نیست!
#عجیب_مدرسه_ای را ۱۴ قرن خدا ترتیب داده، تا آدمها، امام داری بیاموزند.
تا تاریخ برای آخرین امام، #تکرار_نشود!
آموخته باشند #خود_را قربانی کنند
👈نه امامشان را، که #وعدهی_خداست، زمین میراث صالحان خواهد بود.
🔰 استاد #شجاعی
https://eitaa.com/montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
کانون منتظران ظهور
📌#همه_نمیرسند سحرها چقدر راههای فکر به سمت #آینده باز میشوند! آیندهای که هست! فقط ما در حصار زم
#همه_نمیرسند 🏴
🥀 #اهلِ_کربلا، صاحبانِ بلندترین آرزوهای تاریخند!
آرزوهایی که به اندازهی تمام تاریخ کِش آمدهاند.
_ اما همه نمیتوانند اهل آرزوهای کشدار باشد!
_ همه #نمیتوانند به وسعت کربلا آرزو کنند!
_ همه نمیتوانند امامِ کربلا را، دوباره به زمین برگردانند!
👌فقط کسانی اهل آرزوهای کربلاییاَند، که؛
از محصور شدن در قفس زمان و مکان، #بیزارند!
میخواهند در کربلا #حل شوند!
و با کربلا تا آخر تاریخ، #جاری شوند!
تا همان لحظهای که #امام_کربلا، دوباره به زمین برمیگردد ...
https://eitaa.com/montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
📌#همه_نمیرسند
سحرها چقدر راههای فکر به سمت #آینده باز میشوند!
آیندهای که هست!
فقط ما در حصار زمان و مکان، هنوز به ادراکش #نرسیدهایم!
فکر میکردم:
چند کربلای دیگر برای هر کداممان مانده،
تا به ما هم بگویند: أنت ولیّنا حقّا !
اصلاً میشود روزی ما هم مخاطب این جمله باشیم؟
میشود آیا #امامداریِ ما آنقدری تایید شود
که مژده بیاید: یار پسندید مرا؟😔
میشود آیا دیگر چیزی از ما نماند!
شبیه زلیخا: دیگر منی نیست،
اینک #همه_تویی!
چند #قربانیِ_دیگر لازم است، تا اهل آسمان با انگشت فخر، نشانهی تأیید بسمت ما بگیرند:
او ماندنیاست، امن است برای امامش!
دیگر چیزی میان او و امامش، حائل نیست!
#عجیب_مدرسه_ای را ۱۴ قرن خدا ترتیب داده، تا آدمها، امام داری بیاموزند.
تا تاریخ برای آخرین امام، #تکرار_نشود!
آموخته باشند #خود_را قربانی کنند
👈نه امامشان را، که #وعدهی_خداست، زمین میراث صالحان خواهد بود.
🔹 استاد #شجاعی
https://eitaa.com/montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور
#شهیدجمهور