eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
412 عکس
242 ویدیو
37 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مصائب شهادت حضرت رسول اکرم .mp3
12.01M
🎧 ▪️ مصائب رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم ▪️ حجةالاسلام حنیفی 🆔 @mosibatoratebah
شهادت امام مجتبی علیه السلام .mp3
7.44M
🎧 ▪️ امام حسن مجتبی علیه‌السلام ▪️ حجةالاسلام حنیفی 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 کسی که خدا و انبیاء و اوصیاء و ملائک و مقربین، زائر او هستند، خود زائر برادرش امام حسن مجتبی صلوات‌الله علیه می‌باشد! 🩸 🥀 عَنْ جَعْفَر بن مُحَمّد علیهماالسلام عَنْ أَبِيهِ قَالَ: «إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ -علیهماالسلام- كَانَ يَزُورُ قَبْرَ الْحَسَنِ -علیه‌السلام- فِي كُلِ‏ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ» 🥀 امام صادق صلوات‌الله علیه از پدرشان حضرت امام محمدباقر صلوات‌الله علیه روایت می‌کنند: 🥀 همانا امام حسین علیه‌السلام، هر شب جمعه زیارت می‌کرد، برادر بزرگوارش امام حسن مجتبی صلوات‌الله علیه را... 📗 قرب الاسناد، حمیری، صفحه ۱۳۹ 📗 بحار الانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۵۰ 📌 صلوات‌الله 🆔 @mosibatoratebah
🥀 | صلوات‌الله علیه 🥀 شاهی که بود گوشه ‌نشینی شعار او محنت قرین او شد و غم بود یار او آن کو دمید صبح ازل از جبین او شد تیره‌تر زشام ابد روزگار او محکوم حکم دیو شد آن خسروی که بود روح الامین چو بنده فرمانگزار او موسی اگر به طور غمش می‌زدی قدم بیخود شدی ز آه دل شعله بار او یک باره‌گر مسیح بدید آنچه او بدید می‌شد دوباره چرخ چهارم چو دار او آن سرو سبزپوش چو گل سرخ روی شد آری ز بس که خون جگر شد نگار او روی حسن چو سبز شد از زهر غم فزود تا شد سرشک دیده و دل جویبار او طوبی نثار آن قد و قامت که بعد مرگ از چار سو خدنگ سه پر شد نثار او پرورده کنار پیمبر بد از نخست محروم شد در آخر کار از کنار او آن سروری که صاحب بیت‌الحرام بود بیت‌الحرام بهر چه بر وی حرام بود ▫️ آیت‌الله غروی اصفهانی رضوان‌الله تعالی علیه 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
🩸تیر باران بدن مطهر کریم اهل‌بیت، حضرت مجتبی علیه‌السلام🩸 🥀 هنگامی كه خواستند بدن مطهر امام حسن عليه‌السّلام را دفن كنند، آن سوار قاطرى شد و از بنى‌اميه و مروان‌حكم و ساير طرفداران ايشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه‌السلام می‌شوراند و می‌گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی‌گذارم علیه‌السلام را در کنار قبر پیامبر صلی‌الله علیه و اله دفن کنید. پس، دستور به تیر باران بدن آن حضرت داد، تا آنکه تیر از بدن و تابوت آن حضرت بیرون کشیدند. 🥀 «و رموا بالنبال جنازته حتی سل منها سبعون نبلا» 🥀 بدن مبارک آن‌ حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌ٔ تیر بر آن آویخته شد. 📕 مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، جلد ۴، صفحه ۴۴ 📕 منتهی‌الآمال، جلد ۱، صفحه ۴۴۰ 📕 بحارالانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۵۷ 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 فضیلت زیارت صلوات‌الله علیه 🔅 🥀 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ غَيْرُهُمَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ زِيَارَةُ الرِّضَا أَفْضَلُ أَمْ زِيَارَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) قَالَ زِيَارَةُ أَبِي أَفْضَلُ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَزُورُهُ كُلُّ النَّاسِ وَ أَبِي لَا يَزُورُهُ إِلَّا الْخَوَاصُّ مِنَ الشِّيعَةِ. 🥀 محمّد بن يعقوب و على بن الحسين، و غير اين دو از على بن ابراهيم، از پدرش، از على بن مهزيار وى گفت: محضر ابى جعفر عليه السّلام عرض كردم: فدايت شوم زيارت حضرت رضا عليه السّلام افضل است يا زيارت ابى عبد اللّه حسين بن على عليه السّلام؟حضرت فرمودند:زيارت پدرم افضل است زيرا حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام را هر گروهى از مردم زيارت مى‏كنند ولى پدرم را زيارت نمى‏كند مگر شيعيان خاص و خالص ما. 📕 کامل‌الزیارات شریف 🆔 @mosibatoratebah
📌 📌 📚 هشت عنوان کتاب، به کتابخانه تخصصی اضافه گردید. 📌 لطفاً جهت و دریافت به ادمین پیام دهید: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مصائب امام رضا.mp3
8.55M
🎧 ▪️ امام رضا علیه‌السلام ▪️ حجةالاسلام حنیفی 🆔 @mosibatoratebah
🔻 و صلوات‌الله علیه 🔻 🥀 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْهَمْدَانِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي اَلْمَنَامِ كَأَنَّهُ يَقُولُ لِي كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا دُفِنَ فِي أَرْضِكُمْ بَضْعَتِي وَ اُسْتُحْفِظْتُمْ وَدِيعَتِي وَ غُيِّبَ فِي ثَرَاكُمْ نَجْمِي فَقَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَا اَلْمَدْفُونُ فِي أَرْضِكُمْ وَ أَنَا بَضْعَةٌ مِنْ نَبِيِّكُمْ وَ أَنَا اَلْوَدِيعَةُ وَ اَلنَّجْمُ أَلاَ فَمَنْ زَارَنِي وَ هُوَ يَعْرِفُ مَا أَوْجَبَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ حَقِّي وَ طَاعَتِي فَأَنَا وَ آبَائِي شُفَعَاؤُهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ مَنْ كُنَّا شُفَعَاءَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ نَجَا وَ لَوْ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ وِزْرِ اَلثَّقَلَيْنِ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَنْ رَآنِي فِي مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِي لِأَنَّ اَلشَّيْطَانَ لاَ يَتَمَثَّلُ فِي صُورَتِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَائِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِهِمْ وَ إِنَّ اَلرُّؤْيَا اَلصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنَ اَلنُّبُوَّةِ. 🥀 از امام هشتم علیه‌السلام روايت است كه مردى خراسانى به او عرض كرد يابن رسول‌اللّٰه، من رسول‌خدا صلّى اللّه عليه و آله را در خواب ديدم، گويا به من مي‌فرمود: چطور باشيد وقتى كه در زمين شما دفن شود پاره‌اى از تن من، و امانت تن من به شما سپرده شود و در زمين شما ستاره من غروب كند... 🥀 حضرت رضا فرمود: منم مدفون در زمين شما و منم پاره تن پيغمبر شما و منم امانت و منم آن ستاره، هلا هر كه مرا زيارت كند و آنچه خداى تبارك و تعالى از حق و طاعت من واجب كرده بشناسد من و پدرانم روز قيامت شفيعان اوئيم و هر كه ما شفيعان او باشيم در روز قيامت نجات يابد گرچه بر او مانند گناهان انس و جن باشد بتحقيق براى من باز گفت پدرم از جدم از پدرش كه رسول‌خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه مرا در خواب بيند خود مرا ديده، زيرا شيطان در صورت من در نيايد و نه در صورت احدى از اوصيايم و نه در صورت احدى از شيعيانشان و به راستى خواب راست يكى از هفتاد جزء نبوت است. 📕 الأمالی، شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۶۴ 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 | صلوات‌الله علیه 🔅 برید باد صبا خاطری پریشان داشت مگر حدیثی از آن زلف عنبر افشان داشت نسیم زلف نگار از نسیم باد بهار فتوح روح روان و لطافت جان داشت صبا ز سلسلۀ گیسوی مسلسل یار هزار سلسله بر دست و پای مستان داشت بیام یار عزیز ملیج روح افزا است دم مسیح توان گفت بهره ای زان داشت حدیث آن لب و دندان چه دُر فشانی کرد شکست رونق لؤلؤ، سبق ز مرجان داشت یمن کجا و بدخشان؟! مگر صبا سخنی از آن عقیق درخشان و لعل رخشان داشت بیادم از نفس خرم صبا آمد گلی که لعل لبی همچو غنچه خندان داشت بخضرت خطش از خضر جان و دل می برد چه طعنه ها که دهانش به آب حیوان داشت خطا است سنبله گفتن به سنبل تر او به اعتدال قد و قامتی به میزان داشت هزار نکتۀ باریکتر از مو اینجاست به صد کرشمه ز اسرار حسن جانان داشت مهی کلاه کیانی بسر چو کیکاوس که افسر عظمت بر فراز کیوان داشت بخسروی، همۀ بندگان او پرویز جهان بصحبت شیرین به زیر فرمان داشت ز نای حسن همی زد نوای یا بُشری جمال یوسفی اندر چه زنخدان داشت صبا دمید خور آسا ز مشرق ایران مگر که ذره ای از تربت خراسان داشت محل امن و امانی که وادی ایمن هر آنچه داشت از آن خطۀ بیابان داشت مقام قدس خلیل و منای عشق ذبیح که نقد جان بکف از بهر دوست قربان داشت مطاف عالم امکان ز ملک تا ملکوت که از ملوک و ملک پاسبان و دربان داشت بمستجار درش کعبه مستجیر و حرم اساس رکن یمانی ز رکن ایمان داشت بمروه صفۀ ایوان او صفا بخشید حطیم و زمزم از او آبرو و عنوان داشت مربع حرمش رشک هشت باغ بهشت که پایه برتر از این نُه رواق گردان داشت به قاف قبهٔ او پر نمی‌زند عنقا بر آستانهٔ او سر همای گردان داشت درش چو نقطه محیط مدار کون و مکان هر آفریده نصیبی بقدر امکان داشت شها سمند طبیعت ز آمدن لنگست بدان حظیره امید وصول نتوان داشت فضای قدس کجا رفرف خیال کجا براق عقل در آن عرصه گرچه جولان داشت در تو مهبط روح الامین و حصن حصین ز شرفۀ شرف عرش و فرش، ایوان داشت قصور خلد ز مقصورۀ تو یافت کمال ز خدمت در آن روضه، رتبه رضوان داشت توئی رضا که قضا و قدر سر تسلیم بزیر حکم تو ای پادشاه شاهان داشت تو محرم حرم خاص لی مع اللهی ترا عیان حقیقت جدا ز اعیان داشت تجلی احدیت چنان ترا بربود که از وجود تو نگذاشت آنچه وجدان داشت جمال شاهد گیتی بهستی تو جمیل که از شعاع تو شمعی فلک فروزان داشت کتاب محکم توحید از آن جبین مبین به چشم اهل بصیرت دلیل و برهان داشت حدیث حسن ترا خواند فالق الاصباح که از افق غسق اللیل را گریزان داشت تو باء بسمله ای در صحیفۀ کونین ز نقطۀ تو تجلی نکات قرآن داشت ز مصدر تو بود اشتقاق مشتقات ز مبدء تو اصالت اصول اکوان داشت مقام ذات تو جمع الجوامع کلمات صفات عز تو شأنی رفیع بنیان داشت حقایق ازلی از رخ تو جلوه نمود دقایق ابدی از لب تو تبیان داشت نسیم کوی تو یحیی العظام و هی رمیم شمیم بوی تو صد باغ روح و ریحان داشت مناطق فلکی چاکر تراست نطاق ز مهر و ماه بسی گوی زر بچوگان داشت فروغ روی ترا مشتری هزاران بود ولی که زهرۀ آن زهره روی تابان داشت بمفتقر بنگر کز عزیز مصر کرم به این بضاعت مزجاه چشم احسان داشت به این هدیه اگر دورم از ادب چه عجب همین معامله را مور با سلیمان داشت ▫️ آیت‌الله غروی اصفهانی رضوان‌الله تعالی علیه 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
🔻 روایت علیه‌السلام 🔻 🥀 ابا صلت می‌گوید: حضرت به من فرمود: فردا من به این ظالم (مأمون) وارد می‌شوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر ندارم، با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود، با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مأمون وارد شد و گفت: مأمون تو را می‌خواند. امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من به دنبال او می‌رفتم تا حضرت وارد قصر شد و در پیش مأمون ظرفی بود که و میوه‌های دیگر داشت، و مأمون در حال خوردن انگور بود. هنگامی که چشمش به افتاد به سمت حضرت آمد و با او معانقه کرد و صورتش را بوسید و او را با خود نشاند، بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله، از این بهتر من ندیدم، علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی که از امده است! 🥀 به امام گفت: از ان بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مأمون گفت: باید بخوری، چرا نخوری، لابد تو ما را متهم به چیزی می‌کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد. 🥀 مأمون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که من را فرستادی... 🥀 پس در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد، من با او صحبت نکردم، تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد، سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام زیبا رو که شباهت بسیاری به علیه‌السلام داشت وارد شد، به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است؟! 🥀 فرمود: همان کس که من را از مدینه اورده است، می‌تواند از درب بسته وارد کند... 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی () هستم. 🥀 سپس علیه‌السلام به سمت پدر رفت و فرمود تا من هم وارد شوم، من هم وارد شدم. وقتی وارد شد علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند و بوسید و بعد در کنار بستر خود نشاند... 🥀 علیه‌السلام خود را به صورت به روی پدر انداخت و او را می‌بوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم، بعد علیه‌السلام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به پرنده‌ای خارج کرد که علیه‌السلام آن را گرفت و حضرت رضا علیه‌السلام چشم بست و به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ 🆔 @mosibatoratebah
🔻 روضه 🔻 🥀 از جمله اثرات زهر، تشنگیِ فراوانی در بدن انسان است؛ در نقل‌هایی تاریخی درباره شهادت حضرت رضا صلوات‌الله علیه چنین آمده است که: 🥀 هنگامی که جوادالائمه علیه‌السلام بر بالین پدر حاضر شدند، و سر آن حضرت را به دامن گرفتند، علیه‌السلام به ایشان فرمودند: 🥀 بُنیَّ یا مُحمّد! عَلَیَّ بِشَئٍ مِنَ المٰاء 🥀 پسر جانم ای محمد! اندکی برایم بیاور..! 🥀 وقتی‌ علیه‌السلام ظرف آب را به نزدیک لب‌های مبارک پدر آوردند، علیه‌السلام به گریه افتادند و خطاب به فرمودند: 🥀 یٰا مٰاء! أنتَ الّذی مُنعَ مِنکَ جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام بِکربلاء؟! 🥀 ای ! تو همانی که جدّم علیه‌السلام در از تو محروم شد؟! 📕 العبرةالساکتة، جلد ۲ ، صفحه ۵۱۴ 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 علیه‌السلام 🔻 🥀 وَ عَنْ أَبِي‌عَبْدِ‌اَللَّهِ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ دُعِيَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَيُكْسَى حُلَّةً وَرْدِيَّةً ثُمَّ يُقَامُ عَنْ يَمِينِ اَلْعَرْشِ ثُمَّ يُدْعَى بِإِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَيُكْسَى حُلَّةً بَيْضَاءَ فَيُقَامُ عَنْ يَسَارِ اَلْعَرْشِ ثُمَّ يُدْعَى بِعَلِيٍّ عَلَيهِ السَّلاَمُ فَيُكْسَى حُلَّةً وَرْدِيَّةً فَيُقَامُ عَنْ يَمِينِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ يُدْعَى بِإِسْمَاعِيلَ فَيُكْسَى حُلَّةً بَيْضَاءَ فَيُقَامُ عَنْ يَسَارِ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ يُدْعَى بِالْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَيُكْسَى حُلَّةً وَرْدِيَّةً فَيُقَامُ عَنْ يَمِينِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ يُدْعَى بِالْحُسَيْنِ فَيُكْسَى حُلَّةً وَرْدِيَّةً فَيُقَامُ عَنْ يَمِينِ اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ يُدْعَى بِالْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ فَيُكْسَوْنَ حُلَلاً وَرْدِيَّةً فَيُقَامُ كُلُّ وَاحِدٍ عَنْ يَمِينِ صَاحِبِهِ ثُمَّ يُدْعَى بِالشِّيعَةِ فَيَقُومُونَ أَمَامَهُمْ ثُمَّ يُدْعَى بِفَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ وَ نِسَائِهَا مِنْ ذُرِّيَّتِهَا وَ شِيعَتِهَا فَ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ ... بِغَيْرِ حِسٰابٍ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ مِنْ قِبَلِ رَبِّ اَلْعِزَّةِ فَنِعْمَ اَلْأَبُ أَبُوكَ يَا مُحَمَّدُ وَ هُوَ إِبْرَاهِيمُ وَ نِعْمَ اَلْأَخُ أَخُوكَ وَ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ نِعْمَ اَلسِّبْطَانِ سِبْطَاكَ وَ هُمَا اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ نِعْمَ اَلْجَنِينُ جَنِينُكَ وَ هُوَ مُحَسِّنٌ وَ نِعْمَ اَلْأَئِمَّةُ اَلرَّاشِدُونَ ذُرِّيَّتُكَ وَ هُمْ فُلاَنٌ وَ فُلاَنٌ وَ نِعْمَ اَلشِّيعَةُ شِيعَتُكَ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَى اَلْجَنَّةِ. 🥀 امام صادق عليه السّلام: 🥀 هنگامى كه رستاخيز بر پا شود، پيامبر صلّى‌اللّه عليه و آله با ردايى گرانبها بر دوشش، در سمت راست عرش بايستد و ابراهيم با لباسى سپيد در سمت چپ پيامبر و على عليه‌السّلام در سمت راست پيامبر بايستند؛ آنگاه اسماعيل با لباسى سپيد بر تن، در سمت چپ ابراهيم و امام حسن علیه‌السلام در حالى كه ردايى از ديبا بر دوش دارد در سمت راست حضرت على و امام حسين عليهماالسّلام در حالى كه لباسى همچون برادرش بر تن دارد در سمت چپ امام عليهالسّلام بايستد. آنگاه امامان ديگر نيز در سمت راست يكديگر صف مى‌كشند و شيعيان و دوستداران آنان نيز در برابرشان خواهند ايستاد. سرانجام حضرت فاطمه سلام‌الله علیها به همراه زنان و پيروانش، به اين جمع مى‌پيوندند و همگى بدون حسابرسى وارد بهشت مى‌شوند؛ آنگاه ندا گرى از ميان عرش ندا سر مى‌دهد: اى محمد، بهترين پدران تو ابراهيم خليل و بهترين برادران تو على بن ابيطالب و بهترين فرزندانت حسن و حسين و كه در شكم مادر است و هرگز به دنيا نيامد است. و برترين پيشوايان، از نسل تو هستند و بهترين پيروان در كنار تو هستند. سپس فرمان مى‌دهد كه به بهشت برويد. 📕 النور المبين في قصص الأنبياء و المرسلين جلد ۱، صفحه ۹۷ 🆔 @mosibatoratebah
🥀 | علیه‌السلام 🥀 اگرچه مسکن او آستانه در شد بهشت مدفن گنج نهان حیدر شد کسی که فاطمه د‌ُرج وجود او شده است همان که آیه ای از آیه های کوثر شد کسی که هم نفس فاطمه است در باطن بهشت از نفس گرم او معطر شد شدند لؤلؤ و مرجان برادر تنی اش کسی که دُرّ نجف بود و دُرّ احمر شد زبرجدی که خودش جلوه‌های والتین است کسی که در ملکوتش حسین دیگر شد ستاره ای ندرخشیده ماه مجلس ماست کسی که عالم بالا از او منور شد ندیده حضرت سلمان به او توسل کرد رواق قدس نگاهش حذیفه پرور شد حدیث سلسله مشتاق قال محسن ماند شکوه خطبه او آرزوی منبر شد بسوزد آن همه مسجد بسوزد آن منبر نگفت از تو و همدست با ستمگر شد به روی سینه در پا گذاشت تا آتش بهشت پشت در خانه سوخت محشر شد میان هجمه دوزخ به سمت خانه وحی شکست شاخه طوبی و غنچه پرپر شد شکست تا که در خانه بر زمین افتاد چه شد که بار مصیبت چهل برابر شد بدون شبهه و شک در سپاه مسمار است سه شعبه ای که نصیب علی اصغر شد ▫️ حجةالاسلام محسن حنیفی 🆔 @mosibatoratebah