📗داستان کربلا
❤️🔥 #بازخوانی_کتاب_آه
#قسمت_نود
پس از جون، انیس بن معقل اَصبَحی به میدان آمد. اصبَحیان قبیله ای هستند از قَحطان که در جنوب جزیرة العرب زندگی میکردند.
او در میدان رزم چنین رجَز میخواند:
_من، اَنیس فرزند معقِل هستم و در دستم شمشیری است برّاق
در میان گرد و غبار جنگ.
بر فرقها می زنم تا آنکه تب جنگ فروکش کند
به دفاع از حسین، انسان والا و برتر و زاده بهترین پیامبران الهی شمشیر میزنم ...
بیش از بیست نفر را کشت تا خود به شهادت رسید.
پس از انیس، یزید بن زیاد، (ابیالشعثاء) پیش روی امام، بر سر زانو نشست و صد تیر انداخت. این در حالی بود که امام برای به آماج رسیدن تیرهای او دعا میفرمود و برایش طلب خیر و سعادت میکرد.او مردی شریف، شجاع و بیباک بود و در تیراندازی مهارتی ویژه داشت.
وی پس از وداع با امام حسین علیهالسلام، به میدان رفت و پس از جنگی دلیرانه، اسبش به وسیله سپاه عمرسعد پی شد.
هر تیری میانداخت میگفت:
_ من پسر مهاجر هستم. یکهسوار میدانهای رزم!
خدایا من حسین را یاری میکنم و بیزارم از عمر سعد و سپاهیانش...
ابوالشعثاء ابتدا با سپاه عمر سعد آمده بود اما بعد از مشاهده رفتار آنان با امام حسین علیهالسلام و نپذیرفتن سخنان و شروط امام، به سمت سپاه امام آمده و به آنان ملحق شده بود. سرانجام پس از کشتن هیجده یا نوزده تن و مجروح کردن شماری دیگر از سپاه دشمن به شهادت رسید. برخی نیز آوردهاند که وی چهل و چند نفر را به هلاكت رساند.
پس از ابوالشعثاء، حجاج بن مسروق، موذن امام، به میدان رفت. حجاج در روز عاشورا وارد میدان شد و چنین رجز خوانی میکرد:
_ای حسین، ای رهبر هدایت یافته پیش آی، امروز جدّت پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلم و پدرت علی علیهالسلام، امام حسن علیهالسلام، جعفر طیار و حمزه سیدالشهدا را ملاقات خواهی کرد...
۲۵ نفر را کشت و سرانجام، خود به شهادت رسید...
پیوسته یاران امام به شهادت میرسیدند. هرگاه یکی یا دو تا از آنان بر زمین میافتادند، کاملا مشهود بود؛ اما اصحاب عمر سعد بسیار بودند و هرچه از آنان کشته میشدند، به نظر نمیآمد.
#ادامه_دارد ...
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰
✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام
@namazemahboob
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیهالسلام
#قسمت_نود
پس از جون، انیس بن معقل اَصبَحی به میدان آمد. اصبَحیان قبیله ای هستند از قَحطان که در جنوب جزیرة العرب زندگی میکردند.
او در میدان رزم چنین رجَز میخواند:
_من، اَنیس فرزند معقِل هستم و در دستم شمشیری است برّاق
در میان گرد و غبار جنگ.
بر فرقها می زنم تا آنکه تب جنگ فروکش کند
به دفاع از حسین، انسان والا و برتر و زاده بهترین پیامبران الهی شمشیر میزنم ...
بیش از بیست نفر را کشت تا خود به شهادت رسید.
پس از انیس، یزید بن زیاد، (ابیالشعثاء) پیش روی امام، بر سر زانو نشست و صد تیر انداخت. این در حالی بود که امام برای به آماج رسیدن تیرهای او دعا میفرمود و برایش طلب خیر و سعادت میکرد.او مردی شریف، شجاع و بیباک بود و در تیراندازی مهارتی ویژه داشت.
وی پس از وداع با امام حسین علیهالسلام، به میدان رفت و پس از جنگی دلیرانه، اسبش به وسیله سپاه عمرسعد پی شد.
هر تیری میانداخت میگفت:
_ من پسر مهاجر هستم. یکهسوار میدانهای رزم!
خدایا من حسین را یاری میکنم و بیزارم از عمر سعد و سپاهیانش...
ابوالشعثاء ابتدا با سپاه عمر سعد آمده بود اما بعد از مشاهده رفتار آنان با امام حسین علیهالسلام و نپذیرفتن سخنان و شروط امام، به سمت سپاه امام آمده و به آنان ملحق شده بود. سرانجام پس از کشتن هیجده یا نوزده تن و مجروح کردن شماری دیگر از سپاه دشمن به شهادت رسید. برخی نیز آوردهاند که وی چهل و چند نفر را به هلاكت رساند.
پس از ابوالشعثاء، حجاج بن مسروق، موذن امام، به میدان رفت. حجاج در روز عاشورا وارد میدان شد و چنین رجز خوانی میکرد:
_ای حسین، ای رهبر هدایت یافته پیش آی، امروز جدّت پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلم و پدرت علی علیهالسلام، امام حسن علیهالسلام، جعفر طیار و حمزه سیدالشهدا را ملاقات خواهی کرد...
۲۵ نفر را کشت و سرانجام، خود به شهادت رسید...
پیوسته یاران امام به شهادت میرسیدند. هرگاه یکی یا دو تا از آنان بر زمین میافتادند، کاملا مشهود بود؛ اما اصحاب عمر سعد بسیار بودند و هرچه از آنان کشته میشدند، به نظر نمیآمد.
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄