#جلسه‌_صد‌_و‌_بیست‌_و_هفتم خطبه ۸۳ / بخش سیزدهم در ادامه خطبة‌الغرّاء رسیدیم به توصیه‌های ویژه امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره تقوای الهی می‌فرمایند: ✨أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ ✨ شمارا به تقوا وصیت می‌کنم که در رابطه‌تان با خدا تقوا پیشه کنید و ترس از خدا داشته باشید. ♦️سوالی که مطرح می‌شود این است‌که "چه چیز اقتضای تقوا می‌کند"❓ درپاسخ به مواردی از اوصاف واسماء الهی اشاره می‌شود: ↙️ ✨اَلَّذِي أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ وَ اِحْتَجَّ بِمَا نَهَجَ✨ خدایی که اِعذار کرده است (راه عُذر آوری را بسته است) به‌واسطه اِنذار( کسی‌که مخاطب را از کاری هشدارو تذکرمی‌دهد، یادآور می‌شود و برحذر می‌دارد، بعداً اجازه عُذر به مخاطب را نیز نمی‌دهد؛ یعنی بگوید من نمی‌دانستم یا توجه نداشتم) خدایی که با ارائه راه روشن و طریق مستقیم، احتجاج کرده‌است؛ یعنی حجت را بر مردم تمام کرده‌است. 🔸اِعذار : راه عُذر را بستن و جلوی عذرآوری را گرفتن. 🔸نهج : راه روشن را می‌گویند. 🔸احتجاج : حجت را تمام کردن. بارها عرض شده که عدالت و حکمت خدا اقتضاء این حجت تمام کردن نسبت به تک‌تک افراد انسان باشد و به‌طور مکرر هم باشد، نه یکبار. خدای حکیم و رئوف ننشسته تا کسی خطاکند و او عذابش کند. خداوند در موضع رحمت و مغفرت نشسته‌است. خدایی که اینگونه است در انتظاراست که بندگان بلکه با احتجاج و هشدار دیگر به راه بازگردند؛ نه اینکه بخواهد کاری کند که اینهاراه بازگشت نداشته باشند. گاهی اوقات شما با کسی تماس تلفنی می‌گیرید که ممکن است خیلی هم تمایل به حرف زدن با او را نداشته باشید، در واقع مجبور به تماس شدید. در این حال دوتا زنگ که خورد قطع می‌کنید و می‌گویید من زنگ زدم و تو جواب ندادی. می‌خواهید فقط رفع تکلیف شود؛ ولی گاهی اوقات که لازم می‌دانیدحتماً نکته‌ای را به اطلاع کسی برسانید، چندبار تماس می‌گیرید، گاهی نیم‌ساعت معطل می‌شوید تا تماس بگیرید. احتجاج‌های الهی( حجت تمام‌ کردن‌های الهی) نیز اینگونه‌اند؛ یعنی خداوند برای تک‌تک ما در زندگی‌مان درموارد گوناگون در برابر هر خطا و گناهی حجت را برما تمام می‌کند؛ اما ما راحت از کنارش می‌گذریم؛ چون کسی که نمی‌بیند، خودم می‌فهمم که خدا اینجا به من هشدار قلبی داد که اشتباه می‌کنم. اینها تماماً ثبت می‌شود؛ مثل نوار قلب که در آن هیجانات افراد و مشکلاتشان ثبت می‌شود، همه این هشدارها نیز ثبت می‌شود که کسی نتواند انکار نماید. ✨وَ حَذَّرَكُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِي اَلصُّدُورِ خَفِيّاً✨ خدایی که شما را برحذر داشته است از دشمنی که به‌طور مخفیانه در سینه‌هایتان وارد می‌شود. منظور از سینه‌ها، عالم خیال است. دشمن هم که همان شیطان است. خدای متعال فرموده است: ۞أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ۞ (یس:۶۰) ای بنی‌آدم مراقب باشید که شیطان دشمن آشکار شماست. اصلاً می‌توان گفت فلسفه اینکه آدم ابوالبشر (علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام‌) دچار آن مشکلات شد و از بهشت رانده شد، همه به این خاطر بود که ما شیطان را که دشمن‌مان است بشناسیم؛ وگرنه اگر آن #معرفی صورت نگرفته بود، ما هرگز قبول نمی‌کردیم که دشمنی به‌نام شیطان داریم. همیشه وقتی دشمنی شیطان را یادمان می‌رود، داستان آدم علیه‌السلام را که مرورکنیم، برایِمان روشن می‌شود که چه خطری کنار گوش ماست؛ بلکه داخل سینه ماست. 🔸صدور: همان خیال ماست؛ چون شیطان حوزه نفوذش در #تخیلات ماست. او نه در عقل ما تصرفی دارد، نه در احساس ما. اگر احساس کردید هوا گرم است، این کار شیطان نیست؛ بحث فیزیولوژیکی است؛ اما اگر تصویر ذهنی شما از گناه چیز خوشایندی بود، یا از ثواب چیز ناخوشایندی بود، این تصویر و خیال را شیطان دست‌کاری کرده‌است. #شوق‌معرفت۱ 🌴🌴🌴

آنجا خوب تاخت و تاز می‌کند. ۞ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ۞ ✨وَ نَفَثَ فِي اَلْآذَانِ نَجِيّاً✨ شیطانی که کنار گوش‌ما می‌دَمَد؛ یعنی مثل کسی که درِگوشی با ما حرف می‌زندو نجوا می‌کند، شیطان هم با ما نجوا می‌کند. خداوند ما را از این دشمن برحذار داشته‌است. این‌هم که فرمودند خفیاً وارد می‌شود، برای این است‌که از ورودش خبر نداریم. وارد می‌شود و صحبت می‌کند، ما فکر می‌کنیم دوست با ما سخن می‌گوید. او علی‌الظاهر خیرخواهی می‌کند که ما فکر می‌کنیم واقعاً خیرخواه ماست. ✨فَأَضَلَّ وَ أَرْدَى✨ او ما را گمراه کرده و از راه به‌در می‌کند( منحرف می‌کند) ✨وَ وَعَدَ فَمَنَّى✨ وعده می‌دهد و ما را گرفتار اُمنِیَّه (آرزوهای باطل) می‌کند. یکی از کارهای شیطان #آرزوپَروری است و ما از آرزوها برای خودمان سرمایه‌ها می‌سازیم؛ چون هیچ مشکلی هم ندارد. انسان می‌تواند با آرزوهایش زمین و زمان را در هم بکوبد. آن‌وقت این سرمایه آرزو را به جای واقعیت برای ما قرار می‌دهد؛ یعنی می‌گوید: بسیار خوب! تو در آینده چنین و چنان می‌کنی. چنین و چنان می‌شوی. او در قوه خیال یک راه روشنی را برای ما ترسیم می‌کند. پیش‌تر عرض شده که رُستَنگاه و محل پرورش #آرزو خیال است، برخلاف #امید که رُستَنگاهش عقل است و پشتوانه عقلی دارد. اگر کسی گفت من به یک کاری امید دارم ، شما می‌توانید از او دلیل، برنامه و هدف بخواهید؛ لیکن اگر کسی گفت من یک چیزی را آرزو دارم، نه نیازی به دلیل آوردن است، نه ارائه برنامه و نه داشتن هدف خاصی. آرزو#مالیات‌ ندارد. #عوارض ندارد، #مقدمات نیاز ندارد؛ ولی امید چرا. لذا شیطانی که در خیال ما تصرف می‌کند👇 ✨وَ زَيَّنَ سَيِّئَاتِ اَلْجَرَائِمِ✨ گناهان بد و زشت را برای ما تزیین می‌کند( بَزَک می‌کند) چنانکه انسان فکر می‌کند واقعاً این‌قدر جمال دارد و اینگونه زیباست. ما #شیفته و #فریفته آن گناه می‌شویم و گناه را یک کار خوب و مثبت تلقی می‌کنیم. بعد هم که کسی به ما #یادآور می‌شود که گناه است، عذاب و گرفتاری دنیوی و اخروی در پی دارد، اینها را مشکل تلقی نمی‌کنیم و می‌گوییم:👇👇👇 ▪بعداً راه برای توبه باز است... ▪شب قدر نزدیک است... ▪ شب جمعه نزدیک است... ▪اصلاً میشود یک‌ساعت بعدش عذرخواهی کرد.. ▪مگر به ارحم‌الراحمین بودن خدا شک دارید؟.. ▪شک دارید که خدا مهربان است؟.. ▪نگران نباش درست می‌شود... ❌❌❌ ✨وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ اَلْعَظَائِمِ✨ آن عذاب‌هایی که در برابر گناهان بزرگ و کبیره است را بر ما آسان می‌گیرد. 🔸هَوّنَ: سست نشان می‌دهد 👈این دشمنیِ شیطان مضاعف است؛ یعنی هم دشمنی می‌کند، هم بعد که ما را فریب داد، خودش را تبرئه می‌کند. 👈این دشمنی شیطان #کم‌نظر است؛ چون در دنیا گاهی اوقات یک کسی با انسان‌ها دشمنی می‌کند؛ مثلاً می‌بینید بمب‌گذاری می‌کنند و بعد هم اعلام می‌کنند که ما بودیم. 👈شیطان اینگونه نیست. او بعد از آنکه انفجاری در وجود ما ایجاد کرد، گردن خودمان می‌اندازد و خود را کنار می‌کشد(می‌گوید خودت بودی، به من چه؟! 😈 من یک دعوت کردم خودت دویدی) #شوق‌معرفت۲ 🌴🌴🌴

✨حَتَّى إِذَا اِسْتَدْرَجَ قَرِينَتَهُ وَ اِسْتَغْلَقَ رَهِينَتَهُ أَنْكَرَ مَا زَيَّنَ✨ تا وقتی‌که همنشین خودش را استدراج کرد؛ یعنی آن نفس ما که همنشینش شده را پله‌پله و درجه‌درجه به سمت خودش کشید، تاجائی‌که دست‌بند را به دستِ ما زد و ما را گیر انداخت؛ بعد دیگر اجازه اعتراض به ما نمی‌دهد(خودش را کنار می‌کشد) ✨وَ اِسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ✨ (بالاترش اینکه می‌گوید) حالا ببین چه گناهی کردی؟! چرا شیطان اینگونه‌است⁉️ برای اینکه ریشه عداوت شیطان #حسادت است. گاهی اوقات دشمنی‌ها ریشه‌اش خباثت است؛ یعنی یک‌طرف قاتل است و می‌خواهد عده‌ای را بکشد. این فرد دیگر حسادت ندارد، فقط خباثتِ قتل و جنایت را دارد؛ اما شیطان چون ریشه‌اش حسادت است، تاوقتی ما هستیم، به هرنحوی بتواند ما را اذیت می‌کند. فشار می‌آورد که ما گناه کنیم، بعد که گناه کردیم، تقصیر را به گردن خودمان می‌اندازد. بعد هم می‌گوید چه گناه بزرگی کردی، برو بیچاره! البته این‌هم #زمینه‌سازی برای گناه بعدی در فرد است؛ یعنی می‌خواهد ما را از توبه #بازدارد. دائم القاء می‌کند که گناهت آنقدر بزرگ است‌که خدا توبه‌ات را نمی‌پذیرد. 👈#ایجادناامیدی‌ازتوبه‌و‌رحمت‌خداوند. همین کسی که قبلاً می‌گفت گناهت کوچک است و مهم نیست، حالا می‌گوید چه گناه کبیره‌ای! خداکه نمی‌بخشد! او که پیش این می‌گفت در امانی و مشکلی نخواهی داشت، حال می‌گوید منتظر باش تا عذاب خدا تو را فرا بگیرد! این هم ترسیم دشمنیِ شیطان بعد از بیان نحوه منحرف کردن انسان به دنبال توصیه به تقوا بود. #شوق‌معرفت۳ 🌴🌴🌴

خطبه ۸۳/ بخش چهاردهم در ادامه رسیدیم به فراز دیگری از خطبه که امیرالمؤمنین علیه‌السلام سرگذشت انسان را از لحظه انعقاد نطفه تا مرگ یک‌دور مرور می‌فرمایند. در این فرازها امام گویی یک نوع جدول رشدی ارائه می‌دهند که در آن مراحل مختلف عمر و چگونگی پشت‌سر گذاشتن انسان بدون‌تقوا از این مراحل را بیان می‌دارد. و اینکه انسان وقتی بیدار می‌شود که در سراشیبی قبر یا هنگامه مرگ قرار گرفته‌است. طی شدن همه این مراحل در صورتی آسان ،نورانی و راحت است‌که با #تقوا همراه باشد. امام سخنان خود را با کلمه "أم" آغاز می‌کنند و این مسئله بیانگر آن است که این فراز تقطیعی با فراز پیشین دارد؛ یعنی از فراز قبلی جدا شده است. حال این" أم" متصله یا منفصله است؟ بیشتر به نظر می‌رسد که منفصله یا منقطعه باشد که به معنای "بَل" است. بعضی از شارحین فرمودند تقدیری که در کلام امام وجود دارد به این شکل است‌که : ✨بل اُذَکّرکم بحال الانسان✨ من می‌خواهم شما را تذکر دهم که حال انسان چگونه است. کدام انسان⁉️ ✨أَمْ هَذَا اَلَّذِي أَنْشَأَهُ فِي ظُلُمَاتِ اَلْأَرْحَامِ✨ انسانی که خداوند نقطه آغاز حیات این جهانی‌اش را در ظلمتِ رَحِم قرار داد. ✨وَ شُغُفِ اَلْأَسْتَارِ✨ پرده‌هایی که وجود داشت و او را می‌پوشانَد؛ به‌طوری که خودِ مادر هم در آن روزهای اول هنوز نمی‌داند که باردار است یا خیر. جز خدا کسی اطلاع ندارد؛ مگر حالا که با ابزارهای امروزی به‌شکلی در رحم نفوذ می‌کنند و متوجه می‌شوند. 🔸شغف : جمع شغاف، به معناى پرده است. آنجایی که "بَینَ لَحمٍ وَ دَمٍ و جِلدٍ" یعنی سه‌ تا پرده یا بیشتر داشت. ✨نُطْفَةً دِهَاقاً✨ آن‌لحظه نطفه بود، نطفه‌ای که با فشار در رحم جا گرفته است. 🔸دِهاق: از ریشه دَهق به معنای فشار آوردن و با فشار چیزی را قرار دادن است. ✨وَ عَلَقَةً مِحَاقاً✨ بعد تبدیل به عَلَقه شده است. (سجع کلمات و جملات حضرت شگفت‌انگیز است.) 🔸مِحاق: از ریشه مَحق به معنای از بین رفتن و کم‌رنگ شدن یا نابودشدن است. عَلَقه بعد از نطفه است؛ ولی عَلَقه که نمی‌ماند، پس از چندی تبدیل می‌شود. یعنی از حالت خونِ بسته تغییر پیدا می‌کند و به جنین تبدیل می‌شود. ✨وَ جَنِيناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِيداً وَ يَافِعاً✨ یک مدتی جنین است، و بعد به‌صورت طفل نوزاد متولد و شیرخواره می‌شود. بعد رشد کرده، به سن نوجوانی می‌رسد و قد می‌کشد. 🔸یَفع: به معنای قد کشیدن است. ✨ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً✨ خداوند در آن زمان به او عقلی می‌دهد که می‌تواند اطلاعات معلومات خودش را حفظ کند و آنچه فرامی‌گیرد را به خاطر بسپارد. (اینجا #قلب به معنای #عقل است؛ چون به قرینه حافظ آمده‌است) #شوق‌معرفت۴ 🌴🌴🌴

✨وَ لِسَاناً لاَفِظاً✨ خداوند به او زبانی می‌دهد که سخنگوست، می‌تواند ایده‌های خود را بر زبان بیاورد. ✨وَ بَصَراً لاَحِظاً✨ خداوند به او چشمی می‌دهد که با آن نظاره می‌کند(می‌نگرد) حالا این قدرت‌هایی که خداوند در او پرورش داده و به ثمررسانده، برای چیست؟ ✨لِيَفْهَمَ مُعْتَبِراً وَ يُقَصِّرَ مُزْدَجِراً✨ برای اینکه بفهمد و وقتی فهمید، عبرت بگیرد. مثلاً از همان زمان که می‌بیند فلان جوان چگونه فریب خورد وگرفتار انحراف شد، درس بگیرد. و دیگر این مسیر را نخواهد برود. یا وقتی با یک‌گناهی مواجه می‌شود، از ارتکاب گناه خودداری کند و کوتاه بیاید. 🔸یُقَصّر: کوتاه بیاید وقتی او را از کاری نهی می‌کنند. 🔸مُزدَجِر: مطاوعه از زجر به معنی بازداشتن است. اگر شماکسی را از کاری بازدارید و او توجه و خویشتنداری کند، مزدجر خواهد بود. ✨حَتَّى إِذَا قَامَ اِعْتِدَالُهُ✨ تااینکه بالاخره وقتی رشد کرد و به کمال عقل و دوره کمال زندگیش رسید و همه نیروهایش کاملاً اعتدال یافت ✨وَ اِسْتَوَى مِثَالُهُ✨ قد و قامتش شکل گرفت؛ یعنی یک انسان کامل شد.(روی پای خودش استوارشد) ✨نَفَرَ مُسْتَكْبِراً ✨ در آن حالت از حقایق و دستورات دینی و از عمل صالح می‌گریزد، کوچ می‌کند(فاصله می‌گیرد) چون متکی به نیروی جوانی و مغرور به قوای بدنی خودش است. یعنی آن زمانی‌که بچه‌ها احساس استقلال می‌کنند، دیگر حرف پدرومادر و معلم و مربی و نصایح دیگران را گوش نمی‌کنند. بیشترین تکه کلامشان #خودم است. خودم و خودم. 👈می‌خواهم خودم این‌کار را انجام دهم. 👈خودم اینطور فکر می‌کنم. البته اینجا #دوره‌بسیاردشوارتربیتی‌ هم هست. ضمن اینکه #استقلال نوجوانان حفظ شود، به این حالت #استکبار هم نیفتند. خیلی سخت است. اگر والدین تعلیمات لازم، دوره‌های مخصوص و یا مطالعات ویژه نداشته باشند، فرزندشان یا استقلالش را از دست می‌دهد و یا اینکه یک پارچه استکبار پیدا می‌کند. ✨وَ خَبَطَ سَادِراً✨ و بی‌پروا در بی‌راهه گام می‌نهد. 🔸سادر: کسی که دچار حیرت شده، حیرتی از روی خَبط و خطا است؛ یعنی خبط وخطا کرده و در نتیجه حیرت‌زده می‌شود و نمی‌داند چکار کند؛ مثل خیلی از افراد که با خطا خودشان را در یک مخمصه‌ای گیر می‌اندازند و نمی‌دانند چگونه از آن بیرون بیایند؛ چراکه زیاده‌از حد احساس استقلال کرده‌اند. آیا استقلال فرزندان سن به‌خصوصی دارد❓خیر به هیچ عنوان. ممکن است همزمان با سن بلوغ باشد یا زودتر و یا دیرتر. اینکه افراد از خودشان هوش نشان می‌دهند علامت استقلالشان نیست؛ متأسفانه خطایی است‌که امروزه ما زیادمرتکب می‌شویم؛ یعنی IQ بالا (بهره‌هوشی بالا) را که از آنان می‌بینیم، فکر می‌کنیم که به معنای واقعی هوشمند هستند؛ درحالی‌که هوش انواع متعددی دارد. امروزه ده دوازده قِسم هوش می‌شمارند و گمان می‌رود به این تعداد هم محدود نیست. فلذا خیلی از افراد را می‌بینیم که هوش ریاضی یا هوش درک‌مطلب دارند، اما هوش هیجانی ندارند؛ یعنی نمی‌توانند هیجان خودشان را کنترل کنند. درآن‌قسمت هوشمندانه عمل نمی‌کنند. یا هوش معنوی ندارند و انواع دیگر هوش. بنابراین نباید فکر کرد حالا که فرد یک زیرکی‌ها و تیزهوشی‌هایی از خودش نشان می‌دهد، دیگر در همه‌ جای زندگی می‌تواند موفق باشد. چقدر فراوانند افرادی که در زمره تیزهوشان مطرح شدند، ولی واقعاً از جهت انواع هوش‌های دیگر کُند هستند و طبعاً چنین افرادی نمی‌توانند کاملاً مستقل باشند. #شوق‌معرفت۵ 🌴🌴🌴

✨مَاتِحاً فِي غَرْبِ هَوَاهُ✨ 🔸غَرب: دَلو بزرگی که باآن از چاه آب می‌کشند. 🔸ماتح: کسی که از چاه آب می‌کشد. طبعاً کسی که از چاه آب می‌کشد، تلاش می‌کند که دَلو را بالامی‌کشد پُرتَر بوده و بیشتر آب داشته باشد که آب بیشتری را استخراج کند. دلو خود را داخل چاه کرده و می‌خواهد آب بکشد و مُصِرّ است تا جائی که می‌تواند بیشتر آب بردارد؛ لیکن در اینجا مقصود، آب کشیدن از چاهِ هویٰ و هوس است. 🔸فی غَربِ هَواهُ : یعنی یک دلوِ هویٰ برداشته و می‌خواهد از چاهِ وجود خود، هرچه بیشتر آن را پر کند؛ یعنی می‌کوشد هر آنچه می‌تواند ارضاء غرائز شهوت و غضب را بنماید. گویی مفت در اختیار او قرار گرفته‌است و سعی در نابودی خود دارد و متوجه هم هست. گاهی اوقات انسان چنین چیزهایی را می‌بیند. در رفتار شیطان پرستان این قضیه مشهود است که خودشان یا جوانان دیگر را مثل یک شمعی که می‌سوزانند و می‌نشینند تا به پایان برسد، زود‌تر از زمان سوختنِ یک شمع یک انسان را نابود می‌کنند. ✨کادِحًا سَعیّا لِدنیاهُ✨ حال اگر هویٰ و هوس نیز او را نابود نکند، تلاش و سخت‌کوشیِ فراوان دارد برای دستیابی و رسیدن به دنیا. 🔸کادح: سخت‌کوش ✨فی لَذّاتِ طَرَبِهِ و بَدَواتِ أرَبِهِ✨ دنبال لذت‌هایی است که او را شادکام کند و به طرب برساند. 🔸أرَب: شادکامی، خوشحالی و شادی زیاد یعنی هر شادی که برای او ظاهر می‌شود، در پی آن است. هر جایی که بتواند خوش بگذراند می‌خواهد خوش و خوش‌تر باشد؛ حتی اگر در پیِ کار و تلاش نیز می‌رود برای این است که بتواند خوش‌تر بگذراند. 🔖نکته: یکی از علت‌هایی که بعضی افراد به دنبال لذات سطح پایین هستند این است که از سایر لذت‌ها خبر ندارند. به قول سعدی: اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی 👈یعنی از لذت عقلی بی‌خبر هستند. 👈از لذت خیالی بی‌خبر هستند. 👈از لذت‌های ارتباط با دیگران بی‌خبر هستند 📌یکی از روانشناسان در بحث شادکامی از قول یکی از همکاران خود مطلبی نقل می‌کند که نکتهٔ بسیار لطیفی است؛ می‌گوید: من خاطره‌ای از دوران کودکی خود دارم. مادر من هر وقت می‌دید من افسرده هستم و ناراحت نشسته‌ام، می‌گفت چرا نشسته‌ای؟ چرا بیرون نمی‌روی تا به یک نفر کمک کنی و شاد شوی؟! ببینید این مادر چگونه فکر می‌کند؟! این شادی، #شادی‌قلبی است. این لذت، #لذت‌قلبی است. غیر از آن لذت حسی است. حال ممکن است مادری بگوید چرا نشسته‌ای؟ برخیز و چیزی میل کن تا خوشحال شوی. برخیز یک بازی بکن تا خوشحال شوی. برخیز یک فیلم کمدی ببین تا خوشحال شوی. ما معمولاً این موارد را می‌گوییم. این چه مادری بوده که به فرزندش می‌گفته‌است برخیز که اگر می‌خواهی از افسردگی بیرون آیی، به یک نفر کمک کن، و ما می‌دانیم به واقع چنین است؛ یعنی اگر ما به یک نفر کمک کردیم احساس شعف می‌کنیم. فرض کنید ماشین کسی خاموش شده است و ما کمک کردیم تا روشن شود؛ یا هر کار دیگری که کمک یدی بخواهد، چنان شعفی به ما دست‌ خواهد‌داد که آن افسردگی و دل‌مردگی از بین خواهد رفت. ✨ثُمَّ لاَ يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً✨ هیچ مصیبتی را حساب نمی کند که بالاخره زندگی همیشه به یک روال نیست. 🔸رَزِيَّةً: مصیبت آن کس که غرق در کسب شادی و شادکامی ظاهری است فکر نمی‌کند که یک روز مصائبی در انتظار اوست. حساب مصائب از خاطر او رفته‌است. مثل تقویم که هر روز سال را مشخص کرده‌اند که چه روز جمعه است، چه روز شنبه، چه روزی تعطیل است و چه روزی مناسبتی هست، ما یک تقویم عمر نیز داریم: چه روزی دیگر نمی‌توانیم سریع بدویم؟ ان‌شاءالله که بیماری و آفت نباشد ولی ضعف قوا را نمی‌توان علاج کرد؛ یعنی نمی‌تواند بگوید خدایا من تا لحظه آخر عمر بعد از ۱۵۰ سال مثل یک جوان نورَس بدَوَم و تلاش کنم! بالاخره ضعف قوا (یا برخی از عوارض دیگر کهنسالی که نمی‌توان از آن گریخت) هست. 《خداوند ان‌شاءالله عاقبت همه ما را ختم به خیر فرماید. عمر طولانی با عزت، با سلامتی و با توفیق روز افزون عنایت کند. خدا به ما توفیق دهد در راه بندگی او در ضمن عبادت با بخشش گناهان، آمرزیده شده، بدون بدهکاری به خدا و خلق از دنیا برویم. و در لحظه جان دادن نیز ائمه اطهار به خصوص امیرالمؤمنین را ان‌شاءالله ملاقات کنیم و با لبخند امام همه دشواری‌های کهنسالی و مرگ و عقبات آن از یاد ما برود ان‌شاءالله》 ✨ثُمَّ لاَ يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً✨ هیچ مصیبتی را حساب نمی کند که بالاخره زندگی همیشه به یک روال نیست. 🔸رَزِيَّةً: مصیبت #شوق‌معرفت۶ 🌴🌴🌴

✨وَ لاَ يَخْشَعُ تَقِيَّةً✨ هیچ خشوعی از باب تقوی در دل او دیده نمی‌شود که احتمال دهد عمر در حال طی شدن‌است. ✨فَمَاتَ فِي فِتْنَتِهِ غَرِيراً✨ یعنی در حالی که فریب خورده است، در فتنهٔ خود از دنیا میرود. 🔸غَرِيراً: فعیل به معنای مفعول است. یعنی مغرور. انسان مرگ افراد مختلف را که با هم مقایسه می کند می‌بیند برخی در چه شرایط بدی از دنیا می روند و برعکس بعضی از انسان ها چقدر عالی در یک شرایط مساعد (منظور شرایط زمانی و مکانی است) ✨وَ عَاشَ فِي هَفْوَتِهِ يَسِيراً✨ در آن هوا و هوس خود مدت کوتاهی زندگی کرد. 🔸هفوة: اصل معنای آن لغزش است یعنی درست است که ۱۰ سال، ۲۰ سال دنبال عیش و نوش بود اما این لغزشها، در آن ارزش‌های دوران جوانی، مثل برق گذشت. 👈"یسیرًا عاشَ": یعنی زندگی‌ او کوتاه بود. ✨لَمْ يُفِدْ عِوَضاً✨ چیزی در برابرش دریافت نکرد. اینکه می‌فرمایند: "لَمْ يُفِدْ عِوَضاً" یعنی در برابر هر چیزی که از ما سلب می‌شود یا در برابر هر کاری که انجام می‌دهیم مزدی بگیریم. به‌عنوان مثال اگر کسبه، یا کسانی که اهل حرفه هستند را ملاحظه بفرمایید، می‌بینیدکاسب ‌کار غیر ممکن است که یک جنسی را مجانی از دست بدهد؛ مگر اینکه بخواهد انفاق کند ولی در حالت عادی می‌گوید ما که اینجا بیکار نیستیم، آمده‌ایم تا نانی برای زن و بچهٔ خود ببریم. اگر اهل حرفه نیز باشد، از ابتدا مقدار دستمزد او معین است. حال اگر فرض بگیریم این « منِ» ما برای یک «منِ برتر» کار می کند؛ یعنی جسم ما، تن ما و نفس امارهٔ ما برای نفس مطمئنه کار می‌کند و به این مراتب نفس توجه داشته باشیم، قضیه خیلی متفاوت است. بنابراین مجانی نباید کار کرد. همانگونه که به یک کارگری که برای شما کاری انجام داده، چند ده هزارتومان مزد می‌دهید، حال وقتی خود ما نیز کاری انجام می‌دهیم( هر کاری) می‌توانیم مزد بگیریم. جالب این است که ما در این صورت حتی می‌توانیم برای خوابیدن، نفس کشیدن‌ و یا برای خوردن خود مزد بگیریم. #نفس ‌مطمئنه که خوردن یا خوابیدن نمی‌خواهد. این نفس اماره هست که این کارها را می‌کند؛ و می‌خواهد حیات حیوانی ما را حفظ کند؛ بنابراین بایستی یک دستمزدی بگیرد. شما اگر یک نفر را استخدام کرده باشید، رئیس یک شرکت باشید و کارمندان و کارکنانتان را بفرستید برای کسی کار کنند‌ می‌گویید مزد اینان را بدهید. شماره حساب می‌دهید که مزد اینها را بریزید به حساب من. حال اگر خود را در جایگاه نفس مطمئنه، رئیس یک شرکت یا مدیر یک مجموعه بدانیم _که مراتب مختلف نفس، آن مجموعه است_ آنوقت باید برای هر کدام دستمزدی قرار دهیم. اگر اینگونه باشیم همهٔ کارهای ما عوض دارد و دنبال این هستیم که سود ببریم و هیچ کاری را مجانی انجام نمی‌دهیم؛ حتی آب را مجانی نمی‌خوریم. آب خوردن مربوط به نفس اماره است. نفس مطمئنه می‌گوید به من ارتباطی ندارد که تو آب می خواهی. من بدون آب نیز می‌توانم زندگی کنم، پس باید بهای آن را بپردازی، باید آبی باشد که من چیزی در مقابل آن دریافت کنم. ✨وَ لَمْ يَقْضِ مُفْتَرَضاً✨ در حالی که این شخص هیچ وظیفهٔ شرعی خود را انجام نداده است. "و صلی‌الله‌ علی محمد و اله الطاهرین" #شوق‌معرفت۷ 🌴🌴🌴

"جلوه‌های اخلاق نبوی در قرآن" 💠 پرده بیست‌و‌یکم : "ابراز ناراحتی با سکوت سنگین" https://eitaa.com/joinchat/3543859252Cf20d3b8609 آرشیو ↙️ https://eitaa.com/joinchat/110821701Cf5b1df470f 📚📚📚

🎙سخنان جناب استادذوفقاری ویژه ولادت باسعادت حضرت صاحب‌الزمان (علیه‌السلام) 🌸🌺🌼🌸🌺🌼