eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
471 عکس
315 ویدیو
46 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 خوشا بر حال و امام حسین صلوات‌الله علیه 🔻 🥀 هنگامی که رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم خبر شهادت علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌ علیها دادند، آن بانوی مکرّمه فرمود: 🥀 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟! 🥀 ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او و می‌کند؟! و چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری خواهد کرد؟! 🥀رسول خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله فرمودند: 🥀 اعلمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه ویَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه 🥀 ای جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علیه‌السلام خلق می‌کند که بر تو اقامه عزاء می‌کنند؛ شب‌ها بیدار می‌مانند و به و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند؛ 🥀 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ 🥀 در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛ و هیچ امر دیگری آنان را مشغول از نمی‌کند؛ و هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی شود. 🥀 و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه 🥀 آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه قبر حسین علیه‌السلام به سختی می‌اندازند. 📕 بحرالمصائب جلد ۱، صفحه ۳۷۲ 📕 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌ علیها، صفحه ۷۴ 🆔 @mosibatoratebah
🩸 گریه و عزای علیه‌السلام حدّ و مرز ندارد، میزان عمل است 🩸 ▫️ 🥀 منهال گوید: از کوچه عبور می‌کردم، دیدم آب از ناودان خانه‌ای سرازیر است. اجتناب کردم؛ شخصی بانگ بر من زد که: 🥀 وای بر تو! از این اجتناب می‌کنی، مگر نمی‌دانی این چشم امام زین‌العابدین صلوات الله علیه است!؟ 🥀 گفتم: چگونه می‌شود شخصی چنین کند که چشم او از ناودان بریزد؟! 🥀 دقّ الباب کردم. غلامی آمد، اذن دخول خواستم و رفتم بالای بام خانه حضرت‌... 🥀 دیدم علیه‌السلام می‌خواهد تجدید وضو کند؛ را به کف دست می‌گیرد و می‌کند و به آب می‌گوید: 🥀 ای آب! تو بودی و پدرم را با لب تشنه کردند؟! 🥀 عرض کردم: مگر اشک چشم شما چه قدر است؟! 🥀 إمام علیه‌السلام فرمود: ای منهال! آنچه را که من دیدم تو که ندیده‌ای؛ چون بر این مصیبت باید تا محشر گریست! 🥀 روز بیهوش شدم، چون به هوش آمدم دیدم عمه‌ام زینب کبری سلام‌الله علیها آمده و می‌گوید: 🥀 ای‌نور دیده من! برخیز که عالم دگرگون شده است. زیر بغلم را گرفت و پرده خیمه را بالا زدم، دیدم سر پدرم را روی کرده‌اند..! 📕 جامع المجالس (خطی)، صفحه ۲۶۳ 🆔 @mosibatoratebah
🩸از جانسوزترین روایات به به روایت اهل‌خلاف🩸 🥀 ابن‌قتیبه از علمای اهل‌خلاف نقل می‌کند: 🥀 عمر همراه گروهى به در خانه سلام‌الله علیها آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که سلام‌الله علیها صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: 🥀 اى رسول‌خدا؛ پس از تو چه مصیبت‌هایى به ما از فرزند خطاب و ابى‌قحافه رسید... 🥀 وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى سلام‌الله علیها و او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و علیه‌السلام را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى‌بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن... 🥀 علیه‌السلام فرمود: اگر بیعت نکنم چه مى‌شود؟! 🥀 گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى‌زنیم... 📕 الامامة و السیاسیة، صفحه ۱۳ 🆔 @mosibatoratebah
🩸امان من النار لزوار الحسين عليه السلام ليلة الجمعة🩸 🥀 سليمان اعمش گفت: من در کوفه همسايه‌ای داشتم که گاهب شبها نزدش ميرفتم و با هم صحبت و اختلاط ميکرديم. يک شب، در ميان صبحتها اتفاقا صحبت پيش آمد. از او سئوال کردم که عقيده تو درباره زيارت حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام چيست؟! 🥀 گفت: زيارت حسين عليه‌السلام بدعت است و هر بدعتی ضلالت است و فرجامش جهنم است. 🥀 من خيلی ناراحت شدم و از نزد او برخاستم و با خود گفتم: وقتي که سحر شد نزدش ميروم و قدری از فضائل حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام را برای او نقل ميکنم و اگر او بر عناد و انکارش اصرار ورزيد، او را ميکشم. 🥀 سليمان گفت: وقتي که سحر شد، پشت در خانه‌اش آمدم و دق‌الباب کردم. همسرش پشت در آمد. شوهرش را خواستم. زن گفت: از اول شب به حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام رفته است. با تعجب از او خداحافظی کردم و به طرف رهسپار شدم. با خود گفتم: اولا زيارتی کنم و ثانيا دوستم را ببينم. 🥀 وقتی که وارد مطهر شدم، ديدم همسايه‌ام سر به سجده گذاشته است و پيوسته ميکند و از خدا طلب استغفار و توبه ميکند! بعد از مدت زيادب سر از سجده برداشت و مراد ديد نزد او رفتم، ديدم حالش منقلب است. پس به او گفتم: ای مرد، تو ديروز ميگفتی: زيارت حضرت عليه‌السلام بدعت است و فرجام آن دوزخ است، اما امشب می‌بينم برای زيارت آمده‌ای؟! 🥀 گفت: سليمان، مرا سرزنش نکن! زيرا من قائل به امامت و ولايت اهل بيت عليهم‌السلام نبودم. تا اينکه امشب خوابم برد و خوابی ديدم که به وحشت افتادم! امشب در عالم خواب ديدم مردی جليل القدر که نميتوانم وصف جمال و جلال و کمالش را بيان کنم، اطراف او را جمعيتی احاطه کرده و در پیش او سواری بود و آن سوار تاجی بر سر داشت و آن تاج دارای چهار رکن بود و بر هر رکن گوهری درخشان نصب شده بود که تا مسافتها راه را روشن می‌نمود! 🥀 به يکی از خدمتگزاران آن حضرت گفتم: اين آقا کيست؟ گفت: حضرت صلي‌الله عليه و آله و سلم هستند. گفتم: آنکه در پيش روي اوست کيست؟! گفت: آقا علي عليه‌السلام هستند. بعد نگاه کردم، ديدم ناقه‌ای از نور پيدا شد و بر آن هودجی از نور بود و ناقه در ميان زمين و آسمان پرواز ميکرد! پرسيدم اين ناقه از کيست؟! گفت: از و حضرت زهرا سلام‌الله عليهما است. پرسيدم: اين جوان کيست؟! گفت: حضرت عليه السلام هستند و همه آنها براي زيارت کربلا میروند. 🥀 در اين هنگام متوجه هودج شدم و ديدم نوشته‌هایی از طرف آن بر زمين پخش ميشود. پرسيدم: اينها چيست؟ گفت: در اينها نوشته شده «امان من النار لزوار الحسين عليه السلام ليلة الجمعة» کسانی که در شب جمعه به زيارت عليه_السلام می‌آيند از آتش جهنم در امان هستند. 🥀 من خواستم يکی از آنها را بردارم اما او گفت: تو ميگفتی: امام حسين عليه‌السلام بدعت است، اين نوشته بدست تو نميرسد! مگر آنکه با اعتقاد به فضيلت و شرافت آن حضرت، ايشان را زيارت کنی. 🥀 با حالت جزع و گريه و ترس و وحشت، از خواب بيدار شدم و در همان ساعت به حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام مشرف شدم و توبه کردم. 🥀 اي سليمان، به خدا قسم، من از قبر عليه_السلام جدا نمیشوم تا روح از بدنم جدا شود. 📕 کرامات الحسينيه، جلد ۲، صفحه ۱۵۲ 🆔 @mosibatoratebah
🩸 عزاداری برای سلام‌الله علیها در قرن چهارم و پنجم هجری قمری! 🩸 📌 یکی از شبهات سخیف و باطلی که مخالفان به ویژه در سال‌های اخیر آن را ترویج می‌کنند، تازه تاسیس بودن عزاداری برای و سلام الله علیهما می‌باشد و برخی جهال نیز چنین ادعایی را تصدیق می‌کنند! 📌 این در حالی است که حتی متقدمین و در قرون اولیه مانند قرن پنجم، به تصریح بزرگان مخالفین شیعه در مصائب سلام_الله علیها مجالس عزا بر پا می‌کرده‌اند. 📝 قاضی عبد الجبار معتزلی از کبار علمای اهل خلاف می‌نویسد: ▫️ وفي هذا الزمان منهم مثل أبي جبلة إبراهيم بن غسان، ومثل جابر المتوفي، وأبي الفوارس الحسن بن محمد الميمديّ وأبي الحسين أحمد بن محمد بن الكميت، وأبي محمد الطبري، وأبي الحسن الحلبي، وأبي يتيم  الرلباى، وأبي القاسم النجاري، وأبي الوفا الديلمي، وابن أبي الديس، و خزيمة، و أبي خزيمة ، و أبي عبد الله محمد بن النعمان ، فهؤلاء بمصر وبالرملة وبصور، وبعكا وبعسقلان وبدمشق وببغداد وبجبل البسماق. وكل هؤلاء بهذه النواحي يدّعون التشيع ومحبة رسول الله صلّى الله عليه وسلم وأهل بيته، فيبكون على فاطمة وعلى ابنها المحسن الذي زعموا أن عمر قتله...... ويقيمون المنشدين والمناحات في ذلك. ▫️ و در این زمان از آن‌ها مثل ابی‌جبله ابراهیم بن غسان، جابر فوت شده، ابوالفوارس حسن بن محمد میمدی، ابو الحسین احمد بن محمد بن کمیت، ابی محمد طبری، ابو الحسن حلبی، ابو الیتیم رلبای، ابو القاسم نجاری، ابو الوفا دیلمی، ابن ابو الدیس، خزیمه، ابی خزیمه و ابی عبد الله محمد بن نعمان (شیخ مفید) که آن‌ها در مصر، رمله، صور، عکا، عسقلان، دمشق، بغداد و جبل بسماق بودند. همه ی آن‌ها در این نواحی، ادعای ، محبت رسول‌الله صلی الله علیه و آله و اهل بیتش را دارند. بر سلام الله علیها و بر پسرش که عقیده دارند عمر او را کشت کرده و در این زمینه مداحی و نوحه بر پا می‌کنند... 📚 تثبيت دلائل النبوة، تألیف قاضی عبد الجبار همدانی، جلد ۲، صفحه ۵۹۴ 🆔 @mosibatoratebah
📌 برای و سلام‌الله علیهما در قرن سوم هجری به قبل، به اعتراف علمای اهل‌خلاف و کلام علیه‌السلام در مورد کسب علم از علمای مخالفین: 📝 ...عبدالجبار المعتزلی، متوفی۴۱۵ قمری، در کتاب تثبیت دلائل النبوه خود درباره شیعیان بر و سلام‌الله علیها در قرن سه هجری قمری به قبل و نظرات علیهم‌السلام راجع به ابوحنیفه و جماعت مخالف اهل بیت علیهم‌السلام اینچنین میگوید: ▫️و في هذا الزمان منهم مثل أبي جبلة إبراهيم بن غسان، ومثل جابر المتوفي، وأبي الفوارس الحسن بن محمد الميمديّ وأبي الحسين أحمد بن محمد بن الكميت، وأبي محمد الطبري، وأبي الحسن الحلبي،  وأبي يتيم الرلباى، وأبي القاسم النجاري، وأبي الوفا الديلمي، وابن أبي الديس، وخزيمة، وأبي خزيمة، وأبي عبد الله محمد بن النعمان، فهؤلاء بمصر وبالرملة وبصور، وبعكا وبعسقلان وبدمشق وببغداد وبجبل البسماق. 📌 و در این زمان (سال ۴۰۹ قمری که تألیف کتاب به پایان رسیده) از جمله آنان (یعنی علمای شیعه) کسانی هستند چون ابوجبله ابراهیم بن غسّان و مانند جابر متوفیّ، ابوالفوارس حسن بن محمد میمدی، ابوالحسین احمد بن محمدبن کمیت،‌ ابومحمد طبری، ابوالحسن حلبی، ابویتیم رلبای‌،‌ابوالقاسم نجاری،‌ ابوالوفا دیلمی و ابوعبدالله محمدبن نعمان (شیخ مفید). اینان در مصر و رمله (سوریه)، صور در لبنان، عکّا (در فلسطین)، عسقلان (ساحل فلسطین)،‌ دمشق، بغداد،‌ جبل السماق (ادلب سوریه) هستند . ▫️وکل هؤلاء بهذه النواحی یدّعون التشیع ومحبة رسول الله صلّى الله علیه وسلم وأهل بیته، فیبکون على فاطمة وعلى ابنها المحسن الذی زعموا أن عمر قتله … ویذکرون ما قد تقدم ذکره من أن خلافهم له وقتالهم إنما هو لعداوته صلّى الله علیه وسلم وللشک فی نبوته، ویقیمون المنشدین والمناحات فی ذلک. 📌 و همگی در این سرزمین، ادعای تشیّع و دوستی محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم و اهل‌بیت او را دارند. سپس بر و بر فرزندش# محسن که عقیده دارند، عمر او را کشته است می‌کنند و برای عمر و... تغییر دادن قرآن و واجبات را ذکر می‌کنند. و نیز آنچه را قبلا گفته شد یادآور می‌شوند، مبنی بر اینکه مخالفت آنان (عمر و ابوبکر) با پیامبر و جنگیدن با ایشان (یعنی با رسول‌اکرم (ص) و فاطمه و فرزندانش) تنها به جهت دشمنی آنان با رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم و در پیامبری حضرت بود. و اینان (شیعیان) شاعران را دعوت نموده و در این باره بر پا می‌دارند. ▫️ و يأخذون على الناس العهود، ويحلفونهم بالأيمان الغليظة، فإذا حصلوا كذلك قالوا لهم: إياكم ومجالسة الفقهاء، واستماع الحديث من أصحاب الحديث، واستماع القرآن من العامة، وعليكم برواية الخاصة، فقد قال جعفر بن محمد كتابة: حديث العامة يعمي القلب، وإياكم وفقه أبي حنيفة ومالك والثوري والحسن البصري وأمثالهم فإنهم كفرة وأعداء أهل البيت، والرشد كله في خلافهم، وإذا عمى على أحدكم الصواب فلينظر ما عليه الفقهاء فيعمل/ بخلافه فإنه يصيب الحق. 📌 و از مردم پیمان می‌گیرند و به آنان می‌گویند: مبادا با مخالفین (سنی‌ها) همنشینی کنید و حدیث را از آنان بشنوید، و قرآن را از عامه بشنوید و بر شما باد که بر اساس روایات خاصه عمل کنید که به راستی علیه‌السلام در نامه خود فرموده است: 📌 عامه دل را کور می‌کند. و برحذر باشید از فقه ابوحنیفه و مالک و ثوری و حسن بصری و مانند آنان که همانا آنان و دشمن اهل‌بیت رسالت هستند و هدایت تماماً‌ در مخالفت با آنان است و هنگامی که یکی از شما به راه درست دسترسی نیافت، نظر کند بر‌ آنچه فقهای آنان بر آن اتفاق نظر دارند و آن عمل که این چنین به حق رسیده است. 📚 تثبيت دلائل النبوة، جلد ۲، صفحه ۵۹۴، القاضى عبد الجبار بن أحمد بن عبد الجبار الهمذاني الأسد أبادي، أبو الحسين المعتزلي الناشر:دار المصطفى - شبرا- القاهر 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 سيد و ارزش گريه بر امام حسين صلوات‌الله علیه 🩸 🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه و بر صلوات‌الله علیه تمام گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. 🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد: 🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته‌اى؟ و در چه انديشه‌اى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم! 🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود، خداى تعالى اين همه ثواب به و گريه كنندگان بر حضرت علیه‌السلام مى‌دهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه بـرمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره گناهان و آمرزيده مى‌شود؟! 🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود: 🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى‌رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده‌اى افتاد و بسيار گرسنه شد. 🥀 پس خيمه‌اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه‌ای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى‌گرداندند. 🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. 🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد: 🥀 اگر بخواهم ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ 🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد... 🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده‌ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب حضرت علیه‌السلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه و كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون كه خـدائيش را نمى‌تواند به علیه‌السلام بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند، انجام مى‌دهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به و كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى‌كند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن نمى‌داند. 🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. 📕 العبقری‌الحسان، علامه نهاوندی 🆔 @mosibatoratebah 🏷
📌 | ۴ روز تا 📌 📎 علیه‌السلام 📎 | | بکاء 🥀 امام صادق علیه‌السلام: 🥀 هيچ چشم و اشكى نزد خدا محبوب‏تر از چشم و اشکى نيست كه بر سیدالشهداء صلوات‌الله علیه بگريد و بر آن حضرت جارى گردد و هيچ گريه‏كننده‏اى نيست كه بر آن جناب بگريد مگر آنكه گريه‏اش به حضرت فاطمه عليهاالسّلام رسيده و آن بانو را يارى مى‏كند و نيز گريه‏اش به حضرت رسول خدا صلّى‌اللّه عليه و آله و سلّم رسيده و بدين وسيله حقّ ما را ادا كرده. و هيچ بنده‏اى نيست كه روز قيامت محشور شود مگر آنكه چشمانش گريان است، غير از گريه‏كنندگان بر جدّم حضرت حسين بن على عليهماالسّلام چه آنكه ايشان در حالى كه چشمانى روشن و باز دارند محشور مى‏گردند و آثار سرور و شادى در صورتشان نمايان مى‏باشد، مردم در فزع و ناراحتى بوده ولى ايشان از هر غم و محنتى در امان هستند، مردم متفرق و پراكنده و مضطرب بوده ولى ايشان در زير عرش و سايه آن به ياد حسين عليه‌السّلام بوده و در باره آن جناب به گفتن حديث مشغولند. 📕 کامل‌الزیارات شریف، باب ۲۶ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 سيد و ارزش گريه بر امام حسين صلوات‌الله علیه 🩸 🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه و بر صلوات‌الله علیه تمام گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. 🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد: 🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته‌اى؟ و در چه انديشه‌اى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم! 🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود، خداى تعالى اين همه ثواب به و گريه كنندگان بر حضرت علیه‌السلام مى‌دهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه بـرمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره گناهان و آمرزيده مى‌شود؟! 🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود: 🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى‌رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده‌اى افتاد و بسيار گرسنه شد. 🥀 پس خيمه‌اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه‌ای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى‌گرداندند. 🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. 🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد: 🥀 اگر بخواهم ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ 🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد... 🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده‌ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب حضرت علیه‌السلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه و كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون كه خـدائيش را نمى‌تواند به علیه‌السلام بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند، انجام مى‌دهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به و كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى‌كند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن نمى‌داند. 🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. 📕 العبقری‌الحسان، علامه نهاوندی 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 گریه و عزای علیه‌السلام حدّ و مرز ندارد، میزان عمل است 🩸 🥀 منهال گوید: از کوچه عبور می‌کردم، دیدم آب از ناودان خانه‌ای سرازیر است. اجتناب کردم؛ شخصی بانگ بر من زد که: 🥀 وای بر تو! از این اجتناب می‌کنی، مگر نمی‌دانی این چشم امام زین‌العابدین صلوات الله علیه است!؟ 🥀 گفتم: چگونه می‌شود شخصی چنین کند که چشم او از ناودان بریزد؟! 🥀 دقّ الباب کردم. غلامی آمد، اذن دخول خواستم و رفتم بالای بام خانه حضرت‌... 🥀 دیدم علیه‌السلام می‌خواهد تجدید وضو کند؛ را به کف دست می‌گیرد و می‌کند و به آب می‌گوید: 🥀 ای آب! تو بودی و پدرم را با لب تشنه کردند؟! 🥀 عرض کردم: مگر اشک چشم شما چه قدر است؟! 🥀 إمام علیه‌السلام فرمود: ای منهال! آنچه را که من دیدم تو که ندیده‌ای؛ چون بر این مصیبت باید تا محشر گریست! 🥀 روز بیهوش شدم، چون به هوش آمدم دیدم عمه‌ام زینب کبری سلام‌الله علیها آمده و می‌گوید: 🥀 ای‌نور دیده من! برخیز که عالم دگرگون شده است. زیر بغلم را گرفت و پرده خیمه را بالا زدم، دیدم سر پدرم را روی کرده‌اند..! 📕 جامع المجالس (خطی)، صفحه ۲۶۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🚩 خوشا بر حال و امام حسین صلوات‌الله علیه 🚩 🥀 هنگامی که رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم خبر شهادت علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌ علیها دادند، آن بانوی مکرّمه فرمود: 🥀 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟! 🥀 ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او و می‌کند؟! و چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری خواهد کرد؟! 🥀رسول خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله فرمودند: 🥀 اعلمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه ویَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه 🥀 ای جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علیه‌السلام خلق می‌کند که بر تو اقامه عزاء می‌کنند؛ شب‌ها بیدار می‌مانند و به و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند؛ 🥀 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ 🥀 در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛ و هیچ امر دیگری آنان را مشغول از نمی‌کند؛ و هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی شود. 🥀 و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه 🥀 آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه قبر حسین علیه‌السلام به سختی می‌اندازند. 📕 بحرالمصائب جلد ۱، صفحه ۳۷۲ 📕 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌ علیها، صفحه ۷۴ 🏷 🆔 @mosibatoratebah