eitaa logo
❤️کانال شهید یوسفی ان‌شاءالله نظری کنه به ما❤️
57 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
52 فایل
هدف این کانال، متوسل به شهید یوسف الهی نشر مطالب کانال بدون لینک مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 📖 📝 🔻 🐳 نهنگ، زندانی بود که یونس را درون خود به این سو و آن سوی دنیا 🌏چرخاند و یونس در دل تاریکی شکم نهنگ ندا در داد؛ ✨«معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که .»✨ 🌸خداوند 🤲🏻 را در دل ماهی شنید و او را و او را به ساحل🏝 دریایی انداخت، در حالی که و شده بود؛ 🍃«باز یونس را از بطن ماهی به صحرای خشکی افکندیم در حالیکه و بود و در آن صحرا بر او 🌳 رویاندیم.» 🌻ماهی افکندش از آن دریا کنار      🌿 روی خشکی لیک با جسمی نزار 🌻جسم او چون جوجه ای بی بال و پر      🌿آفتاب از بهر او بودی ضرر 🌻یک درختی از کدو آنجا برست      🌿 زیر سایه اش حضرت یونس نشست ✋🏻آری خداوند چون او را به خشکی آورد بر بالای سرش رویاند تا از اشعه تند آفتاب☀️ در امان باشد. 🌸 ؛ ✨تو چگونه به ناله و تضرع😩 از قومت توجه نکردی و حال خودت طاقت سختی را نداری؟⁉️ 🔹 یونس از پروردگار عذر خواست و به درگاه او . 👥 گویند یونس به مدت در شکم نهنگ زندانی بود و☝️🏻 آن تنها زمانی بود که خداوند یونس را تنها برای یک چشم به هم زدن به حال خود واگذار کرد. 🌻پس نجاتش داد حی لایموت      🌿هم از آن دریا و هم از بطن حوت 🔸در آن هنگام که یونس قومش را کرده بود، خداوند به او وحی فرستاد 🌺من پروردگار حکیم و عادل هستم و با بندگان خود می کنم.✋🏻 شاید آنها توبه🙏🏻 کنند و هیچ وقت به خاطر گناه بزرگان، کودکی را عذاب نمیکنم.❌ ✨من تو را به سوی آنها فرستادم تا باشی، ☝️🏻اما تو با دل آنها را شکستی💔 و از من آنها را خواستار شدی. ✅ آری یونس، تنها قومی که عذاب از آن رفع شد 👥قوم تو بود و تقدیر📜 آنها چیز دیگری جز عذاب ثبت شده است. 🍃یونس! هیچ شهری نبود که اهل آن بیاورند و ایمانش به حال آن سود بخشد☝️🏻 مگر قوم تو یونس که وقتی در آخرین لحظه ایمان آوردند ☄را در زندگی دنیا از آنان .»🍃 🔹 از☝️🏻 زمانی که قومش را ترک گفت تا آنها و بازگشت مجدد یونس طول کشید. 🔸هنگامی که یونس بطرف قومش بازگشت بود. 🍃«و باز او را بر بر صدهزار یا افزون برسالت فرستادیم.»🍃 🌸خدای تعالی به او وحی کرد به شهر خود بازگرد🔄 و به جمع بستگان و بپیوند، ☝️🏻زیرا آنها ایمان آورده اند، بتها را کنار گذاشته و اکنون در جستجوی🔍 تو و بازگشت تو هستند. 🔹یونس به شهر خود بازگشت و با تعجب😲 دید، آنهایی که به هنگام به پرستش بت ها مشغول بودند،☝️🏻 اکنون زبانشان به 📿 باز شده است و خدای یکتا را سپاس و ستایش 🤲🏻میکنند 🌻الهی شد قصه یونس تمام     🌿تا قیامت باد بر ذالنون سلام ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 🔹برخورد با مریم، زکریا را دگرگون کرد و او را در فکری عمیق🤔 فرو برد. ☝️🏻این 😊در روح زکریای پیر آشوبی بپا کرد. 🔸 این 😇و خداجوی و مقرب درگاه خدا، با یادآوری این مطلب ☝️🏻که قدرت خدا به اسباب و اوضاع نیست❌، ✨امید و تمایل به اولاد را در دل❤️ زکریا شعله ور ساخت و را در او تشدید کرد. 👈🏻بدون تردید زکریا در این سن و سال پیری👴🏻 از کافی برخوردار نبود ❌و در شرایط عادی و طبیعی انتظار اولاد از او نمی رفت و همسر او نیز بود، ☝️🏻ولی خدایی که را به کرامت خود امتیاز داده و برای بذل نعمت خویش او را برگزیده و 🍎در غیر موسم خود همه روز برایش مهیا ساخته بود، قادر است💪🏻 به زکریا فرزندی بدهد گرچه او پیر بود و همسرش نازا. ⬅️پس باید را بخواند🤲🏻 زیرا آن کس که دست نیاز و تضرع به سوی او دراز کند، مأیوس😔 برنمی گردد.❌ 🌿«آنجا بود که زکریا پروردگارش را خواند و گفت؛ 🤲🏻پروردگارا! از جانب خود و پسندیده 😊به من عطا کن که تو شنونده دعایی. ⏪پس در حالی که وی ایستاده و در محراب خود دعا 🤲🏻می کرد، فرشتگان او را ندا دادند که 🌸خداوند تو را به که ☝️🏻تصدیق کننده حقانیت کلمه اللّه عیسی است و بزرگوار و خویشتندار😌 و پرهیزنده از زنان 🧕🏻و پیامبری از شایستگان است مژده میدهد.» 🗓 همان روزی است که زکریا از خداوند ذریه ای پاک و نیکو😇 درخواست نمود و پروردگارش دعای🤲🏻 او را مستجاب کرد. 🔹 ؛ چگونه من صاحب فرزندی می شوم،🤔 در جایی که پیر شدم، موی سرم سفید شده و استخوانم سست شده و .😔 🦋 ؛ کار پروردگار چنین است. خدا هرچه بخواهد می کند.😊 🍃 ؛ پروردگارا! برای من نشانه ای قرار ده. ✨ ؛ نشانه‌ات این است که با مردم جز به ☝️🏻 اشاره و پروردگارت را بسیار یاد کن🤲🏻 و و او را تسبیح 📿بگویی.» ✨«پس از خود بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید که روزو شب به نیایش🤲🏻 بپردازد.»✨ 🌸خداوند در زکریا، فرزند پاکیزه ای به او بخشید و در همان دوران کودکی 📚 و و را به او عنایت کرد. ⬅️پس یحیی به دنیا آمد 🔹«از کودکی را به او دادیم و نیز از جانب خود مهربانی😊 و پاکی به او دادیم و بود و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویی نافرمان نبود❌.» ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 🔹حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت 🤲🏻حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید ☝️🏻تا وقتی که به دستور آن زمان فرزندش یحیی را به ⚔رساندند، 🔸زکریا از ترس😱 وی از شهر خارج شد و در یکی از باغ های🌳 اطراف پنهان گردید، به تعقیب او وارد باغ شدند. 🌳 در آنجا بود و زکریا در میان آن درخت رفته و پنهان گردید، 💂🏻‍♂ به 😈 که به صورت انسانی👤 درآمده بود به کنار آن درخت آمده و با اره آن درخت را دو نیم کرده و نیز در وسط درخت به دو نیم شد.😖 ↩️و سپس خداوند بزرگ برای ⚔ خبیث‌ترین مردم😈 را بر سر آنها مسلط کرد و از آنها را به انتقام ریختن خون پاک آن دو پیغمبر بزرگوار به دیار نابودی فرستاد. 🔸جنازه آن بزرگوار در دفن شد و قبر آن حضرت در آنجا است. 😈ابلیس در آن روزها در خانه‌های بنی‌اسرائیل رفت و آمد میکرد و در مورد تهمت هایی روا میداشت.😟 ☝️🏻و پیوسته شایعاتی در مورد آنها رواج میداد تا آنکه مردم👥 را تحریک کرد و آنان پیامبر خدا را به ⚔ رساندند. 🌸خداوند به فرشتگانش دستور داد که زکریا را غسل داده و بر آن نماز 🤲🏻بخوانند و آنگاه دفن کنند. 👈🏻هرگاه زکریا به آسمان نگاه 👀 میکرد و نامهای مبارک 🌷محمّد صلی الله علیه و آله ،   🌷علی علیه السلام ،      🌷فاطمه علیهاالسلام         🌷و حسن علیه السلام ☝️🏻را می‌دید، تمام 😔 از بین می رفت.😊 ✨ اما با دیدن نام 🌹 بغض گلویش😢 را می فشرد و پیوسته ناله 😩سر می داد و با دیدن نام حسین بن علی علیه السلام سه روز در مسجد🕌 میکرد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9 ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐