پرسمان نماز 39 ؛ آیا تو بهشت هم باید نماز بخونیم؟.mp3
1.1M
💠پرسمان نماز
⁉️آیا تو بهشت هم باید نماز بخونیم؟
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
برخی از توصیههای اخلاقی_عرفانی مرحوم آیتالله #فاطمینیا (رضواناللهتعالیعلیه)
عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت... یکی از چیزهایی که برزخ را روشن میکند، گرهگشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک میکنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ میشوند.
✔️ 💥خواهش میکنم حاضر جواب نباشید. من به جوانها میگویم دیر نمیشود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم میکند. همینطوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید.
✔️💥مشاجرهها و نزاعها، نور باطن را خاموش میکند! بسیاری از بیحالیها و عدم نشاطها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات میرود و دیگر چیزی نمیماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است.
✔️ 💥نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریهی استدراجی است. حالِ گریه به او میدهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه میکنند اما کارهایی از اینها سر میزند که سنگ را به گریه میاندازد!
مسکین گمان میکند خیلی حال خوبی دارد!
✔️ 💥در جامعه ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست دادهاند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا میداند خیلی خطرناک است، توفیق سلب میشود، قلب تیره میشود، نشاط در عبادات موجود نیست.
✔️💥 بگذارید جملهای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمیدانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. میگوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد میخورد؟ یا اگر از جملهای خوشش نیاید میپرد وسط حرف! بابا جان صبر کن تا حرف اون آدم تمام شود.
✔️💥 خشم ما را بیچاره کرده است، نمیگذارد به جایی برسیم! هی دور خود میچرخیم، چرا که بداخلاقیم! امام صادق علیهالسلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمیکند.»
آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان نمیتوانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمیآید.
✔️💥ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری میکنیم، نورانیتی حاصل میشود؛ راحت کاری میکنیم که میرود و جایش را به ظلمت میدهد. شب بلند میشویم چندتا استغفار میگوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» میشویم اما صبح میگوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت
✔️ 💥تعجب میکنم از بعضیها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰ بار عمره رفته، بار ۲۱ میگویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ میگوید نمیتوانم؛
دوستانم میروند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت میکنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره میروی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟
✔️💥 فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت میشود اما ناگهان تعجب میکند؛پس نمازها و عمرهها چه شد؟میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر میخواهی به جایی برسی از خانهتان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادروپدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید.
✔️ 💥اهل قسم نیستم ولی مجبورم،
دلم میسوزد. خانمها،آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا سلاماللهعلیها قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمیآید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه میاندازد، عصبانی میشود، بعد هم میخواهد بشود زبدةالعارفین؛ یکبار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمیآید.
✔️💥 خدا گناه «آبرو بردن» را سخت میبخشد. امام باقر علیهالسلام فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.» اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند! فکرنکنید همه از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مقدس را میآورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی افراد است.
✔️ 💥خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می رسد، میگوید تصادفی را دیدم! نمیخواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم اینها را رعایت کنید؛ ضربههایی به خانواده زده میشود که جبران نمیشود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچهها آرامش دهید.
✔️💥 مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند
✅️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شوی.
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
22.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 هشدار های مهم استاد برجسته دانشگاه، دکتر شاهین فرهنگ درباره آثار زیانبار گسترش بی حجابی !!!
🍃🌹🍃
✅ این حرفای یه کسی هست که با معدل ممتاز از دانشگاه هاروارد آمریکا فارغ التحصیل شده و سخنران برتر موفقیت هم هست...
‼ ایکاش آنقدر این ویدیو دست به دست بشه تا برسه به دست اون دختر بیگناه جامعهمون، که شیاطین دارن با خدعه هاشون روزبهروز گمراه ترش میکنند!
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
#شهیدانه🌷🌷🌷
نتایج کنکور دانشگاه.ها آمد. جالب بود، علی آقا در دانشگاه مشهد رشته پزشکی قبول شد.
این نشان میداد که نبوغ او در کار جنگ بیدلیل نبوده. علی انسان با استعدادی بود؛ اما به خاطر انقلاب و جنگ، دانشگاه را رها کرد!
میگفت میمانم و برای اسلام دفاع میکنم. همیشه در زندگیاش اولویتها را به خوبی میشناخت. علی آقا مرد #انجام_تکلیف بود.
تصویر:
شهید حاجقاسم سلیمانی ایستاده و سردار شهید علی هاشمی نشسته 💚🤍
#شهید_علی_هاشمی
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیهالسلام
#قسمت_چهل_و_چهار
در مسیر، حر چندینبار به امام عرض کرد:
_حسین! به خاطر خدا مراقب جانت باش! اگر جنگی رخ دهد من یقین دارم که همگی کشته میشوید...
امام فرمودند:
_ مرا از مرگ میترسانی؟؟
وانگهی، اگر مرا بکشید، دیگر مرگ دست از سر شما برمیدارد و سراغ خودتان نخواهد آمد؟!
سپس امام حکایتی را برای حر تعریف کردند در مورد مردی که در زمان رسول خدا (ص) قصد داشت به جنگ برود و پسر عمهاش گفته بود:
_ به جنگ میروی که کشته شوی؟!!
و آن مرد پاسخ داده بود:
_آری من با رسول خدا به جنگ با دشمنان خدا میروم و برای انسان جوانمرد، مرگ، ننگ نیست اگر مخلصانه بکوشد و نیتش خدایی باشد.
مرگ ننگ نیست اگر زمانی که از دنیا میرود، با ناجوانمردان دست دوستی و بیعت نداده باشد و مردم بر مرگ او اندوه خورند...
اگر زنده ماندم، پشیمان نیستم و اگر کشته شدم کسی مرا ملامت و سرزنش نمیکند...
پ.ن: امام علیهالسلام با بیان این خاطره، در حقیقت جواب حر و حرف دل خود را بیان فرمودند و حر پس از شنیدن این سخنان، با سپاهیانش از کاروان امام فاصله گرفتند و به طور موازی کاروان را همراهی میکردند.
჻ᭂ࿐✰
مقداری جلوتر رفتند تا به مکانی به نام *عُذَیبُ الهِجانات* رسیدند.
ناگهان چهار مرد جنگی نمودار شدند: نافعبن هلال، مَجمَع بن عبدالله، عَمربن خالِد و طُرَمّاح
طُرمّاح که یکی از شاعران و جنگجویان مشهور عرب بود و از یاران قدیم امام علی علیهالسلام بود، با دیدن امام حسین، طبع شعرش جوشید و اشعاری گفت که در کتاب آه بیان شده.
به طور خلاصه مضمون اشعار طرماح این است:
*به بهترین سواران و والاترین مردمان رسیدیم...*
*مردانی گشادهدل و آزاد و خوشرو...*
*تا جهان باقی است، خدا نگهدارش باشد...*
*خاندان پیغمبر مایه افتخار و مباهات هستند...*
*همگی درخشندهرو، جنگجویانی شجاع و جوانمرد...*
*خدایا! سالارم حسین را بر همه دشمنانش از جن و اِنس پیروزی بخش...*
*و حسین را بر فرزندان نفرینشده ابوسفیان و عبیدالله که زنا زاده است و یزید که هرگز از شراب سیر نمیشود، غالب گردان...*
حر که آنان را میشناخت گفت:
_این چند نفر اهل کوفهاند و من آنان را بازداشت میکنم!
امام فرمودند:
_ هرگز اجازه نمیدهم چنین کنی!
آنان یاران من هستند که با سختی خود را از کوفه به اینجا رساندهاند...
اینان به اندازه یارانی که از ابتدای سفر از شهر مدینه با من همراه بودهاند، برایم عزیزند.
و اینچنین شد که حر از دستگیری چهار دلاور منصرف شد.
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیهالسلام
#قسمت_چهل_و_پنج
امام علیهالسلام رو به چهار دلاور کرد و فرمود:
_ به من خبر دهید از اهل کوفه!
(امام این جمله را با تعجب و کنایهوار فرمودند؛ چون میدانستند اوضاع کوفه چگونه است)
مجمع بن عبدالله گفت:
_ اشراف شهر با وعده پول و ثروت فراوان، چشمشان به نور حقیقت کور شده و یکدل و یکجهت، به بنی امیه تمایل پیدا کردهاند و همه دشمن شما شدهاند!
اما سایر مردم، دلشان با شماست؛ اما فردا که بیاید، شمشیرشان بر علیه شماست.
امام از چگونگی شهادت فرستاده خود قیسبن مُسَهَّر سوال کرد و آنان گفتند:
_ عبیدالله او را دستگیر کرد و گفت باید به مسجد رود و شما و خاندان رسول الله را لعن کند. او پذیرفت. زمانی که جمعیت انبوهی در مسجد جمع شدند، در حضور سربازان بر منبر نشست و پس از حمد خدا، از فضایل و مناقب شما بسیار گفت.
به مردم خبر داد که کاروان شما به نزدیکی شهر رسیده و از آنان خواست تا به همراهی و کمک شما به پا خیزند.
او بنیامیه و فرزندان شوم ابوسفیان و عبیدالله و پدرش را لعن و نفرین کرد...
نگذاشتند حرفش تمام شود...
او را به دستور عبیدالله از بالای قصر به زیر انداختند و شهید کردند...
اشک در چشمان زیبای حسین جمع شد و نتوانست مانع ریختن آن شود.
سپس آیه ۲۳ سوره احزاب را تلاوت کرد:
_مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا : برخی از مؤمنان، بزرگمردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی شهید شدند و برخی در انتظار شهادتند...
طُرِمّاح نگران کم بودن تعداد یاران امام بود. میگفت همین سپاه حُر اگر با شما بجنگند، خیلی از شما بیشترند...
در حالیکه من موقع بیرون آمدن از کوفه، لشکر انبوهی دیدم که آماده شده بودند برای مبارزه با شما...
اگر اجازه دهید من کوهی در این نزدیکی میشناسم به نام *کوه اِجا* اگر آنجا بروید قبیله طی از شما حمایت خواهند کرد. اصلا تا هروقت که بخواهید میتوانید آنجا بمانید.
و اگر خدای ناکرده جنگی رخ داد، نامهای به قبایل شجاع آن حوالی میفرستیم و کمتر از ده روز هزاران مرد جنگی به کمک خواهند آمد...
امام علیهالسلام برایش دعا کردند و فرمودند:
_ ما با سپاه حر پیمانی بستیم که نمیتوانیم به جایی غیر از همین مسیری که در آنیم، برویم.
჻ᭂ࿐✰
ادامه داستان از زبان طُرِمّاح:
_ با امام وداع کردم و گفتم خدا شر جن و اِنس را از تو دور کند. من برای قبیلهام در همین نزدیکیها از شهر کوفه آذوقه و نفقه آوردهام. میروم؛ این اموال را به صاحبانش میرسانم و سریع برمیگردم تا به شما بپیوندم.
امام به من فرمود:
_اگر قصد یاری ما داری، بشتاب!
دانستم که قضیه جنگ جدی است و امام یاران کمی دارند...
با شتاب رفتم و کارهایم را انجام دادم و وصیت نمودم و از راه میانبُر به راه افتادم تا به منطقه * عُذَیبُ الهِجانات* رسیدم.
سَماعه را دیدم.
گفت حسین شهید شده است...
برگشتم...
#ادامه_دارد ..
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄