eitaa logo
محمدصادق
152 دنبال‌کننده
646 عکس
118 ویدیو
22 فایل
کانالی برای انتشار نوشته های آقای محمدصادق حیدری و البته، گاهی مطالب مناسبتی نویسندگان دیگر ارتباط با ادمین: @mbalochi ادرس کانال ما در سروش sapp.ir/msnote ادرس کانال در ایتا Eitaa.com/msnote ادرس کانال در بله https://ble.im/msnote
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• ▪️سه حرف اصلی / هم‌خانواده‌ها  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ▪️انگار انقلاب علمیِ حضرت صادق و پدرش، کارد را به استخوان خلیفه رسانده بود. چون برای اولین بار بود که دستگاه حاکم دستور داده بود امامِ بعدی در همان ابتدای امامتش، شناسایی شود تا سرش را به دربارِ «منصور دوانیقی» ببرند. بعد از شهادت امام ششم، جاسوس‌ها در مدینه به این‌در و آن‌در می‌زدند تا کسی را پیدا کنند که شیعیان به دور او جمع شده‌اند. بخاطر همین، حتی بزرگانی مثل «مومن‌الطاق» و «هشام بن سالم» هم در کوچه‌های شهر پیامبر، سرگردان بودند و گریه می‌کردند و با خودشان می‌گفتند: «معتزلی شویم یا زیدی یا به سوی مرجئه برویم یا به مرام قدریه ایمان بیاوریم؟!». تا پیرمردی دست‌شان را گرفت و به خانه‌ای برد که صاحبش بدون مقدمه فرمود: «به سوی من بیایید؛ نه به سوی مرجئه و قدریه و زیدیه و معتزله...» و بعد از آن‌که قلب هشام بن سالم را پر از یقین کرد، دستور داد: «به هر کسی که خبر امامت مرا دادی، از او پیمان بگیر که آن را فاش نکند و الا ذبح در کار خواهد بود» و به گردنش اشاره کرد.  ▪️انگار شیعه بعد از سالها داشت سر بلند می‌کرد و دربار عباسی، به خوبی این خطر را فهمیده بود. و الا چرا از همان ابتدا باید به دنبال وصیّ حضرت صادق باشند تا گردنش را بزنند و چرا خبر امامت باید مثل یک راز باقی بماند؟ حتی وقتی آن نصرانی برای رسیدن به حقیقت، محضر «اباابراهیم» را انتخاب کرد، به او گفتند: «شکل و شمایل مسیحیان را حفظ کن و با همان حال، را جستجو کن؛ چون والی مدینه بر او سخت می‌گیرد و خلیفه از والی مدینه نیز سخت‌گیرتر است.» با همه‌ی این فشارهای بی‌سابقه، معرکه‌ی درگیری با «منصور» و «هادی» و «مهدی» و «هارونِ» عباسی را طوری مدیریت کرد که گسترش شیعه، چنین گزارش‌های تاریخی عجیبی را رقم زد: «هفتاد هزار دینار طلا از وجوهات، تنها در دست یکی از وکلای حضرت   باقی مانده بود» و یکی از بدگویی‌هایی که از موسی‌بن جعفر در دربار هارون پیچید، این بود: «دو خلیفه هستند که برای‌شان خراج برده می‌شود: هارون رشید و موسی بن جعفر.» ▪️اما من فکر می‌کنم امام قصد نداشت قیام کند چون شیعه هنوز پایی نداشت تا در کنارش بایستد. نشان به آن نشان که وقتی برای اولین بار، رهبر شیعه را به زندان بردند و چهار سالِ تمام او را بین زندان‌بان‌های بصره و بغداد دست به دست کردند، خبری از شیعیان نبود؛ همان‌ها که کرور کرور خمس مال‌‌شان را می‌فرستادند اما بلد نبودند یا نمی‌توانستند جان‌شان را چطور فدا کنند تا حقّ اولیه‌ای مثل حق زندگی آزاد، به امام‌شان بازگردانده شود. شاید به همین خاطر بود که وقتی داشتند موسی‌بن‌جعفر را از مدینه خارج می‌کردند تا به اسارت ببرند، وصیت ویژه‌ای از او نقل نشده غیر از این‌که از فرزندش علی خواست تا زمانی که خبر مرگ او را بشنود، هر شب پشت درب خانه‌ی پدرش بخوابد. همسران و دختران حضرت کاظم هم، تا چهار سال هر شب در راهروی پشت درب خانه ـ که به آن «دهلیز» می‌گویند ـ جای خواب علی‌بن‌موسی را پهن می‌کردند.  کسی چه می‌داند؟ لابد از شأن خاندانی به بزرگیِ خانواده‌ی موسی‌بن‌جعفر، دور است که شبها بدون مردی که از آنها حفاظت کند، بخوابند... حالا شما راه کربلا تا کوفه و کوفه تا شام را به رخِ من نکشید. آن یک استثناء وحشتناک بود و قرار نیست که هر چه برای زینب کبری رقم خورد، برای فاطمه‌ی معصومه هم اتفاق بیفتد! ولی خب؛ قبول می‌کنم که شباهت‌هایی هم وجود دارد. مثل آن «سه حرف اصلیِ» شوم که هم در روضه‌های حضرت کاظم پیدا می‌شود و هم در مصیبت‌های حسین. مثلا در وصف امام هفتم گفته‌اند: «ذی الساق *المرضوض* بحلق القیود* » یعنی ساق مبارکش با حلقه‌های زنجیر زندان، کوبیده و خُرد شده بود. چند ده سال قبل هم، یکی از هم‌خانواده‌هایِ «المرضوض» این دفعه به شکل یک فعل ماضی، در قصر ابن زیاد استفاده شده بود: *نحن *رضضنا* الصدر بعد الظَهر...* ما با اسب، سینه را بعد از پُشت، خُرد کردیم.... ر... ض.... ض.... همان سه حرف اصلی است که هم‌خانواده‌هایش برای یک خانواده به کاربرده شده تا همه‌شان را بکوبند و خُرد کنند ... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• شهادت امام موسی ابن جعفر علیه السلام را تسلیت عرض می کنم. التماس دعا ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
ای آن که مَلک بوده به درگاه تو دائم جبرئیل شده بر حرم و کوی تو خادم در عشق نباشد به جز از مهر تو لازم عالم به فدایت شود ای حضرت کاظم(ع) 🏴 فرا رسیدن سالروز علیه‌السلام را تسلیت عرض میکنیم @msnote
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات خاصه حضرت علیه السلام علیه السلام @msnote
13880429_2140_32k.mp3
1.56M
عید بزرگ 💠برکات عظیم مبعث وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠 فقط عید مسلمانان نیست بلکه عید تمام بشریت است @msnote
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• شاید بشه گفت غیر از دلالت آیات و سوره‌ها، قرآن یه دلالت دیگه هم داره؛ یعنی وقتی تو روایات سفارش شده بعضی سوره‌ها تو زمان‌ها و مکان‌های خاص خونده بشه، می تونه دلالت جدیدی برای این سوره‌ها ایجاد کنه. تو شب مبعث _ که اولین وحی بر نبی‌اکرم نازل شده و روایت شده که این شب از همه اونچه که آفتاب بهش میتابیده ارزش بیشتری داره _ حضرت جواد توصیه کردن بعد از خوندن دوازده رکعت نماز، سوره‌های «توحید»، «ناس»، «فلق»، «کافرون» و «قدر» خونده بشه. شاید؛ شاید معنای این توصیه در چنین شبی، دلالت جدیدی برای این سوره‌ها درست کنه: این سوره‌ها «خلاصه مبعث» و «تلخیص قرآن» هستن؛ فشرده‌ی تمام وحیی که امشب نزولش آغاز شده. خب این سوره‌ها چطور قرآن رو خلاصه می‌کنن؟؟ مگه جواب دادن به این سوال بزرگ و مهم و اساسی شوخیه؟ جوابش وقتی معلوم می‌شه که صدها فقیه تقسیم کار کنن و «تفقه سازمانی» راه بیفته اما تا اون موقع شاید بشه یه حدس‌هایی زد. حدس من؟ حدس من: سوره «توحید» به خدا و یکتاپرستی دعوت می‌کنه. سوره «کافرون» در مقابل کفر و کفار شدیداً موضع‌گیری می‌کنه و از یه درگیری اعتقادی با اونا حرف می‌زنه. معوذتین (سوره ناس و فلق) امر میکنه به پناه بردن به خدا از شر منافقین (و تقیه‌کردن در مواجهه با اونها؛ با توجه به روایاتی که ذیل این دو سوره اومده) و سوره قدر (سوره اندازه) میگه همه این کارها (کل امر) و اندازه‌ی خداپرستی و اندازه‌ی درگیری با کفر و اندازه‌ی تقیه در برابر نفاق در هر سال، بر اساس علم خطاناپذیری هست که در شب قدر بر رسول و امام نازل میشه (و البته در دوران غیبت به حسب ظرفیتِ منزلت نیابت عامّه، نائب عام هم فهمی از این علم پیدا می‌کنه برای حرکت در سال پیش‌رو) فشرده وحی و خلاصه قرآن: مواجهه خداپرستی با دستگاه کفر (به شکلی) و با دستگاه نفاق (به شکل دیگری) بر اساس علم الهی در همه عصرها و نسل‌ها... _ کفر امروز چطوریه؟ نفاق امروز چطوریه؟ مواجهه امروز ما با اونا چطوریه؟... حدس عقل ناقص منِ حقیر بود درباره خلاصه شدن قرآن و تلخیص مبعث و فشرده ی دین تو این پنج سوره؛ همه‌ش هم بر اساس بهره‌هایی که از مرحوم استاد و درس تفسیر بی‌نظیرش بردم. عیدی من به شما. تمّت. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• درآویختگان به شاخه‌های طوبی ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ما که اهل  برنامه‌ریزی و نقشه‌کشی و شرایط‌سازی و مرحله‌بندی برای رشد معنوی نبودیم و نیستیم ولی خوش به حال آدم‌های زرنگ و باذوقی که از همان شب اول شعبان، مفاتیحِ شیخ عباس قمی را باز کردند و حدیت «درآویختگان به شاخه‌های *طوبی* » را خواندند و برای گرفتن هر کدامِ از شاخه‌های این درخت بهشتی که در ماه شعبان به زمین نزدیک می‌شود، فکر کردند و نقشه کشیدند و عمل کردند؛ شاخه‌هایی از جنس نماز و روزه و امر به معروف و نهی از منکر و صدقه و... که طبق حدیث، هر کس آنها را بگیرد، تا بهشت صعود می‌کند. فقط یک چیزی می‌خواستم بگویم به این بزرگوارانی که دست‌شان به شاخه‌های طوبی رسید. وقتی از پیامبر درباره‌ی طوبی پرسیدند، فرمود: *درختی است که ریشه‌اش در خانه‌ی من در بهشت است* بار دیگر پرسیدند. فرمود: درختی است در بهشت که ریشه‌اش در خانه‌ی علی است و در خانه‌ی بهشتیِ هر مومنی، شاخه‌هایش گسترده شده. «بعضی‌ها» گفتند: «بالاخره این درخت در خانه‌ی توست یا در خانه‌ی علی؟» فرمود: «خانه‌ی من و علی در بهشت، یک جاست.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• - انگار شعاع نور نبیّ‌اکرم است که به سوی ما می‌تابد و شاخه‌های طوبی، دست‌های پیامبر رحمت‌اند که برای دست‌گیری به سوی امتش دراز شده. گفتم که؛ ابعادی ابدی از امید در این هفت کلمه خوابیده: و هذا شهر نبیک سید رسلک شعبان... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• روایات ذیل آیه‌ی «الذین آمنوا و عملوا الصالحات *طوبی* لهم و حسن مئاب» بودند که بزم امشب را به راه انداختند و یادمان دادند که خیرات ماه شعبان، ریشه در خانه‌ی پر از نور پیامبر اکرم دارد... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote