#ارسالی_اعضا
لبیک یا حسین❤️
طراحی از:
#گردان_سایبری حوزه شهید مطهری ره
#اراک
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔳#امر_به_معروف ۲۹
❀«دَاعِیًا لَهُمْ بِاللُّطْفِ» دعوت با محبت. مردم را با لطافت و محبت به كار خیر دعوت كن. حدیث داریم اگر میخواهید بچهها به حرف شما گوش بدهند اسم بچه را زیبا ببر.
✿اگر گفتی حسن جان پاشو آب بیاور اثرش بیشتر است. «وَ حُسْنِ الْبَیَان» خوب حرف بزن. این طور نیست هر كسی با هر ادبیاتی حرف بزند. در انتقاد هم خوب انتقاد كن.
❀گاهی وقتها امام جمعه به مسئولین مملكتی تذكر میدهد و رادیو بی بی سی عین همان را شب پخش میكند یعنی امام جمعه طوری موعظه میكند كه خوراك خارجیها میشود.
✿در زنجان هدیه چاقو احترام است، اما در غرب معنای بدی دارد. آیه قرآن داریم كه سوژه دست خارجیها ندهید «لا تَقُولُوا راعِنا» بقره/104.
❀ پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سخنرانی میكرد. شخصی گفت: «راعِنا» ما را دریاب. اما در زبان عِبری یعنی ما را احمق شمار یا ما را خر كن. یهودیها از همین سوء استفاده كردند و گفتند.
✿ شخصی پای منبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: ما را خر كن. با این كه نیت مسلمانها خوب بود. اما حرف دو پهلو بود و آنها سوء استفاده كردند. فوری آیه نازل شد آقا مواظب كلّهتان باشید
📖 «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا» بقره/104.
✨ادامه دارد..
📌فیش منبر
حجت الاسلام قرائتی
🌷هدیه به لبخند امام زمان عج و #آیت_الله_ناصری ره
ان شاءالله #اربعین کربلا
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_اعضا
سوگواره حضرت رقیه(س)
یاسمینانجفی
لارستان
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🚩#هجرت ۲۹
▪️از «ابومخنف» نقل میکنم که نوشته است وقتی امامحسین(علیه السلام) به کربلا رسید، «فَلَم یَزَل یَرکَب فَرَساً فَرَساً حَتّی رَکِبَ سِتَّۀَ أفرَاس». مرتّب از یک مرکب به مرکبی دیگر سوار شد، تا اینکه شش مرکب عوض کرد، امّا دید این مرکبها هیچکدام راه نمیروند.
▫️اینجا بود که سؤال کرد اسم این زمین چیست؟ گفتند «غاضریّه»؛ گفت آیا اینجا اسم دیگری هم دارد؟ گفتند «شاطئالفرات» است. امّا ذهن امامحسین علیه السلام با این نامها مأنوس نبود. لذا پرسید آیا اسم دیگری هم دارد؟ گفتند اسم دیگرش «کربلا» است.
▪️مینویسند «فَتَنَفَّسَ الصُّعَدَاء»؛ آه سردی از سینهاش کشید؛ امّا من میگویم نه، امامحسین(علیه السلام) یک نفَسِ راحت کشید. «و بَکَی بُکائاً شدیداً»، و شروع کرد هایهای گریه کردن و فرمود:
▫️«وَ اللهِ أرضُ کَربٍ وَ بَلاء». بعد هم فرمود: «هَا هُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَقتَلُ رِجَالِنَا وَ مَذبَحُ أطفَالِنَا»، اینجا همانجایی است که مردهای ما را شهید میکنند؛ اینجا همانجایی است که بچّههای ما را ذبح میکنند؛ اینجا همانجا است...
✨#امام_حسین(علیه السلام) دستور داد خیمه ها را بر پا کنند. اصحاب مشغول شدند و بارها را زمین گذاشتند و پیاده شدند و این بی بی ها و اطفال را از مرکبها پایین آوردند. اینها داشتند خیمه ها را سرِ پا میکردند که امامحسین(علیه السلام) رفت گوشه ای نشست و مشغول تعمیر شمشیرش شد.
پی نوشت ها:
[2]. نهج البلاغه، خطبه 189
[3]. بحارالأنوار، ج 76، ص 280
[4]. سوره مبارکه حجرات، آیه 10
[5]. نهج البلاغه، خطبه
✨ادامه دارد..
📌فیش منبر
آیت الله آقا مجتبی تهرانی
🌷هدیه به لبخند #امام_زمان عج
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
💔* سکانس دیده نشده از شهادت حضرت عباس😭
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#باآسمانی_ها
خواب کربلا را دیدم اباعبدالله از ضریح مبارک بیرون آمدند و فرمودند: تو هم مال این دنیا نیستی خودت را صاف کن، اعمالت را صاف کن، بیا پیش ما🖐🏻💖
اگر به زیارت کربلا رفتید سلام مرا به اباعبدالله برسانید و بگویید: ارباب غریبم دلم برایتان تنگ شده بود ولی دیدم پاسبانی از حریم خواهر و دخترتان بر من واجب تر است✨🌹
راستی به جای من سفر مشهد بروید که خیلی دلم تنگ است🥺💔
#شهید_علی_امرایی
#خاطرات_شهدا
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
🔘 علی هاشم خبرنگار مشهور عرب مدعی شد تغییر ناگهانی موضع مقتدی صدر در پایان درگیری در بغداد و فرمان تخلیه طرفداران خود در پی تماس تلفنی سیدحسن نصرالله با وی و متقاعد کردن او بوده و حزبالله لبنان در روزهای گذشته نقش مهمی در مهار فوران جنگ داخلی در عراق داشته است.
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
🌸🌸🌸
#قصهدلبری
#قسمتپنجم
اصلا ب ذهنم خطور نمیکرد مجرد باشه😳
قیافه جا افتاده ای داشت.. اصلا توی باغ نبود🤦♀
تا حدی ک فکر نمیکردم مسئول بسیج دانشجویی ممکن است از خود دانشجویان باشه ...🤯
گفتم ته تهش کارمندی چیزی از دفتر نهاد رهبری است.
بی محلی ب خواستگارهایش را هم از سر همین میدیدم ک خب ادم متاهل دنبال دردسر نمیگرده
,, به خانم ابویی گفتم:«بهش بگو این فکر رواز توی مغزش بریزه بیرون 😏😑»
شاکی هم شدم که چطور به خودش اجازه داده از من خواستگاری کند🙄
وصلهٔ نچسبی بود برای دختری که لای پنبه بزرگ شده است😁
کارمان شروع شد ، ازمن انکار واز او اصرار ...🤦♀
سردر نمی آوردم آدمی که تا دیروز رو به دیوار می نشست، حالا این طور مثل سایه همه جا حسش می کنم😐
دائم صدای کفشش توی گوشم بود ومثل سوهان روی مغزم کشیده می شد😫...
ناغافل مسیرم را کج کردم ، ولی این سوهان مغز تمامی نداشت😑
هرجا می رفتم جلوی چشمم بود : معراج شهدا ، دانشگده ، دم در دانشگاه ، نمازخانه و جلوی دفتر نهاد رهبری!
گاهی هم سلام میپراند😏
دوستانم می گفتند:«از این آدم مأخوذ به حیا بعیده این کارا!»
#ادامهدارد ...
🌸🌸🌸
#قصهدلبری
#قسمتششم
کسی که حتی کارهای معمولی و عرف جامعه را انجام نمی داد و خیلی مراعات می کرد ، دلش گیر کرده و حالا گیر داده به یک نفر و طوری رفتار می کرد که همه متوجه شده بودند 😱
گاهی بعدازجلسه که کلی آدم نشسته بودند ، به من خسته نباشید می گفت😬 یا بعد از مراسم های دانشگاه که بچه ها با ماشین های مختلف می رفتند بین این همه آدم از من می پرسید :«باچی و کی بر میگردید؟»
یک بار گفتم :«به شما ربطی نداره که من با کی میرم!😐»
اصرار می کرد حتماً باید با ماشین بسیج بروید یا برایتان ماشین بگیرم .
می گفتم :«اینجا شهرستانه . شما اینجارو با شهر خودتون اشتباه گرفتین ، قرار نیست اتفاقی بیفته😕 »
گاهی هم که پدرم منتظرم بود ، تا جلوی در دانشگاه می آمد که مطمئن شود😶
در اردوی مشهد ، سینی سبک کوکو دست من بود و دست دوستم هم جعبهٔ سنگین نوشابه.
عز و التماس کرد که «سینی رو بدید به من سنگینه!»
گفتم :«ممنون ، خودم میبرم!😑» و رفتم ...
از پشت سرم گفت :«مگه من فرمانده نیستم؟! دارم می گم بدین به من!🙁»
چادرم را کشیدم جلوتر و گفتم :«فرمانده بسیج هستین نه فرمانده آشپزخونه!😄»
گاهی چشم غره ای هم می رفتم بلکه سر عقل بیاید ، ولی انگار نه انگار ...🤦♀
#ادامهدارد ...