۲۰ مائده
🪴🪴🪴🪴🌳🌴🪴🪴🪴🪴
✍ياد نعمت ها، عامل عشق به خدا، شكر نعمت هاى او و تعبّد و تسليم در برابر دستورات اوست. «اذكروا نعمة اللّه علكيم»
در روايتى از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل شده است: هر كس از بنى اسرائيل كه داراى همسر، خدمتكار و مَركب بود به او ملك مى گفتند. (51) ضمناً اگر ملوك به معناى سلاطين باشد، همه ى مردم نمى توانند پادشاه باشند. بنابراين ملك، به معناى صاحب اختيار است.
نعمت هايى چون: عبور از رود نيل، نزول منّ و سلوى و جوشيدن دوازده چشمه ى آب از نعمت هاى ويژه ى بنى اسرائيل بود كه اين آيه با جمله ى «آتاكم ما لم يؤت احداً» به آن اشاره مى كند.
🟢 براى دعوت مردم، بايد از اهرم عاطفه استفاده كرد. «ياقوم»
▶️ از وظايف انبيا، يادآورى نعمت هاى الهى به مردم است. «اذكروا نعمة اللّه»
↩️ قبل از #حضرت_موسى نيز در ميان بنى اسرائيل پيامبرانى وجود داشته كه حضرت موسى وجود آنان را به عنوان نعمت يادآورى مى كند. «جَعل فيكم انبياء»
📚 از #تاريخ عبرت بگيريم. قوم موسى پس از برخوردارى از لطف ويژه الهى و رسيدن به حكومت، گرفتار ذلت و مسكنت شدند.
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال مهدی موعود👇
🆔🕋 @MowoodMahdi 🕋
۲۶ مائده
🌎🌍🌏🌎🪐🌎🌏🌍🌎
✍«يَتيهون» از ريشه ى «تيه» به معناى سرگردانى است. وبه صحراى سينا، محلّ سرگردانى آن قوم نيز گفته شده است، كه چهل سال، در آن منطقه به سر بردند و از بركات زمين محروم ماندند.
داستان تخلّف بنى اسرائيل و قهر الهى و سرگردانى آنان در تيه، در فصل چهارم از سِفر اعداد، در #تورات مطرح شده است.
#امام_صادق عليه السلام فرمودند: خداوند ورود #بنى_اسرائيل به بيت المقدّس را به جهت تخلّف آنان از فرمان #حضرت_موسى، بر آنان و فرزندانشان تحريم كرد و بالاخره فرزندان فرزندان آنها موفّق به ورود شدند. (يعنى تا پدران و فرزندان آنان كه مورد تحريم قرار گرفته بودند زنده بودند، ورود به ارض مقدّس حاصل نگرديد.) (59)
در روايات مى خوانيم: شبيه داستان بنى اسرائيل، براى مسلمانان هم پيش خواهد آمد. (60)
در عدد اربعين (چهل) «اربعين سنة» رمزى است، كه هم در قهر و هم در لطف الهى به كار مى رود. حضرت موسى براى گرفتن تورات، چهل شب در كوه طور ماند و مدّت آوارگى قوم يهود چهل سال بود.
گاهى اصلاح نسل جديد، با انقراض نسل قديم است، «أربعين سنةيتيهون فى الارض» بايد خودباختگان نظام فرعونى كه قدر موسى را نمى دانند از دنيا بروند و نسل جديدى در فضاى آزاد و با مشكلات زندگى صحرايى رشد كنند تا قدر زندگى در شهر و در سايه رهبران آسمانى را بدانند. در حديث است كه آنان در سرزمين «تيه» از دنيا رفتند و فرزندانشان وارد سرزمين مقدّس شدند.
-----
59) تفسير عيّاشى.
60) بحار، ج 28، ص 14 و 30.
✨سرگردانى، نوعى عذاب براى فاسقان است.«يتيهون فى الارض»
✅ انبيا، دلسوز مردمند. «فلا تأس»
🍀 براى فاسقان دلسوزى نكنيد. «فلا تأس» (تنبيه مجرم، همچون داروى تلخ به نفع سلامت فرد و جامعه است.)
۷۱ مائده
🕌🕍🛕🕋🕋🛕🕍🕌
✍« #فتنة» در آيه، يا به معناى آزمون و يا به معناى عذاب است.
#بنى_اسرائيل مى پنداشتند #آزمايش ها يا قهر و عذاب الهى، مربوط به دوران #حضرت_موسى عليه السلام بوده و شامل آنان نمى شود. از اين رو سرگرم زندگى مادّى، رفاه طلبى و بى تفاوتى نسبت به آيات الهى شدند.
- براى مدّتى در خط مستقيم بودن مهم نيست، مهم حسن عاقبت است.
- غرور و خودبرتربينى و گمان و وهم، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم مى سازد
- خداوند مهربان است، ولى انسان ها لجوج اند.
۱۲۵ انعام
🌸🌸🌸🌹🌹🌹🌸🌸🌸
#شرح_صدر
✍ #رسول_خدا صلى الله عليه وآله فرمود: نشانه ى شرح صدر چند چيز است: توجّه و گرايش خاضعانه به سوى آخرت و دورى از دنياى حيله گر و آمادگى براى مرگ قبل از آنكه فرصت را از دست بدهد. (470)
مراد از هدايت و ضلالت الهى، فراهم كردن اسباب هدايت براى شايستگان و از بين بردن اسباب، براى نااهلان است.
منظور از «صدر»، روح و دل است. مراد از شرح صدر، گسترش افق عقل و فكر بلندى روح، براى پذيرش حقّ و هدايت است و اين نيازمند گذشتن از هوسها و تمنيات دل است. آنكه شرح صدر نداشته باشد، همواره در لاك خود مى ماند و بيرون نمى آيد. نتيجه ى شرح صدر، بصيرت و نورانيّت همراه با قلب رقيق و حقّ پذير است.
اين آيه يكى از #معجزات_علمى_قرآن است كه عوارض صعود به آسمان را بيان كرده و مى فرمايد: كسى كه حاضر به پذيرش حقّ نگردد، روحش تنگ و كم ظرفيت مى شود، همانند كسى كه مى خواهد به آسمان برود كه به علّت سنگينى و فشردگى هوا و نبود اكسيژن، سينه اش تنگ و تنفّسش سخت مى شود.
#امام_رضا عليه السلام فرمود: نشانه ى سعه صدر، تسليم خدا بودن، اطمينان به او داشتن و دلگرم شدن به وعده هاى الهى است و نشانه ضيق صدر، ترديد و اضطراب است. (472)
از سنّت هاى الهى آن است كه براى پاكدلان حقّ پذير، شرح صدر قرار دهد و لجوجانِ گريزان از ايمان را گرفتار سلب توفيق و رجس سازد.
#حضرت_موسى همين كه مأمور تبليغ شد، در اوّلين دعاى خود از خداوند خواست: «ربّ اشرح لى صدرى» (473) ولى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بدون درخواست، خداوند به او سعه ى صدر عطا كرد. «ألم نشرح لك صدرك» (474).
- قبول حق، ظرفيّت و زمينه درونى مى خواهد. «يشرح صدره للاسلام
- منحرفان هر چند به ظاهر، خود را در گشايش و آرامش ببينند، ولى در واقع گرفتار تنگناها و فشارند. «ضيّقاً حرجاً»
- كسى كه به حقّ ايمان نياورد، به تدريج آلوده مى شود. «كذلك يجعل اللَّه الرِّجس على الّذين لايؤمنون»
۱۵۹ انعام
🌸🌺🌸🌺🌾🌾🌸🌺🌸🌺
#تفرقه: آفت امتهای خداپرست
تفرقه افكنى در دين، يعنى بدعت گذارى و تفسير دين به رأى خود كه در قرآن و حديث، شديدترين تعبيرات، درباره اين گونه كسان آمده است. به برخى از اين نمونه ها توجّه كنيد:
* #قرآن مى گويد: واى بر آنان كه با دست خود مطلبى مى نويسند، سپس مى گويند: اين از طرف #خداوند است. (519)
* #على_عليه_السلام مى فرمايد: هرگاه بدعتى آيد، سنّتى مى رود. (520) و يكى از وظايف انبيا و علما، بدعت زدايى و جلوگيرى از تحريف هاست. (521)
* در روايات آمده است: توبه ى صاحب بدعت، پذيرفته نمى شود. (522)
* خداوند، هيچ عملى را از بدعتگذار قبول نمى كند. (523)
* كسى كه به بدعتگذار احترام گذارد يا لبخندى بزند، در فروپاشى دين گام برداشته است.
* #رسول_خدا صلى الله عليه وآله فرمود: هرگاه در ميان امّتم اختلاف شد، هر كس طبق سنّت و گفته من عمل كند و سراغ راه و روش ديگران نرود، پاداش صد شهيد خواهد داشت. (524)
* در قرآن، بارها از يهود، به خاطر تحريف هايى كه علمايشان در دين پديد آوردند انتقاد شده است. درباره #حضرت_موسى عليه السلام هم مى خوانيم: وقتى از كوه طور برگشت و انحراف و گوساله پرستى قوم خود را ديد، از فرط ناراحتى #الواح_تورات را بر زمين افكند و ريش برادرش را كه جانشين او بود گرفت و گفت: چرا امّتم منحرف شدند؟ #هارون در پاسخ گفت: ترسيدم اگر براى جلوگيرى از انحرافشان شدّت عمل به خرج دهم، مردم متفرّق شوند و تو بگويى چرا مردم فرقه فرقه شدند (تفرقه اى كه با بازگشت تو هم قابل اصلاح نباشد).
اين آيات و روايات، مسئوليّت سنگين دين شناسان را در حفظ اصالت مكتب و مقابله با انحرافات فكرى، در عين حفظ وحدت اجتماعى امّت، بیان می کند
- از عوامل تفرقه و جدايى، تغيير و تحريف در مكتب است. «انّ الّذين فرّقوا دينهم و كانوا شيعاً»
- تفرقه افكنى در دين، نوعى شرك است.
۱۰۲ اعراف
مراد از «عهد»، يا پيمان فطرت است، «ألم أعهد اليكم يا بنى آدم...» (196) يا دعوت پيامبران، و يا پيمان هاى مخصوصى كه گاهى مردم با انبيا مى بستند كه مثلاً اگر فلان معجزه را انجام دهى، يا فلان مشكل ما را حل كنى ايمان مى آوريم. به #حضرت_موسى مى گفتند: اگر بدبختى ما را برطرف كنى حتماً به تو ايمان آورده، #بنى_اسرائيل را همراه تو مى فرستيم. امّا همين كه مشكل را از آنان برطرف كرديم، آنها قول و پيمان خود را شكستند.
#خداوند از طريق فطرت و پيامبران، حقايقى را براى انسان ها روشن ساخته تا نسبت به آنها تسليم و تعهّد داشته باشند، ولى همواره گروهى از مردم نداى فطرت و انبيا را از ياد برده و از مدار حقّ خارج و فاسق شده اند.
#امام_كاظم عليه السلام فرمود: هنگامى كه نسبت به امرى يقين حاصل شد، ديگر شك و ترديد موجّه نيست
۱۲۱ و ۱۲۲ اعراف
🔮🔮🔮🔮🍂🔮🔮🔮🔮
✍جادوگرانى كه براى رسوا ساختن #حضرت_موسى و كسب مال و مقام نزد فرعون به صحنه آمده بودند، با ديدن معجزه ى موسى عليه السلام، ايمان آورده و آن را اعلام و به اصول توحيد، نبوّت و معاد اقرار كردند؛ توحيد و نبوّت را با جملات «آمنّا بربّ العالمين، ربّ موسى وهارون» و ايمان به معاد را در آيه 125 با جمله ى «الى ربّنا منقلبون» اعلام نمودند. در واقع #فرعون با فراهم آوردن جادوگران، سبب شد كه آنان يكجا به موسى ايمان آورند. آرى، عدو شود سبب خير، اگر خدا خواهد.
ساحران، موسى و هارون عليهما السلام را با هم مطرح كردند و گفتند: «ربّ موسى و هارون»، زيرا هارون نيز در كنار موسى در ارشاد آنان نقش داشته است و يا اگر مى گفتند: «ربّ موسى»، احتمال سوء استفاده فرعونيان داده مى شد، كه بگويند ربِ ّ موسى، فرعون است، چون او سالها در خانه ى فرعون و تحت تربيت او بوده تا بزرگ شده است، چنانكه خود فرعون به موسى عليه السلام گفت: آيا ما تو را در كودكى تربيت نكرديم؟ «ألم نربّك فينا وليداً» (221) لذا ساحران اين توطئه را نقش بر آب كردند و گفتند: «ربّ موسى و هارون»
#حضرت_على عليه السلام فرمود: «كُن لما لا ترجو أرجى منك لما تَرجو»، به آن چيز كه اميد ندارى، اميدوارتر باش تا به چيزى كه اميدى در آن هست. چنانكه موسى عليه السلام حركت كرد تا براى خانواده اش آتش بياورد، امّا با مقام رسالت برگشت، ملكه ى سبأ براى ديدن #حضرت_سليمان عليه السلام از شهر خارج شد، امّا مؤمن برگشت، ساحران براى رسيدن به پست و مقام به دربار فرعون آمدند، امّا با ايمان و مؤمن بازگشتند. (222)
۱۲۶ اعراف
🔮🔮🔮🔮🍂🔮🔮🔮🔮
تحول روحی ساحران فرعون
✍اين آيه، پاسخى به جوسازى ها وتهمت هايى است كه از سوى #فرعون نسبت به مؤمنان و همراهان #حضرت_موسى انجام مى گرفت و در آيات گذشته به آنها اشاره شد، از قبيل اينكه شما توطئه گر هستيد وقصد تصاحب وطن و كاشانه مردم و اخراج آنان را داريد. آنان گفتند: شما نيز مى دانيد كه جرم ما اين تنها ايمان ماست، نه آنچه شما مى گوييد.
#امام_صادق عليه السلام فرمود: كسى كه خود را برتر از ديگران بداند مستكبر است. به حضرت گفتند: گاهى انسان به دليل آنكه ديگران مشغول گناهند و او گناه نمى كند خود را برتر مى داند! حضرت فرمودند: شايد او #توبه كرده و بخشيده شده است، ولى تو خبر ندارى و هنوز او را چنان مى بينى. مگر داستان ساحران را نشنيده اى كه با انگيزه ى شكست موسى آمدند، ولى توبه كرده و هدايت شدند و پايان خوبى داشتند. (225)
- ايمان به خدا و زير بار طاغوت نرفتن، بى دردسر نيست. «و ما تنقم»
- طاغوت ها با فكر و عقيده ى توحيدى مخالفند، نه با آدم ها. «الاّ أن آمنّا»
- نشانه ى مؤمنان راستين، آرامش، مقاومت، صراحت، شجاعت، تضرّع و دعا بخصوص در هنگام سختى هاست. «آمنّا... ربّنا افرغ علينا صبراً»
- بهترين شيوه در برابر تهديد طاغوت ها، دعا و توكّل بر خدا و حفظ ايمان و پايدارى است. «ربّنا أفرغ علينا صبراً و توفّنا مسلمين»
- وقتى تهديدها سنگين باشد، صبر و مقاومت بيشترى هم مى طلبد
- حسن عاقبت، نياز به دعا، استمداد وتوفيق الهى دارد. «ربّنا... توفّنا مسلمين»
۱۳۴ و ۱۳۵ اعراف
🍀🍀🍀🍀🌹🍀🍀🍀🍀
عهد خدا با موسی
✍«نَكث»، در اصل به معناى باز كردن ريسمان تابيده شده است، سپس در مورد پيمان شكنى به كار رفته است.
«أجَل» در اين آيه، ممكن است مراد مدّتى باشد كه #حضرت_موسى عليه السلام براى رفع بلا تعيين مى كرد كه مثلاً فلان روز يا فلان ساعت بر طرف خواهد شد، تا بفهمند كه اين كيفر الهى است نه تصادفى.
و يا مراد اين باشد كه آن قوم لجوج، سرانجام گرفتار قهر حتمى خواهند شد، ولى تا رسيدن آن اجل حتمى و غرق شدن در دريا، موقّتاً عذاب برداشته مى شود.
مراد از عهد، يا استجابت دعاى موسى مى باشد و يا منظور مقام نبوّت و رسالت اوست. (240)
- نياز و گرفتارى، غرور انسان را مى شكند. «لمّا وقع عليهم الرجز قالوا...»
آنچه شيران را كند روبه مزاج احتياج است، احتياج است، احتياج
- دعا، در جلب رحمت خدا و دفع سختى ها وبلاها مؤثّر است. «اُدع لنا ربّك»
- تجاوزگرى انسان، اغلب در هنگام رفاه و احساس بى نيازى است.
- حوادث تلخ و شيرين در نظام هستى، زمان بندى دارد. «الى اجل»
۱۳۷ اعراف
🍀🍀🍀🍀🌹🍀🍀🍀🍀
#مکه و #شامات دو سرزمین پر برکت
✍«ارث»، به دارايى و مالى گفته مى شود كه انسان بدون كسب و كار و معامله اى به آن برسد، خواه از مردگان باشد يا از زندگان. (243)
داستان عبور #حضرت_موسى و پيروانش از دريا و غرق شدن و عذاب فرعونيان در آن، ترسيمى از #قيامت است كه همه وارد #جهنّم مى شوند و سپس متّقين نجات پيدا مى كنند
سرزمين هايى كه در اختيار فرعونيان بود، آنچنان وسيع بود كه افق هاى متعدّد و طلوع و غروب هاى متفاوت داشت. «مشارق الارض و مغاربها» و همچنين داراى محصولات و بركات مادّى ومعنوى بسيارى بود، زيرا محلّ بعثت انبياى الهى و مدفن بسيارى از آنان بود.
پيش از اكتشافات بشر، #قرآن، زمين را كروى معرّفى كرده است. زيرا لازمه ى تعدّد مشرق «مشارق» و مغرب «مغارب»، كروى و در حركت بودن زمين است.
#خداوند در اين آيه به #پيامبر_اسلام نيز نويد پيروزى مى دهد. به كار بردن لفظ «ربّك» در جمله ى «و تمّت كلمة ربّك»، به معناى آن است كه تو نيز مشمول حمايت ما هستى.
- حمايت خداوند از مستضعفان، مخصوص بنى اسرائيل نيست، بلكه يك سنّت دائمى است. «اورثنا القوم الّذين كانوا يستضعفون» و نفرمود: «اورثنا بنى اسرائيل»
- شرط پيروزى، صبر و مقاومت است. مستضعفان و ملّتى كه صابر و مقاوم باشند، وارث زمين مى شوند. «أورثنا... بما صبروا»
- خداوند، بى كم وكاست به وعده هايش عمل مى كند. «وتمّت كلمة ربّك»
- قوم فرعون از نظر صنعت و ساخت بنا، پيشرفته بودند. «يصنع... يعرشون» ولى رشد و توسعه اى كه جدا از دين و ايمان باشد، سرانجام خوبى ندارد.
۱۵۰ اعراف
🎍🎍🎍🎍🍁🍁🪴🪴🪴🪴
✍پس از مخالفت هايى كه با #حضرت_على عليه السلام صورت گرفت، روزى آن حضرت خطاب به مردم فرمود: سيره و الگوى من انبيا هستند... امّا الگوى من از برادرم هارون اين است كه هارون به برادرش فرمود: «يابن امّ انّ القوم استضعفونى و كادوا يقتلوننى»، حال اگر بگوييد او را به استضعاف نكشيدند و خوار نكردند و براى قتل او هيچ اقدامى نكردند، منكر قرآن شده ايد و اگر همان باشد و شما آن را پذيرفتيد، پس هارون معذور بوده و سكوتش لازم بوده است. (277) چنانكه #پيامبر صلى الله عليه وآله نيز به آن حضرت فرمودند: «يا على... فانّك منّى بمنزلة هارون من موسى و لك بهارون اسوة اذ استضعفه قومه و كادوا يقتلونه» پس تو نيز در برابر دشمنى قريش صبر پيشه كن. (278)
پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: #حضرت_موسى براى نشان دادن نهايت ناراحتى خود، هنگامى كه به ميان مردم رسيد، آن رفتار توبيخ آميز را با هارون نمود وگرنه خداوند به موسى در كوه طور گوساله پرستى قومش را خبر داده بود. (279)
- هرگاه اصول در خطر افتد، فروع را بايد رها كرد. «القى الالواح» هنگامى كه موسى ديد مردم مشرك شده ودست از اصل خداپرستى برداشته اند، الواح تورات را كه يك سرى دستورات و قوانين الهى بود، به كنارى گذارد و پيگير اصل مهم تر شد.
- در برابر فرد عصبانى بايد برخوردى عاطفى داشت
- همه ى اصحاب انبيا عادل نبوده اند، گاهى بعضى از آنها مرتد هم شده اند. «و كادوا يقتلوننى » چنانكه بعضى گوساله پرست شدند.
- سكوت و بى تفاوتى نسبت به ظلم و انحراف، انسان را هم سنگ ظالم قرار مى دهد.
- در جامعه ى فاسد و منحرف، گاهى تلاش انبيا هم بى نتيجه مى ماند. «بئسما خلفتمونى»
- موى بلند، براى مرد مانعى ندارد. «اخذ برأس اخيه يجرّه»
- به خاطر مقام و موقعيّت و خويشاوندى، از لغزش ديگران چشم پوشى نكنيم. «اخذ برأس اخيه» گاهى توبيخ به موقع نزديكان و در ميان جمع، براى نشان دادن اهميّت مطلب و هشدار و زهر چشم گرفتن از بيگانگان است.
۱۶۰ اعراف
🌱🌱🌱🌱🍂🌱🌱🌱🌱
✍عدد «دوازده»، عدد ماه هاى سال، عدد نقباى بنى اسرائيل، عدد چشمه هاى آبى كه با اعجاز #حضرت_موسى صورت گرفت و عدد امامان معصوم عليهم السلام است. مخالفان اهل بيت، بسيار كوشيده اند تا اين حديث #پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را (كه #شيعه و #سنّى با دهها سند آن را نقل كرده اند) كه خلفاىِ پس از من دوازده نفر و همه از قريشند، (303) بر حاكمان بنى اميّه و بنى عباس تطبيق دهند، امّا نتوانسته اند.
با زدن عصا به سنگ، دو معجزه اتّفاق افتاد: جوشيدن آب بسيار، پديدار شدن چشمه ها به تعداد قبيله ها. در روايات مى خوانيم كه حضرت #موسى عليه السلام با توسّل به اهل بيت #پيامبر عليهم السلام دست به اعجاز زد. (304)
#حضرت_شعيب عليه السلام به ديدن داماد خود موسى عليه السلام آمد، صف طولانى منتظران ملاقات با موسى عليه السلام را ديد. به موسى پيشنهاد كرد كه مردم را گروه گروه كند و براى هر دسته، مسئولى معيّن كند تا بخشى از مشكلات را آنها حلّ كنند و مسائل مهم تر را به موسى عليه السلام ارجاع دهند. (305)
بعضى از مطالب و جريان ها در آيات متعدّدى از #قرآن، به ظاهر تكرار شده است، از جمله اين داستان كه در آيه 57 به بعد سوره ى بقره نيز آمده و اين بيانگر آن است كه تكرار يك موضوع، با انگيزه ى تربيتى مانعى ندارد.
- دوازده گروه بنى اسرائيل، همه از يك ريشه بودند. «قطّعناهم» به جاى «جعلنا»
- به مردم آگاهى دهيم، خودشان عمل مى كنند.
- با يك ضربه عصاى موسى، چشمه ها از دل سنگ جوشيد، ولى با آن همه معجزه، دلهاى نا اهلان تكان نخورد. «و ما ظلمونا و لكن كانوا انفسهم يظلمون»
- كفران نعمت، سبب محروميّت از آن مى شود و زيانش به ناسپاسان مى رسد. «ولكن كانوا انفسهم يظلمون»