eitaa logo
نماز محبوبم 💐
2.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
33 فایل
💐 اللهمّ بارِک لِمولانا صاحب الزمان علیه‌السلام و اجعَل صَلاتَنا بِه مَقبولَه 🤲🏻 کانال‌های دیگه‌‌مون: https://eitaa.com/chekaraa https://eitaa.com/maghtal جهت تبادل و بیان نظرات 👈🏻 @M_taeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6030843045245618395.mp3
5.2M
💥 پر فضیلت‌ترین تعقیبات بعد از هر نماز ✨ ♦️ ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
💠 | وصل به سکون در قرائت حمد و سوره در نماز ‌ ✅ اگر در قرائت نماز آیه‌ای را به آیه دیگر وصل می‌کند، لازم نیست حرکت آخر آیه اول را ظاهر کند؛ مثلاً اگر بگوید: «مالِکِ یَوْمِ الدِّین» و نون آخر آیه را ساکن کند و بلافاصله بگوید: «اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ» اشکال ندارد. این کار را «وصل به سکون» می‌نامند. همچنین است در مورد آخر کلماتی که آیه از آن‌ها تشکیل شده است، اگرچه در مورد اخیر احتیاط مستحب آن است که وصل به سکون نکند. 🔺 رساله نماز و روزه، مسأله ۲۰۵ ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّ الله لَا يَستَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بعوضة فَما فوقها(بقره/26) ➤خداوند از اینکه به «پشه و آنچه مافوق آن است» مثال بزند باکي ندارد" ⇍سیاق منطقي آیه نشان مي‌دهد آن چیزي که بر روي پشه قرار دارد باید خودش هم موجودي زنده باشد، چون مثال ابتدایي (همان پشه) یک موجود زنده است؛ پس مثال دوم هم باید همین ویژگي را داشته باشد وقتي همراه پشه در یک سیاق قرار گرفته است. ═══┅┄‌ 🔬علم عصر حاضر کشف کرده است موجوداتي بر روي بدن پشه زندگي مي کنند مایت‌ها در زیستگاه‌های آب شیرین همه‌جا حاضر و شایع هستند، تراکم جمعیت آنها در هر متر مربع، به 500 عدد با بیش از 50 گونه می‌رسد. آنها بصورت انگلی بر روی حشرات از جمله پشه‌ها زندگی می‌کنند ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهت یادآوری نماز هدیه به والدین در ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌ 🔥 عاشق زبونی‌ام که فتنه میندازه تو زندگی مردم 😆 بعدشم میپرسه: ناراحت شدی؟ تو چقدر بی جنبه ای و... مثلا اینطوری: به اطرافیانش میگه چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چرا چاقی؟ چرا لاغری؟ چطور این زندگی رو تحمل میکنی؟ حقوقت چقدره؟ کم نیست؟ و... این است سخن گفتن به زبان من😈 مثلا هدفش کسب اطلاعه یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدونه که چه آتیشی به جون شنونده میندازه!😄🤪 تا میتونید چنین سوالایی بپرسید و تو زندگی بقیه دخالت کنید و تااااا میتونید شررر بندازید تو زندگی بقیه و زندگیشونو خراب کنید :))) عاشقتونم ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗داستان کربلا ❤️‍🔥 ‌ ابوالوداک پاسخ داد: _از نظر من، تو در پیشگاه خداوند به دلیل شرکت در کشتن همه‌ آنان گرفتار هستی! مگر تیر نیانداختی و پی آن اسب را نبریدی و بازهم تیر انداختی و آن‌جا ایستادی؟ یا اینکه تاختی و یاران خود را به تاختن واداشتی و مردم بسیاری را دور خودت جمع کردی؟ یا زمانی که اصحاب حسین بر تو هجوم آوردند، تو از تسلیم شدن و فرار ننگ داشتی؟ و یاران تو هم مانند تو عمل کردند... به همین دلیل بود که حسین و اصحابش کشته شدند و شماهم در خون آنان شریک هستید! ایوب گفت: _ای ابوالوداک! ما را از رحمت خدا نا امید می‌کنی؟! اگر حساب ما را روز قیامت به تو واگذار کنند، همگی ما را جهنمی خواهی کرد! ابوالوداک گفت: _همین است که گفتم! **** حر همچنان در میدان نبرد رجَز می‌خواند: _سوگند خورده‌ام که تعدادی از شما را بکشم پیش از آنکه کشته شوم! و سوگند خورده‌ام که پشت به شما نکنم! و سوگند خوردم که پیوسته با شمشیر بجنگم؛ بی‌آنکه عجزی از من ببینید و مهلتی از شما بخواهم! و سوگند خورده‌ام که از بهترین انسان‌ها، حسین، حمایت کنم و... ‌ او و زُهَیر بن قین کار زاری سخت کردند. اگر یکی حمله می‌کرد و گرفتار می‌شد، دیگری می‌تاخت و او را می‌رهانید و ساعتی چنین کردند. بالاخره پس از مدتی، پیادگان لشکر دشمن بر حر حمله کردند و او را کشتند. امام حسین علیه‌السلام، در واپسین لحظات زندگی حر و درحالی که خون از بدنش جاری بود، به نزد او آمد و فرمود: _تو حُرّی! همان‌طور که تو را حُر نامیدند، در دنیا و آخرت آزادمردی! آنگاه این اشعار را خواند: _چه خوب است حر از قبیله‌ی بنی ریاح در معرکه جنگ هنگامی که نیزه‌ها به هم می‌خورد، صبور بود چه خوب است حر حسین را به تن یار بود و آن دم که شمشیرها فرود می‌آمد جانش را فدا کرد برای او... ... ‎‌ 🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰ ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
📗داستان کربلا ❤️‍🔥 • ماجرای مباهله بُریر بن خضیر و یزید بن مَعقِل و شهادت جناب رضوان الله تعالی علیه یوسف بن زید از عفیف بن زهیر که در واقعه حاضر بود، چنین نقل کرده است: _یزید بن مَعقِل بیرون آمد و گفت: _ای بریر! کار خدا را با خودت چگونه می‌بینی؟ بُرَیر پاسخ داد: _به خدا سوگند که برای من خیر خواسته است و برای تو شر! گفت: _دروغ می‌گویی... در حالی که قبلا دروغگو نبودی! آیا به یاد داری که وقتی در محله بنی لوذان باهم می‌رفتیم، تو می‌گفتی عثمان بر خود ستم کرد و معاویه گمراه و گمراه کننده است و امام هادی و بر حق علی بن ابیطالب است؟ بریر گفت: _گواهی می‌دهم که عقیده و قول من همین بود و هست! یزید گفت: _من گواهی می‌دهم که امروز تو گمراهی! بریر گفت: _می‌خواهی با هم مباهله کنیم و از خدا بخواهیم که بر دروغگو لعنت فرستد و آن‌کس که بر عقیده باطل است، به دست آن‌کس که بر حق است کشته شود؟ یزید پذیرفت و هردو دست به آسمان بردند. سپس در مقابل هم ایستادند و به نبرد پرداختند... دو ضربه رد و بدل شد. یزید ضربه‌ای بر بُریر زد و او را زیانی نداشت. بریر هم بر یزید تیغی زد که کلاه‌خودش شکافت و به مغز سرش رسید. یزید به خود غلتید، گویی از اوج به زمین افتاده باشد. سرش را می‌جنبانید تا شمشیر بریر را که در آن فرو رفته بود، بیرون بکشد... رضی بن مُنقِذ، بر بریر تاخت و با او گلاویز شد و ساعتی با یکدیگر کشتی گرفتند. بریر او را انداخت و روی سینه‌اش نشست. رضی گفت: _کجایند مردان میدان نبرد که مرا از چنگ این دشمن برهانند؟ کعب بن جابر اَزُدی نیزه به دست جلو آمد که حمله کند. من به او گفتم: _این بریر بن خضیر قاری قرآن است که در مسجد می‌نشست و به ما قرآن می‌آموخت! اما کعب اعتنایی نکرد و نیزه را پشت او گذاشت. وقتی بریر تیزی نیزه را پشت خودش احساس کرد، روی رضی افتاد و روی او را به دندان گرفت و نوک بینی او را کند. کعب بن جابر با نیزه او را از سینه‌ی رزی به سوی دیگر انداخت و پیکان نیزه را کامل در پشت بریر فرو برد. سپس با شمشیر چند ضربه به او زد و بریر به شهادت رسید... دیدم که آن مرد افتاده برخاست و خاک از قبا می‌تکاند و می‌گفت: _ای برادر اَزُدی بر من انعامی کردی که هرگز فراموش نمی‌کنم! یوسف بن زید می‌گوید: _به عفیف گفتم: تو این سرگذشت را به چشم دیدی که بریر در مباهله بر یزید غالب شد و برحق بودن امیرالمؤمنین مسلم است؟ او گفت: _آری! به چشم دیدم و به گوش خود شنیدم که وقتی کعب بن جابر به منزل بازگشت، زن و خواهرش به او گفتند: _تو دشمن پسر فاطمه را یاری کردی و سید قاریان را کشتی! به خدا قسم دیگر با تو سخن نگوییم. پس قاتل بریر، کعب بن جابر بود نه یزید بن مَعقِل. ... ‎‌ 🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰ ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob