۳۸ انعام
🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
✍ #قرآن توجّه خاصّى به زندگى حيوانات دارد و از يادآورى خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدايت مردم استفاده مى كند. در روايات وتجارب انسانى هم نمونه هاى فراوانى درباره ى شعور و درك #حيوانات به چشم مى خورد و براى يافتن شباهت ها و آشنايى با زندگى حيوانات، بايد انديشه و دقّت داشت.
مراد از «كتاب» در آيه، يا قرآن است يا «لوح محفوظ» كه در واقع كتاب خلقت است.
#امام_باقر عليه السلام فرمود: نشان كمال قرآن اين است كه ريشه و سرچشمه ى همه سخنان #رسول_اللّه و #ائمّه عليهم السلام است، پس هر گاه حديثى گفتيم، سند قرآنى آن را از ما بخواهيد.
در حديثى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از قيل و قال و فساد مال و سؤالات پى در پى، نهى مى كند.
شعور حيوانات
از آيات و روايات و تجارب برمى آيد كه شعور، ويژه انسان نيست. به نمونه هايى توجّه كنيد:
- #حضرت_سليمان همراه با سپاهيانش از منطقه اى عبور مى كردند، #مورچه اى به ساير مورچگان گفت: فورى به خانه هايتان برويد، تا زير پاى ارتش سليمان له نشويد. (317) شناخت دشمن، جزو غريزه ى مورچه است، ولى اينكه نامش سليمان و همراهانش ارتش اويند، اين بالاتر از غريزه است.
- #هدهد در آسمان از شرك مردم زمينى مطلع شده و نزد سليمان گزارش مى دهد كه مردم منطقه ى سبأ، خداپرست نيستند. آنگاه مأموريّت ويژه اى مى يابد. شناخت توحيد و شرك و زشتى شرك و ضرورت گزارش به سليمان پيامبر و مأموريّت ويژه ى پيام رسانى، مسأله اى بالاتر از غريزه است. (318)
- اينكه قرآن مى گويد: همه موجودات، تسبيح گوى خدايند ولى شما نمى فهميد، (320) تسبيح تكوينى نيست، زيرا آن را ما مى فهميم، پس قرآن تسبيح ديگرى را مى گويد.
- وجود وفا در برخى حيوانات، از جمله #سگ نسبت به صاحبخانه وفرزندانش.
- تعليم سگ شكارى و سگ پليس براى كشف قاچاق، يا خريد جنس، نشانه ى آگاهى خاصّ آن حيوان است.
- اسلام از ذبح حيوان در برابر چشم حيوان ديگر، نهى كرده است كه اين نشانه ى شعور حيوان نسبت به ذبح و كشتن است.
۱۲۱ و ۱۲۲ اعراف
🔮🔮🔮🔮🍂🔮🔮🔮🔮
✍جادوگرانى كه براى رسوا ساختن #حضرت_موسى و كسب مال و مقام نزد فرعون به صحنه آمده بودند، با ديدن معجزه ى موسى عليه السلام، ايمان آورده و آن را اعلام و به اصول توحيد، نبوّت و معاد اقرار كردند؛ توحيد و نبوّت را با جملات «آمنّا بربّ العالمين، ربّ موسى وهارون» و ايمان به معاد را در آيه 125 با جمله ى «الى ربّنا منقلبون» اعلام نمودند. در واقع #فرعون با فراهم آوردن جادوگران، سبب شد كه آنان يكجا به موسى ايمان آورند. آرى، عدو شود سبب خير، اگر خدا خواهد.
ساحران، موسى و هارون عليهما السلام را با هم مطرح كردند و گفتند: «ربّ موسى و هارون»، زيرا هارون نيز در كنار موسى در ارشاد آنان نقش داشته است و يا اگر مى گفتند: «ربّ موسى»، احتمال سوء استفاده فرعونيان داده مى شد، كه بگويند ربِ ّ موسى، فرعون است، چون او سالها در خانه ى فرعون و تحت تربيت او بوده تا بزرگ شده است، چنانكه خود فرعون به موسى عليه السلام گفت: آيا ما تو را در كودكى تربيت نكرديم؟ «ألم نربّك فينا وليداً» (221) لذا ساحران اين توطئه را نقش بر آب كردند و گفتند: «ربّ موسى و هارون»
#حضرت_على عليه السلام فرمود: «كُن لما لا ترجو أرجى منك لما تَرجو»، به آن چيز كه اميد ندارى، اميدوارتر باش تا به چيزى كه اميدى در آن هست. چنانكه موسى عليه السلام حركت كرد تا براى خانواده اش آتش بياورد، امّا با مقام رسالت برگشت، ملكه ى سبأ براى ديدن #حضرت_سليمان عليه السلام از شهر خارج شد، امّا مؤمن برگشت، ساحران براى رسيدن به پست و مقام به دربار فرعون آمدند، امّا با ايمان و مؤمن بازگشتند. (222)