🔰 س 1167. آیا رقص محلی در عروسی ها جایز است؟ شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
ج. رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل این که جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشکال است و احتیاط واجب در ترک آن است؛ در غیر این صورت هم اگر به گونه ای باشد که باعث تحریک شهوت شده و یا مفسده ای بر آن مترتب شود و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقی و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمی حضور داشته باشد، حرام است؛ و در حکم فوق تفاوتی بین مجلس عروسی و غیر آن نیست و شرکت در مجالس رقص هم اگر به عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامی باشد جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.
📕 منبع: کلیک کنید
🆔 @resale_ahkam
هدایت شده از مهـــــدی موعـــــود
دعای عهد،، باسم.mp3
1.23M
🍀 هر روز و هر دم با #امام_زمان_عهد می بندم
📖 ثواب #تلاوت_دعای عهد را تقدیم به #مهدی_موعود علیه سلام و امواتمان می کنیم
🤲 #التماس_دعا
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 @MowoodMahdi
📖 ثواب #تلاوت_قرآن را تقدیم به مهدی موعود علیه سلام و امواتمان می کنیم 💫
📄 #صفحه_۱۶۷
🍀 #سوره_اعراف #جزء_۹
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📃هرروز #تلاوت_یک_صفحه_قرآن
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
1_4141338419.mp3
363.8K
🎧 صوت #صفحه_۱۶۷
🍀 #سوره_اعراف #جزء_۹
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📃هرروز #تلاوت_یک_صفحه_قرآن
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
۱۴۰ اعراف
🔮🔮🔮🔮🌏🌏🔮🔮🔮🔮
✍آنان كه يك عمر در #سحر و #جادو بودند، با ديدن يك #معجزه چنان مؤمن شدند كه تهديدهاى فرعون آنان را نلرزاند، ولى طرفداران حضرت موسى با ديدن آن همه معجزات و پس از پيروزى بر فرعون، انحراف و بت پرستى قومى، آنان را به انحراف كشيد و تازه از موسى عليه السلام نيز تقاضاى بت كردند.
روزى يك يهودى به عنوان اعتراض به مسلمانان گفت: شما هنوز جنازه ى پيامبرتان را دفن نكرده بوديد كه با هم اختلاف كرديد! #حضرت_على عليه السلام در پاسخ او فرمود: اختلاف ما در سخن #پيامبر بود، نه در خودش و نه در خدا، امّا شما هنوز پايتان از آب دريا خشك نشده بود كه از موسى تقاضاى بت كرديد. (245)
- محيط جبرآور نيست، ولى تأثيرگذار هست. «فأتوا على قوم ...» پس تا در اعتقاد و ايمان قوى نشده ايم، از محيط و فرهنگ فاسد دورى كنيم، زيرا گاهى مشاهده ى يك صحنه (از فيلم، عكس، ماهواره و يا اجتماع) چنان در انسان تأثيرگذار است كه تمام زحمات تربيتى رهبران را متزلزل و خراب مى كند.
- ايمان سطحى، زودگذر است. «وجاوزنا... قالوا... اجعل لنا آلهة»
- بدتر از دشمنان آگاه خارجى و بيگانه، دوستان نادانِ داخلى اند. «جاوزنا... قالوا پيا موسى اجعل...»
- تقاضاى مردم، هميشه صحيح نيست و اكثريّت و خواست آنان همه جا يك ارزش نيست. «قالوا... اجعل لنا آلهة»
- عبادت بايد بر اساس تعقّل و تشكّر باشد. «أغيراللّه ابغيكم الهاً و هو فضّلكم» خدا يافتنى است، نه بافتنى
۱۴۱ اعراف
🔮🔮🔮🔮🌏🌏🔮🔮🔮🔮
✍در آيه ى قبل كه سخن از برترى و فضيلت بنى اسرائيل بود، آن را فقط به خدا نسبت داد و فرمود: «هو فضّلكم على العالمين» ولى اين آيه مى فرمايد: ما آنها را نجات داديم، «انجينا» اين تفاوت در مفرد و جمع، شايد به خاطر آن است كه نجات خداوند، به واسطه ى صبر و مقاومت خود مردم و رهبرى حضرت موسى انجام گرفته است و معمولاً در مواردى كه الطاف الهى از طريق واسطه ها انجام گيرد، ضمير جمع بكار برده مى شود. مثلاً در مورد باران مى فرمايد: «أنزلنا» (246) ، زيرا دريا، گرما، ابر، باد و موارد ديگر دست به دست هم داده و باران را به وجود آورده اند.
- نجات دهنده ى واقعى خداوند است، گرچه نجات از طريق رهبرى موسى انجام گرفته باشد. «انجيناكم»
- زنان و جوانان، اهداف نقشه هاى طاغوت هستند. «يقتّلون... يستحيون...»
- گاهى حوادث تلخ وناگوار، وسيله آزمايش الهى اند. «بلاءُ من ربّكم»
- سختى ها و گرفتارى ها را هر چند بزرگ باشند، در مسير تربيت انسان و آزمايشى الهى بدانيم. «و فى ذلكم بلاء من ربّكم عظيم»
۱۴۲ اعراف
🔮🔮🔮🔮🌏🌏🔮🔮🔮🔮
✍در آيه 51 سوره ى بقره، سخن از وعده ى #چهل_شب با موسى است، «واذ واعدنا موسى أربعين ليلة»، ولى در اينجا سى شب به اضافه ى ده شب، كه به فرموده ى #امام_باقر عليه السلام فلسفه ى اين كار، آزمايش بنى اسرائيل بوده است.
با آن كه حضرت موسى چهل شبانه روز را به طور كامل در كوه طور بوده است، (چنانكه در تورات سِفر خروج نيز آمده است،) ولى تعبير به چهل شب، ممكن است به اين دليل باشد كه مناجات ها اغلب در شب صورت مى گيرد و يا آنكه در قديم تقويم براساس ماه بوده و ماه در شب نمايان است، لذا براى شمارش ايّام نيز از شب استفاده مى شده است.
تغيير برنامه بر اساس حكمت، مانند تغيير نسخه ى پزشك در شرايط ويژه ى بيمار، اشكال ندارد. لذا سى شب با اضافه شدن ده شب به چهل شب تغيير نمود.
چنانكه «بداء» در مورد خداوند، به معناى تغيير برنامه براساس تغيير شرايط است، البتّه تمام اين تغييرات را خداوند از قبل مى داند، همان گونه كه گاهى پزشك از قبل مى داند پس از دو روز عمل به اين نسخه، وضع بيمار تغيير كرده و نياز به دارو و نسخه اى ديگر دارد. و درباره ى #خداوند هرگز به معناى پشيمان شدن يا تغيير هدف و يا كشف نكته اى تازه و تغيير موضع نيست، زيرا اين معانى از جهل و محدوديّت سرچشمه مى گيرد كه مربوط به انسان است، امّا خداوند در مسير #امتحان و تربيت انسان اين تغييرات را انجام مى دهد.
در «اربعين» و #عدد_چهل، اسرارى نهفته است، اين عدد، در فرهنگ اديان و در روايات اسلامى جايگاه خاصّى دارد، چنانكه مى خوانيم:
در زمان حضرت نوح عليه السلام، براى عذاب كفّار، چهل روز باران باريد.
چهل سال قوم حضرت موسى در بيابان سرگردان بودند.
پيامبر صلى الله عليه وآله چهل روز از خديجه جدا شد و اعتكاف كرد تا غذاى آسمانى نازل شد و مقدّمه ى تولّد حضرت زهرا عليها السلام فراهم گرديد.
رسول خدا صلى الله عليه وآله در چهل سالگى مبعوث شد.
انسان تا چهل سالگى زمينه ى كمال روحى ومعنوى دارد، امّا پس از آن دشوار مى شود.
چهل روز اخلاص در عمل، عامل جارى شدن حكمت از قلب به زبان است.
چهل بار خواندن بعضى سوره ها و دعاها براى فرج و رفع مشكلات سفارش شده است.
چهل روز پذيرفته نشدن اعمال از جمله نماز، پيامد بعضى گناهان است.
چهل مؤمن اگر به خوب بودن مرده اى شهادت دهند، خداوند او را مى آمرزد... (248) بعضى كتاب ها نيز با محوريّت عدد چهل، مانند چهل حديث نوشته شده است. (249)
چگونه مى توان پذيرفت كه حضرت موسى براى غيبت موقّت خود جانشين تعيين كند، امّا خاتم پيامبران صلى الله عليه وآله براى غيبت ابدى خود، جانشينى تعيين نكرده باشد؟! با آنكه #حديث_منزلت كه پيامبر خطاب به على عليه السلام فرمود: «أنت منّى بمنزلة هارون من موسى» تو براى من مثل هارون براى موسى مى باشى، به صورت متواتر در منابع اهل سنّت آمده است. (250) و آيا مردم در زمان غيبت امام زمان عليه السلام رها شده اند؟!
دو آزمايش براى قوم موسى رخ داد: يكى ده روز زيادتر ماندن موسى در وعده گاه و ديگرى #گوساله_سامرى . هنگامى كه #موسى عليه السلام فرمود: من براى دريافت دستورات الهى، سى شب به وعده گاه مى روم، چون از سى شبانه روز گذشت و موسى نيامد، مردم گفتند: موسى خلف وعده كرده است، لذا از او بريده و بدنبال برنامه هاى انحرافى رفتند. در حالى كه بار رفتن موسى به كوه طور، خداى او كه از ميان نرفته بود تا مردم به سراغ بت پرستى بروند.
مراد از اصلاح در آيه، اصلاح در مسائل اجتماعى و جامعه است، نه اصلاح در رفتار فردى و شخصى.
در زمان حضرت موسى، مفسدانِ توطئه گرى بودند كه موسى نگران آنها بود و به هارون سفارش مى كرد: نگذار زمام امور را به دست گيرند وخواسته يا ناخواسته دنباله رو آنان شوى.
- وعده گاه خداوند با انبيا، مكان نهايى همچون كوه طور و غار حراست و ضيافت الهى از بندگان صالح خود، دعا و مناجات است.
- شب، بهترين فرصت براى مناجات است. «ليلة»
- عبادت در چهل شب تمام، آثار خاصّى بدنبال دارد.
- جامعه هرگز نبايد بى رهبر باشد. «اُخلُفنى»
- انبيا آنقدر دلسوز امّتند و خود را مسئول مى دانند كه حتّى براى چند روز، مردم را بى سرپرست نمى گذارند. «اُخلُفنى»
- وظيفه ى كلّى رهبر، اصلاح امّت است
۱۴۳ اعراف
🔮🔮🔮🔮🌏🌏🔮🔮🔮🔮
✍آن نيروى الهى كه بر كوه وارد آمد، آيا نيروى عظيم اتم بود، يا قدرت امواج صوتى و يا نيروى مرموز ديگر، هر چه بود كوه را متلاشى ساخت و موسى در اثر صداى غرّش انهدام كوه (يا از اين مكاشفه و جذبه ى باطنى)، بيهوش بر زمين افتاد. (252)
ديدن خداوند، تقاضاى جاهلانه ى #بنى_اسرائيل بود كه از موسى مى خواستند خدا را با چشم سر به آنان بنماياند (كه در آيه 155 مى خوانيم)، و آن كافران غافل از بودند كه هرگز چشم توان ديدن خداوند را ندارد، «لاتدركه الابصار» (253) ، بلكه بايد خدا را با چشم دل ديد و به او ايمان آورد.
چشم دل باز كن كه جان بينى آنچه ناديدنى است آن بينى
در جلسه اى مأمون به امام رضا عليه السلام گفت: مگر شما نمى گوييد انبيا معصومند، پس چرا موسى رؤيت الهى را از خداوند درخواست كرد؟ «أرنى أنظر اليك»، آيا موسى نمى دانست كه خداوند قابل ديدن نيست؟
امام عليه السلام در جواب او فرمودند: حضرت موسى عليه السلام مى دانست كه خداوند قابل ديدن با چشم نيست، امّا هنگامى كه خدا با موسى سخن گفت و آن حضرت به مردم اعلام نمود، مردم گفتند: ما به تو ايمان نمى آوريم مگر اينكه كلام الهى را بشنويم.
هفتادنفر از بنى اسرائيل برگزيده شدند و به ميعادگاه كوه طور آمدند. حضرت موسى عليه السلام سؤال آنان را از خدا درخواست نمود، در اين هنگام آنان كلام الهى را از تمام جهات شنيدند، ولى گفتند ايمان نمى آوريم مگر اينكه سخن گفتن خدا را خود ببينيم، صاعقه اى از آسمان آمد و همه ى آنان هلاك شدند. حضرت موسى گفت: اگر با چنين وضعى برگردم، مردم خواهند گفت تو در ادّعايت راستگو نيستى كه ديگران را به قتل رساندى. به اذن الهى دوباره همه زنده شدند، اين بار گفتند: اگر تنها خودت نيز خدا را ببينى، ما به تو ايمان مى آوريم. موسى گفت: «انّ اللّه لايُرى بالابصار و لا كيفيّة له و انّما يعرف بآياته و يكلّم باعلامه»، خدا را تنها با نشانه ها و آياتش مى توان درك كرد. امّا آنان لجاجت كردند، خطاب آمد موسى بپرس آنچه مى پرسند و تورا به خاطر جهالت آنان مؤاخذه نمى كنم. حضرت موسى عليه السلام گفت: «ربّ ارنى انظر اليك»، خطاب آمد: «لن ترانى» هرگز، امّا نگاه كن به كوه، اگر پايدار ماند تو نيز خواهى توانست مرا ببينى.
با اشاره ى الهى كوه متلاشى و به زمينى صاف تبديل شد وموسى پس از به هوش آمدن گفت: «سبحانك تبتُ اليك»، خدايا! از جهل و غفلت مردم، به شناخت ومعرفتى كه داشتم بازگشتم ومن اوّلين كسى هستم كه اعتراف مى كنم خدا را نمى توان با چشم سر ديد. مأمون با اين پاسخ شرمنده شد. (256)
در واقع حضرت موسى عليه السلام با بيان جمله ى «ارنى» و پاسخ «لن ترانى» خواست به مردم بفهماند كه خداوند براى من قابل رؤيت با چشم نيست، تا چه رسد به شما.
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: اگر خدا قابل رؤيت نيست، پس در مورد رواياتى كه مى گويند: پيامبر صلى الله عليه وآله، خدا را ديد، يا در قيامت مؤمنان خدا را در بهشت مى بينند، شما چه مى فرماييد؟
حضرت تبسّمى كردند و فرمودند: بسيار زشت است كه شخصى 70 - 80 سال در زمين خدا زندگى كند و از رزق و روزى او استفاده كند، امّا او را چنانچه بايد نشناسد. پيامبر، خدا را باچشم نديده است و اگر كسى چنين ادّعايى داشته باشد، دروغگو و كافر است، چنانكه آن حضرت فرمودند:كسى كه خدا را به صفات مخلوقات تشبيه كند، كافر است. حضرت على عليه السلام در پاسخ به اين سؤال كه اى برادر پيامبر صلى الله عليه وآله! آيا تو خدا را ديده اى؟ فرمود: «لم أعبد ربّاً لم أره و لم تره العيون بمشاهدة الاعيان ولكن تراه القلوب بحقايق الايمان»، (257) خدايى را كه نديده باشم عبادت نمى كنم، امّا نه با چشم سر، كه با چشم دل. در جاى ديگر فرمود: «ما رأيتُ شيئاً الاّ و قد رأيتُ اللّه قبله و بعده و معه و فيه» (258) چيزى را نديدم، مگر آنكه خداوند را قبل و بعد و همراه با آن ديدم.
آرى، چشم توان ديدن او را ندارد، «لاتدركه الابصار و هو يدرك الابصار» (259) ، امّا با چشم دل مى توان خدا را ديد، چنانكه قرآن مى فرمايد: «لقد رآه نَزلَة اُخرى عند سِدرة المنتهى» (260) پيامبر، در معراج، ايات عظمت الهى را ديد. البتّه آنچه در تورات در مورد ماجراى حضرت موسى در كوه طور آمده، از تحريفات تورات است. (261)
- خداوند، با چشم ظاهر ديدنى نيست، نه در دنيا و نه در آخرت. «لن ترانى»
- خداوند را بايد از راه آثارش شناخت و به جلوه هاى او نگريست.
هدایت شده از مصاف رضوی
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ریلز
💢 شهید مأمور خداست
🔸شهدا از قبل انتخاب شده بودن.
🔸شهید مأموریت داره مدتی بین ما تو زمین زندگی کنه و بعد بره.
انتشار به مناسبت هفتهی دفاع مقدس
#استاد_رائفی_پور
➖➖➖
✅ کانال رسمی مصاف رضوی
✅ @Masaf_Razavi