👥#گفتگوی_مشاوره توی مشاوره یکی از مراجعین بهم گفت ذهنم شلوغه🤯 وسط مشکلاتم گیج شدم، خسته شدم، نمیدونم باید چکار کنم، نمیتونم ب راه حل درستی برسم و......⁉️ 🪧بهش گفتم قطعا با قاتی کردن مشکلات و عدم جداسازی اونا قویترین ادم ها هم گیج میشن و نمیتونن ب راه حل درستی برسن ✏️اینک نمیتونی ب راه حل درستی برسی ضعف از تو نیست، بلکه ضعف از روشن نبودن مسئله و مشکل👌 👈چون موقعی ما میتونیم ب راه حلی روشن برسیم ک مسئله و مشکل ما مشخص و روشن باشه 🔻خب وقتی همه مشکلات رو با هم قاتی میکنیم😢 مشخصه این مشکل و موضوع مبهم میشه، وقتی مبهم باشه اصلا قابل حل شدن نیست، فقط باعث نگرانی و فاجعه سازی بیشتر و سردرگمی میشه و همینطور بقیه مشکلاتم ب این اضاف میشن و همین خودش باعث کاهش اعتماد ب نفسم میشه ک من #ناتوانم.... اولین مرحله حل مشکلات این ک مشکلات رو از هم جدا کنیم و روی کاغذی بنوسیم👌بعد جداسازی و روشن شدن قطعا ب راه حلهای بهتری میرسید وقتی یکی یکی مشکلات رو حل کردین، حتی مشکلات کوچیکتر، خود این باعث اعتماد ب نفس و اینک من #توانمندم میشه و خودش مقدمه ای برای حل مشکلات بزرگتر👌 #مشاوره #مهارت_حل_مسئله @n1khorshid2nn🍃🥀🌱

🏮ازدواج قورباغه🐸 و کانگورو🦘 قورباغه به کانگورو گفت: من میتوانم بپرم و تو هم. پس اگر باهم ازدواج کنيم. بچه مان می تواند از روی کوهها بپرد، يک فرسنگ بپرد، و ما می توانيم اسمش را «قورگورو» بگذاريم.🙊 کانگورو گفت: "عزيزم" چه فکر جالبی. من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم.😍 اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاريم «کانباغه». هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.😱 آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمیخواهد با تو ازدواج کنم.😢 کانگورو گفت: بهتر قورباغه ديگر چيزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت آنها هيچوقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوهها بجهد و يا يک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حيف که نتوانستند فقط سرِ يک اسم توافق کنند.😔 📍🔹 پی‌نوشت مراقب باشید اختلاف نظرهای کوچک، قربانگاه پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، نشود!👌 #مهارت_گفتگو #مهارت_حل_مسئله @n1khorshid2nn🍃🥀🌱