eitaa logo
°[ تربیت دینی ]°
1.3هزار دنبال‌کننده
923 عکس
160 ویدیو
205 فایل
دل آدمی بزرگتر از این دنیاست! و این رازِ تنهایی اوست... 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗣 ديگر دنبال موضوع براي حرف زدن در مهماني‌هاي عيد نگرديد! 🙋‍♂ ❇️ در ديد و بازديدهاي عيد، چقدر به فكر رشد خود و ديگرانيد؟ آيا نُقل مجالس‌تان، صحبت از گراني و شِکوه‌های زندگي است يا در اين مهمانی‌ها، هدفي خاص را دنبال می‌کنید؟ ➖ آنچه در اين رفت و آمدها از ما خواسته‌اند، زنده شدن و حيات گرفتن است. از امام صادق(ع) نقل شده است كه: «تَزاوَرُوا، فإنّ في زِيارَتِكُم إحْياءً لِقُلوبِكُم»؛ ديد و بازديد كنيد كه ديدار شما از يكديگر، موجب زنده شدن دل‌های شما می‌شود.(بحارالانوار،ج٧۱،ص٣۵٢) ➖ ملاك اصلي در روابط با ديگران، حاصل داشتن و به طور خاص «سازندگي» است. در هر ارتباط به دنبال اين باشيم كه يا خودمان رشد كنيم، يا طرف مقابل را به رشد برسانيم. تصميم گرفتن براي تلاش بيشتر و عزمي جدی‌تر، افزايش محبت خداوند و اولياي او در دل، احساس نارضايتي از ركود و درجا زدن، شوق به بالا آمدن و افزايش استعدادهاي خود، ديدن نعمت‌ها و مهربانی‌های خداوند و شاكر بودن؛ همه از مصاديق رشد است. 📌 خوبست در مهماني‌ها، براي اين اتفاقات خوب برنامه‌ريزي كنيم... 🔻 @ali_fatemipour
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید 🌟 سن مناسب برای دختر و پسر چه زمانی است؟ 🔻 @ali_fatemipour
هوالعالم یادت به تنهایی برای جسم بی جانم جان افرین است حضورت چه غوغایی به پا کند فقط خدا داند فیروزه ای هم از وجود تو رنگ گرفته است و الا آبی با آبی چه فرقی میکند دوست دارم همه ی احساسم را روی کاغذ به تصویر بکشم وقتی فیروزه ای گنبدت محو در آبی آسمان بالادست تنگ غروب جلوه میکند دوست دارم نقاشی کنم همه ی این عشق شورافرین عاشقان درگاهت را وقتی اشک چشمانشان نوید می دهد ظهور نزدیکت را یاس مهربان! برای زنده ماندن استشمام بوی تو کافیست فقط من حتی مهر و تسبیح جمکرانت را خوب میبویم همه جا یاد تو جاریست همه چیز وفق مراد فقط جای تو خالیست بیا صاحب جمکران بیا بی کران به قلم
اَللَّهُمَّ وَ أَدْرِكْ بِنَا أَيَّامَهُ وَ ظُهُورَهُ وَ قِيَامَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ اقْرِنْ ثَارَنَا بِثَارِهِ با سلام و ادب ميلاد منجي عالم بشريت را به شما عزیزان تبريك و تهنيت عرض ميکنم🌹
پرسش 9⃣6⃣5⃣ سلام خسته نباشید وقتتون بخیر ببخشید میشه راهنمایی کنید چجوری رشته و شغل مورد علاقه خودمونو پیدا کنیم من خیلی کتاب و تحقیق کردم اما متوجه شغلی که علاقه بهش دارم نشدم. 🔻 پاسخ را بخوانید👇 @moshaveronlin
پاسخ 9⃣6⃣5⃣ سلام. وقت شما هم بخیر 🌸 سال نو رو به شما تبریک عرض میکنم . برای انتخاب رشته و شغل مورد نظرتون ، لازم است چند فاکتور رو مورد توجه قرار بدین . ۱_استعداد ذاتی تون ..در زمینه های درسی ..که ببینید به مباحث تحلیلی و محاسباتی بیشتر علاقه مندید .یا به یادگیری علوم طبیعی و یا گرایشات هنری . ۲_توانمندی هایی که در وجودتون هست و یا کسب کرده اید . ۳_علاقه مندیتون ۴_امکاناتی که در دسترستون میباشد .و در واقع میتواند کمک کننده خوبی در امر تحصیل باشد . در کنار بررسی این موارد میتوانید در مورد آینده خود، ذهن خود را به چالش بکشید ،که چه تصوری از آینده شغلی خود دارید ،یا اینکه چه جایگاه شغلی و اجتماعی رو دوست دارید که کسب کنید . در عین حال با استفاده از مشاوران هدایت تحصیلی و حضور در جلسات مشاوره ،نیز میتوانید این امر را تسهیل کرده و بهتر به نتیجه برسید . امیدوارم که موفق باشید 🌹 🔺🔻 @moshaveronlin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش 0⃣7⃣5⃣ من یک خواستگار دارم از نظر اخلاق و شخصیت و ایمان عالیه ولی قیافه و هیکل و تیپش با آنی که من همیشه دوست داشتم فرق داره بنده ۳۴ ساله هستم نمیدونم رد کنم یا نه اگر رد کنم اصلا نفر بعدی وجود داره یا اگر بیاد از نظر فکری و باورها به هم میخوریم یا ظاهر و قیافه اش همانی باشه که من میخوام واقعا در شک هستم پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻 درب اتاق را باز کرد و روی بالکن آمد و به نرده‌های سنگی حیاط تکیه داد، صدای بچه‌ها شنیده می شد، درب حیاط را باز کرده بودند و بیرون از خانه، در فضای روبه‌روی منزل مادربزرگ بازی می کردند. ازهمان بالا نگاهی انداخت، درب حیاط باز بود و می توانست به خوبی نگاهشان کند و بازی کردن‌ شان را تماشا کند، حسابی مشغول بودند و گاهی می‌دویدند و گاهی کنار هم می‌نشستند و گاهی باهم دعوا می‌کردند، اما دعواهایشان چند لحظه ای بیشتر طول نمی‌کشید و خیلی زود آشتی می‌کردند. لبخندی زد و به دنیای کودکانه آنها غبطه خورد، در دل گفت: خوش به حال بچه ها! چه دنیایی دارن، یک رنگ، ساده، صمیمی...! در حال و هوای خود بود که بچه‌ها به سمت ماشین پدربزرگ رفتند و به قول خودشان می‌خواستند سرسره بازی کنند، سرسره بازی بر روی کاپوت ماشین، لذت بخش بود، به یاد دوران کودکی خودش افتاد، به یاد روزهایی که دور از چشم پدر در پارکینگ منزل بر روی ماشین سرسره بازی می کرد...‌‌! می دانست پدر، با اینکه پدربزرگ مهربانی است، این کار را دوست ندارد و حسابی ناراحت می‌شود!سریع از جا بلند شد و توپ راه راه قرمز رنگ را برداشت و به سمت بچه‌ها دوید و با ذوق گفت: کیا میان بریم توپ بازی؟ همه بچه ها سربرگرداندند و نگاهش کردند و یکی یکی از ماشین پیاده شدند و گفتند: ما میایم...هورا بریم ...توپ بازی...! به یاد دوران کودکی توپ را به هوا پرتاب کرد و همه بچه ها به دنبال توپ دویدند. 🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾 ✍ 🔻 @moshaveronlin
پرسش 1⃣7⃣5⃣ پاسخ را بخوانید👇 @moshaveronlin