❓پرسش
آیا نسبتی بین قوه تخیل و قوه عاقله برقرار است بدین صورت که اگر روی قوهای تمرکز بیش از حد بشود از استعداد قوه دیگر کاسته شود و پرورش هر دو ممکن نیست؟
متن پاسخ استاد:
افعال و تکامل قوای جزیی مادون عاقله، مانند خیال باید به انضباط و محدودیت درآید وگرنه موجب محدودیت عاقله میشود. بلی ممکن است پس از رسیدن به مرتبه ملکه ادراکات عقلی، به قوای جزیی، توجه بیشتری نسبت به گذشته نمود البته توجهی که در راستای عاقله باشد، اما قطعا قبل از این مقام باید قوای جزیی، محدود گردد.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا | تلگرام
❓پرسش
گفته میشود که در اخرت اگر انسانی اهل نجات باشد منتها ناپاکیهایی داشته باشه اول میبایست از یک سری سختی ها و الام گذر کنه تا به راحتی برسه
اساسا چرا جنس این غبارروبی از نوع سختی و درد کشیدن است؟
متن پاسخ استاد:
برطرف شدن موانع و حجابها از نفس انسان ، یعنی جدا شدن از محبوبات جزیی که انسان با آنها انس گرفته ولی با سعادت اخروی منافات دارد.
جدایی از محبوب (هر که باشد و هر چه باشد) دردناک است پس سختی از باطن خود انسان سرمیزند نه اینکه خداوند، سختی را بر انسان از خارج وجودش وارد کند.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا | تلگرام
❓پرسش
با توجه به اینکه اساس سنجش انسان در سرای اخرت مربوط به اعتقادات اوست وظیفه محصل فلسفلهای که در ابتدای راه است و توان سنجش نداره چیست، ذهن او صرفا در مقابل گفتهها منفعل است ایا صرفا شنونده باشد و در پی باور و اعتقاد به انها نباشد؟
متن پاسخ استاد:
وظیفه محصل فلسفه؛
اولا طلب توفیق از حق تعالی و توسل به اولیاء کمل است تا در مسیر کمال علمی وی را مدد کنند.
و ثانیا در مقام تحصیل، تلاش برای جمع آوری آراء و فهم دقیق آن است از طریق قرائت متون اصیل مانند شرح منظومه و چند جلد از اسفار نزد استاد مبرزی که خود این حقایق را در مقام عاقله، وجدان کرده تا بتواند تاثیر نفسانی به نحو إعداد، بر نفوس شاگردان بگذارد نه اینکه صرفا حافظ اصطلاحات شده و در مقام تدریس، آن را تکرار میکند.
مرحوم استاد آشتیانی رحمة الله علیه میفرمودند دوره تحصیل برای استعداد متوسط به بالا، حداقل هشت سال است (یعنی به نحو مداوم و هر روز نه مانند واحد های دانشگاهی که هفته ای یک یا چند جلسه برگزار میشود و باز در بین دو ترم یا تابستان و ایام تعطیل رها میگردد)
و اما قضاوت و ارزیابی آرا پس از اتمام تحصیل شروع میشود و روندی طولانی است تا به تدریج ملکه ادراک عقلی حاصل شود و در غالب افراد به شرط رعایت ضوابط تحصیل و تهذیب از اخلاق ناپسند و إعراض از کثرات غیر ضروری ، معمولا پس از چهل سالگی ظاهر میشود و در این مرحله میتواند به حد قضاوت برسد.
#جمال_جلال
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
ایتا | تلگرام
❓پرسش
با توجه به گسترش هوش مصنوعی آیا میتوان متصور شد زمانی که انسان توانایی ساخت موجودی دارای نفس( بداند که بداند) را داشته باشد، در این صورت مسئله خالقیت خداوند چگونه تفسیر میشوند و یا مباحثی مانند انسان خلیفة الله؟
متن پاسخ استاد:
افاضه نفس از جانب عقل مجرد بر ماده مستعد است و مشروط به آن است که ماده، قابلیت پذیرش صورت جدید داشته باشد.
تفاوتی ندارد که این ماده مستعد در رحم مادر باشد یا در نیزارها و باتلاقهای گرم و مرطوب با شرایط خاص و یا در آزمایشگاه و یا هر موضع دیگر. اگر اجتماع برنامه ها و اشیاء دیگر از هر طریق مانند هوش مصنوعی و غیر آن، موجب حصول چنین استعدادی شود، افاضه نفس بر آن محل مستعد از جانب عقل جبروتی و ملائکه مقرب، قطعی است. نقش انسان یا هوش مصنوعی یا هر امر دیگری در این باره صرفا إعدادی است نه افاضه و آفرینش تا منافی خالقیت الهی باشد اگر کسی به تفاوت علل إعدادی و حقیقی و همچنین نقش فاعل و قابل در آفرینش توجه نداشته باشد و صرفا بر اساس مشاهدات محسوس، به ارزیابی بپردازد به اشتباه میفتد و گمان میکند که مثلاً در آزمایشگاه انسان توسط انسان دیگری آفریده شده
در مورد خلیفه الله بودن انسان باید دانست که اولا فعلیت این امر مربوط به انسان کامل است نه سایر افراد بشر. البته دیگران این قابلیت را دارند که اگر در مسیر تکامل نفسانی قرار گرفتند و به مقام شهود حقایق معقول و مافوق آن رسیدند، به نحو وراثت از انسان کامل، بهره ای از این خلافت (کم یا زیاد) داشته باشند.
حال اگر انسانی به وجود آید (چه به طور متعارف از طریق پدر و مادر، و یا بدون پدر و مادر و یا از طریق مادر فقط یا از طریق ماده مستعد در باتلاق یا آزمایشگاه و یا هر نحوه ی دیگر ) امکان رسیدن به چنین کمالی در او هست.
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش
سلام علیکم یکی از ملحدین پاکستان که در لندن مقیم است میگوید شما ( یعنی مسلمان ھا) گفتید که خدا خالق است، ما گفتیم قبل از مخلوق ھیچ خالقی نیست. دوبارہ شما گفتید که خدا بالقوہ خالق است، ما ھم گفتیم که مخلوق ھم بالقوہ است، ما گفتیم که وقتی خالق حقیقی خواھد بود مخلوق ھم حقیقی خواھد بود قبل از ایں ھر دو صفات عدم ھستند.
متن پاسخ استاد:
پاسخ سوال بر مبنای فلاسفه: فاعلیت و خالقیت الهی، در گذر زمان نیست بلکه ازلی و ابدی و فرا زمانی است بنابراین نحوه طرح مسأله بدین صورت که خداوند قبل از مخلوق، خالق نبوده غلط است و باید گفته شود همانگونه که ذات الهی، ازلی و ابدی است فاعلیت و خالقیت هم دائمی است.
پاسخ سوال بر اساس برداشتهای متعارف و مبانی کلامی : خالق بودن از صفات فعل است و صدق یا عدم صدق این صفت (و به تعبیر گوینده بالفعل یا بالقوه بودن آن) منافات با ذات ازلی و کمالات ذاتی خداوند ندارد. از باب تشبیه به محسوسات مثل این میماند که بگوییم فلان شخص، تا قبل از به وجود آمدن فرزندش، پدر نیست، از سوی دیگر، تا پدری نباشد، فرزند هم وجود نخواهد داشت. این تعابیر صحیح است ولی به این معنا نیست که این شخص قبل از فرزندش، موجود نباشد بلکه هست اما عنوان پدر بر او صادق نیست.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
❓پرسش
شما مسلمان ھا گفتید که خدا علت است ما گفتیم که علتِ کیست؟
شما گفتید علت عالم
ما گفتیم مبنی شما این است که بین علت و معلول فاصله زمانی وجود ندارد، ھر دو در یک زمان ھستند در حالیکه به عقیدہ متکلمین وقتی یکی بود، دیگری نبود.
متن پاسخ استاد:
این نحوه طرح سوال، بر مبانی کلامی است که مورد قبول ما نیست. مقصود ما از علت، حقیقت وجودبخش است که همه مخلوقات از جمله زمان را آفریده، پس این سخن که علت و معلول همزمان هستند صحیح نیست زیرا خود زمان، معلول علت است و ظرف آن قرار نمیگیرد. همزمانی علت و معلول در مورد علل طبیعی است که هیچیک وجودبخش نیستند بلکه علت إعدادی میباشند.
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش
با درود
برخی از مطالب غیر دقیق در بیانات جناب موسوی جای تعجب دارد. در آثار بسیاری از بزرگان حکمت و عرفان بارها بر این نکته تاکید شده که معارف عالیه نباید برای غیر مطرح شود چرا که نه تنها مفید نخواهد بود بلکه رهزن و گمراه کننده است. در ثانی با چه متر و معیاری ایشان مدعی هستند که جنبههای عرفانی مرحوم آقای خمینی بالاتر از مرحوم صدرا است؟!!!
این آثاری که ایشان مرتبا تکرار میکنند کدام آثار است؟ مرحوم آقای خمینی چه آثار علمی در زمینه فلسفه و عرفان خلق کردند؟؟؟ اینگونه اظهار نظرات و غلو کردن پیرامون شخصیت افراد نه تنها دورهاش گذشته و خریداری ندارد بلکه شائبهی عدم بیطرفی آقای موسوی را در اذهان به وجود میآورد.
متن پاسخ استاد:
سلام علیکم
با تشکر از توجه ناقد محترم
اصلی ترین آثار که مرحوم امام در مورد عرفان نوشته شامل حواشی بر فصوص و مصباح الانس و همچنین دو کتاب شرح دعای سحر و مصباح الهدایه است با مراجعه و مطالعه این آثار، معلوم میشود که احاطه ایشان به مطالب و اصطلاحات عرفان نظری بیش از مرحوم صدرالمتالهین است البته این سخن به معنای تنقیص صدرا نباید تفسیر شود، عظمت صدرا در جای خود محفوظ است و همه کسانی که پس از ایشان آمده اند در واقع پیرو و متاثر از مکتب فلسفی ایشان هستند اما برخی از همین پیروان، از خود صدرا در مطالب عرفانی واردتر بودند و البته این اختصاص به آیت الله العظمی خمینی ندارد برخی دیگر بوده اند که از ایشان هم در عرفان واردتر بودند.
#امام_خمینی
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش
سلام و خداقوت
استاد در یکی از صوت های شرح زیارت جامعه کبیره که معانی سلام را شرح میدادند فرمودند کسی که میگوید برای سلامتی امام زمان صلوات بفرست و کار های این چنینی برای سلامتی امام زمان انجام دادن بخاطر نداشتن معرفت است و چون انسان کامل در طول خالقیت خدا خالق ما محسوب میشوند این حرف مانند این است که بگویی برای سلامتی خدا صلوات بفرست.
این کلام استاد با نظام تکوین تطابق دارد اما در نظام تشریع چطور؟ باز هم اینکه در راستای سلامتی امام زمان عملی انجام بشه معنا ندارد؟
با توجه به این کلام میشود ایشان وجه دعا برای سلامتی امام زمان را که به آن تاکید هم شده است را بفرمایند. تاثیر این دعا چیست.
متن پاسخ استاد:
سلام علیکم
دعا برای حضرت ولی امر ارواحنا فداه همانند صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام است که موجب کمالی برای ایشان نیست بلکه در حقیقت، توجه ما به حضرات معصومین علیهم السلام به هر نحوی مانند صلوات و دعا و غیره، سبب اشتداد سنخیت میان آن ذوات مقدسه و نفوس ما شده و نتیجتا قرب وجودی به آنها را به دنبال دارد. وَ فِی ذٰلِکَ فَلیَتَنٰافَس المُتِنٰافِسُونَ
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
❓پرسش
چرا زمان در فیزیک نسبی است و در فلسفه مطلق و اینکه چگونه این دو دیدگاه با هم مطابقت دارند یعنی چگونه وقتی ما به سرعت نور برسیم زمان برای ما صفر میشود و آنرا درک نمیکنیم اما طبق فلسفه تا زمانی که تعلق به جسم داریم زمان هم داریم
متن پاسخ استاد:
اولا معلوم باشد که تلقی از زمان در فیزیک با تلقی از زمان در فلسفه خصوصا فلسفه صدرایی متفاوت است
و ثانیا با توجه به سوال سائل محترم، مقصود از نسبیت زمان مزبور، نسبیت در مقام احساس است نه در واقع یعنی اگر متحرکی با سرعت نور حرکت کند همه چیز را ساکن میبیند و یا اگر بیش از سرعت نور حرکت کند گذشته را میبیند
البته با توجه به نظریه نسبیت عام و خاص ، پاسخ به سوال، تفاوتهایی دارد
شایسته است تفصیل این امور، در مباحث تطبیقی بین فلسفه و فیزیک پیگیری شود
کاش گروهی از فیزیکدانان و فیلسوفان میبودند که ضرورت این مباحث را ادراک کرده و باترک تعصب و غرور کاذب پیرامون دانش خویش به اینچنبن مباحثه ای روی می آوردند
این حقیر حدود ۳۰ سال پیش (پس از اینکه مباحث حرکت و زمان را نزد استاد علامه آشتیانی رحمه الله قرائت کردم) به برخی مراکز مدعی تحقیق در فیزیک نظری مراجعه و پیشنهاد دادم اما متاسفانه استقبال نشد.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4013555736C0511f88b5f
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
❓پرسش
سلام عرض ادب
با توجه به اینکه خداوند مهربان هست و این صفت خداوند هست و صفات الهی عین ذات هستند دستوراتی مثل قتل فرزند در امتحان حضرت ابراهیم آیا دستور به خلاف ذات نیست؟ ایا خدا دستوراتی خلاف ذاتش صادر میکند یا خیر گاهی امکان داره ؟
همچنین دستور خداوند به حضرت ابراهیم در خصوص سربریدن فرزندنش سوای اینکه این کار انجام نشد اما سربریدن طفل صغیر یک کار غیر اخلاقی نیست؟
متن پاسخ استاد:
باسلام
همانگونه که رحمت ، عین ذات خداوند است، حکمت و علم به حقایق و مصالح نیز عین ذات اوست.
همچنین به کمال رسیدن انسان ، متوقف بر توجه تام به حق تعالی ، خالص بودن محبت برای او ، قطع تعلق از غیر او و تسلیم محض در برابر اوست.
اگر کسی بنده و مملوک واقعی است پس در مقابل امر مولی، تسلیم مطلق است.
امر به ذبح فرزند هم موجب کمال ابراهیم شد هم موجب کمال اسماعیل ، زیرا هر دو در مقابل مولی، عبودیت و تسلیم خود را اظهار کردند ، پس این فرمان ,نه تنها خلاف رحمت الهی نیست بلکه عین حکمت و مصلحت و رحمت است تا بنده به کمال برسد.
و اما غیر اخلاقی بودن یک فعل یا فرمان ، وقتی معنا میدهد که مالک و آمر در غیر ملک خود، تصرف نابجا نماید یا امری کند
و یا در ملک خود، برخلاف مصلحت تصرف کند
و اما اگر مالک در ملک خود تصرفی کند که موجب کمال میشود، و لو در ظاهر، سخت به نظر اید، این تصرف یا فرمان رانی، غیر اخلاقی نیست. همه اشیا از جمله انسان با اینکه ذوات جوهری هستند اما ملک خداوند میباشند و تصرف حق در آنها یا امر او ، موجب کمال آنهاست.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
🔴گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اهدا عضو 📆 انتشار به مناسبت ۳۱ اردیبهشت، روز اهدا عضو #استا
❓پرسش
در مباحث پیوند اعضا که جناب استاد مطرح کردند دو ادعای کلی وجود داشت
اول اینکه مثله شدن بدن موجب سختی و عذاب برای روح شخص است چون توجه و محبت به بدن بعد از مرگ باقیست.
دوم آنکه اخلاقی نیست برای نجات عده ای، روح شخص دیگری در عذاب قرار گیرد.
در مورد اول آیا مثله شدن بدن انبیا و برخی ائمه همچون سیدالشهدا و شهدای دیگر نیز موجب سختی و عذاب برای آنهاست؟ پاسخ روشن است، پس چگونه یک حکم کلی بیان میشود؟اگر وجه افتراقی وجود دارد بیان شود.
در مسأله دوم مسأله « ایثار » در شریعت مطرح است، که در آن منفعت غیر، بر مصلحت خویش ترجیح داده میشود و از صفات حسنه است. آیا نمیتوان پیوند اعضا را ذیل مسئله ایثار مطرح کرد؟
در همین دنیا کسی که عضوی از او قطع میشود،در عین تعلق شدید به بدن، ناراحتی او بهخاطر نقصی است که در بدن او ایجاد شده و چون در دنیا محتاج بدن و اعضاست، این قطع عضو برای او ناراحت کننده است، و مثله شدن عضو قطع شده، دردی برای او ایجاد نمیکند، حال پس از مرگ قطعا عدم تعلق به بدن در تقویت این صفت تاثیر بیشتری دارد، یا کسی که عضوی از بدن خود(مثل کلیه) را اهدا میکند نه تنها از حیث روحی عذابی نمیکشد بلکه چه بسا حس رضایت درونی از این عمل خود دارد که موجب نجات دیگری شده است
به این موارد چگونه پاسخ داده میشود؟
باتشکر
متن پاسخ استاد:
1⃣ پاسخ پرسش نخست
در مورد مثله شدن بدن اولیاء الهی که قطعا حرام مسلم است باید دانست که:
اولا قیاس مع القارق است زیرا مدعا این بود که علت سختی برای نفس برزخی، بقای توجه نفس به بدن دنیوی پس از مرگ است.
واضح است که این امر، مربوط به اولیا الهی نیست زیرا آنان به حقیقت نفس خود و بلکه به مقوم وجود نفس خود یعنی حق تعالی، توجه تام دارند حتی در حال حیات دنیوی، پس حال این اشخاص کاملا متفاوت است با انسانی که حقیقت خود را در کالبد بدنی میپندارد
ثانیا علت حرمت مثله کردن بدن اولیاء ، منافات آن با حفظ حرمت و جایگاه ایشان است نه اینکه آنها از مثله شدن بدن ، عذاب میکشند
ثالثا نسبت به برخی اولیاء الهی، بر اساس دلایل شرعی مسلم و عقلی قطعی، بدن ایشان از سنخ مجرد مثالی و بدن برخی نیز برزخی بین مثال و طبیعت است و در هر حال، سنخ بدن ایشان، متفاوت با ابدان عنصری سایر انسانهاست تفصیل این مطلب در عمیق ترین مباحث عرفان و روایات طینت باید طرح شود
و لله در القائل
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نبشتن شیر و شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
همسری با انبیا برداشتند
اولیا را همچو خود پنداشتند
گفته اینک ما بشر ایشان بشر
ما و ایشان بستهٔ خوابیم و خور
این ندانستند ایشان از عمی
هست فرقی درمیان بیمنتهی
2⃣ پاسخ پرسش دوم
قیاس احکام نشأه برزخ و آخرت با دنیا و تصور ایثار در برزخ، نیز قیاس مع الفارق است ایثار در دار دنیا معنی میدهد نه در آخرت و مقدمه آن یعنی برزخ که هر انسان متعارف ، به دنبال نجات خود است نه دیگری یوم یفر المرء من اخیه وصاحبته و بنیه.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4013555736C0511f88b5f
استاد سید محمد موسوی
📝متن پاسخ استاد: با سلام نظر من ، همان نظر اساتید گذشته و سنت اصیل رایج در حوزههای علوم عقلی است و
❓پرسش
باتوجه به اینکه در سیر مطالعه فلسفه گفته شده:
«استاد باید خود، معانی معقول را وجدان کرده باشد تا کلام وی موثر در نفس شاگرد باشد وگرنه به صرف حفظ اصطلاحات، کسی مدرس حکمت نمیشود و کلامش مانند جسد بدون روح میماند
در همه مراحل، در عین تلاش، طلب توفیق و استعانت از حق تعالی و مجاری فیض و باطن اولیاء، ممد همت و موثر حقیقی است».
شاگرد باید از کجا متوجه بشه که استادی که می خواد انتخاب کنه معانی معقول رو وجدان کرده و صرفا حافظ الفاظ نیست؟
راه تشخیصش چیه؟
متن پاسخ استاد:
با سلام
اول از هر چیز، جویای حکمت حقیقی باید از حق تعالی و اولیاء کمل الهی، طلب توفیق کند که او را در مسیر صحیح، یاری فرمایند.
یافتن استاد مناسب، دشواری هایی دارد و به تعبیر خواجه نصیر اگر طلبه، حتی شش ماه را صرف آن کند می ارزد.
چند نشانه برای اینکه معلوم شود استاد ملکه ادراک علوم عقلی را تحصیل نموده یا صرفا الفاظ را تکرار میکند وجود دارد از جمله اینکه:
از هر مبحثی سوال شود و یا هر اشکال جدیدی که در کتب گذشته نبوده مطرح گردد ،فرد میتواند فورا جواب دهد.
همچنین به سبب تاثیر نفسانی استاد، معمولا شاگرد درحین تدریس ، مطلب را درک میکند و به همراه آن، انبساط و ابتهاج خاصی در خود میابد اگرچه ممکن است با إعراض یا تمرین نکردن، فهم، محدود یا زایل شود.
والله ولی التوفیق
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4013555736C0511f88b5f