eitaa logo
سخنان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام
209 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
579 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از متامامت
اگر آسمان ها و زمین را به من بدهند تا پوست دانه ای جورا به ستم از مورچه ای را بگیرم ، هرگز چنین کاری نخواهم کرد @HadisNgari 🎟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وچهارم (خطبه 144 - خطبه در بعثت پيامبر و فضل اهل‌بيت) 1️⃣ فلسفه بعثت پيامبران: خداوند پيامبران را برانگيخت و وحى را به آنان اختصاص‌داد، و پيامبران را حجّت خود بر بندگان قرارداد، تا استدلالى يا جاى عذرى براى كسى باقى‌نماند، پس پيامبران انسان‌ها را، با زبان راست‌گويى به راه حق فراخواندند. ❗️آگاه باشيد كه خداوند از درون بندگان پرده برمى‌گيرد، نه آن‌كه بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست، و برآن‌چه در سينه‌ها نهفته‌دارند بى‌خبر است، بلكه خواست آنان را آزمايش‌كند، تا كدام‌يك، اعمال نيكو انجام‌مى‌دهد، و پاداش برابر نيكوكارى و كيفر مكافات درخور بدى‌ها باشد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وچهارم (خطبه 144 - خطبه در بعثت پيامبر و فضل اهل‌بيت) 2️⃣ ويژگى‌هاى امامان دوازده‌گانه: كجاهستند كسانى‌كه پنداشتند دانايان علم قرآن آنان مى‌باشند نه ما كه اين ادّعا را بر أساس دروغ و ستم‌كارى برضدّ ما رواداشتند، خدا ما اهل‌بيت پيامبر عليهم‌السّلام را بالا آورد و آنان را پست‌وخوار كرد، به ما عطافرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حريم نعمت‌هاى خويش داخل و آنان را خارج‌كرد، كه راه هدايت را با راهنمايى ما مى‌پويند، و روشنى دل‌هاى كور را از ما مى‌جويند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده كه درخت آن را در خاندان بنى‌هاشم كاشته‌اند، مقام ولايت و امامت درخور ديگران نيست، و ديگر مدعيّان زمامدارى، شايستگى آن را ندارند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وچهارم (خطبه 144 - خطبه در بعثت پيامبر و فضل اهل‌بيت) 3️⃣ شناساندن گمراهان و خبر از ستم‌كارى عبدالملك مروان: گمراهان، دنياى زودگذر را برگزيدند، و آخرت جاويدان را رهاكردند. چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند. گويا فاسق آنها را مى‌نگرم كه با منكر و زشتى‌ها يار است (عبدالملك مروان) و با آن انس‌گرفته و هم‌نشين مى‌گردد تاآن‌كه موى سرش در گناهان سفيدگشته و خلق‌وخوى او رنگ گناه و منكر گيرد. درچنين‌حالى، كف‌برلب به مردم يورش‌آورد، چونان موج خروشانى كه از غرق‌كردن هرچيزى بى‌پروا باشد، يا شعله‌اى كه تروخشك را بسوزاند و همه‌چيز را خاكستر گرداند. كجايند عقل‌هاى روشنى‌خواه از چراغ هدايت و كجايند چشم‌هاى دوخته‌شده بر نشانه‌هاى پرهيزكارى كجايند دل‌هاى به خدا پيش‌كش‌شده و در اطاعت خدا پيمان‌بسته. افسوس كه دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم‌آوردند، و براى به‌دست‌آوردن حرام يورش‌آورده يك‌ديگر را پس‌زدند، نشانه بهشت و جهنّم براى آنان برافراشته، اما از بهشت روى‌گردان و با كردار زشت خود به‌طرف آتش روى‌آوردند، پروردگارشان آنان را فراخواند امّا پشت‌كرده، فراركردند، و شيطان آنان را دعوت‌كرد، پذيرفته به‌سوى او شتابان حركت‌كردند. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وپنجم (خطبه 145 - خطبه در فناى دنيا و نكوهش بدعت) 1️⃣ دنيا شناسى: ❗️اى مردم شما در اين دنيا هدف تيرهاى مرگ هستيد، كه در هرجرعه‌اى، اندوهى گلوگير، و در هرلقمه‌اى استخوان شكسته‌اى قراردارد. در دنيا به نعمتى نمى‌رسيد جز با ازدست‌دادن نعمتى ديگر، و روزى از عمر سال‌خورده‌اى نمى‌گذرد مگر به ويرانى يك‌روز از مهلتى كه دارد، و بر خوردنى او چيزى افزوده‌نمى‌شود مگر به نابودشدن روزى تعيين‌شده، و اثرى از او زنده‌نمى‌شود مگر به نابودى اثر ديگر، و چيزى براى او تازه و نو نمى‌شود مگر به كهنه‌شدن چيز ديگر، و چيز جديدى از او نمى‌رويد مگر به دروشدن چيزى ديگر. ريشه هايى رفتند كه ما شاخه‌هاى آن مى‌باشيم، چگونه شاخه‌ها بدون ريشه‌ها برقرارمى‌مانند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وپنجم (خطبه 145 - خطبه در فناى دنيا و نكوهش بدعت) 2️⃣ نكوهش از بدعت‌ها: هيچ بدعتى در دين ايجادنمى‌شود مگر آن‌كه سنّتى ترك‌گردد، پس از بدعت‌ها بپرهيزيد، و با راه راست و جادّه آشكار حق باشيد. نيكوترين كارها سنّتى است كه ساليانى بر آن گذشته و درستى آن ثابت‌شده‌باشد، و بدترين كارها آنچه كه تازه پيدا‌شده و آينده آن روشن نيست. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وششم (خطبه 146 - خطبه به عمربن‌خطاب وقتى‌كه براى رفتن به جنگ ايرانيان با حضرت مشورت‌كرد) بخش اول: حفاظت خدا از دین خود اين كارى بود كه نه پيروزى در آن به انبوهى لشكر بود و نه شكست در آن به اندك بودن آن. آن دين خدا بود كه خدايش پيروز گردانيد و لشكر او بود كه مهيّاى نبردش كرد و ياريش داد. تا به آنجا رسيد كه بايد برسد و پرتوش بر آنجا تافت كه بايد بتابد. خداوند ما را وعده پيروزى داده و خدا وعده خويش برمى‌آورد و لشكر خود را يارى مى‌دهد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وششم (خطبه 146 - خطبه به عمربن‌خطاب وقتى‌كه براى رفتن به جنگ ايرانيان با حضرت مشورت‌كرد) بخش دوم: مشاوره نظامی با امیرالمؤمنین جايگاه فرمانده سپاه، همانند رشته‌اى است كه مهره‌ها را در آن كشند، و او آنها را در كنارهم جاى‌داده. اگر آن‌رشته بگسلد، مهره‌ها پراكنده‌شوند و هريك به‌سويى روند، آن‌سان، كه گردآوردنشان هرگز ميسرنگردد. عرب‌ها امروز اگرچه به‌شمار اندك هستند ولى با وجود اسلام بسيارند. و به‌سبب اتحادشان پيروزمند. تو محور اين آسياب باش و ساكن برجاى. به نيروى عرب آسياب را به چرخش درآور و آتش جنگ را به ايشان برفروز، نه به خود. زيرا اگر از اين سرزمين بروى، ع‌ربها از اطراف و اكناف پيمان‌بشكنند و كار به‌جايى كشد كه نگه‌دارى آنچه پشت‌سر نهاده‌اى، از آنچه روياروى آن هستى، دشوارتر گردد. ايرانيان فردا تو را ببينند و گويند اين است ريشه عرب، اگر آن را قطع‌كنيد، از جنگ آسوده‌شويد. و همين سبب‌مى‌شود كه حرص و طمعشان در نابودكردن تو افزون‌گردد. اما آنچه از آمدن اين قوم به جنگ مسلمانان گفتى، خداوند سبحان، از آمدن آنها به جنگ مسلمانان ناخشنودتر از توست و او تواناتر است تا آنچه را سبب ناخشنودى او مى‌شود، دگرگون‌سازد. اما در باب شمار بسيارشان، ما درگذشته هرگز به پشت‌گرمى انبوهى سپاه نمى‌جنگيديم، به اميد يارى و مددكارى خداوند بود كه مى‌جنگيديم. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 1️⃣ فلسفه بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: خداوند حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت‌ها رهايى بخشيده به پرستش خود راهنمايى‌كند، و آنان را از پيروى شيطان نجات‌داده به اطاعت خود كشاند، با قرآنى كه معنى آن را آشكار‌كرد و اساسش را استوارفرمود، تا بندگان عظمت و بزرگى خدا را بدانند كه نمى‌دانستند، و به پروردگار، اعتراف‌كنند پس از انكارهاى طولانى اعتراف‌كردند، و او را پس‌ازآن‌كه نسبت به خدا آشنايى نداشتند به‌درستى بشناسند. 🌀پس خداى سبحان در كتاب خود بى‌آن‌كه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند، و قدرت خود را به‌همه نماياند، و از قهر خود ترساند، و اين‌كه چگونه با كيفرها ملّتى را كه بايد نابودكند ازميان‌برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام دروكرد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 2️⃣ خبر از آينده تأسّف‌بار اسلام و مسلمين _الف: همانا پس‌ازمن در روزگارى برشما فراخواهدرسيد كه چيزى پنهان‌تر ازحق، و آشكارتر ازباطل، و فراوان‌تر از دروغ به‌خداوپيامبرش نباشد. و نزد مردم آن‌زمان كالايى زيان‌مندتر ازقرآن نيست اگر آن‌را درست‌بخوانند و تفسيركنند، و متاعى پرسودتر از قرآن يافت‌نمى‌شود آن‌گاه كه آن را تحريف‌كنند و معانى دل‌خواه خود را رواج‌دهند. در شهرها چيزى ناشناخته‌تر ازمعروف، و شناخته‌تر ازمنكر نيست، حاملان قرآن، آن‌را واگذاشته و حافظان قرآن، آن‌را فراموش‌مى‌كنند، پس درآن‌روز قرآن و پيروانش ازميان مردم رانده‌ومهجورمى‌گردند، و هردو غريبانه در یک‌راه ناشناخته سرگردانند، و پناه‌گاهى ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند اما گويا حضورندارند، بامردمند ولى از آنها بريد‌ه‌اند، زيرا گم‌راهى و هدايت هرگز هماهنگ‌نشوند گرچه كنار يك‌ديگر قرارگيرند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 2️⃣ خبر از آينده تأسّف‌بار اسلام و مسلمين _ب: مردم در آن‌روز، در جدايى‌وتفرقه هم‌داستان، و در اتّحادويگانگى پراكنده‌اند، گويى آنان پيش‌واى قرآن بوده و قرآن پيشواى آنان نيست، پس‌از قرآن جزنامى و نزدشان باقى‌نماند، و آنان جزخطى را از قرآن نشناسند. و در گذشته نيكوكاران را كيفرداده، و سخن راست آنان را برخدا دروغ‌پنداشتند، و كار نيكشان را پاداش بد دادند. و همانا آنان كه پيش‌ازشما زندگى‌مى‌كردند، به‌خاطر آرزوهاى دراز، و پنهان‌بودن زمان اجل‌ها، نابودگرديدند، تا ناگهان مرگ وعده‌داده‌شده بر سرشان فرودآمد، مرگى كه عذرها را نپذيرد، و درهاى باز توبه را ببندد، و حوادث سخت و مجازات‌هاى پس‌از مردن را به‌هم‍‌راه آورد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 3️⃣ پندهاى حكيمانه: ❗️❕اى مردم هركس ازخدا خيرخواهى‌طلبد، توفيق‌يابد، و آن‌كس كه سخنان خدا را راه‌نماى خود قراردهد به‌راست‌ترين راه، هدايت خواهدشد، پس همانا همسايه خدا درأمان، و دشمن خدا ترسان‌است. آن‌كس كه عظمت خدا را مى‌شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ‌جلوه‌دهد، پس بلندى ارزش كسانى كه بزرگى پروردگار را مى‌دانند دراين‌است كه برابر او فروتنى‌كنند، و سلامت آنان‌كه مى‌دانند قدرت خدا چه‌اندازه مى‌باشد دراين‌است كه برابر فرمانش تسليم‌باشند. پس، ازحقّ نگريزيد چونان گريز انسان تن‌درست‌ از فرد «گر» گرفته، يا انسان سالم از بيمار، و بدانيد كه هيچ‌گاه حق را نخواهيدشناخت جزآن‌كه ترك‌كننده آن را بشناسيد. هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيدبود مگرآن‌كه پيمان‌شكنان را بشناسيد، و هرگز به قرآن چنگ‌نمى‌زنيد مگرآن‌كه رهاكننده آن را شناسايى‌كنيد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 4️⃣ ويژگى هاى اهل‌بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله (امامان دوازده گانه): پس رستگارى را از اهل آن جستجوكنيد، كه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رمز حيات دانش، و راز مرگ جهل‌ونادانى هستند، آنان‌كه حكمتشان شما را از دانش آنان، و سكوتشان از منطق آنان، و ظاهرشان از باطنشان، اطلاع مى‌دهد. نه با دين خدا مخالفتى دارند، و نه در آن اختلاف مى‌كنند، دين در ميان آنان گواهى صادق، و ساكتى سخن‌گوست. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وهشتم (خطبه 148 - خطبه درباره اهل بصره) ریاست طلبی طلحه و زبیر هريك از آن‌دو فرمان‌روايى را براى خود اميدمى‌دارد، نه براى دوستش، و آن را به‌جانب خود مى‌گرداند. اين‌دو ميان خود و خدا راهى نگشوده‌اند و پيوندى برقرارنكرده‌اند. هريك كينه آن‌ديگر را دردل مى‌پروراند و به‌زودى نقاب از چهره‌هايشان برخواهندگرفت. به‌خداسوگند، اگر به آنچه مى‌خواهند دست‌يابند، هريك جان آن‌ديگر را بگيرد و تباه‌ونابودش‌سازد. ستم‌پيشگان برخاسته‌اند، كجايند آنهايى كه تنها براى پاداش خداوندى مجاهدت‌مى‌كنند كه راه‌هاى رستگارى پيش پايشان گشاده‌است و پيش‌ازاين به آنان خبرداده‌اند. براى هرگمراه‌شدن، سببى‌وبهانه‌اى است و هرپيمان‌شكنى را شبهه‌اى است. به‌خداسوگند، كه من آن‌كسى نيستم‌ كه بانگ بر سروسينه‌زدن عزاداران و آواز خبردهندگان از مرگ را بشنود و سپس برسرگريندگان حاضرآيد و در آنها ننگريسته، بگذرد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌ونهم (خطبه 149 - خطبه پيش از درگذشت از دنيا) 1️⃣ ياد مرگ: اى مردم هركس از مرگ بگريزد، به‌هنگام فرار آن را خواهدديد، اجل سرآمد زندگى، و فرار از مرگ رسيدن به آن است. چه روزگارانى كه در پى گشودن راز نهفته‌اش بودم اما خواست خداوند جز پنهان‌ماندن آن نبود، هيهات كه اين علمى پنهان است. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌ونهم (خطبه 149 - خطبه پيش از درگذشت از دنيا) 2️⃣ وصيّت هاى امام على عليه السّلام: امّا وصيّت من نسبت به خدا، آن كه چيزى را شريك خدا قرارندهيد، و نسبت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه، سنّت و شريعت او را ضايع نكنيد. اين دو ستون محكم را بر پا داريد و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد و تا آن زمان كه از حق منحرف نشده‌ايد، سرزنشى نخواهيدداشت، كه براى هركس به اندازه توانايى او وظيفه‌اى تعيين‌گرديده، و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده‌شده‌است زيرا كه: پروردگار رحيم، و دين استوار، و پيشوا آگاه است. من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم، و فردا از شما جداخواهم‌شد، خدا شما و مرا بيامرزد. اگر از اين ضربت و در اين لغزش‌گاه نجات يابم، كه حرفى نيست، امّا اگر گام ها بلغزد و از اين جهان بروم، ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسير وزش باد و باران، و زير سايه ابرهاى متراكم آسمان پراكنده مى‌شويم، و آثارمان در روى زمين نابود خواهد شد. من از همسايگان شما بودم، كه چندروزى در كنار شما زيستم، و به‌زودى از من جز جسدى بى‌روح‌وساكن پس‌ازآن‌همه تلاش، و خاموش پس‌ازآن‌همه گفتار، باقى‌نخواهدماند. پس بايد سكوت من، و بى‌حركتی دست و پا و چشم‌ها و اندام من، مايه پند و اندرز شما گردد، كه از هر منطق رسايى و از هر سخن مؤثّرى عبرت‌انگيزتر است. وداع و خداحافظى من با شما چونان جدايى كسى است كه آماده ملاقات پروردگار است، فردا ارزش ايّام زندگى مرا خواهيدديد، و راز درونم را خواهيددانست. پس‌ازآن كه جاى مرا خالى ديديد و ديگرى بر جاى من نشست، مرا خواهيدشناخت. @nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهم (خطبه 150 - خطبه در آن اشاره به فتنه‌ها دارد) 1️⃣ آينده بشريّت و ظهور حضرت مهدى (عج): به راه‌هاى چپ و راست رفتند، و راه ضلالت و گمراهى پيمودند، و راه روشن هدايت را گذاشتند. پس درباره آنچه كه بايد باشد شتاب نكنيد، و آنچه را كه در آينده بايد بيايد دير مشماريد، چه‌بسا كسى براى رسيدن به چيزى شتاب مى‌كند امّا وقتى به آن رسيد دوست دارد كه اى كاش آن را نمى‌ديد، و چه نزديك است امروز ما به فردايى كه سپيده آن آشكارشد. اى مردم اينك ما در آستانه تحقّق وعده‌هاى داده‌شده، و نزديكى طلوع آن چيزهايى كه بر شما پوشيده و ابهام‌آميز است، قرارداريم. @nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهم (خطبه 150 - خطبه در آن اشاره به فتنه‌ها دارد) 2️⃣ ره آورد حكومت حضرت مهدى (عج): ❗️ بدانيد آن‌كس از ما (حضرت مهدى «عج») كه فتنه‌هاى آينده را دريابد، با چراغى روشن‌گر در آن گام مى‌نهد، و بر همان سيره و روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامان عليهم السّلام رفتارمى‌كند تا گره‌ها را بگشايد، بردگان و ملّت‌هاى اسير را آزادسازد، جمعيّت‌هاى گم‌راه و ستم‌گر را پراكنده و حق‌جويان پراكنده را جمع‌آورى مى‌كند. حضرت مهدى (عج) سال‌هاى طولانى در پنهانى از مردم به‌سرمى‌برد آن‌چنان‌كه اثرشناسان، اثر قدمش را نمى‌شناسند، گرچه در يافتن اثر و نشانه‌ها تلاش فراوان كنند. سپس گروهى براى درهم‌كوبيدن فتنه‌ها آماده‌مى‌گردند، و چونان شمشيرها صيقل‌مى‌خورند، ديده‌هاشان با قرآن روشنايى‌گيرد، و در گوش‌هاشان تفسير قرآن طنين‌افكند، و در صبح‌گاهان و شام‌گاهان جام‌هاى حكمت سرمى‌كشند. @nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهم (خطبه 150 - خطبه در آن اشاره به فتنه‌ها دارد) 3️⃣ سرنوشت امّت اسلامى پس‌از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله: روزگار آنان به‌طول‌انجاميد تا رسوايى آنها به‌نهايت‌رسيد، و خود را سزاوار بلاى زمانه گرداندند، و چون پايان مدّت آنها نزديك‌شد، گروهى در فتنه‌ها آسودند و گروهى دست‌به‌ حمله‌وپيكار با فسادگران زدند و باشكيبايى كه داشتند برخدا منّت‌ننهادند، و جان‌دادن در راه خدا را بزرگ‌نشمردند. تاآنجا كه اراده الهى به پايان دوران جاهليّت موافق شد، شمشيرها در راه خدا كشيدند، و بينش‌هاى خود را بر شمشير نشاندند، و طاعت پروردگار خود را پذيرفتند، و فرمان پنددهنده خود را شنيدند، و در پيروزى و سربلندى زيستند. تاآن‌كه خدا، پيامبرش را نزد خود برد، (افسوس) كه گروهى به گذشته جاهلى خود بازگشتند، و باپيمودن راه‌هاى گوناگون به‌گمراهى رسيدند، و به‌دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستى‌بامؤمنان بريدند كه به‌آن امر شده‌بودند، و بنيان اسلامى را تغييرداده در جاى‌ديگرى بنانهادند. آنان كانون هر خطا و گناه، و پناه‌گاه هرفتنه‌جو شدند كه سرانجام در سرگردانى فرورفته، و در غفلت و مستى به روش و آيين فرعونيان در آمدند، يا از همه بريده و دل به‌دنيا بستند، و يا پيوند خود را بادين گسستند. @nahgolbalagh