eitaa logo
نماز محبوبم 💐
2.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
33 فایل
💐 اللهمّ بارِک لِمولانا صاحب الزمان علیه‌السلام و اجعَل صَلاتَنا بِه مَقبولَه 🤲🏻 کانال‌های دیگه‌‌مون: https://eitaa.com/chekaraa https://eitaa.com/maghtal جهت تبادل و بیان نظرات 👈🏻 @M_taeb
مشاهده در ایتا
دانلود
📗داستان کربلا ❤️‍🔥 چون شمر آن نامه را گرفت با فردی به نام عبدالله برخواست که برود. همسر امام علی علیه‌السلام یعنی حضرت ام البنین عمه‌ی این عبدالله بود و چهار فرزند داشت (عباس و عبدالله و جعفر و عثمان) که همگی با امام حسین به کربلا آمده بودند. پس عبدالله به عبیدالله گفت: _ای امیر! خواهر زادگان ما با حسین‌اند! اگر صلاح می‌بینی نامه‌ی امانی برایشان بنویس. ابن زیاد گفت: _به چشم! و کاتب را فرمود: _امانی بنویس! شمر نامه عبیدالله را برای عمرسعد آورد و او نامه را خواند و گفت: _صد البته که حسین تسلیم نمی‌شود! روح پدرش علی‌بن‌ابی‌طالب در اوست! با این‌حال نامه را برای امام فرستاد و امام فرموده بودند: _من هرگز تسلیم ابن زیاد نخواهم شد ! غیر از مرگ چیز دیگری نیست... آن هم خوشاید. شمر به عمرسعد گفت: _ آیا دستور امیر را انجام می‌دهی و با دشمن او می‌جنگی یا نه؟! اگر نمی‌کنی این سپاه و لشکر را به من واگذار کن. عمر گفت: _به تو واگذار نمی‌کنم؛ این مقام‌ها در حد و اندازه تو نیست. من خود این کار را می‌کنم و تو امیر پیاده‌نظام باش! مدتی گذشت.... شمر مقابل اصحاب امام حسین علیه السلام ایستاد و گفت: _خواهر زادگان ما کجایند؟ پ.ن: مقصودش چهار پسر ام‌البنین بود؛ چون شمر از همان قبیله‌ای بود که ام‌البنین در آن بود، به رسم عرب‌ها، ایشان را خواهر زاده نامید ... .. ‎‌ 🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰ ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
📗*کتابِ آه* 🔥 مقتل امام حسین علیه السلام چون شمر آن نامه را گرفت با فردی به نام عبدالله برخواست که برود. همسر امام علی علیه‌السلام یعنی حضرت ام البنین عمه‌ی این عبدالله بود و چهار فرزند داشت (عباس و عبدالله و جعفر و عثمان) که همگی با امام حسین به کربلا آمده بودند. پس عبدالله به عبیدالله گفت: _ای امیر! خواهر زادگان ما با حسین‌اند! اگر صلاح می‌بینی نامه‌ی امانی برایشان بنویس. ابن زیاد گفت: _به چشم! و کاتب را فرمود: _امانی بنویس! شمر نامه عبیدالله را برای عمرسعد آورد و او نامه را خواند و گفت: _صد البته که حسین تسلیم نمی‌شود! روح پدرش علی‌بن‌ابی‌طالب در اوست! با این‌حال نامه را برای امام فرستاد و امام فرموده بودند: _من هرگز تسلیم ابن زیاد نخواهم شد ! غیر از مرگ چیز دیگری نیست... آن هم خوشاید. شمر به عمرسعد گفت: _ آیا دستور امیر را انجام می‌دهی و با دشمن او می‌جنگی یا نه؟! اگر نمی‌کنی این سپاه و لشکر را به من واگذار کن. عمر گفت: _به تو واگذار نمی‌کنم؛ این مقام‌ها در حد و اندازه تو نیست. من خود این کار را می‌کنم و تو امیر پیاده‌نظام باش! مدتی گذشت.... شمر مقابل اصحاب امام حسین علیه السلام ایستاد و گفت: _خواهر زادگان ما کجایند؟ پ.ن: مقصودش چهار پسر ام‌البنین بود؛ چون شمر از همان قبیله‌ای بود که ام‌البنین در آن بود، به رسم عرب‌ها، ایشان را خواهر زاده نامید ... 🎁 @namazemahboob ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄