eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
اعتصامی دراین باره بسیار فصیح و متین گفته : موسی، چو را به نیل در فکند، از گفتهٔ رب خود ز ساحل کرد با حسرت گفت کای فرزند خرد بی‌ گر فراموشت کند خدای چون رهی زین بی ناخدای گر نیارد پاکت بیاد خاکت را دهد ناگه بباد *** آمد کاین چه باطل است رهرو ما اینک اندر است پردهٔ را برانداز از میان تا ببینی کردی یا ما گرفتیم آنچه را انداختی دست را دیدی و نشناختی در تو، تنها و مادری است شیوهٔ ما، و بنده پروری است نیست بازی حق، خود را مباز آنچه بردیم از تو، آریم باز سطح آب از گاهوارش خوشتر است دایه‌اش سیلاب و موجش است رودها از نه میکنند آنچه میگوئیم ما، آن میکنند ما، بدریا طوفان میدهیم ما بسیل و موج می‌دهیم نسبت بذات حق مده بار است این بدوش خود منه به که برگردی بما بسپاریش کی تو از ما میداریش نقش نقشی از ایوان ماست و و آب سرگردان ماست ای کز جویباری میرود از پی انجام میرود ما بسی گم گشته باز آورده‌ایم ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم ماست هر کس بینواست با ماست چون بی آشناست ما بخوانیم ار چه ما را رد کنند پوشیها کنیم ار بد کنند ما دوخت، هر جا هر چه دوخت زاتش ما سوخت هر که سوخت الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم چند نفر در جامعه دارند : ۱ - انبیا الله علیهما السلام : الله علیهما السلام هم گفتند هم کردند هم دادند ولی به همین مقدار هم نکردند بلکه کاری کردند که محیط و هم و با و منظور شان باشد همه ما باید در جامعه مثل علیهم السلام همین آنها را بکنیم ۲ - ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - ۷ - همه ما عموماً بنابراین : مرحله اول : است مرحله دوم : دست است مرحله سوم : همه است ۱ - دل و : اول اینکه باید دل و دامن مادران باشد تا فرزندان از این محل پاک اندیشه پاک و دریافت کنند و بگیرد ۲ - مدارس : ۳ - معلمین : مدارس و معلمین باید تمام و تلاششان این باشد که : در خود و در هایشان کنند و آنها را به و وادار کنند ۴ - ۵ - همه گفته‌ها و نوشته‌ها باید در همین و برای همین باشد تا اینکه : از شان و افکار پرهیزکاری و درستکاری یاد بگیرند و از مدارس و معلمین پرهیزکاری و بیاموزند و از و به و درستکاری بشنوند و به پرهیزکاری و درستکاری را : هم در از و و هم در از معلمین و مدیران و هم در از و ببینند در این است که اکثریت جامعه می‌شوند و به می‌آیند پس مرحله اول : بانوان و مرحله دوم : فرهنگیان و مرحله سوم : همه مردم در جامعه دارند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan
﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم گویند: روزی با فرزندانش می خواست از جایی به جای دیگر برود خیمه‌ای را دید و گفت: از اینجا نمی‌ روم مگر اینکه بلایی بر سر افراد خیمه بیاورم به سوی رفت گاوی را دید که به میخی بسته شده و زنی را دید که آن را می‌دوشد به آنجا رفت و را تکان داد با تکان خوردن میخ : ۱ - گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل را بر زمین ریخت ۲ - پسر آن را که در کنار مادرش نشسته بود رالگدمال کرد و کشت بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و کشت شوهر آن زن آمد و دید که : فرزندش کشته شده و گاو هم مرده لذا همسرش را زد و او را داد بعدش خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند و بعدش نزدیکان آن مرد آمدند و خویشاوندان زن را زدند بالاخره همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد! فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای این چه کاری بود که کردی؟! ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم بعضی از مردم می‌کنند کاری نکرده‌اند در حالی که نمی‌دانند که با : چند کلمه‌ای که : می‌گویند یا میکنند و مردم می‌شنوند ۱ - زیادی را ایجاد می‌کند ۲ - آتش را بر می‌افروزد ۳ - خویشاوندی ها را بر هم می‌زند ۴ - دوستی ها و صفا و صمیمیتها را از بین می‌برد ۵ - کینه و دشمنی می‌آورد ۶ - طراوت و شادابیها را تیره و تار می‌کند ۷ - دل‌ها را می‌شکند کسی هم که اینکار را کرده فکر می‌کند هیچ کاری نکرده است و فقط میخ را تکان داده است! لذا قبل از اینکه حرفی را بزنی زبانت باش مواظب سخنانت باش مواظب باش میخی را تکان ندهی الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم سخنرانى مدتى بود كه از شهادت حضرت (ع ) مى گذشت در سفرى به مدينه آمد مردم را در مسجد جمع كرد، و بالاى منبر رفت و با ناسزاگويى به مقام امام على (ع ) جسارت نمود. (ع ) در همان مجلس برخاست ، پس ازحمد و ثناى الهى فرمود: (اى مردم ! خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر اينكه مجرمين را دشمن او قرار داده است چنانكه قرآن مى فرمايد: و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا من المجرمين : (و اين چنين از مجرمان براى هر پيامبرى دشمنى قرار داده ايم )(۱). آنگاه به معاويه رو كرد و فرمود: من پسر على (ع ) هستم و تو پسر صخر مى باشى تو است مادر من (س ) جده تو است و جده من است خداوند آنكس را كه بين ما دو نفر، : از نظر نسب ، پست تر، و از نظر ياد خدا، غافلتر و از نظر كافرتر و از نظر منافقتر است لعنت كند. همه حاضران فرياد زدند : آمين ، آمين ! معاويه ناگزير، خطبه خود را قطع كرد، با كمال سرافكندگى از بالاى منبر پائين آمد و به خانه خود رفت (۲). ۱ - فرقان ، - 31 ۲ - كشف الغمه ، ج 2 ص 150 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم امام رضا(ع ) €بن_احمر مى گويد: امام كاظم (ع ) به من فرمود: آيا مى دانى كه از اهل مغرب ، كسى به مدينه آمده باشد؟ گفتم : نه . فرمود: چرا، مردى آمده ، بيا باهم نزد او برويم ، پس سوار بر مركب شد، و من نيز سوار شدم و رفتيم نزد آن مرد مغربى ، در آنجا ديدم يك نفر از اهالى مدينه ، بردگانى دارد و آنها را مى فروشد، من به او گفتم : (بردگانت را به ما نشان بده ). او هفت كنيز را آورد و نشان داد، امام كاظم (ع ) درباره همه آنها فرمود: (آنها را نمى خواهم ) سپس فرمود: (باز بياور) : من جز يك دختر برده بيمار، برده ديگرى ندارم . امام كاظم : چرا او را به ما نشان نمى دهى ؟ برده فروش از نشان دادن او امتنا نمود، و امام كاظم (ع ) منصرف گرديد و با هم باز گشتيم . هشام بن احمر مى گويد: فرداى آن روز، امام كاظم (ع ) مرا نزد برده فروش ‍ فرستاد و فرمود: (به او بگو: بهاى آن دختر چقدر است ، هر چه گفت ، بگو از آن من باشد). من نزد برده فروش رفتم و تقاضاى خريد آن دختر را كردم ، گفت : (قيمت آن فلان مقدار است ) گفتم :قبول است ، او از آن من باشد. برده فروش : آن دختر را به تو فروختم ، ولى بگو بدانم ديروز آن شخص كه با تو بود چه كسى بود؟ گفتم : مردى از بود. گفت : از كدام بنى هاشم ؟ گفتم : بيش از اين نمى دانم . برده فروش گفت : ولى من او را مى شناسم . گفتم : چطور؟ گفت : اين دختر، داستانى دارد و آن اينكه : او را از دورترين نقطه مغرب خريدم ، بانوئى از با من ملاقات كرد و گفت : (اين دختر همراه تو چكار مى كند؟) گفتم : او را براى خود خريده ام . بانوى اهل كتاب گفت : (سزاوار نيست كه او همراه فردى مانند تو باشد، او داراى پسرى شود كه مانند او در مشرق و مغرب ، به دنيا نيامده است .) مى گويد: من آن دختر را نزد امام كاظم (ع ) بردم ، و او همسر امام كاظم گرديد، و طولى نكشيد كه از او حضرت (ع ) متولد شد (297) (نام مادر امام رضا(ع ) بود و به او مى گفتند) کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 1 ص 486 - ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 من و سرگشته ى کوى تو هستم دلداده ام، ى روى تو هستم یا ! دایم ثناگوى تو هستم هر سو روم، بینم که در سوى تو هستم عقده ز قلبم وانشد گم کرده ام پیدا نشد اى واى ازین غم اى عاشقان! من نوگلى گم کرده دارم چون مرغ بسمل از فراقش بیقرارم اندر مدینه، جستجو گردیده کارم یا رب! کى مى شود این شام تارم؟ عقده ز قلبم وانشد اى گم کرده ام پیدا نشد اى واى ازین غم گاهى کنم رو جانب قبر پیمبر گاهى ز غم کوبم به دیوار سر سر مى کشم در جستجویش من به هر در آخر کجا هستى بگو مظلومه ؟ عقده ز قلبم وانشد گم کرده ام پیدا نشد  اى واى ازین غم اى جان فداى دیدگان خونفشانت اى من بمیرم بهر قبر بى نشانت آتش چسان زد غاصب حق آشیانت؟ گوید (فراز) اندر غم و درد نهانت: عقده ز قلبم وانشد اى واى ازین غم! گم کرده ام پیدا نشد! گم کرده ام پیدا نشد! فراز الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 بيا جانا عارفانه نگاهى كن بر اوضاع زمانه كه تاگيرى زاحوال جهان پند شوى دمساز يزدان خردمند چه بسيار از خداوندان شهنشاهان صاحب قدر و صولت بدنيا دنيا را نهادند تو گوئى هرگز از نزادند دو صد قرن است كه سالار بزندان باشد ز دارائيش داراى جهان دار خبر دارى كه چون شد آخر بناگه چون غبارى بر هوا رفت تنش بر و بر گور فنا رفت فرو رفته به قعر بهرام به بين چه شد او را سرانجام اجل مغرور تن شه شد طعمه مور هنوز از فاختر فرياد كوكو بيايد از سرم بام نشانى نيست از ملك ملگكشاه نه آن كاخش بجا ماند و نه آن جاه چه شد تخت شهنشاهى قيصر كجا شد تاج مظفر بدنيا مال را نهادند تو گوئى هرگز از نزادند الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ترحم جوانى اجلش رسيد و در بستر افتاد و زبانش از گفتن : لا اله الا اللّه بند آمد. به پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم جريان را گفتند آن حضرت برخواست و نزد آن آمد حضرت شهادتين را بر آن جوان فرمود ولى آن جوان زبانش باز نمى شد. حضرت فرمود: ((آيا اين جوان نمى خوانده و نمى گرفته ؟)) گفتند: چرا هم نماز مى خوانده و هم روزه مى گرفته . حضرت فرمود: ((آيا مادرش اين جوان را نكرده ؟)) گفتند: چرا ! حضرت فرمود: بگوئيد مادرش بيايد! رفتند و پيرزنى را آوردند كه يك او كور بود. حضرت فرمود: اى مادر پسرت را كن . پير زن گفت : عفو نمى كنم زيرا او لطمه به صورتم زده وچشم مرا از كاسه در آورده است . حضرت فرمود: ((برويد هيزم و بياوريد.)) پير زن گفت : براى چه مى خواهيد؟ حضرت فرمود: ((مى خواهم او را به خاطر اين عملى كه با تو كرده بسوزانم .)) پير زن گفت : نه او را عفو كردم آيا آن مدّت ۹ ماهى كه حملش ‍ كردم براى آتش حمل كردم آيا آن دو سالى كه به او دادم براى آتش شير دادم ! ((پس ترحم مادرى من كجا رفته !)) در اين هنگام زبان آن جوان باز شد و گفت : اشهد ان لا اله الا اللّه ،... زنى كه فقط باشد با اينكه از آن جوان زجر كشيده ولى با اين حال اجازه نمى دهد جوانش بسوزد پس ((خدائى كه و رحيم است چگونه مى دهد شخصى كه مدّت هفتاد سال به گفتن : الرحمن الرحيم مواظبت كرده است بسوزد. پيغمبر معظم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مى فرمايد: ((خداى مهربان داراى صد است كه يكى از آنها را بين انس و و پرنده ها و چرنده ها و خزنده ها تقسيم نموده كليه اين ها و ترحمها از آن يك رحمت سرچشمه مى گيرند. نود و نه رحمت ديگر را براى روز گذاشته تا به وسيله آن به بندگانش ترحم فرمايد الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
4.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 در مقام مادر... ✨ خوانی احساسی سیدجلال معصومی در مقام
📌 سوال : روز مگر از قبل شناخته شده بود اگر عید امامت که پیغمبر علیه السلام امیرالمومنین علیه السلام را به عنوان امام بلند کردند بعد از خودشان این چی بوده که امام صادق علیه السلام می گوید این عهدی هست که از قبل شناخته شده است ؟ 🔷جواب این است که : بله قبل از دنیا ما عوالمی را طی کردیم کما اینکه بعد از عالم دنیا عوالمی را در پیش داریم که عالم و قبل از عالم دنیا هم روایات متعدد که مرحوم شیخ عاملی صاحب کتاب وسائل و شیعه می گوید : بیش از هزار روایت در این زمینه است مرحوم علامه در جلد ۵ بحار الانوار حدود ۷۰ روایتش را آنجا نقل کرده ولی خیلی بیشتر از این هست که چی؟ یکی از عوالم قبل از عالم دنیا که روح این عوالم را طی می‌کرد به نام عالم و میثاق گاهی به آن عالم هم می‌گویند در یکی از آن عوالم خدا عهدی را گرفته پس بنابراین ببینید ما الان وسط راه هستیم یک سیر داشتیم که عوالمی را طی کردیم یک سیر داریم که عوالمی را طی خواهیم کرد که بعضی از بزرگان ما تا ۱۲ عالم را شمردند طبق روایات: عالم و عالم عالم عالم عالم ذر یا همین عالم عالم صلب عالم رحم عالم عالم و عالم عالم الله. بینید اینکه می‌گوییم عالم فکر نکنید یک جایی بوده مثل اینجا زندگی می کردیم نه ، خود رحم مادر یک عالمی هست یک مرحله هست از مراحل آن انسانی یک مرحله اش صُلب پدر هست یک مرحله اش رحم مادر هست یک مرحله اش عالم ذر هست که عرض کردم. حدود هزار روایت در این زمینه داریم که خداوند متعال عهدی گرفت از بندگانش علاوه بر بندگی که من خدا هستم و شما بنده اَ لستُ بربّکم که در قرآن در سوره اعراف آمده را هم مطرح کردند بعضی این عهد را پذیرفتند و از این پذیرفتند اجبار نبود اختیاری بود بعضی آن عهد ولایت را پذیرفتند کسانی که عهد را پذیرفتند اینجا شیعه به دنیا آمدند به دنیا آمدن در عالم دنیا محصول یک کاری هست که آنجا کردیم. چطور اعمالی که در اینجا انجام می دهیم تاثیر دارد در زندگی آخرتمان عملی هم که آنجا انجام دادیم آن عهد را بستیم یا نه اگر هم بستیم با سرعت و سبقت آن عهد را بستیم یا با تأخیر و تاَنی. درجه بندی انسانها بر اساس اینکه آن عهد چه جوری بسته شده . 🔷این همانی است که عبدالله در الهی نامه اش می گوید: الهی همه از آخر کار می ترسند از اول. همه از آخر می ترسند که عاقبت به خیر بشوند یا نشوند من از اول می ترسم که آنجا چه کردم؟ آنجا زمینه بوده برای : خوب بودن یا بد بودن سعادتمند بودن یا شَقی بودن آنجا زمینه بوده. عرض کنم که زمینه، نه تامه، نه اینکه حالا کسی آنجا کاری کرده اینجا نمی‌تواند جبران کند . اینجا می‌تواند عوض کند اگر کسی آنجا حتی را بسته اینجا می‌تواند زیرش بزند می‌تواند اهداف را بشکند همانی که شیخ در آن اشعارش در کتاب نان و حلوا می گوید: در روز الستُ بلا گفتی ، آنجا عهد را بستی و بله گفتی امروز به بستر لا خفتی، اما الان می‌گویی نه برعکس. کسانی که آنجا را نبستند و طبیعتاً به دنیا نیامدن می‌توانند جبران کنند با توبه گناهان عالم دنیا و کوتاهی های عالم دنیا را درست می‌کند کوتاهی‌های عالم قبل را درست کند حتی عالم عهد را جبران می‌کند بنابراین اینکه ما می‌گوییم در آن عالم عهدی که بسته شده بر اساس آن انسان ها درجه‌بندی می‌شوند آن یک زمینه هست برای شقاوت یا ها می توانند در این دنیا جابجایش کنند .
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 دعای امام (علیه‏السلام) در حقّ اُمّ وهب : ‏وهب کیست؟ در تاریخ می‎نویسند : نصرانی بود اُم‏وهب هم که مادر وهب است نصرانی بود هر دو نصرانی بودند. این‏ها به دست امام حسین(علیه‏السلام) آوردند. روز حدود هفده روز بود که با همسرش کرده بود. در تاریخ می‎نویسند : مادر رو کرد به پسرش و گفت : مگر وضع امام حسین علیه السلام را نمی‎بینی؟! برو پسر پیغمبر صلی الله علیهما وآله وسلم را یاری کن! این‏ها جزء اردوگاه امام حسین(علیه‏السلام) نبودند بلکه خودشان آمده بودند. اصرار می‎کرد که برو امّا همسرش ممانعت می‎کرد و می‎گفت : نرو! مادرش می گفت که : برو روز قیامت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم تو را شفاعت می‎کند! وهب به وهب گفت که : من به یک حاضرم که تو بروی وهب گفت : با چه شرطی؟! گفت : با این شرط که: من و تو با هم پیش امام حسین علیه السلام برویم من حرف دارم در آنجا حرف‎هایم را می‎زنم بعد اگر خواستی بروی برو. خلاصه این که: دو جوان خدمت امام (علیه‏السلام) آمدند و وارد حضرت شدند. وهب گفت : آقا من می‎خواهم به میدان بروم امّا همسرم مانع می‎شود! همسرش هم گفت : بله من مانع می‎شوم! بعد به امام حسین علیه السلام گفت : من خدمت شما آمدم برای این که با دو اجازه می دهم که : وهب به میدان برود و شما باید این دو شرط را کنید. شرط اوّل اینکه : من می‎دانم اگر وهب برود می‎شود. امّا من یک جوان و تنها در این بیابان هستم می‎خواهم در این بیابان تنها نباشم و پیش بی‎بی‎ها و خاندان شما بیایم شما این را ضمانت کنید! شرط دوم اینکه : من می‎دانم همسرم شهید می‏شود و روز به بهشت می‎رود باید اینجا پیش شما قول بدهد که من را فراموش نکند و با هم به برویم. می‎نویسند: «فَبَکَی الحُسَینُ(علیه‎السلام)». امام حسین علیه السلام شروع کرد های‏های گریه کردن. بعد هم حضرت هر دو شرط را ضمانت کرد و فرمود : وهب که شهید شد تو بیا پیش این بی‎بی‎ها باش روز قیامت هم من آنجا هستم و شفاعت می‏کنم. وهب به میدان رفت طولی نکشید که یک وهب قطع شد. اینجا بود که همسر وهب خودش بین آن جمعیّت وارد میدان شد و شروع به حمله کرد. وهب به او گفت : چه شد؟! تو که نمی‎گذاشتی من به میدان بیایم! حالا خودت آمدی؟! همسرش گفت : مگر نمی‎شنوی امام حسین علیه السلام چه می‎گوید؟ می‎گوید: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ فِي إِغَاثَتِنَا». مگر نمی‎بینی حسین علیه السلام داد سر می‎دهد؟ می‎گویند : اینجا وهب صدایش بلند شد : یا حسین! به داد من برس! این‏ها را چه کار کنم؟! دستِ دیگر وهب هم قطع شد. مادر وهب عمود را گرفت و وارد میدان شد اینجا بود که امام حسین علیه السلام رو کرد به او و گفت: «إرجِعِی ألَی النِّساءِ رَحِمَکِ اللهُ»... الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b لینک گروه مسجد جامع حبیب بن موسی علیه السلام کاشان https://eitaa.com/joinchat/976356361C9b9ef19166
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 انسان از دوران کودکی ۱ - سلامی : جامعه‌ای که ما در آن می‌کنیم وقتی جامعه اسلامی خواهد بود که : افراد آن جامعه به با نظر عبرت بنگرند و از واقعه کربلا درس و بگیرند تا : ۱ - پایه فهم و مردم بالا برود ۲ - مردم بیشتر و تعقل کنند بعضی‌ها دانسته یا ندانسته تلاش می‌کنند تا مردم را نگه دارند افراد جامعه باید : ۱ - و هوشیار و آگاه باشند ۲ - از دوری کنند و الا اگر مردم جاهل باشند و جاهل بمانند دنیا و کار آخرتشان خراب خواهد بود و درست نخواهد شد درس از دوران کودکی : افراد جامعه زمانی کودک و شیرخوار بوده‌اند برای اینکه جامعه جامعه سالم باشند : باید از این دوره کودکی و شیر خوارگی و عبرت بگیرند انسان در زمان طفولیت و بچگی آنقدر ناتوان است که : ۱ - نمی‌تواند طلب کند ۲ - نمی تواند دفع موذی کند و آن چیزی که او را حفظ و نگهداری می‌کند عبارت است از : لذا جامعه نسبت به یکدیگر باید نقش را داشته باشند یعنی : ۱ - به یکدیگر مهر و بورزند ۲ - و غصه را از یکدیگر بردارند ۳ - بار را از دوش همدیگر سبک کنند ۴ - به یکدیگر و برسانند ۱۴۰۴/۵/۲۲. چهار شنبه ۲۲ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b لینک گروه مسجد جامع حبیب بن موسی علیه السلام کاشان https://eitaa.com/joinchat/976356361C9b9ef19166 https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan