فرقه نمایی ممنوع!
چندوقت پیش خدمت یکی از اساتید اهل عرفان بودم. از علما. گفتند من سه جلسه در هفته دارم عام و خاص و خاص الخاص. شما هرکدام را دوست دارید و وقتتان اجازه می دهد بیایید. ادرس و زمان جلسات راهم دادند و برای شرکتم در جلسه اخر که سیار است_ و گفتندفقط پنج شش نفر اهلیت شرکت دارند_ به یکی از مریدان گفتند شماره ات را به آقا بده تا برای آدرس هماهنگ کنند. مرید بیچاره طلبه جوان و مقدسی بود. متعجبانه شماره ای داد و شماره ای گرفت. لابد باخودش گفته این کیه که ره صدساله را یک شبه پیموده و نیامده از خواص شده!!
لکن بنده علیرغم کنجکاوی، در هیچ جلسه ای حتی عمومی شرکت نکردم چراکه متوجه شدم حالت فرقه ای دارند. به این معنا که آمد و رفتی با اقشار دیگر و حتی عالمان دیگر ندارند و عالمان دیگر هم کاری به کار آنها ندارند. این قبیل مکاتب از قدیم تا حال مورد تایید بنده نیست.
البته این اندازه که یک مکتب عرفانی جلسات عام و خاصی داشته باشد طبیعی است لکن اینکه با عالمان و اقشار مختلف ارتباط نداشته باشد آثار بدی دارد و نوعی سوء ظن به وجود می آورد. خلق خدا مگر چه مشکلی دارند که با آنها نباشیم؟اگر الگوی عرفان مقبول پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هستند که آنها بین مردم و جامعه بودند و اینطور انزواگرایی و فرقه نمایی نداشتند. چهره های برجسته و معروف عرفان اسلامی هم زندگی نامه هایشان چاپ شده است و درکنار دنبال کردن جهات عرفانی با علما و مردم بودند. از شیعه علامه طباطبائی را و از اهل سنت محی الدین را نگاه کنید لااقل..اقای طباطبائی اکثر رفقایش از فقهابوده اند از جمله مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله میلانی که علامه تابستان ها که به مشهد می رفتند کلا در بیت ایشان اقامت داشتند و در جلسات بیرونی وعمومی هم شرکت داشتند و علاوه بر علما با دانشگاهیان زیادی رفت و آمد داشته و اصلا این حرف ها نبوده است.
این چه رویکرد تربیتی است که برخی درست کرده اند؟!
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران اولین نمایشگاه/فروشگاه کتاب مجازی انتشارات مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران با تخفیف ویژه ۳۵ درصدی و ارسال رایگان به سراسر کشور به مناسبت ایام مبارک ماه رمضان شروع به کار کرد.
بنابر این گزارش مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران، با توجه به شرایط خاص کشور درپیِ شیوع ویروس کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان و برای سهولت دسترسی مخاطبان، نمایشگاه کتاب مجازی برگزار میکند.
علاقهمندان به آثار موضوعی در حکمت و فلسفه از تاریخ ۱۳ تا ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ با مراجعه به تارنمای مؤسسه به نشانی irip.ac.ir امکان خرید غیرحضوریِ همۀ کتابهای موجودِ انتشارات مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران فراهم است
یادآور می شود از شرایط ویژه این نمایشگاه/فروشگاه فروش تمامی محصولات انتشارات با تخفیف ویژۀ ۳۵ درصدی و ارسال رایگان به سراسر کشور با پست پیشتاز است
علاقه مندان برای اطلاعات بیشرمی توانند با شماره ی زیر تماس بگیرند: 021-66409508
https://www.irip.ac.ir/fa/news/63/
🔸پیام ارسالی یکی از اساتید بزرگوار حوزه علمیه قم؛
بنده از ارادتمندان آقای طهرانی بودم، گرچه با نوع بحث کردن ایشان به سختی ارتباط می گرفتم و دیدگاه های خاص فقهی ایشان را نوعا نمی پسندیدم و متعجب بودم.
تا هنگامی که خدمت مرحوم استاد آقای خوشوقت رفتم و متوجه شدم که ایشان مرحوم طهرانی را اصلا عارف برجسته ای نمی داند. اهل معرفت می دانستند ولی مرتبه بالایی برایشان قائل نبودند. می فرمودند: درست پیش علامه طباطبایی شاگردی نکرده، و همین که حداد را به علامه ترجیح داد نشان از قصور معرفتی اش دارد.
یک بار هم به اصرار شدید مرحوم تهرانی به دیدن مرحوم حداد که مهمان ایشان در تهران بوده رفته بودند و چند ساعتی با مرحوم حداد معاشر و گفتگو کرده بودند اصلا نپسندیده بودند، و به نظرم گفتند بعدا هرچه مرحوم تهرانی اصرار کرد که باز بیایید دیگر نرفتم.
به هرحال آن سالها گذشت و ارادت فی الجمله ما_البته نه در حد اولیای درجه اول_باقی بود، تا اینکه نور مجرد و مطالبی که دو فرزند ایشان مستقیم از مرحوم آقای طهرانی دیده و شنیده بودند منتشر شد و اعواجات و شذوذات عجیب و غریب ایشان را هویدا کرد.
این مطالب که با قلم و دقت خوبی ثبت شده بود، کاشف از عمق دیدگاه مرحوم استاد خوشوقت بود و ما را به صورت علمی آگاه کرد.
مثلا مطالب مربوط به ولایت حداد و برخورد زشت ایشان با منکران ولایت حداد چه معنای می دهد و با چه موازین عرفانی و بلکه دینی منطبق است؟! این موارد متعدد و غیر قابل دفاع علمی است، گرچه با توجیه و ماستمالی کردن همه چیز را می توان مقلدانه و خوش باورانه قبول کرد.
به هرحال قصد داشتم این موارد را جمع و نقدی به ایشان بنویسم تا اینکه دیدم حضرتعالی در بزم قدسیان نقد و منتشر کردید و بنده هم داعی تکرار ندارم.
عرفان مقبول همانطور که دنبال می کنید باید منطبق با موازین دینی باشد و سلیقگی و من درآوردی نباشد.
به هرحال ایشان را از نظر فقهی قوی ندیدم (که شرحش مفصل است) و از نظر عرفانی هم که مرقوم فرمودید موارد خبط و خطا متعدد و جدّی است. البته که کسی جز معصوم بی اشتباه نیست، ولی اشتباه داریم تا اشتباه، و تعدّد و خلاف مسلّمات بودن آنها حتما به جایگاه معرفتی فرد آسیب می رساند...
غفرالله لنا و لکم و له
#یادداشت_های_قرآنی
قرآن و رمضان ۴
درباره#شدید_القوی
مفسران و به پیروی آنها مترجمان درباره آیه۵ سوره نجم (علمه شدیدالقوی)
اختلاف نظر دارند. آیا مراد از شدید القوی خدای متعال است یا جبرئیل امین؟
یادداشت آینده قرآنی ما دراین باره است...
اطلاع رسانی
گرچه چندی پیش در اینستاگرام اطلاع رسانی کردم ولی جهت جلوگیری از دوباره کاری و تکرار مکررات و هدر رفتن عمر خودم و دوستان، مجددا در اینجا هم عرض می کنم که #حاشیه_کفایه مرحوم علامه طباطبایی توسط بنده درحال تصحیح و تحقیق است و باوجود مشکلی که برای لب تاب قبلم پیش آمد، مجددا کار را بدست گرفتم..وله الحمدوالشکر.
رفیع پور💐
#علم_اصول
#حاشیه_کفایه
@muslims_1
حدیث آرزومندی
درباره کتاب تازه منتشره «تعطیلی حرمهای مطهر و کوئید19» از حجتالاسلام والمسلمین استاد وکیلی چه باید
هنانطور که وعده کردم بناداشتم نقدی از باب نمونه به یکی از مطالب کتاب آقای وکیلی بنویسم. تا دیشب که دیدم دوست گرامی و محقق جناب استاد هاشمی رضوانی مطلبی دراین باره برای دوستان نوشته اند و بنظرم بازنشر آن برای ارائه نمونه_که وعده کردم_ کافی است و صرف وقت بیشتر نیازی نیست. با تشکر از ایشان:👇
___________________
در هم تنیدگی دنیا و آخرت و البته اهمیت اوفر آخرت ،در میان احکام اسلامی یکی از شاهکارهای شرع مقدس اسلام است.
همین امتزاج را در حوزه شریف اخلاقیات نیز به وفور میتوان مشاهده نمود.
کما اینکه عرفان اصیل اهل بیت -علیهم السلام- به هیچ عنوان منسلخ از دنیا نیست.حتی به قول معروف از کثیف ترین و مکّار ترین بعد زندگانی یعنی سیاست!
پس مراجعه مسلمانان به منابع دینی،با هدف تعیین وظیفه خویش،امری طبیعی و به اقتضای ایمان است.که صد البته منهج علمی ویژه خود را می طلبد.
از همین روی اگر فرض کنیم که اصل اولی در حکام شرعی اصاله الحل یا اصاله البرائه نیست و به دیگر سخن،جواز فعل، احتیاج به دلیل دارد پس اگر در جایی مشاهده نمودیم که خود شارع مقدس در ضمن دلیلی معتبر آن فعل را مباح دانسته بلکه تشویق نیز کرده است،آنگاه مقابله با آن دلیل،نشانه کم بهرگی مفرط علمی و نیازمندی وافر به تحصیل دانش است.
همچنانکه در صورت مشی بر مسلک محققین نامدار فن اصول فقه که اصل اولی در افعال،حلیت یا برائت است نیز هر گونه دلیلی که برای رفع ید از این دو اصل ارائه میگردد لزوما میباید حائز درجه اعتبار باشد.چه دلیل عقلی که لاجرم میباید واجد شرائط برهان منطقی باشد و چه دلیل نقلی که ناگزیر میباید از هر سه حیث صدور،دلالت و جهت،معتبر باشد.
روشن است که اگر دلیلی خارج از حریم امن فوق اقامه شد،دلیلی معوج است که موضوعا و حکما ملحق به قیاس یا استحسان باطل و محرّم است.
بدون تورّط در مهلکه مغالطه خلط انگیزه با اندیشه اما بخشی معظم از آنچه در این روزگار از جانب اهل دیانت،در مساله نقد علوم موصوف به غربی مشاهده میکنیم،به وضوح دلایلی خارج از معیار و از سنخ استحسانات برخاسته از انگیزه های دینی است که ره به ناکجا آباد دارد.
من جمله آنچه در ص ۶۳-۶۴اوراق موسوم به( دارالشفاء ) پیاده شده دروس آقای محمد حسن وکیلی درج شده است.
گفتنی است محتوای اوراق فوق آنقدر دچار آشفتگی و سفسطه است که ناقد مطلع را دچار تعجب بلکه تحیر میکند.
__________________
به هر حال در این مختصر، نقدی بسیار کوتاه ،بر منوال روش نقلی نسبت به مطلب دو صفحه فوق تقدیم خونندگان محترم میشود.
محتوای روایت تام السند ذیل علاوه بر تایید طبابت دنیوی تجربی، ایجاد آرامش روحی از برای بیماران رجوع کننده به اطباء است البته در کنار آموزه اصیل و عریق توحید افعالی.
اما اهمیت این حدیث ،در این روزگار نشر جهائل و نَشو اراجیف ،در پرتو تصدیق این مطلب بیشتر خواهد شد:
با قطع نظر از برخی آموزه های مستقیم وحیانی درباره طب،دانش پزشکی آن روزگار عمدتا دارای آبشخورهای هندی و یونانی بوده است.علاوه بر آنکه برخی اساتید پزشکی از یهود و نصاری بوده اند.در این زمینه ظاهرا مراجعه به برخی آثار آیت الله علامه حسن زاده آملی-حفظه الله- مفید خواهد بود.و نیز مراجعه به کتاب اقای دکتر ولایتی درباره دانش و تمدن مسلمانان.
همچنانکه شاهدی قوی بر تایید طبابت تجربی ،اعتلای حیرت آور دانش پزشکی در میان مسلمانان و در قرون بعدی اسلامی است که خود داستان مفصلی دارد.
مراجعه بفرمایید به:
۱-طب و طبیب و تشریح،علامه حسن زاده آملی،ص۶۱
۲-فرهنگ و تمدن اسلامی،دکتر ولایتی،ص ۴۵-۴۷
پ ن: منظور از سطور آغازین مقدمه فوق نوعی ولنگاری فکری و فقهی نیست.چه آنکه توضیح فوق در حد مقدمه و به واقع،آموزه ای اقتضایی است.پس برای فعلیت یافتن یا نیافتن طرفین اهمیت،در هر موردی میباید به ادله معتبر همان مورد تمسک نمود.مثلا نمیتوان در عین بیسوادی گفت خوردن خون حرام است و چون آخرت از دنیا اهم است پس شخص مشرف به موت،حق ندارد با شرب دم،حیات دنیایی خود را نجات دهد!
متاسفانه این نکته عمیق علمی، در رویکردهایی که به هر دلیل و نیتی قصد تبیبن عقلانی از آموزه های دین را دارند بعضا مورد غفلت واقع شده است.
اذان پسرگلم آقاسیدعلی حیدر صادقی که دیشب بصورت مجازی موفق به انجامش شدم. از قم برای لاهه هلند!..بادعای خیروبرکت برای او وخانواده محترمش. ۹۹/۲/۱۸
#اذان
استادم آیت الله آقاسیدهاشم حمیدی از شاگردان برجسته مرحوم آخوند ملاعلی هستند. متاسفانه نویسنده اطلاع بادسترسی یا همت نداشته تا از مخضر استاد خاطرات شیرین و آموزنده مربوطه را بگیرد و منتشر کند.
آخوند مرد مهذب و ملایی بوده و در همدان محبوبیتی بی همتا داشته است. نام کتاب هم برگرفته از فرمایش مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی است که بوقت اعزام آخوند به همدان به مردم گفتند من مجتهدی عادل را برای شمافرستادم
رضوان الله تعالی علیهما.