•••─━━⊱✦◇﷽◇✦⊰━━─•••
✅برای ما #مدینه ندیدهها، فرصت بیشتری هست برای تخیّل و آرزو. ماها میتوانیم حرمی برای خودمان بسازیم که اثری از مظلومیت ائمّه و خفقان محبّینشان در آن پیدا نشود.
مثلاً من میگویم بیایید ورودی #بقیع را دهها و صدها متر پایینتر بسازیم و دیوارهایش را پر از روضههای #عباس کنیم تا مردم، آرام آرام آماده شوند برای زیارت مادرش. خوب که برای معلّم ِ«نصرت و یاری به معصوم» خاکساری کردند و با این خضوع، به ورود در «وادی ِ نصرت» امیدوار شدند، جلوتر بیایند تا برسند به یک دوراهی که کف آن، مرمر شده باشد.
راه سمت راستی برود به سمت مزار مادر ِ علی که بوی کعبه گرفته و راه سمت چپی برود به طرف قبر دختران پیامبر: #ام_کلثوم و #رقیه . همانها را میگویم که عروس ِ «بعضیها» شدند و در زمان حیات پیامبر کشته شدند و صدای هیچ کس در نیامد...! آنها که از سمت راست رفتهاند، نگاهشان به بیت الاحزان بیفتد و بمیرند و اینها که از سمت چپ آمدهاند، با روضههای ناموسی ِ پیامبر دق کنند.
بعد هر کسی که از این معرکه جان سالم به در بُرد، عزم ِ ضریحهای اصلی را بکند.
برای آنها که در آن دو راهی، سمت راست را انتخاب کرده بودند، درگاهی در سمت راست ِ ائمهی بقیع بسازند با اسم «باب البکاء» که هر کس از آن وارد شد، با یاد تنهایی #حسن و پارههای جگرش و اسارت #سجاد و دعاهایش گریه کند و ضجّه بزند. و درگاهی در سمت چپ بسازند به نام «باب العلم» تا در این وانفسای ابتلاء به علوم ِ آمیخته با جاهلیت مدرن، همه در برابر «خزّان العلم» استغفار کنند و از حضرت #باقر و #صادق ، نور علم و آگاهی بخواهند. بعد همه با هم یکی شوند ومفاتیح را باز کنند و زیارت ائمهی بقیع را بخوانند:
و هذا مقام من
اسرف
و اخطأ...
و أقرّ بما جنی
این جایگاه کسی است که ... به جنایتهایش اقرار می کند
و رجی بمقامه الخلاص
ولی بخاطر جایی که در آن ایستاده، امید خلاصی دارد
و أن یستنقذه بکم مستنقذ الهلکی من الردی
و اینکه نجات دهندهی هلاک شدگان،
به برکت شما
او را هم از نابودی نجات دهد
فکونوا لی شفعاء فقد وفدت الیکم اذ رغب عنکم اهل الدنیا و اتخذو آیات الله هزوا
پس من را هم شفاعت کنید
منی که به محضر شما آمدم؛ آن هم در زمانی که دنیاپرستان از شما روی برگرداندند و
آیات خدا را به مسخره گرفتند
و شما آیات خدا هستید...
🖊: #محمدصادق_حیدری
https://eitaa.com/msnote
هدایت شده از محمدصادق
•••─━━⊱✦◇﷽◇✦⊰━━─•••
✅برای ما #مدینه ندیدهها، فرصت بیشتری هست برای تخیّل و آرزو. ماها میتوانیم حرمی برای خودمان بسازیم که اثری از مظلومیت ائمّه و خفقان محبّینشان در آن پیدا نشود.
مثلاً من میگویم بیایید ورودی #بقیع را دهها و صدها متر پایینتر بسازیم و دیوارهایش را پر از روضههای #عباس کنیم تا مردم، آرام آرام آماده شوند برای زیارت مادرش. خوب که برای معلّم ِ«نصرت و یاری به معصوم» خاکساری کردند و با این خضوع، به ورود در «وادی ِ نصرت» امیدوار شدند، جلوتر بیایند تا برسند به یک دوراهی که کف آن، مرمر شده باشد.
راه سمت راستی برود به سمت مزار مادر ِ علی که بوی کعبه گرفته و راه سمت چپی برود به طرف قبر دختران پیامبر: #ام_کلثوم و #رقیه . همانها را میگویم که عروس ِ «بعضیها» شدند و در زمان حیات پیامبر کشته شدند و صدای هیچ کس در نیامد...! آنها که از سمت راست رفتهاند، نگاهشان به بیت الاحزان بیفتد و بمیرند و اینها که از سمت چپ آمدهاند، با روضههای ناموسی ِ پیامبر دق کنند.
بعد هر کسی که از این معرکه جان سالم به در بُرد، عزم ِ ضریحهای اصلی را بکند.
برای آنها که در آن دو راهی، سمت راست را انتخاب کرده بودند، درگاهی در سمت راست ِ ائمهی بقیع بسازند با اسم «باب البکاء» که هر کس از آن وارد شد، با یاد تنهایی #حسن و پارههای جگرش و اسارت #سجاد و دعاهایش گریه کند و ضجّه بزند. و درگاهی در سمت چپ بسازند به نام «باب العلم» تا در این وانفسای ابتلاء به علوم ِ آمیخته با جاهلیت مدرن، همه در برابر «خزّان العلم» استغفار کنند و از حضرت #باقر و #صادق ، نور علم و آگاهی بخواهند. بعد همه با هم یکی شوند ومفاتیح را باز کنند و زیارت ائمهی بقیع را بخوانند:
و هذا مقام من
اسرف
و اخطأ...
و أقرّ بما جنی
این جایگاه کسی است که ... به جنایتهایش اقرار می کند
و رجی بمقامه الخلاص
ولی بخاطر جایی که در آن ایستاده، امید خلاصی دارد
و أن یستنقذه بکم مستنقذ الهلکی من الردی
و اینکه نجات دهندهی هلاک شدگان،
به برکت شما
او را هم از نابودی نجات دهد
فکونوا لی شفعاء فقد وفدت الیکم اذ رغب عنکم اهل الدنیا و اتخذو آیات الله هزوا
پس من را هم شفاعت کنید
منی که به محضر شما آمدم؛ آن هم در زمانی که دنیاپرستان از شما روی برگرداندند و
آیات خدا را به مسخره گرفتند
و شما آیات خدا هستید...
🖊: #محمدصادق_حیدری
https://eitaa.com/msnote