فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 کلیپ
به تصویر کشیدن گرافیکی ارتباط حفظ جنین با حفظ یک نسل
🔸 سقط عمدی جنین، تنها کشتن یک انسان نیست؛ نابودی یک نسل است.
#زندگی_حق_اوست
•┈┈••••✾•🔅
•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
⛔️ همه آیین های جهان قتل اش را جایز نمیدانند.
🔸بگذار جهان صدای او را بشنود.
#زندگی_حق_اوست
•┈┈••••✾•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🎯 بدون تردید،
جنین از همان ابتدا، موجودی زنده،
پویا و در حال تکامل است.
#چیزی_شبیه_معجزه
یا حتی خود معجزه ای که به آن عادت کردیم.
#زندگی_حق_اوست
•┈┈••••✾•🔅
•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
#زندگی مخفی
قسمت بیست و هشتم
تصمیم گرفته بودم پسرمو نگهدارم.
ولی چطوری؟
فرشته گفت یک کم دیگه فکر کن. تصمیم کوچیکی نیست!
پل ارتباطی من با بیرون شکسته بود⚡
و من در این تنهایی خودم، فرصت بیشتری داشتم که با پسرم خلوت کنم.
یکی دو روز به همین منوال گذشت ...
و من با پسری که نمیدونستم قراره به کی شبیه باشه تنها بودم.
چشمم افتاد به انگشترم، انگشتری که من رو برد به اولین روزها ...
اون روزهایی که توی رویاهام، داشتم آینده زیبایی برای خودم ترسیم می کردم.
فکر می کردم شایان تمام نداشته های من هست و من هم تمام کمبود های شایان!
چقدر ا.ح.م.ق.ا.ن.ه. فکر می کردم.
اونروزها چقدر این انگشتر رو دوست داشتم.
ولی الان برام جذابیتی نداره!
راستی چرا هنوز دارم اون رو جلوی چشمم تحمل می کنم؟😒
رفتم سراغ تک تک هدایایی که شایان خریده بود.
لباس! کفش! روسری!
اوایل چقدر برام زیبا بودند ولی الان جز حسرت و اندوه، یادآور هیچ چیز دیگه ای نبودند😥
هدایای شایان رو گذاشتم داخل یه بقچه و محکم گره زدم و گفتم ببخشم به کسی که از رنگ و طرحش خوشش بیاد و مثل من خاطره تلخی نداشته باشه ازش.🙁
ولی انگشترم به درد میخورد!
اونو قرار نبود ببخشم، لازم هم نبود نگهش دارم.
باید خاطراتم رو دفن می کردم و اون انگشترم به درد این میخورد که بزنم به زخم زندگیم.
اول از همه خرید یه گوشی که بتونم با بیرون ارتباط داشته باشم.😕
طفلی خواهرم هر روز به من سر میزد.
گرچه نمیتونست خلوت و تنهایی من رو پر کنه ولی باز هم خوب بود. بهش گفتم تصمیم دارم انگشترم رو بفروشم.
نظری نداشت و قطعا اون باید برای من انجامش میداد.
تقریبا تبدیل به یه زندانی شده بودم.
تو دنیای بیرون دیگه کسی رو نداشتم که سراغی ازم بگیره!😔
گاهی مامور آب یا برق زنگ خونه رو میزد و منو برای چند لحظه از رکود در میاورد.
تمام صدایی که گاهی توی خونه شنیده می شد صدای چک چک آب بود. گاهی حوصله گوش دادن به صدای رادیو رو هم داشتم.📻
انگشترم توسط خواهرم تبدیل شد به یه گوشی و یه مبلغی پول که خدا رو شکر برای امرار معاش تا چند وقتی کفایت می کرد.
یه مبلغی هم خانم صبوری بهم داده بود که باید برمی گردوندم.
هرچی اصرار کردم شماره حساب بده بهم نداد. قصد بخشیدن پول رو نداشت فقط داشت شانس خودش رو برای گرفتن بچه بالا می برد🙄
فرشته اما عجیب حمایتم کرد.
اولش که از حمایت خبری نبود. فقط قصد داشت مطمئن بشه من دیگه نمیخوام بچه رو به قول اون خانم بی ادب، بفروشم.
و یا به تعبیر خودم ببخشم به یه خانواده ای که حسرت داشتن بچه رو دارند. و در عوض هزینه نگهداری و مخارجم رو در این مدت ازشون بگیرم.🤔
احساس عجیبی داشتم. هم احساس تعلق و مادری رو حس می کردم و هم باهاش بیگانه بودم.
فرشته می گفت. خیلی دوست داره شرایط من رو داشته باشه😥.
فرشته رو ندیدم فقط صداش رو شنیدم ولی فکر می کنم باید خیلی زیبارو باشه👱🏻♀️
هیچوقت از زندگیش نگفته بود. فقط گفته بود شانس بچه دار شدن رو از دست داده.
فکر می کردم از نازایی رنج میبره ولی اینطور نبود.
میگفت مدتها عمر و جوونی خودم رو به پای مردی گذاشتم که هیچوقت به من وفادار نبود.
هیچوقت دوستش نداشتم و هیچوقت هم نخواستم ازش بچه داشته باشم ولی الان پشیمونم.
اگر یه بچه، فقط یه بچه داشتم الان تنها نبودم.
چندساله که از همسرم جدا شدم. یعنی من رو ترک کرده و من توی تمام این سالها شانس مادر شدن رو از دست دادم.😔
فرشته اوضاع مالی خوبی داشت.
چندین فرزند خوانده داشت و چند یتیم تحت پوشش این ن بودند، ولی همچنان حسرت مادر شدن بر دلش بود☹.
🔆🔆🔆
فرشته به من امید به زندگی داد و من رو حمایت کرد.
از مرکز نفس تشکر کردم که من رو با فرشته آشنا کرد.
خانم مسئول نفس گفت: ما افراد زیادی داریم که داوطلب حمایت روحی روانی مادرهامون هستند. خیلی از اینها نه ماما هستند و نه روانشناس، فقط افرادی هستند که یا مادرند و یا دوست دارند مادر باشند و گاهی خانه دار هم داریم. این دوستان، فقط برای رضای خدا با ما همکاری می کنند.
بین این داوطلبان ناجی، فرشته نزدیک ترین فرد به من از نظر شرایط بود و الحق هم خوب من رو حمایت کرد و می کنه.
من که اول کار، قصد سقط داشتم، و بعد تصمیم به واگذاری داشتم و به تعبیری پسرم رو می خواستم معامله کنم، به سمتی برد که بتونم بچه ام رو خودم نگهدارم.
گرچه تصمیم اصلی برای نگهداشتن بچه رو خودم گرفته بودم ولی حمایتهای فرشته هم بی تاثیر نبود😊.
مرکز نفس چندین نوبت برای من بسته غذایی فرستاد، بدون اینکه حتی خواهرم متوجه بشه.
و هرزمان مشکلی داشتم بلافاصله با دلسوزی برطرف می کردند. سونوگرافی و خدمات مامایی و ...
🍀🩺🍀🩺
پسرم شده بود همدم تنهایی من.
گاهی با من حرف می زد.
یک شب وسط خلوت من و پسرم، وقتی داشتیم برای خوابیدن آماده می شدیم زنگ در به صدا دراومد😧
فکر می کنید کی پشت در بود؟🤔
کسی که اصلا فکرش رو هم نمی کردم.
شایان😖
ادامه دارد ...
https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این هوا، هندونه خنک خیییلی
می چسبه😋😂
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک اعتراف تکان دهنده: به ما گفتند زنان را به طور مخفیانه #عقیم کنیم!این ویدئوی بسیار هولناک مرثیهای برای جمعیت ایران است، ایرانی که اکنون دارای سریعترین نرخ کاهش جمعیت در تاریخ است.
میگوید در دورهای مثل نقل و نبات به خانمها داروهای پیشگیری از بارداری میدانند و حتی شرط دادن شیر خشک به مادران، استفاده آنها از داروهای ضدبارداری بوده است. از این بدتر این است که حتی برای عقیم کردن زنان و مردان بیمارستان صحرایی هم احداث کردهاند.در جایی از ویدئو شاهد اعتراف تکاندهندهای هستیم، میگوید به ما گفته بودند زنانی را که برای بار دوم یا سوم باردار شدهاند را مخفیانه عقیم کنیم!به گزارش سازمان ملل تا 30 سال آینده جمعیت پیر کشور 4 برابر و میانگین سنی جمعیت از حدود 30 به 45 سال خواهد رسید و عملا نیروی فعال کشور نصف خواهد شد.
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی
‼️ ازدواج به شرط چک سفید امضاء!
‼️در فرزندآوری وقتی خدا در قرآن میگه؛ من هستم که رزق بچه هاتون و شماها رو میدم، بهش اعتماد کنیم، و توکل کنیم و...
♨️ با این داستان معنای توکل روشن میشود
🆔 @Soada_ir
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥مهم
همجنسبازی از کجا وارد کارتونهای بچهها شد؟
✍متاسفانه مفاهیم همجنسبازی کمکم وارد تمام کارتونهای محبوب بچهها میشود.بعد از «دنیای اسباببازیها»، حالا نوبت به یک #انیمیشن رده خردسالان رسیده که با مفاهیم همجنسبازی آلوده شود.
مراقب فرزندان خود، بازی های او، فضای مجازی او و.. باشیم.
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
⭕️ هر ۵۰۰ میلیون #همستر (HAM) برابر با یک دلار آمریکا ‼️
همونطور که میبینید در مقابل Market Cap هیچ عددی وحود ندارد و این به این معناست که همستر هنوز در حد سکه و توکن و امتیاز درون برنامهای است و به عنوان ارز دیجیتال به رسمیت شناخته نشده است ولی ارزش عرضه (FDV) آن به قدری پایین است که میتوان هر ۵۰۰ میلیون همستر (HAM) را برابر با یک دلار آمریکا دانست.
و قطعا با ورود رسمی این توکن به بازار ارز های دیجیتال ما شاهد افت و خیز های آن در بازار سرمایه خواهیم بود که قطعا برای افراد بی تجربه و فاقد مهارت در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، پر ریسک، مبهم و بلا استفاده خواهد بود.
اگر در هر ثانیه فرد دو سکه کسب کند در یک ساعت موفق به کسب ۲۱۶.۰۰۰ سکه خواهد شد. یعنی برای کسب ۵۰۰ میلیون همستر باید ۱.۱۵۷ (هزار و صد و پنجاه و هفت) ساعت زمان صرف کنید یعنی ۴۸ روز طول میکشد تا فرد به ۵۰۰ میلیون سکه برسد و تازه وقتی بعد از ۴۸ روز کلیک بدون وقفه و استراحت ( که اصلا ممکن نیست) به ۵۰۰ میلیون همستر برسد تازه یک دلار آمریکا کسب کرده است!؟
ولی سودی که #تلگرام دارد از طریق تبلیغات و پهنای باند مصرفی کاربران به دست میآورد میلیون ها دلار خواهد بود. و این درآمد شرکت های اسرائیلی تبدیل به موشک خواهند شد و بر سر کودکان فلسطینی خواهند ریخت.
اندکی تامل 😔
✍ محمد ونک؛ محقق و پژوهشگر علوم اجتماعی و رسانه
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
امیرالمومنین (ع) :اگر مردم میدانستند در قربانی چه آثار و برکاتی هست قطعاً قرض کرده و قربانی میکردند.
💥نذر قربانی به نیت سلامتی آقاجانمون حضرت مهدی🥰و برای کمک به خانواده های تحت پوشش نفس👨👩👦👦، مادران باردار🤰 و شیرخواران👩🍼 و خانواده های نیازمند.
💥شما عزیزان هم میتوانید نیت کنید و در این نذر آسمانی شرکت کنید.
شماره کارت مرکز نفس👇با کلیک کردن کپی میشود.
6037997950482761📣لطفا در گروههای خود منتشر کنید. برای پیوستن به کانال کلیک کنید👇 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
May 11
#زندگی مخفی
قسمت بیست و نهم ...
پسرم شده بود همدم تنهایی من.
گاهی با من حرف میزد.
صحبت من باهاش اینجوری بود که می پرسیدم امشب شام رو دوست داشتی؟
و اون با تکون بیشتر دست و پاش حرفم رو تایید می کرد.
بعد از اینکه غذا می خوردم اون تازه شروع می کرد به تکون خوردن.🤰🏼
یه شب که داشتم خاطرات بچگی مو براش تعریف می کردم و می گفتم چه روزهای سختی رو بدون پدر گذروندم و اونم بدون تکون خوردن فقط گوش میداد، صدای زنگ خونه به صدا دراومد!
یعنی کی بود این وقت شب!؟
هرچی صدا زدم جوابی نیومد.
گفتم نکنه خیالاتی شدم.
داشتم برمی گشتم که دوباره صدای در بلند شد!
آخه اشرف هم عادت نداشت این موقع بیاد پشت در خونه!
مامور آب و برق هم که این وقت شب نمیاد!
یه لحظه احساس کردم بوی ادکلن شایان رو حس کردم😧.
در رو که باز کردم تعجب کردم!
خودش بود!!
خود خود خودش!😒
با نگاهم گفتم، دیگه چی میخوای از زندگی من؟
_ تو ؟؟😳
+ سلام😔
دوست داشتم بهش بگم سلام و درد!
سلام و ...
ولی هیچی نگفتم😞
فقط نگاهش کردم😒
+ خیلی گشتم تا خونه تو پیدا کردم.
چرا اومدی اینجا ؟ این چه خونه ایه گرفتی؟
_ چون چاره ای نداشتم!
میشه بگی چیکار داری؟
+نمیشه بیام تو خونه صحبت کنیم؟
اینجا اگه کسی ببینه شاید ...
_ نه آقای شایان خونه حقیرانه من در شان شما نیست!
بفرمایید چیکار دارین؟
من که گفتم به زندگیت کاری ندارم.
+ هیچی اومدم ببینم چیکار کردی بچه رو؟
قرار بود به کسی بدی!
کرمان بود؟
مشهد بود؟
کجا بود!
_ پس در جریان کارهای منم هستی!
فعلا معلوم نیست با کی توافق کنم.
چه فرقی می کنه برای تو؟
+ فرقش اینه که مطمئن میشم به زندگی من لطمه ای وارد نمیشه!
_ مطمئن باش من به زندگی تو کاری ندارم.
حتی اگه سفته هم نداشتی، باز هم کاری نداشتم.
+ بله میدونم!
فکر کردی چرا بهت علاقه مند شدم؟
چون در همه حال میگفتی و میگی چشم😔
اون سفته ها هم همه از بین رفته. خیالت راحت باشه!
میخواستم بگم :خیالم که راحت نیست چون دیگه بهت اعتماد ندارم😞. ولی انگار هنوز اون ترس صاحبکار و کارگری توی وجودم بود و هیچی نگفتم😖
_ ببخشین آقای شایان!
لطفا بگین چیکار دارین و برین.
دوست ندارم کسی شما اینجا رو ببینه.
گرچه من اینقدر از خونه بیرون نیومدم که کسی فکر نمیکنه تو این خونه متروکه کسی باشه.😢
+ من نمیخواستم اینجوری بشه!
من ...
من ....
_ دیگه وقت این حرفها گذشته🙁
+ من اومدم بگم هرطور شده بچه رو یا به همین خانواده کرمانی یا اون مشهدی بده بره! به خدا جبران می کنم.
الان شرایط جبران ندارم ولی اگر پای بچه وسط نباشه!
من ... دوباره.... شاید ...
_ منظورت چیه؟
یعنی اگر من بچه رو خودم نگهدارم؟
+ نه تو اینکارو نمیکنی!
یعنی نمیتونی اینکار رو بکنی!
اگر بچه رو نگهداری کسی باور نمیکنه که ...
_ فعلا که تصمیمی نگرفتم براش.
ولی مطمئن باش هر تصمیمی بگیرم به زندگی تو کاری ندارم.
+ یعنی چی هر تصمیمی بگیرم ...
یعنی امکان داره خودت؟...
🍀🍀🍀🍀🍀
از دور توی کوچه، چندنفر در حال اومدن به سمت خونه ما بودند، شایان خیلی سریع توی تاریکی گم شد 😶 و حرفش نیمه تموم موند.
برگشتم به خونه و هزاران سوال از ذهنم گذشت 🙄🙄🤔🤔
هنوز داشتم توی ذهنم صحبتهای شایان رو مرور می کردم که برام پیامک فرستاد.
+ اگر دوست داری یک روزی دوباره بیام سراغت هرچه زودتر تکلیف اون بچه رو روشن کن!
برای اونم بهتره که بره و با یک خانواده زندگی کنه تا یه زندگی مخفیانه و توی شرایط بد مالی و ...
اگر قول بدی اونو به یک خانواده خوب بدی بهت قول میدم تا آخر عمرت تامینت کنم.
هیچ جوابی بهش ندادم.
با اینکه توی پیامش هیچ بویی از مهر و محبت نبود ولی من فقط اون جمله رو دیدم که نوشته بود میام سراغت.🥺
یعنی میشه شایان دوباره منو دوست داشته باشه.😒
یعنی اگر شرایطش باشه، دوست داره دوباره بیاد سراغم؟
تکانهای زیاد پسرم منو به خودم آورد.
فکر میکنم اونم مثل من حال و احوالش خوب نبود.
شایان نظرش حذف بچه بود.
ولی من دیگه نمیتونستم به حذف اون فکر کنم!
تصمیم خودم رو گرفته بودم.
به شرایط بعدش نمیخواستم فکر کنم.
فقط اینو میدونستم که به پسرم عادت کرده بودم و نمیتونستم به نبودنش فکر کنم😕
🍀🍀🍀🍀🍀
فرشته انگار بو می کشید من کی نیاز به هم صحبت دارم😊
بهم پیام داد بیدارم؟
و وقتی مطمئن شد بیدارم خودش زنگ زد.
ماجرا رو گفتم.
منو تشویق کرد که کار درستی کردم و گفت مطمئنم اگر جای تو بودم در نگهداشتن بچه یک لحظه هم شک نمی کردم👌
ولی چطور؟
باید از این شهر میرفتم!
کجا برم؟
تنهایی چیکار کنم؟
توی این اوضاع و احوال یه خبر جدید دیگه!😶😶
اشرف هم خبر بارداریش رو بهم داد.😧
نمیدونستم توی این شرایط باید خوشحال باشم یا ناراحت😭😭
ادامه دارد ...
💮مرکز مردمی نفس سبزوار💮
https://eitaa.com/nafas110530
🔻 خدایی که دوستمان دارد،
خدایی که مظهر عشق است،
به هر مادر،
هدیه ای بزرگ بخشیده است. 🎁
هویت مادری، لذت های مادری،
در کنار همه دشواری های بارداری و فرزندداری،
می تواند مانع از
«راه حل دانستن قتل جنین»
باشد.
یکی از هیجان انگیز ترین بخش های بارداری، اولین باری است که احساس می کنید کودک در شکمتان تکان می خورد ...❤️
افسوس که گاهی در فرهنگ عمومی ما،
مادر بودن
دست کم گرفته می شود.😳
و حتــــــــــــــی ... گاه به آن اهــــــانت می شود. 😢
قدر نعمت های خدا را بدانیم.
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵فرزندآوری جهاد است.
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵چرا فرزندآوری جهاد است؟!
#آمار
#کاهش_جمعیت
#فرزندآوری
#جهاد_فرزندآوری
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵 چرا فرزندآوری جهاد است؟!
#متوسط_سن_جمعیت
#فرزندآوری
#جهاد_فرزندآوری
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵چرا فرزندآوری جهاد است؟!
#رشد_جمعیت_ایران
#فرزندآوری
#جهاد_فرزندآوری
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵چرا فرزندآوری جهاد است؟!
#عمق_فاجعه
#تولید_نسل
#رشد__منفی
#مصرف_کننده
#فرزندآوری
#جهاد_فرزندآوری
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵چرا فرزندآوری جهاد است؟!
#رشد_جمعیت
#رشد_جمعیت_معکوس
#جایزه_کاهش_جمعیت
#سازمان_ملل
#فرزندآوری
#جهاد_فرزندآوری
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔵چرا فرزندآوری جهاد است؟!
#اسرائیل
#یهود
#شیعه
#فرزند_کمتر
#فرزندآوری
#جهاد_فرزندآوری
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530