eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظران گناه نمیکنند
اولین نفری که با #حجاب شد زینب اولین نفر از خانواده‌اش بود که با حجاب شد. اولین نفر بود که چادر رو
زینب، دختری که بخاطر ، منافقین با خفه اش کرده و به شهادت رسوندنش😔 مادر این شهیده 14 ساله درباره دفتر زینب📖 این گونه روایت می‌کند: 📒زینب در خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن،  خواندن ، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)♥️ ورزش صبحگاهی،  خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن🤲 در صبح و ظهر و شب، کمتر کردن تا کم‌خوردن صبحانه، ناهار و شام. 📒دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از کارهایش جدول را علامت می‌زد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و که چند تکه استخوان بود افتادم. 📒به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و ، به یاد گریه‌های او😭 در سجده‌هایش و دعاهایی که در حق (ره) داشت. 🔰زینب در عمل، تک‌تک موارد آن جدولِ و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود❌ را رعایت می‌کرد. برای شادی روح شهدا
Gomnam-MiladHazratZeinab1392[03].mp3
5.11M
💠 زینب ای گل محمدی، همدم حسین خوش آمدی (سرود) 🎙بانوای : 🌸 ویژه ولادت حضرت (س) @montzeran
[ 💥] ⚡️ 🧕🏻 تو دنیای مجازی📲 هیچ پسری برای 💍یا عشق💕، با دختر آشنا نمیشه❌ شاید بتونه علاقه مند بشه. . . اما عاشق نمیتونه بشه⛔️ و بلکه فقط یک حس زودگذره. . .🍃 پس مراقب باش🙅‍♀️. ارزش نداره و رو ببری زیر سوال😡 یادت باشه☝🏼 طرز زدنت🗣 نوع 👩‍💻 نوع فرستادنت📧 دل هیچ پسری رو نلرزونه❌ 🙍‍♂️ حواست باشه☝🏼 اون عکسهایی📸 که با مدل ها و ژست های مختلف میذاری رو 📲 دل هیچ دخترخانومی رو ❣️، بعضی دخترها 🥀 ممکنه همان دوستت دارمه، اولت را باور کنن و دل بدهند. . .🍂 یادت باشد☝🏼 که شکسته شدن را خدا میشنود💔 قلب دختر مثل 🕯،نمیچسبه بچسبه کنده نمیشه💞 کنده هم بشه دیگه نمیچسبه💔 🧕🏻 حواست باشد چه عکسی برای پروفایلت انتخاب میکنی🚷 از اون دخترا هایی باش که میگن👑 قلبـ❤️ـم مثل جای یه نفره✅ نه از اون دخترایی که میگن بابای بعضی ها پیش بسوی بعدی ها❌ اصلا میدونی که دختر باید اولین مرد زندگیش 🧔🏻 باشه . . آخریشم 💍⁉️ 🙎‍♂️ آن دختری که تو فضای مجازی📲 دل میده اگه یه عکس پروفایل بهتر از تو ببینه میره سمتش🚷 پس مراقب باش✅. غرور مردی رو نشکن❌ وار زندگی کن🌸 در آخر حرمت داره، بیایید کاری نکنیم تا عده ای نسبت به عشق بدبین بشن🍂 مجازی📲 جای عشقبازی نیست📛 چون مثل آبه بریزه زمین دیگه نمیشه جمعش کرد موقع چت📩 به آبروی هم فکر کنیم😔 💖سهم ما برای سلامتی و آرامشِ قلبِ ؛
منتظران گناه نمیکنند
🔗 اسیران کربلا 🏴 📝 #مقدمه 🔹 #بازماندگان_واقعه_کربلا همچون 👈🏻 #امام_سجاد(ع)، امام چهارم شیعیان 👈🏻و
🔴 📃 📚گزارش‌های مورخان✍🏻 درباره تعداد و اسامی و (ع) مختلف است؛ 🔹 تا آنجا که برخی تعداد اسرا را تا #۲۵ نفر هم ذکر کرده‌اند. از این میان مردان و زنانی که در منابع ذکر شده‌اند، عبارت است از:👇🏻👇🏻👇🏻 🔻 (ع) 🔻 (ع) 🔻 پسر امام حسین(ع) 🔻 پسر امام حسین(ع) 🔻 پسر امام حسن(ع) و 🔻 نوه امام حسن(ع) و همچنین 🔻 🔻 ، 🔻 و از دختران امام علی(ع) از (ع) به نام‌های 👇🏻👇🏻👇🏻 🔻 🔻 🔻 و 🔻 نیز در منابع آمده است.✔️ همچنین 🔻 همسر امام حسین (ع) 🔻 و دختر امام حسن (ع) در میان حضور داشته‌اند.😔
وداع بامحرم🏴 ازدست ما راضی شدی یا نه؟ ارباب جانم از مجنون تو راضی شدی یا نه؟ ▪️سی روز میخواندیم ▪️سی شب گریه😭 میکردیم ▪️هم پای تو ▪️هم پای گریه😭 میکردیم روضه به روضه 😭 گشتن مارا خودت دیدی خداحافظ _مُحرّم ، ماه ارباب ... .......😭😭😭
بلند مرتبہ شاهےو پیڪرت افتاد همیݩ ڪه پیڪرٺ افتاد خواهرٺ افتاد تو نیزه خوردے و یڪ مرتبہ زمیݩ خوردے هزار مرتبہ برابرٺ افتاد
👈 بی تو به سر نمی شود.... بی تو حسین ع ای عشق حقیقی رزمنده های جبهه و جنگ... تو را دوست داریم و به رفقای عزیز خود چنین نصیحت می کنیم.... وقتی سیلی خوردی بگو ... وقتی دستتو بستن بگو ... وقتی بی‌یاور شدی بگو ... وقتی تشنه شدی بگو ... وقتی شرمنده شدی بگو ... اما اگه تشنه شدی شرمنده شدی بی‌یاور شدی دستتو بستن سیلی هم خوردی آروم بگو امان از دل ..
منتظران گناه نمیکنند
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۳۳ سعد بیخبر از خاطرم پرخاش کرد _
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۳۴ تا حتی را به رویم ببندد. تاکسی دقایقی میشد از مسیر زینبیه فاصله گرفته.. و من هنوز پیش زینب جا مانده بود که دلم سمت حرم پرید و .. 🌟اگر از دست سعد شوم، دوباره شوم! اگر حرفهای مادرم حقیقت داشت،.. اگر اینها خرافه نبود.. و این شیطان رهایم میکرد، دوباره به تمام مقدسات میشدم و ظاهراً خبری از اجابت نبود.. که تاکسی مقابل ویلایی زیبا در محلهای سرسبز متوقف شد تا خانه جدید من و سعد باشد... خیابانها و کوچه های این شهر همه سبز و اصلاً شبیه درعا نبود.. و من دیگر نوری به نگاهم برای لذت بردن نمانده بود که مثل پشت سعد کشیده میشدم.. تا مقابل در ویلا رسیدیم... دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف میرفت.. و حتی به شانه مجروحم نمیکرد که لحظهای دستم را رها کند و میخواست همیشه باشم. درِ ویلا را که باز کرد.. به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرین زبانی کرد _به بهشت داریا خوش اومدی عزیزم! و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان میریخت _اینجا ییلاق دمشق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه سوریه! و من جز در 🔥چشمان شیطانی سعد نمیدیدم..که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد _دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره! یاد دیشب افتادم که به صورتم دست میکشید و دلداری ام میداد تا به .. و چه راحت دروغ میگفت و آدم میکشت و حالا.... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۵۸ تنها یک آغوش مادرانه کم داشتم.. که آنهم مادرش برایم سنگ تمام گذ
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۵۹ خواست حرفی بزند که مادرش صدایمان کرد _بفرمایید! شش ماه بود سعد غذای آماده از بیرون میخرید.. و عطر دستپخت او مثل رایحه دستان بود.. که دخترانه پای سفره نشستم.. و باز از گلوی خشکم یک لقمه پایین نمیرفت... مصطفی میدید دستانم هنوز برای گرفتن قاشق و ندیده حس میکرد چه بلایی سرم آمده که کلافه با غذا بازی میکرد... احساس میکردم حرفی در دلش مانده که تا سفره جمع شد و مادرش به آشپزخانه رفت، از همان سمت اتاق آهسته صدایم کرد _خواهرم! نگاهم تا چشمانش رفت و او نمیخواست دیدن این چهره شکسته دوباره زخم غیرتش را بشکافد.. که زمزمه کرد _من نمیخوام شما رو زندانی کنم، شما تو این خونه آزادید! و از نبض نفسهایش پیدا بود ترسی به تنش افتاده که صدایش بیشتر گرفت _شاید اونا هنوز دنبالتون باشن، خواهش میکنم هر کاری داشتید یا هر جا خواستید برید، به من بگید! از پژواک پریشانی اش ، فهمیدم این کابووس هنوز تمام .. و تمام تنم از درد و خستگی خمیازه میکشید که با وحشت در بستر خواب خزیدم... و از طنین تکبیرش بیدار شدم... هنگامه سحر رسیده.. و من دیگر بودم که به عزم نماز صبح از جا بلند شدم...✨ سالها بود به سجده نرفته بودم، از خدا خجالت میکشیدم... و میترسیدم نمازم را نپذیرد که از و سرنوشتم گلویم از گریه پُر شده و چشمانم بیدریغ میبارید... نمازم که تمام شد... از پنجره اتاق دیدم مصطفی در تاریک و روشن هوا با متانت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت... در آرامش این خانه دلم میخواست... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❇️چادری ها همیشه در سنگرند. ❇️حسین ها که رفتند، زینب ها کارشان شروع شد. اگر شهیدان به حسین (ع) اقتدا کردند و جان دادند، خانمها باید به حضرت زینب (س) اقتدا کنند. 👈این چادر فقط یک حجاب نیست. لباس رزم است.لباس آنهایی که مشغول مبارزه اند. همان هایی که راهشان راه زینب کبری است. س ع
🌷با و و از انقلاب اسلامى دفاع كنید. خوشا به حال شما پدر كه اجر و ثواب شما بيشتر از شهيدان است زيرا شهيد فقط ثواب كشته شدن در راه خدا و اسلام را مى‌گيرد اما شما پدر، فرزندى كه با رنج و زحمت بزرگ كردى به اسلام تقديم كردى، پس اجر تو بيشتر است. هيچ وقت (س) و (س) را فراموش نكنيد🌷 🌷 🌷 هدیه به ارواح طیبه همه شهدافاتحه وصلوات. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم💐💐💐💐💐 ❣❣❣❣❣