eitaa logo
°[ تربیت دینی ]°
1.3هزار دنبال‌کننده
923 عکس
160 ویدیو
205 فایل
دل آدمی بزرگتر از این دنیاست! و این رازِ تنهایی اوست... 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش 9⃣6⃣5⃣ سلام خسته نباشید وقتتون بخیر ببخشید میشه راهنمایی کنید چجوری رشته و شغل مورد علاقه خودمونو پیدا کنیم من خیلی کتاب و تحقیق کردم اما متوجه شغلی که علاقه بهش دارم نشدم. 🔻 پاسخ را بخوانید👇 @moshaveronlin
پاسخ 9⃣6⃣5⃣ سلام. وقت شما هم بخیر 🌸 سال نو رو به شما تبریک عرض میکنم . برای انتخاب رشته و شغل مورد نظرتون ، لازم است چند فاکتور رو مورد توجه قرار بدین . ۱_استعداد ذاتی تون ..در زمینه های درسی ..که ببینید به مباحث تحلیلی و محاسباتی بیشتر علاقه مندید .یا به یادگیری علوم طبیعی و یا گرایشات هنری . ۲_توانمندی هایی که در وجودتون هست و یا کسب کرده اید . ۳_علاقه مندیتون ۴_امکاناتی که در دسترستون میباشد .و در واقع میتواند کمک کننده خوبی در امر تحصیل باشد . در کنار بررسی این موارد میتوانید در مورد آینده خود، ذهن خود را به چالش بکشید ،که چه تصوری از آینده شغلی خود دارید ،یا اینکه چه جایگاه شغلی و اجتماعی رو دوست دارید که کسب کنید . در عین حال با استفاده از مشاوران هدایت تحصیلی و حضور در جلسات مشاوره ،نیز میتوانید این امر را تسهیل کرده و بهتر به نتیجه برسید . امیدوارم که موفق باشید 🌹 🔺🔻 @moshaveronlin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش 0⃣7⃣5⃣ من یک خواستگار دارم از نظر اخلاق و شخصیت و ایمان عالیه ولی قیافه و هیکل و تیپش با آنی که من همیشه دوست داشتم فرق داره بنده ۳۴ ساله هستم نمیدونم رد کنم یا نه اگر رد کنم اصلا نفر بعدی وجود داره یا اگر بیاد از نظر فکری و باورها به هم میخوریم یا ظاهر و قیافه اش همانی باشه که من میخوام واقعا در شک هستم پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻 درب اتاق را باز کرد و روی بالکن آمد و به نرده‌های سنگی حیاط تکیه داد، صدای بچه‌ها شنیده می شد، درب حیاط را باز کرده بودند و بیرون از خانه، در فضای روبه‌روی منزل مادربزرگ بازی می کردند. ازهمان بالا نگاهی انداخت، درب حیاط باز بود و می توانست به خوبی نگاهشان کند و بازی کردن‌ شان را تماشا کند، حسابی مشغول بودند و گاهی می‌دویدند و گاهی کنار هم می‌نشستند و گاهی باهم دعوا می‌کردند، اما دعواهایشان چند لحظه ای بیشتر طول نمی‌کشید و خیلی زود آشتی می‌کردند. لبخندی زد و به دنیای کودکانه آنها غبطه خورد، در دل گفت: خوش به حال بچه ها! چه دنیایی دارن، یک رنگ، ساده، صمیمی...! در حال و هوای خود بود که بچه‌ها به سمت ماشین پدربزرگ رفتند و به قول خودشان می‌خواستند سرسره بازی کنند، سرسره بازی بر روی کاپوت ماشین، لذت بخش بود، به یاد دوران کودکی خودش افتاد، به یاد روزهایی که دور از چشم پدر در پارکینگ منزل بر روی ماشین سرسره بازی می کرد...‌‌! می دانست پدر، با اینکه پدربزرگ مهربانی است، این کار را دوست ندارد و حسابی ناراحت می‌شود!سریع از جا بلند شد و توپ راه راه قرمز رنگ را برداشت و به سمت بچه‌ها دوید و با ذوق گفت: کیا میان بریم توپ بازی؟ همه بچه ها سربرگرداندند و نگاهش کردند و یکی یکی از ماشین پیاده شدند و گفتند: ما میایم...هورا بریم ...توپ بازی...! به یاد دوران کودکی توپ را به هوا پرتاب کرد و همه بچه ها به دنبال توپ دویدند. 🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾 ✍ 🔻 @moshaveronlin
پرسش 1⃣7⃣5⃣ پاسخ را بخوانید👇 @moshaveronlin
پاسخ 1⃣7⃣5⃣ 🔻🔺 @moshaveronlin
پرسش 2⃣7⃣5⃣ من دختر سیزده ساله هستم ک قبلا ضربه روحی خوردم. چند وقته ک نمیدونم چرا تو زندگی همه سرک میکشم و ب رابطه جنسی خیلی فکر میکنم و یه اقا ک میبینم تحریک میشم و یه جورایی دلم رابطه میخاد. مشغلم رو زیاد کردم.کتاب خوندم.درس خوندم و... ولی باز همون جورم. لطفا کمکم کنید پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
🌿🌿🌷🌿🌿🌷🌿🌿🌷🌿 روزهای جمعه برنامه ویژه‌ای داشتیم. از ابتدای ازدواجمان علی مقید بود که حتما هر هفته برای نماز جمعه به شهر برویم. اما با آمدن بچه‌ها، برنامه تغییراتی کرده بود، می‌گفت: "باید کاری کنیم نماز جمعه برای بچه‌ها شیرین شود، نباید از شرکت در مراسم مذهبی خسته شوند." به همین خاطر هر جمعه بعد از نماز به پارک می‌رفتیم. علی حسابی با بچه‌ها بازی می‌کرد و بعد هم برای خوردن بستنی، مهمانش می‌شدیم. هفته‌هایی که هوا سرد بود، باز هم تفریح بچه‌ها تعطیل نمی‌شد. با یکی از اقوام که در شهر زندگی می‌کردند، هماهنگ می‌کرد و بعد از نماز به آنجا می‌رفتیم. بچه‌ها بازی می‌کردند و ما بزرگتر‌ها گرم گفتگو می‌شدیم. خلاصه روزهای جمعه برنامه ویژه‌ای داشتیم. «بر اساس خاطره ای از همسر شهید علی عسکری» 🌿🌿🌷🌿🌿🌷🌿🌿🌷🌿 ✍ ⬇️ @moshaveronlin
✨ والدين قرار نيست اختلاف نداشته باشند. دعوا نكنند و هميشه با هم موافق باشند. كودک قرار است از والدينش روش درست حل اختلاف را بياموزد. ✅ قرار است ببيند، پدر و مادرش با دو عقيده مختلف چگونه بر سر يک مسئله به تفاهم ميرسند. قرار است ببينند با داشتن اختلاف عشق و محبت به پايان نميرسد. 💥 والدين قرار است به فرزندشان نشان دهند انسان حتی با خودش هم به طور کامل تفاهم ندارد چه برسد به ديگری اما با احترام، ابراز درست عقايد با گوش دادن به هم ميتوان يک جايی به تفاهم رسيد و مشكلات را حل كرد و قرار است از هر اختلافی هر دو نفر پيروز بيايند نه تنها یک نفر. 🧡 https://eitaa.com/moshaveronlin