فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 آموزش نماز؛ قسمت ششم: قنوت فارسی
✍️ طبق فتوای آیات عظام رهبری، سیستانی، وحید، شبیری و نوری: خوندن دعا به زبون فارسى یا هر زبون دیگهای توی قنوت نماز اشکال نداره، اگرچه عربیخوندنش بهتره؛ چون ثواب قنوت رو فقط با عربیخوندن میبریم.
⭕️ نکته: آیتالله مکارم خوندن قنوت به فارسی رو جایز نمیدونن.
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 آموزش نماز؛ قسمت هفتم: تشهد و سلام
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
⁉️تصمیم انتقام و پاسخ به رژیم صهیونیستی در اختیار چه کسی است؟
⭕️در جمهوری اسلامی ایران باعنایت به جایگاه قانونی شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور،کلیه سیاست ها، اقدامات و عملیات ها بایستی به تأیید رئیس شورای عالی امنیت کشور برسد.از طرفی نیز مقام معظم رهبری دستور به شورای نظامی را در سطح عملیات ها و پاسخ به تهاجمات دشمن را به شورای عالی امنیت ملی تفویض کرده اند.
⭕️لذا تعیین کمی و کیفی،نحوه،زمان،اهداف و کلیه جزئیات عملیات به عهده شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهوری است و در نهایت با تأیید نهایی فرماندهی کل قوا اجرایی می شود
⭕️از این رو چنانچه رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور به هر دلیلی تمایلی به انجام عملیات نظامی و پاسخ به دشمن نداشته باشد می تواند مخالفت کند و این نظر قطعی و لازم الاجرا است.
✅و بالعکس چنانچه رئیس جمهور،رئیس شورای عالی امنیت ملی تصمیم بر پاسخ و عملیات با هر شرحی داشته باشد با تأیید نهایی فرماندهی کل قوا،دستور فوری،قطعی و لازمالاجرا است؛چنانکه در ماجرای پاسخ به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه،رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی وقت شهید آیتالله رئیسی(رضوان الله علیه) با تأکید بر شدت و کوبنده بودن عملیات و مبدأ شليک از ایران عملیات بزرگ"وعده صادق" را تصویب و پس از تأیید نهایی توسط فرماندهی کل قوا اجرایی شد.
همراهان مدرسه عشق 💖
(سربازان مهدی عج)
https://eitaa.com/joinchat/4137681215C6fed761fb5
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
..
🔴شرکت های صهیونیستی که تو ایران
حجم زیادی از مواد غذایی رو برای من و شما
تولید میکنن👆
حداقل هیچ کاری از دستتان بر نمیاد این محصولات رو خریداری نکنید....❌📛⭕️
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
داستان ایران و اسراییل
آخرش به کجا میرسه؟ چی میشه؟
✍عماد دولتآبادی
قبل از پاسخ به این سوال
بذارید یه مقدمهی تاریخی بگم؛
منطقهی ما (غرب آسیا یا خاورمیانه) قلب دنیاست. هم از نظر جغرافیایی؛ چون قارههای مختلف رو به هم وصل میکنه و هم از نظر نفت و گاز؛ چون عمدهی نفت دنیا تو این منطقه قرار گرفته. نفت هم امروز حکم خون در رگهای دنیا رو داره. هرکشوی که نفت بهش نرسه، از پا میافته؛ ماشیناش متوقف میشن، کارخونههاش تعطیل میشن و اقتصادش میخوابه.
صدسال پیش ابرقدرتِ وقت، یعنی انگلستان تصمیم گرفت که یه پایگاه دائمی وسط منطقهی ما داشته باشه. تا بواسطهی این پایگاه دائمی بتونه بر قلب دنیا مسلط باشه. برای همین تصمیم گرفتن به قول خودشون کشور اسراییل رو در سرزمین فلسطین تشکیل بدن. از سرتاسر دنیا صهیوینستها رو جمع کردن و آوردن توی فلسطین. اتفاقا ایرانِ اون روز و حکومت رضاشاه فعالترین نقش و کمک رو در نقل و انتقال صهیونیستها به فلسطین داشت.
مهاجرت صهیونیستها به فلسطین بیست سال طول کشید و رژیم صهیونیستی هشتاد سال قبل به پشتوانهی انگلیس ایجاد شد. یعنی 37 سال قبل از انقلاب ما.
رژیم صهیونیستی از همون هشتاد سال پیش که تشکیل شد؛ هر روز خودش رو گسترش داد و بعد علاوه بر فلسطین، بخشهایی از اردن، مصر، سوریه و لبنان رو هم اشغال کرد. حتی سربازهای اسراییلی تا بیروت پایتخت لبنان هم پیش اومدن. اساسا شعار رژیم صهیونیستی این بود که از رود نیل تا رود فرات، کلش مال ماست.
اسراییل همچنان در حال گسترش بود که یهو یه اتفاق غیرمنتظرهای افتاد و در ایران انقلاب شد. یکم که گذشت؛ جمهوری اسلامی پشت مردم مبارز لبنان و فلسطین رو گرفت. در فاصلهی کمی گروههای مقاومت مثل حماس و حزبالله سازماندهی شدن و هرچی جلوتر اومدیم قوت بیشتری گرفتن. مقاومت این گروهها باعث شد روند گسترش اسراییل متوقف بشه. سربازهای اسراییلی که تا بیروت جلو اومده بودن، عقبنشینی کردن و هرچی زمان گذشت، رژیم صهیونیستی در درون مرزهای اشغالی محصور شد. از این طرف گروههای مقاومت قویتر شدن.
کدوم رژیم؟ همون رژیمی که میگفت اومدم از نیل تا فرات رو بگیرم. (نیل تا فرات یعنی فلسطین و لبنان و سوریه و اردن و عراق و حتی ترکیه)، همون رژیمی که ظرف شش روز ارتشهای چهار کشور عربی رو شکست داد، الان از پس حماس بر نمیاد.
خب، از سیصدسال پیش که خارجیها اومدن توی منطقهی ما، حضورشون همیشه با غارت و بدبختی و قحطی و جنگ مساوی بوده. تا خارجیها از منطقهی ما بیرون نرن، اینجا روی آرامش نمیبینه. و طبیعتا وقتی بیرون میرن که این پایگاه نظامی بزرگشون که اسراییل نام داره از بین بره.
حالا راهبرد و سیاست جمهوری اسلامی برای از بین بردن این پایگاه تروریستی (اسراییل) چیه؟
تکلیف اسراییل آخرش در میادین نظامی و با جنگ حل میشه. ولی باید حواسمون باشه که جنگ یعنی زد و خورد. توی جنگ هرچه قدر بزنیم، همونقدر هم میخوریم. جمهوری اسلامی میخواد اون جنگ نهایی رو به وقتی موکول کنه که خودش در نهایت قوت و دشمنش در نهایت ضعف باشه. اونوقت، آسیبهای جنگ به حداقل میرسه و تلفات کم میشه.
اسراییلِ امروز از اسراییل ۲۰ سال پیش خیلی ضعیفتر و محصورتره و جمهوری اسلامی میخواد همینطور این روند ضعف پیش بره.
اسراییل میدونه گذشت زمان به نفع ایران و به ضرر خودشه. اینم که میبینید ایران تلاش میکنه وارد جنگ گسترده و مستقیم نشه، همینه. این ضعف نیست. این درایته. این جلوگیری از آسیبه، این عقلانیته. فرماندهی این میدون مستقیما با خود رهبری هست، ما عزیزانمون رو از دست دادیم ولی یادمون باشه شهادت برای ما افتخاره، الانم همون فرماندهانی که تونستن ظرف بیست سال، اسراییل رو در درون مرزهای اشغالی محصور و گرفتار کنن، میدونن الان باید چیکار کنن.
جبههی مقاومت قطعا جواب اقدامات وحشیانهی اسراییل رو میده تا متوقفش کنه. ولی در این بین ایران همچنان باز تلاش میکنه جنگ گستردهای پیش نیاد.
عماد دولتآبادی | عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
متن وصیت شهید سید حسن نصرالله
بسماللهالرحمنالرحیم
برای خیر دنیا و آخرتتان به شما وصیت میکنم که ایمانتان به رهبری حضرت امام خامنهای (که سایهاش مستدام باد) قوی و محکم باشد.
امضا: نصرالله
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیه السلام
#قسمت_هشتاد_و_شش
• ماجرای شهادت نافع بن هلال رحمه الله علیه
لشکر عمر بن سعد در حملهای دسته جمعی، نافع را محاصره کرده و هدف تیر و سنگ قرار دادند و بازوان او را شکسته و او را به اسارت گرفتند.
شمر و گروهی از یارانش، او را نزد عمر سعد آوردند. عمر به او گفت:
_ «ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟»
نافع در حالیکه خون بر محاسنش جاری بود گفت: «پروردگار من از قصد من آگاه است.»
«به خدا سوگند، من به جز تعدادی که مجروح ساختم، دوازده نفر
از شما را کشتم و خودم را ملامت نمیکنم، اگر بازوان من سالم بود نمیتوانستید مرا اسیر کنید.»
عمر سعد به شمر دستور داد تا او را بکشد!
نافع به شمر گفت: «به خدا قسم ای شمر! اگر تو از مسلمین باشی بر تو سخت خواهد بود که خدا را ملاقات کنی، در حالیکه خونهای ما را برگردن داشته باشی. خدا را سپاس میگویم که مرگ ما را به دست بدترین خلقش، قرار داد!» سپس به دست شمر به شهادت رسید...
برخی از رجزخوانیهای نافع بن هلال:
«تیرهایی پرتاب میکنم که نامم بر بالای آن نوشته شده است، در حالیکه مسموم و مستانه جلو میرود، تا این که زمین رزمگاه را بپوشاند و ترس از آن تیرها برای جانهای دشمنان، سودی نخواهد داشت...
«من جوان یمنی هستم، که دینم همان دین حسین(ع) و علی(ع) است؛ آرزویم امروز این است که کشته شوم. پس آن رأی من است و عملم را خودم ملاقات خواهم کرد.
هنگامی که این رجز را خواند مردی از لشکر عمر بن سعد به نام مزاحم بن حریث گفت ما بر دین عثمان هستیم. نافع گفت تو بر دین شیطانی و او را کشت...
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیه السلام
#قسمت_هشتاد_و_هفت
• ماجرای شهادت جناب مسلم بن عوسجه اسَدی رحمهالله علیه
عَمر بن حجاج فریاد زد که:
_ای بی خردان!
میدانید با چه کسی قتال میکنید؟
با پهلوانان این شهر!
گروهی تن به مرگ داده!
آستین از جهان افشانده و دست از جان شسته!
هرگز به جنگ تن به تن راضی نشوید که گروهی اندک هستند آفتاب عمرشان به دیوار آمده!
کار را پسِ گوش نیافکنید!
و اگر به سنگ انداختن هم باشد، میتوانید آنها را بکشید.
عمر سعد گفت:
_راست گفتی!
نظر من هم مانند نظر توست.
و سوی سربازان پیغام فرستاد که هیچ کس حاضر به جنگ تن به تن نشود.
شمر بن ذی الجوشن در جناح چپ تلاشهایی کرد و اصحاب ابی عبدالله پایداری کردند
و با نیزه با هم نبرد کردند.
عَمر بن حجاج که بر میمنه عمر سعد بود،
در کنار فرات بر حسین تاخت.
وقتی نزدیک اصحاب حسین رسید گفت:
_ای اهل کوفه!
از فرمان امیر بیردن نروید
و از جماعت جدا نشوید!
و در کشتن آن کس که از دین بیرون رفته و به خلاف سلطان برخواسته است شک به خود راه ندهید!
حسین گفت:
_ای عمر بن حجاج
مردم را به قتال من تحریص میکنی؟
ما از دین بیرون رفتهایم و شما ثابت ماندهاید؟!
به خدا قسم وقتی که جان شما گرفته شد و با این اعمال در گذشتید،
خواهید دانست کدام یک از ما از دین بیرون رفته و به سوختن در آتش سزاوارتر است.
وساعتی نبرد کردند.
در مورد شخصیت صحابی بزرگوار امام حسین، مسلمبن عوسجه گفتهاند:
مسلم بن عوسجه از مسلم بن عقیل در کوفه حمایت میکرد و برایش پول و سلاح تهیه میکرد و به نفع امام حسین(ع) بیعت میگرفت.
طبق برخی نقلها، مسلم بن عقیل هنگامی که وارد کوفه شد، اول به خانه مسلم بن عوسجه رفت. مردم کوفه در آنجا به دیدارش میرفتند و بیعت خود را با امام حسین(ع) ابراز میداشتند.
معقل، جاسوس عبیدالله بن زیاد نیز از طریق وی از مخفیگاه مسلم بن عقیل آگاه شد. مسلم بن عقیل پس از دستگیری هانی بن عروه، مسلم بن عوسجه را به فرماندهی قبیله مَذحِج و بنیاسد برگزید. او پس از شهادت مسلم بن عقیل، مدتی مخفی شد و پس از آن با اهل و عیالش به سوی امام حسین(ع) رهسپار شد تا در کربلا به خدمت امام رسید...
در شب عاشورا زمانی که امام حسین(ع) در سخنرانی خود بیعت را از یاران خود برداشت و به آنان اجازۀ رفتن داد، یاران امام هر یک با عبارتی علاقه خود را به امام(ع) ابراز کردند و بر عهد خود پای فشردند. بعد از جوانان بنی هاشم، مسلم بن عوسجه اولین کسی بود که بلند شد و گفت:
«ای ابا عبدالله! آیا ما تو را رها کنیم؟! آنگاه در مورد ادای حق تو در پیشگاه الهی چه عذری بیاوریم؟!
من دست از تو بر نمیدارم تا اینکه نیزهام را آن قدر به سینه دشمنان بکوبم تا بشکند و با شمشیر خود، آنقدر آنان را بزنم تا شمشیر از دستم بیفتد و بعد از آن، اگر هیچ سلاحی نداشته باشم، دشمن را سنگباران خواهم کرد تا در راه تو بمیرم...»
مسلم بن عوسَجَه را مردی شریف، عابد و اهل مروت و سخاوت و اسب سواری شجاع، دانستهاند. کار زاری سخت کرد در حالی که این گونه رجز میخواند:
_ اگر میپرسید که من چه کسی هستم،
من شیر بیشهام!
از شاخه قومی از بزرگان بنی اسد!
آنکس که به ما ستم کند،
از راه راست رویگردانده و به دین خدا کافر است!
پس سخت در نبرد تلاش کرد و بر بلا صبوری کرد
تا بر زمین افتاد
و عمر بن حجاج باز گشت.
وقتی گرد و غبار فرو نشست،
ناگهان مسلم را بر خاک افتاده دیدند.
حسین سوی او آمد.
هنوز رمقی داشت.
گفت:
_ای مسلم خدای بر تو ببخشاید.
"بعضی از مؤمنان جان باختند بر سر عهدی که با خدا بسته بودند و بعضی چشم به راه آن جان باختنند.
و عهدشان بی هیچ تغییری همان است"
حبیب بن مظاهر نزدیک او شد و گفت:
_افتادن تو برای من بسیار دشوار است!
مسلم!
دلت به بهشت خوش باد!
مسلم آهسته گفت:
_خدا دل تو را خوش کند به نیکی!
حبیب گفت:
_اگر نه آن بود که من در پی تو هستم
و ساعتی دیگر به تو میپیوندم،
دوست داشتم که به من وصیت کنی تا بهجا بیاورم
و پاس حرمت همدینی و خویشی،
را نگه دارم.
مسلم به امام حسین علیهالسلام اشاره کرد و گفت:
_رحمک الله
تو را به این مرد وصیت میکنم!
او را یاری کن تا وقتی که پیش رویش کشته شوی!
گفت:
_به پروردگار کعبه چنین خواهم کرد و در این لحظه مسلم بن عوسجه از دنیا رفت...
در این میان، اصحاب عمربن حجاج فریاد زدند:
مسلم بن اوسجهی اسدی را کشتیم!
شبَث، به چند تن از آنها که گرد او بودند
گفت:
_مادرتان داغ شما را ببیند
و به سوگتان بنشیند!
خودی را به دست خود میکشید و
زیر دست بیگانه، خوار و زبون میشوید؟
از کشتن مانند مسلم بن عوسجه شادی میکنید؟
قسم به خدایی که به دین او ایمان دارم،
در میان مسلمانان از او رشادتهای فراوان و بزرگ دیدم...
#ادامه_دارد ...
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄