eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
688 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام رضا(ع ) €بن_احمر مى گويد: امام كاظم (ع ) به من فرمود: آيا مى دانى كه از اهل مغرب ، كسى به مدينه آمده باشد؟ گفتم : نه . فرمود: چرا، مردى آمده ، بيا باهم نزد او برويم ، پس سوار بر مركب شد، و من نيز سوار شدم و رفتيم نزد آن مرد مغربى ، در آنجا ديدم يك نفر از اهالى مدينه ، بردگانى دارد و آنها را مى فروشد، من به او گفتم : (بردگانت را به ما نشان بده ). او هفت كنيز را آورد و نشان داد، امام كاظم (ع ) درباره همه آنها فرمود: (آنها را نمى خواهم ) سپس فرمود: (باز بياور) : من جز يك دختر برده بيمار، برده ديگرى ندارم . امام كاظم : چرا او را به ما نشان نمى دهى ؟ برده فروش از نشان دادن او امتنا نمود، و امام كاظم (ع ) منصرف گرديد و با هم باز گشتيم . هشام بن احمر مى گويد: فرداى آن روز، امام كاظم (ع ) مرا نزد برده فروش ‍ فرستاد و فرمود: (به او بگو: بهاى آن دختر چقدر است ، هر چه گفت ، بگو از آن من باشد). من نزد برده فروش رفتم و تقاضاى خريد آن دختر را كردم ، گفت : (قيمت آن فلان مقدار است ) گفتم :قبول است ، او از آن من باشد. برده فروش : آن دختر را به تو فروختم ، ولى بگو بدانم ديروز آن شخص كه با تو بود چه كسى بود؟ گفتم : مردى از بود. گفت : از كدام بنى هاشم ؟ گفتم : بيش از اين نمى دانم . برده فروش گفت : ولى من او را مى شناسم . گفتم : چطور؟ گفت : اين دختر، داستانى دارد و آن اينكه : او را از دورترين نقطه مغرب خريدم ، بانوئى از با من ملاقات كرد و گفت : (اين دختر همراه تو چكار مى كند؟) گفتم : او را براى خود خريده ام . بانوى اهل كتاب گفت : (سزاوار نيست كه او همراه فردى مانند تو باشد، او داراى پسرى شود كه مانند او در مشرق و مغرب ، به دنيا نيامده است .) مى گويد: من آن دختر را نزد امام كاظم (ع ) بردم ، و او همسر امام كاظم گرديد، و طولى نكشيد كه از او حضرت (ع ) متولد شد (297) (نام مادر امام رضا(ع ) بود و به او مى گفتند) کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 1 ص 486 - ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ام البنين به فرزندان زهرا علیها السلام وقتى به خانه على علیه السلام آمد فرزندانش از عطوفت و مهربانى و معرفت و كمال آن بانو رنج فقدان مادر را كمتر احساس مى كردند تاريخ غیر از اين بانوى پاك را ياد ندارد كه فرزندان هووى خود را بر فرزندان خودش مقدم بدارد. ام البنين محبت به فرزندان فاطمه علیهم السلام را براى خود فريضه دينى مى شمرد و با درك عظمت شان به خدمت آنها براى هميشه دريغ نداشت و به آيه كريمه قرآن عمل مى نمود.(۱) ام البنين در خانه مولا آمد، حسنين علیهما السلام هر دو مريض و در بستر افتاده بودند. اما عروس تازه ابوطالب علیها السلام به محض آن كه وارد خانه شد، خود را به بالين آن دو عزيز رسانيد و مثل یک مادرى مهربان به دل جويى و پرستارى آنان پرداخت (۲) ام البنين به مولا پيشنهاد داد كه به جاى فاطمه كه اسم اصلى او بود، ايشان را ام البنين صدا بزنند، تا اين كه حسنين علیهما السلام از ذكر نام اصلى كه فاطمه باشد به ياد مادرشان فاطمه زهراعلیها السلام نيافتند و خاطرات گذشته به ذهن مباركشان نيايد تا رنج بى مادرى آنها را آزار ندهد.(۳) ۱ - سوره شورى آيه ۲۳ (قل لااسئلكم عليه اجرا الالمودة فى القربى ). ۲ - زندگانى حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ص ۲۱ ۳ - ۷۰داستان از شفاعت امام حسين علیه السلام ج ۲ ص ۸۱ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 پس از ولادت حضرت قمر بنى هاشم علیه السلام، علیها السلام قنداقه او را به دست منين علیه السلام داد كه با خواندن و اقامه در گوش وى ، از همان آغاز حق ببيند و حق بشنود. حضرت در گوش راست فرزند اذان ، و در گوش چپش اقامه گفت و نام او را، به نام عمويش ، عباس نهاد. (ثم قبل يديه و استعبر و بكى )(۱) سپس دست هاى او را بوسيد و قطرات اشك به صورت نازنينش جارى شد و فرمود: گويا مى بينم اين ها يوم الطف در كنار شريعه فرات در راه يارى برادرش حسين علیه السلام از بدن جدا خواهد شد. لذا گفته اند: مى توان دست فرزند را، از سر عطوفت و شفقت ، بوسيد. چنان كه : رسول خدا علیه السلام دست دخترش ، حضرت زهرا علیها السلام را مى بوسيد و وى را به جاى خود مى نشانيد. و از اين جا كثرت عطوفت اميرالمؤ منين علیه السلام مظلوم تاريخ ، نسبت به اين مولود بزرگوار معلوم مى شود. روز ولادت العباس علیه السلام ام البنين علیها السلام قنداقه او را به دست على علیه السلام داد تا نامى بر او بگذارد. حضرت زبان مبارك را به ديده و گوش ‍ و دهان او گردانيد تا حق بگويد و ببيند و حق بشنود. (ثم اءذن فى اذنه اليمنى و اءقام فى اليسرى ). سپس در گوش راست وى اذان و در گوش چپش اقامه گفت . يكى از سنت هاى رسول خدا علیه السلام كه براى مسلمين گذارده اين است كه : در حين تولد فرزند، در گوش ‍ راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگويند تا از همان بدو تولد با اسامى خدا و رسول خدا و امام و ولى خدا علیهم السلام آشنا گردد. اميرالمؤ منين على علیه السلام به ام البنين فرمود: چه اسمى بر اين طفل گذارده ايد عرض كرد: من در هيچ امرى بر شما سبقت نگرفته ام ، هر چه خودتان ميل داريد اسم بگذاريد. فرمود: من او را به اسم عمويم ، عباس ، عباس ناميدم . پس هاى او را بوسيده و اشك به صورت نازنينش جارى شد و فرمود: گويا مى بينم اين دست ها در يوم الطف در كنايه شريعه فرات در راه يارى خدا قطع خواهد شد. (۲) ۱ - خصايص العباسية ص ۱۱۹ ۲ - چهره درخشان قمر بنى هاشم ج ۱ ص ۱۳۷ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 زبان حال عليها السلام چشمه خور در فلك چارمين سوخت ز داغ دل ام البنين مرغ دلش زار چو مرغ هزار داده ز كف چار جوان گزين كعبه توحيد از آن چارتن يافت ز هر ناحيه ركنى ركين قائمه عرش از ايشان به پاى قاعده عدل از آنها متين نغمه داودى بانوى دهر كرده بسى آب دل آهنين زهره ز ساز غم او نوحه گر مويه كنان حور عين ياد كه سر حلقه بود بود در آن حلقه ماتم نگين ناله و فرياد جهان سوز او لرزه در افكنده به عرش برين كاى قد و بالاى دلاراى تو در چمن ناز بسى نازنين داد ز بيدادى پيكان كين طور تجلاى الهى شكافت سر انا الله به خون شد دفين عاقبت از مشرق زين شد نگون مهر جهانتاب به روى زمين خرمن عمرم همه بر باد شد ميوه دل طعمه هر خوشه چين صبح من و شام غريبان سياه روز من امروز چه روز پسين چار جوان بود مرا دلفروز و اليوم اصبحت و لا من بنين لا خير فى الحياه من بعدهم فكلهم امسى صريعا طعين خون بشو اى دل كه جگر گوشگان قد و اصلوا الموت بقطع الوتين نام جوان مادر گيتى مبر تذكرينى بليوث العرين چون كه دگر نيست جوانى مرا لا تدعونى و يلكم ام البنين مفتقر از ناله بانوى دهر عالميان تا به قيامت غمين ديوان كمپانى الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 مجالس ماتم و سوگوارى پايان مى پذيرد، ولى سوز زنان بيوه شده و داغ ديده پايان ندارد و مى سوزند و مى سازند و هر روز بر سر قبرستان مى روند و براى عزيزانى كه در كربلا شده اند مى نالند و نوحه سرايى مى كنند. طنين ناله و شيو نشان به مدينه مى آمد و دوست و دشمن بر آنها مى گريست . ملاقات عليهاالسلام با فرزندان ام البنين در زمين كربلا شهيد شدند و نسل ام البنين عليهاالسلام از طريق بن قمر بنى هاشم عليه السلام بسيار مى باشند. بشير به فرمان امام عليه السلام وارد مدينه شد تا مردم را از ماجراى كربلا و بازگشت اسراى آل الله با خبر سازد، در ام البنين عليهاالسلام او را ملاقات كرد و فرمود: اى بشير، ( ۱ ) از امام عليه السلام چه خبر دارى ؟ بشير گفت : اى ام البنين ، خداى تعالى ترا صبر دهد كه عليه السلام تو كشته گرديد. ام البنين عليهاالسلام فرمود: از حسين عليه السلام مرا خبر ده . بشير خبر قتل يك يك فرزندانش را به او داد، اما ام البنين عليهاالسلام پياپى از امام حسين عليه السلام خبر مى گرفت و مى گفت : فرزندان من و آنچه در زير آسمان است ، فداى حسينم باد! وقتی بشير خبر قتل آن حضرت را به او داد صيحه اى كشيد و گفت : اى بشير، رگ قلبم را پاره كردى ! و صدا به ناله و شيون بلند كرد. گويد: اين شدت علاقه ، كاشف از بلندى مرتبه او در ايمان و قوت معرفت او به مقام است كه شهادت چهار جوان خود را كه نظير ندارند در راه دفاع از زمان خويش سهل مى شمارد. ۱ - بن بشير، از است و پدرش بن سعد از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله است و او امير كوفه بود در زمان معاويه و در سال ۶۵ در حمص به قتل رسيد الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 در ابصار العين می نویسد که : عليهاالسلام همه روزه به مى رفت و مرثيه مى خواند، به نوعى كه - قسی القلب - از ناله و گريه ام البنين عليهاالسلام به گريه مى افتاد و اشكهاى خود را با دستمال پاك مى كرد. وقتى كه زنها او را با عنوان ام البنين عليهاالسلام خطاب كردند و به وى تسليت مى دادند، اين ابيات را سرود: لاتدعونى ويك ام البنين تذكرينى بليوث العرين كانت بنون لى ادعى بهم و اليوم اصبحت و لا من بنين اربعه مثل نسور الربى قد و اصلوا الموت بقطع الوتين تنازع الخرصان اشلائهم فكلهم امسوا صريعا طعين يا ليت شعرى اكما اخبروا بان عباسا مقطوع اليدين يعنى : اى زنان مدينه ، ديگر مرا ام البنين نخوانيد و مادر شيران شكارى ندانيد، مرا فرزندانى بود كه به سبب آنها ام البنينم مى گفتند، ولى اكنون ديگر براى من فرزندى نمانده و همه را از دست داده ام . آرى ، من چهار باز شكارى داشتم كه آنها را هدف تير قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند و دشمنان با نيزه هاى خود ابدان طيبه آنها را متلاشى كردند و در حالى روز را به پايان بردند كه همه آنها با جسد چاك چاك بر روى خاك افتاده بودند. اى كاش مى دانستم آيا اين خبر درست است كه دستهاى فرزندم قمر بنى هاشم عليه السلام را از تن جدا كردند؟ مخوان جانا دگر ام البنينم كه من با محنت دنيا قرينم مرا ام البنين گفتند، چونمن پسرها داشتم ز آن شاه دينم جوانان هر يكى چون ماه تابان بدندى از يسار و از يمينم ولى امروز بى بال و پرهستم نه فرزندان ، نه سلطان مبينم مرا ام البنين هر كس كه خواند كنم ياد از بين نازنينم به خاطر آورم آن مه جبينان زنم سيلى رخسار و جبينم به نام عبدالله و عثمان و جعفر دگر عباس آن در ثمينم يا من راى العباس كر على جماهير النقد و وراه من ابنا حيدر كل ليث ذى لبد نبئت ان ابنى اصيب براسه مقطوع يد ويلى على شبلى و مال براسه ضرب العمد لو كان سيفك فى يديك لما دنى منك احد هان اى كسى كه فرزند عزيزم ، عباس علیه السلام را ديده اى كه با دشمن در قتال است و آن فرزند حيدر كرار، پدر وار حمله مى كند و فرزندان ديگر على مرتضى علیهم السلام كه هر يك نظير شير شكارى هستند، در پيرامون وى رزم مى كنند، آه كه به من خبر داده اند كه بر سر فرزندم عباس علیه السلام عمود آهن زدند در حاليكه دست در بدن نداشته است . اى واى بر من ! چه بر سرم آمد و چه مصيبتى بر فرزندانم رسيد؟ اگر فرزندم علیه السلام در تن داشت ، كدام كس را جرات بود كه به وى نزديك شود؟ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 شاعرى ديگر درباره بن على عليه السلام چنين سروده است : احق الناس ان يبكى عليه فتى ابكى الحسين بكربلا اخوه و ابن والده على ابوالفضل المضرج بالدماء و من واساه لا يثنيه شى و جادله على عطش بماء يعنى : شايسته ترين كسى كه سزاوار است مردم بر او بگريند آن جوانى است كه (شهادتش ) عليه السلام را در كربلا به گريه انداخت . يعنى برادر و فرزند پدرش عليه السلام كه همان علیه السلام بود و به خون آغشته گشت . و كسى كه با او مواسات كرد و چيزى نتوانست جلوگير او (در اين مواسات ) گردد، و با اينكه خود تشنه بود، (آب نخورد و) به آن حضرت كرم كرد. به دريا پا نهاد و تشنه برگشت مضطر نالد چو مرغ بى پر گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم مرا ام البنين ديگر مخوانيد به آه وناله ام يارى نماييد بنالم بهر عباسم شب و روز شده آهم به جانم آتش افروز به دشت كربلا آن مه جبينم شنيدم بود سقاى حسينم به دريا پا نهاد و تشنه برگشت حسينش تشنه بود، از آب لب بست گذشت از آب و كسب آبرو كرد به سوى خيمه ها با آب رو كرد ز نخلستان چو بر سوى خيم شد به دست اشقيا دستش قلم شد. فائز تبريزى الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ملاقات با زينب كبرى عليهماالسلام وقتى كه اهل بيت عليهم السلام وارد مدينه شدند، ام البنين عليها السلام كه كنار قبر پيامبر صلى الله عليه و آله با زينب كبرى عليه السلام ملاقات كرد و به وى گفت : اى دختر اميرالمومنين عليهماالسلام از پسرانم چه خبر؟ زينب عليها السلام فرمود: همگى كشته شدند. ام البنين عرض كرد: جان همه به فداى حسين عليه السلام ، بگو از حسين عليه السلام چه خبر؟ زينب عليهاالسلام فرمود: حسين عليه السلام را با لب تشنه كشتند. ام البنين عليها السلام تا اين سخن را شنيد، دستهاى خود را بر سر كوفت و با صداى بلند و حال گريان گفت : واحسيناه ! زينب عليها السلام فرمود: اى ام البنين عليهاالسلام از پسرت عباس عليه السلام یك يادگارى آورده ام . ام البنين عليهاالسلام گفت : آن يادگار چيست ؟ زينبت عليها السلام سپر خونين حضرت عباس عليه السلام را از زير چادر بيرون آورد، ام البنين عليها السلام تا آن را ديد، آنچنان دلش سوخت كه نتوانست تحمل كند و بيهوش به زمين افتاد. (۱) دردمندان صدا در سينه ها سكت كه اينك يار مى آيد ز راه شام و كوفه عابد بيمار مى آيد غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش به چشم آيينه ايزد نمايى تار مى آيد الا اى دردمندان مدينه با دو صد حسرت طبيب دردمندان با دل تبدار مى آيد الا اى بانوان اهل يثرب پيشواز آييد كه بى برادر بادل غمخوار مى آيد بيا با ديده گريان تماشا كن كه اردوى حسينى بى سپهسالار مى آيد ۱ - تذكره الشهدا ملا حبيب الله كاشانى ص ۴۴۳ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ،مادر وعبداللّه وعثمان وجعفر علیهم السلام،بعد ازشنيدن خبر شهادت پسرانش ،براي عزاداري به قبرستان بقيع مي رفت ومشغول نوحه وزاري مي شد. آنچنان عزاداري اوسوزناك بود كه حتي 'ّ مروان ،دشمن اهل بيت با شنيدن ناله هابه گريه مي افتاد. ام ّ البنين مي گفت : لاتدعوني ويك ام ّ البنين تذكريني بليوث العرين كانت بنون لي ادّعي ' بهم واليوم اصبحت ُ ولامِن بنين اربعة ٌ مثل نسور الربي ' قد واصلوا الموت بقطع الوتين تنازع الخرصان اشلائهم فكلّهم امسي ' صريعاً طعين ياليت شعري اَكما اَخبروا ان ّ عبّاساً قطيع اليمين ؟ يعني : ديگر بمن ام ّ البنين (مادرپسران ) نگوئيد! زيرا بياد شيران بيشه مي افتم ! زماني پسراني داشتم كه به آنهامرا مي خواندند! ولي امروز من پسري ندارم ! چهار فرزند كه مثل كركس ها، بلند همّت بودند، ولي با قطع رگشان بشهادت رسيدند. نيزه هاي باريك وتيز براي بشهادت رساندن آنها نزاع مي كردند وشب همة آنان بشهادت رسيدند! اي كاش ! همانطور كه بمن گفته اند ،مي فهميدم كه دست راست (ع )قطع شده است ؟ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b