فروغ بخش شب انتظار آمدنی ست نگار، آمدنی ست غمگسار آمدنی ست به خاکِ کوچه ی دیدار، آب میپاشند بخوان ترانه شادی که یار آمدنی ست ببین چگونه قناری ز شوق می لرزد مترس از شب یلدا بهار آمدنی ست صدای شیهه رَخشِ ظهور می آید خبر دهید به یاران، سوار آمدنی ست بس است هر چه پلنگان به ماه خیره شدند یگانه فاتح این کوهسار آمدنی ست

🍃یار دل نازکم پسر کوچکم امروز جوجه گنجشکی را در حیاط خانه‌مان پیدا کرد. توان پریدن نداشت. آن را روی دست گرفت و آورد پیش من. داشت می‌لرزید. چه قدر دلم سوخت وقتی دیدمش. نه فقط دل من، هر کسی که می‌دید دلش آتش می‌گرفت برایش. گاهی سرش پایین بود. گاهی چشم به نگاه آدم می‌دوخت مثل این که با نگاهش التماس می‌کرد: کاری به کارم نداشته باشید. دخترم برایش آب آورد. قطره‌ای آب می‌نوشید و با ترس نگاه می‌کرد به اطرافش. پسرم در حیاط برد و گذاشتش روی زمین. رفت پشت تکه چوبی خودش را پنهان کرد. از همه می‌ترسید حتّی از کبوترهایی که گوشۀ حیاطمان بود. دنبال جایی می‌گشت که از دیده‌ها پنهان باشد. گنجشک‌های دیگر را در حال پرواز که می‌دید معلوم بود عجیب دلش هوای آسمان دارد. امروز قشنگ حس کردم که چه قدر دلت برایم می‌سوزد. می‌دانی که چه قدر دوست دارم بپرم چه کار کنم هنوز پریدن را یاد نگرفته‌ام. از همه می‌ترسم. حتّی از آدم‌های دور و برم. تو این ترس و لرز را می‌بینی و دلت برایم آتش می‌گیرد. مرا برای زمین خلق نکرده‌اند. تا روی زمین باشم ترس روزیِ روز و شبم خواهد بود. باید پرواز کرد و گرنه کسی که آسمانی است هیچ گاه روی زمین روی آرامش را نخواهد دید. این گنجشک هنوز بال پریدن نیافته بود و نمی‌پرید ولی من گنجشک پر شکسته هم دیده‌ام. دل آدم برای گنجشک پر شکسته بیشتر می‌سوزد. من پرشکسته‌ام آقا! این که گرفتار زمین شده‌ام خودش یک حرف است امّا سوختن دل تو برای من خودش غصّه مضاعف است. با این غصّه چه کار باید کرد. ما گاهی برای این که پرنده‌ای زجرکش نشود با تیغ تیزی حلالش می‌کنیم. دارم زجر می‌کشم بیا و هم خودت را هم مرا راحت کن و حلالم کن آقا! آماده‌ام تیغ نگاهت برای در دم جان دادنم کافی است. مرا نگاه کن و حلالم کن آقا! شبت بخیر یار دل نازکم! #بهانه_بودن #شب_بخیر #محسن_عباسی_ولدی #نامه_ای_برای_پدر_بنویس 🖋

❤️ساعت عاشقی❤️ 🌷السلام علیک یا صاحب الزمان آقا جان،امروز که داشتم نماز میخوندم، طبق معمول دختر کوچولوم هم چادر سر کرد و کنارم ایستاد و شروع به نمازخوندن کرد😍 هر بار که رکوع و سجود میرفتم ی نگاه به من میکرد و همه ی کارهای من رو تقلید می کرد و او هم رکوع میرفت و سجده میکرد و قنوت و ... با اون چادر کوچولوی سفید و گلدارش مثل یک فرشته ی کوچولو کنارم بال بال میزد😇 تا نماز تموم شد و کنار من تسبیح گفت و دستاش رو برد بالا و دعا کرد.. و همه ی کارهاش فقط با صلوات بود چون چیز دیگه ای هنوز بلد نیست☺️ اما آقا این رو میخوام بگم که وقتی شروع کردم به سلام دادن،اول به جد عزیزتون پیامبر خدا و دخت گرامیش حضرت فاطمه سلام الله و ائمه اطهار علیه السلام و دوباره برگشتم به سمت حرم آقا امام رضا علیه السلام و عرض ارادت کردم به ایشون،دخترم هم دست بر سینه سلام میداد😭😭 و فقط میگفت السلام علیک اونم با زبون بچگی و شیرین خودش و زیر لب و آهسته... اما وقتی دستم رو روی سر گذاشتم و به شما ،ای مولای دلها و جانها ای عزیز دلها و یوسف زمان سلام دادم. ... دختر کوچولوم هم دستش رو روی سرش گذاشت و گفت السلام السلام😭😭😭 ی لحظه اشک توی چشمام دوید و بغض گلوم رو گرفت و همون جا شکایت بردم به خدا😭 که ای خدا،اگه من روسیاه و گنهکار لایق اجابت دعا نیستم ،لاقل به این بچه نظر کن و خودت به حق پاکی و بی ریایی و معصومیت این بچه،سلام ما رو به آقا برسان.....و فرج یار را نزدیک بگردان.... یا امام زمان به حق #معصومیت این بچه،جواب سلام های ما رو بده،ما رو #لایق دیدار خود کن،ما رو در زمره #یاران و دوستدارانت قرار بده😭😭 یا امام زمان الامان الامان ✍بنده حقیر @namebepedar

#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان دیروز رفتم برای ثبت نام دخترم..شهریه مدرسش حدود ۵ م هست...باید یه بخشیش رو نقد میدادیم و مابقیشو چک...مثلا گفته بودن یک و نیم نقد بدین و بقیشو چک بدید... از قضا روز قبلش دندون همسرجان به شدت درد گرفته بود و عینکشم شکسته بود...خلاصه که این دومورد؛؛ اولش باعث شد توی ذهنم بگم آخه الان؟؟؟؟بعد یاد روایت امام صادق(ع)افتادم که زندگی مومن بی بلا نمیشه البته عین روایت یادم نیست ولی مضمونش همینه.... بهر حال گفتم خدا شرکت راضیم به رضای تو....شب جمعه رفتیم عینک جدید رو برای همسرجان گرفتیم و عصر جمعه هم رفتیم دندون پزشکی ....تقریبا بخشی از پولی که برای مدرسه کنار گذاشته بودیم خرج شد... صبح شنبه که رفتیم مدرسه گفتم #یاصاحب_الزمان کمکمون کنید لطفا حواستون به ما باشه....🙏😔 همسرم چک اول رو نوشت و به مدیر گفتیم مثلا ما بجای یک و نیم نقد ۷۰۰ت بیشتر نمیتونیم نقد بدیم ...بنده خدا قبول کرد ولی نکته ی جالب این بود که وقتی کارت کشیدیم دستگاه کارت خوان جواب نمیداد...چندبار تکرار کردیم بی فایده بود...گفتیم با گوشی پرداخت کنیم...گفتن نه باید سند بزنیم نمیشه... خلاصه دست آخر گفتن عیبی نداره برای بقیه هم چک بدید...همسرجان گفت من یک چک دارم که تاریخش ۲۵ آذر هست اگه عیبی نداره همونو بدم...اونام بالاجبار قبول کردن...اینم بگم ۲۵ آذر هم باز جای بحث داره چون ما دقیقا تا ابان یک قسط ۹۲۰تومنیمون تمام میشه یعنی علنا همه ی جوانب سنجیده شده بود حالا میگم از طرف کی این لطف بهمون مرحمت شد😅 یعنی کیف کردم ...فکرشم نمیکردم به این راحتی و بدون پول ثبت نامش کنیم... اینم بگم دیروز واقعا همون ۷۰۰ت بخاطر وقت دندون پزشکی همسرجان بسیار برامون لازم و مفید بود اینو تعریف کردم تا گوشه ای از الطاف امام عصر عزیزم رو توی زندگیم بهتون بگم. #ارسالی_اعضاء 🌹👏 #نامه_ای_برای_پدر_بنویس @namebepedar

کلیپی که یهود دوست ندارد کسی ببیند تا میتوانید پخش کنید🤛🤛 #نامه_ای_برای_پدر_بنویس

#استاد_رائفی_پور #مهدویت 🔻 آیا کار برای امام زمان، به خودیِ خود درست میشود؟ #نامه_ای_برای_پدر_بنویس

🔴 مبلغ #غدیر باشیم! با تعویض #عکس_پروفایل خود به این تصاویر👆 تا روز عید غدیر و انتشار حداکثری آن شما هم در ثواب تبلیغ واقعه غدیر سهیم باشید. #عید_غدیر #کار_فرهنگی